🌷برای #کربلا و #کربلاییان
شاهکار
...........
#کربلا، شاهکار ادبی خداست
جایی که الهام بخشِ #حسین می شود
جایی که با خون او شور و شعر و شعور را به تصویر می کشد
در این میان قصیده ای به نام #عباس، رخ نمایی می کند و
غزلی به نام #علی_اکبر
خواستم بگویم #علی_اصغر رباعیِ نابی بود که مصراع مصراعش به هوا پاشیده شد اما دیدم او شاه بیت #حسین است
و اما #زینب که بود؟!
صبر داشته باش!
#محمد و #جعفر، دوبیتی های #زینب بودند و #قاسم و #عبدالله، رباعی های #مجتبی!
گفتم #مجتبی
او که سال گذشته
جایزه صلح نوبل ادبیات را از آنِ خود کرد
اما عده ای تاب نیاوردند و
پرونده قتل او هنوز باز است!
#اصحاب، هر یک بیتی از مثنوی عاشورا بودند
#خیمه_گاه، ترکیب بندی بود با گوشواره ی «اینجا حرم امن الهی ست»
#زینب که بود!؟
صبر داشته باش!
#سجاد را شعری نیمایی دیدم که گاه از جا برمی خاست و گاه می نشست
این کوتاه و بلند شدن ها دلیلی داشت!
او باید اثری تازه می شد #امامت و #ولایت را...
تا معنا زنده بماند و شاعرانگی باقی بماند
او هم، نیمایی هایش را به چاپ رساند
که بعدها امثالِ خواجه عبدالله انصاری ها از او وام گرفتند
#باقر، ترانه ای کبود بود که سال ها بعد، بیش از هزاران ترانه سرا، او را مرور کردند
آنها که خود ترانه سر دادند و در کسوتِ دو گروه سبز واژگان و سرخ واژگان، پرچم اسلام را دست به دست کردند
برای فهمیدن #زینب، صبور باش!
#زینب پیچیده است!
#سکینه، غزل مرثیه ای بود که او را آنچنان که باید نَگریستیم
و #رقیه...
#رقیه، همه چیزِ #حسین بود نه بیت پایانی غزلش!
#رقیه، جانِ #حسین بود و جانِ کلامش
هر اثر، روحی دارد و او آن بود... آنِ #حسین!!!
و اما #زینب!
اگر کربلا کتاب باشد و #حسین، نویسنده
پس چه کس باید آن را چاپ کند و نشر دهد!؟
نمی گویم #زینب قصیده نبود وقتی در مجلس یزید، ذوالفقار سخن از نیام بیرون آورد و چنان صلابت به خرج داد که دهان مخاطب واماند!
نمی گویم #زینب، غزل نبود وقتی مطلعش، پایی بود بر زانوی ماه و دستی بر شانه ی خورشید
او که رأس ساعت غزل به دروازه ساعت رسید تا از حروف مقطعه ی قرآنش، برای بازاریان، مرثیه ای بسراید جانکاه
و برای یزیدیان، شاهنامه ای از حقیقت و واقعیت
که در آن سیاوش ها از آتش گذشتند پدرها به سر پسرها آمدند
رودابه ها مویه کردند
و دیوها خندیدند
نمی گویم #زینب، رباعی نبود که او مظهر «لا حول و لا قوه الا بالله» بود و خاک کاخ را با مصرع آخرش به توبره کشید
آنجا که فرمود:
«ما رأیت الا جمیلا»
نمی گویم #زینب دوبیتی نبود وقتی دو دسته گلش پرپر شد اما از خیمه بیرون نیامد تا مبادا سر برادر پایین افتد
اینجا کربلاست!
سرها باید بالا باشد
هرچه بالاتر بهتر
اینگونه، کارِ سنگ ها هم آسان تر می شود
#زینب را نباید یک نقطه یا خط نوشت
#زینب را بنویسید مربع عفاف، مثلث عشق، دایره رفاقت
که مصداق «رفیقَ مَن لا رفیقَ لَه الّا حُسین» بود
#زینب را بنویسید
شروع و پایان #حسین!
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @pelak15
اشک زینب😭
................
دانه های کوچک الماس، اشک زینب است
شاعرِ منظومه ی احساس، اشک زینب است
سال ها نه... قرن ها می جوشد از قلب زمین
آب دور مرقد عباس، اشک زینب است
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
👌🌷🙏تقدیم به حضرت زینب (س) و مدافعان حرم
خواهرانه
..................
اگرچه کم بودند و اگرچه کم شده اند
مدافعان حرم، صاحبِ عَلم شده اند
برای عرض ادب محضرت، چه سرداران
که تا کمر، پای گنبد تو خم شده اند
ببین که حیدریون در کنار فاطمیون
چگونه همدل و همراه و هم قسم شده اند
اگر نبودند این شیرها و شُبّرها
خبر می آمد که... وارد حرم شده اند.
خوشا به حال کسانی که در بیابان ها
به قدر چند قدم با تو همقدم شده اند
تو خواهرانه کنار برادران بودی
مدافعان حرم با تو محترم شده اند
و خانواده آنها، چقدر مظلومند!
همان سکوت ترین ها که متهم شده اند
همان حسینی هایی که زینبی ماندند
به مرگ، خنده زدند... آبروی غم شده اند
شده ست مَزبله قبر معاویه، بانو
ستمگران جهان، نقشی از عدم شده اند
علم به دست علمدار باقی اَست هنوز
برای «بیت» تو آن دست ها قلم شده اند
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
20.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰داستان تفاوت علی (ع) و معاویه از نظر محمد مکتوم از شاعران و اساتید دانشگاه الازهر
شده ست مَزبله قبر معاویه، بانو
ستمگران جهان، نقشی از عدم شده اند👆
#محمد_عابدی
🆔 @Abedi_Aaeini