eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
554 دنبال‌کننده
247 عکس
815 ویدیو
165 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ارتباط باما @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
💠چهل سالگی انقلاب اسلامی و کلید قله‌های فتح‌نشده 🔹شهید حجت‌الاسلام محمدتقی شرعی، در شب شهادتش در کربلای پنج، در مصاحبه با گروه روایت فتح، گفت: ما در این جنگ پیروز خواهیم شد؛ اما انقلاب هنوز قله‌های فتح‌نشده‌ی دیگری دارد ... و تنها بچه‌هایی که سوز اسلام دارند می‌توانند این قله‌ها را نیز فتح نمایند. 🔹و امروز در چهل‌سالگی انقلاب، جبهه‌های گفتمانی چندگانه‌ای پیش روی خود داریم که هریک بر چند قله فتح‌نشده اشارت دارد؛ جهاد اقتصادی، تولید علم، هویت فرهنگی، ... . 🔹بنظرم این خیلی جالب نیست که مدام بر دستاوردهای چهل‌سالگی انقلاب، مانور دهیم؛ (البته خنثی کردن سم‌پاشی‌های ناجوانمردانه سرجای خودش) اما آنچه بچه‌های متولد انقلاب به بعد را باید سر شور و اندیشه بیاورد، دستاوردها نیست، جهاد‌های نوین امروز و محورهای ناگشوده‌ی پیش رو است... 🔹من در صدر همه‌ی این فتح‌نشده‌ها، «مردمی‌شدن» را می‌گذارم‌‌. - مردمی‌شدن اقتصاد و صنعت و تجارت - مردمی‌شدن علم و آموزش - مردمی‌شدن فرهنگ و تربیت - مردمی‌شدن حکمروایی و سیاست - مردمی‌شدن فناوری و نوآوری - مردمی‌شدن حفاظت محیط زیست - مردمی‌شدن گردشگری و نشاط جمعی - مردمی‌شدن پیشرفت شهری و روستایی - مردمی‌شدن روابط و تعاملات بین‌المللی - مردمی‌شدن مساجد و مناسک 🔹چهل‌ساله‌هایی باید آستین بالا بزنند برای فتح این بزرگترین کارِ زمین‌مانده‌ی چهل‌سالگیِ جمهوری اسلامی. 🔹 وقتی مردمی‌شدن به معنای واقعی کلمه محقق شود، آن وقت است که تمام آرمانهای انقلاب اسلامی از عرش به فرش نازل خواهد شد‌. آن‌وقت است که دنیا با ابرقدرتی بنام ایران اسلامی مواجه خواهد بود. آن‌وقت است که فوج‌فوج ملت‌های دنیا یدخلون فی دین‌الله افواجا. 🔹 تمامِ تکرار می‌کنم تمامِ عقب‌ماندگی‌ها و واپس‌زدن‌ها و متوقف‌ماندن‌ها درمسیر پیشرفت کشور و انقلاب، از کنار گذاشتن حرکت‌های جهادی - مردمی‌ رخ داد ! 🔺این شد که تکنوکرات‌ها سردمدار امور شدند 🔺و متحجرها و محافظه‌کارها آتش‌بیار معرکه‌ی آنها 🔺و بچه‌های انقلاب، نشسته در سوز و گداز تحقق آرمانها 🔺و دشمنان در حال چنگ و دندان نشان دادن ها 🔺و خناسهای داخلی در حال خیانت و چپاول... 🔹انقلاب را به ریل مردمی‌شدن ِ جهادی خود بازگردانید تا تمام چهل قله‌ی فتح‌نشده را همه‌جانبه، یک‌باره و عمیقاً فتح کند. ✍روح الله ایزدخواه #۲۲بهمن۹۷ t.me/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang
💠لطفا دعوا را شیعی-وهابی نکنید! 🔻نکاتی در مورد طفل مظلوم سعودی؛ زکریا بدر علی جابر واقعه هولناک است و جنایت بسیار روشن.‌..در این مساله شکی نیست. اما در مورد چگونگی انتشار این خبر در رسانه های ایرانی و همزمان با ایام فاطمیه نکات قابل تاملی وجود دارد: اولا هیچ رسانه عربی(حتی رسانه های نزدیک به جریان مقاومت یعنی المنار و المیادین) این خبر را منتشر نکرده اند. خبر متناسب با صفحه حوادث روزنامه ها است و این جنس جنایات متاسفانه در همه کشورها رخ میدهد!(مانند قتل آتنا اصلانی در ایران) ثانیا منابع سعودی منتشر کننده خبر، مصاحبه خانواده طفل مظلوم، یکی از رسانه های منطقه احسا و قطیف هیچ کدام سخن از انگیزه مذهبی یا عامل مذهبی به میان نیاورده اند. این که این خبر با این بار مذهبی و فرقه ای در ایران اسلامی ما این گونه واکنش دارد خود محل تامل جدی است! ثالثا بر فرض که قاتل یک وهابی تندرو بوده و با انگیزه مذهبی این کار را انجام داده باشد. انتساب این واقعه به سران سعودی توسط برخی جریانهایی که خود را استاد همه چیز میدانند ناشی از جهل عمیق ایشان نسبت به جریانهای حاکم بر سعودی است. برادران عزیز حزب اللهی! سعودی بن سلمانی بشدت با وهابیت سلفی متفاوت است. سعودی با سرعتی بسیار به سمت سکولار شدن میرود و اتفاقا این حوادث سعودی را در مسیر خود مصمم تر میکند. همین هفته پیش بود که در سرزمین حرمین شریفین و در شهر جده برای اولین بار خواننده زن آمریکایی برای ۱۰ هزار نفر کنسرتی مختلط برگزار کرد و تا صبح هم برایشان خواند! بسیاری از داعیان وهابی و غیر وهابی(با گرایشات اخوانی) هم اکنون در زندانهای سعودی به سر می برند. این که این حوادث خوب است یا بد و خوشایند ماست یا خیر، بحث دیگری است، اما این که هنوز سعودی را مملکت وهابی سلفی ضد شیعه بدانیم ناشی از ناآگاهی از تحولات منطقه است. دعوای منطقه دعوای اسلام سیاسی(چه با خوانش شیعی و چه سنی) با سکولاریزه ی به رهبری آمریکا است. خواهشا سطح دعوا را این قدر مبتذل نکنید! و زمانی که دشمن اصلی(صاحب صفین) است، اشعث بن قیس وار کینه های امت را به سمت خوارج نهروانی نبرید! 🔺در انتها خوب است به کلام سید مقاومت به مناسبت ۴۰سالگی انقلاب مراجعه کنیم که فرمودند:« ما يجري في منطقتنا ليست معركة صراع سعودي - إيراني، هذا الصراع توصيفه الدقيق هو حرب أميركية على الجمهورية الإسلامية في إيران منذ 1979 إلى اليوم وستستمر. السعودية أداة في هذه الحرب، بعض دول الخليج أدوات في هذه الحرب" ✍حجت الاسلام سیفایی t.me/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang
💠چرایی حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ _ یک تبیین اجتماعی جمهوری اسلامی از پس چهلمین سال و در واقع سخت ترین سال بازی خطرناک به صحنه آوردن جمعیتی که به صورت مستقیم نشانه مشروعیت اش می باشند، با سر بلندی برآمد تا همچنان تنها نظام سیاسی در جهان باشد که سالی یکبار مشروعیت خود را به صورت علنی و در معرض آزمون می گذارد. این آزمون هولناک و نفس گیر در همان حال که خطر کردنی ترسناک هست، منبع عظیم انرژی برای تداوم انقلاب و عبور از بحران ها نیز محسوب می شود. در تمام این سالها همواره این پرسش وجود داشته است که راز حضور و مشارکت جمعیت تقریبا ثابتی از مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن چیست؟ به خصوص در شرایطی چون سال ۹۷ که به دلیل بحران های اقتصادی و اجتماعی انتظار می رفت میزان مشارکت به نحو چشم گیری نسبت به سال های دیگر کاهش یابد. چگونه می توان حضور و همراهی مردم را در حالی که بخش عمده مقامات مسئول در قوای سه گانه با کاهش اعتماد اجتماعی مواجهه هستند را تبیین کرد؟ اگر بحث های رسانه ای و تکراری ساندیس، اجبار، ترس و سازماندهی را کنار بگذاریم و از بحث های مرتبط با متر و مسافت مسیر راهپیمایی ها نیز عبور کنیم، یکی از مشهورترین تبیین های ارایه شده از چرایی حضور مردم، تبیین الهیاتی است که البته توسط یک جامعه شناس ارایه شده است. دکتر حسین کچوئیان در تبیین این مساله ضمن اشاره به جنبه های راز آلود حضور مردم، راهپیمایی ۲۲ بهمن را همچون راهپیمایی اربعین "دست خدا" در تاریخ می داند که هم شکل گیری و هم تداوم آن به واسطه چنین حضوری رخ می دهد." چه کسی جز دست خدا می تواند ملتی را در صورت جمعی اش به مدت ۲۵ سال(بخوانید۴۰ سال) در صحنه نگاه دارد و با آن تاریخ بسازد؟" به نظر می رسد این تبیین نسبت به تحول واقعی که انقلاب اسلامی در حیات اجتماعی جامعه ایران به خصوص ساختار دولت ایجاد کرده است و همین تحول نقش مکملی و مهمی در حفظ حضور مردم در راهپیمایی های ۲۲ بهمن دارد، بی اعتناست. در توضیح باید گفت که ایمان و اعتقاد به اصل نظام جمهوری اسلامی و حق بودن آن، زیر بنای و انگیزه اصلی حضور مردم و یا آن گونه که کچوئیان گفته است دست خدا در صحنه است، اما صرف ایمان به تنهایی نمی تواند توجیه گر حضور اجتماعی باشد مگر آن که آن نظام حق در حیات اجتماعی و سیاسی جامعه نیز تداوم یافته و ظهور بروز داشته باشد. این گونه نیست که مردم تنها به خاطر اعتقاد به حق بودن جمهوری اسلامی در صحنه حضور دارند و حیات اجتماعی و سیاسی جامعه ایران تفاوتی با رژیم سابق یا سایر نظام های غیر دینی ندارد و یا حتی بدتر از آنهاست. روشن است که علی رغم همه کاستی ها، نقص ها، اختلاس ها و...