به روایت از یکی از دوستان #شهید :
#ایشان داری ۳#فرزند هستند ،درست یک #هفته مانده به #اعزام، مادر خانم ایشان فوت میکنند و ایشان اطرافیان را مجاب میکنند که به هیچ وجه حرفی به #فرمانده نزنند.
🍃🌷🍃
به اتفاق #دوست و #همشهری خود، #آقا محسن بعنوان #سپدافند هوایی #اعزام شده بودند. #کار #هر روز و #شب #ادامه داشت. #پیشروی های کندی صورت میگرفت درست سه ماه قبل از #عملیات محرم
#طبق برنامه قرار شد با #قبضه 23 جلوی #پیشروی #نیرو های متخاصم #گرفته شود. #محسن نشست#پشت قبضه و #علی و #حبیب روحی کنارش بودند.
🍃🌷🍃
بطور یکنواخت #آتش 23 انجام میشد تا اینکه طی اعلان #بی سیم مبنی بر رخنه گروهی از #مسلحین #محسن و #علی #جلوتر رفتند.
🍃🌷🍃
کار به جایی رسید که #شدت #آتش نیروی مقابل به حدی شدکه کار به #عقب نشینی کشید در این اوضاع #محسن #پشت قبضه نشست و #علی گفت که باکمک #شهید حبیب ماشین رو حرکت بدهد.
🍃🌷🍃
به روایت از همرزم #شهید :
باید کار #شناسایی محور را انجام میداد. هر شب باید مسیر چهار کیلومتری آب و باتلاق را برای شناسایی میرفت، وقتی برمیگشت، حتماً #جایی از #بدنش با سیمهای خاردار دشمن زخمی میشد.
🍃⚘🍃
شب بعد دوباره باید با این #زخمها از داخل آب شور رد میشد😭. به همین دلیل درمان و پانسمان روی زخمش تأثیر نمیکرد، بلکه هر شب زخم دیشب، بازتر میشد.😭
🍃⚘🍃
مثل اینکه نمک رویشان میپاشیدی😭.
#حاج قاسم خیلی #حسینعلی رو دوست داشت همیشه می گفت که «#حسین عالی واقعاً عالی است». واقعاً کارش عالی بود.😭
🍃⚘🍃
#دوربین دید در شب را باید با خودمان میبردیم و #آب تا #ناحیه سینهمان را میپوشید، شنا كردن لازم نبود. دوربین را روی سرمان میگذاشتیم و داخل #آب #راه میرفتیم.
خط دشمن با ما سه كیلومتر آبی فاصله داشت. در این #ده شب ما باید #هر شب یک مسیر را برای #شناسایی و #جمعآوری اطلاعات انتخاب و وضعیت دشمن را بررسی میكردیم كه كدام نقطه از خط عراق، از نظر #نگهبانی، #تجهیزات و #رفت و آمد نفرات ضعیفتر و برای #حمله #مناسبتر است.
به روایت از مادر #شهید:
#مجید یك فرزند #روشن دل داره، و به همین دلیل من خیلی راضی نبودم كه به #سوریه بره، اما فرزندم گفت؛ #خداوند متعال #نگهدار و #مراقب #همه است.
🤍😭
🍃🌷🍃
#آقامجید #فرزند #اول خانواده بود و تو #دل همه جا داشت😭 در تمام دوران زندگی بسیار #فعال و در عین حال #مظلوم بود، از#كودكی بسیار #علاقه داشت تا به #دیگران #كمك كند و در نهایت هم به #شهادت رسید #امانت الهی بود كه تقدیم #اسلام شد.😭😭
🍃🌷🍃
نسبت به #پدرش و#من بسیار #متواضع بود و هرگاه به خانه ما می آمد، #پیشانی #پدرش و #دست #منو #می بوسید و در جواب برخی از اعضای خانواده كه می گفتند چرا این كارها را می كنی، می گفت شما نمی دانید این كار چه #ثوابی دارد.😭😭
🍃🌷🍃
نسبت به #نماز شب و #زیارت #هر روزه #حرم مطهر #حضرت معصومه (س)🌷 بسیار #مقید بود و اگر یك مرتبه بنا به دلایلی نمی توانست این #مستحبات را انجام دهد، حتما #قضای آن را به جا می آورد.😭
🍃🌷🍃
تمام كارهايش توكل به خدا بود و سعي ميكرد تمام مشكلاتش را با عنايت به پروردگار متعال انجام دهد . در مناطق عملياتي جهادگراني كه با حاج حسن🥀 كار ميكردند اكثراً مجذوب ايشان ميشدند.»
اكثر شبها در منطقه به نزديكترين محل در خط مقدم ميرفت و ظهر را در پايگاهي ديگر و عصر در پايگاه ديگر بسر میبرد و اكثر اوقات در محورها نزد بچههاي رزمنده و جهادگر بود.
