«هوالرزاق»
🙏 سپاسگزارم باری تعالی را
که فرصتی داد تا دلنوشته ها و عرض ارادت های خودم رو نسبت به خالق، خلق برتر (چهارده نور پاک و ۱۲۴ هزار پیامبر) و زمان و مکان های مقدس به رشته تحریر درآورم و برخی از توجهات خود را به مسائل اخلاقی و تعلیمی با شما گرامیان به اشتراک بگذارم.
لینک کانال اشعار آیینی محمد عابدی 👇
🆔 https://eitaa.com/Abedi_Aaeini
👌پخش این لینک نیز سبب گسترش فرهنگ محمد و آل محمد (ص) است
تشکر میکنم اگر نکته و نقد و نظری در مورد اشعار هست حتما در خصوصی بفرمایید چون ما باید بهترین را برای بهترین عرضه کنیم 🌺
🆔 @Kara_holding
✅ از آنجایی که شعر خوب را تا حدود زیادی می شناسم حتما سعی میکنم از اشعار شاعران خوب نیز در این کانال استفاده کنم
امید است خوانش اشعار توسط شاعران و مادحان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام باقیات الصالحاتی برای بنده و شما باشد🌷
👌🏻💖 برای اسدالله الغالب علی بن ابی طالب (ع)
خوشا
.................
خوشا به حال کسی که ضریح را دیده ست
خوشا به حال کسی که ضریح را چیده ست!
خوشا به حال کسی که علی علی گفته
خوشا به حال کسی که به سینه کوبیده ست
مگر نه اینکه غدیرِ خم از علی شد مست
مگر نه اینکه علی ساقیِ شب عید است
دلم پس از تو چه شد!؟ ابرِ دائم الخمری
که بر سراب بیابان، بهار باریده ست
علی که بوده!؟ همان ماهِ عالم افروزی
که تا همیشه به شب های کوچه تابیده ست
علی که بوده!؟ همان آفتابِ شبگردی
که جز همان شبِ ویژه، شبی نخوابیده ست!
علی همان که به وقت رکوع در مسجد
فقط نه انگشتر، جرم خلق بخشیده ست
بگو به هر که علی را ندیده؛ در معراج -
به جای حضرت حق، مصطفی که را دیده ست!؟
برادری که به وقت طواف، منکِر اوست -
چرا به دور علی صبح و شام گردیده ست!؟
علی، فرشته و انسان، نه و... خدا هم نه
علی نه واقعیت بوده و نه یک ایده ست!
بترس از اینکه بخواهی در او عمیق شوی
علی همان اندازه که ساده، پیچیده ست!
خدا خداست! همان «لَم یَلِد و لَم یولَد»
درون کعبه، علی را بگو که زاییده ست!؟
همان زنی که دلش لب به جامِ باقی زد
همانکه میکده شد، داد تا به ساقی دست
دهان به حیرت اگر وا کند، تعجب نیست
ندیده کعبه هنوز اینچنین و... ترسیده ست!
چه چیز بهتر از اینکه بهانه ی خلقت
دلیلِ خلقت خود را دوباره بوسیده ست
علی بزرگ نشد! او بزرگ بود بزرگ
خلیفه ای که خلافش، حصیر پوسیده ست -
چقدر خرده گرفتند بر سر و وضعش
که او چرا کم خورده ست و ساده پوشیده ست
خبر دهید جهان و جهانیان را که
علی ترازوی عدل است و با ستمدیده ست
سیاستش، دل نهج البلاغه را برده
بساط ظلم و ستم را چنین که برچیده ست!؟
خوشا به حال خدا که علی ست بنده او
خوشا به حال علی که خداپسندیده ست
جهان اگر چه صدایش زده به لیله ی قدر
هنوز قدر علی را کسی نفهمیده ست!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🌷برای #کربلا و #کربلاییان
شاهکار
...........