حیات اجتماعی و سیاسی ایرانیان به نحو بارزی تغییر کرده و جمهوری اسلامی در متن حیات اجتماعی حضور دارد، هست، نفس می کشد، مبارزه می کند، به پیش می رود و البته بسان هر موجود زنده ای در جایی هم شکست می خورد و حتی به عقب بر می گردد. آن بدنه همیشه حاضر علی رغم نقد کردن و حتی ناراضی بودن این حضور را لمس می کنند، تلاش هایش را می بینند، گاهی از خطاهایش می گذرند و زمانی به روش دموکراتیک چرخ حرکتش را می چرخانند. با همه کم کاری ها و فشارهای خارجی هنوز فضای عمومی جامعه نشان جمهوری اسلامی دارد و فضای ذهنی و روانی جامعه بیانگر حضور یک حکومت دینی است. پس این تداوم و ظهور نظامی که باور بر حق بودن آن هست، نقش اساسی و مهمی در انگیزه بخشی برای حضور مردم دارد. مردم برای حفظ یک موجود واقعی مبارزه می کنند و به صحنه می آیند. تحول دولت و ایجاد دولت ملی اما بزرگ ترین دستاورد جمهوری اسلامی و به نوعی زیرساخت اساسی حفظ آن است. منظور از دولت ملی سهمی است که ایرانیان از نهاد دولت و هیات حاکمه سیاسی از رهبری تا بخشداری و شورای شهر دارند و امکانی است که به لحاظ واقعی می توانند در آن سهیم باشند. تا قبل از مشروطه دولت در ایران، حداکثر یک دولت قبیله ای بود. مشروطه تلاش کرد تا دولت قبیله ای را به دولت ملی تبدیل کند اما با مجموع تلاش های صورت گرفته در مشروطه و پهلوی این سهم بیش تر از ۵ درصد نشد. انقلاب اسلامی در برآورد بدبینانه این سهم را به بیش از ۴۰ درصد رساند و در سال های بعد همواره در سطح بالاتر از ۳۰ باقی ماند. اگرچه شورش اشرافیت و تبانی طبقه متوسط در چند مقطع تاریخی موجب محدود شدن این نسبت شده است، با این حال همچنان جمهوری اسلامی در نسبت با تمام تاریخ پیش از خود، ملی ترین دولتی است که در این سرزمین تشکیل شده است. ایرانیان هیچ گاه به اندازه دوره جمهوری اسلامی در دولت سهم نداشته و البته از دولت نفع نبرده اند. به هم خاطر هم از یک سو انگیزه مخالفت ندارند و از سوی دیگر انگیزه حضور دارند. ✍ سینا کلهر t.me/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang
💠عدالتخواهی و بلوای مصداق 🔺پرهیز از ؛‌ یک وقت هست که این موضوع را به عنوان یکی از مسائل عدالتخواهی مطرح می‌کنند، که در جای خود قابل تأمل است. اگر در طرح این مسئله، پیش‌فرض‌هایی مانند «مترادف بودنِ عدالتخواهی مصداقی با شارلاتان‌بازی و آبروبَری و خودنمایی» مطرح شود، باید گفت، چنین معرکه‌گیری‌هایی، با هیچ متر و معیاری به عدالتخواهی نمی‌خورَد. شاید عده‌ای بخواهند عقده‌های فروخفتۂ روانی‌شان را با نقاب عدالتخواهی فرو بنشانند، که نکلیفشان معلوم است! 🔺یک وقت هم هست که برای فرار از درگیری‌ها و منازعاتِ سخت عدالتخواهانه، دست به دامن این تعابیر تخدیری می‌شوند. اینها برای خالی نبودن عریضه، تلاش برای نشر ارزش و اهمیت عدالت [و نه حتی عدالتخواهی] را پیش می‌نهند! مثلاً می‌گویند بیایید به جای توپیدن بر درخواست پاداش میلیاردی از سوی مدیرکل اوقاف، در مذمت ولخرجی حرف بزنیم و... 🔺حالا دیگر معلوم شده که بلوای مقدس‌مآبانه‌ای که ذیل عنوان «پرهیز از عدالتخواهی مصداقی» راه انداخته‌اند، قطعاً پروژه‌ای ضدعدالت است. وگرنه چطور می‌توان عدالتخواهی کرد و تبلور و تجسم و تجسدِ فساد و بی‌عدالتی را نشان نداد؟ مگر ما در معارف عدالتخواهی، کم داریم یا معارفمان نارسا و ناکافی‌ست که مثلاً به تکرارِ کلیشه‌ای «عدالت از دیدگاه قرآن» یا نظیر آن مشغول شویم؟ 🔺دامن زدن به عدالتخواهی غیرمصداقی، عدالتخواهی را دکانی از دکان‌های اهل تتبع و کنفرانس و همایش می‌کند. همچنان که جا زدنِ ماجراجویی‌های کودکانۂ بی‌پایه و کور به نام عدالتخواهی مصداقی، دکانی از دکان‌های شارلاتان‌هاست. 🔺و از همه مهمتر اینکه، دامن زدن به دوگانۂ «عدالتخواهی مصداقی یا غیرمصداقی» دکانی از دکان‌های جریان تزویر است؛ چون می‌بینند پس از یک دورۂ فترت، عدالتخواهی دوباره رونق گرفته و نسل جدید عدالتخواهانِ انقلابی سربرآورده‌اند، از ابتدا برآنند تا عدالتخواهان را به نزاع بی‌حاصل و بی‌معنا مشغول کنند. تکلیف عدالت و قسط، قرن‌هاست که روشن است؛ در انقلاب اسلامی هم روشن‌تر از همیشه. 🔺به‌جای منازعات مصنوعی، اصل قضیه را که کوشش حداکثری برای تحقق عدالت و مبارزه با بی‌عدالتی‌ست، دریابیم. ✍روح الله رشیدی http://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang
💠ایجاد و تکثیر فضاهای مذهبی به شرط مردمی بودن ها برای فرزندانشان دنبال مدرسه ای هستند که جو داشته باشد و فرزندشان در یک محیط تربیت شود، مذهبی ها پارک یا ورزشگاه، کافه و ... نمیروند یا اگر بروند دنبال مکانی هستند که جو آن نامناسب نباشد. مذهبی ها سینما نمیروند اگر هم بروند فقط برای فیلم ها ارزشی میروند. مذهبی ها از لحاظ شغلی هم حتی به بسیاری از نهادها و ادارات علاقه ندارند و دنبال عضویت در نهادهای ارزشی هستند و عملا نهادها از حضور عناصر مذهبی اثر گذار خالی میشود... استدلال اصلی شان هم این است که محیط سالم نیست و برای حفظ خود مجبوریم محدود به جامعه خودمان باشیم. از اینرو برخی از مذهبی ها به سمت رفته اند و چند سالی است که این فضاها در حال است. البته در گذشته نیز چنین ای را سراغ داریم، ولی این امر به جهت مذهبی بودن حکومت و به نهادهای رسمی آموزشی مثل مدارس و دانشگاه ها بوده است اما امروزه فهرست این فضاها به کافه ها، پارک و سایر فضاهای اجتماعی و مردمی هم کشیده شده است! به نظر می رسد بخشی از این دغدغه ها و تکثیر چنین فضاهایی معلول ها و است، از اینرو همراه با از جامعه بوده و اغلب به و محدود شدن جمع مذهبی و شکاف مذهبی ها از غیر مذهبی ها و نهایتا به دین از عرصه های اجتماعی و شدن بخشی از جامعه منتج خواهد شد. و آن تصور و پیش فرض نادرست اینکه مردم غیر مذهبی اند و باید برای مصون ماندن خود به سمت حداقل کردن ارتباطات و ایجاد فضاهای اختصاصی برای خود بود! غافل از اینکه در جامعه ما، دین باورند و اسلام را می خواهند، این امر با حضور در بین مردم و با نگاهی به نطرسنجی ها و پیمایش های معتبر مشخص است و مناسک مذهبی ایام محرم و فاطمیه و شبهای قدر، پیاده روی اربعین، راهیان نور و حتی مناسبت های انقلاب مثل راهپیمایی ها و انتخابات و... هم موید همین مطلب است و بلاشک اگر در جامعه عملیاتی شود، عده و عده جریان مذهبی بیشتر هم خواهد شد، که بخشی از این با و انقلابی مسولان مربوط است و بخش دیگری هم به موجه و ها. در ضمن نکته اساسی دیگری که باید بدان توجه داشت این است که نمی شود با عدم ارتباط و از جامعه داشت، چرا که اساسا اسلام هویت و دارد و همه ساحت‌‌های و و ، و را می‌پوشاند. از اینرو بسیاری از اعمال و ملکات اخلاقی تنها در عرصه و با جامعه و است که فرصت می‌یابند و کما این که اسلام بی‌توجهی به امور اجتماعی را نفی کرده و کسی که به امور مردم و دیگر مسلمانان ندارد را مسلمان نمی داند... لذا هر گونه سالم ماندن و خودسازی از مسیر ارتباط با دیگران و مواجهه با جامعه است و آن‌که درصدد اصلاح اجتماعی نیست، بخشی از وظایف دینی اش را کرده است. از اینرو نسخه اسلام و تکلیف یک فرد مذهبی با حضور در جامعه و ارتباط با دیگران است، به قول سیدنا الشهید آوینی باید خانه ها را در دامنه بنا کرد، چرا که مطلوب طبع کسانی است که به می اندیشند و دنبال و آسان و بی زحمت اند! البته از آنجا که ما در مسیریم و حکومت به تمامی دینی و در بخش هایی درستی از دین و خواست مردم نبوده یا تلقی هم بوده، مدیریت بخشی از فضاها مطلوب که غالبا مذهبی اند نیست، از اینرو لازم است جریانهای مذهبی درصدد ایجاد فرهنگی غیر دولتی مثل مدرسه و های کار فرهنگی مردمی مثل راهیان نور و جشنواره عمار و... باشند و آن را تکثیر کنند تا فراگیر شود، البته همه این ها که تاکید بر هویت خودی دارد منوط به و تداوم ارتباط موثر با جامعه است و گرنه همان هایی که ذکر شد نتیجه اش خواهد بود. ✍محسن محمدی http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
کلبه اندیشه و فرهنگ
💠ایجاد و تکثیر فضاهای مذهبی به شرط مردمی بودن #مذهبی ها برای فرزندانشان دنبال مدرسه ای هستند که جو
