eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
400 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
117 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
😭🤦🏻🥺 به تنها دلخوشی ...... در میان کوه ها و ابرها کلبه ای من را در آغوشش گرفت زادروزم را نمی دانم دقیق خاطرم هست آسمان آتش گرفت به جنگ و خون گذشت پوکه ی خمپاره شد گلدانمان با صدای سوت، مادر می دوید تا در آغوشش کند پنهانمان مزرعه در مزرعه تریاک بود باغ سبزِ من بود و من به دنبال خدا روی یک مین رفت اما پای من کشورم ندارد با خودش کشورم کاری ندارد با جهان آفت است خسته از جهلند مردم همچنان بی خرد، کردند خرد شیشه ی عمر هزاران باده را تا توانستند خالی کرده اند جیب خواب آلودگانی ساده را در خانه ها جا مانده اند درس و دانشگاه، اینجا آرزوست انتحاری سهم ما از مسجد است خنجر افراطیون، زیر گلوست در چنین اوضاع و احوال بدی تنها به ما جان می دهد هرسال با شور خودش بر اذن میدان می دهد - ما و می دهیم عاقبت خواهد ماند و بس آواز ماست بودیم و حالا - دم گرفتیم و به می رویم موج در موج است چشم ها شده می بخشد به تاریکِ زمان از و دل می کَنیم راهیِ او می شویم آیینه وار انعکاس حضرت خورشیدی اش می کند چشمان ما را بی قرار کودکان از ما جلو افتاده اند هر ، شده مرزها از بین رفته با پرچم سرخش جهانی تر شده هر که را دیدم به راه افتاده است هر که را دیدم میان جاده است ، مُهر و سجاده است آماده است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini
🖤😭 برای (ع) و زائرانی که در ایشان کیلومترها راه را بر سر و و گونه به می رسند دسته دسته ............... می رسد خورشیدِ گنبد کم کم از پشت کَلات ۱ از ، ... آب دارد نه قنات دسته دسته می رسند از کوه های بی عبور خیل مشتاقان تو از و از ۲ تا برایت مویه و افغان کنند از عمق جان پیرزن ها می رسند از این دهات و آن دهات با هزاران عشق، به سمتت می دوند جاده ها هم راه افتادند از شوق صدات تا گیریم از لب های باران خورده ات می خوانیم و هستیم ای بر این صراط چشم ما در روضه های جدّ تو شده این راهیم و دلخوش بر همین ها از پر بود اما چشم ها... پشت سر ما بود و ما رو به با از و اغنا شدیم ۳ با دل بستیم بر آهِ بیات ۴ شب به شب روشن تر از قبلیم در چشمان تو می گیرد دل ما از تو ای خورشیدِْ ذات روز آخر، بی قراری بود و یک شهر شلوغ تا ببینم روی ماهت را... شدم از دور مات یک خیابان مانده تا زمینگیرم کند آه از آن ساعت که این دیوانه می افتد به پات قم المقدسه .............................. ۱. کلات: یک. نام شهری مرزی در شمال شرقی مشهد به نام کلات دو. قلعه ای به نام کلات نادر یا کاخ خورشید ۲. بامیان و هرات: نام دو شهر افغانستان ۳. قطعه زینب زینب اثر استاد سلیم موذن زاده اردبیلی ۴. اذان معروف استاد رحیم موذن زاده اردبیلی در آواز بیات ترک 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15