eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
••اگر آدم جوانے اش را براے خدا صرف ڪند جوانے اش ابدے مے شود...😌👌🏻 . ••خدایــ✨ـــا! . من از چیزهایے ڪھ دلم مے خواست؛ . برایم جاذبھ داشت؛ . بخاطر تو گذشتم . بخاطر تو نگاه نڪردم؛ . بخاطر تو نگفتم؛ . بخاطر تو از هواے خودم گذشتم، . بخاطر تـــ💚ــو ... . ••و تعداد این" بخاطر تو"ها... . اگر زیاد بشود، آن وقت ممڪن است آدم بھ جایـے برسد ...🙃 . یا حتے نَمیرد و شھــ🌷ـید بشود .. . 🔻به مناسبت ولادت جوانترین شهید مدافع حرم🔻 ❤️شهید سید مصطفی موسوی❤️ . 🌹 شهادت این شهید بزرگوار سه روز بعد از ولادت اوست .
دلم بی تاب است💓.... . ✊وضو می گیرم ..دفتر دل نوشته هایم راباز می کنم📒 ..قلم به دست می شوم✏️ اما نمی دانم چرا ساعت شنی⏳ دلهره ام امروز پایانی ندارد. . حافظه ام‌ شرمنده ی دلم شده 😞و جملات ، امروز توانِ بودن ندارند... . خواهر شاه خراسان💐 ، خادم خود را به عمه سادات هدیه کرده است 🥀و من برای درک این اتفاق خیلی کوچکم😓 ... . شاید هم دخیل های پنجره فولاد جواب داده است😰....نمی دانم.... . حسرت ها را در کوله پشتی سردرگمی ریخته ام و می روم به سرزمین ندامت تا کمی برای خودم گریه کنم😭 ..شاید اشک کمی از حجم درد بکاهد...😢 خوش به حالت❤️...برای بانوی قم ۱۴ سال با افتخار خادمی کردی ،راست می گویند؛ رفیق شهید 💔، شهیدت می کند..با آمدن خبر ِ شهادت ِ شهید قریب🌹 ، کبوتر دلت🕊 به سوی آسمانِ شهادت پرواز کرد ....در گریه های شبانه ات😭 در حرم ، 💌جواز مدافع شدن را گرفتی .چشم سر را برتمام وابستگی های دنیا بستی و با چشم دل💚 راهی سرزمینی شدی که عشق را به بهای شهادت می آموزند.💐. . من برای تمام روزهایی که دلم را سرگرم وابستگی های دنیا کردم به خودم بدهکارم 😞و چه سخت است بدهکار خودت باشی..😔😔 . 🗓بیست و یکمین روز آذر را با شهادتت آذین بستی🌟 و دنیا و آدم هایش را داغدار نبودنت کردی . اما چرخ گردون روزگار چرخید و این بار شهید ِخادم🕯 شدی و حرم را زیارت کردی . . من برای حاجت های دنیایی ام زائر می شوم ، دخیل می بندم و ضجه می زنم😥 و من در درس عاشقی خیلی عقبم 😢 این روزها فرزندت با افتخار برای حضرت معصومه ، خادمی می کند و راهت را ادامه می دهد ...میدانم این ها از دعای خیر تو است ...دعا کن ...برای اسیران نفس که ⛓زنجیرهایی گناه بر وجودشان سنگینی می کند..توان راه رفتن در این برزخ را ندارند....دعا کن راه را گم کرده ایم😰 ..نفس کم آوردیم .. برای منتظرهای محتاج ِ دعایت ، دعا کن . من در برابر شهدا شرمنده ام 😭😭 . ✍️به قلم طاهره بنائی(منتظر) . . تاریخ شهادت: 21 آذر 96 محل شهادت: دیرالزور | سوریه . . 🥀به مناسبت شهادت 🥀 .