💠از خیابان ایران تا شهرک شهید محلاتی 🔹پرسید نظرت درباره "شهرک شهید محلاتی" چیست؟ گفتم من "خیابان ایران" را می پسندم. گفتم مهمترین ویژگی خیابان ایران این است که در دل یک "فرآیند طبیعی" شکل گرفت و جهانی شد. امام به محض ورود به ایران در مدرسه علوی و رفاه سکونت کرد. و هنوز عکس های آنروزها در کوچه پس کوچه های این محله در آرشیو رسانه هاخارجی باقیست. بام مدرسه رفاه هنوز به محل اعدام نصیری و هویدا معروف است. دیدار با همافران اینجا بود. اینجا محله شهید رجایی و آیت الله خامنه ای و اهل معرفتی چون آیت الله حق شناس و اهل علمی چون دکتر قریب و دکتر سنگ است. مذهبی شدن خیابان ایران در دل محلات غیر مذهبی، محصول یک فرآیند طبیعی بود. خیابان ایران زمانی محل تجمع جامعه متدین تهران شد که پیش از آن با نام عین الدوله، تفرجگاه بچه پولدارهای تهران محسوب میشد. یعنی محله مذهبی تهران در دل زندگی روزمره مردم تشکیل شد. نهادهای برآمده از این محله نیز طبیعی و خودساخته بود. از خیریه ها و حسینیه ها تا کبابی حاج عبدالله که نمادی از پرهیز از کافی شاپ های مدرن و مال و پاساژ های پر زرق و برق محسوب میشد. 🔹پرسید یعنی شهرک محلاتی خوب نیست؟ گفتم من از شهرک شهید محلاتی یک "نماد" می فهمم. نمادی از تشکل های مردم مذهبی و انقلابی؛ مثل رستوران چادری ها و سینمای انقلابی ها و مدرسه حزب اللهی ها و غیره. 🔹هنوز دنبال یک پاسخ صریح بود. تشکل گعده ای و کالبدی انقلابیون خوب است یا بد؟ هم خوب است و هم هم بد. بستگی دارد از چه منظری ببینیم. اگر "شهرک شهید محلاتی" و "سینمای عمار" و "رستوران طلائیه" برای "فرار" از مردم و «تاسیس جمهوری اسلامی در جمهوری اسلامی» باشد، حتما سزاوار نیست و بهترین تعبیر برای آن "سکولاریزم حزب اللهی" است. همه نهادها و اماکن و کالبد شهر متعلق به "جبهه حق" است و جبهه حق یک "متن مردمی" دارد که طیف های رنگین کمانی مردم را در بر می گیرد. انقلاب همه زیبایی اش به مردمی بودن آن است. پس باید در دل این متن ماند و تلاش کرد و جامعه را ارتقا داد. و اما خوب و لازمست اگر با چشم باز انتخاب شود. تشکل یافتن جریان انقلاب چه به جهت کالبدی و چه جهات دیگر یک "ضرورت" است. ساخت یک "حلقه سخت" برای "اقدام اجتماعی" است. متشکل شدن به این معنا مراقبت از خود است؛ اما نه از سر "خودخواهی" که از سر "خودسازی". نه برای فرار که آمادگیست برای قرار. متشکل شدن به این معنا، حلقه سختی است برای نصرت جامعه نه تنفر و طبقاتی شدن. 🔹بااین خودآگاهی، مرز هست؛ اما محسوس نیست.... ✍محسن مهدیان http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠نئولیبرالیسم و حلقه کیان علت اصلی مشکلات اقتصادی اجتماعی ما، تفکر آرمانگرای انقلابی نیست بلکه مدیران ناکارآمد نئولیبرال است. ✍دکتر شهریار زرشناس http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠شیخ فضل الله نوری اولین غرب شناس تاریخ ما بود 🔻به مناسبت سالروز شهادت شیخ فضل الله نوری ➖شهید آیت‌الله نوری یک نابغه و پدیده ای بی نظیر است. در دوره ای که هنوز مظاهر ظهور نکرده و ماهیت ادعاهای آنها دقیقا آشکار نشده و برخی روحانیون برجسته -اگر دربرابر ظواهر زیبای همراه نمی‌شوند- اما دچار انفعال می‌شوند، عمق این جریان را می بیند، این مسئله نشانه عظمت علمی و فکری ایشان است. ➖امروز یا حتی از پنجاه سال پیش که تجربه حکومت مدرن رضاشاه و محمدرضا شاه را داریم فهم ساده است، هنر آن است که در سال ۱۳۲۵ قمری بفهمید یا که منورالفکران می گویند چیست؟ لوایحی که شیخ فضل الله در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم(ع) نوشته نشان از شناخت عمیق از اندیشه غرب دارد. ایشان واقعاً اولین غرب شناس تاریخ ما و مظهر روحانیت بیدار، آگاه، هوشیار، هوشمند، مقاوم و مجاهد است. پرسش‌هایی که ایشان از ماهیت مطرح می‌کند نسبت به زمان خود شاهکار است. چنین درکی بی‌نظیر است و کمتر کسی این درک را دارد. ➖بسیاری از علما و دغدغه مندان عصر ، هنوز خطر وجوه فرهنگی مدرنیته و مشروطه مورد نظر منورالفکران را درک نکرده بودند و نگاه‌شان بیشتر سیاسی بود. هرچند اولین مواجهه‌های ما با آنها سیاسی و اخلاقی بوده و مثلاً در برابر مظاهر اخلاقی نگران می‌شدیم و یا به مواجهه‌های سیاسی می‌پرداختیم، اما مواجهه‌ فرهنگی عمیق با این جریان به وسیله آیت‌الله شهید شیخ فضل‌الله نوری آغاز می‌شود. به همین دلیل شیخ فضل‌الله نوری آغازگر نقادانه در ایران است که متاسفانه ناشناخته مانده است. ➖کسی مانند در آن دوره نیست که ماهیت را به خوبی شناخته و باطن مقولاتی چون آزادی و مساوات را درک کرده باشد و تا این درجه ایستادگی کند. ما حرکت‌های اسلام‌گرایانه همچون و دیگران را داریم که به نوعی با آرای مدرنیستی به‌نوعی درآمیخته‌اند. آنجا که یک تقابل خالصانه وجود دارد، تقابل است. ➖آنچه که شیخ صد سال پیش، در آن فضای محدود و غبارآلود، بدون داشتن وسایل ارتباط جمعی در میان سطور رسائل خود درباره غرب فریاد زده است، امروز بعضی از غرب‌شناسان ما با پیدا شدن این همه اسناد و اطلاعات و اخبار، تازه زمزمه اش می‌کنند. ➖مشروطه خواهان و منورالفکران هم به این دلیل با شیخ در افتادند چون فهمیدند او متوجه عمق و نتیجه اندیشه مدرن شده و خطری جدی برای آنهاست. آنها در مقابل خود متفکری را دیدند که روحانی و بزرگ‌ترین مجتهد شهر تهران است، وجاهت روحانی دارد و باسواد و باشعور است و این چیزها را می‌فهمد و شجاعانه در مقابل‌شان ایستاده است. ➖ایشان پیش از همه فهمید باطن مشروطه‌ی ها چیست و به همین دلیل آنقدر از ایشان کینه دارند که شیخ را اعدام می‌کنند. مشروطه‌طلبانی که مدعی هستند با مستبدین مخالفند، با عین‌الدوله که حتی علیه مشروطه‌خواهان خونریزی کرده بود کنار آمدند اما آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری را اعدام کردند! ✍دکتر شهریار زرشناس http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی مي‌دانم كه به علامت استيلای غربزدگی پس از دويست سال كشمكش بر بام سرای اين مملكت افراشته شد. (جلال آل احمد ) http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠 امام جواد(ع) بانی بحث آزاد در جامعه اسلامی 🔹[امام جواد]، اولين كسى بود كه به طور علنى بحث را بنيان‌گذارى كرد. در محضر مأمون عباسى، با علما و داعيه‌داران، درباره‌ دقيقترين مسائل حرف زد و استدلال كرد و خود را و حقانيت سخن خود را ثابت كرد. 🔹بحث آزاد، ميراث اسلامى ماست، بحث آزاد در زمان ائمه‌ى هدى رائج بوده است و در زمان امام جواد به وسيله‌ى آن امام بزرگوار با آن شكل نظيف انجام گرفته است. 🔹ما امروز اگر به بحثهاى آزاد پاسخ مى‌دهيم به هيچ وجه به خاطر جوسازيهايى كه از سوى بعضى از عناصر مخالف انجام مى‌گيرد نيست، اين ماست. ✍رهبر انقلاب، ۶۰/۲/۲۵‌ http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠باقر العلوم 🎥 تشریح چگونگی امام باقر علیه‌السلام توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠 عید قربان؛ عیدِ نفیِ آقازادگی ▫️عید قربان، بر خلاف آنچه بعضی پنداشته‌اند، اتفاقاً یکی از سیاسی‌ترین اعیاد اسلام است و یکی از مهم‌ترین شاخص‌های جامعه دینی را به رخ می‌کشد. شاخصه‌ای که اتفاقاً در جامعه امروز ایران هم محل بحث است. ▫️ابراهیم پس از آن که از فرزندش می‌گذرد و عملاً ثابت می‌کند دستور خدا را بر رابطه پدر_فرزندی ترجیح می‌دهد، به مقام امامت می‌رسد، «وَ إِذِ ابْتَلی إِبراهیمَ ربّه بِکلماتٍ فأتمهنّ قالَ إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً » جالب اینجاست که ابراهیم می‌پرسد حالا که به این مقام رسیدم این اعتبار و جایگاه از طریق ژن به خانواده و بازماندگانم هم می‌رسد؟ «قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي »؟ و پاسخ می‌رسد که «قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ» یعنی: خیر، با آقازادگی نمی‌شود ادعای سروری کرد و اگر فرزند ابراهیم هم باشی و از موازین عدالت فاصله بگیری، حق نداری از اعتبار خانوادگی خرج کنی و در جایگاه تمشیت امور جامعه قرار بگیری. عید قربان، عید نفی آقازادگی و تاکید بر مناسبات عادلانه در سازماندهی جامعه دینی است. ▫️با این تفصیل، اتفاقاً نسبت عید غدیر و قربان هم آشکار می‌شود و نام گذاری «دهه ولایت» معنا و ‌منطق روشن‌تری پیدا می‌کند. حکومت و جایگاه سرپرستی و رهبری جامعه، مبتنی بر عهدی ملکوتی است و به علی علیه السلام که عادل‌ترین شخصیت امت است، «اختصاص» دارد که او هم ابراهیم دیگری است چرا که ده فرزندش یکی پس از دیگری به قربانگاه می‌روند و عملاً اثبات می‌کنند که در انجام رسالت الهی از مسموم و‌مقتول شدن ابایی ندارند. ▫️فرزندان رسول خدا از حضرت زهرا سلام الله علیها تا امام حسن عسکری علیه السلام به شهادت رسیدند تا خدا به فرشتگانش فخر کند که ببینید عهد مرا چه ظلم ستیزان فداکاری به دوش گرفتند. عید قربان عید امامت است و عید غدیر عید قربانی شدن و فداکاری برای اهداف مکتب. ✍وحید جلیلی http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠آيا این نیست؟ 🔹در زمانه‌ای که اصولگراها با عوض کردن نام و نشان خود خیال می‌کنند رای مردم را به دست خواهند آورد، امروز مردم شهر برای جلوگیری از بازداشت شهردار سوپر حزب اللهی شهرشان دو ميليارد و صد ميليارد تومان وثیقه گذاشتند! 🔹اتهام شهردار چه بود که مردم را وارد معرکه کرده است؟ برداشت غیر قانونی ماسه از معدن! شهرداری ماسه ها را کجا مصرف کرده؟ ساخت سد خاکی برای جلوگیری از ورود سیل به شهر...! 🔹این تنها یکی از پرونده‌هایی است که در این مدت توسط دادستان سابق و معزول امیدیه و دیگر متخلفان برای رئيس شورای شهر و شهردار انقلابی امیدیه تشکیل شده است. 🔹در امیدیه چه خبر است؟ بچه‌های مسجدى توانسته‌اند اعتماد مردم را جلب و در انتخاب شورای شهر رای بیاورند که خود داستان بسیار جالبی دارد. تنها یکی از کارهای دوره مسئوليت‌شان پس گرفتن خودروهایی است که در دوره های قبل، از بودجه شهرداری برای مسئولان مختلف شهر خريدارى شده بود. 🔹تیم مسجدی شورا و شهرداری زمین‌خواری‌های دوران قبل را بررسی و برای همه متخلفان پرونده تشکیل دادند و جلوی مسئولان متخلف از جمله دادستان شهر ايستادند. حالا دادستانی که برکنار شده، با نفوذی که هنوز در دادگستری شهر و استان دارد در حال انتقام‌گیری است. 🔹اما مردم ورق را عوض کردند. پشتیبان بچه‌های انقلابی که بر سر اجرای عدالت کوتاه نیامدند، شده‌اند. 🔹مردم امیدیه همان مردمى هستند که اصولگرایان با هزار ادا و اطوار و تغییر اسم و شکل سعی در جذب آنها دارند؛ اما هر بار بدتر از دفعه قبل شکست می‌خورند. بیایید از بچه های مسجدی امیدیه الگو بگیرید تا متوجه شوید چگونه می‌توان مردم را بدون عدول از آرمان‌های انقلاب همراه و البته پشتيبان خود کرد. ✍سیدمحمدحسین حسینی t.me/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠در بابِ بلبل‌زبانی‌های پساریاست! 🔹روزهای گذشته، در چند شبکۀ تلویزیونی، کنایه‌ها و نقدهای صریح و عریانی نسبت به عملکرد و رویکرد رئیس سابق قوۀ قضائیه شنیدیم. هرچه جلوتر می‌رویم، تندی و تیزی و تلخی این نقدها بیشتر می‌شود. می‌توانیم این اتفاق را هم برچسب بزنیم و رد شویم، اما قضیه به این سادگی‌ها نیست. 🔹صاحب‌منصبان را باید بتوان زمانی که صاحب قدرت و نفوذ هستند و هر جمله‌شان همچون شمشیر می‌بُرد و هر اشاره‌شان حکمِ قانون دارد، نقد کرد. اگر چنین امکانی نباشد و صاحب‌منصبان صرفاً به‌خاطر منصبشان، از هر نقد و نظر و نظارتی معاف باشند و هر حرف و حدیث ساده‌ای در قبال عملکردشان را تشویش اذهان عمومی و ایجاد اختلال در امنیت ملی و... تلقی کنند، روح خیرخواهی در جامعه می‌میرد و صاحب‌منصبان هرچه بیشتر در مسیر خطا و انحراف قرار می‌گیرند. 🔹باید از این چرخش‌های زمانه عبرت گرفت. نباید هرکسی را که با یک برگ کاغذ، مسئولیتی در کناروگوشۀ نظام می‌گیرد، مقدس کرد و از او بت ساخت؛ تا بدانجا که نشود به روشن‌ترین خطاهایش هم خرده گرفت! 🔹چنین رویه‌هایی، به‌وضوح به بدعت‌های ویرانگری انجامیده و اصلاح امور را تعطیل کرده است. مقدس‌انگاری صاحبان مناصب، از همان رئوس قوا به لایه‌های پایین‌تر هم رسیده است. مضحک است که بخشدار فلان بخش هم به تأسی از بالادستی‌ها، هر خرده‌گیری معمولی و پیش‌پا افتاده‌ای را با ضربۀ مهلک فضایی و امنیتی پاسخ بدهد. 🔹آقایان را باید امروز که بر مصدر امورند و صاحب اقتدار، نقد کرد و تلخیِ مواجهه با انتقاد را برایشان چشاند؛ وگرنه فردا که از تخت افتادند، هر نورسیده‌ای هم می‌تواند متعرضشان شود! 🔹اینگونه که امروز، رسانه‌های ما -بویژه برخی شبکه های رسانۀ ملی- خود را آزاده می‌نمایند و اجازه تعریض و تعرض به چنان چهره‌ای را با چنان شدتی می‌دهند، آیا می‌گذارند با همین صراحت، مثلاً رئس‌جمهور و رئیس مجلس و حتی رئیس فعلی قوۀ قضائیه هم نقد شود؟ اگر به چنین درجه از آزادگی رسیده باشیم، یعنی بر طریق سعادتیم وگرنه بلبل‌زبانی‌های پساریاست را نمی‌توان چیزی جز هیاهوهای سیاست‌زده دانست. ✍روح الله رشیدی t.me/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠نمی‌توانیم از سوسیال دمکراسی عقب‌تر برویم در مباحث اقتصادی طیفی از نظرات داریم که یک سرش «لیبرالیسم افراطی» و طرف دیگرش «سوسیالیسم اشتراکی» است. این دو هیچ‌کدام در عمل محقق نشده‌اند و در جهان هیچ سیستمی ادعای خلوص ندارد. نظام‌های اقتصادی همه‌شان جایی در میانه طیف قرار می‌گیرند، منتها برخی به جانب راست (آزادی و سرمایه‌داری) تمایل دارند و برخی به طرف چپ (عدالت و تأمین اجتماعی). پرسش معمول این است که آیا می‌توان این مفاهیم را کنار گذاشت؟ این‌ اصطلاحات غالبا مدرن هستند یعنی بعد از انقلاب صنعتی که کار و روابط اقتصادی تغییر ماهیت داد استفاده می‌شوند. هر نظامی که اقتصادش از مرحله ماقبل مدرن گذشته باشد ناچار است برای اداره خودش الگویی را انتخاب کند که به یکی از این دو سر نزدیک است. مثلا اگر تصمیم بگیرد که به حقوق کارگران، فقرا و توده مردم بیشتر اهمیت بدهد «چپ‌گرا» است و اگر به طرف آزادی سرمایه‌، ثروت‌اندوزی و تبعیض بیشتر برود «راست‌گرا» خواهد بود. پس تکلیف اسلام چه می‌شود؟ آیا اسلام نسخه مستقل اقتصادی ندارد؟! پاسخ این است که نزول اسلام پیش از شکل گرفتن این مفاهیم بوده و بستگی دارد چه تفسیری از دین ارائه بدهیم. متفکرین اسلامی بیشتر عدالت، رسیدگی به مستضعفین و پرهیز از تکاثر و اسراف را از اهداف اقتصادی اسلام می‌دانند. این اصول وقتی وارد دورۀ مدرن می‌شوند خود به خود در سمت الگوهای اجتماع‌گرا (سوسیالیستی) قرار می‌گیرند، نه الگوهای فردگرا (لیبرالیستی). سوسیالیسم انواع متعددی دارد و متناسب با هر کشور و اقتصادی می‌تواند شکل متفاوتی پیدا کند. با این حال راست‌گرایان (که عدالتخواهی بزرگ‌ترین خطر برای منافع‌شان است) هر نوع چپ‌گرایی را مساوی با کمونیسم و بی‌دینی می‌دانند! در دهه ابتدایی انقلاب چنین تهمت‌هایی حتی به امام خمینی (ره) هم زده می‌شد اما ایشان ابایی از این سخنان نداشت و متعهد به تأمین اجتماعی مردم بود. در واقع هیچ عدالتخواهی نیست که با این تهمت‌ها آزار ندیده باشد. اگر چپ‌گرایی در اقتصاد تبدیل به ننگ و ابزار ترور شود اثری از عدالت باقی نخواهد ماند. پیامبران هم به خاطر حمایت از فقرا سرزنش می‌شدند پس سیاست دینی وقتی وارد اقتصاد می‌شود اساسا نمی‌تواند به منافع صاحبان ثروت اولویت بدهد. از تهمت التقاط هم نباید ترسید چه اینکه اگر «التقاط با چپ» بد باشد «التقاط با راست» بدتر است و اصولا راه گریزی وجود ندارد. آنکه چپ‌گرایی را نفی می‌کند در حال تجویز راست‌گرایی و ریختن آب به آسیاب قارون‌ها است. اقتصاد اسلامی خواه ناخواه به الگویی نزدیک می‌شود که با عنوان «سوسیال دمکراسی» مورد توجه بسیاری از متخصصان اقتصادی قرار دارد. این الگو را در کشورهای اسکاندیناوی، سیاست‌های کلان حزب کارگر انگلیس و سایر چپ‌های اروپا می‌توان سراغ گرفت و آن را با مقتضیات جامعه و اقتصاد ایران متناسب کرد. عقب‌تر رفتن از مرز سوسیال دمکراسی به معنی تجویز راست‌گرایی و حراج کردن منافع مردم به سود طبقات برخوردار و