آیات و روایات اجتماعی
#حاج_قاسم 🔹راهبرد مقابله با #سگ_هار
💠 راهبرد پیامبر در مقابل شایعه ترور نماینده اش توسط قریش
🔺ماجرای #صلح_حدیبیه، بسیار خواندنی است و بس عبرت آموز. #ابن_هشام در السیرة النبویة ج2ص315 نقل میکند بعد از سلسله اتفاقاتی، بنا شد #عثمان به عنوان #نماینده_رسول_خدا وارد مکه شده و با سران #قریش مذاکره کند و پیام حضرت را به آنان برساند.
🔺عثمان در همان ابتدای ورود به شهر، در پناه #ابان_بن_سعید_بن_عاص قرار گرفت تا کسی حق تعرض به او را نداشته باشد و جان او محفوظ بماند.
🔺بعد از مذاکرات، قریش به عثمان گفتند تو اگر مايل باشى ميتوانى به #طواف خانه خدا بپردازی. اما عثمان گفت: تا رسول خدا طواف نكند، من نیز طواف نخواهم كرد.
(إن شئت أن تطوف بالبيت فطف، فقال: ما كنت لأفعل حتى يطوف به رسول اللّٰه. و احتبسته قريش عندها)
🔺اینجا بود که قریش، عثمان را در مکه #حبس و نگه داشت و از آن طرف به پیامبر خبر رسید که قریش، عثمان را #ترور و کشته است.
(فبلغ رسول اللّٰه و المسلمين أنّ عثمان بن عفّان قد قتل)
🔺بعد از اینکه این #شایعه به گوش مسلمانان رسید، حضرت فرمود:
از اينجا نميرويم تا اینکه با قريش #جنگ و نبرد كنيم.
و از اين رو از مردم #بيعت گرفت كه تا پاى جان با او بجنگند. مسلمانان دسته دسته آمدند و با او بيعت كردند.
(أنّ رسول اللّٰه، قال حين بلغه أنّ عثمان قد قتل: لا نبرح حتى نناجز القوم، فدعا رسول اللّٰه، الناس إلى البيعة. فكان الناس يقولون: بايعهم رسول اللّٰه على الموت)
🔺البته اینگونه نبود که همه مردم بیعت بسته باشند تا #سر_حد_مرگ، بلکه در نقل ها دارد که عده ای اینگونه بیعت بستند که حداقل از معرکه جنگ #فرار نکنند.
البته که عده ای هم از همان ابتدا بیعت نکرده و فرار کردند.
🔺خلاصه اینکه عمده مردم با پیامبر تا سر حد مرگ، بیعت کردند، که آن بیعت معروف به #بیعت_رضوان شد. #المغازی ج2 ص591 نقل میکند: تنها یک نفر بود که از #ترس پا به فرار گذاشت و خود را زیر شکم شترش پنهان کرد و با حضرت بیعت نکرد.
(فلمّا دعا رسول اللّه إلى البيعة فرّ الجدّ بن قيس فدخل تحت بطن البعير)
🔺او کسی نبود جز، #جدّ_بن_قیس. ابوقتاده انصاری میگوید به او گفتم:
وای بر تو، چه چیزی باعث شده که زیر شکم شتر پنهان شوی؟ آیا میخواهی از آنچه که #روح_القدس نازل کرده است، فرار کنی؟
گفت: نه، اما هنگامی که ندای بیعت را شنیدم، دچار #ترس و #وحشت شدم.
(فقلت: ويحك! ما أدخلك هاهنا؟ أ فرارا ممّا نزل به روح القدس؟ قال: لا، و لكنى رعبت و سمعت الهيعة)
📌پ.ن: با اینکه خبر ترور عثمان، هنوز قطعی نبود و بعدا هم مشخص شد که عثمان ترور نشده و هنوز زنده است اما واکنش پیامبر در مقابل این برخوردِ تندِ احتمالیِ دشمن، بسیار درس آموز است.
اینکه محکم پالس سنگین به #دشمن دادند که چون نماینده ما را ترور کرده اند، تا با آنها به جنگ و نبرد نپردازیم، از اینجا نخواهیم رفت.