#کربلا، شاهکار ادبی خداست
جایی که الهام بخشِ #حسین می شود
جایی که با خون او شور و شعر و شعور را به تصویر می کشد
در این میان قصیده ای به نام #عباس، رخ نمایی می کند و
غزلی به نام #علی_اکبر
خواستم بگویم #علی_اصغر رباعیِ نابی بود که مصراع مصراعش به هوا پاشیده شد اما دیدم او شاه بیت #حسین است
و اما #زینب که بود؟!
صبر داشته باش!
#محمد و #جعفر، دوبیتی های #زینب بودند و #قاسم و #عبدالله، رباعی های #مجتبی!
گفتم #مجتبی
او که سال گذشته
جایزه صلح نوبل ادبیات را از آنِ خود کرد
اما عده ای تاب نیاوردند و
پرونده قتل او هنوز باز است!
#اصحاب، هر یک بیتی از مثنوی عاشورا بودند
#خیمه_گاه، ترکیب بندی بود با گوشواره ی «اینجا حرم امن الهی ست»
#زینب که بود!؟
صبر داشته باش!
#سجاد را شعری نیمایی دیدم که گاه از جا برمی خاست و گاه می نشست
این کوتاه و بلند شدن ها دلیلی داشت!
او باید اثری تازه می شد #امامت و #ولایت را...
تا معنا زنده بماند و شاعرانگی باقی بماند
او هم، نیمایی هایش را به چاپ رساند
که بعدها امثالِ خواجه عبدالله انصاری ها از او وام گرفتند
#باقر، ترانه ای کبود بود که سال ها بعد، بیش از هزاران ترانه سرا، او را مرور کردند
آنها که خود ترانه سر دادند و در کسوتِ دو گروه سبز واژگان و سرخ واژگان، پرچم اسلام را دست به دست کردند
برای فهمیدن #زینب، صبور باش!
#زینب پیچیده است!
#سکینه، غزل مرثیه ای بود که او را آنچنان که باید نَگریستیم
و #رقیه...
#رقیه، همه چیزِ #حسین بود نه بیت پایانی غزلش!
#رقیه، جانِ #حسین بود و جانِ کلامش
هر اثر، روحی دارد و او آن بود... آنِ #حسین!!!
و اما #زینب!
اگر کربلا کتاب باشد و #حسین، نویسنده
پس چه کس باید آن را چاپ کند و نشر دهد!؟
نمی گویم #زینب قصیده نبود وقتی در مجلس یزید، ذوالفقار سخن از نیام بیرون آورد و چنان صلابت به خرج داد که دهان مخاطب واماند!
نمی گویم #زینب، غزل نبود وقتی مطلعش، پایی بود بر زانوی ماه و دستی بر شانه ی خورشید
او که رأس ساعت غزل به دروازه ساعت رسید تا از حروف مقطعه ی قرآنش، برای بازاریان، مرثیه ای بسراید جانکاه
و برای یزیدیان، شاهنامه ای از حقیقت و واقعیت
که در آن سیاوش ها از آتش گذشتند پدرها به سر پسرها آمدند
رودابه ها مویه کردند
و دیوها خندیدند
نمی گویم #زینب، رباعی نبود که او مظهر «لا حول و لا قوه الا بالله» بود و خاک کاخ را با مصرع آخرش به توبره کشید
آنجا که فرمود:
«ما رأیت الا جمیلا»
نمی گویم #زینب دوبیتی نبود وقتی دو دسته گلش پرپر شد اما از خیمه بیرون نیامد تا مبادا سر برادر پایین افتد
اینجا کربلاست!
سرها باید بالا باشد
هرچه بالاتر بهتر
اینگونه، کارِ سنگ ها هم آسان تر می شود
#زینب را نباید یک نقطه یا خط نوشت
#زینب را بنویسید مربع عفاف، مثلث عشق، دایره رفاقت
که مصداق «رفیقَ مَن لا رفیقَ لَه الّا حُسین» بود
#زینب را بنویسید
شروع و پایان #حسین!
