eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
376 ویدیو
227 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
❃ ﷽ ❃ :منم باید برم،،، دوباره اومـــده ، حـــال و هـــوای اربعیــن دارن مــیرن  ســـفـر ، مســـافرای اربعـــین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام) ۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خوشــا به حالتون ،که زائــر حسین میشید میــرید به  کـربلا ، مســافر حسین  میشید بهشت و می بینید خــوش به سعادت شما سـلام  مـا  رو  هــم ، برســونید  بـه  کربلا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام) ۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نمی دونم  چـــرا ، دوباره  قســمتم   نشد دلم  شکستـه  چون ،  دوباره نوبتـــم نشد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چه حرفایی تویِ ،دلای ما جامونده هاست چه حسرتی تویِ ،چشای خیس عاشقاست بازم  باید  بدیـــم ، آقا  سـلام  از  راه دور چـــرا زیـارتت  برای مـــا نمیشــه جــور 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ همین که می بینم ، مســـافرای  جاده  رو دلای  عـاشـــــقِ  زائـــــرای   پیـــاده  رو منم دلم می خواد،بیام به صحن باصفات تو راه  اربعین ، جونمـو  می کنــم  فدات 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام) ۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein
963K
زمینه مسافران اربعین راهیم راهیه کربلای ارباب راهیم با خیل نوکرای ارباب خدا رو شکر که باز دیدم حال و هوای زاعرا نوشته رو کوله هاشون الی طریق الکربلا خدا بخواد بازم دارم میرم حرم یه ساله واسه اربعین دربدرم الهی که قربون اربابم برم هله هلبیکم به زوارالحسین هله هلبیکم به زوارالحسین هله هلبیکم به زوار الحسین دیگه باورم شده که دوسم داره اربعین واسم یه جا کنار میزاره روزی هر سالم شده زیارت صحن و سراش تا عمر دارم میخوام برم قربون صدقه نوکراش جونم فدا یله گله ام البنین خدا روشکر بازم رو نزدزمین الحمدلله رب العلمین هله هلبیکم به زوارالحسین هله هلبیکم به زوارلحسین هله هلبیکم به زوارالحسین اگه که قابل باشم میرم زیارت به نیابت از جوونای باغیرت هموناکه این زیارت به برکته خونشونه ذره به ذره این مسیر داره ازشون نشونه میرم به جا شهید جودی و مرادی میرم جا شهید قوطاسلو و حججی میرم جا همه فداییا زینبی هله هلبیکم به زوارالحسین هله هلبیکم به زوارالحسین هله هلبیکم به زوارالحسین شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی @Maddahankhomein
562.8K
‌ تک سنتی اربعین امام حسین علیه سلام زینب آمد از شامِ بلا و کوفه زینب امد اما قامتش خمیده روی دست و پا ردِ زنجیر  ای برادر در گلو دارد بغض دلگیر  ای برادر برخیز از جا ای برادر برخیز از جا جان خواهر کوفه باران سنگ کوفه و مو و چنگ هلهله میکردند مردمان صد رنگ قاری قرآن بودی از رو نی  ای برادر برلبت میخورد سنگُ پیا پی  ای برادر برخیز از جا ای برادر برخیز از جا جان خواهر شام و عیش و نوشش طفل و درد گوشش برده بودن به زوریا اخا رو پوشش نشنوه عباس چی کشیدیم  ای برادر کوفه و شام طعنه شنیدیم  ای برادر برخیز از جا ای برادر برخیز از جا جانه خواهر شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی https://eitaa.com/Maddahankhomein
1.46M
