eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
820 دنبال‌کننده
336 عکس
1.1هزار ویدیو
192 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ادمین @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
💠ایجاد و تکثیر فضاهای مذهبی به شرط مردمی بودن ها برای فرزندانشان دنبال مدرسه ای هستند که جو داشته باشد و فرزندشان در یک محیط تربیت شود، مذهبی ها پارک یا ورزشگاه، کافه و ... نمیروند یا اگر بروند دنبال مکانی هستند که جو آن نامناسب نباشد. مذهبی ها سینما نمیروند اگر هم بروند فقط برای فیلم ها ارزشی میروند. مذهبی ها از لحاظ شغلی هم حتی به بسیاری از نهادها و ادارات علاقه ندارند و دنبال عضویت در نهادهای ارزشی هستند و عملا نهادها از حضور عناصر مذهبی اثر گذار خالی میشود... استدلال اصلی شان هم این است که محیط سالم نیست و برای حفظ خود مجبوریم محدود به جامعه خودمان باشیم. از اینرو برخی از مذهبی ها به سمت رفته اند و چند سالی است که این فضاها در حال است. البته در گذشته نیز چنین ای را سراغ داریم، ولی این امر به جهت مذهبی بودن حکومت و به نهادهای رسمی آموزشی مثل مدارس و دانشگاه ها بوده است اما امروزه فهرست این فضاها به کافه ها، پارک و سایر فضاهای اجتماعی و مردمی هم کشیده شده است! به نظر می رسد بخشی از این دغدغه ها و تکثیر چنین فضاهایی معلول ها و است، از اینرو همراه با از جامعه بوده و اغلب به و محدود شدن جمع مذهبی و شکاف مذهبی ها از غیر مذهبی ها و نهایتا به دین از عرصه های اجتماعی و شدن بخشی از جامعه منتج خواهد شد. و آن تصور و پیش فرض نادرست اینکه مردم غیر مذهبی اند و باید برای مصون ماندن خود به سمت حداقل کردن ارتباطات و ایجاد فضاهای اختصاصی برای خود بود! غافل از اینکه در جامعه ما، دین باورند و اسلام را می خواهند، این امر با حضور در بین مردم و با نگاهی به نطرسنجی ها و پیمایش های معتبر مشخص است و مناسک مذهبی ایام محرم و فاطمیه و شبهای قدر، پیاده روی اربعین، راهیان نور و حتی مناسبت های انقلاب مثل راهپیمایی ها و انتخابات و... هم موید همین مطلب است و بلاشک اگر در جامعه عملیاتی شود، عده و عده جریان مذهبی بیشتر هم خواهد شد، که بخشی از این با و انقلابی مسولان مربوط است و بخش دیگری هم به موجه و ها. در ضمن نکته اساسی دیگری که باید بدان توجه داشت این است که نمی شود با عدم ارتباط و از جامعه داشت، چرا که اساسا اسلام هویت و دارد و همه ساحت‌‌های و و ، و را می‌پوشاند. از اینرو بسیاری از اعمال و ملکات اخلاقی تنها در عرصه و با جامعه و است که فرصت می‌یابند و کما این که اسلام بی‌توجهی به امور اجتماعی را نفی کرده و کسی که به امور مردم و دیگر مسلمانان ندارد را مسلمان نمی داند... لذا هر گونه سالم ماندن و خودسازی از مسیر ارتباط با دیگران و مواجهه با جامعه است و آن‌که درصدد اصلاح اجتماعی نیست، بخشی از وظایف دینی اش را کرده است. از اینرو نسخه اسلام و تکلیف یک فرد مذهبی با حضور در جامعه و ارتباط با دیگران است، به قول سیدنا الشهید آوینی باید خانه ها را در دامنه بنا کرد، چرا که مطلوب طبع کسانی است که به می اندیشند و دنبال و آسان و بی زحمت اند! البته از آنجا که