🔘امیر محبوس(پایان)
انجام صورت اعمال عبادي، همچون نماز، روزه، حجّ و زكات، به واقع مؤدّب شدن به ادب حضرت حق، گذار از خيره سري و لاقيدي، متذكّر شدن قلب و بالأخره تمريني است براي استقبال و پذيرايي از حقيقت اين اعمال. سيري كه اگر به درستي انجام پذيرد، عمل كننده بدان را از ظاهر به باطن مي برد.
▫️امام رضا(ع) مي فرمايند:
🔹«ما به خاطر رسول اكرم(ص) حقّي بر گردن شما داريم و شما نيز حقّي بر گردن
ما داريد. هرگاه شما حقّ ما را داديد، ما نيز به وظيفة خود عمل خواهيم كرد.»
▫️با درك و معرفت امام و رجوع به امام واجب الاطاعه و منصوب از سوي حضرت حق، در واقع مجال مشاهدة حقيقت و تجسّم عيني اعمال عبادي، همچون صوم و صلات فراهم مي آيد. اين همه، به شرط توجّه و تذكّر به شأن حضرت وليّ الله
الاعظم، ارواحنا له الفداء، استحقاق ديدار باطن و حقيقت صوم و صلات را فراهم مي آورد. باذن الله.
▫️مراجعه به امام در تكليف ماست كه اگر اتّفاق افتد، امام نيز مجال انجام تكليف خود را كه همانا هدايت ماست، مي يابد. از همين جا، به آنچه در ابتدا متذكّر شدم، اشاره مي كنم.
▫️چنانچه سرّ خلق جنّ و انس و باطن آمدن و شدن در عرصة زمين، نيل به فلاح و تجربة رستگاري باشد، اين فلاح و رستگاري و طيّ مراتب عالي معرفت و خلاصي از عقبات برزخي و قيامتي و ... جملگي در گرو معرفت امام مبين، گذار از سبيل الله
معرفت و ورود از باب الله است؛
▫️ چنان كه سامان دادن كلّية امور جزئي و كلّي حيات و سامان بخشي به جملة معاملات و مناسبات (متناسب با شأن و ارادة حضرت حق) در گرو تبعيّت و همراهي خالصانه با وليّ و حجّت خداوند متعال است.
▫️به سامان نرسيدن امور دنيوي و اخروي خلق روزگار، چنان كه مشاهده و تجربه شده است، محصول طبيعي و ناگزير همين دوري گزيدن و غفلت از سبيل نجات است.
▫️از همين روست كه گفت وگوي ولايي مهدوي را بايد مهم ترين، اصلي ترين و ركن ركين جملة گفت وشنودهاي خرد و كلان عارف و عامّي شناخت و اين مهم ترين موضوعي است كه چنانچه شناخته شود، راه خلاصي شناخته شده است و اگر شناخته نشود و در صدر جملة گفت وگوها واقع نگردد، هزاران تدبير كه در كار خلق روزگار و سامان بخشي به جملة معاملات و مناسبات آنها وارد شود،
▫️به مصداق اين بيت مشهور:
از قضا سركنگبين صفرا نمود
روغن بادام خشكي مي فزود
عمل و تدبير ما بر در هم پيچيدگي اوضاع و احوالمان مي افزايد.
▫️غيبت امام، روزيِ مقدّر ما شده است و اين حاصل عمل ما و كنش ها و واكنش هاي ماست؛ به همان سان كه دربارة رزق جسم و صورت روزي مي انديشيم و براي ساعتي هم از آن غافل نمي مانيم، ما را چاره اي نيست، جز آنكه دربارة رزق جان، حقيقت روزي و باعث فرود و نزول گونه هاي مختلف رزق مادّي و فرهنگي بيانديشيم.
▫️به دليل غفلت از حقيقت روزي و باعث نزول جملة نعمت ها، اين گفت وگو در ميان مردم غريب به نظر مي آيد و قادر به درك رابطة اين همه نيستند.
▫️غلبة گفت وگوي جاري از آب و نان و به قول سعدي، عليه الرّحمه،
عمر گرانمايه از آن صرف شد
تا چه خورم سيف و چه پوشم شتا
با دلّالگي شيطان لعين، همة مجال دست يازيدن به منبع رزق و رهايي را از ما ربوده است.