🌱 به نام دلتنگی ها . . ☝️ بگذار... 🍃 بگذار این های خسته 😓 را به های عارفانه ی دل بی ❤️ پیوند بزنم. 🚩 . بگذار به سان ، 👆 دمی در حوالی 👣 قدم بزنم. . . . 👊 می خواهم برآورم 😵 از جان که نوایش برسد به گوش اهل . 🌪 . 💫بگویم که ما شیرخواره 🙂 و پیر کشیده و نور دیده داده ایم، و آه از نور دیده. 😍 . 😍 نور دیده آن است که 🤔 افکارش باز می گردد به میخانه ی حسین (ع). 🌍 . آن است که 📝 و ایمانش 🔴 را در هم و نثار راه پر فروغ میکند. ♥️ . 😍 نور دیده یعنی آن که چشمانش 👁 لب به سخن گشوده است. ✍ . 😍 نور دیده یعنی تو! . 🔶 یعنی تو محسن! 🔶 یعنی تو و تلاطم جنون بندگی در تک تک گام هایت 🔸 یعنی تو و آوای دلدادگی در هیاهوی نفس هایت 🔹 یعنی تو و ... . 🔶 آری تو ... 🔸 تو یعنی عاشق و عارف و عالم 🔹 یعنی بنده و دلداده و جوان نور دیده . همه اش یعنی تو 🔸یعنی تو ای شهید 🌹 . . به قلم : زهرا مهدیار 🔻 🔻 .
اون ک چشیده طعم این عشقو❤️، غیر تو هیچکس و نمیشناسه هک میشه روی سنگ قبرم ، این سینه زن العباسه🌷 . ریش‌های خیلی بلند، قیافه تکیده، پیشانی بلند، همه و همه قطعا تو را یاد یک نمی‌اندازد؟🤔 . نامش بود🌷. از وقتی کنجکاو ماجرایش شدم که تصویر مزارش🥀 را دیدم و یک بیت معروف نوحه‌های حاج محمود که مو بر تن آدم راست میکنه، فضولی ام گل کرد که ربط این به رایه العباس چیه؟ . مثل همیشه راهکار علامه گوگل🙂. سرچ که کردم علامت سوال‌هایم🤔 بیشتر شد. دیدم اُوهَع ، همه ما ها و که توی ذهنمون داریم خود همین آقاست❤️، یاد حرف 🥀 افتادم وقتی مستند ملازمان حرم را دیدم که با مادرش☘️ صحبت کرده بود، حججی گفت قبلنا 🍃 یه جاده بود که میشد ازش گذشت اما حالا شده یه تنگ که حتی مختصات روی نقشه‌اش هم نیست.😞 . سیاوشی ته آرزوی مبارزاتی ما هیاتی‌ هاست 😍؛ بی خیال دنیا و پر خیال و دغدغه امام حسین. 🏴 . همه‌ی ما دست و پا می‌زنیم برا پابوس آقامون😭 .اما ؛ امیر سال آخر به رفیقاش گفت که شماها برید من دیرتر میام . نیومد،😔.رفت شام، پیش کسی که همه ما 80 کیلومتر به یاد اون قدم ور می‌داریم و آخر قبولی 💐 بدست اونه. . رفت پیش عمه که بقول حاج محمود هیاتشون بی قرار بود💓 و غصه و غم‌هاش بی‌شمار.😥 . ما اول مسیر و اون آخر مسیر بی‌صدا و بی‌ریا رسید 😓به اون معبر لعنتی ؛که من یکی خیلی وقته مختصات مکان الآنم را هم گم کردم ،چه برسه به معبر شهادت.😭 . سیاوش وسط آتش 🔥اینبار زنده بیرون نیومد؛ بلکه رها بیرون اومد بدون دسیسه تعصب🕊 . امیر جان ما مانده‌ایم راه که سرخ است از لخته خون 💔شهیدان، ما مانده‌ایم و پاشی 😥 ناامیدی لیبرال‌های سگ سفت غرب زده، ما مانده‌ایم و نادانی اهل منزل که ناامیدند، ما مانده‌ایم باسنگینی های پر از سرب و 😪، پاهای کِرِخت و بدون احساس😢، ما و آنهایی که ها در بدن های لاغر‌شان😭 قایم باشک بازی می‌کنند😰 و.... . اما ته همه ما مانده‌ایم و و آه 😓 و پوزخند مدیران🙁 . نویسنده:محمد صادق زارع .