ما در مسیریم و حکومت به تمامی دینی و در بخش هایی درستی از دین و خواست مردم نبوده یا تلقی هم بوده، مدیریت بخشی از فضاها مطلوب که غالبا مذهبی اند نیست، از اینرو لازم است جریانهای مذهبی درصدد ایجاد فرهنگی غیر دولتی مثل مدرسه و های کار فرهنگی مردمی مثل راهیان نور و جشنواره عمار و... باشند و آن را تکثیر کنند تا فراگیر شود، البته همه این ها که تاکید بر هویت خودی دارد منوط به و تداوم ارتباط موثر با جامعه است و گرنه همان هایی که ذکر شد نتیجه اش خواهد بود. ✍محسن محمدی http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
کلبه اندیشه و فرهنگ
💠ایجاد و تکثیر فضاهای مذهبی به شرط مردمی بودن #مذهبی ها برای فرزندانشان دنبال مدرسه ای هستند که جو
💠از خیابان ایران تا شهرک شهید محلاتی 🔹پرسید نظرت درباره "شهرک شهید محلاتی" چیست؟ گفتم من "خیابان ایران" را می پسندم. گفتم مهمترین ویژگی خیابان ایران این است که در دل یک "فرآیند طبیعی" شکل گرفت و جهانی شد. امام به محض ورود به ایران در مدرسه علوی و رفاه سکونت کرد. و هنوز عکس های آنروزها در کوچه پس کوچه های این محله در آرشیو رسانه هاخارجی باقیست. بام مدرسه رفاه هنوز به محل اعدام نصیری و هویدا معروف است. دیدار با همافران اینجا بود. اینجا محله شهید رجایی و آیت الله خامنه ای و اهل معرفتی چون آیت الله حق شناس و اهل علمی چون دکتر قریب و دکتر سنگ است. مذهبی شدن خیابان ایران در دل محلات غیر مذهبی، محصول یک فرآیند طبیعی بود. خیابان ایران زمانی محل تجمع جامعه متدین تهران شد که پیش از آن با نام عین الدوله، تفرجگاه بچه پولدارهای تهران محسوب میشد. یعنی محله مذهبی تهران در دل زندگی روزمره مردم تشکیل شد. نهادهای برآمده از این محله نیز طبیعی و خودساخته بود. از خیریه ها و حسینیه ها تا کبابی حاج عبدالله که نمادی از پرهیز از کافی شاپ های مدرن و مال و پاساژ های پر زرق و برق محسوب میشد. 🔹پرسید یعنی شهرک محلاتی خوب نیست؟ گفتم من از شهرک شهید محلاتی یک "نماد" می فهمم. نمادی از تشکل های مردم مذهبی و انقلابی؛ مثل رستوران چادری ها و سینمای انقلابی ها و مدرسه حزب اللهی ها و غیره. 🔹هنوز دنبال یک پاسخ صریح بود. تشکل گعده ای و کالبدی انقلابیون خوب است یا بد؟ هم خوب است و هم هم بد. بستگی دارد از چه منظری ببینیم. اگر "شهرک شهید محلاتی" و "سینمای عمار" و "رستوران طلائیه" برای "فرار" از مردم و «تاسیس جمهوری اسلامی در جمهوری اسلامی» باشد، حتما سزاوار نیست و بهترین تعبیر برای آن "سکولاریزم حزب اللهی" است. همه نهادها و اماکن و کالبد شهر متعلق به "جبهه حق" است و جبهه حق یک "متن مردمی" دارد که طیف های رنگین کمانی مردم را در بر می گیرد. انقلاب همه زیبایی اش به مردمی بودن آن است. پس باید در دل این متن ماند و تلاش کرد و جامعه را ارتقا داد. و اما خوب و لازمست اگر با چشم باز انتخاب شود. تشکل یافتن جریان انقلاب چه به جهت کالبدی و چه جهات دیگر یک "ضرورت" است. ساخت یک "حلقه سخت" برای "اقدام اجتماعی" است. متشکل شدن به این معنا مراقبت از خود است؛ اما نه از سر "خودخواهی" که از سر "خودسازی". نه برای فرار که آمادگیست برای قرار. متشکل شدن به این معنا، حلقه سختی است برای نصرت جامعه نه تنفر و طبقاتی شدن. 🔹بااین خودآگاهی، مرز هست؛ اما محسوس نیست.... ✍محسن مهدیان http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
