✅ نقشِ #کلمات_دخیل در زبانها
📌بعد از شناسایی #لغاتدخیل به این نتیجه میرسیم که هیچ زبانی در عالم نمیتواند از آمیختگی با زبانِ دیگر، خود را بر کنار دارد؛ مگر زبان مردمی که هرگز با مردم دیگر آمیزش و رفت و آمدی نداشته باشند و این غیر ممکن است؛ چه به وسیلهی تجارت، سفر، معاشرت و حتی به وسیلهی شنیدنِ افسانهها و روایاتِ ملل دیگر، لغاتی از آن مردم در این مردم نفوذ میکند و همهی زبانهای عالم دارای کلماتِ دخیل میباشند.
⬅️ آمیختنِ زبانها بر چند قِسم است:
📌 یکی اینکه زبانی هر چه را ندارد بالطبع از همسایه یا جائی دورتر بستاند و آن را وارد زبانِ خود کند و مُلایم با لهجه و سلیقهی خویش نماید. #عربها در این کار اُستادند، یعنی لغت وارد شده را به شکلی تغییر میدهند؛ مثلاً: قفس را قفص، چسب را شبث، درگاه را درقاعه، کاسه را طاسه، کَفگیر را جِفجیر، سینی را صینیِّه یا قاشق را به خاشوکِه تغییر دادهاند.
📌 دیگر اینکه قومی از لحاظ احتیاج از قوم دیگر لغتی را میگیرد و بدون تغییر شکل کلمه، آن را در زبانِ خود وارد میکند و مانند لغات ملّی با آنها رفتار میکنند چنانکه در قرون اولیهی اسلام #نویسندگانایرانی با لغات عربی چنین کردهاند؛ مثلاً رَباط که عربی است به شکل کاروانسرا و تماشی که معنی "راه رفتن" است به صورت "تماشا کردن" استفاده کرده است. یا جمع مکسر عربی را دوباره در فارسی جمع بستهاند تا قابل فهم شود مثلِ عجایب=عجایبها/معجزات=معجزاتها/منازل=منازلها/ و غیره ولی بیشتر لغات را کامل در فارسی کار بردهاند که در پستهای قبلی به کلمات دخیل عربی که وارد زبان فارسی شده بودند، اشاره کردیم.
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل،
📌 بایدها و نبایدها
⬅️ در این پست به درستی و نادرستی بعضی از کلمات که در زبان فارسی کاربرد دارند، اشاره میکنیم؛ برای مثال:
📌 میسُراید درست است، امّا میسَراید، غلط است. چون میسُراید از مصدر سُرودن میآید و پایهی آن سُرای است؛ پس کلماتِ داستانسُرا، غزلسُرا، قصیدهسُرا و مدیحهسُرا درست میباشند ولی غزلسَرا غلط است.
📌 به کار بردن کلمهی "گاهی"، درست است اما "گاهاً" غلط است چون علامت تنوین مخصوص کلمات عربی است. "گاه" فارسی است و ما حق نداریم علامت تنوین به آن اضافه کنیم.
📌 "امور"، درست است اما امورات، غلط است، چون امور جمع شکستهی "امر" است و ما نباید کلمات جمع شکسته را دوباره جمع ببندیم یا کُتُب، درست است امّا کُتُبات، غلط است.
📌 "همسر محترم"، درست است امّا "همسر محترمه"، غلط است، چون همسر کلمهی فارسی و ما حق نداریم صفت آن را با (ة) تانیث بیاوریم. بنابراین خانم مدیره، خواهران محترمه، مادر محترمه، همسر مکرمه، غلط است ولی اگر کلمهی اول عربی بود و این صفات را گرفت با (ة) تانیث میآوریم مثل زوجه محترمه، والده مکرمه درست میباشد...
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
📌ادامهی (بایدها و نبایدها)
⬅️ در این پست بر آنیم که مروری داشته باشیم به جملههای غلط و رایج که در مطبوعات و سخنرانیها و در نوشتههای روی سطوح به کرّات شنیده و یا دیدهایم. بنابراین مثالی میآوریم و آن را صحیح مینویسیم.
■ نامه را در صندوق انتقادات و "پیشنهادات" انداختم. غلط است
□ نامه را در صندوق انتقادات و "پیشنهادها" انداختم.
درست است
■ پول نذری را در صندوق "نذورات" ریختم.
غلط است
□ پول نذری را در صندوق "نذور" ریختم.
درست است
■ جناب آقای علی رضایی و همسرِ "محترمه"،
غلط است
□ جناب آقای علی رضایی و همسرِ "محترم"،
صحیح است
■ لطفاً بانوان "محترمه" به این امر دقت کنند.
غلط است
□ لطفاً بانوانِ "محترم" به این امر دقت کنند.
درست است
■ "گاهاً" این مسائل پیش میآید.
غلط است
□ "گاهی" این مسائل پیش میآید.
درست است
■ لطفاً جلوی "دربِ" گاراژ پارک نکنید.
غلط است
□ لطفاً جلوی "درِ" گاراژ پارک نکنید.
درست است
📌توضیح کلمهی "درب" کلمهی عربی است به معنای "دروازه" و "دروب" جمع کسرِ "درب" است.
■ فردا تمام "شُعباتِ" بانک ملی در سرار کشور تعطیل میباشد. غلط است
□ فردا تمام "شُعبِ" بانک ملّی در سرار کشور تعطیل میباشد. درست است
📌"شُعَب" جمع مکسر است به معنای شعبهها
■ خواهران، "شئوناتِ" اسلامی را رعایت کنند.
غلط است
□ خواهران، "شئونِ" اسلامی را رعایت کنند.
درست است
📌شئون جمع مکسر "شان" است.
#التماسدعا🍃
ادامه دارد...
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
📌ادامهی (بایدها و نبایدها)
⬅️ در ادامه پست هفتهی گذشته، بر آنیم که مروری داشته باشیم به جملههای غلط و رایج که در مطبوعات و سخنرانیها و در نوشتههای روی سطوح، به کرّات شنیده و یا دیدهایم. بنابراین مثالی میآوریم و آن را صحیح مینویسیم.