صاحبان قدرت است. الگو گرفتن از تجربه‌های اقتصادی به معنی پذیرفتن فرهنگ دیگران نیست. همانطور که قانون اساسی به سوسیالیسم و تمرکز دولتی متمایل بود و با تفسیر اصل ۴۴ به سمت سوسیال دمکراسی رفت اما هیچ‌کدام خللی به ارزش‌های سیاسی و فرهنگی وارد نکرد. منتها اگر در عمل قانون اساسی نقض شود و سیاست‌های نئولیبرالیستی غلبه پیدا کنند دیگر نمی‌توان نظام را متعهد به عدالت و منافع اجتماع دانست. محو چپ‌گرایی از اقتصاد به معنی پشت کردن به انقلاب است. امروز هیچ نظام راست‌گرایی پیدا نمی‌شود که تحت فشار سوسیالیسم وادار به پذیرفتن حداقل حقوق، حداکثر ساعات کار و خدماتی مثل آموزش و بهداشت و بیمه و بازنشستگی نشده باشد. مفهوم «دولت رفاه» را خود راست‌گراها برای تأمین اجتماعی مردم ابداع کردند تا جلوی پیشروی تفکر چپ‌ را بگیرند. با این حال چپ حریف سرمایه‌داری نشد و اکنون فساد و غارتش مردم جهان و محیط زیست را تهدید می‌کند. ایران هم از این تهدید خطرناک مستثنی نیست. کافی است نگاهی به ثروت‌های ناشی از واردات و دلالی، بانک‌های خصوصی، ظهور سرمایه‌داران رانتی، تبعیض‌های وحشت‌بار درآمدی (مدیران، پزشکان، ورزشکاران، بازیگران) و توجه اندکی به شیوع فقر و فلاکت داشته باشیم تا بدانیم واگذاشتن عدالتخواهی و نفی چپ‌گرایی در اقتصاد چه سرانجامی دارد. ✍مجید دارابی t.me/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠عصر جدید؛ مواجهه با خطر فراسوی ستایش و نفرین پس از پخش فینال ، موجی از اظهارات حاکی از ذوق‌زدگی و شیفتگی به ویژه درمیان بخشی از بدنه‌ی فعالان و مدیران اصولگرا پدید آمد. گویی فتح‌الفتوحی رخ داده و طبعا آسان‌ترین کار آن است که هرکس به نوبه خود از آن تقدیر کند و بدین ترتیب در صحنه عصر جدید سهمی یابد. در این میان کسانیکه نگارنده را می‌شناسند، منتظر خواندن نقدی پر آب و تاب بر عصر جدید و مناسبات پیرامون آن‌اند. اینکه نماد سرمایه‌داری مصرفی و بی‌نسبت با هویت دینی و ملی و همسو با سیاست نئولیبرال و افیون توده‌ها و مروج پوچ‌گرایی و ... است. اما من این گفتار را بسیار ساده و خام می‌یابم. به همان سادگی و پیش‌پا افتادگیِ شیفتگی‌های خام. موج نفرین عصر جدید از نظر من به همان اندازه حاوی امری رقت‌انگیز و میان‌مایه است که موج شیفتگی. بسیاری از منتقدان چیزهایی از حقیر شنیده و می‌دانند منتقد مصرف‌گرایی و رسانه‌زدگی هستم. اما این شیوه نقد در مواردی نه تنها راهگشا نیست، بلکه گاه خود، مصرفِ کلیشه‌ای ادبیات چپ آنهم به نحو ناقص و سطحی است. گذشته از اینکه برخی از ما در اینستاگرام و توییتر غوطه‌وریم، حال آنکه این بسترهای رسانه‌ای، بسی بیش از عصر جدید در کار بسط سرمایه‌داری متاخر اند. مگر منطق اینستاگرام و توییتر و ... چیزی جز خودنمایی و رقابت بر سر آن است؟ آنهم به فردگرایانه ترین وجه. آیا ما به دنبال مقصری نمی‌گردیم تا تمام بحران میان‌مایگی و ابتذالمان را به گردنش افکنیم و خود آبرومندانه تبرئه شویم؟ بماند که اخیرا بازار "نقد سوژه نیولیبرال" رونق بسیاری یافته است! نقدی اصیل که می‌تواند در ورطه تکرار تضعیف شود. پرسش این است: کدام یک از مظاهر رسانه‌ای و فرهنگی زندگی ما، به نحو خالص به تمدن اسلامی ایرانی تعلق دارد تا ما عصر جدید را به خاطر تعلق به فرهنگ مادی غرب! یا مناسبت با مصرف‌گرایی و سلبریتیسم و تقلید از برنامه‌های فرنگی یا بسط پوچ‌گرایی مذمت کنیم؟ مگر عصر جدید چیزی جز شکل قدرتمند و روزآمد وضع ما را به نمایش گذاشت؟ عصر جدید، وضع ما و روح زمان ما را افشاء می‌کند و بودن ما در این وضع را به آزمون می‌کشد. من برآنم که ظهور قدرتمند ماهیتِ وضعی که در آن قرار داریم، پیش‌شرط فهم خودآگاهانه و نقادانه آن است و می‌تواند افق آینده را بگشاید. آنها که در فهم ادبیات چپ یا نقد مدرنیته عمق و تانّی دارند می‌دانند که نه مارکس مخالف بسط مظاهر سرمایه‌داری بود و نه هایدگر مخالف تحقق امکانات تکنیک. هر دو متفکر بر آن بودند که راه رهایی، از متن سرمایه‌داری یا تکنیک می‌گذرد و به تعبیر هولدرلین: "آنجا که خطر هست، نیروی نجات می‌بالد." عصر جدید از حیث فرم حرفه‌ای و از جهت ایده و اجرا موفق بود. ضمنا به طرزی هوشمندانه‌ و با مراقبت، "ایرانیزه" شده بود. این بدان معنا نیست که نباید و نتوان آن را نقد کرد. دقیقا از همین حیث عصر جدید شایسته نقد است. اما نفرین یا ستایش راهی نمی‌گشاید. عصر جدید قطعا از مصلای تهران، خصوصی‌سازی بی‌قاعده، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شبکه افق، برجام، حضور ما در اینستا و توییتر، توسعه حرم رضوی، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران‌مال، اسنپ، علوم انسانی اسلامی، مسکن مهر، ایران‌خودرو، تهران، قم، پردیس، پردیسان، منطقه۲۲ و جشنواره فیلم فجر، مبتذل‌تر یا سرمایه‌دارانه‌تر نیست. چون حرفه‌ای تر و موفق تر است. راهی اگر به رهایی باشد، از درون این عصر و خطری می‌گذرد که در متن آن نهفته است. خطری هراسناک و در عین حال درخشان و البته فریب‌کار. بهتر آن است که به آغوش خطر برویم تا اینکه در حاشیه آن روزگار بگذرانیم و از خرده‌پاش های آن ارتزاق کنیم. مشروط به اینکه خطر را چونان خطر بشناسیم و آن را به پیرایه‌های فریبنده زینت نبخشیم و ماهیتش را با تعابیر دینی و انقلابی نپوشانیم. ✍سید حسین شهرستانی t.me/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠مباهله یعنی حقانیت اسلام ناب و پیروزی هر کس که در مسیر نصرت الهی یا اسلام ناب باشد! حق متکثر نیست. طبعا دین حق هم متکثر نیست. پس نصرت حق لازمه اش تبعیت از دین حق است نه اینکه نومن ببعض و نکفر ببعض شویم! نه اینکه بخواهیم مسلمان لیبرال و یا مسلمان سوسیال باشیم! این دین حق در هر زمانی یک حجت دارد و آن هم حجت نائبی دارد! تبعیت از آن حجت و نائبش شرط پیروزی در مباهله مقابل کفار است! مباهله پیامبر با کفار آن زمان، به ما نشان داد که حق همان راهی (صراط مستقیمی) است که در آن پنج نفس مقدس (پیامبر، علی و زهرا و حسین صلوات الله علیهم اجمعین) قرار دارند! البته شرط موفقیت در مباهله با کفار و مشمول نصرت الهی شدن، حرکت به سمت میدان مبارزه بدون هیچ ترس و واهمه ای است! در واقع آن مباهله اولین و آخرین مباهله نبود و نخواهد بود. بلکه هر روز، ما باید آماده باشیم برای نبرد با کفار، چه اینکه که قرآن فرمود: جاهد الکفار و المنافقین و اغلظ علیهم (توب/ 73)* بی تردید این جهاد، هم جهاد یا نظامی است و هم جهاد یا نرم است! پس ما هم می توانیم مباهله کنیم به شرط اینکه مومنانه و باورمندانه قوه و خود را به کار اندازیم! و پشت سر ولی الله یا همان حجت الهی حرکت کنیم! زیرا قرآن فرمود: « إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلآئِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرَّعْبَ فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ » (الأنفال، 12) پس در نزاع فکری، فرهنگی و جنگ میدانی نیز حضور دارند و مأمور به انجام وظایف خود هستند. چنان که متقابلاً نیز حضور دارند و سعی در القا و وسوسه به وابستگان خود می‌کنند. اما بر اساس این آیه و آیات دیگر خداوند با مومنینی است که در صحنه جهاد و میدان مبارزه (چه سخت و چه نرم) حاضر شده اند و خالصانه مطیع او و حجت او هستند. وقتی اینگونه به سمت میدان برویم خداوند نیز در قلوب کافرین رعب می اندازد! پس نگویید و بلکه مومنانه و خالصانه و مجاهدانه وارد شویم و بگوییم: و ها در راه است! یا به تعبیر رهبری عزیز: ها در راه است! پی نوشتها: * یعنی: با کفار و منافین جهاد کن و بر آنها سخت بگیر ** یعنی: آن هنگام را كه خداوند وحى كرد به ملائكه كه من با شمايم پس استوار بداريد كسانى را كه ايمان آوردند. بزودى در دل‌هاى آنان كه كافر شدند ترس و وحشت مى‏افكنم، پس شما بالاى گردن‌ها را بزنيد، و از ايشان هر سرانگشت را قطع كنيد. ✍محمدعلی رنجبر https://t.me/joinchat/AAAAAEH2IlOdVueJNwWsQA http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠مبارزه راحت طلبانه 🔹 امام فرمود مبارزه با راحت طلبی جمع نمی شود." مبارزه راحت طلبانه" یعنی مبارزه منهای پیگیری، منهای استقامت ، منهای صبر، منهای تلاشِ منظم و مستمر! اینها را که از مبارزه بگیری ؛ می مانَد خودنمایی و عقده گشایی با چندتا بد و بیراه ، چند تا جیغ بنفش و ادعاهای گزاف.  