مطلب قابل توجه اينكه هرگاه كسي ميخواست بداند حاج حسن🥀در پايگاه يا موقعيتي ميباشد يا نه ، وقتي ظهر بود از اذان گفتن حاجي🥀 متوجة حضور او ميشد در #هر شرايطي چه در خط ، چه در موقعيت ، چه در محل پشتيباني ، وقتي ظهر ميشد مي ايستاد و اذان ميگفت
شهيد كسائي🥀 معتقد بود كه #يك شب نماز جماعت با نيروهاي رزمنده در منطقه براي من بهتر است از يك سال نماز در شهر ! ميگفت : «انسان لذت ميبرد با آن انسانهاي معصوم زندگي كند با آن نيروهاي خالص و مخلص ، رانندگان لودر و بلدوزر...»
#سرباز شهید دفاع مقدس علی احمدی
🍃🌷🍃
در سال ۱۳۴۳# درروستای بُنِه گَز تنگستان، استان بوشهر در خانواده ای روستایی ومذهبی متولدشد.
۶ فرزند بودند، ۵ خواهر داشت و
#تنها #پسر خانواده شان بود.
#سرباز بود، #شهید ۱۹# ساله و مجرد.
🍃🌷🍃
و تصویر بالا مادر #شهید هستند که #هر روز #تابلوی ایشان که در ورودی روستا نصب شده، غبار روبی میکند.💔
🍃🌷🍃
13.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{#کلیپ کوتاه مربوط👆 هم
#صحبت های #مادر #شهید هست، لطفا #مشاهده بفرمایید.}
🍃🌷🍃
ازمن می پرسند،چرا #تابلوی #شهید را #هر روز تمیز میکنم، من هم میگم #همینها( شهدا) #آبروی ما را #خریدند.#ایران را #نجات دادند و #ایران را #سرفراز کردند.
🍃🌷🍃
#پسرم رو در #راه #خدا🤍 دادم و #یک روز هم برای #شهادتش #ناراحتی نکردم.🌷
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید علی احمدی هم درتاریخ ۱۳۶۲/۹/۲۷#در منطقه #موسیان به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
روستای بُنِه گَز تنگستان، استان بوشهر.
🍃🌷🍃
#هر روز #مادر را با ماشین به #امام زاده ها🌷، #پارک ها و #مکان های دیدنی شهر می برد مگر زمانی که #ماموریت داشت و یا #بیرون از شهر #کاری برایش #پیش می آمد.
🍃🌷🍃
ایشان ۴#بار درسال ۹۴# به #سوریه #اعزام شدند،سرانجام در# منطقه #جنوب #سوریه و در #استان «درعا» در #نزدیکی #مرز اسرائیل در حین #نبرد با #اصابت #ترکش به #پهلو به #شهادت رسیدند.😭😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید حمید رضا انصاری هم در تاریخ ۱۳۹۴/۱۱/۲۸# در منطقه «درعا» در #سوریه به #آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷💋
ولی بیصدا! اصلاً #جلال بیصدا #گریه میکرد. در #روضه هم #بیصدا #گریه میکرد😭#صدای #گریهاش را نمیشنیدی، ولی وقتی به صورتش نگاه میکردی، از چشمانش #نمنم و #پیوسته #اشک میآمد. من کسی را ندیدم که مثل #جلال #اشک #پیوسته داشته باشد.😭😭
🍃🌷🍃
يكی ديگر از #همرزمان #شهيد #صلواتی میگفت: در طول مدتی كه با #شهيد #صلواتی در #جبهه حضور داشتم میديدم كه #شهيد #صلواتی هميشه #قبل از #اذان #صبح #آب گرم #حاضر میكرد تا #سايرين برای #وضو گرفتن #مشكلی #نداشته باشند.
🍃🌷🍃
و #هيچگاه #نماز شب #شهيد #صلواتی #ترك #نشد. او در بين #رزمندههايی كه برای #استراحت به #سنگرها #مراجعه میكردند #قدم میزد و #جورابهای آنان را #میگرفت و #میشست.
🍃🌷🍃
اين #شهيد بزرگوار به #قرائت #چهل #حديث از #ائمه اطهار🌷 و #هفت #سوره از #قرآن مجيد #بسيار #سفارش میكردند و #خود #هميشه اين #كار رو #انجام می داد و همچنین #قرائت #هر روزه #زيارت عاشورا.
🍃🌷🍃
همچنين #واژه «پدر صلواتی» را #ساخته #شهيد #صلواتی ذكر كرد و گفت: پس از اينكه #شهيد #صلواتی از اين #عبارت استفاده كرد در #سرتاسر #جبهه اين #عبارت #پخش شد.