6.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠نئولیبرالیسم و حلقه کیان علت اصلی مشکلات اقتصادی اجتماعی ما، تفکر آرمانگرای انقلابی نیست بلکه مدیران ناکارآمد نئولیبرال است. ✍دکتر شهریار زرشناس http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠شیخ فضل الله نوری اولین غرب شناس تاریخ ما بود 🔻به مناسبت سالروز شهادت شیخ فضل الله نوری ➖شهید آیت‌الله نوری یک نابغه و پدیده ای بی نظیر است. در دوره ای که هنوز مظاهر ظهور نکرده و ماهیت ادعاهای آنها دقیقا آشکار نشده و برخی روحانیون برجسته -اگر دربرابر ظواهر زیبای همراه نمی‌شوند- اما دچار انفعال می‌شوند، عمق این جریان را می بیند، این مسئله نشانه عظمت علمی و فکری ایشان است. ➖امروز یا حتی از پنجاه سال پیش که تجربه حکومت مدرن رضاشاه و محمدرضا شاه را داریم فهم ساده است، هنر آن است که در سال ۱۳۲۵ قمری بفهمید یا که منورالفکران می گویند چیست؟ لوایحی که شیخ فضل الله در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم(ع) نوشته نشان از شناخت عمیق از اندیشه غرب دارد. ایشان واقعاً اولین غرب شناس تاریخ ما و مظهر روحانیت بیدار، آگاه، هوشیار، هوشمند، مقاوم و مجاهد است. پرسش‌هایی که ایشان از ماهیت مطرح می‌کند نسبت به زمان خود شاهکار است. چنین درکی بی‌نظیر است و کمتر کسی این درک را دارد. ➖بسیاری از علما و دغدغه مندان عصر ، هنوز خطر وجوه فرهنگی مدرنیته و مشروطه مورد نظر منورالفکران را درک نکرده بودند و نگاه‌شان بیشتر سیاسی بود. هرچند اولین مواجهه‌های ما با آنها سیاسی و اخلاقی بوده و مثلاً در برابر مظاهر اخلاقی نگران می‌شدیم و یا به مواجهه‌های سیاسی می‌پرداختیم، اما مواجهه‌ فرهنگی عمیق با این جریان به وسیله آیت‌الله شهید شیخ فضل‌الله نوری آغاز می‌شود. به همین دلیل شیخ فضل‌الله نوری آغازگر نقادانه در ایران است که متاسفانه ناشناخته مانده است. ➖کسی مانند در آن دوره نیست که ماهیت را به خوبی شناخته و باطن مقولاتی چون آزادی و مساوات را درک کرده باشد و تا این درجه ایستادگی کند. ما حرکت‌های اسلام‌گرایانه همچون و دیگران را داریم که به نوعی با آرای مدرنیستی به‌نوعی درآمیخته‌اند. آنجا که یک تقابل خالصانه وجود دارد، تقابل است. ➖آنچه که شیخ صد سال پیش، در آن فضای محدود و غبارآلود، بدون داشتن وسایل ارتباط جمعی در میان سطور رسائل خود درباره غرب فریاد زده است، امروز بعضی از غرب‌شناسان ما با پیدا شدن این همه اسناد و اطلاعات و اخبار، تازه زمزمه اش می‌کنند. ➖مشروطه خواهان و منورالفکران هم به این دلیل با شیخ در افتادند چون فهمیدند او متوجه عمق و نتیجه اندیشه مدرن شده و خطری جدی برای آنهاست. آنها در مقابل خود متفکری را دیدند که روحانی و بزرگ‌ترین مجتهد شهر تهران است، وجاهت روحانی دارد و باسواد و باشعور است و این چیزها را می‌فهمد و شجاعانه در مقابل‌شان ایستاده است. ➖ایشان پیش از همه فهمید باطن مشروطه‌ی ها چیست و به همین دلیل آنقدر از