اینکه #مردم را به خط کرده و بیعت گرفتند و آنها را آماده نبرد کردند.
➕ کلیپ صحبت های #حاج_قاسم شهید را که به نظرم مرتبط با همین راهبرد پیامبر است، حتما ببینید.
▫️به نظرم سیاست رهبران انقلاب و جمهوری اسلامی، در مقابل دشمنانش، همین راهبرد بوده و ما مردم و مسئولین مربوطه نیز باید همین مسیر را دنبال کنیم، ان شاالله.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 «نعیم بن مسعود»های امروز را میشناسیم؟ ▪️جنگ «بدر الموعد» و عبرت های آن 🔺#ابوسفیان پس از اتمام #جن
📌تذکر:
▫️همین «#نعیم_بن_مسعود» که در اینجا با تطمیع، به عنوان عامل #نفوذی قریش ماموریت داشت تا مسلمانان را دچار ترس و ارعاب کند، تا به جنگ با قریش نروند،
▫️در میانه جنگ احزاب، به صورت پنهانی اسلام آورد و پیامبر به او ماموریت داد تا میان قریش و یهودیان تفرقه اندازد. او نیز چنین کرد و اقدام او، عاملی مهم در شکست قریش و یهود به شمار میرود.
🔰#ابن_هشام نقل میکند: نعيم بن مسعود در میانه جنگ احزاب، نزد پیامبر آمد و گفت:
اى پيامبر خدا! من مسلمان شدهام و قوم من از اسلام آوردنم خبر ندارند. هر مأموريتى كه بدهید، انجام خواهم داد.
🔸پیامبر نیز به او ماموریت داد تا به ميان دشمن برود و بین آنها #اختلاف انداخته و اتحاد آنها را بشکند. لذا نعیم نزد #یهودیان_بنى_قريظه رفت. او در جاهليت با بنى قريظه رفاقت داشت. به آنان گفت: اى بنى قريظه! شما از دوستى من با خودتان و صميميتى كه با هم داريم، آگاهيد.
🔸گفتند: درست مىگويى. تو نزد ما بىاعتبار نيستى. نعيم به آنها گفت: وضعیت شما با قريش و غطفان، یکسان نیست. آنها از جای دیگری به اینجا آمده اند و اگر در جنگ پیروز نشوید، آنها به سرزمین خود بازمیگردند اما این شما هستید که باید در این منطقه زندگی کنید اما وقتی آنها رفتند، شما با مسلمانان تنها میمانید و از پس آنها بر نخواهید آمد.
🔸پس، در كنار مشركان نجنگيد، مگر آن كه تعدادى از بزرگان و سران آنها را به عنوان #گروگان از آنها بگيريد كه به عنوان #وثيقهاى در دست شما باشند، تا به اتّكاى آن در كنار قريش با محمّد بجنگيد.
بنى قريظه نیز نظر نعیم را پسندیدند.
🔸نعيم سپس نزد #قريش آمد و به ابوسفيان و ديگر سران قريش گفت: شما مىدانيد كه من با شما دوست هستم و مرا با محمّد كارى نيست. موضوعى شنيدهام كه وظيفۀ خود ديدم از باب خيرخواهى، آن را به شما برسانم؛ امّا از من نشنيده بگيريد.
🔸گفتند: باشد. نعيم گفت: بدانيد كه يهوديان از رفتار خود با محمّد پشيمان شدهاند و به او پيغام دادهاند كه: «ما از كردۀ خود، پشيمان شدهايم. آيا اگر تعدادى از اشراف و بزرگان دو قبيلۀ قريش و غطفان را بستانيم و به شما بدهيم تا گردنشان را بزنيد و سپس در كنار شما با باقى ماندۀ آنها بجنگيم تا آن كه ريشهكن شوند، از ما خشنود مىشوى؟» و محمّد به آنها پيغام فرستاده كه: آرى.
🔸بنابراين، اگر يهود از شما خواستند تعدادى از رجال خود را به عنوان گروگان در اختيارشان بگذاريد، حتّى يك نفر را هم نفرستيد.