بسیجی 🌿، رزمنده 🌸، جوانمرد، مرد باایمان 🌺، صبور🌴 ... . هرچه برایش از دایره المعارفِ دل❤️ ، مایه بگذاری ، باز هم کم است . گاهی در سالنامه ِ روزگار 📒، انسان هایی می آیند که می شوند کیمیای زمان؛ شهامت ها 🍃، رشادت ها 🌼و اخلاق خوبشان💐 ، همتایی ندارد و داغش بر دل تاریخ می ماند😔 .. . بعضی ها را خدا ، با ناز ☺️می خرد؛آرام ، آرام . مثلا، اول می شود بسیجی و بعد می شود فرمانده🌴 . در فرماندهی ، با یک انگشتِ به امانت سپرده در میدان جنگ، مقام ِ اول را کسب می کند .😊 . و چندی بعد با ستاره های⭐️ مجروحیت بر دوش ، برمی گردد. چشم👁 را صدقه ی راهی می کند که چشم ِ دل می خواهد تا به مقصد ِ قربه الی الله🌹برسد. گوش 👂را می بخشد؛ تا، ناسپاسی ِ اندک انسان هایی را نشنود😞 که از درک ِ رفتن و جنگیدنش عاجزند. . وقتی در پرونده 🗒جسمش، جانباز ۷۰ درصد را ثبت می کنند .می شود راوی داستان هایی که خودش ، بازیگر ِ نقش ِ اولش بوده و گاهی میان داستان ، سرفه هایش😓 جان می بخشد به قسمت هایی که با شیمیایی شدن رزمنده ها به پایان می رسد.😭... . معلم می شود. برای آن هایی که به تازگی در راه ِ عشق ❤️پا گذاشته اند👣.. . اندکی بعد با دستی آسیب دیده و چشمی مجروح ، استاد دانشگاه ِ کُلُّنا عباسک یا زینب (س)🥀 می شود .. از جا ماندن دلگیر 😞است ... کبوتر🕊 دلش، چند وقتی است ؛ بدجور هوای پریدن 😥دارد.با شهادت روح الله قربانی، دلش💔 می شکند، بغضش می ترکد و مروارید اشک هایش😭 ، آب پشت سرش می شود برای دوباره راهی شدن ... . و مدتی بعد ،خدا خریدارش می شود😍 و چه خوش سرانجامی است ، سرانجام عاشقان.🥀... به قول پرویز پرستویی : ( شهید سعید سیاح طاهری ، مردی برای تمام فصول است) کاش به جای کلاس های فوق برنامه ، ساعتی هم به مطالعه👓 مرام و معرفتش بپردازیم و هزاران رتبه معرفتی کسب کنیم.اندکی وقت ⏰بگذاریم تا بدانیم قطره قطره ❣️خون دادند تا اکنون ، طعم فصل های زندگیمان را در آرامش 😊بچشیم ..از ترکش هایی😢 بگوییم ؛ که برایش سوغات جبهه شد؛ تا این روزها با ترکش گناهانمان😭 ، دل امام زمان را خون نکنیم💔😔 ... . 😥نمیدانم این روزها ، چرا غافلیم😓 . . ✍️طاهره بنائی (منتظر ) .
بسمِ رب العشق❤️رب الحسین... . پلک خورشید🌞 که پرید؛ نگاهت را به روی جهان گشودی. . در صبحدم ِ ششمین ِ روز، از دومین ماهِ آخرینِ فصل ِسال و این شروعی🌺 بود برای پایانی زیبا. . جسمت که رشد میکرد، روحت هم همراهش قد 🌴میکشید. اما ؛از جایی به بعد تنها روحت بود که بزرگ میشد،قد میکشید و جایش در جسم تنگ و تنگ تر میشد🌿. . مزین به نامِ 💚عالمیان بودی و البته جوینده. . صحت شُهرَتَت وقتی نمایان شد ؛که ، به دنبال آرام کردن روحِ بزرگت، سر از 🕊 درآوردی.میجُستی تا آرام کنی آن دلکنده 💔از جهانِ مادی را. . قرارت را در پرواز یافتی و این یعنی یک قدم نزدیکتر به مقصد. . بعد ها شدی قرارِ روحِ ملتهبِ همه آنهایی که پرواز را برای آرامش💜 انتخاب کرده بودند. . و حالا قرارِ روحِ همه مان شدی.حتی ما واماندگانِ اسیرِ زمین😔. . ساعاتی پس از آخرین پروازت، که روح بلندت برای همیشه در آسمان ماند 🕊،صدای هلهله عرشیان به گوش تمام عالم رسید.