eitaa logo
تزکیه عملی
1.5هزار دنبال‌کننده
215 عکس
28 ویدیو
8 فایل
نشربیانات،تألیفات،ودروس اخلاق ازعالم فرزانه،عارف واصل،حضرت آیت الله العظمی محمدشجاعی(ره) این کانال ارتباطی با بیت معظم له ندارد. آرشیوصوتی تزکیه عملی @tazkiyehamaly_arshiv کانال تزکیه عملی درسروش http://sapp.ir/tazkiyehamaly
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌸💫🍃 🌸💫 💫 🍃 بیانات حضرت آیت الله محمد شجاعی(رحمة الله عليه) : موضوع : قسمت * ٩ * 🌳 ما در باب و صحبت می‌کنیم. حالا که نتیجه گرفتیم نباید طول أمل داشته باشد، سالک باید متذکّر موت باشد لحظه به لحظه خود را در حال رفتن ببینید و خودش را آماده‌ی رفتن بکند این‌طور باید باشد و بکند از این‌که این‌طور نباشد اگر سالک صادق است علاوه بر این یک نکته‌ی ذوقی هست و آن این‌که سالک اگر سالک است باید خودش را این‌جا فرض بکند یا آن‌جا فرض بکند؟ اصلاً فرض او باید در کجا باشد؟ فرض او در آن‌جا باشد. 🌳 این‌جا من به بیانی از رسول الله اشاره می‌کنم یک زمانی در نزد رسول اکرم (صلوات الله علیه) صحبت از کسی شد از او تعریف کردند... این‌که عرض می‌کنم نکته‌ی ذوقی است ارباب ذوق اصلاً نمی‌خواهند این‌جا باشند اگر هم حالا هم این‌جا هستند مشیت آن‌ها را این‌جا نگاه داشته است خودشان را آن‌جا فرض می‌کنند اصلاً از این‌که این‌جا باشند نفرت دارند برای این‌که محبت آن‌جایی است و باید خودش را آن‌جا فرض بکند. @tazkiyehamaly 🌳 زمانی شخصی را در نزد رسول الله (صلوات الله علیه) زیاد تعریف کردند اسم شخصی آمد تعریف از ایمان و خوبی او کردند، بیشتر ثناء گفتند بعد رسول اکرم از آن ثنا‌گوها و از آن تعریف کننده‌ها سؤال کرد و فرمود که «کَيْفَ ذِکْرُ صاحِبُکُم لِلْمَوْتِ» این‌که زیاد از او تعریف کردید این چقدر به یاد مرگ است؟ یعنی همان یاد مرگ به آن معنا که عرض کردم آماده‌ی مرگ، یاد مرگ چقدر یاد مرگ است؟ گفتند که «مَا کنا نُسَبِّحُ مِنْ يذکر الْمَوْتِ» البته ما از این تا به حال ندیدیم هیچ صحبتی از مرگ و رفتن بکند. گفت : بنابراین این برای آن‌جا نیست این شخص برای آن‌جا نیست عین بیان است «فَإِنْ صاحِبَکُمْ لَيْسَ هنالِکَ» پس بنابراین این دوست شما آن‌جا نیست. 🌳 یعنی اگر مؤمن، مؤمن باشد باید کجا باشد؟ باید آن‌جا باشد عین بیان است، بیان بیانی است که نکته‌دار است. گفت پس این دوست شما «لَيْسَ هُناکَ» آن‌جا نیست. چطور من و شما می‌گوییم فلانی در باغ نیست این اصلاً آن‌جا نیست، اصلاً اهل ایمان نیست. اهل ایمان باید آن‌جا باشند این‌جا چه کار می‌کند. 🌳 بنابراین اصولاً بخواهیم کلمه‌ی سالک را خوب معنی بکنیم سالک باید همیشه آن‌جا باشد اگر هم به ظاهر این‌جا است لحظه به لحظه خودش را در آن‌جا فرض بکند و خودش را از این‌جا منقطع بکند. وقتی چاره‌کننده‌ی این مهلک فوق‌العاده است و ما باید متذکّر موت باشیم تا از این طول أمل خلاص بشویم و اگر خلاص نشویم در مقام موفق نیستیم و از خیلی چیزها محروم هستیم. ادامه دارد... @tazkiyehamaly ✨🌸💫✨🌸💫✨🌸💫✨🌸💫 کانال تزکیه عملی ایتا : eitaa.com/tazkiyehamaly سروش : http://sapp.ir/tazkiyehamaly