■ ملّت در تظاهرات "بر علیه" آمریکا شعار دادند. غلط است
□ ملّت در تظاهرات "علیه" آمریکا شعار دادند. درست است
📌#توضیح: علیه یعنی بر ضدِّ و برعلیه یعنی بر بر ضدِّ
■ در مراسم امروز کارمندان اداره آموزش و پرورش با خانوادههای "مربوطه" شرکت کردند. غلط است
□ در مراسم امروز کارمندان ادارهی آموزش و پرورش با خانوادههای "مربوط" شرکت کردند. درست است
■ او دَینَش را "اَدا" کرد. غلط است
□ او دَینَش را "اِدا" کرد. درست است
📌#توضیح: اَدا به معنی شکلک در آوردن است اما اِدا به معنی پرداختن است.
■ انشاءالله خداوند به او "شَفا" بدهد.
غلط است
□ انشاءالله خداوند به او "شِفا" بدهد.
درست است
📌#توضیح: شَفا یعنی مرگ و شِفا یعنی بهبودی، در فرازی از دعای کمیل داریم یا "مَن اِسمه دَواء و ذکره شِفاء" یعنی "ای آنکه نام او دواء و یاد او شِفاء است" و نکتهی کلیدی دیگری که در این جمله وجود دارد نگارش صحیح "انشاءالله" است که باید اینگونه نوشته شود.
■ او با "کلّه" به روی زمین آمد. غلط است
□ او با "سَر" به روی زمین آمد. درست است
📌#توضیح: کلّه برای حیوانات است و سر، برای انسان است.
■ پدرش بر اثر "فشار خون" در گذشت.
غلط است
□ پدرش بر اثر "بیماری فشار خون" در گذشت. درست است
📌#توضیح: فشارِ خون همه دارند و موجب مرگ کسی هم نمیشود، اما بیماری فشارِ خون باعث مرگ میشود.
■ دکتر چند قطره در "بینی او" چکاند.
غلط است
□ دکتر چند قطره در "دماغ او" چکاند.
درست است
📌#توضیح: بینی به ترشحات دماغ میگویند.
■ لطفاً "خِلطِ مبحث" نکنید. غلط است
□ لطفاً "خَلطِ مبحث" نکنید. درست است
📌#توضیح: خِلط یعنی آب دهان و گلو و ریه و جمع آن اخلاط است و اخلاط چهارگانه هم عبارت است از خون، بلغم، صفرا و سودا؛ اما خَلط یعنی مخلوط کردن و قاطیِ هم کردن است پس خَلطِ مبحث صحیح میباشد.
#التماسدعا🍃
ادامه دارد...
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
📌ادامهی (بایدها و نبایدها)
⬅️ در ادامهی پست هفتهی گذشته، بر آنیم که مروری داشته باشیم به جملههای غلط و رایج که در مطبوعات و سخنرانیها و در نوشتههای روی سطوح، به کرّات شنیده و یا دیدهایم. بنابراین مثالی میآوریم و آن را صحیح مینویسیم.
■ با این "جرّ و بحث"، کار درست نمیشود.
غلط است
□ با این "جرِّ بحث"، کار درست نمیشود.
درست است
📌#توضیح: جرّ به معنی کِش دادن و کشیدن است و جرِّبحث و جرِّثقیل صحیح است و نیاز به "و" ندارد.
■ به مغازهی "خوار و بار فروشی" رفتم.
غلط است
□ به مغازهی "خواربار فروشی" رفتم.
درست است
📌#توضیح: خواربار یعنی بار خفیف و سبک مثل بیسکویت، کیک، آدامس و غیره
■ او یک معلّم است. غلط است
□ او معلّم است. درست است
📌#توضیح: انگلیسی زبانان a میآورند مثلِ
He is a Teacher
ولی فارسی زبانان نه،
او معلم است و درس میدهد.
■ حسین ماشینهای "تصادفی" میخرد.
غلط است
□ حسین ماشینهای "تصادمی" میخرد.
درست است
📌#توضیح: "تصادف" یعنی مصادف بودن و روبرو بودن اما "تصادم" به معنی به یکدیگر ضربه زدن است.
■ دکتر چشمش را معاینه و به او عینک داد.
غلط است
□ دکتر چشمش را معاینه کرد و به او عینک داد. درست است
📌#توضیح: دو فعل اگر در جمله مثل هم باشد میتوان یکی از آنها را حذف نمود مثل "دکتر بیمار را معاینه و درمان کرد."(کرد، کرد) ولی اگر دو فعل در جمله مثل هم نباشند ما حق نداریم یکی از آنها را حذف کنیم مثل "دکتر چشمش را معاینه و به او او عینک داد." غلط است زیرا (کرد و داد) مثل هم نیستند پس هر دو را باید در جمله آورد و اینگونه نوشت: "دکتر چشمش را معاینه کرد و به او عینک داد."
■ دفاع تیم استقلال "ناجی دروازه" شد.
غلط است
□ دفاع تیم استقلال "منجی دروازه" شد.
درست است
📌#توضیح: ناجی یعنی نجات یافته مثلِ "تنفس مصنوعی به ناجی بدهید." درست است "یا از منجی تشکر کنید و نجات یافته را به بیمارستان ببرید."
■ حقوقِ "ماهیانه"ی پدر او کم است. غلط است
□ حقوقِ "ماهانه"ی پدر او کم است. درست است
📌#توضیح: ماهیانه یعنی مثلِ ماهی، ماهیوار، ماهیگونه اما ماهانه یعنی منسوب به ماه مثلِ سالانه و روزانه.
■ معلم ما "پیرامونِ" اخلاق صحبت کرد.
غلط است
□ معلم ما "در موردِ" اخلاق صحبت کرد.
درست است
📌#توضیح: پیرامون به معنی اطراف، حوالی و دور و بر و کناره است بنابراین "در مورد" درست است.
#التماسدعا🍃
ادامه دارد...