🔹زمانی که امام عَلَم مبارزه را به دوش گرفت، قاعدین تلاش کردند با تئوریزه کردنِ دینداریِ راحت طلبانه،  امام را متهم و خودشان را تبرئه کنند.  🔹گوشه نشین های تنزه طلب به جای اینکه در میدان های واقعی با استکبار و طاغوت درگیر شوند، و به آمریکا و شاه حمله کنند ، زبان هایشان روی امام و انقلابیون دراز بود. بهانه شان هم این بود که این شیوه مبارزه جواب نمی دهد و تئوری امام  غلط است و ظلم را باید از بیخ ریشه کن کرد که آن هم صرفا با ظهور امام زمان ممکن است ؛ و رفع گام به گام ظلم، نه تنها ممکن نیست که مطلوب هم نیست و منافی ظهور و باعث عقب افتادن عدالتِ ایده آل است! 🔹بر خلاف این جانمازآب کش هایِ متحجر؛ یک عده دیگر معتقد بودند با حجم فساد و ستمی که در جامعه هست ؛ روشِ امام محافظه کارانه است و "سرعت" مناسب را ندارد و روش بهتر ، مبارزه  مسلحانه است. مبارزه  مسلحانه وجه دیگری از مبارزه راحت طلبانه بود. 🔹اما بالاخره معلوم شد که نه ایده آلیزم انجمن حجتیه ای و نه پراگماتیزم "پیکار"ی هیچکدام نه مبنای عمیق و درستی  دارند و نه نتیجه موثری.   🔹روش امام مبتنی بر تبیین و استقامت و صبر و اقناع بدنه مردم برای قیام و اقدام : " لیقوم الناسُ باالقسط" ؛ جواب داد.     🔹راحت طلب ها چه آنها که با ایده آلیسمِ کورِ انجمن حجتیه ای ؛ مبارزه با شاه را کنار گذاشتند و به امید تحقق "صددرصدی و یک باره و بدون زحمت" عدالت نشستند ، و چه آنها که صبر و طاقت برای هم افزایی مردمی نداشتند و می خواستند با اتکا به حرکت های تندِ فردی و گروهکی؛ زود به هدف برسند ؛ با امامت ، که محور حرکت گام به گام ِجمعی به سمت عدالت است زاویه پیدا کردند.  🔹امام به آیه "فاستقم کما امرت و من تاب معک" استناد می کرد که پیامبر (ص) فرمود : " این آیه مرا پیر کرد! ". آیه ای که سختی های مبارزه عمومی و با همراهی همگانی را به یاد می آورد.  ✍وحید جلیلی t.me/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠مذاکره، ابزار آمریکا برای اِعمال دشمنی 🔹آمریکایی‌ها همیشه درخواست داشته‌اند با ما مذاکره کنند. حالا ما چرا مذاکره نمیکنیم؟ گوش کنید، خیلی حرفهای زیادی در این زمینه هست؛ چرا مذاکره نمی‌کنیم؟ علّت، این است: آمریکایی‌ها فرمول مذاکراتی‌شان این است که میگویم؛ با این فرمول و با این طرف، آدم عاقل ببینید مذاکره میکند یا نمیکند. 1⃣ مذاکره اوّلاً در عرف سیاسی به‌معنای نشستن و حرف زدن و احوالپرسی کردن که نیست، مذاکره یعنی دادوستد، یعنی بنشینید دو طرفِ میز؛ شما یک چیزی بدهید، یک چیزی بگیرید؛ معنای مذاکره‌ی سیاسی این است. خب، آمریکایی‌ها چون متّکی هستند به قدرت نظامی و قدرت پولی و قدرت رسانه‌ای وقتی‌که با یک طرفی میخواهند مذاکره کنند، اهداف اصلی خودشان را قبلاً برای خودشان مشخّص میکنند؛ حالا بعضی از آن اهداف را به زبان هم می‌آورند، بعضی را هم نمیگویند؛ در اثنای کار مرتّب میکنند، مرتّب اضافه میکنند، مرتّب چانه میزنند، امّا اهداف اصلی برای خودشان مشخّص است؛ این یک. 2⃣ دوّم، از این اهداف اصلی یک قدم عقب نمی‌نشینند. بله، اهداف فرعی و چیزهای بیخودیِ کم‌ارزش را در حاشیه گاهی می‌آورند و از آنها صرفِ‌نظر میکنند که بظاهر یک نوع عقب‌نشینی است، امّا از مقصود اصلی و اهداف اصلی‌شان مطلقاً نمی‌کنند، امتیاز اصلاً نمی‌دهند. 3⃣ سوّم، از طرفِ مقابلِ مذاکره امتیاز نقد میخواهند، از او وعده قبول نمیکنند؛ میگویند ما اطمینان نداریم، امتیاز نقد از او مطالبه میکنند؛ کمااینکه ما در برجام این را تجربه کردیم ... اگر چنانچه طرف مقابل از دادن امتیاز نقد امتناع بکند، و رسانه‌ای و هیاهو در سطح دنیا راه می‌اندازند که بله، اینها مذاکره نمیکنند، اینها به میز مذاکره باید برگردند، اینها چنین میکنند. یک هیاهوی عظیمی که معمولاً طرف مقابل کم می‌آورد در مقابل این هیاهو؛ معمولاً طرف مقابل منفعل میشود، دچار انفعال میشود؛ در مقابل این جنجال و هوچیگری و هیاهویی که اینها میکنند، معمولاً کم می‌آورند، منفعل میشوند. 4⃣ و مرحله‌ی چهارم، خودش به جای اینکه در مقابل آنچه از او نقد میگیرد چیز نقدی به او بدهد، مثل هر معامله‌ای که شما پول میگیرید و جنس باید بدهید، جنس نمیدهد؛ نقد را میگیرد، در مقابلش وعده میدهد، امّا های قرص‌ومحکم: مطمئن باشید، تردید نکنید، شک نکنید؛ با وعده دل طرف مقابل را خوش میکند و طرف مقابل [هم] میبیند دارد وعده میدهد با این قرصی و با این محکمی. 5⃣ مرحله‌ی آخر؛ بعد که قضیّه تمام شد و کارش گذشت، زیر همین وعده هم میزند، این وعده‌ی قرص‌ومحکم را هم مثل باد هوا فراموش میکند! روش مذاکره‌ی آمریکایی‌ها این است. 🔹حالا با این دولت، با این رژیم زورگوی متقلّب، باید نشست مذاکره کرد؟ چرا مذاکره کنیم؟ نمونه‌ی واضح این است. تازه بنده سخت‌گیری میکردم -که البتّه همه‌ی که ما معیّن کرده بودیم رعایت نشد- طرف مقابل این‌جوری رفتار کرد، این‌جوری عمل کرد. خب با این طرف مقابل نمیشود مذاکره کرد؛ با این دولت نمیشود مذاکره کرد ... ما باید وقتی مذاکره کنیم، وقتی وارد این بازی خطرناک بشویم که فشار او، هوچیگری او، نتواند در ما تأثیر بگذارد به‌خاطر یک اقتداری که داریم. بله، آن‌وقتی که جمهوری اسلامی از لحاظ اقتصادی، از لحاظ فرهنگی، به آن اقتداری که ما در نظر گرفته‌ایم برسد، آنجا برود مذاکره کند؛ حرفی نیست. امروز چنین چیزی وجود ندارد؛ ما اگر چنانچه برویم کنیم، قطعاً این مذاکره به ضرر ما تمام خواهد شد؛ مذاکره با یک طرف زورگوی این‌جوری، به ضرر ما تمام خواهد شد. 🔹بنابراین، مذاکره‌ی با آمریکا را امام هم ممنوع اعلام کردند به‌خاطر همین جهت؛ بنده هم اعلام کردم ... همه بدانند -هم سیاستمداران ما و دیپلمات‌ های ما، هم جوان های پُرانگیزه‌ی ما، هم دانشجویان رشته‌های سیاسی ما، هم فعّالان میدان سیاست، همه بدانند- مذاکره با رژیم زورگو و پُرتوقّعی مثل آمریکا، وسیله‌ای برای رفع دشمنی نیست؛ مذاکره وسیله‌ای برای رفع دشمنی آمریکا نیست بلکه مذاکره ابزاری دردست او برای اعمال دشمنی است. ببینید؛ این یک "فرمول قطعی" است که هم تجربه‌های ما آن را تأیید میکند، هم ملاحظات گوناگون سیاسی آن را تأکید میکند. بعضی میگویند مذاکره کنیم تا دشمنی کم بشود؛ نه، مذاکره دشمنی را کم نمیکند، مذاکره یک وسیله‌ای به او میدهد تا اعمالِ دشمنیِ بیشتری بکند. لذاست که مذاکره نمیکنیم و ممنوع است؛ همه هم بدانند. ✍امام خامنه ای، ۹۷/۵/۲۲ t.me/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠 بازی با برگه «ملاقات در وقت اضافه» 🔻هنوز چند روز از توصیه صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی به اعضای کابینه مبنی بر «پرهیز از پرداختن به حواشی و فروع» نگذشته که اظهارات آقای روحانی در همایش دستاوردهای دولت در توسعه زیرساخت‌های روستایی بار دیگر مجالی برای حاشیه‌پردازی و جنجال‌آفرینی فراهم کرده است. فارغ از محتوای سخنان وی که جای نقد بسیار دارد، طرح اینگونه مسائل در شرایط فعلی وپس از شش سال عملکردی اینچنین، در خور تأمل فراوان است. 🔹آقای روحانی گفته است: «اگر بدانم که به جلسه‌ای بروم و با کسی ملاقات کنم که در نتیجه کشور آباد و مشکلات مردم حل می‌شود، دریغ نمی‌کنم؛ اصل منافع ملی ما است.» در خصوص این جمله آقای روحانی چند نکته مهم وجود دارد: 1️⃣ مقصود ایشان از طرح این اظهارات، آن هم پس از خروج وقاحت بار کدخدا از برجام و نیز وقت‌کشی بیش از یک ساله اروپایی چیست؟ آیا این اظهارات احیانا به در پیش بودن سفر آقای روحانی به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل ارتباطی دارد؟ 