🍃🌷🍃
#علی اصغر در داخل و بیرون از خانه و در #بسیج بچه بسیار #فعالی بود. حتی در شب های #ماه مبارک رمضان #هر شب موقع سحر کوچه به کوچه میرفت و همسایه ها و اهالی روستا را برای #سحر #بیدار میکرد، #خدا و #پیغمبر پیش او از #خانواده #عزیزتر بودند.
🍃🌷🍃
#پسری بود که بعد برگشتن از مدرسه خودش را سریع تر به زمین #کشاورزی میرساند تا به من #کمک کند تا زودتر #کارم تمام شود. با دهان #روزه در #تابستان #چوپانی و #کارگری، میکرد، بعد از رفتن #پسرم تمام قوت و زورم رفت.😭😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید علی اصغر کوچکی هم در #اسفندماه سال ۱۳۶۰# به #شهادت رسید.
ایشان #پیکری نداشت که #مزاری داشته باشد.💔
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید جاویدالاثر علی اصغر کوچکی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
به روایت از مادر #شهید:
#مجید یك فرزند #روشن دل داره، و به همین دلیل من خیلی راضی نبودم كه به #سوریه بره، اما فرزندم گفت؛ #خداوند متعال #نگهدار و #مراقب #همه است.
🤍😭
🍃🌷🍃
#آقامجید #فرزند #اول خانواده بود و تو #دل همه جا داشت😭 در تمام دوران زندگی بسیار #فعال و در عین حال #مظلوم بود، از#كودكی بسیار #علاقه داشت تا به #دیگران #كمك كند و در نهایت هم به #شهادت رسید #امانت الهی بود كه تقدیم #اسلام شد.😭😭
🍃🌷🍃
نسبت به #پدرش و#من بسیار #متواضع بود و هرگاه به خانه ما می آمد، #پیشانی #پدرش و #دست #منو #می بوسید و در جواب برخی از اعضای خانواده كه می گفتند چرا این كارها را می كنی، می گفت شما نمی دانید این كار چه #ثوابی دارد.😭😭
🍃🌷🍃
نسبت به #نماز شب و #زیارت #هر روزه #حرم مطهر #حضرت معصومه (س)🌷 بسیار #مقید بود و اگر یك مرتبه بنا به دلایلی نمی توانست این #مستحبات را انجام دهد، حتما #قضای آن را به جا می آورد.😭
🍃🌷🍃
#علی اصغر در داخل و بیرون از خانه و در #بسیج بچه بسیار #فعالی بود. حتی در شب های #ماه مبارک رمضان #هر شب موقع سحر کوچه به کوچه میرفت و همسایه ها و اهالی روستا را برای #سحر #بیدار میکرد، #خدا و #پیغمبر پیش او از #خانواده #عزیزتر بودند.
🍃🌷🍃
#پسری بود که بعد برگشتن از مدرسه خودش را سریع تر به زمین #کشاورزی میرساند تا به من #کمک کند تا زودتر #کارم تمام شود. با دهان #روزه در #تابستان #چوپانی و #کارگری، میکرد، بعد از رفتن #پسرم تمام قوت و زورم رفت.😭😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید علی اصغر کوچکی هم در #اسفندماه سال ۱۳۶۰# به #شهادت رسید.
ایشان #پیکری نداشت که #مزاری داشته باشد.💔
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید جاویدالاثر علی اصغر کوچکی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
به روایت از همرزم #شهید :
باید کار #شناسایی محور را انجام میداد. هر شب باید مسیر چهار کیلومتری آب و باتلاق را برای شناسایی میرفت، وقتی برمیگشت، حتماً #جایی از #بدنش با سیمهای خاردار دشمن زخمی میشد.
🍃⚘🍃
شب بعد دوباره باید با این #زخمها از داخل آب شور رد میشد😭. به همین دلیل درمان و پانسمان روی زخمش تأثیر نمیکرد، بلکه هر شب زخم دیشب، بازتر میشد.😭
🍃⚘🍃
مثل اینکه نمک رویشان میپاشیدی😭.
#حاج قاسم خیلی #حسینعلی رو دوست داشت همیشه می گفت که «#حسین عالی واقعاً عالی است». واقعاً کارش عالی بود.😭
🍃⚘🍃
#دوربین دید در شب را باید با خودمان میبردیم و #آب تا #ناحیه سینهمان را میپوشید، شنا كردن لازم نبود. دوربین را روی سرمان میگذاشتیم و داخل #آب #راه میرفتیم.
خط دشمن با ما سه كیلومتر آبی فاصله داشت. در این #ده شب ما باید #هر شب یک مسیر را برای #شناسایی و #جمعآوری اطلاعات انتخاب و وضعیت دشمن را بررسی میكردیم كه كدام نقطه از خط عراق، از نظر #نگهبانی، #تجهیزات و #رفت و آمد نفرات ضعیفتر و برای #حمله #مناسبتر است.