eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
414 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
119 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
😭🤦🏻🥺 به تنها دلخوشی ...... در میان کوه ها و ابرها کلبه ای من را در آغوشش گرفت زادروزم را نمی دانم دقیق خاطرم هست آسمان آتش گرفت به جنگ و خون گذشت پوکه ی خمپاره شد گلدانمان با صدای سوت، مادر می دوید تا در آغوشش کند پنهانمان مزرعه در مزرعه تریاک بود باغ سبزِ من بود و من به دنبال خدا روی یک مین رفت اما پای من کشورم ندارد با خودش کشورم کاری ندارد با جهان آفت است خسته از جهلند مردم همچنان بی خرد، کردند خرد شیشه ی عمر هزاران باده را تا توانستند خالی کرده اند جیب خواب آلودگانی ساده را در خانه ها جا مانده اند درس و دانشگاه، اینجا آرزوست انتحاری سهم ما از مسجد است خنجر افراطیون، زیر گلوست در چنین اوضاع و احوال بدی تنها به ما جان می دهد هرسال با شور خودش بر اذن میدان می دهد - ما و می دهیم عاقبت خواهد ماند و بس آواز ماست بودیم و حالا - دم گرفتیم و به می رویم موج در موج است چشم ها شده می بخشد به تاریکِ زمان از و دل می کَنیم راهیِ او می شویم آیینه وار انعکاس حضرت خورشیدی اش می کند چشمان ما را بی قرار کودکان از ما جلو افتاده اند هر ، شده مرزها از بین رفته با پرچم سرخش جهانی تر شده هر که را دیدم به راه افتاده است هر که را دیدم میان جاده است ، مُهر و سجاده است آماده است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini
🖤😭 برای دلواپس ................. هر سال که آمد از راه دلواپس شدم گفتم آه رفتم به تا اذن بگیرم از و ، شب اول از غریبی جان داد از ظلمت گفت و دل های سیاه گفتم از همان قافله که آمد به زمین وقت پگاه رفتم به خرابه... پیِ سر پرپر شدم از سوختنِ با نام و نگاه ، پر از تؤبه شدم تا گفت ، از ترک گناه قلبم شب پنجم و ششم گفت با بی قرار و با گفتم از تو از تیر سه شعبه و وداعی جانکاه ترسم به شهادت برسیم ما سینه زنان، تا که بخواند مداح «ای اهل حرم» خواند و به سر زد خورشید خاموش نشد در ... ماه ای وای دلم خالی شد دیدم سر نیزه ها سری را ناگاه آتش زدن خیمه به چشمم آمد غارت شدن در قربانگاه باید که کجا بریزم این غم ها را باید که بیایم انشاءلله بگذار را بکشم در آغوش بگذار که با باشم همراه قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤پیشکش به (ع) افتاده ............... سنگی از سنگدلی بر دل ماه افتاده برکه ای خورده ترَک، ماه به آه افتاده ابر می خواست که آب‌آور صحرا باشد از تب علقمه، چون مشک سیاه افتاده سه‌پرِ حرمله پرپر زده تا حنجر او که سبکبال‌تر از یک پر کاه افتاده نقطه‌ای، خط شده و خون سفیدی جاری‌ست در شب حنجره‌ای، ماه به راه افتاده را پیشه خود کرده شبیه پدرش او که با یک نظرش، کل سپاه افتاده مات شطرنجِ که پس از رفتن رخ تازه، سرباز سیاهی پی شاه افتاده چه کسی در دل گودال به فریاد رسد ساعتی بعد که بی پشت و پناه افتاده!؟ کجا رفته که با رفتن او بر خیام حرمش، حال نگاه افتاده نیزه ی شمر چه با قبر کرد!؟ که ، ماه شده در دل چاه افتاده قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🌷🙏🏻 پیشکش به (ع) .............. ، بزرگ ترین نام در جهان باشد ، قشنگ ترین قسمت اذان باشد غزل سرود و چه شاه‌بیتی بود - او! او که آنِ آن باشد باب نجات است اگر، دلیلش اوست که گاه فرزندی، باب امتحان باشد دل گرفته، چرا!؟ نمی داند...! بر سر گهواره، روضه‌خوان باشد گفت پسرهای من فدای رباب! روی لبت نام او عیان باشد رباب، خوب تماشا کن را که زیاد قصد ندارد در این جهان باشد! بگیر در بغل سبزت را که می رسد و سهم او خزان باشد هنوز در پر بود و شد راهی به سرزمین خدایی که لامکان باشد طوافِ کرد و قصد که با تمامیِ سعی‌اش، صفای جان باشد برو به هرچه شد همانجا شد جلوتر از تو خودِ باشد چه دید در عطش‌باران!؟ را... که دوباره همان باشد دوباره دستِ بوسه زد به عرش برین دوباره چشم جهانی بر آسمان باشد چه قصه ای! چه شروع و چه انتهایی داشت آمد و می خواست قهرمان باشد تو فکر کن که پسر را به جان بخرد تو فکر کن که پدر قدّ یک باشد تو فکر کن سری از پوست باشد آویزان تو فکر کن که نگاه زنی به آن باشد تو فکر کن سر زیر پا باشد تو فکر کن سر آنچنان باشد تو فکر کن برود کاروان به و نگاه بر زنی جوان باشد چه بود پاسخ دشمن به آیه های !؟ تو فکر کن به لب شاه، باشد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15