خوشحال بودند که همجنس دیگری 🥀از خودشان را به آغوش کشیده اند. آسمان را ریسه کشیدند به یمن قدومت و برق چشمان😍 تو یعنی به مقصد رسیده ای. . جسم زمینی ات،گنجایش روح بلندت🍃 را نداشت.برای همچون روحی ،کوچک بود و تو مرد تسلیم شدن ☺️نبودی.این را انتخاب های سخت ✅ثابت کرده بود! همچون کوه نوردی که بلندترین قله را فتح کرده باشد؛کنار درب 💐 نشستی تا نفس تازه کنی. . کسی چه میداند؛شاید مهیای دیدار یار میشدی🌹.! . لطفی کن.گاهی نگاهی به خسته گان زمینی 😔بینداز.در مرام نیست جاماندگان😭 را به حال خودشان رها کنند. . (ع)؛ هنوز هم پس از قرن هاجاماندگان😥 را با خود میبرد.در مرام دانش آموختگان ، بی توجهی جای ندارد. . سلام ما را به اربابمان برسان.بقیه را خودش میداند.😭 . راستی؛ در گوش آسمان چه گفتی که پاسخت ، آغوش امن💓 شد؟! . ❤️ مِنَ المومنینَ الرجالُ صَدَقوا ما عاهَدُالله عَلَیه‌‌‌...فَمِنهُم مَن قَضا نَهبَه وَ مِنهُم مَن یَنتَظِر وَ ما بَدَّلوا تَبدیلا...❤ . نویسنده : . به مناسبت 🎂تولد 🎂 . ❤️تاریخ تولد❤️ : ۱۳۶۴/۱۱/۶ . 🖤تاریخ شهادت🖤 : ۱۳۹۷/۱۲/۲۲ . 📇تاریخ انتشار طرح📇 : ۱۳۹۸/۱۱/۵ . 🥀محل دفن🥀 :گلزار شهدای شهر رشت .
2.jpg
847.9K
فایل با کیفیت طرح جدید به مناسبت فرا رسیدن شب قدر 💛💫 @ammar_abdii2 🍃
طرح جدید به مناسبت فرا رسیدن شب قدر 💛💫 @ammar_abdii2 🍃
اون ک چشیده طعم این عشقو❤️، غیر تو هیچکس و نمیشناسه هک میشه روی سنگ قبرم ، این سینه زن العباسه🌷 . ریش‌های خیلی بلند، قیافه تکیده، پیشانی بلند، همه و همه قطعا تو را یاد یک نمی‌اندازد؟🤔 . نامش بود🌷. از وقتی کنجکاو ماجرایش شدم که تصویر مزارش🥀 را دیدم و یک بیت معروف نوحه‌های حاج محمود که مو بر تن آدم راست میکنه، فضولی ام گل کرد که ربط این به رایه العباس چیه؟ . مثل همیشه راهکار علامه گوگل🙂. سرچ که کردم علامت سوال‌هایم🤔 بیشتر شد. دیدم اُوهَع ، همه ما ها و که توی ذهنمون داریم خود همین آقاست❤️، یاد حرف 🥀 افتادم وقتی مستند ملازمان حرم را دیدم که با مادرش☘️ صحبت کرده بود، حججی گفت قبلنا 🍃 یه جاده بود که میشد ازش گذشت اما حالا شده یه تنگ که حتی مختصات روی نقشه‌اش هم نیست.😞 . سیاوشی ته آرزوی مبارزاتی ما هیاتی‌ هاست 😍؛ بی خیال دنیا و پر خیال و دغدغه امام حسین. 🏴 . همه‌ی ما دست و پا می‌زنیم برا پابوس آقامون😭 .اما ؛ امیر سال آخر به رفیقاش گفت که شماها برید من دیرتر میام . نیومد،😔.رفت شام، پیش کسی که همه ما 80 کیلومتر به یاد اون قدم ور می‌داریم و آخر قبولی 💐 بدست اونه. . رفت پیش عمه که بقول حاج محمود هیاتشون بی قرار بود💓 و غصه و غم‌هاش بی‌شمار.😥 . ما اول مسیر و اون آخر مسیر بی‌صدا و بی‌ریا رسید 😓به اون معبر لعنتی ؛که من یکی خیلی وقته مختصات مکان الآنم را هم گم کردم ،چه برسه به معبر شهادت.😭 . سیاوش وسط آتش 🔥اینبار زنده بیرون نیومد؛ بلکه رها بیرون اومد بدون دسیسه تعصب🕊 . امیر جان ما مانده‌ایم راه که سرخ است از لخته خون 💔شهیدان، ما مانده‌ایم و پاشی 😥 ناامیدی لیبرال‌های سگ سفت غرب زده، ما مانده‌ایم و نادانی اهل منزل که ناامیدند، ما مانده‌ایم باسنگینی های پر از سرب و 😪، پاهای کِرِخت و بدون احساس😢، ما و آنهایی که ها در بدن های لاغر‌شان😭 قایم باشک بازی می‌کنند😰 و.... . اما ته همه ما مانده‌ایم و و آه 😓 و پوزخند مدیران🙁 . نویسنده:محمد صادق زارع .