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
📌ادامهی (بایدها و نبایدها)
⬅️ در ادامهی پست هفتهی گذشته، بر آنیم که مروری داشته باشیم به جملههای غلط و رایج که در مطبوعات و سخنرانیها و در نوشتههای روی سطوح، به کرّات شنیده و یا دیدهایم. بنابراین مثالی میآوریم و آن را صحیح مینویسیم.
■ او سرمایه نداشت "با این وجود" موفق شد. غلط است
□ او سرمایه نداشت "با وجود این" موفق شد.
درست است
📌#توضیح: با این وجود یعنی با این هستی ولی با وجودِ این یعنی با بودنِ این امر و در جملهی دوم یعنی با بودن نداشتن سرمایه موفق شد.
■ در مسجد زیرده "مراسم اَحیا" برگزار میشود. غلط است
□ در مسجد زیرده "مراسم اِحیا" برگزار میشود.
درست است
📌#توضیح: اَحیا جمع مکسر حی و به معنی زندگان است ولی اِحیا یعنی شب زندهداری.
■ برادرش "کاندید" نمایندگی مجلس شورای اسلامی میباشد. غلط است
□ برادرش "کاندیدای" نمایندگی مجلس شورای اسلامی میباشد. درست است
📌#توضیح: کاندید یعنی سر به هوا و حواس پرت، ولی کاندیدا یعنی نامزد، ثبتنامکننده و داوطلب میباشد؛ کاندیدا یک واژهی فرانسوی است.
■ او لااُبالی است. غلط است
□ او لایُبالی است. درست است
📌#توضیح: لااُبالی برای من است. مثال، من لااُبالی هستم و لایُبالی برای او است مثلِ او لایُبالی و نترس است.
■ امشب، "شبِ لیلة القدر" است. غلط است
□ امشب، "لیلة القدر" است. درست است
📌#توضیح: لیله به معنی شب است و اگر کلمهی فارسیِ شب قبل از لیله تکرار شود زیبا نیست و باید بگوییم "شبِ قدر" و یا "لیلة القدر".
■ آخَرِ شب، ستارهها بهتر دیده میشوند.
غلط است
□ آخِرِ شب، ستارهها بهتر دیده میشوند.
درست است
📌#توضیح: آخَر یعنی دیگر و آخِر یعنی پایان.
■ "حاجی محمّد" به تهران رفت. غلط است
□ "حاج محمّد" به تهران رفت. درست است
📌#توضیح: حاج یعنی حج کنندهی مرد و حاجیه یعنی حج کنندهی زن و این {ی} آخر کلمهی حاج، اضافه است.
■ خاطرات کربلا "مَحال" است از یادم برود.
غلط است
□ خاطرات کربلا "مُحال" است از یادم برود.
درست است
📌#توضیح: مَحال جمع مکسر مَحله است ولی مُحال به معنی غیرممکن است.
#التماسدعا🍃
ادامه دارد...
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
📌ادامهی (بایدها و نبایدها)
⬅️ در ادامهی پست هفتهی گذشته، بر آنیم که مروری داشته باشیم به جملههای غلط و رایج که در مطبوعات و سخنرانیها و در نوشتههای روی سطوح، به کرّات شنیده و یا دیدهایم. بنابراین مثالی میآوریم و آن را صحیح مینویسیم.
■ صحت و "سلامتی" شما را از درگاه خداوند خواهانم. غلط است
□ صحت و "سلامت" شما را از درگاه خداوند خواهانم. درست است
📌 #توضیح: سلامت بر وزن فَعالت، مصدر است یعنی سالم بودن مثلِ سَعادت_شَجاعت_حَماقت_رَذالت و سَلامت. این {ی} بعد از سلامت اضافه است و کاربردش بیمورد است. همینطور که نمیشود گفت: سعادتی شما را آرزومندم، نمیتوان گفت سلامتی شما را آرزومندم. باید گفت سلامت و سعادت شما را آرزومندم.
■ امام جمعه برای مشارکت بالای مردم "اعلانیه" داد.
غلط است
□ امام جمعه برای مشارکت بالای مردم "اعلامیه" داد. درست است
📌 #توضیح: اعلامیه یعنی بیاننامه، ورقهی خطی یا چاپی که امری به سمع و دید مردم میرساند اعلان یعنی عَلَنی و آشکار کردن میباشد و اعلانیه غلط است.
■ امام خمینی فرمان تشکیل بسیج بیست میلیونی را داد. غلط است
□ امام خمینی برای تشکیل بسیج بیست میلیونی فرمان داد. صحیح است
📌 #توضیح: فرمان دادن مصدر مرکب است و فعل آن فرمان داد، میباشد بنابراین ما حق نداریم بین دو کلمه که فعل مرکب ساختهاند {را} بیاوریم.
■ من صمیمانه به شما تسلیت "عرض مینمایم".
غلط است
□ من صمیمانه به شما تسلیت "عرض میکنم".
درست است
📌 #توضیح: عرض نمودن یعنی نشان دادن و عرض کردن فعل مرکب است یعنی بیان کردن.
■ "تلگِرام" رسانه است. غلط است
□ "تِلِگرام" رسانه است. صحیح است
📌 #توضیح: تِل به معنی شکم است و تِلِ پیشوند برای کلمات تِلِفن_تِلِکابین_تِلِگرام_تِلِتِکس است؛ پس "تِلِگرام" صحیح میباشد.
■ کاندیدای ما "اصلحتر" است. غلط است
□ کاندیدای ما "اصلح" است. صحیح است
📌 #توضیح: اصلح بر وزن اَفعَل صفت تفضیلی یا برتر است و نیازی به پسوند {تر} ندارد.
■ "هِزار بار" پیاده طواف کعبه کنی. غلط است
□ "هَزار بار" پیاده طواف کعبه کنی. درست است
📌#توضیح: هِزار به معنی بلبل است و هَزار، شماره است. بنابراین یَک و هَزار صحیح میباشد.
■ پیامِ "ریاست جمهور" از صدا و سیما پخش شد.