✨🌸💫🍃 🌸💫 💫 🍃 بیانات حضرت آیت الله محمد شجاعی(رحمة الله عليه) : موضوع : قسمت * ١٠ * 🌾 در مقام چه بهتر که ما علاوه بر این‌که خودمان موت را متذکّر می‌شویم مشکلات بعد از موت را هم یک مقدار متذکّر باشیم یعنی آن‌که در دستورات است تنها تذکر موت نیست وقتی در بیانات حضرات معصومین دقت می‌کنیم مخصوصاً در همین روایت که از امام صادق خواندم یک مقدار از آن را هم نخواندم و در بیانات حضرت علی (سلام الله علیه) مخصوصاً در نهج البلاغه است که اصلاً مسئله‌ی چگونگی و چگونگی آن مسائلی که در برای شما پیش می‌آید آن‌ها را متذکّر باشید که به چه صورت است و در نظر خود مجسم بکنید. 🌾 مسائل برزخ خیلی زیاد است من یک مسئله که به مجرد مرگ برای انسان پیش می‌آید خیلی هولناک است من به همین موضوع که یکی از موضوعات است و خیلی هولناک است که در مرگ پیش می‌آید و به مجرد ورود به برزخ پیش می‌آید اشاره می‌کنم این چیزی است که همیشه لحظه به لحظه در کمین ما است مثل مرگ که الآن در کمین ما است چیزی است که یک مقدار در مباحث برزخ مورد غفلت است من حتّی در کتابی که نوشتم نیاوردم و در این کتاب دوم هم که نوشتم و داده‌ایم چاپ کنند باز آن‌جا نیاورده‌ایم یعنی مسئله‌ای است که اگر انسان بخواهد تشریح بکند ممکن است برای بعضی‌ها هضم نشود و لذا فقط در مقام گفتار اشاره می‌کنیم. 🌾 یک مسئله‌ی هولناکی است که به مجرد مرگ پیش می‌آید و این چیزی است که علی (سلام الله علیه) در نهج البلاغه به عنوان یکی از اهوال مرگ یعنی هولناکی مرگ و وحشت‌های مرگ، دهشت‌ها، ترس‌های بالاتری که به مجرد مرگ در برزخ پیش می‌آید. اگر انسان این را متذکّر باشد دیگر به طوری که گفتم اگر واقعاً انسان متذکّر باشد وجود انسان را تغییر می‌دهد مخصوصاً که گاه گاهی این تفضل برای انسان بشود که در خواب هول برزخ این هولی که الآن عرض خواهم کرد از نمونه‌های آن ببینید. @tazkiyehamaly 🌾 افراد خوب و افرادی که تا حدودی مشمول عنایات حضرت حق می‌شوند این‌ها قبلاً هم اشاره کردم وقتی به پرداختند گاهی آن وضع درونی آن‌ها که اگر بنا بشود الآن بمیرند در برزخ چیست؟ در محضر حق که فعلاً برزخ باشد چیست و یا در قیامت چیست فعلاً بیشتر برزخ معلوم می‌شود این گاهی در خواب گوشه‌هایی از آن برای آن‌ها معلوم می‌شود این هم عنایت خدا است تا به خود بیایند، بفهمند این خصلت که دارند در برزخ در آن زمان هولناک چه تمسّکی دارد، چه فشاری دارد آن عادت که دارند چه فشاری دارد، این تصمیمی که دارند چه عذابی دارد. 🌾 صالحین، خوبان که مورد نظر می‌شوند گاهی در خواب در رویای صادقه این‌گونه چیزها را می‌بینند که خود این از تذکّرات است. 