🔸نعيم سپس نزد #غطفان آمد و گفت: اى غطفانيان! شما ايل و تبار من هستيد و بيشتر از همۀ مردم دوستتان دارم و فكر نمىكنم به من بدگمان باشيد. گفتند: درست است. ما به تو بدگمان نيستيم.
گفت: پس، از من نشنيده بگيريد. گفتند: بسيار خوب! موضوع چيست؟
🔸نعيم، همان سخنانى را كه به قريش گفته بود، به غطفان نيز گفت و از همان چيزى كه قريش را بر حذر داشته بود، آنان را نيز بر حذر داشت.
🔸همین کنش نعیم منجر به اختلاف میان قریش و یهودیان شد.
قریشیان نزد بنى قريظه آمده و گفتند: اسبان و شتران ما از بين رفتهاند لذا فردا صبح، آمادۀ جنگ شويد تا با محمّد پيكار كنيم.
🔸بنى قريظه گفت: فردا شنبه است و ما در اين روز، دست به هيچ كارى نمىزنيم. البته ما زمانى در كنار شما با محمّد مىجنگيم كه تعدادى از بزرگان و رجال خود را به ما گروگان دهيد كه به عنوان وثيقهاى در دست ما باشند. در اين صورت با محمّد مىجنگيم.
🔸قريش و غطفان نیز در واکنش به پاسخ آنها بهم گفتند: به خدا سوگند، حرفهايى كه نعيم بن مسعود میگفت، درست بود. لذا به بنى قريظه پيغام فرستادند كه: به خدا سوگند، ما حتّى يك نفر از افراد خود را در اختيار شما نمىگذاريم.
🔸بنى قريظه نیز در واکنش به پاسخ قریش بهم گفتند: حرفهايى كه نعيم بن مسعود میگفت، درست بود. لذا به قریش و غطفان پيغام دادند: به خدا سوگند، تا گروگان در اختيار ما نگذاريد، همراه شما با محمّد نمىجنگيم.
🔸اینجا بود که اتحاد دشمن شکسته شد. قریشیان به سرزمین خود بازگشته و یهودیان نیز خود را کنار کشیدند و خداوند اینچنین مسلمانان را یاری بخشید.
📚 السیرة النبویة، ابن هشام، ج2، ص229
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 پیشبرد دین و ظهور، بواسطه فُجّار و کسانی که بهره ای از دین ندارند!
(بخش اول)
🔺«#قُزمان» کسی بود كه نَسَبَش خیلی معلوم نبود و هر گاه ذكرى از او ميشد، رسول خدا(ص) ميفرمود: «إنَّهُ لَمِنْ أَهْلِ النَّارِ» یعنی او اهل دوزخ است.
🔺#واقدی نقل میکند: وقتی #جنگ_احد پیش آمد، قُزمان كه از #منافقان بود، از شركت در جنگ احد خوددارى كرد. زنان بنى ظفر وقتی متوجه نرفتن او به جنگ شدند، شروع به #سرزنش كردن او کردند و گفتند:
➕اى قُزمان! مردان همه به جنگ رفتند و تو تنها باقى ماندی؟ آيا از اين رفتار خود #خجالت نمىكشى؟ تو نیستی مگر مانند #زنان، مردان به جنگ رفته اند اما تو در خانه نشسته ای!
(يا قُزمان، قد خرج الرجال و بقيت! يا قزمان، ألا تستحي ممّا صنعت؟ ما أنت إلّا امرأة، خرج قومك فبقيت فى الدار!)
🔺این سرزنش زنان بر او اثر گذاشت و قُزمان كه به #شجاعت هم معروف بود، به خانهاش رفت، شمشير و كمان خود را برداشت و از مدینه به سمت محل جنگ احد خارج شد.
🔺او هنگامى به پيامبر(ص) رسيد كه حضرت مشغول مرتب كردن صفوف مسلمانان بود. قزمان از پشت صف ها آمد و خود را به صف اول رساند.