ایشان کینه دارند که شیخ را اعدام می‌کنند. مشروطه‌طلبانی که مدعی هستند با مستبدین مخالفند، با عین‌الدوله که حتی علیه مشروطه‌خواهان خونریزی کرده بود کنار آمدند اما آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری را اعدام کردند! ✍دکتر شهریار زرشناس http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی مي‌دانم كه به علامت استيلای غربزدگی پس از دويست سال كشمكش بر بام سرای اين مملكت افراشته شد. (جلال آل احمد ) http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠 امام جواد(ع) بانی بحث آزاد در جامعه اسلامی 🔹[امام جواد]، اولين كسى بود كه به طور علنى بحث را بنيان‌گذارى كرد. در محضر مأمون عباسى، با علما و داعيه‌داران، درباره‌ دقيقترين مسائل حرف زد و استدلال كرد و خود را و حقانيت سخن خود را ثابت كرد. 🔹بحث آزاد، ميراث اسلامى ماست، بحث آزاد در زمان ائمه‌ى هدى رائج بوده است و در زمان امام جواد به وسيله‌ى آن امام بزرگوار با آن شكل نظيف انجام گرفته است. 🔹ما امروز اگر به بحثهاى آزاد پاسخ مى‌دهيم به هيچ وجه به خاطر جوسازيهايى كه از سوى بعضى از عناصر مخالف انجام مى‌گيرد نيست، اين ماست. ✍رهبر انقلاب، ۶۰/۲/۲۵‌ http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
4.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠باقر العلوم 🎥 تشریح چگونگی امام باقر علیه‌السلام توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠 عید قربان؛ عیدِ نفیِ آقازادگی ▫️عید قربان، بر خلاف آنچه بعضی پنداشته‌اند، اتفاقاً یکی از سیاسی‌ترین اعیاد اسلام است و یکی از مهم‌ترین شاخص‌های جامعه دینی را به رخ می‌کشد. شاخصه‌ای که اتفاقاً در جامعه امروز ایران هم محل بحث است. ▫️ابراهیم پس از آن که از فرزندش می‌گذرد و عملاً ثابت می‌کند دستور خدا را بر رابطه پدر_فرزندی ترجیح می‌دهد، به مقام امامت می‌رسد، «وَ إِذِ ابْتَلی إِبراهیمَ ربّه بِکلماتٍ فأتمهنّ قالَ إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً » جالب اینجاست که ابراهیم می‌پرسد حالا که به این مقام رسیدم این اعتبار و جایگاه از طریق ژن به خانواده و بازماندگانم هم می‌رسد؟ «قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي »؟ و پاسخ می‌رسد که «قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ» یعنی: خیر، با آقازادگی نمی‌شود ادعای سروری کرد و اگر فرزند ابراهیم هم باشی و از موازین عدالت فاصله بگیری، حق نداری از اعتبار خانوادگی خرج کنی و در جایگاه تمشیت امور جامعه قرار بگیری. عید قربان، عید نفی آقازادگی و تاکید بر مناسبات عادلانه در سازماندهی جامعه دینی است. ▫️با این تفصیل، اتفاقاً نسبت عید غدیر و قربان هم آشکار می‌شود و نام گذاری «دهه ولایت» معنا و ‌منطق روشن‌تری پیدا می‌کند. حکومت و جایگاه سرپرستی و رهبری جامعه، مبتنی بر عهدی ملکوتی است و به علی علیه السلام که عادل‌ترین شخصیت امت است، «اختصاص» دارد که او هم ابراهیم دیگری است چرا که ده فرزندش یکی پس از دیگری به قربانگاه می‌روند و عملاً اثبات می‌کنند که در انجام رسالت الهی از مسموم و‌مقتول شدن ابایی ندارند. ▫️فرزندان رسول خدا از حضرت زهرا سلام الله علیها تا امام حسن عسکری علیه السلام به شهادت رسیدند تا خدا به فرشتگانش فخر کند که ببینید عهد مرا چه ظلم ستیزان فداکاری به دوش گرفتند. عید قربان عید امامت است و عید غدیر عید قربانی شدن و فداکاری برای اهداف مکتب. ✍وحید جلیلی http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠آيا این نیست؟ 