والسّلام عليكم و رحمه الله و بركاته
📚#سخنروز/#موعود144_145
@tarikh_farda
🔘انگیزه دعوت کنندگان به حق
اگرچه از زمان شروع غيبت كبرا در نيمة دوم قرن سوم هجري قمري تا امروز، يعني قرن پانزدهم، طيّ سالها و قرون متمادي، خيزشهاي اجتماعي كوچك و بزرگ زيادي در جهان اسلام و «ايران» رخ داده است؛ امّا هيچ يك از آنها در خود و با خود، مشخّصات چهارگانة ياد شده را ندارند.
▫️همين قراين و شواهد حاكي از آنند كه واقعه، در صورت يك جنبش بزرگ سياسي، اجتماعي و نظامي حادث ميشود. اين دعوت در قالب طرح و برنامهاي فرهنگي و تبليغي نيست؛
▫️بلكه با پيشزمينههاي فرهنگي، ميدان بزرگي براي قيامكنندگان فراهم آمده تا شرايط سياسي، اجتماعي جديدي را رقم زده و حتّي براي رسيدن به اهداف يا دفاع از آن، دست به اسلحه برده و ميدانداري كنند.
▫️انگيزة قيامكنندگان «دعوت به حق» است و همين انگيزه، واقعه را تبديل به نهضتي زمينهساز براي ورود به عصر ظهور و همراهي با حضرت صاحب الزّمان(عج) ميكند.
▫️دعوت جهاني امام مهدي(عج) دعوتي صرفاً فرهنگي نيست؛ بلكه نهضتي است جهاني، سياسي و نظامي كه منجر به ديگرگوني جهان در وجوه مختلف و در بُعد جهاني ميشود.
▫️نكتة جالب توجّه و روشنگر اينكه، روايات دربارة «مكان واقعه»، شخص پيشرو و صورت عمليات صراحت دارند.
حضور عمومي مردم و همراهي آنها با رهبري كه به سوي حق فرا ميخواند، در سير تكويني به «اتمام حجّت» ساكنان زمين ميانجامد.
▫️اين اتمام حجّت مشروط به آگاه شدن ساكنان بخش بزرگي از جهان از اين واقعه و انگيزه و مرام قيامكنندگان است. از اينجاست كه دريافته ميشود، واقعه الزاماً در ابعاد بزرگ سياسي، اجتماعي، اقتصادي و بالأخره نظامي، بسياري از معادلات را در هم شكسته و در گذر ايّام، باعث انتشار وسيع اخبار و ميدان تأثيراتش در ابعاد جهاني ميشود.
▫️بيترديد، نهضت بزرگ سال 1357 ه .ش. «ايران» به رهبري مردي از جمع عالمان آل محمّد(ص) كه از «قم» برخاست و مردم را به حق دعوت فرمود و با رويكردي سياسي، اجتماعي بناي تأسيس نظام حكومتي را استوار كرد و در پي احقاق حقّ مردم و نهضت وارد ميدان مبارزة نظامي شد. بارزترين مصداق پيشبيني حضرات معصومان(ع) دربارة واقعهاي در اين ابعاد، قبل از ظهور امام عصر(عج) است.
▫️مطالعه دربارة مجموعة نشانههاي ياد شده در روايات، به عنوان «نشانههاي ظهور»، «ملاحم و فتن» و بررسي و تطبيق شرايط امروز جهان و آنچه بر مردم ساكن جهان ميگذرد، حكايت از اين دارد كه در هيچ دورهاي از ادوار گذشته بر بشر تا اين اندازه ميان نشانههاي ياد شده و مصاديق موجود، هماهنگي و تطبيق وجود نداشته است.
▫️چيزي قريب به يك هزار و اندي نشانة غيرحتمي براي واقعة عظيم ظهور از سوي معصومان(ع) بيان شده كه پهنههاي مختلف حيات فردي و اجتماعي انسانها را در وجوه مختلف فرهنگي و مادّي در برميگيرد؛ چنانكه در كتاب «غرب و آخرالزّمان» و سخنرانيهايي كه به همين مناسبت داشتهام، ذكر شده است.
