eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
400 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
117 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌🏻💖 برای اسدالله الغالب علی بن ابی طالب (ع) خوشا ................. خوشا به حال کسی که ضریح را دیده ست خوشا به حال کسی که ضریح را چیده ست! خوشا به حال کسی که علی علی گفته خوشا به حال کسی که به سینه کوبیده ست مگر نه اینکه غدیرِ خم از علی شد مست مگر نه اینکه علی ساقیِ شب عید است دلم پس از تو چه شد!؟ ابرِ دائم الخمری که بر سراب بیابان، بهار باریده ست علی که بوده!؟ همان ماهِ عالم افروزی که تا همیشه به شب های کوچه تابیده ست علی که بوده!؟ همان آفتابِ شبگردی که جز همان شبِ ویژه، شبی نخوابیده ست! علی همان که به وقت رکوع در مسجد فقط نه انگشتر، جرم خلق بخشیده ست بگو به هر که علی را ندیده؛ در معراج - به جای حضرت حق، مصطفی که را دیده ست!؟ برادری که به وقت طواف، منکِر اوست - چرا به دور علی صبح و شام گردیده ست!؟ علی، فرشته و انسان، نه و... خدا هم نه علی نه واقعیت بوده و نه یک ایده ست! بترس از اینکه بخواهی در او عمیق شوی علی همان اندازه که ساده، پیچیده ست! خدا خداست! همان «لَم یَلِد و لَم یولَد» درون کعبه، علی را بگو که زاییده ست!؟ همان زنی که دلش لب به جامِ باقی زد همانکه میکده شد، داد تا به ساقی دست دهان به حیرت اگر وا کند، تعجب نیست ندیده کعبه هنوز اینچنین و... ترسیده ست! چه چیز بهتر از اینکه بهانه ی خلقت دلیلِ خلقت خود را دوباره بوسیده ست علی بزرگ نشد! او بزرگ بود بزرگ خلیفه ای که خلافش، حصیر پوسیده ست - چقدر خرده گرفتند بر سر و وضعش که او چرا کم خورده ست و ساده پوشیده ست خبر دهید جهان و جهانیان را که علی ترازوی عدل است و با ستمدیده ست سیاستش، دل نهج البلاغه را برده بساط ظلم و ستم را چنین که برچیده ست!؟ خوشا به حال خدا که علی ست بنده او خوشا به حال علی که خداپسندیده ست جهان اگر چه صدایش زده به لیله ی قدر هنوز قدر علی را کسی نفهمیده ست! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷برای و شاهکار ........... ، شاهکار ادبی خداست جایی که الهام بخشِ می شود جایی که با خون او شور و شعر و شعور را به تصویر می کشد در این میان قصیده ای به نام ، رخ نمایی می کند و غزلی به نام خواستم بگویم رباعیِ نابی بود که مصراع مصراعش به هوا پاشیده شد اما دیدم او شاه بیت است و اما که بود؟! صبر داشته باش! و ، دوبیتی های بودند و و ، رباعی های ! گفتم او که سال گذشته جایزه صلح نوبل ادبیات را از آنِ خود کرد اما عده ای تاب نیاوردند و پرونده قتل او هنوز باز است! ، هر یک بیتی از مثنوی عاشورا بودند ، ترکیب بندی بود با گوشواره ی «اینجا حرم امن الهی ست» که بود!؟ صبر داشته باش! را شعری نیمایی دیدم که گاه از جا برمی خاست و گاه می نشست این کوتاه و بلند شدن ها دلیلی داشت! او باید اثری تازه می شد و را... تا معنا زنده بماند و شاعرانگی باقی بماند او هم، نیمایی هایش را به چاپ رساند که بعدها امثالِ خواجه عبدالله انصاری ها از او وام گرفتند ، ترانه ای کبود بود که سال ها بعد، بیش از هزاران ترانه سرا، او را مرور کردند آنها که خود ترانه سر دادند و در کسوتِ دو گروه سبز واژگان و سرخ واژگان، پرچم اسلام را دست به دست کردند برای فهمیدن ، صبور باش! پیچیده است! ، غزل مرثیه ای بود که او را آنچنان که باید نَگریستیم و ... ، همه چیزِ بود نه بیت پایانی غزلش! ، جانِ بود و جانِ کلامش هر اثر، روحی دارد و او آن بود... آنِ !!! و اما ! اگر کربلا کتاب باشد و ، نویسنده پس چه کس باید آن را چاپ کند و نشر دهد!؟ نمی گویم قصیده نبود وقتی در مجلس یزید، ذوالفقار سخن از نیام بیرون آورد و چنان صلابت به خرج داد که دهان مخاطب واماند! نمی گویم ، غزل نبود وقتی مطلعش، پایی بود بر زانوی ماه و دستی بر شانه ی خورشید او که رأس ساعت غزل به دروازه ساعت رسید تا از حروف مقطعه ی قرآنش، برای بازاریان، مرثیه ای بسراید جانکاه و برای یزیدیان، شاهنامه ای از حقیقت و واقعیت که در آن سیاوش ها از آتش گذشتند پدرها به سر پسرها آمدند رودابه ها مویه کردند و دیوها خندیدند نمی گویم ، رباعی نبود که او مظهر «لا حول و لا قوه الا بالله» بود و خاک کاخ را با مصرع آخرش به توبره کشید آنجا که فرمود: «ما رأیت الا جمیلا» نمی گویم دوبیتی نبود وقتی دو دسته گلش پرپر شد اما از خیمه بیرون نیامد تا مبادا سر برادر پایین افتد اینجا کربلاست! سرها باید بالا باشد هرچه بالاتر بهتر اینگونه، کارِ سنگ ها هم آسان تر می شود را نباید یک نقطه یا خط نوشت را بنویسید مربع عفاف، مثلث عشق، دایره رفاقت که مصداق «رفیقَ مَن لا رفیقَ لَه الّا حُسین» بود را بنویسید شروع و پایان ! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشک زینب😭 ................ دانه های کوچک الماس، اشک زینب است شاعرِ منظومه ی احساس، اشک زینب است سال ها نه... قرن ها می جوشد از قلب زمین آب دور مرقد عباس، اشک زینب است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌🌷🙏تقدیم به حضرت زینب (س) و مدافعان حرم خواهرانه .................. اگرچه کم بودند و اگرچه کم شده اند مدافعان حرم، صاحبِ عَلم شده اند برای عرض ادب محضرت، چه سرداران که تا کمر، پای گنبد تو خم شده اند ببین که حیدریون در کنار فاطمیون چگونه همدل و همراه و هم قسم شده اند اگر نبودند این شیرها و شُبّرها خبر می آمد که... وارد حرم شده اند. خوشا به حال کسانی که در بیابان ها به قدر چند قدم با تو همقدم شده اند تو خواهرانه کنار برادران بودی مدافعان حرم با تو محترم شده اند و خانواده آنها، چقدر مظلومند! همان سکوت ترین ها که متهم شده اند همان حسینی هایی که زینبی ماندند به مرگ، خنده زدند... آبروی غم شده اند شده ست مَزبله قبر معاویه، بانو ستمگران جهان، نقشی از عدم شده اند علم به دست علمدار باقی اَست هنوز برای «بیت» تو آن دست ها قلم شده اند قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰داستان تفاوت علی (ع) و معاویه از نظر محمد مکتوم از شاعران و اساتید دانشگاه الازهر شده ست مَزبله قبر معاویه، بانو ستمگران جهان، نقشی از عدم شده اند👆 🆔 @Abedi_Aaeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤😭 به کربلا و کربلاییان سرِ خط ............. «کربلا را تو مپندار که شهری ست فقط» ۱ کربلا را تو مپندار عطش در لب شطّ کربلا را تو مپندار فقط روضه و اشک کربلا را تو مپندار شکست و ذلّت کربلا نقطه ی آغاز مسلمانی بود بنویسید سرِ نیزه نشین را سر خط! کربلا نقطه ی پایان دورویی ها بود کربلا نورِ خدا بود میان ظلمت این حسین است که اسلام به او تکیه زده پرچم اوست که بالاست هنوز از غیرت او همان احمدِ مختار، همان قرآن بود که سر نیزه نمی گفت مگر از رحمت او علی بود و به دنبال عدالت می رفت کربلا: اشکِ غدیر است! امان از غفلت؟! او حسن بود و پی صلح برادر آمد بارها داد به صد شکل به دشمن مهلت بر سر دست گرفت آیه ی والفجرش را تا نگویند نیاورد برامان آیت! اکبرش را که امامِ پس از او بود شکست وحدتی بود در آنجا که نگو... از کثرت مرگ، شیرین تر از این...! «هم بخوری» با نیزه کِش بیایی چو عسل در بغل مولایت!؟ سپرِ جان عمو شد پسر شیر حسن او گرفت از همه ی مدعیانش سبقت ساقی اش درس وفا داد به عالَم آن روز آب را دید و گذشت از لب دریا راحت تا بگیرد سر خود را بشریّت بالا از سر اسب، زمین خورد چنان... با صورت دل سجاد هزار آینه شد در خیمه سجده اش نور شد و نور، سرآغازِ لغت باقر افتاد به خاک و سفری داشت به عرش تا به روی همه در وا بکند از حکمت آتش افتاد به دامان سه ساله، اما خورد سیلی و نشد ثانیه ای بی عفت زینب آمد که بگوید همهْ زیبایی بود کربلا، قصه ی عشق است! ندارد غایت کربلا قطعه ای از باغِ بهشتِ ابدی ست که به اندازه ی قلبِ همه دارد وسعت از علی دور شدیم و به خدا مشکوکیم از بصیرت تُهی و پُر شده ایم از شهوت کشته شد خون خدا تا که نمیرد ایمان جنگ ما بود ولی بر سر پست و قدرت!؟ درد اصحاب، فقط دین خدا بود و خدا ما ‌عطش داشته ایم آه... به مسئولیّت می توان بود حسینی و شهادت طلبید می توان بود یزیدی و شد از ننگ، سقط می توان بود حبیب، آینه ی کبر شکست می توان بود عُمَر، با همه گفت از بیعت من حسینی نسبم از هیجان لبریزم خانه ی اول من بوده و باشد هیئت تا به لب داشته باشم بِحسینٍ بِحسینْ سر قبرم بگذارید به کامم، تربت این حسین است که خونش به رگ ما جاری ست این حسین است که سر داد ولی با عزت نشد ای دل، سر خود را ببُریم! وای به ما هر چه گفتیم از اندیشه ی او... بود غلط «کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» ۲ غافل از قافله ایم! آه و دریغ از حسرت! حُر که بود و چه شد آزادترین شد به جهان!؟ هیچ...! تنها به خودش داد فقط یک فرصت وقت، تنگ است! کمی مانده که زینب برسد آه... این بار بیا جان بگذاریم وسط قم المقدسه ............................................‌....... ۱. از نوشته های معروف شهید مرتضی آوینی ۲. از نوحه های معروف حاج صادق آهنگران در هشت سال دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در روزگاری بی صدا، بودی صدا... تو تنها امید مردمِ دردآشنا... تو قم المقدسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙏🏻😭شب جمعه و شب زیارتی ارباب فریاد کربلا😭 ................. ویرانم از حکایتِ آباد کربلا پیچیده در سکوتم فریاد کربلا غیر از تمام هفته که قلبم حسینیه ست شب های جمعه می کُشدم یاد کربلا گفتم به هر که غیر امامم حسین، نه! آری منم منم من... معتاد کربلا مُهر نماز: تربت خونینِ قتلگاه رو به خداست در دل سجاده، کربلا خورشیدِْ عصر روز دهم توبه کرد و رفت اما چه ها نکرد به اولاد کربلا با تیغ آفتاب به جنگ حسین رفت بر زخم ها نمک زد جلاد کربلا اصحاب، گِرد شمع وجود حسین، جمع پروانه ها طلیعه ی میعاد کربلا! از رقص عارفانه چه گویم! چنان وهب او که مسیح بوده و داماد کربلا پیشِ نگاهِ منتظرِ باغبانِ نور پرپر شده ست شاخه ی شمشاد کربلا شش ماهه ای که حج خدا را وداع گفت آرام شد به «ناد علی»... «ناد کربلا» بیش از هزار و نهصد و پنجاه زخم سخت گاهی عجیب می شود اعداد کربلا هر «قطعه» شد رباعی نابی میان دشت اینگونه شد وسیع تر ابعاد کربلا حالا یتیم، دختر شیرین زبان او حالا وخیم، وضعیت حاد کربلا آتش زدند دامن سبز رباب را بالا گرفت شدت بیداد کربلا در خیمه ی قضای الهی اسیر شد با شعله های حرمله، سجاد کربلا با آن همه مصیبت عظمی که بر تو رفت شام بلاست! روضه ی همزاد کربلا انکارِ قتل عامِ خدا بی نتیجه است ریشه دوانده در دل، اسناد کربلا! یک اربعین شنیده ای از راه دور، آه صدها برابر است استعداد کربلا اینجا کویر نیست که دریای رحمت است باید که بود ماهیِ آزاد کربلا! قم المقدسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤وفات حضرت رباب یک سال پس از واقعه عاشورا بوده است ولی شیعیان امیرالمومنین(ع) هرساله ۲۱ رجب را برای مادر عزاداری می کنند 👌😭تقدیم به ساقی کربلا و سیدالشهدا (ع) و خانم رباب (س) باب عطش .................... وارد معرکه شد میکده... از باب عطش گفت تکبیره الاحرام به محراب عطش رکعت دومِ مستی شد و شد غرق قنوت تا بریزد به پیاله، غزل ناب عطش مبدأ و مقصدِ او بود ازل تا به ابد از طواف حرم یار به گرداب عطش در شب چشم تو هفتاد و دو تن غرق شدند ساقی میکده جان داد به اصحاب عطش رعد و برق است عصا، ابر... همان نیلِ وجود اشک، باران پریشانی و سیلاب عطش بارش آتش و داغ دل و مَشکی خالی الغرض بود فراهم همه... اسباب عطش آن طرف علقمه در علقمه، آهنگ شراب این طرف یک حرم از واهمه، سیراب عطش صحنه را چید خدا، نور... صدا و... حرکت... و چه زیباست ابوالفضل در این قاب عطش «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست» او که بی تاب خدا بود نه بی تاب عطش آه از آن لحظه که رو زد به حرامی ها... گفت طفل شش ماهه... ندارد به خدا، تاب عطش! تا که آمد برساند به رباب، آب... حسین کشته شد بین دو تا رود و شد ارباب عطش قم المقدسه