🔹در زمانه‌ای که اصولگراها با عوض کردن نام و نشان خود خیال می‌کنند رای مردم را به دست خواهند آورد، امروز مردم شهر برای جلوگیری از بازداشت شهردار سوپر حزب اللهی شهرشان دو ميليارد و صد ميليارد تومان وثیقه گذاشتند! 🔹اتهام شهردار چه بود که مردم را وارد معرکه کرده است؟ برداشت غیر قانونی ماسه از معدن! شهرداری ماسه ها را کجا مصرف کرده؟ ساخت سد خاکی برای جلوگیری از ورود سیل به شهر...! 🔹این تنها یکی از پرونده‌هایی است که در این مدت توسط دادستان سابق و معزول امیدیه و دیگر متخلفان برای رئيس شورای شهر و شهردار انقلابی امیدیه تشکیل شده است. 🔹در امیدیه چه خبر است؟ بچه‌های مسجدى توانسته‌اند اعتماد مردم را جلب و در انتخاب شورای شهر رای بیاورند که خود داستان بسیار جالبی دارد. تنها یکی از کارهای دوره مسئوليت‌شان پس گرفتن خودروهایی است که در دوره های قبل، از بودجه شهرداری برای مسئولان مختلف شهر خريدارى شده بود. 🔹تیم مسجدی شورا و شهرداری زمین‌خواری‌های دوران قبل را بررسی و برای همه متخلفان پرونده تشکیل دادند و جلوی مسئولان متخلف از جمله دادستان شهر ايستادند. حالا دادستانی که برکنار شده، با نفوذی که هنوز در دادگستری شهر و استان دارد در حال انتقام‌گیری است. 🔹اما مردم ورق را عوض کردند. پشتیبان بچه‌های انقلابی که بر سر اجرای عدالت کوتاه نیامدند، شده‌اند. 🔹مردم امیدیه همان مردمى هستند که اصولگرایان با هزار ادا و اطوار و تغییر اسم و شکل سعی در جذب آنها دارند؛ اما هر بار بدتر از دفعه قبل شکست می‌خورند. بیایید از بچه های مسجدی امیدیه الگو بگیرید تا متوجه شوید چگونه می‌توان مردم را بدون عدول از آرمان‌های انقلاب همراه و البته پشتيبان خود کرد. ✍سیدمحمدحسین حسینی t.me/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠در بابِ بلبل‌زبانی‌های پساریاست! 🔹روزهای گذشته، در چند شبکۀ تلویزیونی، کنایه‌ها و نقدهای صریح و عریانی نسبت به عملکرد و رویکرد رئیس سابق قوۀ قضائیه شنیدیم. هرچه جلوتر می‌رویم، تندی و تیزی و تلخی این نقدها بیشتر می‌شود. می‌توانیم این اتفاق را هم برچسب بزنیم و رد شویم، اما قضیه به این سادگی‌ها نیست. 🔹صاحب‌منصبان را باید بتوان زمانی که صاحب قدرت و نفوذ هستند و هر جمله‌شان همچون شمشیر می‌بُرد و هر اشاره‌شان حکمِ قانون دارد، نقد کرد. اگر چنین امکانی نباشد و صاحب‌منصبان صرفاً به‌خاطر منصبشان، از هر نقد و نظر و نظارتی معاف باشند و هر حرف و حدیث ساده‌ای در قبال عملکردشان را تشویش اذهان عمومی و ایجاد اختلال در امنیت ملی و... تلقی کنند، روح خیرخواهی در جامعه می‌میرد و صاحب‌منصبان هرچه بیشتر در مسیر خطا و انحراف قرار می‌گیرند. 🔹باید از این چرخش‌های زمانه عبرت گرفت. نباید هرکسی را که با یک برگ کاغذ، مسئولیتی در کناروگوشۀ نظام می‌گیرد، مقدس کرد و از او بت ساخت؛ تا بدانجا که نشود به روشن‌ترین خطاهایش هم خرده گرفت! 