▫️حجم بزرگي از نشانهها را در همين عصر و موقعيّت ميتوان مشاهده كرد و دربارة آنها به مصداقشناسي پرداخت. جالب آنكه در هيچ عصر و زماني به اندازة عصر ما، در سراسر جهان از واقعة ظهور و منجيگرايي و وقايع سخت سالهاي پيش از ظهور، سخن به ميان نيامده است.
▫️در جايي اشاره كردهام كه ميان ما و ساكنان «ايالات متّحدة آمريكا» از حيث گفتوگو در موضوع «آخرالزّمان و منجيگرايي» قريب به شصت سال فاصلة جدّي وجود دارد. حجم، كميّت و كيفيّت آثار ارائه شده و اقدامات معمول داشته شده در اين باره، صدها برابر اقدامات انجام شده و آثاري است كه طيّ دوازده قرن گذشته در همين باره توليد شدهاند.
▫️متذكّر اين معنا ميشوم كه به هيچ روي نميشود در اسناد روايات بيان شده، خدشه وارد ساخت. صحّت منابع قابل ترديد نيست؛ امّا دربارة مباحث مهمّ آخرالزّماني، رخدادها و عينيّت يافتن وقايع، خود پشتيبان محكمي براي صحّت اسناد و سخن ارائه شده دربارة آنهاست.
📚#سیاحتدرشرق/#قومنشانشده
@tarikh_farda
🔘كانون تشيّع و زمينهسازان
مستندات روايي، آغاز نهضت جهانی امام مهدی(عج) را معطوف به حركت مصلحانه مردي از «قم» ميكنند.
🔹1. رسول اكرم(ص) ميفرمايند:
«يَخْرُجُ النّاسَ مِنَ الْمَشْرِقَ فَيُوطئونُ لِلْمَهْدِيِّ سُلطانَهُ؛
مردمي از شرق قيام ميكنند و زمينه را براي حركت جهاني مهدي فراهم ميسازند.»
🔹2. از امام محمّدباقر(ع) نيز روايتي نقل شده كه ميفرمايند:
«گويا ميبينم مردمي در شرق قيام كرده، حق را طلب ميكنند؛ ولي به آنها نميدهند. دوباره حق را ميطلبند، به آنان داده نميشود. وقتي اوضاع را چنين ديدند، شمشيرهاي خود را بر شانهها ميگذارند. پس آنگاه حاضر ميشوند كه حقّ آنها را بدهند؛ امّا آنها ديگر قبول نميكنند تا اينكه قيام ميكنند و آن را جز به صاحب شما تحويل نميدهند. كشتههاي آنان شهيد به شمار ميروند. آگاه باشيد! اگر من آن زمان را درك كنم، خود را براي صاحب اين امر نگاه ميدارم.»
🔹3. امام صادق(ع) نيز ميفرمايند:
«به زودي «كوفه» از مؤمنان خالي ميشود و علم از آن ميگريزد و پنهان ميشود، آن گونه كه مار در سوراخش پنهان ميشود. سپس علم در شهري به نام «قم» ظاهر ميشود و شهر قم كانون علم و فضل ميشود و چنان دنيا را با حقايق آشنا ميسازد كه در روي زمين مستضعفي در دين باقي نماند؛ حتّي زنان در پرده و چنين زماني نزديك ظهور قائم آل محمّد(ص) است. سپس خداوند قم و اهل آن را قائم مقام حجّت خدا قرار ميدهد كه اگر چنين شود، زمين اهل خودش را فرو ميبلعد و حجّتي باقي نميماند. آنگاه علم از قم به تمام دنيا ميرسد و مشرق و مغرب عالم را فرا ميگيرد و حجّت خدا بر خلق تمام ميشود؛ زيرا در تمامي روي كرة زمين، كسي باقي نميماند كه دين و علم به او ابلاغ نشده باشد، آنگاه امام زمان(عج) ظاهر ميشود.»
🔹4. امام موسي كاظم(ع) ميفرمايند:
«مردي از اهل «قم» به پا ميخيزد، مردم را به حق فرا ميخواند. گروهي مثل پارههاي آهن گرد او جمع ميشوند. باد تند حوادث آنها را نميلغزاند و از جنگ خسته نميشوند و نميترسند و به خدا دل ميسپارند و پايان خير از آن متّقين است.»
