eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
684 دنبال‌کننده
34 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (۱) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (۲) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ :۳ ایام یکی از اسماء حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اسم است؛ اختصاص به سلام‌الله‌علیها است؛ کوثر به معنای که همان خیر بسیار زیاد است؛ این خیر کثیر در حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها چیست؟؛ یکی از وجوه خیر کثیری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است؛ تلاش برای منقطع کردن نسل اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم پس از ایشان؛ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (۲۰۴) وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ :۲۰۵؛ تولّی یا به معنای پشت کردن است یا به معنای هنگامی‌که به رسیدند؛ اراده و به نسبت از بین بردن نسل پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ بنی العباس وجاهت خود را در قبال پسرعمویی پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم کسب کرده بودند و به طریق اولی کسانی‌که وجاهتشان بدین سبب اولویت داشت را تحمل نمی‌کردند؛ پایه جریان از سوی بنی امیه برای از بین بردن نسل بود؛ مشاور : وَحَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ صَالِح الْمُقْرِئُ عَن أبي زبيد عَنْ أبي حصين قَالَ: بلغ يزيد بْن مُعَاوِيَة أن الحسين عليه السلام يريد الخروج إلى الكوفة فغمه ذلك وساءه، فأرسل إلى سرجون مولاهم وكان كاتبه وأنيسه فاستشاره فيمن يوليه الكوفة فأشار بعبيد اللَّه بْن زياد، فَقَالَ: إنه لا خير عنده، قَالَ: أرأيت لو كان مُعَاوِيَة حيّا فأشار عليك به أكنت توليه؟ قَالَ: نعم، قَالَ: فهذا عهد مُعَاوِيَة إليه بخاتمه وقد كان ولاه، فلم يمنعني أن أعلمك ذلك إلا معرفتي ببغضك له، فأنفذه إليه وعزل النعمان بْن بشير، وكتب إليه: أما بعد فإن الممدوح مسبوب يومًا وإن المسبوب ممدوح يومًا، وقد سمي بك يومًا إلى غاية أنت فيها كما قَالَ الأول: رفعت فجاوزت السحاب وفوقه ... فما لك إلا مرقب الشمس مقعد تألیف: ج۵ص۳۷۹؛ اشاره به ریشه‌کن کردن توسط دشمنان: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ (۱) أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ (۲) وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ (۳) تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ (۴) فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ :۵؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ (۱) إِيلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّيْفِ (۲) فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ (۳) الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ :۴؛ ورود بین سه در کریم: بین سوره : (إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ :۳۰) و سوره و بنابر نظر امثال و :(مسأله 777: " والضحى " و " انشراح " يك سوره است و سوره " فيل " و " قريش " نيز يك سوره است و بسمله در ميان هر يك از دو سوره مذكور واجب است تألیف ص۲۵۲) و سوره و ؛ قصد برای از بین بردن قریش و قصد و یزید بر از بین بردن بنی‌هاشم؛ نمونه‌ای از سیاست‌های معاویه؛ جریان شروع و تثبیت جانشینی یزید برای معاویه با اقدامات و نظر در کتاب ج۱صص۱۸۵-۱۸۸؛ زندیق از که همان ایل هستند که خود زند به معنای آتش است که مقصود از زندیک همان آتش‌پرست است که عرب به انسان می‌گفت زندیق؛کلام مغیره به فرزندش در مورد بودن معاویه به علت قصد او بر هدم بنی‌هاشم و ریشه‌کنی نسل پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ پذیری معاویه در موارد مختلف غیر از نصحیت در مورد بنی‌هاشم؛ نمونه‌ای از اراده بنی‌العباس بر ریشه‌کنی بنی‌هاشم؛ جنایات بر علیه و جریان توصیه به عروس خود (= همسر )؛ ریشه‌کن شدن بنی امیه و بنی‌العباس مگر شرذمه قلیلی از مدعیان سادات بنی‌العباس در و ؛ وجود سادات در کشورهای نشین همچون و و و و با عنوان و که هستند؛ وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ :۲۰۵؛ یکی از وجوه کوثریت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرزندان حضرت هستند؛ بخشش باغی از طرف
آیت الله شیخ عباس اخوان