غلط است
□ پیامِ "ریاست جمهوری" از صدا و سیما پخش شد. درست است
📌 #توضیح: ریاست جمهور یعنی رئیس همه ولی ریاست جمهوری یک پستِ رسمیِ کشور است.
■ در جلوی بیمارستان "بوق را نزنید". غلط است
□ در جلوی بیمارستان "بوق نزنید". درست است
📌 #توضیح: بوق را زدن یعنی بوق را مورد ضرب و شتم قرار دادن که غلط است ولی بوق زدن یعنی بوق را به صدا در آوردن و فعل مرکب است مثل حرف زدن_پُست زدن
■ علی پدر را "صِدا زد". غلط است
□ علی پدر را "صَدا زد". درست است
📌 #توضیح: انعکاس صَدا را در کوه صِدا میگویند. مثلاً مولانا میفرماید:
این جهان کوه است و فعلِ ما نِدا
سوی ما آید نداها را صِدا
#التماسدعا🍃
ادامه دارد...
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل،
📌بیائید (الف و نون) آخرِ کلمات را بهتر بشناسیم.
⬅️ به این جمله که طراحی کردهام توجه کنید:
"شامگاهان در دیلمان، پسرانِ اردشیرِ بابکان در جشنِ آشتیکنان، خندان شرکت کردند."
📌در این جمله شش کلمه به ( ان ) ختم شده است که هر کدام معنی مشخصی دارند.
✔️ (ان) در "شامگاهان"، الف و نونِ زمان است یعنی "زمانِ شامگاه"
✔️ (ان) در "پسران"، الف و نونِ جمع است یعنی "چند پسر"
✔️ (ان) در "بابکان"، الف و نونِ نسبتِ پدر و پسری است یعنی اردشیر پسر بابک
✔️ (ان) در "دیلمان"، الف و نونِ مکانی است یعنی منطقهی دیلم است یا "دو گنبدان" یعنی محلی که "دو گنبد" دارد.
✔️ (ان) در "آشتی کنان"، الف و نونِ مصدری است.
✔️ (ان) در "خندان" قید حالت است یعنی با "حالتِ خنده".
#التماسدعا🍃
ادامه دارد...
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل،
📌سلام، امیدوارم سالم و تندرست باشید، به عنوان شهروندی از جامعهی شریف و فهیم اردکان از شما خواهشی دارم که در این جهاد فراگیر و رزم مشترک، حتماً در خانههایتان بمانید تا به لطف خدا و همّت تکتکِ افراد جامعه که خود ماها هستیم و نقشی غیرقابل انکار در ریشهکنی #کرونا خواهیم داشت، با یاریِ هم و #ماندن_در_خانه، این ویروس را نیست و نابود کنیم؛ انشاءالله.
بیائید این هفته باهم کافِ آخرِ کلمات را بهتر بشناسیم؛
⬅️ کافِ تشبیه: مثال، عروسک یعنی مثل و شبیهِ عروسک _ پشمک یعنی شیرینیِ شبیه به پشم _ پنیرک مثلِ پنیر _ برفک مثل برف.
⬅️ کافِ وسیلهساز: مثلِ موشک _ بادکنک _ روروک=وسیلهی سواری و رفتن بچهها از نقطهای به نقطهی دیگر _ ماسماسَک=اسمِ مجهولِ هر چیزی که نمیدانیم اسمش چه است میگوئیم ماسماسک مثلاً ماسماسَکِ ماشین کَنده شد. یعنی وسیلهای که اسمش را نمیدانم کَنده شد.
⬅️ کافِ تحبیب و دوستداشتن: مثلِ حسنک یعنی حسنِ دوستداشتنی و گاهی با {گ} میآید مثلِ "علیُگِ ما" یعنی علیِ دوستداشتنیِ ما و "طِفلُگ" یعنی طفل دوستداشتنی و معصوم.
⬅️ کافِ اسمساز: مثلِ پفک _ پوشک _ قِلقِلَک _ پُشتَک _ گِردَک _ سفیدک.
⬅️ کافِ تحقیر و کوچک شمردن: مثلِ مَردَک _ زَنَک _ زَنِکه.
⬅️ کافِ تصغیر یا کوچک شمردن: مثلِ پسرک یعنی پسر کوچک _ دخترک یعنی دخترِ کوچک _ دستمالک یعنی دستمال کوچک.
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل،
📌سلام و ارادت، در این پست بر آنیم که پسوند {ه} که به نام (های) شباهت است، برایتان بیاوریم.
⬅️ #توجه، تمام اعضای بدن + {ه}، از این ترکیب کردن "اسمی" به وجود میآید که شباهت به آن عضو بدن دارد. مثال
پیکر+ {ه} میشود "پیکره" مثل پیکرهی سفالین
پا+ {ه} میشود "پایه" مثل پایهی میز
گردن+ {ه} میشود "گردنه" مثل گردنهی ملااحمد
لب + {ه} میشود "لبه" مثل لبهی پله
چشم + {ه} میشود "چشمه" مثل چشمهیغربالبیز
دندان + {ه} میشود "دندانه" مثل دندانهی ارّه
دهان + {ه} میشود "دهانه" مثل دهانهی غار
بدن + {ه} میشود "بدنه" مثل بدنهی ماشین
دست + {ه} میشود "دسته" مثل دستهی سماور
دماغ + {ه} میشود "دماغه" مثل دماغهی کوه
زبان + {ه} میشود "زبانه" مثل زبانهی قفل
گوش + {ه} میشود "گوشه" مثل گوشهی شهر
پشت + {ه} میشود "پشته" مثل پشتهی هیزم
تن + {ه} میشود "تنه" مثل تنهی دوچرخه
⬅️ #بنابراین، در تعریف تعدادی از این اسامی، اینگونه میتوان گفت:
"چشمه": یعنی جائی که مثل چشم، اطرافش خیس است. چشمهی غربالبیز
"دسته": یک چیزی که شبیه دست انسان است.
دستهی سماور
"دندانه": هر چیزی که شباهت به دندان بدهد.