🔺او نخستين فرد از مسلمانان بود كه به سوی دشمن، تير انداخت، تيرهايى كه او مىانداخت، همچون نيزه بود و همچون شتر نر، نعره مىكشيد. سپس با شمشير شروع به نبردی جانانه و برجسته کرد.
🔺غلاف شمشيرش را شكست و شعار داد:
➕#مرگ بهتر از #فرار است! اى اوسی ها، براى حفظ حيثيت و نژاد خود، جنگ كنيد و چنان كنيد كه من میكنم!
(الموت أحسن من الفرار! يا آل أوس، قاتلوا على الأحساب و اصنعوا مثل ما أصنع!) / (قاتلوا، معشر الأوس، عن أحسابكم فالموت خير من العار و الفرار)
🔺قزمان با شمشير، به نحوی جانانه خود را ميان مشركان رساند و شروع به نبرد کرد، به طورى كه گفتند او كشته شده اما دوباره ظاهر شد، درحالیكه میگفت: من جوانمرد قبيلۀ ظفر هستم!
🔺قزمان هفت هشت نفر از مشرکان را كشت و خود نیز زخم هاى زيادى برداشت و به خاك افتاد. در اين هنگام، قتادة بن نعمان از كنار او گذشت و به او گفت:
#شهادت مبارکت باشد!
(قال: هنيئا لك الشهادة!)
🔺قزمان گفت: اى اباعمرو! به خدا من براى #دين، جنگ نكردم، بلکه تنها به قصد #حفظ_خود جنگ كردم كه قريش بر ما پيروز نشوند و زمين هاى ما را لگدمال نكنند.
(إنى و اللّه ما قاتلت يا أبا عمرو على دين، ما قاتلت إلّا على الحفاظ أن تسير قريش إلينا حتى تطأ سعفنا)
🔺خلاصه زخم ها موجب اذیت و آزار او شده و در نتیجه او دست به #خودکشی زد.
اما #بلاذری، #ابن_هشام و #طبری، اینجای ماجرا را کمی متفاوت نقل کرده اند. براساس این نقل، وقتی او زخمی شد، همراهانش او را به خانههاى بنى ظفر بردند.
🔺مسلمانان اطراف بسترش را گرفتند و به او گفتند:
اى قزمان، امروز #در_راه_خدا، تلاش زيادى كرده و حسابی به #جهاد پرداختی و او را به #بهشت و پاداش الهی بشارت دادند.
🔺قزمان گفت: به چه چيز مرا مژده و بشارت میدهيد؟ به خدا اين فداكارى من، تنها به خاطر دفاع از شرف فاميلى و و #تعصب_قبیلگی و حمایت از قبيلهام بود و اگر به خاطر آن نبود، اصلا به این جنگ نمیرفتم!
(قَالَ: بِمَاذَا أبشر؟ فو الله إنْ قَاتَلْتُ إلَّا عَنْ أَحْسَابِ قَوْمِي، وَلَوْلَا ذَلِكَ مَا قَاتَلْتُ) / (أى جنة؟ و اللّه ما قاتلت إلا حمية لقومى) / (و اللّٰه إن قاتلت إلا حدبا على قومي)
🔺قزمان وقتی ديد زخم هاى بدنش او را اذیت و آزار ميدهد و درد او را شدید فرا گرفت، تيرى از ميان جعبه تيردان خود بيرون كشيد و به وسيلۀ آن، رگى را از بدنش بريد و خود را آسوده ساخته و #خودکشی کرد.
🔺وقتی این ماجرا را برای پیامبر نقل کردند، حضرت فرمود: او اهل #دوزخ است.
همانا خداوند گاهی #دین خود را به وسیله مردی #فاجر تایید کرده و پیش میبرد.
(إنّ اللّه يؤيد هذا الدين بالرجل الفاجر)
(ادامه دارد...)
📚 منابع:
1. المغازی، ج1، ص223
2. انساب الاشراف، ج1، ص281
3. سیره ابن هشام، ج2، ص88
4. تاریخ طبری، ج2، ص531
5. إعلام الورى بأعلام الهدى، ج1، ص182
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9