eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
684 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
🔉سخنرانی 🎤 آیت الله شیخ عباس اخوان ✅️شب دهم صفرالمظفر ۱۴۴۶ قمری 🎪هیئت عزیزم حسین علیه السلام
آیت الله شیخ عباس اخوان: السلام علیک و علی الأرواح التی حلت بفتائک علیکم منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار برای تمنن و تبرک است تا فیض الهی شامل بشود با نام خدای متعال تا عنایات الهی شامل بشود چه بداند چه نداند فیض سلام از عالم است که همان عالم می‌باشد/ تبیین عالم به ذوابعاد و دارای جرم بودن که باطن عالم ملک عالم است/قال صلی‌الله علیه وآله:...«وأنزل الله من السماء ماء» يعني المطر ينزل مع كل قطرة ملك يضعها في موضعها الذي يأمره به ربه عزوجل. ج۲۷ص۹۹-۱۰۰/هر امر در عالم ماده ریشه در ملکوت دارد/إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (۸۲) فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ :۸۳/تبیین مسألۀ اینکه باطن عالم ماده عالم ملکوت است توسط مرحوم آیت‌الله / عدم شرطیت تقارن زمانی بین ملک و ملکوت و شرطیت بین ملک و ملکوت/رسیدن الهی به اشخاص یا با سلام یا با جواب سلام/ جایگاه الهی در عالم جبروت/تحت ذیل بودن برخی از اسماء نسبت به اسماء دیگر مثل اینکه اسم رحیم و رب تحت اسم رحمن هستند/فوق سلام مراتبی از اسماء است و فیض انسان متدین تا مرتبه سلام است و بیشتر از آن را باید در شأن دیگری بیاید/وَالْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ (۲۲) سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ :۲۳/مرتبه فوق سلام مال اولیاست که حضرت علیه‌السلام به دنبال آن است/وَ إِذْ قالَ مُوسی لِفَتاهُ لا أَبْرَحُ حَتَّی أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُباً :۶۰/ تأکید موسی علیه‌السلام به رسیدن به مطلب/فَلَمَّا بَلَغا مَجْمَعَ بَیْنِهِما نَسِیا حُوتَهُما فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ سَرَباً (۶۱) فَلَمَّا جاوَزا قالَ لِفَتاهُ آتِنا غَداءَنا لَقَدْ لَقِینا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَباً :۶۲ در بگشا کآمد خامی دگر پیشکشی کن دو سه جامی دگر هین که رسیدیم به نزدیک ده همره ما شو دو سه گامی دگر هین هله چونی تو ز راه دراز هر قدمی غصه و دامی دگر غصه کجا دارد کان عسل ای که تو را سیصد نامی دگر غزل۱۷۷۱ تبلور همه اسماء الحسنی در قالَ أَ رَأَیْتَ إِذْ أَوَیْنا إِلَی الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَ ما أَنْسانِیهُ إِلاَّ الشَّیْطانُ أَنْ أَذْکُرَهُ وَ اتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَباً :۶۳ دو خلاف مشهور در کریم: أَنْسانِیهُ- هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِيَهْ :۱۹/در می‌گویند دوجا انسان به زبان امی حرف می‌زند: زائدالوصف و زائدالوصف/ موسی، خضر را نشناخت!؛ عن ابن عباس و المعنی دخل موسی الکوة علی إثر الحوت فإذا هو بالخضر «قالَ ذلِکَ ما کُنَّا نَبْغِ» قال موسی (علیه السلام) ذلک ما کنا نطلب ج۵ص۳۲۷/ جریان مجاهده با از جانب و برخوردی با یکی از اولیای خدا/ خرده بینانند در عالم بسی واقفند از کار و بار هر کسی قالَ ذلِکَ ما کُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلی آثارِهِما قَصَصاً (۶۴)فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً :۶۵ اسم سلام مربوط به مرحله متوسط است؛ سلام موسی به خضر در زمینی که در آن سلام نبود؛ فکتبوا إلی أبی الحسن الرضا (علیه السلام) یسألونه عن ذلک فکتب فی الجواب أتی موسی العالم فأصابه فی جزیرة من جزائر البحر فسلم علیه موسی فأنکر السلام إذ کان بأرض لیس بها... ج۵ص۳۲۶/وادی سلام الله علیها وادی‌ای است که ریشه همه صفات و اسماء است که همان است؛ مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ :۱۹/ حاصل دوجهانی است که بین دو دریای و که تلاطم ایجاد شده نیاز به است که نه باشد نه باشد و هم از نبوت و هم از امامت بهره برده باشد تا اینکه دو دریا ایجاد تلاطم نکند و این مجمع‌البحرین است که مقام فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است/جناب موسی دنبال فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است که وادی‌اش سلام ندارد بلکه سوختن دارد و کمالش به سوختن است؛ بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَان :۲۰/وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ #ق :۹ ؛ تفسیر به زیاد شدن بی‌حساب که به است ن آتش ولی موسی علیه‌السلام وقتی نزدیک شد یه شجرهٔ طور آتشی دید؛ فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا؛ دو نوع برکت: زیاده شدن و از دست دادن/ در همه از دست دادند هرآنچه داشتند تا یکپارچه جلوه علیه‌السلام بشنوند
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل. و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴ فضیلت ؛ بهره به مقام است؛ افضل خلائق الهی علیهم‌السلام هستند که ایشان بالاترین مقام عقلی را دارند؛ سیر عقلی در ؛ انبیاء علیهم‌السلام در مقام و هستند که همه‌چیز که لازم است را در اختیار مردمان قرار می‌دهند؛ ارتقای عقل مردم توسط انبیاء علیهم‌السلام؛ اهمیت و سیر در عقل؛ ضرورت انتقال مفاهیم عقلی به به با زبان طفولیت؛ مرور سیر جوامع بشری با مرور جریان فرزندان علیه‌السلام؛ غایت دوری از عقل در در هنگام عجز از خاکسپاری پیکر : فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ ۚ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَٰذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي ۖ فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ :۳۱؛ انبعاث کلاغ بر قابیل نشان از عدم ظرفیت قابیل به داشتن مربی انسانی؛ مزایای علم به و کریم: وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَىٰ ۗ بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا :۳۱؛ روند و سیر انسان در طریق با آموزش دیدن از و حیوانات تا رسیدن به قابلیت استفاده از انبیاء علیهم‌السلام تا عقل مردمان در کمال بیشتری قرار بگیرد «و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» خداوند هیچ نبی‌ای را مبعوث نکرد مگر اینکه بود؛ با عقل به ظهور می‌رسد؛ افضلیت عقل نبی از جمیع تلاش تلاشگران؛ ضرورت برای بهره‌وری از ؛ محاسن با ؛ گزارشی از مستندمانند محصول در مورد چوپان زاده‌ای نیمه وحشی که متحول شد و به دنبال رفت؛ نسبت انبیاء علیهم‌السلام با حالت پدر به فرزند است «و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» در باید به تعالیم انبیاء علیهم‌السلام مراجعه کرد تا به موفقیت رسید وگرنه خود صورت عمل نتیجه خاصی ندارد صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده برگی از گلشن خرم عمر باقی بود آن هم پژمرده خوناب جگر از ساغر دل در فصل بهار غمت خورده بیمار توایم و نپرسیدی کاین غمزده به شد یا مرده دیوان روضه صلوات الله علیه فسقط عن الفرس و جلس علی التراب فجعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۲۳محرم۱۴۴۵ ۱۹مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
https://eitaa.com/akavan110
ٱلْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ ٱلْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ ٱلْمَوْتَیٰۗ بَل لِّلَّهِ ٱلْأَمْرُ جَمِيعًا :۳۱ بادهٔ گلرنگِ تلخِ تیزِ خوش‌خوارِ سَبُک نقلَش از لَعلِ نگار و نقلَش از یاقوتِ خام فیض ثقیل سنگین در یک جایگاهی لطیف می‌شود که آن جایگاه لیلة القدر است که ظهور سلام الله علیها است که اوست که فیوضات را می‌گیرد و تعدیل می‌کند و به مقام می‌آورد: وَ كُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْنَٰهُ تَفْصِيلاً :۱۲؛ که این یکی از شئون فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است؛ مَن عَرَفَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعرِفَتِها فَقَد أدرَكَ لَيلَةَ القَدرِ ج۴۳ص۶۵ السلام علیک یا ایتها الصدیقة الجلیلة الجمیلة ذات الاحزان الطویلة فی المدّة القلیلة المخفیة قبرها المجهولة قدرها فاطمة الزهرا بنت رسول الله محبوبهٔ حق، جان جهان فاطمه‌ام بود هم قائمهٔ روح و روان فاطمه‌ام بود مام حسنین، مونس جان فاطمه‌ام بود غمخوار دل غمزدگان فاطمه‌ام بود بقیع فاطمه‌ام کو؟ دُر عالمه‌ام کو؟ در راه خدا طائر من گشته فدایی ما بین من و فاطمه افتاده جدایی طفلان همه گویند که مادر به کجایی ای سینه شکسته ز چه در خانه نیایی بقیع فاطمه‌ام کو؟ دُر عالمه‌ام کو؟ یا ابتاه یا رسول الله یا فضة خذینی فوالله سقط ما فی احشائی زهرا جان زهرا جان فاطمیه سال ۱۳۹۹ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ (۴۹) و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ (۵۰) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَآ أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۵۱) وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳ مرور مباحث پیرامون لیلة القدر بودن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها؛ قدر و اندازه داشتن موجودات و موجودات؛ ٱلَّذِی لَهُۥ مُلْكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلْأَرْضِ وَ لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَ لَمْ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٌ فِی ٱلْمُلْكِ وَ خَلَقَ كُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُۥ تَقْدِيرًا :۲؛ تبیین تقدیر در فارسی که به توصیف می‌شود که خارج از مفهوم آن تقدیر در کریم است؛ تقدیر به معنای اندازه‌گیری است که در قرآن کریم این اندازه‌گیری به عناوین مختلف تفسیر شده که گاهی به تقدیر سالیانه با عنوان بیان شده که شب در آن به جهت مخفی و پوشیده بودن آن است که مکنون است در ؛ مانعیت نداشتن ظهور شب قدر در این عالم و تقارن آن با یک شب ولی اینکه به شب نامگذاری شده به معنای وجود آن در شب قدر نیست؛ إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ :۴۹؛ تبیین دو و در قرآن کریم؛ عالم امر به منزلهٔ عالمی است که امور در آن به نحو کلی است؛ تعبیر از عالم امر به : وَ إِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَآئِنُهُۥ وَ مَا نُنَزِّلُهُۥٓ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ :۲۱؛ وجود اصل هر چیزی در عالم خزائن؛ وجود حساب و کتابها در عالم تقدیر که در همهٔ این‌ها مشخص می‌شود؛ عدم تداخل این مباحث با مبحث بلکه فقط در نهایت بنده تقارن می‌کند با آنچه که تقدیر شده است؛ وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳؛ معلوم بودن همهٔ امور و داشتن همهٔ امور؛ و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ :۵۰؛ به امر خدا بودن امور و عدم تحول در علم الهی؛ تبیین اینکه علم خدای متعال به مبادی عین علم او به غایات است؛ اللهم إني أسئلك من مشيتك بأمضاها وكل مشيتك ماضية، اللهم وأسئلك بمشيتك كلها ج۹۷ص۳۷۰؛ تبیین علم الهی و ماضیه الهی؛ وَ اَسْعَدَهُ عَلى ذلِكَ الْقَضاَّءُ ؛ معلوم شدن علم الهی بر سال به سال؛ مردم یکی از شئون ولی الهی است؛ یکی از از شئون ولی الهی این است که دارد: وَ يَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لَسْتَ مُرْسَلاًۚ قُلْ كَفَیٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَاۢ بَيْنِی وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِندَهُۥ عِلْمُ ٱلْكِتَٰبِ :۴۳؛ کتاب قرآن نازلهٔ علم خدای متعال است: بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِنَّآ أَنزَلْنَٰهُ فِی لَيْلَةِ ٱلْقَدْرِ :۱؛ علم خدای متعال از جانب خدای متعال به ولی خودش داده می‌شود که این حیثیت همان لیلة القدر است که این حیثیت در نهایت می‌کند با شب زمانی لیلة القدر نه اینکه خود آن حیثیتی شب قدر باشد و در این حیثیت لیلة القدر تمام ملائکه و نازل می‌شوند: تَنَزَّلُ ٱلْمَلَٰٓئِكَةُ وَ ٱلرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ :۴؛ وجود حیثیات مختلف و و در انسان؛ در حیثیت لیلة القدر سه شأن واقع می‌شود: ولی خدا، قرآن کریم، ملائکه؛ وصف برخی از ملائکه در کلام صلوات الله علیه: وَ مِنْهُمُ الثَّابِتَةُ فِی الْأَرَضِینَ السُّفْلَى أَقْدَامُهُمْ وَ الْمَارِقَةُ مِنَ السَّمَاءِ الْعُلْیا أَعْنَاقُهُمْ وَ الْخَارِجَةُ مِنَ الْأَقْطَارِ أَرْكَانُهُمْ وَ الْمُنَاسِبَةُ لِقَوَائِمِ الْعَرْشِ أَكْتَافُهُمْ نَاكِسَةٌ دُونَهُ أَبْصَارُهُمْ مُتَلَفِّعُونَ تَحْتَهُ بِأَجْنِحَتِهِمْ خطبه۱ ای برون از وَهْم و قال و قیل من خاک بر فرق من و تمثیل من علیه‌السلام الهی را برای یک سال می‌گیرد و به ملائکه در حیثیت لیلة القدر می‌دهد که خود این حیثیت لیلة القدری یک از شئون سلام‌الله‌علیها گاهی در بر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم نازل می‌شده و گاهی به‌خاطر وجود علیه‌السلام بر شانه پیامبر صلی‌الله علیه وآله وسلم سجده حضرت طولانی می‌شده است: خرج علینا رسول الله(ص)فی احدی صلاتی العشی: الظهر او العصر و هو حامل احد ابنیه الحسن او الحسین فتقدم رسول الله(ص)فوضعه عند قدمه الیمنی فسجد رسول الله(ص) سجدة اطالها قال ابی: فرفعت راسی من بین الناس فاذا رسول الله(ص)ساجد و اذا الغلام راکب علی ظهره فعدت فسجدت فلما انصرف رسول الله(ص)قال الناس: یا رسول الله لقد سجدت فی صلاتک هذه سجدة ما کنت تسجدها، افشی ء امرت به او کان یوحی