دندانهی ارّه
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
📌 با سلام و عرض ارادت، در این پست بر آنیم تا تعدادی از جملههائی برایتان بیاوریم که همگی #کنایه و گوشه آمدن از کارِ بیهوده است و پرهیز از آن کارِ درستی میباشد.
⬅️ در مسیر باد کبریت روشن کردن.
⬅️ باد در قفس کردن.
⬅️ گِل روی آفتاب مالیدن.
⬅️ روی آب، خشت مالیدن.
⬅️ برای کَر خواندن.
⬅️ برای کور رقصیدن.
⬅️ نقش بر آب زدن.
⬅️ روی یخ نوشتن.
⬅️ با نور چراغقوه به ماه رفتن.
⬅️ خر عیسی به مکّه بردن.
⬅️ یاسین در گوشِ خر خواندن.
⬅️ نان پشت شیشهی ارده مالیدن.
⬅️ آب در هاون کوبیدن.
⬅️ تکیه بر باد کردن.
⬅️ در زمین شوره، سُنبل کاشتن.
⬅️ مار در آستین پرورش دادن.
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن #ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس ابیات انتخابی این هفته را باهم بخوانیم...
🔹💠🔹
گر عینک عشق به چشم ما باشد
یاران به نظر کلاغ هم زیباست
🔹💠🔹
آن قفس بگسست و آن طوطی گریخت
آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت
یا
آن قفس بگسست و آن هندو گریخت
🔹💠🔹
در این درگَه کِه کُه کَه میشود ناگَه
مشو غرّه که از فردا نیی آگَه
📌کُه=کوه، کَه=کاه
🔹💠🔹
من از روئیدن خار سر دیوار دانستم
که ناکَس، کَس نمیگردد از این بالانشینیها
🔹💠🔹
نردبان ناکَسان گشتن بُوَد ناپختگی
دست میگیرند به بام و نردبان میافکنند
🔹💠🔹
نامِ احمد نامِ جمله انبیاست
چونکه صد آمد نود هم پیشِ ماست
🔹💠🔹
خانمانسوز بُوَد آتشِ آهی گاهی
نالهای میشکند پشت سپاهی گاهی
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس ابیات انتخابی این هفته را باهم بخوانیم...
🔹💠🔹
در نکوهش گناه کردن کردن در شب جمعه و دیگر ایام،
هر گُنه میکنی اندر شب آدینه بکن
تا که از صدر نشینان جهنّم باشی
🔹💠🔹
هر که در خُردیش ادب نکنند
در بزرگی فلاح از او برخاست
🔹💠🔹
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه میپنداشتیم
🔹💠🔹
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
🔹💠🔹
شیشه نزدیکتر از سنگ ندارد خویشی
هر شکستی که به هر کس برسد از خویش است
🔹💠🔹
شیشهی دل را شکستن احتیاجِ سنگ نیست
این شقایق با نگاهی سرد پَرپَر میشود
🔹💠🔹
بیچاره غریب، اگر که سلطان باشد
چون یاد وطن کند بر آرد آهی
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس ابیات انتخابی این هفته را باهم بخوانیم...
🔹💠🔹
اگر شیر و شکر غربت بنوشی
به مانند گداییِ وطن نیست
🔹💠🔹
مرگ اگر مرد است گو نزد من آ
تا در آغوشش بگیرم تنگِ تنگ
🔹💠🔹
هر که نامُخت از گذشتِ روزگار
هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار
🔹💠🔹
روزگار است که گَه عزّت دهد گَه خوار دارد
چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد
🔹💠🔹
📌در نکوهش روزگار و بیوفایی آن:
مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوزه عروسِ هزار داماد است
🔹💠🔹
📌خدادوستی:
به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
🔹💠🔹
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس ابیات انتخابی این هفته را باهم بخوانیم...
🔹💠🔹
چشم بُتان است که گردونِ دون
بر سرِ چوب آورد از گِل برون
📌شاعر #گلنرگس را به چشم بُتان مُردهای تشبیه کرده که روزگار پَست آن را بر سر ساقه(چوب) از خاک به در آورده است.
🔹💠🔹
آخرالامر گِل کوزهگران خواهی شد
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی
📌آخرِ کار مُردن است؛ پس به این فکر باش که مغزت را از #عشقخدا پُر کنی.
🔹💠🔹
اندک اندک به هم شود بسیار
دانه دانه است غلّه در انبار
🔹💠🔹
هزار بار پیاده طواف کعبه کنی
قبول حق نشود گر دلی بیازاری
🔹💠🔹
تا توانی رفع غم از خاطر غمناک کن
در جهان گریاندن آسانست اشکی پاک کن
🔹💠🔹
تو را تیشه دادم که هیزم کنی
ندادم که بر فرق مردم زنی
🔹💠🔹
دوست آن باشد که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس ابیات انتخابی این هفته را باهم بخوانیم...
🔹💠🔹
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور
🔹💠🔹
#دوست_دارم که دوست عیب مرا
همچو آئینه روبرو گوید
نه که چون شانه با هزار زبان
پشت سر رفته مو به مو گوید
🔹💠🔹
من در این سن جوانی ز جهان سیر شدم
صورتم گرچه جوان است ولی پیر شدم
🔹💠🔹
من موی را نه از آن میکنم سیاه
تا باز نوجوان شوم و نو کنم گناه
چون جامه را به وقت مصیبت سیه کنند
من موی از مصیبت پیری کنم سیاه
🔹💠🔹
آینه چون نقش تو بنمود راست
خود شکن آئینه شکستن خطاست
🔹💠🔹
آب دریا را گر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس ابیات انتخابی این هفته را باهم بخوانیم...