به برای خاک‌سپاری ؛ خاک‌سپاری بدن مطهر علیه‌السلام در باغ حمید بن قحطبه؛ جنایت کشتار سادات توسط حمید بن قحطبة به دستور هارون الرشید: حدثنا أبو الحسن أحمد بن محمد بن الحسن البزاز قال: حدثنا أبو طاهر السامانى قال: حدثنا أبو القاسم بشر بن محمد بن بشير قال: حدثني أبو الحسين أحمد بن سهل بن ماهان قال: حدثني عبيد الله البزاز النيسابوري وكان مسنا قال: كان بينى وبين حميد بن قحطبه الطائى الطوسى معامله فرحلت إليه في بعض الايام فبلغه خبر قدومى فاستحضرني للوقت وعلى ثياب السفر لم اغيرها وذلك في شهر رمضان وقت صلاه الظهر فلما دخلت عليه رايته في بيت يجرى فيه الماء فسلمت عليه وجلست فاتى بطشت وابريق فغسل يديه ثم امرني فغسلت يدى واحضرت المائدة وذهب عنى انى صائم وانى في شهر رمضان ثم ذكرت فامسكت يدى فقال لي حميد: ما لك لا تأكل؟ فقلت: ايها الامير هذا شهر رمضان ولست بمريض ولا بى عله توجب الافطار ولعل الامير له عذر في ذلك أو عله توجب الافطار فقال: ما بى عله توجب الافطار وأني لصحيح البدن ثم دمعت عيناه وبكى فقلت له بعد ما فرغ من طعامه: ما يبكيك ايها الامير؟ فقال: انفذ هرون الرشيد وقت كونه بطوس في بعض الليل ان اجب فلما دخلت عليه رايته بين يديه شمعه تتقد وسيفا اخضر مسلولا وبين يديه خادم واقف فلما قمت يديه رفع راسه الى فقال: كيف طاعتك لامير المؤمنين؟ فقلت: بالنفس والمال فاطرق ثم اذن لي في الانصراف فلم البث في منزلي حتى عاد الرسول الى وقال: اجب أمير المؤمنين فقلت في نفسي: انا لله اخاف يكون قد عزم على قتلى وانه لما رأني استحيى منى قعدت الى بين يديه فرفع راسه الى فقال: كيف طاعتك لامير المؤمنين فقلت: بالنفس والمال والاهل والولد فتبسم ضاحكا ثم اذن لي في الانصراف فلما دخلت منزلي لم البث ان عاد الى الرسول فقال: اجب أمير المؤمنين فحضرت بين يديه وهو على حاله فرفع راسه الى وقال لي كيف طاعتك لامير المؤمنين؟ فقلت: بالنفس والمال والاهل والولد والدين فضحك ثم قال لي: خذ هذا السيف وامتثل ما يامرك به الخادم قال: فتناول الخادم السيف وناولنيه وجاء بى الى بيت بابه مغلق ففتحه فإذا فيه بئر في وسطه وثلاثه بيوت ابوابها مغلقه ففتح باب بيت منها فإذا فيه عشرون نفسا عليهم الشعور والذوائب شيوخ وكهول وشبان مقيدون فقال لي: ان أمير المؤمنين يامرك بقتل هؤلاء وكانوا كلهم علويه من ولد على وفاطمة عليهما السلام فجعل يخرج الي واحدا بعد واحد فاضرب عنقه حتى اتيت على آخرهم ثم رمى باجسادهم ورؤوسهم في تلك البئر ثم فتح باب بيت آخر فإذا فيه ايضا عشرون نفسا من العلويه من ولد علي وفاطمة عليهما السلام مقيدون فقال لي: ان أمير المؤمنين يامرك بقتل هؤلاء فجعل يخرج الى واحدا بعد واحد فاضرب عنقه ويرمى به في تلك البئر حتى اتيت الى آخرهم ثم فتح باب البيت الثالث فإذا فيه مثلهم عشرون نفسا من ولد على وفاطمة عليهما السلام مقيدون عليهم الشعور والذوائب فقال لي: ان أمير المؤمنين يامرك بقتل هؤلاء ايضا فجعل يخرج الى واحدا بعد واحد فاضرب عنقه ويرمى به في تلك البئر حتى اتيت على تسعه عشر نفسا منهم وبقى شيخا منهم عليه شعر فقال لي: تبا لك يا ميشوم! أي عذر لك يوم القيامة إذا قدمت عليه جدنا رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) وقد قتلت من اولاده ستين نفسا قد ولدهم على وفاطمة عليهما السلام؟! فارتعشت يدى وارتعدت فرايصى فنظر الى الخادم مغضبا وزبرنى فاتيت على ذلك الشيخ ايضا فقتلته ورمى به في تلك البئر فإذا كان فعلى هذا وقد قتلت ستين نفسا من ولد رسول الله (صلی‌الله علیه وآله وسلم) فما ينفعني صومي وصلاتي؟! وانا اشك انى مخلد في النار. علیه‌السلام ج۲صص۱۰۰-۱۰۲؛ همان است؛ گناه : حَدَّثَنِی سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ اَلْخَطْمِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی: أَنَّ اَلزُّهْرِیَّ عَزَّرَ غُلاَماً لَهُ، فَمَاتَ تَحْتَ یَدِهِ، فَقَنَطَ حَتَّی أَتَی عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ: قُنُوطُکَ أَعْظَمُ مِنْ ذَنْبِکَ!؛ روایتی از علیه‌السلام پیرامون کشتار سادات صلی الله علیک یا ایتها الصدیقة الجلیلة الجمیلة ذات الاحزان الطویلة فی المدّة القلیلة المخفیة قبرها المجهولة قدرها فاطمة الزهرا بنت رسول الله مردم همه در خوابند الا من افسرده در کنار قبر تو می‌گریم، و می نالم دیگر نخوری سیلی، رویت نشود نیلی از ضربت آن سیلی، می‌سوزم و می‌سازم نفسي علی زَفَراتها محبوسةٌ یا لـیتها خـرجـت مـع الزَّفَـراتِ لا خیرَ بعدكِ في الحیاةِ و إنّما أبکي مخافةَ تـطـولَ حـیاتي زهرا جان زهرا جان صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهرا السلام علیک و علی آل بیتک الطیبین الطاهرین و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ۱۳۹۶٫۱۰٫۳۰ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (۱) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (۲) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ :۳ ایام یکی از اسماء حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اسم است؛ اختصاص به سلام‌الله‌علیها است؛ کوثر به معنای که همان خیر بسیار زیاد است؛ این خیر کثیر در حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها چیست؟