🔹چنین رویه‌هایی، به‌وضوح به بدعت‌های ویرانگری انجامیده و اصلاح امور را تعطیل کرده است. مقدس‌انگاری صاحبان مناصب، از همان رئوس قوا به لایه‌های پایین‌تر هم رسیده است. مضحک است که بخشدار فلان بخش هم به تأسی از بالادستی‌ها، هر خرده‌گیری معمولی و پیش‌پا افتاده‌ای را با ضربۀ مهلک فضایی و امنیتی پاسخ بدهد. 🔹آقایان را باید امروز که بر مصدر امورند و صاحب اقتدار، نقد کرد و تلخیِ مواجهه با انتقاد را برایشان چشاند؛ وگرنه فردا که از تخت افتادند، هر نورسیده‌ای هم می‌تواند متعرضشان شود! 🔹اینگونه که امروز، رسانه‌های ما -بویژه برخی شبکه های رسانۀ ملی- خود را آزاده می‌نمایند و اجازه تعریض و تعرض به چنان چهره‌ای را با چنان شدتی می‌دهند، آیا می‌گذارند با همین صراحت، مثلاً رئس‌جمهور و رئیس مجلس و حتی رئیس فعلی قوۀ قضائیه هم نقد شود؟ اگر به چنین درجه از آزادگی رسیده باشیم، یعنی بر طریق سعادتیم وگرنه بلبل‌زبانی‌های پساریاست را نمی‌توان چیزی جز هیاهوهای سیاست‌زده دانست. ✍روح الله رشیدی t.me/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠نمی‌توانیم از سوسیال دمکراسی عقب‌تر برویم در مباحث اقتصادی طیفی از نظرات داریم که یک سرش «لیبرالیسم افراطی» و طرف دیگرش «سوسیالیسم اشتراکی» است. این دو هیچ‌کدام در عمل محقق نشده‌اند و در جهان هیچ سیستمی ادعای خلوص ندارد. نظام‌های اقتصادی همه‌شان جایی در میانه طیف قرار می‌گیرند، منتها برخی به جانب راست (آزادی و سرمایه‌داری) تمایل دارند و برخی به طرف چپ (عدالت و تأمین اجتماعی). پرسش معمول این است که آیا می‌توان این مفاهیم را کنار گذاشت؟ این‌ اصطلاحات غالبا مدرن هستند یعنی بعد از انقلاب صنعتی که کار و روابط اقتصادی تغییر ماهیت داد استفاده می‌شوند. هر نظامی که اقتصادش از مرحله ماقبل مدرن گذشته باشد ناچار است برای اداره خودش الگویی را انتخاب کند که به یکی از این دو سر نزدیک است. مثلا اگر تصمیم بگیرد که به حقوق کارگران، فقرا و توده مردم بیشتر اهمیت بدهد «چپ‌گرا» است و اگر به طرف آزادی سرمایه‌، ثروت‌اندوزی و تبعیض بیشتر برود «راست‌گرا» خواهد بود. پس تکلیف اسلام چه می‌شود؟ آیا اسلام نسخه مستقل اقتصادی ندارد؟! پاسخ این است که نزول اسلام پیش از شکل گرفتن این مفاهیم بوده و بستگی دارد چه تفسیری از دین ارائه بدهیم. متفکرین اسلامی بیشتر عدالت، رسیدگی به مستضعفین و پرهیز از تکاثر و اسراف را از اهداف اقتصادی اسلام می‌دانند. این اصول وقتی وارد دورۀ مدرن می‌شوند خود به خود در سمت الگوهای اجتماع‌گرا (سوسیالیستی) قرار می‌گیرند، نه الگوهای فردگرا (لیبرالیستی). سوسیالیسم انواع متعددی دارد و متناسب با هر کشور و اقتصادی می‌تواند شکل متفاوتی پیدا کند. با این حال راست‌گرایان (که عدالتخواهی بزرگ‌ترین خطر برای منافع‌شان است) هر نوع چپ‌گرایی را مساوی با کمونیسم و بی‌دینی می‌دانند! در دهه ابتدایی انقلاب چنین تهمت‌هایی حتی به امام خمینی (ره) هم زده می‌شد اما ایشان ابایی از این سخنان نداشت و متعهد به تأمین اجتماعی مردم بود. در واقع هیچ عدالتخواهی نیست که با این تهمت‌ها آزار ندیده باشد. اگر چپ‌گرایی در اقتصاد تبدیل به ننگ و ابزار ترور شود اثری از عدالت باقی نخواهد ماند. پیامبران هم به خاطر حمایت از فقرا سرزنش می‌شدند پس سیاست دینی وقتی وارد اقتصاد می‌شود اساسا نمی‌تواند به منافع صاحبان ثروت اولویت بدهد. از تهمت التقاط هم نباید ترسید چه اینکه اگر «التقاط با چپ» بد باشد «التقاط با راست» بدتر است و اصولا راه گریزی وجود ندارد. آنکه چپ‌گرایی را نفی می‌کند در حال تجویز راست‌گرایی و ریختن آب به آسیاب قارون‌ها است. اقتصاد اسلامی خواه ناخواه به الگویی نزدیک می‌شود که با عنوان «سوسیال دمکراسی» مورد توجه بسیاری از متخصصان اقتصادی قرار دارد. این الگو را در کشورهای اسکاندیناوی، سیاست‌های کلان حزب کارگر انگلیس و سایر چپ‌های اروپا می‌توان سراغ گرفت و آن را با مقتضیات جامعه و اقتصاد ایران متناسب کرد. عقب‌تر رفتن از مرز سوسیال دمکراسی به معنی تجویز راست‌گرایی و حراج کردن منافع مردم به سود طبقات برخوردار و صاحبان قدرت است. الگو گرفتن از تجربه‌های اقتصادی به معنی پذیرفتن فرهنگ دیگران نیست. همانطور که قانون اساسی به سوسیالیسم و تمرکز دولتی متمایل بود و با تفسیر اصل ۴۴ به سمت سوسیال دمکراسی رفت اما هیچ‌کدام خللی به ارزش‌های سیاسی و فرهنگی وارد نکرد. منتها اگر در عمل قانون اساسی نقض شود و سیاست‌های نئولیبرالیستی غلبه پیدا کنند دیگر نمی‌توان نظام را متعهد به عدالت و منافع اجتماع دانست. محو چپ‌گرایی از اقتصاد به معنی پشت کردن به انقلاب است. امروز هیچ نظام راست‌گرایی پیدا نمی‌شود که تحت فشار سوسیالیسم وادار به پذیرفتن حداقل حقوق، حداکثر ساعات کار و خدماتی مثل آموزش و بهداشت و بیمه و بازنشستگی نشده باشد. مفهوم «دولت رفاه» را خود راست‌گراها برای تأمین اجتماعی مردم ابداع کردند تا جلوی پیشروی تفکر چپ‌ را بگیرند. با این حال چپ حریف سرمایه‌داری نشد و اکنون فساد و غارتش مردم جهان و محیط زیست را تهدید می‌کند. ایران هم از این تهدید خطرناک مستثنی نیست. کافی است نگاهی به ثروت‌های ناشی از واردات و دلالی، بانک‌های خصوصی، ظهور سرمایه‌داران رانتی، تبعیض‌های وحشت‌بار درآمدی (مدیران، پزشکان، ورزشکاران، بازیگران) و توجه اندکی به شیوع فقر و فلاکت داشته باشیم تا بدانیم واگذاشتن عدالتخواهی و نفی چپ‌گرایی در اقتصاد چه سرانجامی دارد. ✍مجید دارابی t.me/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠عصر جدید؛ مواجهه با خطر فراسوی ستایش و نفرین پس از پخش فینال ، موجی از اظهارات حاکی از ذوق‌زدگی و شیفتگی به ویژه درمیان بخشی از بدنه‌ی فعالان و مدیران اصولگرا پدید آمد. گویی فتح‌الفتوحی رخ داده و طبعا آسان‌ترین کار آن است که هرکس به نوبه خود از آن تقدیر کند و بدین ترتیب در صحنه عصر جدید سهمی یابد. در این میان کسانیکه نگارنده را می‌شناسند، منتظر خواندن نقدی پر آب و تاب بر عصر جدید و مناسبات پیرامون آن‌اند. اینکه نماد سرمایه‌داری مصرفی و بی‌نسبت با هویت دینی و ملی و همسو با سیاست نئولیبرال و افیون توده‌ها و مروج پوچ‌گرایی و ... است. اما من این گفتار را بسیار ساده و خام می‌یابم. به همان سادگی و پیش‌پا افتادگیِ شیفتگی‌های خام. موج