🔹💠🔹
عشقت رسد به فریاد گر خود بسان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چهارده روایت
🔹💠🔹
ای خواجه چه جویی ز شبِ قدر نشانی
هر شب، شبِ قدر است اگر #قدر بدانی
🔹💠🔹
هیزم سوخته شمع ره و منزل نشود
باید افروخت چراغی که ضیائی دارد
🔹💠🔹
معشوق من است آنکه به نزدیک تو زشت است
از دوزخیان پرس که اعراف بهشت است
🔹💠🔹
گفت آن یار کزو گشت سرِ دارِ بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
🔹💠🔹
از #مکافاتعمل غافل مباش
گندم از گندم بروید جو ز جو
🔹💠🔹
زمین شوره سنبل بر نیارد
در او تخم و عمل ضایع مگردان
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس ابیات انتخابی این هفته را باهم بخوانیم...
🔹💠🔹
من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش
چون به فکر سوختن افتادهای #مردانه باش
🔹💠🔹
آنکه دائم هوس سوختن ما میکرد
کاش میآمد و از دور تماشا میکرد
🔹💠🔹
برگ عیشی به گور خویش فرست
کس نیارد ز پس تو پیش فرست
🔹💠🔹
دیگران کاشتند و ما خوردیم
ما بکاریم و دیگران بخورند
🔹💠🔹
نام نیکو گر بماند ز آدمی
به کزو ماند سرای زرنگار
🔹💠🔹
شمع بزم محفلِ شاهان شدن ذوقی ندارد
ای خوش آن #شمعی که روشن میکند ویرانهای را
🔹💠🔹
گرگ اجل یکایک از این گله میبرد
این گله را ببین که چه آسوده میچرد
🔹💠🔹
اسب تازی اگر ضعیف بود
همچنان از طویلهای خر به
🔹💠🔹
سیاهی لشکر نیاید به کار
یکی مرد جنگی به از صد هزار
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس باهم بخوانیم ابیات انتخابی این هفته را...
🔹💠🔹
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
هرکسی آن دِرَوَد عاقبت کار که کَشت
🔹💠🔹
#یارب این آتش که بر جان من است
سرد کن زان سان که کردی بر خلیل
پای ما لنگ است و منزل بس دراز
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل
🔹💠🔹
بدان که روی جبینت چنین نوشتهاند
به هر کجا که روی آسمان همین رنگ است
🔹💠🔹
کوه کندن فرهاد نه کاری عجب است
عشق شیرین به سر هر که فِتد کوهکن است
🔹💠🔹
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
🔹💠🔹
مخور هول ابلیس تا جان دهد
همان کس که دندان دهد نان دهد
🔹💠🔹
چو بینی یتیمی سرافکنده پیش
مزن بوسه بر روی اطفال خویش
🔹💠🔹
غم روزی مخور برهم مزن اوراق دفتر را
که قبل از طفل ایزد پر کند پستان مادر را
🔹💠🔹
فکر شنبه تلخ دارد جمعهی اطفال را
لذت امروز بی اندیشهی فردا خوش است
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن #ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس باهم بخوانیم ابیاتِ انتخابی این هفته را...
🔹💠🔹
ریشهی نخل کهنسال از جوان افزونتر است
بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را
🔹💠🔹
خدا کشتی آنجا که خواهد بَرد
اگر ناخدا جامه از تن درَد
📌این بیت از هر دو طرف خوانده میشود یعنی میتوانیم مصراع دوم را اول بخوانیم و بعد مصراع اول را و این جابجایی خللی در مفهوم آن ایجاد نمیکند و زیبایی خود را دارد.
🔹💠🔹
صدبار بدی کردی و دیدی ثمرش را
خوبی چه بدی داشت که یکبار نکردی
🔹💠🔹
زلیخا مُرد از این حسرت که یوسف گشت زندانی
چرا #عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
🔹💠🔹
زلیخا گفتن و یوسف شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
🔹💠🔹
در بیابانها اگر صدسال سرگردان شوی
بهتر است اندر وطن محتاجِ #نامردان شوی
🔹💠🔹
آنچه شیران را کُند روبه مزاج
احتیاج است احتیاج است احتیاج
🔹💠🔹
یا مکن با پیلبانان دوستی
یا بنا کن خانهای در خورد پیل
🔹💠🔹
دوستان منع کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین #خوب چرایی
🔹💠🔹
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخواست مشکل نشیند
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن #ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس باهم بخوانیم ابیات انتخابی این هفته را...
🔹💠🔹
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست
که هر چیزی به جای خویش نیکوست
🔹💠🔹
چون وا نمیکنی گرهی خود گره مشو
ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست
🔹💠🔹
شمشیرِ عشق بر سر لوح مزار ماست
ما عاشقیم، کشته شدن افتخار ماست
🔹💠🔹
در این دنیا اگر سودیست با درویش خرسندست
#خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
📌منعم شدن=توانگر شدن
🔹💠🔹
از طلا گشتن پشیمان گشتهایم
مرحمت فرموده ما را مِس کنید
🔹💠🔹
آن کس که بدم گفت بدی سیرت اوست
و آن کس که مرا گفت نکو خود نیکوست
حال متکلم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست
🔹💠🔹
اُشتر به شعر عرب در حالت است و طرب
گر ذوق نیست تو را کژطبع جانوری
🔹💠🔹
نداند به جز ذات پروردگار
که فردا چه بازی کند روزگار
🔹💠🔹
نه عجب گر فرو رود نفسش
عندلیبی غراب هم قفسش
📌 عندلیب=بلبل 📌غراب=کلاغ
🔹💠🔹
خر عیسی گرش به مکّه بری
چون بیاید هنوز خر باشد
🔹💠🔹
کتاب فضل تو را آبِ بحر کافی نیست
که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم
📌کتاب فضل خداوند ورق بسیار دارد و با آب دریاها اگر انگشت را تَر کنیم باز آب برای ورق زدن کتاب فضل خداوند کم میآوریم. (درس #خداشناسی)
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمجتی از آن #ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس باهم بخوانیم ابیات انتخابی این هفته را...
🔹💠🔹
ای سلیم آب ز سرچشمه ببند
چونکه پر شد نتوان بستن جوی
🔹💠🔹
از دستبوس، میل به پابوس کردهای
خاکت به سر ترقّی معکوس کردهای
📌 #ترقی_معکوس: که عبارتِ رندانه و طنزآلودِ تنزل است، گویا از دوران صفویه به این سو رواج یافته است. وقتی میگویند فلانی ترقی معکوس کرده یعنی دستخوش ادبار (بدبختی، سیهروزی) و بازگشت شده و نه تنها از خود رشدی نشان نمیدهد، بلکه هر روز دچار پسرفت نیز میشود. همین اصطلاح در یک رباعی منسوب به ابوسعید ابوالخیر( متوفی ۴۴۰ ه ق) نیز آمده است:
مشهود و خفی چو گنج دقیانوسم
پیدا و نهان چو شمع در فانوسم
القصه در این چمن چو بید مجنون
میبالم و در ترقی معکوسم
🔹💠🔹
شاخِ گُل هر جا که روید هم گُلست
خُمِ مُل هر جا که جوشد هم مُل است
📌خُم=خمره 📌مُل=شراب
🔹💠🔹
پیچید همه جا بوی خوشت ای تن بیسر
چون شیشهی عطری که درش گم شده باشد
📌 در وصفِ شهادتِ حضرتِ
#اباعبداللهالحسینعلیهالسلام🥀
🔹💠🔹
خنده بر هر درد بی درمان دواست
خنده آغاز خوش هر ماجراست
یا
خنده زیبا و قشنگ و دلرباست
خنده بر هر درد بی درمان دواست
🔹💠🔹
خر چه داند قیمت قند و نبات
کاه و جو میخواهد و کنج رباط
📌رباط=کاروانسرا
🔹💠🔹
کدام دانه فرو رفت در زمین که نَرُست
چرا به دانهی انسانیت این گمان باشد
📌در این میان برخی دیگر از شاعران و عارفان، به مقامی رسیدهاند که نه تنها از مرگ نمیهراسند، بلکه مرگ را برای وصال معبود شیرین میپندارند.
#سنایی، عارف نامدار قرن ششم در این باب چنین میسراید:
مرگ اگر مرد است گو نزد من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ.
یا در بیتی دیگر #ادیبصابر میگوید:
مرگ چون موم نرم خواهد کرد
تن ما گر ز سنگ و سندان است
خواجه عبدالله انصاری #خواجهعبداللهانصاری از بزرگترین عارفان فارسیزبان که ید طولایی در نثر فارسی و سجع دارد، مرگ را خوشتر از همنشینی با انسانهای دون میداند. او میگوید:
با مردم نااهل مبادم صحبت
از مرگ بتر، صحبت نااهل بوَد.
اما اوج نگاه عرفانی به مرگ را در سرودههای #مولوی میتوان یافت. او در یکی از زیباترین شعرهای فارسی میگوید:
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
#سعدی نیز نگاهی اخلاقگرایانه به مقولهی مرگ دارد او که استاد اخلاق است حتی از مرگ دشمنش نیز خوشحال نمیشود و میگوید:
مرا به مرگ عدو جای شادمانی نیست
که زندگانی ما نیز جاودانی نیست
🔹💠🔹
ما قصهی سکندر و دارا نخواندهایم
از ما به جز حکایت مهر و وفا مپرس
🔹💠🔹
#محبت را ز ماهی باید آموخت
چو از آبش بگیری جان سپارد
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن #ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس باهم بخوانیم ابیات انتخابی این هفته را...
🔹💠🔹
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده میترسانی؟
ما گر ز سر بریده میترسیدیم
در محفل عاشقان نمیرقصیدیم
📌به گفتهی برخی از مورخین و استناد به نوشتههای تاریخی، این شعر دربارهی سیصد مبارز تبریزی دوران مشروطه به فرماندهی هوارد باسکرویل آمریکایی(شهید آمریکایی و معلم ۲۳ ساله که برای تدریس تاریخ به دعوت مدرسه مموریال تبریز به ایران دعوت شده بود) است که در درگیری شدید شکستن محاصرهی تبریز، کشته شدند و #عارفقزوینی در سال ۱۳۰۲ شمسی به یاد آنها، این شعر را سرود.
🔹💠🔹
روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آری افطار رطب در رمضان مستحب است
📌این بیت، مطلع غزلی از #شاطرعباسصبوحی است که در شهر قم نشو و نما یافت و به حرفهی شاطری روی آورد. سپس از قم به تهران آمد و تا پایان عمر در این شهر زیست. او خواندن و نوشتن نمیدانسته اما از ذوق و استعدادی کافی بهرهمند بوده و بنا بر قریحهی ذاتی اشعاری زیبا و دلنشین سروده است.
🔹💠🔹
با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام
نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش
📌اگر زخم و ضربهای خوردید شما باید ثابت قدم و با ایمان به راه خود ادامه دهید.
🔹💠🔹
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
یا
حافظ افتادگی از دست مده زان که حسود
عِرض و مال و دل و دین در سر مغروری کرد
یا
عالمی چون اشک بر مژگان ما دارد قدم
این نیستان داشت پیش از بوریا افتادگی
یا
ما ضعیفان فارغیم از زحمت تحصیل جاه
مسند ما خاکساری تخت ما افتادگی
🔹💠🔹
خندهی تلخ من از گریه غمانگیزتر است
کارم از گریه گذشته است به آن میخندم
🔹💠🔹
من هر چه دیدهام ز دل و دیده دیدهام
گاهی گله ز دل بود و گه ز دیدهام
🔹💠🔹
ما و لیلی همسفر بودیم در میدانِ #عشق
او به مقصدها رسید و ما هنوز آوارهایم
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن #ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس باهم بخوانیم ابیات انتخابی این هفته را...
🔹💠🔹
دلا یاران سه قسمند ار بدانی
زبانیاند و نانیاند و جانی
به نانی نان بده از در برانش
محبت کن به یاران زبانی
ولیکن یارِ #جانی را نگه دار
به جانش جان بده تا میتوانی
📌 جانی=خیلی صمیمی و دوستداشتنی
🔹💠🔹
درختی که تلخ است وی را سرشت
اگر بر نشانی به باغ بهشت
ور از جوی خلدش به هنگام آب
به بیخ انگبین ریزی و شهد ناب
سرانجام گوهر به کار آورد!
همان میوهی #تلخ بار آورد
📌بعضی معتقدند که ذات آدمها عوض شدنی نیست.
🔹💠🔹
وقتی که تو آمدی به دنیا عریان
جمعی به تو خندان و تو بودی گریان
کاری بکن ای دوست به وقتِ رفتن
جمعی به تو گریان و تو باشی خندان
🔹💠🔹
هر کسی را نقش خود بیند ز آب
برزگر باران و گازُر آفتاب
📌برزگر= کشاورز 📌گازر=رنگرَز
🔹💠🔹
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از عمر چه ماند باقی؟
عشق است و #محبت است و باقی همه هیچ
🔹💠🔹
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیر
عجب از عقل کسانی که مرا پند دهند
برو ای خواجه که #عاشق نبود پند پذیر
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن #ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس باهم بخوانیم ابیات انتخابی این هفته را...
🔹💠🔹
نردبان این جهان ما و منیست
عاقبت این نردبان افتادنیست
لاجرم آن کس که بالاتر نشست
استخوانش سختتر خواهد شکست
📌در نسخهی سنگی نیکلسون این شعر #مولانا اینگونه آمده است:
نردبان خلق این ما و منیست
عاقبت زین نردبان افتادنیست
هر که بالاتر رود ابلهترست
که استخوان او بتر خواهد شکست
🔹💠🔹
لبی که خنده ندارد شکاف دیوار است
سری که عشق ندارد کدوی بیمار است
📌این بیت در ستایش #عشق_و_احساس است.
🔹💠🔹
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمان
📌 اشاره به دو چیز ظاهراً مشابه که از نظر ارزش و منزلت تفاوت زیادی با یکدیگر داشته باشند.
🔹💠🔹
فرشتهای که وکیل است بر خزائن باد
چه غم خورد که بمیرد چراغ پیرزنی
📌منظور #سعدیبزرگ از گفتن این بیت این است که احوال و روزگار ما انسانها در گردش چرخ هستی هیچ تأثیری ندارد.
🔹💠🔹
دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد که از تنها بپرهیزد
📌و عکسِ بیت #سیمینبهبهانی را "سارا کاظمینسل" سروده است:
دلا خو کن به تنهایی که صد رحمت به تنهایی
که بی کس بهتر است از هر وجودِ پستِ دنیایی
🔹💠🔹
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدمِ ماست
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن #ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس باهم بخوانیم ابیات انتخابی این هفته را...
🔹💠🔹
چه بخشنده خدای عاشقی دارم
که میخواند مرا با آنکه میداند گنهکارم
🔹💠🔹
خمیر مایهی دکّان شیشهگر سنگ است
عدو شود سبب خیر اگر #خدا خواهد
🔹💠🔹
خرّم آن روز کزین مرحله بر بندم بار
وز سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
🔹💠🔹
همتّم بدرقهی راه کن ای طایر قدس
که دراز است ره مقصد و من نو سفرم
🔹💠🔹
من #آدم دیدهام از گرگ وحشیتر
مرا از آدم و حیوان نترسانید
من از دریای طوفانی گذر کردم
مرا از نمنم باران نترسانید
🔹💠🔹
گویند خدا همیشه با ماست
ای #غم نکند خدا تو باشی؟
🔹💠🔹
خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من
ورنه این #دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت
🔹💠🔹
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بر بندم و تا ملک سلیمان بروم
📌 #حافظ بر خلاف سعدی مسافرتهای چندانی نداشته و یکبار که به یزد آمده، سریع به شیراز برگشته و این شعر را برای یزد و شرح احوالی که در آنجا تجربه کرده، سروده است. "زندان سکندر=یزد" و "ملک سلیمان=شیراز" (در شرح احوال سرودن این بیت میتوانید به آثار دکتر #عبدالحسین_جلالیان_یزدی متخلص به جلالی، شاعر و حافظپژوه نیز مراجعه کنید.)
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin
✅ #کلمات_دخیل
⬅️ با سلام و عرض ارادت، در این پست و پستهای بعدی بر آنیم تا اشعار و ابیاتی بیاوریم که بعضی از آنها، پند و #اندرزی و بعضی هم، تمام یا قسمتی از آن #ضربالمثل شده است و در مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. پس باهم بخوانیم ابیات انتخابی این هفته را...
🔹💠🔹
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به #عشق
ثبت است بر جریدهی عالم دوام ما
🔹💠🔹
از حادثه لرزند همه کاخ نشینان
ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم
🔹💠🔹
چون عاقبت کار جهان نیستی است
اِنگار که نیستی چو هستی #خوش باش
🔹💠🔹
خوش است عمر دریغا که جاودانی نیست
پس اعتماد بر این پنج روز فانی نیست
🔹💠🔹
ظالم آخر میفتد از آه مظلومان به بند
ریسمان گرگ را دیدم ز پشم گوسفند
🔹💠🔹
#عبادت میکنی بگذر ز عادت
نگردد جمع عادت با عبادت
🔹💠🔹
گِردبادی را که میبینی در این دامانِ دشت
روحِ مجنون است که میآید به استقبال ما
🔹💠🔹
یار بی رحم و ستم پیشه، فَلک مظلوم کُش
کَس نگیرد دست ما افتادگان را، وای وای
🔹💠🔹
من چو با قامت رخسار تو باشم شادم
فارغ از سیر گل و یاسمن و شمشادم
📌یعنی سیما و رخسار یار را بر تماشای هر گل و گیاهی ترجیح میدهم.
🔹💠🔹
فریبِ مهربانی خوردم از گردون ندانستم
که در دل بشکند خاری که بیرون آرد از پایم
📌مفهوم: یعنی گول مهربانی دنیار را نخور، زیرا خاری که از پایت بیرون میآورد در دلت فرو میکند.
🔹💠🔹
#التماسدعا🍃
ادامه دارد....
📚 #جستجوگر
📝 عبّاس خیرزاده اردکان
@zarrhbin