▫️بررسي محتواي روايات كه جملگي با ادبيات مشترك، پرده از واقعيّتي شگرف و واقعهاي در آينده خبر ميدهند، نشان ميدهد كه بر چهار موضوع محوري و مرتبط تكيه شده است:
1. خيزش مردي از شرق (قم)؛
2. نهضتي بزرگ و اجتماعي؛
3. نقش آفريني در زمينهسازي ظهور؛
4. دعوت به سوي حق.
📚#سیاحتدرشرق/#قومنشانشده
@tarikh_farda
🔘چرا «قم» نامیده شده است؟
عفّان بصري از امام صادق(ع) نقل ميكندامام به من فرمودند:
🔹 «آيا ميداني چرا اين شهر را «قم» مينامند؟» عرض كردم: خدا و رسولش آگاهترند. فرمودند: «زيرا اهل قم اطراف قائم آل محمّد گرد آمده و با او قيام نمايند و در كنار او ثابت قدم مانده و او را ياري كنند.»
▫️در وقت ياد كردن از اين خطّه، روايات گاه اشاره به «طالقان» دارند و گاه «قم»، «فارس» يا اهالي مشرق.
روايتي از امام صادق(ع) در اين باره نقل شده است كه ايشان فرمودند:
🔹«خداي متعال را گنجهايي است در طالقان كه نه طلاست و نه نقره و درفشي كه از آغاز تاكنون باز نشده و به اهتزاز درنيامده است. اين خطّه داراي مرداني است كه نسبت به ذات مقدّس خداوند ترديدي در آن قلبها ايجاد نميشود ... آنان زاهدان شب و شيران روزند. در اطاعت از امام و رهبرشان مطيعتر از كنيزان نسبت به مولاي خويشند ... شعار آنان خونخواهي سالار شهيدان، امام حسين(ع) است ... به واسطة اين رادمردان، خداوند امام بر حق(ع) را پيروز ميگرداند.»
▫️چنانچه جان و حقيقت اسلام را ولايت بدانيم و از آن ـ به اتّكاي روايات ـ به عنوان ستون خيمة دينداري ياد كنيم، بهرة ايرانيان از «ولايتمداري» و پايمرديشان در طريق امامت و ولايت، آنان را به مرتبهاي ميرساند كه گاه از آنان به عنوان خويشاوند اهل بيت(ع) و گاه صاحب بالاترين نصيب از اسلام ياد شده است.
▫️پيامبر اكرم(ص) در اين باره فرمودند:
🔹«أعْظَمُ النّاسِ نَصْيبَاً فِي الإسْلامِ أهْلُ الفارْسِ؛
در بين مردم، مردم فارس، بيشترين سهم را از اسلام دارند.»
▫️و در جايي ديگر فرمودند: «ايرانيان خويشاوندان ما اهل بيتند.»
در روايت شيرين و دلنشيني، امام صادق(ع) نيز فرمودند:
🔹«أهْلُ خُراسانَ أعْلامِنا وَ أهْلُ قُمْ أنْصارِنا وَ أهْلُ كوفَةَ اَوتادُنا؛
مردم «خراسان»، بزرگان ما و مردم «قم»، ياران ما و مردم «كوفه»، حاميان استوار ما هستند.»
▫️در روايت بلندي كه عبدالله بن مسعود از قول پيامبر اكرم(ص) نقل كرده، ارتباط ميان قيام زمينهسازان و پيوستن آن قيام با نهضت مقدّس حضرت مهدي(عج) را آشكار ميكند.
🔹«... به زودي بعد از من، اهل بيتم در شهرها پراكنده و آواره شوند.»
اين پراكندگي، در زمان حضرت عليّ بن موسي الرّضا(ع) و مهاجرت امامزادگان به «ايران» به نقطة اوج و كمال خودش رسيد. سپس ادامه دادند:
🔹«تا آنكه درفشهاي سياه از مشرق زمين به اهتزاز درآيند كه حق را طلب ميكنند؛ امّا حقوقشان را ادا نكنند، آنان دست از حقطلبي نكشند؛ امّا اجابت نشوند و ديگر بار درخواست كنند به آنان اعتنا نگردد. پس از آن دست به مبارزه زنند و به پيروزي رسند. هرگاه كسي از شما يا فرزندان شما آن زمان را درك كرد، پس به پيشوايي بپيوندد كه از اهل بيت من است؛ اگرچه با دشواري، روي برف با دست و پا برود.»
▫️در اين بخش به پيروزي نهضت مشرق زمينيان و پيوند خوردنشان به پيشوايي از اهل بيت(ع) يعني حضرت مهدي(ع) اشاره شده است و پس از آن فرمودند:
🔹«آنها درفشهاي هدايتند و آن را به دست مردي از اهل بيت من ميسپارند كه نام او همنام من و نام پدرش نام پدر من است. او حاكم زمين ميگردد و آن را پر از عدل و داد ميكند. آن گونه كه از جور و ستم پر شده است.»
📚#سیاحتدرشرق/#قومنشانشده
@tarikh_farda
🔘نبرد قرقیسیا
برخي پژوهشگران به دليل غفلت از موقعيّت زماني و مكاني بيان شده دربارة «قرقيسيا»، گمان بردهاند كه اين معركه همان «جنگ آرمگدون» است كه «بنيادگرايان انجيلي» (مسيحيان صهيونيست) از آن به عنوان آخرين جنگ سرنوشتساز ميان دو نيروي خير و شر ياد ميكنند.
▫️چنانكه از عنوان «آرمگدون» برميآيد، آرمگدون يا «هرمجدون» در زبان عبري به معني «تپّة شريفان» نام ناحية مرتفعي است در «فلسطين» اشغالي (مجدو) واقع در جنوب «حيفا» در كرانة باختري «رود اردن». موقعيّتي استراتژيك كه از گذشته محلّ وقوع جنگهاي بسياري بوده است.
▫️به زعم بنيادگرايان، در آخرالزّمان، مسيح و ضدّ مسيح، دو نيروي خير و شر (تمامي حاميان «بنياسرائيل» در يك جبهه و جملة مخالفان اين قوم و از جمله اعراب و مسلمانان در جبهة دوم) در مقابل هم صفآرايي ميكنند و در جنگي سخت و اتمي با هم مصاف ميكنند تا پس از فرود حضرت عيسي(ع) و جنودش و نابودي مخالفان و مسلمانان، امكان برقراري صلحي هزار ساله با مركزيّت «بيت المقدّس» براي مسيح و همراهانش فراهم شود.
▫️اين واقعه پس از تخريب «مسجد الاقصي» و ساخته شدن «هيكل سليمان» (معبد يهوديان در بيت المقدّس) اتّفاق خواهد افتاد و يهوديان سروران زمين خواهند شد.
▫️«آرمگدون» پروژهاي است كه «بنياسرائيل» با دسيسه و دلّالگي شيطان لعين براي سلطهجويي بر جهان، طرّاحي كرده و بر آن است تا «مُلك عظيم» (وعده داده شده به «بنياسماعيل») را با حيله و زور از آن خود سازد و تعريف او از اين ملك عظيم هم چيزي جز حكومت جهاني اشرار يهود بر زمين نيست.
▫️از اينجاست كه عرض ميكنم هيچ گونه پشتوانة وحياني و غيبي و از جمله كلام پيامبران عظيم الشّأن و حضرات معصومان(ع) آن را حمايت نميكند؛ در حالي كه هر دو موضوع مهمّ «ملك عظيم خداوندي وعده داده شده به بنياسماعيل» و «واقعة قرقيسيا» از طريق پشتوانة غيبي حمايت ميشوند.
▫️از سوي حضرات معصومان(ع)، اخبار و روايات بسياري دربارة معركة قرقيسيا رسيده كه به برخي از آنها اشاره شد. ضمن آنكه در عصر ما شواهد وقوع قرقيسيا نيز بروز كرده است.
▫️دلايل فراواني وجود دارد كه گواهي ميدهد ميان «آرمگدون» مجعول و واقعة «قرقيسيا» نسبتي نيست؛ از جمله:
1. منطقة جغرافيايي اعلام شده براي اين دو واقعه يكسان نيست؛
2. علّت و انگيزة وقوع آرمگدون و قرقيسيا واحد و همگون نيست؛
3. شخص موعود منتظر معرفي شده در واقعة آرمگدون و قرقيسيا واحد نيستند؛
4. دشمنان فرض شده براي حضرت موعود در دو واقعه، متفاوت و مقابل هم هستند؛
5. به همان اندازه كه قرقيسيا از مباني روشن و اخبار غيبي حضرات معصومان(ع) حمايت ميشود، آرمگدون از پشتيباني خرافات و جعليّات حمايت ميشود.