📺پخش زنده از تمام نقاط حرم مطهر امام رضا علیه السلام ❤️ گنبد و بارگاه 🕌 b2n.ir/716010?eitaafly ❤️ ضریح مطهر🕌 b2n.ir/780435?eitaafly ❤️ صحن انقلاب🕌 b2n.ir/840352?eitaafly ❤️ صحن جامع رضوی🕌 b2n.ir/941603?eitaafly ❤️ صحن آزادی🕌 b2n.ir/024062?eitaafly ❤️ صحن گوهرشاد🕌 b2n.ir/460076?eitaafly
🍃این ها حال دیگری دارد. گاها دلت قنج می‌رود با خدا که نه با خودت خلوت کنی ببینی در این یکسال چه کرده‌ام نه با مردم بلکه با خودم به آنچه که باید بوده باشم نزدیک‌تر شده‌ام یا از بعد مسافت دورتر....😔 🍃قطعا دورترم از آن چه باید باشم، از آنچه هستم می‌ترسم، ترس از بعد مسافتی که طی کرده‌ام و انرژی که حیف شده و حالی که از خدای درونم گرفته‌ام، ترس از راهی که باید به خود برگشت... 🍃دلم می‌ریزد از این که نامه‌ اعمالم زیر دست باید امضا شود خدایا در این شب نامه اعمالم را مایه ننگ ام قرار نده به خدایا تو را قسم میدهم به بهانه‌هایی که آدم‌ها در این شب صدایت می‌زنند مرا هم میان آنها بپذیر، نگذار آبرویم پیش برود....😭 ✍نویسنده : ♡ 📅تاریخ انتشار : ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
🍃نمی دانم به حرمت صبر در برابر از دست دادن خواهر و برادر کوچک تر از خودت بود، یا پیشی گرفتن در برای همه، از کوچک و بزرگ! شاید هم به حرمت تکریم بزرگترانت که با هر بار دیدنشان بودی! 🍃نماز اول وقتت که جای خود دارد و دعای رزق در سجده. هر کدام می تواند عامل این معجزه باشد که پیکر پاکت، نزدیک به زیر آفتاب سوزان بماند، اما دشمن سالم پیدایت کند در حالی که طاقباز دراز کشیده و دستی را زیر سر قرار داده ای! انگارکه مشغول استراحتی🥺 🍃داعش است دیگر! چطور می تواند تو را که جسم بی جانت معجزه وار مانده تحویل دهد؟ یا رهایت کند؟ تو را که یک هستی و مسلمان واقعی. تو را که مظهر پاکی هستی جان. اما به زعم آنان یک کافر! که به شهادتت رسانده اند تا پاداش از خدا بگیرند😒 🍃تحویلت نمی دهند و زود سر و ته این را هم می آورند تا مبادا مُنافاتش را با تعاریفی که از کفر شیعیان داده اند بر نیروهایشان آشکار شود. باید این خبر را درز بگیرند که پیکری زیر در بیابانی که پر از کرکس است و کفتار، نه آفتاب سوخته شده نه خوراک درنده و چرنده! حتی دریغ از خطی از ! تا دستان گناه آلودشان بر ملا نشود. 🍃نمی دانم در آن بیابان سوزان چه کسی پَر چادر یا پر َعبایش را بر سرت گسترد؟ اما می دانم بی شک کسی بوده تا حقانیت راهی را که رفته ای آشکار سازد💔 🍃چنان فاصله زندگی تو با ما زیاد است که حتی رویم نمی شود طلب داشته باشم چه رسد به شفاعت😭 🍃تنها آرزو می کنم خداوند صبری عظیم و جمیل بر دل رنج کشیده مادر نازنینت عطا فرماید که چشم به راه است...   ✍نویسنده : به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۵ دی ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۲۰ مرداد ۱۳۹۶ 📅تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : زرند