واحد اربعین امام حسین علیه سلام من زینبم اخا آمدم کربلا تا توشه گیرم از این خاک پر بلا وای خیز به استقبال من  ای پر و بال من داداش داداش داداش حسین جان یک اربعین شده گشتم ز تو جدا کشته منو داداش یاد طشت طلا وای خیزران و لبت  بیچاره دخترت داداش داداش داداش حسین جان منزل به منزلم بی تو کشانده اند حرامیان داداش دشنامم داده اند وای دختر بوتراب  در مجلس شراب داداش داداش داداش حسین جان جا مانده دخترت در خرابه ی شام سنگش زدن داداش از روی پشت بام وای پا پر آبله بود  گوش بی گوش واره بود داداش داداش داداش حسین جان غساله یا اخا دست از غسلش کشید تا آسمان صدای گریه اش رسید وای کل بدن کبود  رویش چون لاله بود داداش داداش داداش حسین جان حسن رضا محمودی https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5886328919132476579.mp3
1.74M
زمینه اربعین بند اول دوباره بازه ، دروازه عشق نداره پایان ، اندازه عشق پیچیده هرجا ، آوازه عشق شروع شده قیام پا برهنه ها پیچیده توی دنیا بوی کربلا دوباره میجوشه تو رگ های زمین خون مطهر حسین(ع) و شهدا جانم جانم جانم چه قیامی چه محشری جانم جانم جانم چه سبو و چه ساغری جانم جانم جانم به خروشِ ، شیعه های حیدری ای جانم ابی عبدالله جانانم ابی عبدالله بند دوم دوباره گرمه ، بازارِ حرم پچیده هر جا ، اخبار حرم مهمون زهران (س) ، زُوّار حرم دوباره اعجاز میکنه خون حسین تموم دنیا شده مهمون حسین(ع) یک سر این سفره تو صحنِ نجفو یک سر سفرست دمِ ایوون حسین(ع) جانم جانم جانم چه سفره و چه برکتی جانم جانم جانم چه شکوه و چه دعوتی جانم جانم جانم توی صحنش ، انگاری تو جنتی ای جانم ابی عبدالله جانانم ابی عبدالله بند سوم یه روزی موسی(ع) ، از وادی طور میاد و میشه ، دنیا پُره نور این اربعیناست ، تمرین ظهور همه میان بگن که یار مهدی ان میان بگن چش انتظار مهدی ان علم به دوشای مسیر اربعین تو آخر الزمان کنار مهدی اند(عج) جانم جانم جانم چه امامی چه لشگری جانم جانم جانم بشه بر پا چه خیبری جانم جانم جانم به هو هوی، ذوالفقار حیدری العجل یا حجت الله العجل بقیه الله مرتضی سراوانی https://eitaa.com/Maddahankhomein
میرسد کم کم ز هر سو باز بوی اربعین ترسم از دست و دلم افتد سبوی اربعین بگذرد عمر گران در خواب غفلت عاقبت در دلم ترسم بماند آرزوی اربعین https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔸با پای پیاده بــی‌امــــان مــی‌آییم 🔹ازگوشه به گوشه جـهان می‌آییم 🔸در جاده اربعین و تا صبح ظهور 🔹با لشـــکر صــاحب الزمان می‌آیم   ┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/Maddahankhomein
ارباب مرا به کربلا راه بده سوگند به خون شهدا، راه بده بیچاره ی دور مانده از صحن توام تا صحن و سرای خود مرا راه بده دور از تو گرفتارِ غمی جانکاهم ماتمزده ام، اسیر اشک و آهم هرچند لیاقتی ندارم اما ای کاش به کربلا بیفتد راهم هر شب به هوای کربلا بیداریم تا صبح ز دیده اشکِ غم می باریم رحمی به دل شکسته ی ما هم کن ما حسرت کربلایتان را داریم مهدی شریفی https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم عمّار در آتش دونان گُریز به آتش زدن آستان وحی (اللهم العن الجبت والطاغوت) به نام خداوندگار حکیم علیم و حلیم و سلیم و کریم خدایی که بگزید خیل رُسُل بر این حلقه باشد نگین عقل کُل خدا داده او را ترازو، کتاب دعاهای او را کند مستجاب محمد بُوَد با نجابت قرین دعایش بُوَد با اجابت قرین در آغاز اسلام چون مشرکین نمودند بر مسلمین ظلم و کین هر آنکس که پیوست بر مصطفی ز کُفّـار دون دید جور و جفا گروهی ز بس طعنه، رنجه کشید ز کُفّـارِ مکّـه، شکنجـه کشید شهید از همان زجرِ بی‌حد شدند فـدائـیّ راه محـمّــد شدند از آن مؤمنین کشیـده بـلا به صدسختی و غم شده مبتلا یکی بود عمّار خوش خُلق و خو که خوانده‌است پیغمبرش راستگو بدست همان مشرکین دغا پدر، مادرش کُشته شد از جفا شکستند آن قلب بی‌کینه‌اش نهادند یک سنگ بر سینه‌اش یکی سنگ سنگین که بس داغ بود بَتَر ز آتشی در دل باغ بود سیه رنگ چون قلب کفار بود که در دستشان، بهرِ آزار بود ز گرما چنان سنگ، آکنده بود تنش سوخته پوستش کنده بود به تن، نقشِ شلاق و زنجیر داشت ولی روی لب، بانگ تکبیر داشت نشد خسته از یاریِ مکتبش اَحَد بود و احمد، شعار لبش روایت شده کز ره سرکشی بر افروخت دشمن ز کین آتشی در آتش بیفکند عمّار را که سوزانَد آن راست گفتار را خدا دید آن عبد دلریش را رسـانید پیغمبـر خویش را نبی دید در آتش عمّار زار پس آن آیتِ نور، گفتا به نار که باید به فرمان خیرالانام شوی بهر عمّار بَرد و سلام نسوزانی آن بندۀ پاک را که یاور بُوَد میر لولاک را چنانکه به فرمان رب جلیل نسوزاندی آن روز، جسم خلیل خلیل مرا، چون خلیل خدا ز گرمایِ این شعله ها کن جدا به عمّار از امر خیرالانام از آن لحظه شد نار، بَرد و سلام رسولی که قرآن ثناخوان اوست عناصر همه تحت فرمان اوست به فرمان او آب و آتش بُوَد هر آنقدر موّاج و سرکش بُوَد بلی «ایزدی» حُکم ختم رُسُل تواند کند جزء کل، خار گُل شبی کآفتاب رُخش سر زده نموده است خاموش آتشکده چو در فارس آن شعله خاموش شد همه موبدان را ز سر، هوش شد رسولی کز او نار گردید بَرد شرر، بر صحابیش کاری نکرد ندانم چه بگذشت بر آن رسول چو در شعله ها دید جای بتول! گرفتار شر، دُخت خیرالبشر چو گردید در بین دیوار و در کشید از جگر آه! خیرالنّسا همی کرد یاد از رسول خدا بگفت: ای پدر دخترت را ببین اَلا یاء و سین، کوثرت را ببین ببین اُمّتت بی وفا گشته است جدا از ولیّ خدا گشته است ببین خود که با دخترت چون کنند حبیبه ی خدا را چه دلخون کنند پس از این سخن، فضّه را زد صدا که دریاب من را ز راه وفا ببین غنچه، نشکفته، پرپر شده یکی هدیه تقدیم داور شده غمش بی‌نهایت بُوَد مُحسنم شهید ولایت بُوَد مُحسنم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: «يا نارُ کوني بَرداً و سلاماً علي عمّار کَما کُنتِ علي إبراهيمَ» به نقل از منتهی الآمال مرحوم محدث قمّی 🤲 التماس دعای فرج http://eitaa.com/Maddahankhomein
🩸آیا این از عدالت توست که زنان و حتی کنیران خودت را در پَسِ پرده نگه داشتی و ... در ضمن خطبه‌ای که عقیله بنی هاشم زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها در مجلس یزید داشت، خطاب به آن ملعون فرمود: 📋 ... أَ مِنَ الْعَدْلِ يَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَايَا؟ ▪️ای فرزند آزادشدگان!؛ آیا این از عدالت تو است که زنان و کنیزکان خود را در پس پرده قرار داده‌ای و از نامحرمان پنهان نموده‌ای (ولی) دختران پیغمبر را مانند اسیران از این شهر به آن شهر می‌گردانی ؟! 📋 قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ، وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ، تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ، وَ يَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَنَاهِلِ وَ الْمَنَاقِلِ، ▪️پوشش مناسبی برای آنها نگذاشتی، صورت‌هایشان را نمایان کردی، و اهل هر منزل و آبادى، به تماشاى آنان مى‌آيند؟! 📋 وَ يَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ، وَ الدَّنِيُّ وَ الشَّرِيفُ، لَيْسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجَالِهِنَّ وَلِيٌّ، وَ لَا مِنْ حُمَاتِهِنَّ حَمِيٌّ. ▪️مردم دور و نزدیک و پَست و شريف با چشمان اهانت آمیزی به اهل بیت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بنگرند در حالی که از مردان آنان کسی را باقی نگذاشتی تا یاور آنها باشند! 📚لهوف،ص۲۷۱ ✍ اندر سریر ناز، تو خوش آرمیده‌ای شادی از آنکه رأس حسین را بریده‌ای!؟ مسرور و شاد و خّرم و خندان به‌روی تخت بنشین کنون که خوب به‌مطلب رسیده‌ای جا داده ای به پرده زنان خود، ای لعین خرّم دلی که پرده ایمان دریده‌ای؟! من ایستاده بر سر پا و کسی نگفت بنشین… که روی خار مغیلان دویده‌ای گه بر فروش حکم کنی، گه به قتل ما ظالم مگر تو آل علی را خریده‌ای!؟ با عترت نبی ز چه بنموده ای ستم با اینکه زو سفارش ما را شنیده‌ای زینب کجا و تاب اسیری؟ نه این ستم باشد روا به یک زن ماتم رسیده‌ای http://eitaa.com/Maddahankhomein
برای آنها که برای به آب و آتش میزنند،دست از طلب ندارم ................................. دست از طلب ندارم تا نام من درآید «یا تن رسد به جانان، یا جان ز تن درآید» ۱ در ، خورده گره به کارم دور از وطن...! تنِ من، کی از درآید!؟ از لطمه، گُل نشسته بر صورتی شکسته از لاله های مرده، خون از کفن درآید هر واژه یک درخت است! آتش به باغ افتاد... از داغِ روضه هایش، دادِ سخن درآید هر روز با مرورِ گودالِ قطعه قطعه فریادِ هیزم شکن درآید ۲ آمد کسی به مقتل! غارت کند خدا را...! هی کرد زیر و رویش...! تا پیرهن درآید! اگر ببیند اینگونه صحنه ها را از قتلگاهِْ بی جان، یک درآید مربع نیلوفرانه غرقم! کو دستی آسمانی - تا با صدای پایش، ماه از لجن درآید دل چیست!؟ خاکِ سردی، کز شعله... جان بگیرد با دست کوزه گر، باز... از سوختن درآید! با گریه های نم نم، با سینه های محکم گرد و غبار کینه، از سینه زن درآید «»، یعنی از نسل او ، آن درآید! «از دوست یک اشارت، از ما به سر دویدن» ۳ از لاک خویش، یک روز... این مرد و زن درآید با چشم های سبزش، با خشم های سبزش دنیای بدگمانی، از سوءظن درآید با لطف چشمِ ، با دستِ انتقامی از غربت و خرابی، قبر درآید! ............................................ ۱. به استقبال غزلی از خواجه حافظ شیرازی با مطلع: دست از طلب ندارم تا کامِ من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید ۲. هیزم شکن به معنای یک. هیزم شکن/ دو. مرثیه خوان و هر که روضه ی اباعبدالله الحسین (ع) را مرور می کند. ۳. اشاره به بیتی از هُمام تبریزی موقوفِ التفاتم تا کی رسد اجازت از دوست یک اشارت از ما به سر دویدن http://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل اربعینِ حسینی ( پیاده‌روی ) آذری و عرب و فارس ندارد این راه بأبـی أنـتَ و اُمـّی یا اباعبــداللّه چشمِ خورشید شده فرش در این جادّه‌ها وَ غبار از تنِ زوّارِ تو می‌گیرد ماه بُـگذر از قوم وُ نژاد وُ لحن وُ نوعِ گفتار دَم بزن از غمِ اربابِ کرم زائرِ شاه همه از هر طرفی سویِ حرم می‌آیند هر که دارد هوسِ کرب‌و‌بلا بسم‌اللّه بیشتر از طرفِ صحنِ نجف آمده‌اند اربعینی شده‌هایِ علـویِ درگاه روسفید است کسی که شد نشانش ارباب جامه‌یِ خاکی وُ آه وُ عرق وُ شالِ سیاه با تنِ خسته به من روضه ببین می‌چسبد بی‌کفن هستی وُ صدپاره بدن... بی سر... آه حرفِ پیراهنِ غارت شده در گودال است ندبه‌خوان است عزادارِ اباعبـداللّه 📃کاظمین http://eitaa.com/Maddahankhomein
پرچم فتح در اربعین با اینکه در سوز و گدازیم باید جسورانه به اهریمن بتازیم تنها زیارت نیست کار ما به والله ما پرچمِ فتحِ حسینِ سرفرازیم ما از نجف تا کربلا با ذکر حیدر آهنگ پیروزی حق را می نوازیم با اربعین هرگز نخواهد دید دنیا بر اجنبی یک روز میدان را ببازیم این اربعین راز شگرف حق تعالیست شکر خدا مامور بر اجرای رازیم دنیای استکبار این موج الحسین است موجی که اقیانوس ها با آن بسازیم ای رهبرا ما اربعینی ها به فکرِ پایانِ آمریکایِ پَست و حیله بازیم دیگر به موشک ها نیازی نیست اینجا کابوسِ خواب نحسِ حُکّام حجازیم حیف است موشک ها شود خرج یهودی با هر عمود طی شده کارش بسازیم خورده مگیر از من به نابودی شیطان هم در حقیقی، هم مَجازی ما مُجازیم ما را علی و فاطمه دعوت نمودند تا کس نگوید ما در اینجا بی جوازیم یادِ سرِ بُبریده ارباب هستیم بالای سر وقتی که مشغول نمازیم در اربعین با یاد غزه پیش ارباب همراهِ زینب غرق در راز و نیازیم https://eitaa.com/Maddahankhomein
دنیا برای دیدن تو آمدم حسین سنگ محبت تو به سینه زدم حسین هرچند روسیاهم و خیلی بدم حسین هرگز مکن ز درگه لطفت ردم حسین آقا به حق فاطمه دل را بخر حسین این اربعین به کربوبلایم ببر حسین عمری ست نوکر هَیَآتت منم حسین خرج مجالست شده جان وتنم حسین در زیر خیمه های تو سینه زنم حسین حالا بیا تو موقع جان کندنم حسین بنما به حال نوکر خود یک نظر حسین این اربعین به کربوبلایم ببر حسین پیراهن سیاه تو دارم به تن حسین شد زیور لبم همه دم، هر سخن حسین دارم نشان نوکری ات بر بدن حسین شد شهر کربلای تو،دل را وطن حسین تنها تویی به مرز حریمت گذر حسین این اربعین به کربوبلایم ببر حسین دل را قتیل روضه ی غمناک کن حسین با چند قطره اشک مرا پاک کن حسین یا که مرا تو زائر افلاک کن حسین یا زیر پای زائر خود خاک کن حسین دارد دلم دوباره هوای سفر حسین این اربعین به کربوبلایم ببر حسین ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
با غصه های بی بدل خواهر رسیده با یک عصا زیر بغل خواهر رسیده آقا ببین در هاله ای از نور دور از آن دیده های مبتذل خواهر رسیده شمشیر نه اما لسان که حیدری هست فاتح به هر جنگ وجدل خواهر رسیده از این کبودی هامشخص می شود که از بغض صفین و جمل خواهر رسیده گیسو سپید و قدکمان و دل شکسته از آنچه دیده روی تل خواهر رسیده صد بار مرد و زنده شد اما دریغ از یک مرگ احلیٰ من عسل خواهر رسیده وقتی که اسقونی شنیده از لب خشک با کام تشنه محتمل خواهر رسیده چون مادر عباس می گوید حسین و بر داغ ابناء، بی محل خواهر رسیده . شد اربعین و خسته از داغ سه ساله مثل ردیف این غزل خواهر رسیده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای تو گل شکسته ی در خون تپیده ام چل روز می شود که تو را من ندیده ام از لحظه ی بریدن رگ های حنجرت دیگر رگ حیات خودم را بریده ام تو ماندی و بهانه ی تو ماند همرهم بار غمت ببین که به دوشم کشیده ام یک عمر زیر سایه ی تو بوده ام کنون چل روز زیر سایه ی رأس بریده ام شیرین ترین دقایق من با تو بوده و چل روز تلخی غم تو را چشیده ام این سرخی مزار تو از دیده ی من است خشکیده اشک،خون چکداز ابر دیده ام قدّت کنار پیکر سقا خمیده شد من هم کنار جسم تو قامت خمیده ام حقم بده که آب خوشی من نخورده ام وقتی صدای العطشت را شنیده ام چل روز می شود که شدی تو شهید ومن در روضه های روز و شب تو شهیده ام ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
دوبیتی دل بر حسین دادن همان دلدادنِ ناب است قربانِ آن دل که به یاد کربلا آب است جاماندن از فیض زیارت گر چه دشوار است دشوار تر جاماندن از اهداف ارباب است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┄┅═✾✾═┅┈‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┅═✾✾═┅┄┈ آن زائری که گشت راهی با خوش اقبالی سوزاند ما را با عیان ذوق و خوشحالی جامانده از فیض زیارت غم مخور جانا دل با حسین باشد تو هم زوّارِ امسالی https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹امین‌الله🔹 همه از هر کجا باشند از این راه می‌آیند به سویت ای امین‌الله خلق‌الله می‌آیند صف جن و ملک با زائرانت هم‌قدم هستند به عشقت از عوالم، خیل خاطرخواه می‌آیند زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد زمین و آسمان با زائرانت راه می‌آیند ببین شانه به شانه هم سفید و هم سیاه اینجا به شوق دیدن تو پابه‌پا، همراه می‌آیند گروهی غرق توصیف‌اند و مستِ مدح چشمانت گروهی روضه‌خوان، با سیل اشک و آه می‌آیند به شَهرت می‌رسند و حال و روز شهر بارانی‌ست پر از بغض‌اند و نم‌نم تا دم درگاه می‌آیند مدار عاشقی سقاست، آغاز طواف از اوست به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه می‌آیند قیامت کرده‌ای، انگار تصویری‌ست از محشر که دوشادوشِ هم نزدت گدا و شاه می‌آیند نکیر و منکر از من گرچه زهر چشم می‌گیرند به لطف گوشه‌چشمت آخرش کوتاه می‌آیند 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
🚩 شاهراه یکی آورده با خود گریه‌های گاه‌گاهش را یکی در کوله‌بار کهنه‌اش بار گناهش را یکی پیداست عمری خادم این آستان بوده یکی هم بعد عمری تازه پیدا کرده راهش را یکی در هر قدم هُرم نفس‌ها را بغل کرده یکی در حسرت راهی شدن سرمای آهش را یکی نذر شما کرده‌ست چندین گوسفندش را یکی وقف شما کرده‌ست تنها سرپناهش را بسوزان چهره‌ام را آفتاب داغ! اربابم... خبر دارم که می‌بخشد غلام روسیاهش را ببین موکب به موکب می‌شود تسخیر او قلبم چنان ملکی که پیدا کرده باشد پادشاهش را به هم می‌ریزد آری نظم نفرت‌آور دنیا امیر عشق تا آماده می‌سازد سپاهش را قدم‌ها محکم‌اند و عزم‌ها راسخ، چه غوغایی نمی‌بندد شهادت تا قیامت شاهراهش را و در دیدار آخر مادرم با گریه می‌خندید و من آورده‌ام تا کربلا با خود نگاهش را https://eitaa.com/Maddahankhomein
از سرِ ناقه‌ی غم شیشه‌ی صبر افتاده همه دیدند که زینب سر قبر افتاده چشم او در اثر حادثه کم‌سو شده است کمرش خم شده و دست به زانو شده است بیت‌بیتِ دل او از هم پاشیده شده صورتش در اثر لطمه خراشیده شده گفت برخیز که من زینب مجروح توام چند روزی‌ست که محو لب مجروح توام این چهل روز به من مثل چهل سال گذشت پیر شد زینب تو تا که ز گودال گذشت این رباب است که این‌گونه دلش ویران است در پی قبر علی‌اصغر خود حیران است گر چه من در اثر حادثه کم می‌بینم ولی انگار درین دشت علم می‌بینم دارد انگار علمدار تو بر می‌گردد مشک بر دوش ببین یار تو برمی‌گردد خوب می‌شد اگر او چند قدم می‌آمد خوب می‌شد اگر او تا به حرم می‌آمد تا علی‌اصغر تو تشنه نمی‌مرد حسین تا رقیه کمی افسوس نمی‌خورد حسین راستی دختر تو... دختر تو... شرمنده زجر...سیلی...رخ نیلی...سر تو شرمنده وای از دختر و از یوسف بازار شدن وای از مردم نا اهل و خریدار شدن سنگ‌هایی که پریده است به سوی سر تو چه بلایی که نیاورده سر خواهر تو سرخی چشم خبر می‌دهد از دل خونی وای از آن لحظه که شد چوبۀ محمل خون ✍مجید تال https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای حامیان مکتب هل من معین سلام جاماندگان قافله اربعین سلام قومی پیاده بر حرم یار می روند حسرت کشان قبر امام مبین سلام زینب چه کرده با دل مشتاق شیعیان گویند زائران همه، بانوی دین سلام زینب اگر نبود شکوهِ شرف نبود او را دهد فرشته ز عرش برین سلام زینب اگر نبود کنون کربلا نبود ازاو به ما رسیده شکوه آفرین سلام آداب اربعین و زیارت نوشته شد زینب به شه چو داد به صوت حزین سلام اسلام را سلام جهت دار زنده کرد لبیک بود معنی آن بهترین سلام زینب مرام باش که تا مکتبی شوی لبیک یاحسین بگو زینبی شوی ای عاشق ولا همه دم "یاحسین"بگو سرباز کربلا همه دم "یاحسین" بگو فریاد تو به خرمن وهّابی آتش است کن آتشی به پا همه دم "یاحسین" بگو ازعاشقان باشرف بیست میلیونی بشنو همین ندا همه دم "یاحسین" بگو هرماه ما محرم و هرشهر کربلاست کن دین خود ادا همه دم "یاحسین" بگو فریاد یاحسین شهیدان شنیدنی است با لشگر خدا همه دم "یاحسین" بگو آنانکه پیروان وفادار زینبند گویند ازوفا همه دم "یاحسین" بگو شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
اربعین زبانحال عمه سادات ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم باور نداشتم که به قبرت نظر کنم ای همسفر به خواب و خیالم نمی رسید با تو نه بلکه با سر تو من سفر کنم   با یاد روز واقعه جا دارد از غمت لطمه زنان کنار تو جان محتضر کنم با کعب نی جدا شده ام از تو یا اخا حتی نشد که حلق تو با اشک تر کنم بهرم دعا نما که مبادا دوباره از دروازه های شام بلا من گذر کنم   شد آستین من بخدا معجرم حسین عباس را نباید از آن با خبر کنم مانده صدای چوب و لبت بین گوش من صد آه تا که یاد تو و طشت زر کنم   رنجیده سرفرازم و پیش تو سر به زیر آخر چگونه شرح غم آن سحر کنم طفل سه ساله ی تو میان خرابه گفت باید به مرگ، چاره ی داغ پدر کنم با دست خسته زیر لحد جای دادمش جا دارد از خجالت تو جان به در کنم http://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴 😭 💔 نگارا از عجم مهمان نميخواهی؟؟ دلے آشفته و حیران نمیخواهی؟؟ خدا را شڪر نوڪر کم نداری لیڪ غلام و نوڪر از نمیخواهی؟ بیا و مُهر بزن ، اهل کربلایم کن میان اینهمه زوًار جا به جایم کن زیاد وقت شریف تو را نمی گیرم خلاصه اینکه اگر می شود صدایم کن http://eitaa.com/Maddahankhomein
سَلامٌ عَلی ساکنِ کربلا تا که دعوت شوم ، سفرِ کربلا دل من مانده در ، گذر کربلا منِ جا مانده و ، دلِ وا مانده و رسد از هر طرف ، خبر کربلا منِ حیرت زده ، منِ غفلت زده آرزوی نماز ، سحر کربلا مات و حیرانم و ، بی تو بی جانم و برق چشمانم و ، نظر کربلا با تو می خوانم و ، با تو می مانم و تو شدی جانم و ، ثمر کربلا اوج عرش خداست ، با دلم آشناست همچو معراج ماست ، اثر کربلا می کنم زمزمه ، ای گل فاطمه دلبری از همه ، هنر کربلا شد ز عشق تو پُر ، دل من همچو حر برتر از هر چه دُر ، گهر کربلا با تو پیوستم و ، دل به تو بستم و مست تو هستم و ، قمر کربلا رأس تو در عبور ، می زنم غرق نور بوسه از راه دور ، به سر کربلا یا به بال و پرم ، تا حرم می پرم یا به جان می خرم ، خطر کربلا یا که سر می نهم ، روی خاک حرم یا که جان می دهم ، به بر کربلا ای امام کرم ، در دفاع از حرم روح و جان و سرم ، سپر کربلا بر جوانان اگر ، آرزو عیب نیست : با امام زمان ، سفر کربلا https://eitaa.com/Maddahankhomein
امام حسین علیه السلام لبیک یاحسین ازعمق جان بگو لبیک یاحسین با هرتوان بگو لبیک یاحسین با یاد نغمه ی هل من معین او با عرشیان بگو لبیک یاحسین گرکه زمین شود پر از یزیدیان با آسمان بگو لبیک یاحسین بریاری امام فرقی نمی کند با هرزبان بگو لبیک یاحسین درس نماز را از او فرابگیر وقت اذان بگو لبیک یاحسین گاهی حبیب باش گاهی زهیر باش گه توأمان بگو لبیک یاحسین سوریه وعراق ایران ویا یمن درهرمکان بگو لبیک یاحسین مثل مدافعان جان رابه کف بگیر با نقد جان بگو لبیک یاحسین گه درهمایشی مانند اربعین با زائران بگو لبیک یاحسین با یاد غربتش در دشت کربلا گریه کنان بگو لبیک یاحسین مثل «وفایی» نغمه سرای دین درهربیان بگو لبیک یاحسین https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴 به شوق سفر کربلا در میعادگاهِ اربعین 🏴 میروی و هست ربّ العالمین همراهِ تو میرود موکب به موکب اهلِ دین همراهِ تو حضرت صاحب عزایی! جاده ها هم شاهدند هست همواره چه داغی آتشین همراهِ تو پرچمی با ذکرِ یا جدّاه داری رویِ دوش روضه هایِ بیهوا شد بهترین همراهِ تو میچکد از چشم هایت اشکِ خون در هر قدم میشود در این سفر عالم، حزین همراهِ تو میشدم منزل به منزل کاش با تو همسفر چونکه می آید أمیرالمؤمنین(ع) همراهِ تو حضرت زهرا(س) و پیغمبر(ص)،حسن(ع) با أنبیا باز هم عازم شده عرش ِ برین همراهِ تو پا به پایِ زائران و پا به پایِ آسمان لحظه لحظه راه می آید زمین همراهِ تو شک ندارم که شهیدان؛ با نوای یاحسین(ع) یک به یک هستند آری اولین همراهِ تو شرم دارم همقدم با تو شوم! چون میروند صف به صف از عالمانِ با یقین همراهِ تو چیست اِشکالَش اگر گریان بیاید تا حرم سائلی بی سرپناه و مستکین همراهِ تو؟! با لباسی خاک خورده، با عطش ، مثلِ خودت آرزو دارم بیایم اینچنین همراهِ تو راهی ام کن! دوست دارم از نجف تا کربلا- خسته و مضطر بیایم اربعین همراهِ تو! https://eitaa.com/Maddahankhomein
شبیه قطره‌ام و خوابِ رود می‌بینم دوباره خوابِ فراز و فرود می‌بینم شبیه ذره‌ای از کائنات خویشم را دوان به سویِ حریم وجود می‌بینم دوباره در دل این رودْ، خویش را جاری به سمت ساحل دریای جود می‌بینم میان آن‌همه زائر دوباره دستم را به سینه وقتِ سلام و درود می‌بینم به سویِ من در باغِ بهشت وا شده است سرم به صحن تو گرم سجود می‌بینم در آتشم ز فراغ تو، بیت‌هایم را میان آتش سوزان و دود می‌بینم عمودها ز شمارش گذشته اما باز به جاده‌ی نرسیدن، عمود می‌بینم به خویش می‌نگرم ، روسیاهم و در خویش دلی ز جور گناهان کبود می‌بینم تو مهربان‌تر از آنی که نگذری از من دوباره لطف تو را زودِ زود می‌بینم https://eitaa.com/Maddahankhomein
بنام خداوند بی نیاز طلب زیارت اربعین و شرح حال زائران جا مانده «سبک:کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» اربعین آمده یا زینب کبرا چه کنم می رسد نالهٔ من تا به ثریا چه کنم روزها فکرمن این است وهمه شب سخنم نشود تذکرهٔ من اگر امضا چه کنم زده آتش به دلم شوق زیارت به خدا نتوانم بروم محضر آقا چه کنم مانده ام حکمت جاماندنم آیا چه بود نکنم راز دل خویش من افشا چه کنم وای ازاین دیدهٔ پرخون؛ امان از دل زار مانده ام دست دل و دیده به مولا چه کنم چون پرستو به سرم نیست بجز میل سفر نتوانم بروم؛ این سفر آیا چه کنم مرد و زن پیر و جوان جابردوران شده اند نتوانم بشوم‌؛ وصل به دریا چه کنم فاخرم فطرس بی بال و پرم یا زینب نکنید باز؛ شما بال و پرم را چه کنم جان مولا بر آرید مراد دل من نشود گرکه روا؛کام من آیا چه کنم "" "" "" "" "" "" " شاعر: مسلم فرتوت(فاخر) http://eitaa.com/Maddahankhomein
اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله عازمِ عرشِ خداییم اباعبدالله ما به شوقِ حرمت، سر به بیابان زده ایم در دلِ نور رهاییم اباعبدالله آتشِ عشقِ حرم در دلِ ما شعله ور است شوقِ آن صحن و سراییم اباعبدالله هر طرف می‌نگرم رنگِ افق خونین است ذاکرِ راسِ جداییم اباعبدالله داغِ تفتیده ی صحرا وُ بیابان به جگر بی تو در شور و نواییم اباعبدالله خیمه ها سوخته وُ قتلگه وُ عمّه وُ تل سر و پا غرقِ عزاییم، اباعبدالله هئیت و دسته وُ سنج و علم و بیرقِ خون ما به پابوسِ تو آییم اباعبدالله عشق در جاده ی دیدارِ شما گم شده است ما دل و جان به فداییم اباعبدالله هجرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ ما راهیِ کوی ولاییم اباعبدالله پرچمِ قافله سالار حسین در راه است زائرِ خونِ خداییم اباعبدالله یک قدم مانده که عاشق به وصالت برسد اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله! https://eitaa.com/Maddahankhomein