▫️به باور انجيليها، بازگشت دوبارة مسيح ميسّر نميشود؛ مگر آنكه پيش از آن، جنگها، بلاها و تباهي در زمين فراگير شود. بايد توجّه داشت كه اين واقعه مورد قبول عموم فرق مسيحي نيز نيست و تنها گروهي از «بنيادگرايان انجيلي»، معروف به «مسيحيان صهيونيست»، از آن گفتوگو و بر آن تأكيد دارند.
📚#سیاحتدرشرق/#قومنشانشده
@tarikh_farda
🔘 نقش سفیانی
قبلاً نيز اشاره شد كه در «واقعة قرقيسيا» نقش اصلي را سفياني بازي ميكند.
او پس از اين معركه، مغرور، مست و بيرحمانه به سوي «كوفه» پيش ميتازد.
▫️«بغداد» را ويران و از كشتهها پشته ميسازد. در روايتي رسول اكرم(ص) ميفرمايند:
🔹«كَأَنّي بِالسّفيانيِّ قَدْ طَرَحَ رَحَلُهُ فِي رَحْبِكُم...؛ گويا سفياني را ميبينم كه در كوچه و بازار شما رحل اقامت افكنده، منادياش بانگ برميدارد: هر كس سر يكي از كوفيان (شيعيان) را بياورد، هزار درهم جايزه دارد، آنگاه همسايه سر همسايهاش و برادر سر برادرش را بريده و براي اخذ پاداش نزد او ميبرد و ميگويد:
▫️ اين هم از آنهاست (يعني از شيعيان است) و هزار درهم دريافت ميكند. در آن ايّام حكومت شما به دست حرامزادگان ميافتد؛ گويي آن مرد آبلهرو (سفياني) را ميبينم كه به عنوان يكي از شما و قائل به عقيدة شما (يعني به عنوان عرب و مسلمان) وارد صحنه شده، او شما را خوب ميشناسد؛ ولي شما او را نميشناسيد.
▫️پس شما را محاصره و يك به يك دستگير كرده و ميكشد. او جز زنازاده نيست. احدي را نميبينيد؛ جز اينكه گردن ميزند يا به دار ميآويزد. آنقدر كه از شدّت ترس، انسان به اشياي گرانبهايي كه در وسط راه ميبيند، دست نميزند.»
▫️سفياني نمايندة «بنياسرائيل» و مورد حمايت آنهاست. از اين رو دشمن و حريف نزد او ترسيم و نشان شده است. هدف او شيعيان و «بنياسماعيل»اند كه نابودي و قتل عامّشان در دستور كار سفياني وارد شده است؛
▫️امّا از آنجا كه او جنايتكاري حرفهاي است، براي دستيابي به مقصودش، هر جنايتي را مرتكب ميشود؛ البتّه به دست او، تقدير مقدّر بسياري از مردم نيز رقم ميخورد. او از كشتار ساكنان «بغداد» شروع كرده و پس از هجده روز خود را به «كوفه» ميرساند.
▫️آنچه او بر سر بغداد ميآورد، دردناك و اسفبار است.
سفياني سپاهي به كوفه ميفرستد كه شمارشان هفتادهزار نفر است. آنها اهالي اين شهر را به قتل ميرسانند و به صليب ميكشند و برخي را به اسارت ميگيرند؛
▫️در حالي كه آنان بر اين حالند، پرچمهاي سياه از جانب «خراسان» نزديك ميشوند. آنها منزلگاهها را شتابان درمينوردند و تعدادي از ياران حضرت قائم(عج) با آنها هستند. سپس مردي از موالي اهل كوفه در «ضعفا» شورش ميكند، فرماندة سپاه سفياني در منطقهاي ميان «حيره» و كوفه او را به قتل ميرساند.
▫️گفتوگو از «پرچمهاي خراساني» يا همان «پرچمهاي سياه پر خطر» است. در اين باره هر پژوهشگري بسته به ذوق و مقصودش از روايات نقل شده در منابع مختلف بهره جسته و امر را بر همگان مشتبه ساخته است.
▫️تشخيص صحّت سلسلة اسناد و وثاقت راويان، سخت و در عهدة اساتيد خبره و اهل فن است و نگارنده سعي در استفاده و انتخاب رواياتي دارد كه دست كم در منابع معتبر و دست اوّل آمده است. باقي را اميد به بخشايش خداوند و چشمپوشي اهل بيت(ع) داريم.
▫️پس از كشتارهاي فراواني كه سپاه سفياني در بغداد، كوفه و «نجف» مرتكب ميشود و پس از انتشار خبر اين قتل عام و شهادت علما، صالحان، مؤمنان و حتّي تخريب قبور آنان و به اسارت رفتن زنان و تاراج اموال، سيّد خراساني از «ايران» قيام ميكند، مؤمنان را بسيج داده و براي نجات اهل «عراق» ياري ميطلبد.
📚#سیاحتدرشرق/#قومنشانشده
@tarikh_farda
🔘ولایت و وَلایت(۱)
موضوع وِلایت، صرفنظر از اینکه انسان چه رویکردی (رحمانی یا شیطانی) به عالم داشته باشد، به مثابه جان و روح اعمال انسان و بنیاد همة آنچه که او در هر حوزة فرهنگی و تمدّنی بنا میکند، شناخته میشود. به واقع، همة اعمال و اقوال خُرد و کلان انسان در هر عصر و زمان به وِلایت بازگشت میکند و شناخت آن به منزلة شناخت بنیاد هر صورت فرهنگی و تمدّنی است.
▫️ولایت، به معنی قرب و دوستی و وِلایت به معنی سیاست، خواجگی و سرپرستی است. وَلایت و قرب و دوستی ولیّ، هر که باشد، لاجرم به پذیرش وِلایت و خواجگی و زعامت آن ولیّ میانجامد. از اینرو، وَلایت، باطن وِلایت است و وِلایت، ظاهر آن.
▫️غلبة وِلایت طاغوت، نتیجة وَلایتوزری و تقرّب به طاغوت و غلبة وِلایتالله، نتیجة پذیرش وَلایت و تقرّب به ولیّالله است.
▫️بدین سبب است که وَلایت و تقرّب به ولیّ، نقطة آغازین حرکت انسان، سنگ زیربنای عمل او وسرانجام، معلومکنندة سرانجام سیر و سلوک جزیی و کلّی او در عرصة تاریخ نیز هست.
▫️ولایت، جان مایه و روح هر حوزة فرهنگی و تمدّنی برکشیده شده است؛ زیرا تنها این انسان است که امکان و اختیار عمل و تغییر و تصرّف کلّی در زمین و تأسیس بنای فرهنگی و تمدّنی را مطابق خاستگاهی که اتّخاذ میکند، دارد.
▫️او، به هر که و به هرچه میل کند و تقرّب بورزد و وَلایت و محبّتش را پذیرا شود، سرپرستی و فرماندهی او را هم میپذیرد.
▫️بدین سبب است که میتوان گفت: هر حوزة فرهنگی و تمدّنی، نمایانگر وَلایتورزی انسان به ولیّای است که به حکم او را گردن نهاده و وِلایتش را پذیرا گشته است؛
▫️به عبارت دیگر انسان و همة آنچه که در عرصة زمین و تاریخ برمیکشد، مَظهر و محلّ ظهور وِلایتورزی اوست. شناسایی جملة حوزههای فرهنگی و تمدّنی، در هر عصری، معطوف به شناسایی وَلیّای است که انسان به آن تقرّب جسته و وِلایت و خواجگیاش را گردن نهاده است.
▫️در روایت زیبایی رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمودند:
🔹«بر حقّانیت سه چیز، من سوگند یاد میکنم؛ تو و جانشیان بعدی تو، معرّف خدایید که خداوند به جز از راه معرفت شما شناخته نمیشود و معرّف بهشتیانید؛
🔹زیرا به جز کسی که شما را بشناسد و شما او را بشناسید، کسی به بهشت نمیرود و معرّف دوزخیانید؛ زیرا به جز کسی که شما را انکار کند و شمایش انکار
کنید، کسی به آتش دوزخ نمیافتد.»
📚#جانجهان/#ولایتولیّالله
@tarikh_farda