2️⃣ حال که ایشان «آباد کردن» کشور را منوط به «ملاقات» کرده، خوب است دستاوردهای «ملاقات­‌های مکرر» طی چندسال اخیر و تأثیر آن را در «آباد کردن کشور» و «حل مشکلات مردم» توضیح دهند! البته فراموش نکرده‌ایم روزگاری که خیلی از آن دور نشده‌ایم، حتی «آب خوردن» و «ازدواج جوانان» به نتیجه مذاکرات و برجام منوط می‌شد و حتی از آخرین اظهارات عجیب آقای رئیس جمهور که پذیرش FATF را موجب ارزانی دانسته، زمان زیادی نگذشته است. سؤال اینجاست که ماجرای تلخ معطل نگاه داشتن اقتصاد کشور به «ملاقات‌های واهی» تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟ گلابی‌های مذاکرات قبلی کی بر سر سفره مردم آمد که اینک منتظر ثمرات «ملاقات» آتی باشیم؟ 3️⃣ اکنون شش سال از زمانی که وعده چرخش توأمان «چرخ سانتریفیوژها و چرخ اقتصاد» با «جلب رضایت کدخدا» داده شد، می‌گذرد و هیچ کدام از این چرخ‌ها نمی‌چرخد و باز هم نشانی خانه کدخدا داده می‌شود. این پروژه «آدرس‌دهی غلط» البته تنها به پرونده‌های سیاست خارجی ختم نمی‌شود و با تأسف باید گفت به یک رویه در بخش‌هایی از دولت تبدیل شده است. یک روز از آقای رئیس جمهور شنیده می‌شود که اگر وزارت بازرگانی (بخوانید وزارت واردات) تأسیس شود، در عرض یک هفته مشکلات معیشتی حل می‌شود و روز دیگر توسعه پهنای باند و اینترنت رایگان را به عنوان حلال مشکلات کشور معرفی می‌کنند. 🔹به راستی، مشکل حاشیه آفرینی «آدرس‌های غلط» با چاشنی تفاخر به راه‌حل‌های غیرمرتبط تا کجا ادامه خواهد یافت؟ تا کی باید شاهد باشیم که نیازهای واقعی جامعه با کلیدواژه‌های دوقطبی‌ساز فرهنگی و سیاسی به انحراف کشیده می‌شود؟ تا چه زمانی تراژدی «له شدن دهک‌های مستضعف جامعه به سود پر شدن جیب اشراف»، با کمدی مضحک «هراس از دیوار کشیدن رقیب در خیابان» و یا دعوت به «کشف حجاب» نادیده گرفته می‌شود؟ آیا وقت آن نرسیده است که برخی مسئولان محترم، حداقل به جهت ماندن نام نیک در تاریخ هم که شده- به فکر مشکلات واقعی مردم و راهکارهای متناسب و مرتبط با آن‌ها باشند؟ 4️⃣ کمتر از دو سال تا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و پایان کار دولت دوازدهم باقی مانده و انتظار می‌رود به رسم معمول دولتمردان تلاش کنند تا نام نیک و کارنامه‌ای مطلوب از عملکردشان در ذهن‌ها باقی بماند. واقعا روشن نیست که پاستورنشینان چرا فرصت‌های اندک باقی مانده را به جای گره‌گشایی از مشکلات مردم، به حاشیه‌آفرینی با برگه‌های سوخته اختصاص داده و آخرین مجالی را که برای تصحیح تصویری در تاریخ از خود به یادگار خواهند گذارد، نادیده می‌گیرند؟ مخاطب این بخش نوشتار حلقه مشاورانی هستند که با میزان محبوبیت برخی مدیران اجرایی خصوصا بر اساس پیمایش‌­های اجتماعی آشنا هستند و متأسفانه به جای حل مسئله، با دامن‌زدن به مواضع حاشیه ساز، مسئولان را به وادی‌ای که نهایتا برون­داد «اقبال قهقرایی» است! باید به اینان گفت «بازی در وقت اضافه است، به جای وقت‌کشی به فکر جبران گل‌های خورده باشید!» ✍محمدجواد اخوان t.me/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang
💠 قاتلان کربلا خطرترین دشمنان امام حسین(ع) 🔻حسین(ع) سه گروه دشمن دارد؛ دسته اول آنان که او را کشتند. این دسته کم خطرترین دشمنان هستند، چون تنها جسم امام را که محدود بود، کشتند. دسته دوم آنان که تلاش کردند آثار امام را محو کنند؛ قبر امام را ویران کردند و از آمدن زائران جلوگیری کردند و کسانی که در اطراف قبر آن حضرت زندگی می‌کنند را مورد آزار و اذیت قرار دادند. خطر این دسته بیشتر از دسته اول است، ولی نتوانستند کاری از پیش ببرند. ولی دسته سوم که خطرناک‌ترین دشمنان آن حضرت هستند، آنانند که کوشیدند اهداف امام حسین(ع) و ابعاد انقلاب حسینی را تحریف کنند و آن را ابزار کسب و درآمد قرار دهند و بهره برداری‌های بی‌ارزش از آن کنند و یا آن را مورد سوء استفاده برای منافع شخصی قرار دهند. اینان تلاش کردند بالاترین بُعد حسینی یعنی هدف نهضت حسینی را از بین ببرند. من از خودم و شما سؤال می‌کنم ما از روز عاشورا چه بهره ای برده‌ایم؟ چه سودی به دست آورده‌ایم؟ چه استفاده‌ای در عرصه عمومی و چه استفاده‌ای در زمینه فردی برده‌ایم؟ اگر استفاده نبرده باشیم و تنها گریه کرده باشیم من به شما خبر می دهم که این کار سودی ندارد؛ ما از کدام دسته هستیم؟ از کسانی که گریه می‌کنند و حسین را می‌کشند؟ روشن است که امام حسین(ع) الان نیست تا کسی او را بکشد، ولی چیزی گرانبهاتر و مهم‌تر از خود امام حسین(ع) در دستان ماست: کرامت امت حسین، مقدسات حسین. اگر ما گریه کنیم ولی در عین حال برای تضعیف اهداف امام حسین(ع) تلاش کنیم؛ اگر گریه کنیم و در صف باطل باشیم؛ اگر گریه کنیم ولی گواهی دروغ بدهیم؛ اگر گریه کنیم ولی به دشمنان کمک کنیم و به اختلاف و تفرقه در جامعه خود دامن بزنیم؛ اگر گریه کنیم ولی گناهانمان بیشتر شود، در این صورت ما گریه می‌کنیم ولی در عین حال حسین را نیز می‌کشیم زیرا تلاش می‌کنیم هدف حسین را از بین ببریم که گرانبهاتر از خود اوست. ان شاء الله که ما از این دسته نیستیم. ✍امام موسی صدر 📚کتاب سفر شهادت، گفتارهای امام موسی صدر دربارۀ قیام عاشورا و ابعاد و نتایج و پیامدهای این نهضت
💠 امام حسین(ع) تشنه لبیک است یا تشنه اشک؟ گاهی به عزاداری‌ها اشکالات ناصحیحی صورت می‌گیرد؛ از جمله آنها اين است که: «امام حسين(ع) بيش از اينکه تشنه اشک باشد تشنه لبيک بود.» درست است که امام حسين(ع) مي‌خواست لبيک‌گو بسازد، اما لبيک‌گويش را خودش تربيت مي‌کند. تا اشک نريزيم و زنده نشويم، اين تربيت حاصل نمي‌شود. بايد دوراني بگذرد و عالم با اشک، به حيات طيبه برسد که پس از آن است که مي‌تواند نداي امام حسين(ع) را بشوند؛ زيرا هر گوشي صداي امام حسين(ع) را نمي‌شنود؛ قرآن کريم مي‌فرمايد: «وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ». پس آنان که در قبرهايشان زندگي مي‌کنند - که محيط ولايت جور قبر است - نمي‌توانند دعوت امام حسين(ع) را بشوند. انسان‌ها بايد ابتدا زنده شوند، بعد دعوت را بشنوند و لبيک بگويند. امام حسين(ع) ابتدا انسان‌ها را زنده مي‌کنند، سپس به مرحله لبيک مي‌رسانند. بله، امام حسين(ع) تشنه لبيک است، اما کساني لبيک مي‌گويند که دوران حزن را با امام حسين(ع) طي کنند و تا طي نکنند به امام لبيک نمي‌گويند. ✍استادسیدمحمّدمهدی میرباقری، محرم۹۵ https://t.me/joinchat/AAAAAEH2IlOdVueJNwWsQA
💠 از این ملموس‌تر هم داریم؟ 🔹نهاد علم، چه واکنشی نسبت به پدیدۀ نشان خواهد داد؟ تا اینجا که جز بی‌اعتنایی، کنش دیگری از این نهاد ندیده‌ایم. 🔹این بی‌محلی، البته دور از انتظار هم نیست‌. اگر علمای اجتماعی و فرهنگی ما، به‌جای تبختر، اندکی تواضع به خرج می‌دادند و کمی در این گرایش پربسامد انسانی تأمل می‌کردند، نخستین بهره را خودشان می‌بردند. 🔹آنها حتی اگر بواسطۀ _به‌قول خودشان_ ایدئولوژیک بودنِ (دینی بودن) این تجمع بزرگ، از تأمل عمیق جامعه‌شناختی در آن پرهیز می‌کنند، می‌توانند لااقل به‌عنوان یک موضوعِ روز، به آن بپردازند. 🔹، مدعی‌ست که سروکارش با واقعیاتِ ملموس و محسوس است و نه تخیلات ماوراءطبیعی! از این تجمع بزرگ انسانی، ملموس‌تر و محسوس‌تر داریم در این ایام؟! 🔹لزوماً هم نمی‌خواهد تحلیل همدلانه و محبانه داشته باشند؛ تحلیل انتقادی هم حتی آبرومندانه‌تر از این سکوت مغرورانه است. ✍روح الله رشیدی https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang
💠حالا مهمانی تمام شده از همان بعدازظهر اربعین البته شروع میکنند. موکبها و چادرها را باز میکنند و پشت وانتها و کامیونها میگذارند و می‌برند. عصر نشده، کربلا شکلش عوض میشود. انگار شهری دیگر شده. اما باید طریق اصلی را ببینی تا باور کنی مهمانی تمام شده. باید با ماشین از کربلا به نجف بروی روز بعد از اربعین تا باور کنی  شهری که به عرض سی چهل متر و به طول هشتاد کیلومتر ساخته شده بود دیگر وجود ندارد و جایش برهوتی خشک است.  و باید بمانی چند روزی بعد از اربعین تا ببینی عراق کشوری دیگر میشود و عراقیها هم مردمی دیگر. حالا هر جرعه آبی قیمت دارد و هر لقمه غذایی فقط با پول مبادله میشود و هیچ لبخندی بی محاسبه نیست. حالا هر چیز به جای اصلیش برگشته و ماشین عدد به کار افتاده‌است. و حالا همه دارند برمیگردند. یا تا حالا برگشته‌اند. با مینی‌بوس و ون و ماشین که پول میگیرند و از روزهای عادی بیشتر. یا با تریلی‌ها و کامیونهایی که پشت‌شان را فرش انداخته‌اند و راننده‌هایشان نذر دارند و  مجانی میبرند. برمیگردند. به کویت، به بحرین، به لبنان، به عربستان، به پاکستان، به افغانستان، به سوریه، به تانزانیا، به سنگال، به کنیا، و به ایران. و وقتی نگاهشان میکنی از خود می‌پرسی این آدمها با خود چه میبرند به شهرهایشان؟ از این زندگی اشتراکی و جمعی‌گرایانه و بدون مالکیت؟ از این «زندگی برای دیگری، قبل از برای خود»؟ از این یک هفته‌ی حریص نبودن و جمع نکردن و حساب نکردن؟ چه میبرند به شهرهایشان و زندگی عادیشان که یکسره مدفون در فردگرایی و انباشتن است و اضطرابِ نداشتن و کم داشتن؟ آدمی که چنین تجربه ای داشته حالا چگونه در شاپینگ مالها قدم میزند؟ چگونه در خیابانها با دیدن ماشینهای میلیاردی حسرت میخورد و دلش به هوس میفتد؟ و  این انسان چگونه باز حاضر میشود تن دهد به معادلات سوداگرانه و کاسب کارانه‌ی این جهان مدرن؟ و این انسان که چنین تجربه‌ای از آزادی داشته چگونه باز سر خم میکند به طاغوت مدیران و سلسله مراتب اداری و بله قربان گفتن؟ و این سوال در سرت میچرخد که چگونه میتوان دنیایی ساخت که هرروزش چنین باشد؟ و چگونه میتوان این وضعیت را امتداد داد و این پنج روز  و شش روز را به سیصد و شصت و پنج روز کشاند؟ و چگونه میتوان روح چنین با هم بودنی را به نحوه زیست تبدیل کرد و اربعین را بنیانی برای ساخت یک جامعه دیگر کرد؟ ✍علی علیزاده https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠تا کسی شهید نباشد شهید نخواهد شد... 🎥حاج قاسم سلیمانی از آرزوی شهادت می گوید https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می‌شود 🎥امام خمینی(ره): با ریختن خون عزیزان ما، تایید شد انقلاب ما. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا می‌کند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می‌شود. ما از مرگ نمی‌ترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید... http://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang
💠برنامه ملی انتقام یا: خون پهلوان دعوتی دارد! 🔹شهید سردار چکیده ارزشهای ملی و دینی تاریخ ما بود: او پهلوان بود و آیین پهلوانی و فتوت را از متن شاهنامه و عمق اساطیر به روزگار معاصر کشید. دلیر و نستوه است اما بعلاوه مرد خرد و چاره و سیاست است و نیز اهل راز و نیایش و خلوت. پهلوانِ فردوسی، همان "رند بلاکش" حافظ است و این هر دو در سردار سلیمانی متجلی شدند. او ابرمرد دوران ما بود، اما چهره و رفتارش به عاشقان و شاعران بیشتر می‌مانست تا به جنگاوران. 🔹او و همگنانش در کارزار مردانه‌ی خویش، هویت ملی و هویت دینی و ارزشهای انسانی و جهانی را به وحدت رساندند. ملی‌گرایان بگویند چه کسی هم‌تراز او پاسدار میهن بود؟ بزرگان دین و تشیع بگویند چه کس چون او از حریم اهل بیت دفاع کرد؟ و روشنفکران بگویند چه کسی مانند او از آزادی و صلح دربرابر خشونت و ترور و تعصب صیانت نمود؟ سلیمانی توفیق جمع میان "خرد" و "حماسه" و "ایمان" است و گواه روشن بر این ضرورت که حراست از مرزهای ملی در گرو فراروی از مرزها است. 🔹اکنون اما مساله اساسی دفاع از این دست‌آورد بزرگ است. خون سلیمانی چون خون سیاوش و خون امام حسین، جوشان و خروشان سخنی و دعوتی دارد: . انتقام تنها یک واکنش احساسی نیست. عاقلانه‌ترین تصمیم است. از حیث داخلی بازیابی روحیه ملی و گذار از سوگ به حماسه است، چنانچه رستم، سوگ سیاوش را به رزم با توران بدل می‌کند. و از حیث خارجی بازیابی موازنه‌ی میدان و شرط حضور دوباره‌ی ایران در کارزار سیاست جهانی است. انتقام اما باید خردمندانه و مدبرانه باشد اما باید دانست که به لحاظ نمادین و واقعی در این شرایط هیچ کاری عقلانی‌تر از انتقام نیست. 🔹این انتقام باید صریح و فوری باشد و علاوه بر جهت‌دهی به نیروها در بلندمدت، در کوتاه‌مدت هدفی متمرکز داشته باشد: سقوط . آنچه امام با کارتر کرد باید در مورد ترامپ تکرار شود. هزینه‌های شهادت سلیمانی باید برای امریکا تا حدی بالا رود که انتخابات آتی را به صحنه‌ی شکست ترامپ تبدیل کند و پرچمی را که او پس از ترور سردارِ ما برافراشت، به زیر کشد. همه‌ی ما ایرانیان باید در این "برنامه ملی انتقام" مشارکت کنیم. انتقامی که تضمین مشارکت آینده ما در مناسبات سیاست جهانی و حل‌وفصل مسایل ملی و منطقه‌ای است. چنين کار يکسر مداريد خُرد چنين کينه را خرد نتوان شمرد ✍سیدحسین شهرستانی http://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang
💠شهید قاسم سلیمانی: ترامپ قمارباز من حریف تو هستم. @maziarbijani http://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang
💠حکم فرمانده معظم کل قوا برای جانشینی سردار شهید قاسم سلیمانی بسم الله الرحمن الرحیم درپی عروجِ شهید عالی‌مقام سردار پرافتخار حاج قاسم سلیمانی رضوان الله علیه، فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به سردار سرافراز سرتیپ #اسماعیل_قاآنی که در شمار برجسته‌ترین فرماندهان سپاه در دفاع مقدس بوده و در طول سالیان متمادی در نیروی قدس در کنار سردار شهید در منطقه خدمت کرده است می‌سپارم. برنامه‌ی آن نیرو عیناً همان برنامه‌ی دوران فرماندهی شهید سلیمانی است. از همه‌ی همکاران آن نیرو حضور و همکاری آنان را با سردار قاآنی خواهانم و توفیق و تأیید و هدایت الهی را برای ایشان مسألت میکنم. سید علی خامنه‌ای ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ 🔗انتصاب سردار قاآنی به فرماندهی سپاه قدس از سوی رهبر معظّم انقلاب امام خامنه‌ای کمتراز ۲۴ساعت حامل این پیام است که شهید حاج قاسم سلیمانی برای ایران و جهان تمام شدنی نیست و کار او ادامه دارد... #قاآنی مخفّف #قاسم_سلیمانی #انتقام_سخت http://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang
💠انتقام سخت چطور محقق می شود؟ 🔹 آمریکا با زدن وارد مرحله درگیری جدی و مستقیم شد. این یک انتخاب جسورانه بود چون اینطور نبود که آنها قبلا از محل ایشان مطلع نباشند. از مسائل داخلی در آمریکا تا تحقیر آنها در شکست داعش و زدن پهباد و... می تواند انگیزه های این اقدام باشد ولی از انگیزه مهمتر، گشودن باب این درگیری است. 🔹 اینجاست که عکس العمل ما نیز موضوعیت دارد. با زدن وزیر ما در این شطرنج یا باید منتظر حذف وزیر خود باشد که معلوم نیست در همان قامت، شدنی باشد چنانچه درباره هنوز رخ نداده است و این بخش تابع یک معادله پیچیده امنیتی است یا اینکه باید کل بازی را ببازد. 🔹 باختن کل بازی شطرنج یعنی از دست دادن فرصت های موجود در کار آسانی نیست هر چند شدنی است. این ولی با دخالت ایرانی ها امکان ندارد و باید خود ملت ها به این مساله همت بگمارند. نقش ایرانی ها تبیین و تشویق و آموزش است. 🔹 در داخل هم آنچه می تواند با خون این شهید، بیشتر از گذشته تثبیت شود، از آمریکا بعنوان دشمن اصلی عزت و اقتدار مردم ایران است. چه خوب است که سیاسیون به فکر مسایل موقتی و انتخاباتی نباشند و به تعمیق ارزش‌های انقلاب بيانديشند. 🔹در راستای آنچه گفته شد چنین ایده های اجرایی می تواند مفید باشد: کمپین هایی چون: تو برای مواجهه با آمریکا چه می کنی؟، کالاهای آمریکایی، مطالبه اخراج آمریکایی ها از منطقه، پیگیری آسیای بدون آمریکا، فشار روی های آمریکا در منطقه، جایزه برای کشتن سربازان آمریکایی، نذر برای صدمه به تجهیزات آمریکا در منطقه، ایجاد شبکه نخبگان و جوانان کشورهای اسلامی ذیل مواجهه با آمریکا، احیای ارتباط با چپ های جهان، کمپین سوزاندن پرچم آمریکا در کشورها و... البته نمایش از حمله به آمریکا در داخل کشور در شرایط فعلی لازم است. 🔹 پایان بندی ولی تلخ است. می دانم که همه دنبال تجمعات صوری و کارهای فوری اند و کسی پای کار اقداماتی که به صبر بیشتری نیاز دارد نیست! حزب الله ما و احساساتی و غیر تخصصی است و... ✍علیرضا کمیلی http://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang