😭🙏🏻 از زبان #حضرت_سکینه و #خانم_رقیه (س)
اشک
.................
تیرها و نیزه ها بستند بر جسمت دخیل
تا مُشبّک تر شدی از نعل مَرکب، ای قتیل!
غیر نستعلیقِ سینت که کش آمد با سنان
شد بیابان از دواتِ خون تو، بحر طویل
خیمه های سبزمان، با اینکه شد زرد از خزان
هیچ آثاری ندیدیم از گلستان و خلیل
چشم های آسمان، عین عقیقی سرخ بود
ساربان، انگشتری را برد و زد کوسِ رحیل
«پله پله تا ملاقات خدا» رفتی به نی ۱
هودجی از نور بودی روی بال جبرئیل
اشکِ تو از نیزه ها افتاد پیش پای ما
آه... بابا «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل» ۲ و ۳
ریختم بر هم همینکه دست های کوچکی -
سنگ بر ماهِ بلندِ برکه ام زد بی دلیل
این جماعت ای عمو چشم تو را دیدند دور
ای به قربان نگاهت! «یا وکیل» و «یا کفیل»
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
........................................
۱. اثری از عبدالحسین زرینکوب
۲. شکل تصویریِ «آه» در ارتباط با مصراع اول، نیزه (آ) و اشک (ه) است و در ارتباط با مصرع دوم، نخل (آ) و حضرت سکینه (ه)
۳. بیتی از حافظ
پای ما لنگ است و منزل بس دراز
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
👌🌷 برای حضرت عباس (ع)
مدافع
..............
ماهی بلند در میدان شب است او
با ابرِ داعشی در تاب و تب است او
سربندِ «یا حسینش» افتاد روی خاک
اولْ مدافع حرم زینب است او
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#شهید_مدافع_حرم
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
به ساقی نینوا #ابوالفضلالعباس (ع)💐
اشک زینب 😢
................
دانه های کوچک الماس، اشک زینب است
شاعرِ منظومه ی احساس، اشک زینب است
سال ها نه... قرن ها می جوشد از قلب زمین
آب دور مرقد #عباس، اشک زینب است
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
👌 در ستایش مادران امام رضاییِ #شهدای_مدافع_حرم
و آنها که در روزهای ابتدایی #سوریه به مبارزه با داعش رفتند
مادرم
....................
دلخوشم تنها به لبخند و دعای مادرم
هرچه دارم، دارم از شبْ گریه های مادرم
فاطمیه آمده، کوچه... دلش تنگِ عزاست
ابریِ ابری شده، حال و هوای مادرم
من هم ای ارباب، حساسم به نام #فاطمه
#فاطمه، شام است و کوفه، #کربلای مادرم
کوچه کوچه گشتم این شهرِ بدون عشق را
مادرت را دیدم آخر در صدای مادرم
از قنوتش زندگی می گیرم، او هم #فاطمه ست!
گاه می ترسم ولی از ربّنای مادرم
مرگ می خواهد میان روضه های مادرت
کوچه ها پُر می شود از وای وای مادرم
ما نمک گیرِ شماییم و سرِ این سفره ایم
ریخته #زهرا نمک ها... در غذای مادرم
با #مُحرم رنگ و بوی دیگری دارد دلم
دسته ها می آید و من هم عصای مادرم
#کربلا آتش به جانم می زند، نی می شوم
نوحه می خوانم برایت - همنوای مادرم
#کربلا را باید از #مشهد گرفت، اما چطور!؟
گفته سلطان جهان: من خاک پای مادرم
می روم تا #پنجره_فولاد، امضایم کند
قبل از آن اما رضایم با رضای مادرم
از #حرم سوغات باید برد، سوغاتم دل است
دل که باشد جایگاه و جانفدای مادرم
در #مُحرم، دیدنِ هر چیز در من روضه است
می روم بازار و درگیر حنای مادرم
یاد جسم تو می افتم زیر سُمّ اسب ها
زعفران وقتی که می گیرم برای مادرم
#تربتت، قرصی ست که زیر زبان باید گذاشت
چیست غیر از این دوای من، شفای مادرم
مادرم می ترسد و می لرزد از بازار شام
می روم امسال #سوریه به جای مادرم
#محمد_عابدی
#اشعار_دفاع_مقدس
#اشعار_رضوی_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
💚💐 تقدیم به #مدافعان_حرم
حُسن یوسف 🌺
.......................
زیبا و ساده، بی ریا و بی تکلف بود
از بین گل ها نام سبزش، حُسن یوسف بود
خود را میان #فاطمیون جا زد و رد شد
تنها خلافش در همهْ عمر... این تخلف بود
هم در خصوص خیمه گاهِ حضرت ارباب
هم در قبالِ مام میهن، بی تعارف بود
از تیغِ داعش در امان بودند آهوها
هرچند شام و کوفه، آن شب در تصرف بود
شب ها قنوتش را ملائک جمع می کردند
دیدند برخی دوستان...! اهل تشرف بود
ما را به یاد #حیدر_کرار می انداخت
در حمله ها با رمزِ «یا هو»، بی توقف بود
دست و سرش در #سوریه جا ماند و #ساقی شد
اینها بگو ای عشق، از روی تصادف بود!؟
کار بزرگی کرد با کوچش! ولی در شهر
کار بزرگان، باز... ابراز تأسف بود!
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
#اشعار_دفاع_مقدس
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
،🌷🙏🏻 برای #شهادت_نازدانه_اباعبداللهالحسین_علیهالسلام
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
سفر
............
پیچید تا در خانه ی #مولا صدایش
گل از گل #زینب شکفت و شد فدایش
#خواهر، لباس نو تنش کرد و... #برادر
زد بوسه بر پیشانی و بر دست و پایش
دست #عمو گهواره شد تا او بخوابد
می خواند #عمه سوره ی کوثر برایش
در باغ انگورش عرق می ریخت بابا
تا جرعه ای مستی ببخشد بر هوایش
یک یا دو سال بعد تا که از درآمد
یک گیره مو بود پنهان در عبایش
مثل #سکینه در کنار مادر خود
چادر به سر دارد به وقت ربنایش
گاهی به همراه #علی می رفت مسجد
تا گل کند در کوچه، دستان دعایش
یک روز دید از خانه خود رفته اند و
در این #سفر بودند هرچه آشنایش
خوشحال شد از دیدن کوه و در و دشت
آری سفر بود و سفر، تنها دوایش
او بی خبر بود از تمام اتفاقات
از قصه های واقعی در خواب هایش
آخر مگر #دختر نداری تو خودت زجر!؟
ای کاش سیلی می زدی من را به جایش
شرمنده خواهد شد #عمو از روضه ی آب
چیزی نمی گویم اگر از #کربلایش
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15