🌾 از هدایت‌های خدا است آن که شنیده‌اید آیه‌ی شریفه می‌فرماید «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا»[۱] آن‌ها که صادقانه به مقام مجاهدت وارد شدند ما هدایت‌های خاصی برای آن‌ها می‌فرستیم این در می‌افتد، در خواب دیده می‌شود، در حالت بیداری در قلب می‌افتد این از هدایت‌های خاص است، اگر اهل و کشف بود در مشاهده و پیش می‌آید خدا به انواع مختلف این هدایت‌های خاص را برای آن‌ها که نظر دارد این‌ها اصلاح بشوند برای آن‌ها که نظر دارد این‌ها را خدا به سوی خود ببرد این هدایت‌ها را می‌کند. ادامه دارد... @tazkiyehamaly ✨🌸💫✨🌸💫✨🌸💫✨🌸💫 کانال تزکیه عملی ایتا : eitaa.com/tazkiyehamaly سروش : http://sapp.ir/tazkiyehamaly
✨🌸💫🍃 🌸💫 💫 🍃 بیانات حضرت آیت الله محمد شجاعی(رحمة الله عليه) : موضوع : قسمت * ۱۱ * 🍃 از مسائل هولناک در اوّل است گاهی در بزرخ هم نمونه‌هایی پیش می‌آید این جریان هولناک که به مجرد پیش می‌آید و انسان در برابر آن قرار می‌گیرد در بیانات وارده از حضرات معصومین مخصوصاً در بیانات حضرت علی (سلام الله علیه) در نهج البلاغه به نام یا هول مطّلع است البته این هول مطّلع چیزی است که زیاد خودشان توضیح نداند چیست. ارباب ذوق چیزهایی که در مقام کشف و شهود در این باب فهمیده‌اند و گفته‌اند، ارباب باطن از علما چیزهایی که از هول مطّلع گفته‌اند و در تفسیر آن هم حرف‌های مختلفی گفته‌اند. 🍃 من در مجموع به صورت محتمل به شما می‌گویم چون بیان خیلی روشنی از خودشان که این هول مطلع چیست؟ وارده نشده است هر چه ما در مقام توضیح بگوییم باید به صورت یک احتمال بگوییم نمی‌توانیم با قاطعیت بگوییم اگر چه برای کسی مکشوف باشد، اگر چه در مقام مکاشفه برای کسی معلوم بشود، اگر چه در رؤیا ببیند، رویای صادق که آن هم باز یک نوع مکشوف شدن است چون بیان از خود معصوم (سلام الله علیه) وارد نشده است نمی‌شود با قاطعیت گفت ولی آن اندازه که گفته‌اند، گفتند که هول مطّلع یعنی وحشت مطّلع. 🍃 اگر بخواهیم مطّلع را معنی کنیم که در اوّل برزخ پیش می‌آید معنی لغوی مطّلع یعنی جایگاه اطّلاع است، نقطه ای که از آن‌جا نقطه‌ی اطّلاع است و خودش هم بالا است، مرتفع است در ریشه‌ی لغوی این کلمه این معانی خوابیده است. نقطه‌ی اطّلاع است خودش هم مرتفع است اگر مَطلع بخوانیم معنی مطلع این می‌شود که نقطه‌ای که از آن‌جا حقیقت طلوع می‌کند، نقطه‌ای که از آن‌جا حق طلوع می‌کند، مطلع محل طلوع بیشتر مُطّلع گفتند. @tazkiyehamaly 🍃 معنی هول مطّلع این است که یک هولی انسان را می‌گیرد که هول مربوط به مطّلع است گاهی معنی هول مطّلع این طور است گفتم که همه احتمال است انسان خودش را در یک نوع عذاب و گرفتاری و هولی است که خیلی وحشتناک است انسان خودش را در یک مقام مرتفع و در جای بالا می‌بیند خیلی بالا امّا بالای لغزنده بعد می‌بیند از این بالای لغزنده که می‌خواهد بیفتد درست در دامن آتش می‌افتد. خودش را در این حالت می‌بیند حالا این یعنی چه؟ این تمثل است یعنی چون گوشه و کنار این زیاد است خدا ان‌شاءالله عنایت کند من و شما از جزئیات برزخ زیاد بفهمیم مثلاً در همین برزخ که یک قدم مانده‌ایم چه خبر است؟!! 🍃 وقتی من و شما به عنوان یک مؤمن که ایمان داریم امّا به حساب خود ارتباط خودمان با در یک مکانت بالاتر و منزلت بالاتری هستیم به حساب ایمان به بالا کشیده شده‌ایم. احیاناً در ما که هنوز آن انقطاع از معصیت نیست، از که خوب کناره‌گیری داشته باشیم نیست و بالاخره آن‌چنان که افراد خوب منقلع می‌شوند از معصیت می‌کنند دیگر سراغ معصیت نمی‌روند آن‌طور نیستیم حتی المقدور خودمان را حفظ می‌کنیم امّا گاهی می‌لغزیم. 🍃 ترس لغزش در من الآن در باب معصیت هست ترسی هست که باز من بلغزم غیبتی بشود باز من شروع بکنم، نامحرمی ببینم باز بلغزم، جایی پیش بیاید باز تهمتی بزنم، هوای من باز در جایی بروز بکند مؤمن هستم می‌خوانم، واجبات را انجام می‌دهم، از گناهان اجتناب می‌کنم، با خدا مرتبط هستم، به طریقی به ایمان وارد شده‌ام، منزلت من بالا رفته است امّا منزلت من در عین این‌که بالا است همین الآن من در منزلت بالایی هستم امّا منزلتی است که متأسفانه لغزشگاه است این منزلت ایمانی من منزلتی است که درست است بالا است امّا بالایی است این ترس و این احتمال هست که من بلغزم و به دامن غضب حق بیافتم. ادامه دارد... @tazkiyehamaly ✨🌸💫✨🌸💫✨🌸💫✨🌸💫 کانال تزکیه عملی ایتا : eitaa.com/tazkiyehamaly سروش : http://sapp.ir/tazkiyehamaly
🍂✨🍂✨ ✨🍂 🍂 ✨ بیانات حضرت آیت الله محمد شجاعی(رحمة الله عليه) : موضوع : قسمت * ۳ * 🌿 حالا توضیح عرض می‌کنم روشن می‌شوید در غضب همین است که وقتی انسان هیجان پیدا کرد دیگر نه عقلی بشناسد، نه شرعی بشناسد، نه موازین شرعی را مراعات کند، نه رضای خدا را، نه حکم عقل را، نه مصلحت‌های شرعی را، نه انسانی را، نه وجدانی را بالاخره آنچه که به دهان او می‌آید بگوید، به زبان او می‌آید بگوید آنچه که از دست او می‌آید عمل بکند، بزند، بکوبد، بکشد، فحش بدهد، نسبت بدهد الی آخر. این حالت افراط که اگر ما هم گرفتار باشیم به همان حالت افراط گرفتار هستیم این قسمت که افراط در غضب است مهلک است و خیلی لطمه‌ی فوق العاده به سالک و به باطن سالک می‌زند. 🌿 یک حالت هم داریم، حالت تفریط نقطه‌ی مقابل افراط در غضب است حالت تفریط در غضب البته در غضب حساب نمی‌شود معمولاً از باب جبن حساب می‌کنند جبن یعنی ترس، ترس مذموم، ترس بد، ترسی که برای انسان عیب است. تفریط این است که انسان بی‌تفاوت باشد مقابل آن افراط است تفریط در غضب این است که انسان در هر بابی بی‌تفاوت باشد حق و باطل برای او یکی باشد، مقدسات و غیر مقدسات برای او یکی باشد، آنچه معقول است و آنچه معقول نیست برای او یکی باشد آنچه وجدان و انسانیّت قبول می‌کند و آنچه وجدان و انسانیّت رد می‌کند برای او یک باشد. @tazkiyehamaly 🌿 آدم‌های بی تفاوتی که دیدیده‌اید که گرفتار این خصلت هستند یعنی غضب آن‌ها در مقام تفریط است یعنی فاقد غضب هستند به این معنا که در برابر و تفاوت حال ندارند برای آن‌ها یکی است معقول و غیر معقول برای آن‌ها یکی است آنچه مقتضای وجدان و انسانیّت است و آنچه مقتضای وجدان و انسانیت نیست برای آن‌ها یکی است. موجودی کاملاً بی‌تفاوت هستند همه چیز برای آن‌ها مساوی است فاقد غضب معقول هستند این حالت تفریط است. 🌿 به اصطلاح این هم از رذائل است و برای سالک مهلک است امّا باید توجه داشته باشیم که آن چیزی که معمولاً در بحث‌های اخلاقی به عنوان غضب مطرح می‌شود منظور همان افراط است نه این تفریط. این تفریط را در باب جُبن عنوان می‌کنند یعنی ، ترسو بودن، بی‌جان ترسیدن، غیر منطقی ترس داشتن و نامعقول ترس داشتن از ضعف انسان، از صغر نفس، از کوچکی نفس، از آن خاری نفس و روح انسان سرچشمه می‌گیرد که خود این رذیله است و برای سالک این هم عیب است، این هم مهلک است. کسی که به تفریط در غضب مبتلا است یعنی موجود بی‌تفاوت است اگر این‌طور باشد و بخواهد در طریق سلوک قدم بگذارد همین خصلت مانع او خواهد بود برای همه چیز بی‌تفاوت باشد. @tazkiyehamaly ادامه دارد... 🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨ کانال تزکیه عملی ایتا : eitaa.com/tazkiyehamaly سروش : http://sapp.ir/tazkiyehamaly 🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨
🍂✨🍂✨ ✨🍂 🍂 ✨ بیانات حضرت آیت الله محمد شجاعی(رحمة الله عليه) : موضوع : قسمت * ۵ * 🌾 از علی (سلام الله علیه) که رسول الله گاهی در برابر حق و حقیقت آن‌چنان غضبناک می‌شد تا مادامی که آن احقاق حق نمی‌کرد آرام نمی‌گرفت به هیچ قیمتی نمی‌شد رسول الله را آرام کرد تا احقاق حق کند این در مسیر است و این کمال است اگر این نباشد انسان به سوی حالت تفریطی که اوّل عرض کردم می‌لغزد. آن‌جا که شرع می‌گوید داشته باش انسان باید داشته باشد پس غضب معتدل یا حّد وسط که فضیلت است نه این‌که برای انسان و سالک رذیله باشد باید سالک آن را داشته باشد این است که غضب داشته باشد امّا غضب او محدود به حدود شرع مقدس و عقل سالم باشد و این فضیلت است و نه تنها عیب نیست فضیلت است. انسان در برابر حق و حقیقت بی‌تفاوت نباشد آن‌جا که حق پایمال می‌شود غضبناک باشد، طالب حق باشد آن‌جا که فحشا و منکر می‌بیند بی‌تفاوت نباشد، در خانواده‌ی خود انحراف می‌بیند غضبناک باشد بالاخره غضبی که شرع مقدس پسندیده و از فضیلت‌ها شمرده است. @tazkiyehamaly 🌾 این همان غضب معتدل است و غضب مذموم که می‌گوییم از مهلکات است این نیست این فضیلت است و برای این‌که یادتان باشد که این فضیلت است آیه‌ ٢٩ سوره‌ی فتح را به یادتان می‌اندازم که این‌طور شروع می‌شود «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» ببینید که در مقام توصیف و تعریف رسول اکرم (صلوات الله علیه) و یاران رسول الله خدای متعال این‌ها را با این خصلت به عنوان یک فضیلت توصیف می‌کند که این‌ها در برابر کفّار، در برابر ظالم‌ها، در برابر طغیان‌گرها، در برابر آن‌ها که می‌خواهند ظلم بکنند، حق را پایمال بکنند الی آخر در برابر آن‌ها حدّت و شدّت به خرج می‌دهند این کمال است «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» پس این برای رسول الله، برای یاران رسول الله و برای هر کسی کمال است. 🌾 آن روایت را هم که علی (سلام الله علیه) در باب در خصوص رسول الله آن هم در نظرتان باشد یک آیه‌ی دیگر هم در این زمینه آیه‌ ۷۳ از سوره‌ی توبه. در آیه‌ ۷۳ از سوره‌ی توبه صاف به رسول الله دستور می‌دهد که در برابر کفّار شدّت داشته باش «وَ اغْلُظْ عَلَيْهِم»[۱] بر آن‌ها سخت بگیر در برابر کفّار غلظت داشته باش و سخت بگیر. غلظت همان غضبناک بودن تا مادامی که احقاق حق نشده است تا مادامی که باطل از میان نرفته است، ظالم به جای خود ننشسته است یا تأدیب نشده است یا از میان نرفته است آرام نباشد این همان غضب مطلوب است، این همان غلظت است که خدا به رسول اکرم (صلوات الله علیه) دستور می‌دهد. پس بنابراین با این توصیفی که عرض کردیم غضب معتدل فضیلت است و رذیله و مهلک نیست حالا که این توضیحات تمام شد به اصل مسئله می‌رویم و در آن‌جا مطالبی عرض می‌کنیم. @tazkiyehamaly ادامه دارد... 🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨ کانال تزکیه عملی ایتا : eitaa.com/tazkiyehamaly سروش : http://sapp.ir/tazkiyehamaly 🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨
🍂✨🍂✨ ✨🍂 🍂 ✨ بیانات حضرت آیت الله محمد شجاعی(رحمة الله عليه) : موضوع : قسمت * ۸ * 🌳 برای یک عبارت دیگر عرض می‌کنم شما توجه دارید برای سالک اوّلین چیزی که از همان مرحله‌ی اوّل شروع به سلوک و قدم گذاشتن در طریق مطرح است کوبیدن من خود در برابر حضرت است و این درست جلوه‌ی شدید من انسان است این با سلوک اصلاً نمی‌سازد یعنی از ریشه راه سلوک را به هم می‌زند و انسان را به هم می‌زند و لذا اگر برای سلوک عامل بوده باشید، اگر در طریق سلوک قدم گذاشته باشید و عصبانی هم شده باشید و بعد از عصبانیت مثلاً ظهر عصبانی شدید یک ساعت بعد از آن یا شب حالت خود را ملاحظه کرده باشید دیده‌اید که دیگر همه‌ی آنچه که در باطن شما بود مثل این که خبری از آن‌ها نیست. 🌳 یک ظلمت خاص، یک تیرگی خاص و لطمه‌ای که حالا به این زودی‌ها هم جبران نمی‌شود ممکن است شما در مقام سلوک خیلی خطا کنید و بعد از خطا برگردید و خدا را غفّار بیابید امّا در خطای عصبانیت و تندی بعد از این‌که نادم شدید و برگشتید حالا خدا را غفّار نمی‌یابید یعنی خدا به این زودی‌ها پوشش نمی‌کند، سِتر نمی‌کند. @tazkiyehamaly 🌳 که یک مسئله است، یک واقعیت است ان‌شاءالله در راه آن بهتر متوجه می‌شوید می‌آید باطن انسان آنچه باید در باطن انسان بکند را می‌کند آن غفران بعد از عصبانیت و غضب که انسان کرد و برگشت حالا به این زودی‌ها غفران متوجه باطن انسان نمی‌شود امّا در خطاهای دیگر می‌شود. خیلی‌ها هستند بعضی از خطاها را خیلی مهم می‌بیند امّا عصبانیت و تندی را چندان مهم نمی‌بینند و در محاسبه‌ی خود خیلی خطای بزرگی می‌کنند اصلاً غفران خدا را دوباره به دست آوردن خیلی سخت است. 🌳 باز به این نکته دوباره اشاره می‌کنم غفران یک حالتی است که انسان بعد از این‌که در مقام سلوک خطا کرد سالک در هر منزلتی باشد خطا کرد، نادم شد، برگشت و عنایت خدا را دوباره در باطن خود دید آن را غفران که از طرف خدا می‌آید می‌گویند و این گاهی زود به دست می‌آید، گاهی دیر و در عصبانیت خیلی دیر به دست می‌آید و احیاناً آن‌طور که باید به دست بیاید یعنی آن حالات که اوّل داشت ممکن است اصلاً به دست نیاید و خیلی مدّت‌ها طول بکشد. خوب غیر از عفو خدا است که به آن غفران می‌گویند باز ان‌شاءالله تأمل می‌کنید و الفاظ را در مواد آن به کار می‌برید. [۱]- سوره‌ی توبه، آیه ۷۳. [۲]- بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۲۶۶. @tazkiyehamaly ادامه دارد... 🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨ کانال تزکیه عملی ایتا : eitaa.com/tazkiyehamaly سروش : http://sapp.ir/tazkiyehamaly 🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨
🍂✨🍂☘ ✨☘ 🍂 ☘ بیانات حضرت آیت الله محمد شجاعی(رحمة الله عليه) : موضوع : و بخش اول قسمت * ۱ * «أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ 🌿 قسمتی از مهلکات را که در طریق سلوک که برای یک مهلک است، تا به حال گفته شده است. از این جلسه در یکی دیگر از مهلکات که تا حدودی پیچ و خم زیادی دارد و دقیق است و خیلی مهم، شروع می‌کنیم آن را عرض کنیم به نام  و ، به اصطلاح معروفی که بین علمای اخلاق و ارباب سلوک مطرح است.  خواطر نفسانی و وساوس شیطانی. از جمله‌ی مهلکات است. سالک در طریق یکی از آن چیزها که با آن مواجه می‌گردد منتها در اشکال مختلف و در صور مختلف، إن‌شاءالله تا حدودی توضیح خواهیم داد و مانع در راه او می‌شود و به هلاکت می‌اندازد، مهلک است، مسئله‌ی خواطر نفسانی و وساوس شیطانی است. 🌿 حالا در یک بیان کلّی مسئله‌ی خواطر و وساوس را من توضیح می‌دهم و بعد صورت‌های مختلف آن را فکر می‌کنم دو، سه جلسه بخواهد توضیح می‌دهیم و تذکّراتی عرض می‌کنیم. در بیان کلّی در تعریف کلّی در باب خواطر و وساوس باید توجّه داشته باشیم به این معنا که انسان همیشه در معرض واردات است. چیزهایی که وارد قلب می‌شود، عارض بر قلب می‌شود. در کل قلب همیشه در معرض این واردات است. چیزهایی که وارد بر قلب می‌شود یا بفرمایید عارض بر قلب می‌شود، زیاد ورود به قلب می‌یابد. این‌ها را به اصطلاح خواطر و وساوس می‌گوییم. چیزهایی که عارض بر قلب می‌شود و قلب را مشغول می‌کند یا وارد بر قلب می‌شود و قلب را مشغول می‌کند. مانع می‌شود، به ضلالت می‌اندازد، به هلاکت می‌اندازد، بالاخره مهلک است. @tazkiyehamaly 🌿 در کلّ تعریف آن خواطر نفسانی و وساوس شیطانی می‌شود. اصل آن چیزی که برای سالک لازم است، قبلاً این را گفتم، باز امروز این‌جا تذکّر بدهم که ضرورت دارد که بر این بحث تا مطلب روشن شود، آن چیزی که به اصطلاح سرمایه‌ی سالک است در حرکت و سلوک او إلی الله، مسئله‌ی قلب است، است. اصلاً آن چیزی که راه می‌رود دل است نه چیز دیگر و فاصله را دل تنگ خواهد کرد، حجاب‌ها را دل کنار خواهد زد، به منازل دل خواهد رسید و در آخر هم به ذات مقدّس دل نائل خواهد شد. مسئله‌ای در این بین برای سالک جز دل او و قلب او نیست. 🌿 به یک بیان دیگر و با یک تعبیر دیگر این‌چنین هم می‌توانیم بگوییم که هر چه مصیبت هست در دل ما است. هر چه مصیبت‌ها که ما را از خدا دور کرده است و می‌کند و برای ما هلاکت‌ها، مصیبت‌ها در این‌جا و مخصوصاً در عوالم اخروی پیش خواهد آورد، همه‌ی این‌ها در دل ما است. جای این‌ها دل است و محلّ همه‌ی این مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها و تعلّق‌ها، ظلمت‌ها، جهل‌ها، غفلت‌ها، به یک تعبیر کلّی حجاب‌ها، جای همه‌ی این‌ها دل است، جای همه‌ی حجاب‌ها. همه‌ی حجاب‌ها در دل است که دل را از دل بودن انداخته است و از آن صورت اصلی نوری خود پایین آورده است و هر چه کار بشود،بنابراین همه‌ی حجاب‌هاومصیبت‌ها در دل است. هر کاری هم بخواهد بشود به عنوان ، به عنوان ، به عنوان یک حرکت به سوی ذات مقدّس حق، به عنوان یک حرکت در طریق حیات و تکامل، به هر طریق گفتیم دیگر، هر حرکتی هم بشود این حرکت در دل خواهد بود. هر تغییری بشود در دل خواهد بود. هر تحوّلی پیش بیاید در دل خواهد بود و هر صورت عوض کردنی باشد، هر چیز تازه‌ای پیش بیاید، همه‌ی آن‌ها در دل خواهد بود. صحبتی خارج از دل نداریم. 🌿 این یک نکته‌ای است که من مکرّر گفته‌ام، الآن هم توضیح دادیم تا مطلبی که شروع می‌کنیم روشن‌تر شود. حالا به سراغ اصل مسئله برویم. آنچه که وارد دل می‌شود و دل را به نحوی مشغول می‌کند، به هلاکت می‌اندازد، مانع راه می‌شود، سد می‌شود، مهلک است، إلی آخر، نمی‌گذارد به سوی مقصد حرکت کنید، همه‌ی این واردها را و عارض‌ها را در یک تعریف کلّی خواطر نفسانی و وساوس شیطانی می‌گوییم، از مهلکات است. صورت‌ها دارد. امّا از آن مهلکات بزرگ است. یعنی مهلکی است که هیچ مهلکی را می‌شود گفت دیگر به پای این مهلک نمی‌رسد و اکثر آن‌ها که در جاهای دیگر در باب مهلکات دیگر اگر موفّقیتی داشته باشند، در این‌جا موفّقیت آن‌ها کم است. گفتم قلب معرض این‌ها است. @tazkiyehamaly ادامه دارد... 🍂✨☘✨🍂✨☘✨🍂✨☘✨ کانال تزکیه عملی ایتا : eitaa.com/tazkiyehamaly سروش : sapp.ir/tazkiyehamaly 🍂✨☘✨🍂✨☘✨🍂✨☘✨