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @pelak15
اشک زینب😭
................
دانه های کوچک الماس، اشک زینب است
شاعرِ منظومه ی احساس، اشک زینب است
سال ها نه... قرن ها می جوشد از قلب زمین
آب دور مرقد عباس، اشک زینب است
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
👌🌷🙏تقدیم به حضرت زینب (س) و مدافعان حرم
خواهرانه
..................
اگرچه کم بودند و اگرچه کم شده اند
مدافعان حرم، صاحبِ عَلم شده اند
برای عرض ادب محضرت، چه سرداران
که تا کمر، پای گنبد تو خم شده اند
ببین که حیدریون در کنار فاطمیون
چگونه همدل و همراه و هم قسم شده اند
اگر نبودند این شیرها و شُبّرها
خبر می آمد که... وارد حرم شده اند.
خوشا به حال کسانی که در بیابان ها
به قدر چند قدم با تو همقدم شده اند
تو خواهرانه کنار برادران بودی
مدافعان حرم با تو محترم شده اند
و خانواده آنها، چقدر مظلومند!
همان سکوت ترین ها که متهم شده اند
همان حسینی هایی که زینبی ماندند
به مرگ، خنده زدند... آبروی غم شده اند
شده ست مَزبله قبر معاویه، بانو
ستمگران جهان، نقشی از عدم شده اند
علم به دست علمدار باقی اَست هنوز
برای «بیت» تو آن دست ها قلم شده اند
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰داستان تفاوت علی (ع) و معاویه از نظر محمد مکتوم از شاعران و اساتید دانشگاه الازهر
شده ست مَزبله قبر معاویه، بانو
ستمگران جهان، نقشی از عدم شده اند👆
#محمد_عابدی
🆔 @Abedi_Aaeini
🖤😭 به کربلا و کربلاییان
سرِ خط
.............
«کربلا را تو مپندار که شهری ست فقط» ۱
کربلا را تو مپندار عطش در لب شطّ
کربلا را تو مپندار فقط روضه و اشک
کربلا را تو مپندار شکست و ذلّت
کربلا نقطه ی آغاز مسلمانی بود
بنویسید سرِ نیزه نشین را سر خط!
کربلا نقطه ی پایان دورویی ها بود
کربلا نورِ خدا بود میان ظلمت
این حسین است که اسلام به او تکیه زده
پرچم اوست که بالاست هنوز از غیرت
او همان احمدِ مختار، همان قرآن بود
که سر نیزه نمی گفت مگر از رحمت
او علی بود و به دنبال عدالت می رفت
کربلا: اشکِ غدیر است! امان از غفلت؟!
او حسن بود و پی صلح برادر آمد
بارها داد به صد شکل به دشمن مهلت
بر سر دست گرفت آیه ی والفجرش را
تا نگویند نیاورد برامان آیت!
اکبرش را که امامِ پس از او بود شکست
وحدتی بود در آنجا که نگو... از کثرت
مرگ، شیرین تر از این...! «هم بخوری» با نیزه
کِش بیایی چو عسل در بغل مولایت!؟
سپرِ جان عمو شد پسر شیر حسن
او گرفت از همه ی مدعیانش سبقت
ساقی اش درس وفا داد به عالَم آن روز
آب را دید و گذشت از لب دریا راحت
تا بگیرد سر خود را بشریّت بالا
از سر اسب، زمین خورد چنان... با صورت
دل سجاد هزار آینه شد در خیمه
سجده اش نور شد و نور، سرآغازِ لغت
باقر افتاد به خاک و سفری داشت به عرش
تا به روی همه در وا بکند از حکمت
آتش افتاد به دامان سه ساله، اما
خورد سیلی و نشد ثانیه ای بی عفت
زینب آمد که بگوید همهْ زیبایی بود
کربلا، قصه ی عشق است! ندارد غایت
کربلا قطعه ای از باغِ بهشتِ ابدی ست
که به اندازه ی قلبِ همه دارد وسعت
از علی دور شدیم و به خدا مشکوکیم
از بصیرت تُهی و پُر شده ایم از شهوت
کشته شد خون خدا تا که نمیرد ایمان
جنگ ما بود ولی بر سر پست و قدرت!؟
درد اصحاب، فقط دین خدا بود و خدا
ما عطش داشته ایم آه... به مسئولیّت
می توان بود حسینی و شهادت طلبید
می توان بود یزیدی و شد از ننگ، سقط
می توان بود حبیب، آینه ی کبر شکست
می توان بود عُمَر، با همه گفت از بیعت
من حسینی نسبم از هیجان لبریزم
خانه ی اول من بوده و باشد هیئت
تا به لب داشته باشم بِحسینٍ بِحسینْ
سر قبرم بگذارید به کامم، تربت
این حسین است که خونش به رگ ما جاری ست
این حسین است که سر داد ولی با عزت
نشد ای دل، سر خود را ببُریم! وای به ما
هر چه گفتیم از اندیشه ی او... بود غلط
«کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» ۲
غافل از قافله ایم! آه و دریغ از حسرت!
حُر که بود و چه شد آزادترین شد به جهان!؟
هیچ...! تنها به خودش داد فقط یک فرصت
وقت، تنگ است! کمی مانده که زینب برسد
آه... این بار بیا جان بگذاریم وسط
#محمد_عابدی
قم المقدسه
...................................................
۱. از نوشته های معروف شهید مرتضی آوینی
۲. از نوحه های معروف حاج صادق آهنگران در هشت سال دفاع مقدس
در روزگاری بی صدا، بودی صدا... تو
تنها امید مردمِ دردآشنا... تو
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#سالروز_ورود_خمینی_کبیر_به_میهن_اسلامی
🙏🏻😭شب جمعه و شب زیارتی ارباب
فریاد کربلا😭
.................
ویرانم از حکایتِ آباد کربلا
پیچیده در سکوتم فریاد کربلا
غیر از تمام هفته که قلبم حسینیه ست
شب های جمعه می کُشدم یاد کربلا
گفتم به هر که غیر امامم حسین، نه!
آری منم منم من... معتاد کربلا
مُهر نماز: تربت خونینِ قتلگاه
رو به خداست در دل سجاده، کربلا
خورشیدِْ عصر روز دهم توبه کرد و رفت
اما چه ها نکرد به اولاد کربلا
با تیغ آفتاب به جنگ حسین رفت
بر زخم ها نمک زد جلاد کربلا
اصحاب، گِرد شمع وجود حسین، جمع
پروانه ها طلیعه ی میعاد کربلا!
از رقص عارفانه چه گویم! چنان وهب
او که مسیح بوده و داماد کربلا
پیشِ نگاهِ منتظرِ باغبانِ نور
پرپر شده ست شاخه ی شمشاد کربلا
شش ماهه ای که حج خدا را وداع گفت
آرام شد به «ناد علی»... «ناد کربلا»
بیش از هزار و نهصد و پنجاه زخم سخت
گاهی عجیب می شود اعداد کربلا
هر «قطعه» شد رباعی نابی میان دشت
اینگونه شد وسیع تر ابعاد کربلا
حالا یتیم، دختر شیرین زبان او
حالا وخیم، وضعیت حاد کربلا
آتش زدند دامن سبز رباب را
بالا گرفت شدت بیداد کربلا
در خیمه ی قضای الهی اسیر شد
با شعله های حرمله، سجاد کربلا
با آن همه مصیبت عظمی که بر تو رفت
شام بلاست! روضه ی همزاد کربلا
انکارِ قتل عامِ خدا بی نتیجه است
ریشه دوانده در دل، اسناد کربلا!
یک اربعین شنیده ای از راه دور، آه
صدها برابر است استعداد کربلا
اینجا کویر نیست که دریای رحمت است
باید که بود ماهیِ آزاد کربلا!
#محمد_عابدی
قم المقدسه