؛ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها تنها کسی هستند که در فضل ایشان دو سوره کامل و نازل شده است؛ عدم موفقیت دشمنان به ریشه‌کنی نسل اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ قتل کسانی‌که در برهه‌ای می‌گفتند و علیهماالسلام فرزندان رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم هستند؛ جریان دشمنی با سادات و بنی‌الزهرا؛ و و خونخوار بودن حجاج بن یوسف ثقفی؛ در حجاج بن یوسف؛ اهمیت وفای به عهد و قبح عهدشکنی؛ جریان و ؛ دفتر ششم بخش ۱۳۵ خطاب حق تعالی به عزرائیل علیه‌السلام کی ترا رحم بر کی بیشتر آمد ازین خلایق کی جانشان قبض کردی و جواب دادن عزرائیل حضرت را حق به عزرائیل می‌گفت ای نقیب بر کی رحم آمد ترا از هر کئیب گفت بر جمله دلم سوزد به درد لیک ترسم امر را اهمال کرد تا بگویم کاشکی یزدان مرا در عوض قربان کند بهر فتی گفت بر کی بیشتر رحم آمدت از کی دل پر سوز و بریان‌تر شدت گفت روزی کشتیی بر موج تیز من شکستم ز امر تا شد ریز ریز پس بگفتی قبض کن جان همه جز زنی و غیر طفلی زان رمه هر دو بر یک تخته‌ای در ماندند تخته را آن موج‌ها می‌راندند باز گفتی جان مادر قبض کن طفل را بگذار تنها ز امر کن چون ز مادر بسکلیدم طفل را خود تو می‌دانی چه تلخ آمد مرا بس بدیدم دود ماتم‌های زفت تلخی آن طفل از فکرم نرفت گفت حق آن طفل را از فضل خویش موج را گفتم فکن در بیشه‌ایش بیشه‌ای پر سوسن و ریحان و گل پر درخت میوه‌دار خوش‌اکل چشمه‌های آب شیرین زلال پروریدم طفل را با صد دلال صد هزاران مرغ مطرب خوش‌صدا اندر آن روضه فکنده صد نوا پسترش کردم ز برگ نسترن کرده او را آمن از صدمهٔ فتن گفته من خورشید را کو را مگز باد را گفته برو آهسته وز ابر را گفته برو باران مریز برق را گفته برو مگرای تیز زین چمن ای دی مبران اعتدال پنجه ای بهمن برین روضه ممال بخش ۱۳۷ - رجوع کردن به قصهٔ پروردن حق تعالی نمرود را بی‌واسطهٔ مادر و دایه در طفلی حاصل آن روضه چو باغ عارفان از سموم صرصر آمد در امان یک پلنگی طفلکان نو زاده بود گفتم او را شیر ده طاعت نمود پس بدادش شیر و خدمتهاش کرد تا که بالغ گشت و زفت و شیرمرد چون فطامش شد بگفتم با پری تا در آموزید نطق و داوری پرورش دادم مر او را زان چمن کی بگفت اندر بگنجد فن من داده من ایوب را مهر پدر بهر مهمانی کرمان بی‌ضرر داده کرمان را برو مهر ولد بر پدر من اینت قدرت اینت ید مادران را داب من آموختم چون بود لطفی که من افروختم صد عنایت کردم و صد رابطه تا ببیند لطف من بی‌واسطه تا نباشد از سبب در کش‌مکش تا بود هر استعانت از منش ورنه تا خود هیچ عذری نبودش شکوتی نبود ز هر یار بدش این حضانه دید با صد رابطه که بپروردم ورا بی‌واسطه شکر او آن بود ای بندهٔ جلیل که شد او نمرود و سوزندهٔ خلیل هم‌چنان کین شاه‌زاده شکر شاه کرد استکبار و استکثار جاه که چرا من تابع غیری شوم چونک صاحب ملک و اقبال نوم لطف‌های شه که ذکر آن گذشت از تجبر بر دلش پوشیده گشت هم‌چنان نمرود آن الطاف را زیر پا بنهاد از جهل و عمی این زمان کافر شد و ره می‌زند کبر و دعوی خدایی می‌کند رفته سوی آسمان با جلال با سه کرکس تا کند با من قتال صد هزاران طفل بی‌تلویم را کشته تا یابد وی ابراهیم را که منجم گفته کاندر حکم سال زاد خواهد دشمنی بهر قتال هین بکن در دفع آن خصم احتیاط هر که می‌زایید می‌کشت از خباط کوری او رست طفل وحی کش ماند خون‌های دگر در گردنش از پدر یابید آن ملک ای عجب تا غرورش داد ظلمات نسب دیگران را گر ام و اب شد حجاب او ز ما یابید گوهرها به جیب گرگ درنده‌ست نفس بد یقین چه بهانه می‌نهی بر هر قرین در ضلالت هست صد کل را کله نفس زشت کفرناک پر سفه زین سبب می‌گویم این بندهٔ فقیر سلسله از گردن سگ برمگیر گر معلم گشت این سگ هم سگست باش ذلت نفسه کو بدرگست فرض می‌آری به جا گر طایفی بر سهیلی چون ادیم طایفی تا سهیلت وا خرد از شر پوست تا شوی چون موزه‌ای هم‌پای دوست جمله قرآن شرح خبث نفس‌هاست بنگر اندر مصحف آن چشمت کجاست
ذکر نفس عادیان کالت بیافت در قتال انبیا مو می‌شکافت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ :۱؛ عهد با شدّاد و عهدشکنی او؛ جریان مغلوب دن حجاج بن یوسف در مواجهه با پیرمردی در سؤال از ان؛ احتجاج علیه حجاج بن یوسف توسط عالم شیعی درباره اینکه حسنین علیهماالسلام فرزندان رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم هستند؛ أخرج ابْن أبي حَاتِم عَن أبي حَرْب بن أبي الْأسود قَالَ: أرسل الْحجَّاج إِلَى يحيى بن يعمر فَقَالَ: بَلغنِي أَنَّك تزْعم أَن الْحسن وَالْحُسَيْن من ذُرِّيَّة النَّبِي صلى الله عَلَيْهِ وَسلم تَجدهُ فِي كتاب الله وَقد قرأته من أَوله إِلَى آخِره فَلم أَجِدهُ قَالَ: أَلَسْت تقْرَأ سُورَة الْأَنْعَام {وَمن ذُريَّته دَاوُد وَسليمَان} حَتَّى بلغ {وَيحيى وَعِيسَى} قَالَ: أَلَيْسَ عِيسَى من ذُرِّيَّة إِبْرَاهِيم وَلَيْسَ لَهُ أَب قَالَ: صدقت. تألیف ج۳ص۳۱۱؛ لزوم احترام به ؛ أَخْبَرَنَا عَقِيلُ بْنُ اَلْحُسَيْنِ قَالَ: أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُبَيْدِ اَللَّهِ قَالَ: حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلْجُمَحِيُّ بِمَكَّةَ قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اَلْعَزِيزِ اَلْبَغَوِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْمٍ اَلْفَضْلُ بْنُ دُكَيْنٍ عَنْ سُفْيَانَ اَلثَّوْرِيِّ عَنِ اِبْنِ جُرَيْجٍ عَنْ عَطَاءٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : كُلُّ حَسَبٍ وَ نَسَبٍ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ مُنْقَطِعٌ إِلاَّ حَسْبِي وَ نَسَبِي إِنْ شِئْتُمْ اِقْرَءُوا: فَإِذٰا نُفِخَ فِي اَلصُّورِ - فَلاٰ أَنْسٰابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لاٰ يَتَسٰاءَلُونَ ج۱ص۵۳۰ تألیف ؛ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ (۳۴) وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ (۳۵) وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ (۳۶) لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ :۳۷؛ فرار خلایق در روز از همدیگر و پناه بردن همه به دامان زهرای اطهر سلام‌الله‌علیها؛ عنوان شدن حسنین علیهماالسلام به عنوان پسر پیامبر صلی‌الله علیه وآله وسلم در آیه : فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ :۶۱؛ احتجاج علیه‌السلام به فرزند رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم بودن در مقابل : احتجاج الكاظم (علیه‌السلام) على الرشيد في أنّه ابن رسول اللّه و قيل: و لمّا دخل هارون الرشيد المدينة توجّه لزيارة النّبي صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و معه النّاس، فتقدّم إلى قبر النّبي صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فقال: السّلام عليك يا رسول اللّه، السّلام عليك يا ابن عمّ، مفتخرا بذلك على غيره. فتقدّم أبو الحسن موسى بن جعفر عليهما السّلام إلى القبر فقال: السّلام عليك يا رسول اللّه، السّلام عليك يا أبه. فتغيّر وجه الرشيد و تبيّن الغيظفيه¹ ج۲ص۳۴۴ [۱]: رواه الشّيخ المفيد رحمه اللّه في الإرشاد ص ۲۹۷. و انظر: تذكرة الخواصّ لابن الجوزي ص ۳۱۴، و في آخره: فتغيّر وجه هارون ثمّ قال: و اللّه يا أبا الحسن، هذا هو الفخرو الشّرف حقّا. ثمّ حمله معه إلى بغداد، فحبسه بها سنة سبع و سبعين و مأة، فأقام في حبسه إلى سنة ثمان و ثمانين و مأة في رجب، فتوفّي بها!! و نقله في بحار الأنوار ۴۸/۱۳۵ و ۹۳/۲۳۹؛ احتجاج امام کاظم علیه‌السلام بر فرزند پیامبر صلی‌الله علیه وآله وسلم بودن به فرض حرمت دختر امام کاظم علیه السلام با پیامبر صلی‌الله علیه وآله وسلم: أجوبة الإمام موسى بن جعفر (علیهماالسلام) لأسئلة الرشيد و حدث أبو أحمد هاني بن محمّد العبدي، قال: حدّثني أبو محمّد، رفعه إلى موسى بن جعفر عليهما السّلام قال: لما أدخلت على الرشيد سلمت عليه فردعليّ السّلام... ثمّ قال لي: لم جوّزتم للعامّة و الخاصّة أن ينسبوكم إلى رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و يقولوا لكم: يا بني رسول اللّه! و أنتم بنو علي و إنّما ينسب المرء إلى أبيه، و فاطمة إنّما هي وعاء و النّبي صلّى اللّه عليه و آله و سلّم جدكم من قبل أمكم؟ فقلت: يا أمير المؤمنين! لو أنّ النّبي صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نشر فخطب إليك كريمتك هل كنت تجيبه؟ فقال: سبحان اللّه! و لم لا أجيبه بل أفتخرعلى العرب و العجم و قريش بذلك.
فقلت له: لكنّه لا يخطب إليّ و لا أزوّجه. فقال: و لم؟ فقلت: لأنّه ولّدني و لم يلدك. فقال: أحسنت يا موسى! ج۲صص۳۳۵-۳۳۸؛ نگهداری خدای متعال از ذراری فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها؛ تحقیقات گسترده پیرامون خبر و شنیدن سند این خبر از مرحوم سید مرتضی به نقل از مرحوم و سؤال از خبر حرمت نار بر هرکسی که به منتهی به علیهاالسلام بشود؛ خدمات علامه امینی به ایشان؛ وصفی از و بودن مرحوم آیت‌الله ؛ شریک کردن علامه امینی در فضیلت ثواب کتاب برای هرکسی که را با (و عجل فرجهم) بفرستد نظیر نداشتن سلام‌الله‌علیها بعد از مادر بزرگوارشان؛ نقلی از مرحوم در زیارت حضرت زینب سلام الله علیها و توجه علیه‌السلام؛ روضه سلام الله علیها خون گریه کردن امام زمان علیه‌السلام بر اسارت زینب کبری سلام الله علیها علیه‌السلام تألیف شیخ علی اکبر ج۲صص۴۵۸-۴۵۹ این طرفه گهر که در رحم فاطمه سفت سری است جلالتش ز اسرار نهفت در رتبهٔ علم او نظر کن که ز حلم با نطق عجب امام را تسلیه گفت آن مهر سپهر حلم گردون و وقار می‌ریخت ز دیده اشک چون ابر بهار چون حرکت آسمان روان شد ز زمین بی صبر قرار لیک با صبر و قرار صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهرا صلی الله علیک یا مولاتی یا زینب بنت امیرالمؤمنین السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ۱۳۹۶٫۱۱٫۱ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (۱) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (۲) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ :۳ ایام یکی از اسماء حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اسم است؛ اختصاص به سلام‌الله‌علیها است؛ کوثر به معنای که همان خیر بسیار زیاد است؛ این خیر کثیر در حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها چیست؟؛ یکی از وجوه خیر کثیری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است؛ تلاش برای منقطع کردن نسل اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم پس از ایشان؛ عدم موفقیت دشمنان به ریشه‌کنی نسل اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ قتل کسانی‌که در برهه‌ای می‌گفتند و علیهماالسلام فرزندان رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم هستند یکی از مصادیق کوثریت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به ماندگاری کثیر از ایشان؛ ماندگاری کار خیر برای شخص و تنعم این شخص پس از مرگ؛ یکی از معانی همان راه و روشی است که از انسان می‌ماند؛ كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ :۱۸۰؛ تعبیر آن مالی که که از انسان می‌ماند به خیر؛ خود مال که از شخص می‌ماند اگر در محل خودش مصرف بشود خیری است که از شخصی مانده وگرنه است؛ خدمات باقیمانده از مرحوم آیت‌الله شیخ در احیای ؛ محدودیت قبل از ورود مرحوم آیت‌الله حائری یزدی و خیر کثیر باقیمانده برای ایشان؛ از اصحاب برجسته مرحوم آیت‌الله مرحوم آیت‌الله آخوند بود، و نقل خوابی از ایشان در مورد قم و نقل آن برای مرحوم آیت‌الله حائری یزدی و ارجاع ایشان به مرحوم آیت‌الله محمدتقی (که جنایات بزرگی در حق ایشان کرد) برای تعبیر خواب؛ در خیر و برکت است؛ ثواب نوشتن فضیلت صلوات الله علیه: حدثنا محمد بن إبراهيم بن إسحاق (رحمه الله)، قال: حدثنا عبد العزيز ابن يحيى البصري، قال: حدثنا محمد بن زكريا الجوهري، عن [ جعفر بن ] محمد بن عمارة، عن أبيه، عن الصادق جعفر بن محمد، عن أبيه محمد بن علي، عن آبائه الصادقين (عليهم السلام)، قال: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): إن الله تبارك وتعالى جعل لاخي علي بن أبي طالب فضائل لا يحصي عددها غيره، فمن ذكر فضيلة من فضائله مقرا بها غفر الله له ما تقدم من ذنبه وما تأخر، ولو وافى القيامة بذنوب الثقلين، ومن كتب فضيلة من فضائل علي بن أبي طالب (عليه السلام) لم تزل الملائكة تستغفر له ما بقي لتلك الكتابة رسم، ومن استمع إلى فضيلة من فضائله غفر الله له الذنوب التي اكتسبها بالاستماع، ومن نظر إلى كتابة في فضائله غفر الله له الذنوب التي اكتسبها بالنظر. ثم قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): النظر إلى علي بن أبي طالب عبادة، وذكره عبادة، ولا يقبل إيمان عبد إلا بولايته والبراءة من أعدائه ص۱۰۸ تألیف شیخ ؛ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنْ جَبْرَئِيلَ عَنْ مِيكَائِيلَ عَنْ إِسْرَافِيلَ عَنِ اَللَّوْحِ عَنِ اَلْقَلَمِ قَالَ يَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: وَلاَيَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي. علیه‌السلام ج۲ص۱۳۶؛ خیر کثیر که باقی می‌ماند همان است؛ ثواب فرش کردن برای رفع تاریکی ؛ پایه‌گذاری عمل و اثرات آن تا هنگام ادامه آن عمل؛ بزرگ کردن؛ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ :۱۱۴؛ نقلی از مرحوم پدر استاد از مرحوم آیت‌الله ؛ تعطیل و تخریب مساجد در زمان رضاخان؛ برکات جاری برای پایه‌گذار ؛ احیای سنت برای حضرت علیه‌السلام توسط ؛ لزوم تلاش برای باقی ماندن سنت نیکو از انسان؛ شریک بودن رضاخان با گناه شخص و ؛ احیای سنت نیکوی تعطیلی روز شهادت علیه‌السلام توسط مرحوم آیت‌الله سید ابوالقاسم به علت زحمات ایشان برای تعطیلی روز شهادت امام صادق علیه‌السلام در زمان ریاست ایشان بر در زمان ؛ مطلب خیر را گرچه فراموش کنند ولی نزد خدای متعال محفوظ است و فراموش نمی‌شود
آیت الله شیخ عباس اخوان
سنت خیر و نیکوی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در اثبات حقانیت مولا امیرالمومنین صلوات الله علیه و تمسک هرکسی برای احیای حقانیت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به زهرای اطهر سلام‌الله‌علیها؛ هر کسی امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه است تمسک به زهرای اطهر سلام‌الله‌علیها کرده است؛ عدم شناخت کافی جامعه از مرحوم علامه در زمان حیات ایشان و دید مردم به ایشان به یک ؛ شهرت علامه امینی در کشور‌های دیگر مثل و و ؛ عظمت کتاب گرانسنگ ؛ اهمیت بیشتر از الغدیر؛ بالیدن مرحوم علامه امینی به کتاب الغدیر که در راه امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه می‌باشد؛ اثبات حقانیت ولایت امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه در الغدیر توسط علامه امینی و تأیید هزار دانشمند بر کتاب الغدیر؛ وجود همیشگی اهل غرض و مرض؛ جریان دعوت علامه امینی به و و برخورد سرد ابتدایی از ایشان و باقی ماجرا مبنی بر احتجاج علامه امینی با ایشان به اینکه: بعد صلی‌الله علیه وآله وسلم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها با چه کسی کرد؟؛ کنندگان بسیار در عزای سیدالشهداء علیه‌السلام مثل و علامه امینی؛ مشاهده آقای (یا ) از اصحاب علامه امینی در منزل آیت الله شیخ و نقل جریانی از پیاده‌روی علامه امینی به و ایشان؛ عدم سفارش زیاد برای نماز جماعت در ؛ ٣٧١٤ - حَدَّثَنَا أَبُو الْوَلِيدِ: حَدَّثَنَا ابْنُ عُيَيْنَةَ، عَنْ عَمْرِو بْنِ دِينَارٍ، عَنِ ابْنِ أَبِي مُلَيْكَةَ، عَنِ الْمِسْوَرِ بْنِ مَخْرَمَةَ : أَنَّ رَسُولَ اللهِ ﷺ قَالَ: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي، فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي». كتاب فضائل الصحابة باب مناقب قرابة رسول الله ﷺ ومنقبة فاطمة سلام الله علیها؛ ... فقال عمر لأبي بكر ، رضي الله عنهما : انطلق بنا إلى فاطمة ، فإنا قد أغضبناها ، فانطلقا جميعا ، فاستأذنا على فاطمة ، فلم تأذن لهما ، فأتيا عليا فكلماه ، فأدخلهما عليها ، فلما قعدا عندها ، حولت وجهها إلى الحائط ، فسلما عليها ، فلم ترد عليهما السلام ، فتكلم أبو بكر فقال : يا حبيبة رسول الله ! والله إن قرابة رسول الله أحب إلي من قرابتي ، وإنك لأحب إلي من عائشة ابنتي ، ولوددت يوم مات أبوك أني مت ، ولا أبقى بعده ، أفتراني أعرفك وأعرف فضلك وشرفك وأمنعك حقك وميراثك من رسول الله ، إلا أني سمعت أباك رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول : " لا نورث ، ما تركنا فهو صدقة " ، فقال : أرأيتكما إن حدثتكما حديثا عن رسول الله صلى الله عليه وسلم تعرفانه وتفعلان به ؟ قالا : نعم . فقالت : نشدتكما الله ألم تسمعا رسول الله يقول : رضا فاطمة من رضاي ، وسخط فاطمة من سخطي ، فمن أحب فاطمة ابنتي فقد أحبني ، ومن أرضى فاطمة فقد أرضاني ، ومن أسخط فاطمة فقد أسخطني ؟ " قالا : نعم سمعناه من رسول الله صلى الله عليه وسلم ، قالت : فإني أشهد الله وملائكته أنكما أسخطتماني وما أرضيتماني ، ولئن لقيت النبي لأشكونكما إليه ، فقال أبو بكر : أنا عائذ بالله تعالى من سخطه وسخطك يا فاطمة ، ثم انتحب أبو بكر يبكي ، حتى كادت نفسه أن تزهق ، وهي تقول : والله لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها ... ج۱ص۳۱؛ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ مَنْ خَلَعَ يَدًا مِنْ طَاعَةٍ، لَقِيَ اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، لَا حُجَّةَ لَهُ. وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ، مات ميتة جاهلية كتاب الإمارة ١٣ - باب وجوب ملازمة جماعة المسلمين عند ظهور الفتن، وفي كل حال وتحريم الخروج على الطاعة ومفارقة الجماعة؛ فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِي بَكْرٍ فِي ذَلِكَ فَهَجَرَتْهُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ باب غزوة العشيرة أو العسيرة ٣٩ - باب غزوة خيبر؛ فاطمی است؛ تمسک شیعه به فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به اینکه: ما با همان بیعت می‌کنیم که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها با او بیعت کرد، فاطمه زهرا با علی علیهماالسلام بیعت کرد و ما هم با علی علیه‌السلام بیعت می‌کنیم السلام علیک یا ایتها الصدیقة الجلیلة الجمیلة ذات الاحزان الطویلة فی المدّة القلیلة المخفیة قبرها المجهولة قدرها فاطمة الزهرا بنت رسول الله علت غائی بر کون و مکان دانی کیست؟ سبب خلقت پیدا و نهان دانی کیست؟ جان پنهان شده در جسم جهان دانی کیست؟ نقطه دایره رفعت و شان، دانی کیست؟ فاطمه مظهر اجلال خدا جلّ و جلال فاطمه عصمت کل کنز خفیّ ازلی فاطمه عالمه از حق به خفی و به جلی فاطمه روح نبی همسر و همتای ولی فاطمه عالیه‌ای کش نبد ار زوج علی فرد و بی مثل بُد آن گونه که حیّ متعال
آیت الله شیخ عباس اخوان
کاف و نون، کافش کاف کرم فاطمه بود نون آن حرف نخست از نعم فاطمه بود نفخه روح در آدم ز دم فاطمه بود گل آدم ز تراب قدم فاطمه بود ورنه آدم شدنش تا به ابد بود محال قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ الْتَفَتَ آدَمُ یَمْنَةَ الْعَرْشِ فَإِذَا خَمْسَةُ أَشْبَاحٍ فَقَالَ یَا رَبِّ هَلْ خَلَقْتَ قَبْلِی مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً قَالَ لَا [۲] قَالَ علیه السلام فَمَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ أَرَی أَسْمَاءَهُمْ فَقَالَ هَؤُلَاءِ خَمْسَةٌ مِنْ وُلْدِكَ لَوْلَاهُمْ مَا خَلَقْتُكَ وَ لَا خَلَقْتُ الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ وَ لَا الْعَرْشَ وَ لَا الْكُرْسِیَّ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْضَ وَ لَا الْمَلَائِكَةَ وَ لَا الْجِنَّ وَ لَا الْإِنْسَ هَؤُلَاءِ خَمْسَةٌ شَقَقْتُ لَهُمْ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی فَأَنَا الْمَحْمُودُ وَ هَذَا مُحَمَّدٌ وَ أَنَا الْأَعْلَی وَ هَذَا عَلِیٌّ وَ أَنَا الْفَاطِرُ وَ هَذِهِ فَاطِمَةُ وَ أَنَا ذُو الْإِحْسَانِ وَ هَذَا الْحَسَنُ وَ أَنَا الْمُحْسِنُ وَ هَذَا الْحُسَیْنُ آلَیْتُ عَلَی نَفْسِی أَنَّهُ لَا یَأْتِینِی أَحَدٌ وَ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ مَحَبَّةِ أَحَدِهِمْ إِلَّا أَدْخَلْتُهُ جَنَّتِی وَ آلَیْتُ بِعِزَّتِی أَنَّهُ لَا یَأْتِینِی أَحَدٌ وَ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنَ بُغْضِ أَحَدِهِمْ إِلَّا أَدْخَلْتُهُ نَارِی یَا آدَمُ هَؤُلَاءِ صَفْوَتِی مِنْ خَلْقِی بِهِمْ أُنْجِی مَنْ أُنْجِی وَ بِهِمْ أُهْلِكُ مَنْ أُهْلِكُ. ج۲۷ص۵ «۸»-وَ مِنْ كِتَابِ الْآلِ، لِابْنِ خَالَوَیْهِ رَفَعَهُ إِلَی أَبِی مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِیِّ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ وَ حَوَّاءَ علیهما السلام تَبَخْتَرَا فِی الْجَنَّةِ فَقَالَ آدَمُ لِحَوَّاءَ مَا خَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً هُوَ أَحْسَنُ مِنَّا فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی جَبْرَئِیلَ أَنِ ائْتِنِی بِعَبْدَتِیَ الَّتِی فِی جَنَّةِ الْفِرْدَوْسِ الْأَعْلَی فَلَمَّا دَخَلَا الْفِرْدَوْسَ نَظَرَا إِلَی جَارِیَةٍ عَلَی دُرْنُوكٍ مِنْ دَرَانِیكِ الْجَنَّةِ عَلَی رَأْسِهَا تَاجٌ مِنْ نُورٍ وَ فِی أُذُنَیْهَا قُرْطَانِ مِنْ نُورٍ قَدْ أَشْرَقَتِ الْجِنَانُ مِنْ حُسْنِ وَجْهِهَا قَالَ آدَمُ حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ مَنْ هَذِهِ الْجَارِیَةُ الَّتِی قَدْ أَشْرَقَتِ الْجِنَانُ مِنْ حُسْنِ وَجْهِهَا فَقَالَ هَذِهِ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ صلی اللّٰه علیه و آله نَبِیٍّ مِنْ وُلْدِكَ یَكُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ قَالَ فَمَا هَذَا التَّاجُ الَّذِی عَلَی رَأْسِهَا قَالَ بَعْلُهَا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ قَالَ فَمَا الْقُرْطَانِ اللَّذَانِ فِی أُذُنَیْهَا قَالَ وَلَدَاهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ قَالَ حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ أَ خُلِقُوا قَبْلِی قَالَ هُمْ مَوْجُودُونَ فِی غَامِضِ عِلْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ بِأَرْبَعَةِ آلَافِ سَنَةٍ ج۲۵ص۶ هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها حنطني وغسلني وكفنني بالليل وصل علي وادفني بالليل ص۱۸۰ ۱۳۹۶٫۱۱٫۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ يَحْيَى الْجَلُودِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِيَّا الْجَوْهَرِيُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) عَنْ فَاطِمَةَ لِمَ سُمِّيَتِ الزَّهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّهَا كَانَتْ إِذَا قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا زَهَرَ نُورُهَا لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا تَزْهَرُ نُورُ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ ج۱ص۱۸۱ «سئل الصادق علیه السلام: لم سمیت فاطمة علیهاالسلام بالزهراء؟ قال علیه السلام: لأن الزهراء کانت زاهرة کالنور، فإذا وقفت فی محرابها للصلوه کانت تزهر لأهل السموات کما تزهر النجوم لأهل الارض، ولهذا سمیت بالزهراء» اسماء مختلف برای سلام‌الله‌علیها مثل که نصرت الهی برای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از آسمانی‌ها بود و و بودن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به جهاتی مثل ظهور خیر کثیر حضرتشان در بسیارشان؛ عنه صلي الله عليه و آله: إنَّ لِكُلِّ بَني أبٍ عَصَبَةً يَنتَمونَ إلَيها إلاّ وُلدَ فاطِمَةَ، فَأَنَا وَلِيُّهُم وأنَا عَصَبَتُهُم، وهُم عِترَتي خُلِقوا مِن طينَتي، وَيلٌ لِلمُكَذِّبينَ بِفَضلِهِم، مَن أحَبَّهُم أحَبَّهُ اللّه ُ، ومَن أبغَضَهُم أبغَضَهُ اللّه ُ  ج۱۲ص۹۸ تألیف ؛ ظهور خیر کثیر به فعل حکیمانه‌ای که حجت حضرتشان برای بر همگان است؛ وجه نامگذاری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به (=درخشنده و نورانی)؛ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ يَحْيَى الْجَلُودِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِيَّا الْجَوْهَرِيُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) عَنْ فَاطِمَةَ لِمَ سُمِّيَتِ الزَّهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّهَا كَانَتْ إِذَا قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا زَهَرَ نُورُهَا لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا تَزْهَرُ نُورُ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ ج۱ص۱۸۱ بحث بسیار مهم تفاوت حضرات علیهم‌السلام با ما و طرح این مبحث در بیش از حدود ۱۶۰ مبنی بر اینکه خدای متعال معصومین علیهم‌السلام را از نور عظمت خود خلق کرده است و استخراج حدود ۱۶۰ روایت توسط استاد پیرامون این مبحث در سنین بین ۱۸ تا ۲۳ سالگی که تعداد این روایات در صورت تحقیق فعلی بیش از ۲۵۰ روایت است که در روایات (= و ) آمده است؛ ذکر نمونه‌ای از این دسته از روایات از کتاب تألیف از فحول علمای اهل سنت که سه جلد کتابش در مورد مولا صلوات‌الله‌علیه است: أخبرنا أبو غالب بن البنّا ، أنا أبو محمّد الجوهري ، أنا أبو علي محمّد بن أحمد بن يحيى العطشي ، نا أبو سعيد العدوي الحسن بن علي ، أنا أحمد بن المقدام العجلي أبو الأشعث، أنا الفضيل بن عياض ، عن ثور بن يزيد ، عن خالد بن معدان ، عن زاذان ، عن سلمان قال : سمعت حبيبی رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم يقول: «كنت أنا وعلي نورا بين يدي الله مطيعا يسبّح الله ذلك النور ويقدّسه قبل أن يخلق آدم بأربعة عشر ألف عام ، فلمّا خلق الله آدم ركز ذلك النور في صلبه ، فلم نزل في شيء واحد حتى افترقنا في صلب عبد المطّلب ، فجزء أنا وجزء علي» تألیف ج۴۲ص۶۷؛ عن أبي عثمان النهدي،عن سلمان الفارسي رضي اللّه عنه قال:سمعت رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم يقول: خلقت أنا و علي بن أبي طالب من نور اللّه عن يمين العرش نسبح اللّه و نقدسه من قبل أن يخلق اللّه عزّ و جل آدم بأربعة عشر ألف سنة،فلما خلق اللّه آدم نقلنا إلى أصلاب الرجال و أرحام النساء الطاهرات،ثم نقلنا إلى صلب عبد المطلب و قسمنا نصفين فجعل نصف في صلب أبي عبد اللّه،و جعل نصف[آخر]في صلب عمي أبي طالب،فخلقت من ذلك النصف،و خلق علي من النصف الآخر، و اشتق اللّه تعالى لنا من أسمائه أسماء فاللّه عز و جل محمود و أنا محمد،و اللّه الأعلى و أخي علي،و اللّه الفاطر و ابنتي فاطمة،و اللّه محسن و ابناي الحسن و الحسين، و كان اسمي في الرسالة و النبوة،و كان اسمه في الخلافة و الشجاعة،و أنا رسول اللّه و علي ولي اللّه ج۱ص۴۱ بودند علی و ذات احمد یک نور ببارگاه سرمد چون عهد وجود گشت معهود چون مهد شهود شد ممهد آئینه شکافت از تجلی یک جلوه بتافت در دو مشهد یک شمع فروخت در دو روزن یک روح شد از دو تن مجسد