نفرین عصر جدید از نظر من به همان اندازه حاوی امری رقت‌انگیز و میان‌مایه است که موج شیفتگی. بسیاری از منتقدان چیزهایی از حقیر شنیده و می‌دانند منتقد مصرف‌گرایی و رسانه‌زدگی هستم. اما این شیوه نقد در مواردی نه تنها راهگشا نیست، بلکه گاه خود، مصرفِ کلیشه‌ای ادبیات چپ آنهم به نحو ناقص و سطحی است. گذشته از اینکه برخی از ما در اینستاگرام و توییتر غوطه‌وریم، حال آنکه این بسترهای رسانه‌ای، بسی بیش از عصر جدید در کار بسط سرمایه‌داری متاخر اند. مگر منطق اینستاگرام و توییتر و ... چیزی جز خودنمایی و رقابت بر سر آن است؟ آنهم به فردگرایانه ترین وجه. آیا ما به دنبال مقصری نمی‌گردیم تا تمام بحران میان‌مایگی و ابتذالمان را به گردنش افکنیم و خود آبرومندانه تبرئه شویم؟ بماند که اخیرا بازار "نقد سوژه نیولیبرال" رونق بسیاری یافته است! نقدی اصیل که می‌تواند در ورطه تکرار تضعیف شود. پرسش این است: کدام یک از مظاهر رسانه‌ای و فرهنگی زندگی ما، به نحو خالص به تمدن اسلامی ایرانی تعلق دارد تا ما عصر جدید را به خاطر تعلق به فرهنگ مادی غرب! یا مناسبت با مصرف‌گرایی و سلبریتیسم و تقلید از برنامه‌های فرنگی یا بسط پوچ‌گرایی مذمت کنیم؟ مگر عصر جدید چیزی جز شکل قدرتمند و روزآمد وضع ما را به نمایش گذاشت؟ عصر جدید، وضع ما و روح زمان ما را افشاء می‌کند و بودن ما در این وضع را به آزمون می‌کشد. من برآنم که ظهور قدرتمند ماهیتِ وضعی که در آن قرار داریم، پیش‌شرط فهم خودآگاهانه و نقادانه آن است و می‌تواند افق آینده را بگشاید. آنها که در فهم ادبیات چپ یا نقد مدرنیته عمق و تانّی دارند می‌دانند که نه مارکس مخالف بسط مظاهر سرمایه‌داری بود و نه هایدگر مخالف تحقق امکانات تکنیک. هر دو متفکر بر آن بودند که راه رهایی، از متن سرمایه‌داری یا تکنیک می‌گذرد و به تعبیر هولدرلین: "آنجا که خطر هست، نیروی نجات می‌بالد." عصر جدید از حیث فرم حرفه‌ای و از جهت ایده و اجرا موفق بود. ضمنا به طرزی هوشمندانه‌ و با مراقبت، "ایرانیزه" شده بود. این بدان معنا نیست که نباید و نتوان آن را نقد کرد. دقیقا از همین حیث عصر جدید شایسته نقد است. اما نفرین یا ستایش راهی نمی‌گشاید. عصر جدید قطعا از مصلای تهران، خصوصی‌سازی بی‌قاعده، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شبکه افق، برجام، حضور ما در اینستا و توییتر، توسعه حرم رضوی، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران‌مال، اسنپ، علوم انسانی اسلامی، مسکن مهر، ایران‌خودرو، تهران، قم، پردیس، پردیسان، منطقه۲۲ و جشنواره فیلم فجر، مبتذل‌تر یا سرمایه‌دارانه‌تر نیست. چون حرفه‌ای تر و موفق تر است. راهی اگر به رهایی باشد، از درون این عصر و خطری می‌گذرد که در متن آن نهفته است. خطری هراسناک و در عین حال درخشان و البته فریب‌کار. بهتر آن است که به آغوش خطر برویم تا اینکه در حاشیه آن روزگار بگذرانیم و از خرده‌پاش های آن ارتزاق کنیم. مشروط به اینکه خطر را چونان خطر بشناسیم و آن را به پیرایه‌های فریبنده زینت نبخشیم و ماهیتش را با تعابیر دینی و انقلابی نپوشانیم. ✍سید حسین شهرستانی t.me/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang