حفظ آثار شهدای دستجرد
پدربزرگ عزیزم ۲۷ سال از نبودنت می گذرد و ما به یاد شما هستیم... امشب ۲۷ سالگرد پدر شهید والامقام اک
#نماز_و_روزه
#راوی_برادرزاده_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#اکبر_احمدی
یکی از ویژگی های خاص شهید اکبر احمدی این بود که ایشان به اعتقادات دینی و مذهبی خیلی مقید بود و به واجبات مثل نماز اول وقت و روزه اهمیت خاصی می داد و به گفته ی اطرافیان شهید بیشتر اوقات را روزه می گرفت. و سعی می کرد با روزه گرفتن نفس خود را سختی دهد و از گناه دوری کند تا بخدا نزدیکتر شود و از ثواب بی شمار روزه داری بهرمند گردد و بیشتر ساعتهای عمر خویش را مهمان ویژه ی خدا باشد.
#خصوصیات_بارز
#راوی_برادرزاده_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#اکبر_احمدی
شهید اکبر احمدی پنجمین و آخرین فرزند خانواده احمدی می باشد که در خانواده ای متدین و مذهبی در روستای دستجرد جرقویه اصفهان در تاریخ ۱۳۴۴/۱۱/۹ چشم به جهان گشود. دوران کودکی و نوجوانی خود را در روستای دستجرد سپری کرد و از همان اوان کودکی و نوجوانی فردی با شور و شعف و تلاشگر بود و از نظر اخلاقی خیلی با محبت و مهربان نسبت به دیگران بود.
و اهل صله ارحام بود. مادر شهید می گفت: هر موقع پسرم اکبر به مرخصی می آمد با اینکه سه یا چهار روز بیشتر نبود به همه ی فامیل دور و نزدیک سر می زد و از احوال همگی جویا می شد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#کمک_به_خانواده
#رادی_برادر_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#عباس_فصیحی
پدرم بخاطر کار و کاسبی بیشتر در تهران بود. برای همین خلع نبود پدر در زندگی را عباس برای مادرم پر می کرد. و در کارهای منزل و بیرون منزل به مادرم کمک می کرد. و خیلی بهتر از بقیه ی فرزندان دیگر کمک حال مادرمان بود. ما خانواده پر جمعیتی بودیم. و مادرم چندتا فرزند قدو نیم قد داشت و در نبود پدر دست تنها بود. الحق که بودن عباس برای خانواده نعمت بزرگی بود. و در کارهای کشاورزی پا به پای پدر در صحرا در گرما و سرما کار می کرد. عباس تا قبل از سربازی در روستا بود و سپس برای کار به تهران آمد و کنار دست پدر در صنف خشکبار و آجیل مشغول به کار شد.
#اخلاق_رفتار
عباس اهل نماز و روزه بود. به هیچ عنوان نمازش ترک نمی شد. خدا ترس بود. و از کارهای حرام دوری می کرد و از اعمالش مراقبت می کرد. خوش خلق و مهربان بود؛ مردمدار و با مرام و با گذشت بود. خیلی به والدین احترام می گذاشت. و مراقب بود تا زیر دستانش از دست او ناراحت نشوند. در کار دنیا بی منت و ریا کمک حال همه بود. و یک انسان کامل بود. و دلشکستن در مرامش نبود. اهل غیبت نبود. و اهل اینکه خلاف کسی را به رویش بیاورد و یا بدی کسی را بزرگ کند و با آبرویش بازی کند نبود. یک آدم دوست داشتنی بود همه اورا دوست داشتند. امین و امانتدار بود و خیانت در حق کسی نمی کرد. و چشمش دنبال مال دنیا نبود.
#خصوصیات_بارز
این دو خلصت عباس خیلی به چشم می آمد. ایشان اهل تهمت زدن نبود و در حفظ آبروی یک مومن کوشا بود. اهل خیانت در امانت هم نبود.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#خصوصیات_بارز
#راوی_برادر_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#نجاتعلی_ایوبی
برادرم خصوصیات بارز اخلاقی زیادی داشت و مهمترینش شجاع بودن ،خوش اخلاقی و به دنبال تکلیف الهی ، مبارز و مجاهد در راه خدا، فردی با بصیرت و آگاه و خوش سیرت و خوش چهره بود.
#خواب_شهادت
یادم هست چون من در گردان مسئولیت داشتم به ایشان یک روز قبل از حرکت به سوی منطقه عملیاتی (عصر) گفتم: شما در موقعیت گردان بمان چرا که هم خودش و هم بچه های دسته ۲ گردان عمارخواب شهادت وی را دیده بودند و به من گفتند: که برادرت شهید می شود و همان اتفاق هم افتاد و وقتی به وی گفتم، گفت: من یادگاری از خودم دارم (یعنی من چهارتا بچه دارم که یادگاری های من هستند) شما که بچه نداری بمانید.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#خصوصیات_بارز
#راوی_همسر_برادر
#شهید_دفاع_مقدس
#رضا_ابراهیم_زاده
رضا بسیار جوان خوش رو و شوخ طبع و با غیرتی بود. روی خانواده خیلی غیرت داشت. به محرم و نامحرم و حلال و حرام حساس بود و سعی می کرد که احکام خدا رعایت کند. اگر کسی پشت سر خانواده حرفی می زد خیلی ناراحت می شد و مدافع خانواده بود. اهل کار بود و تا هر چی که بسیج نمی رفت سر کار می رفت تا کمک خرج خانواده باشد. بسیار دست بخیر و با بصیرت بود. رضا موقعیت شناس بود. در آن زمان که دشمن به خاک ما حمله کرده بود رضا بخاطر غیرتی که به وطن داشت با بصیرت و آگاهی جهاد در راه خدا را انتخاب کرد. رضا چون پدر نداشت می توانست بماند و مانند خیلی از جوانهای دیگر کمک حال خانواده باشد که خودش اجر و ثواب والایی داشت. اما بین خوب و خوبتر یکی را انتخاب کرد و آنهم دفاع از خاک وطن و ارزشهای اسلام و انقلاب بود. رضا به وقت امتحانات الهی درست امتحاناتش را پس داد و پیروز و سربلند شد. رضا آنقدر قلب رئوف و بزرگی داشت که اگر می توانست همزمان هم به مادرش خدمت می کرد هم به نیازمندان کمک می کرد و هم در جبهه جهاد می کرد. اما انسان نمی تواند در آن واحد در چند جا مشغول خدمت شود. مگر با عنایات ویژه ی الهی باشد. البته جبهه تمام این بار معنوی را در خود داشت و یک دانشگاه بزرگ و نقطه مرکزی خیرات و برکات بیشمار بود.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#خصوصیات_بارز
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_دفاع_مقدس
#محمدرضا_قائم_مقامی
محمدرضا خیلی طرفدار مظلومان بود و ضعیفان را خیلی احترام می کرد. و به زیر دستانش خیلی محبت می کرد. احترام خاصی برای بزرگترها قائل بود. به حلال و حرام خیلی اهمیت می داد. یک ریال پول حرام نمی گذاشت به زندگیمان راه پیدا کند تا این حد در حساب و کتاب مالش دقت می کرد که حق الناسی گردنش نماند و لقمه ی حرام سر سفره نگذارد. اعتقاد داشت لقمه حرام بچه را از پدر و مادر و راه راست دور می کند. بطور مثال یکبار سبزی فروشی محله امان می گفت:
آقا محمدرضا اگر یک ریال پول اضافه من به اشتباه به او بدهم سریع بر می گرداند و می گوید این برای شماست حق من نیست.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#معرفینامه
#شهیددفاع_مقدس
#حسین_فصیحی
نام و نام خانوادگی : حسین فصیحی
فرزند : حسن
متولد : ۱۳۴۵
محل تولد : دستجردجرقویه
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۲۶
محل شهادت : شلمچه
عملیات : کربلای ۵
#مختصرزندگینامه
شهید حسین فصیحی در روستای دستجرد دیده به جهان گشود در خانواده ای مذهبی بزرگ شد و دارای سه خواهر و دوبرادر بود ودر همان روستا تحصیل کرد ؛ تا اینکه پس از ۲۰سال زندگی سخت در مقابل کفر
تصمیم به اطاعت از امر امام خمینی (رحمه الله علیه) را گرفت و راهی جبهه دفاع مقدس شد ودر تاریخ ۲۶ دیماه ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه عملیات کربلای ۵ شربت شیرین شهادت را نوشید و در زادگاهش گلزار شهدای بهشت محمد دستجرد آرام گرفت.
#خصوصیات_بارز
#شهیددفاع_مقدس
#حسین_فصیحی
فردی با غیرت و وفادار و بسیار مردمدار
و اجتماعی .. فعال و پرتلاش .. خوش اخلاق و خوش برخورد .. با تقوا و با ایمان .. پیرو ولایت و انقلابی .. خانواده دوست و مهربان وبا محبت .
مادرش بسیار از او راضی بود و همیشه به نیکی از او یاد می نمود. پدر و مادر شهید به رحمت خدا رفته اند.
#خاطره_همرزم۱
#شهیددفاع_مقدس
#شهیدحسین_فصیحی
سال ۱۳۶۵ بود که برا اولین بار به جبهه های حق علیه باطل اعزام می شدم . تو تقسیمات گردانی من افتادم به گردان یا زهرا سلام الله علیها ؛ من اون موقع از خود شهر اصفهان اعزام شده بودم و از بچه های دستجرد کسی با من نبود ؛ تنها شانزده سال داشتم و با دست بردن تو شناسنامه دو سال سنم را بالا برده بودم ؛ یادمه پادگان شهید قوچانی اهواز بودیم و احساس دلتنگی عجیبی داشتم یکی از بچه ها که تازه با هم آشنا شده بودیم گفت : چرا اینقد گرفته ای بیا بریم تو دسته دو یک نفره که هر روز معرکه میگیره و به بچه ها روحیه میده ؛ خیلی با مزه است وقتی جک تعریف میکنه بچه ها میمیرند از خنده ؛ به اتفاق هم رفتیم تو اون سوله ی دسته دو ؛ جایی که ما بودیم ساختمانهای پیش ساخته ای بود که قبل از انقلاب کارکنان کره ای شرکت نفت اونجا بودند و با شروع جنگ دیگه از اونجا رفته بودند و چون منطقه جنگی شده بود رزمندگان تو اون مقر استقرار پیدا کرده بودند . وقتی وارد سوله که یک ساختمان بود دارای چندین اتاق که درب اتاقها تو یک راهرو باز می شد از یه دونه اتاقها صدای خنده به گوش میرسید . گفت : بیا بریم تو این یکی اتاق هستند در زدیم وارد شدیم ؛ دیدیم ی تعداد از بچه ها دور هم نشستند یکی هم بالای پتو ها که گوشه اتاق رو هم گذاشته بودند نشسته دو تا چفیه دور سرش پیچیده یک پتو هم مثل عبا رو دوشش انداخته و مرتب یک چیزای میگه و همه میخندند . اونطرف چشمهای برجسته و قلمبه ای داشت من قبلا ندیده بودمش اونم منا نمی شناخت . رفیقم که دنبالم بود گفت : خدا خیرش بده خیلی بچه ها دوستش دارند خیلی بهشون روحیه میده اسمش حسین فصیحی ؛ تا گفت : فصیحی احساس کردم باید دستجردی باشه ولی چرا پس تا حالا من ندیدمش ؛ الان دقیقا یادم نیست چی می گفت : ولی فقط یادمه خیلی با مزه بود کارش که تموم شد؛ گفت : آقایون سخنرانی امروز تموم شد برید به کارتون برسید ؛ یکی یکی بچه ها رفتند ما هم رفتیم. چند روز دیگه هم به همین منوال گذشت.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#اخلاق_رفتار
#راوی_برادر_گرامی (زنده یاد علی فصیحی)
#شهید_دفاع_مقدس
#عباس_فصیحی
عباس اهل نماز و روزه بود. به هیچ عنوان نمازش ترک نمی شد. خدا ترس بود. و از کارهای حرام دوری می کرد و از اعمالش مراقبت می کرد. خوش خلق و مهربان بود؛ مردمدار و با مرام و با گذشت بود. خیلی به والدین احترام می گذاشت. و مراقب بود تا زیر دستانش از دست او ناراحت نشوند. در کار دنیا بی منت و ریا کمک حال همه بود. و یک انسان کامل بود. و دلشکستن در مرامش نبود. اهل غیبت نبود. و اهل اینکه خلاف کسی را به رویش بیاورد و یا بدی کسی را بزرگ کند و با آبرویش بازی کند نبود. یک آدم دوست داشتنی بود همه اورا دوست داشتند. امین و امانتدار بود و خیانت در حق کسی نمی کرد. و چشمش دنبال مال دنیا نبود.
#خصوصیات_بارز
این دو خلصت عباس خیلی به چشم می آمد. ایشان اهل تهمت زدن نبود و در حفظ آبروی یک مومن کوشا بود. اهل خیانت در امانت هم نبود.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#زندگینامه
#شهیددفاع_مقدس
#حسنعلی_احمدی
از شرق شهر اصفهان سال ۱۳۴۷ تا منطقه عملیاتے ام الرصاص عملیات ڪربلای۴ و دیماه سال ۱۳۶۵ تنها یڪ قدم فاصلہ بـود. یڪ قدم ڪه با اخلاص برداشته شـد ، قدمے ڪه جای پای کسانے گذاشتہ شد ڪه همدوش آنها از مبـارزات میلیونی علیہ حڪومت ستمشاهےحرڪت را آغاز ڪرده بـودنـد .حسنـعلی در سال ۱۳۴۷ در روستای دستـجـرد متولـد شد و در دامان پدر و مادری مذهبی و پیرو ولایت فقیہ پرورش یافت . جوانی خوش اخلاق و پرتلاش مشغول درس خواندن و ڪار بود ڪه در سال ۱۳۶۳ تصمیم بہ تشڪیل خانواده گرفت و مشغول به ڪار آزاد شد . آن دوران روزهای آتـش و خـون ، روزهای فریاد ملتی غیور بـود . حسنـعلی نیز تصمیم رفتن به جبهه را گرفت و در همان سال اعزام به جبهه شد و از میهن خویش دفاع ڪرد . تا اینڪه در بهار سال۶۵ بہ لطف و عنایت پروردگـار صاحب فرزند پسری شد.
#خصوصیات_بارز
شوخ طبع و خوش خلق بود .
بسیار مهربان و دل رحم بود .
نمازهایش را اول وقت می خواند .
همیشه با وضو بود .
به حلال و حرام اهمیت می داد .
دلاور وشجاع و نترس بود .
بسیار به والدین احترام می گذاشت .
و همیشه دست بخیر و کمک حال اطرافیان بود .
اهل صله رحم و مهمان دوست بود .
#نحوه_شهادت
اما پس از دوسال خدمت به میهن و رفتن به جبهه در تاریخ ۴دی ماه سال۱۳۶۵ بر اثر اصابت ترڪش به بدن دعوت حق را لبیڪ گفت و شربت شیرین شهادت را نوشید .
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398