eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
993 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨هنوز زورمان به مافیای اقتصادی پشت پرده ی غربالگری و سقط جنین نرسیده است. ⚠️ پوشش غربالگری در ایران ۹۴ درصد است. در حالی که در کشورهای توسعه یافته، نهایت ۳۰ درصد می باشد!!! 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۵۶۳ #ازدواج_در_وقت_نیاز #ازدواج_آسان #تحصیل #فرزندآوری من در سال ۹۶ تونستم بورسیه تحص
۵۶۴ 💥ایمان... اولین بارداری من سال ۹۵ بود. تحت نظر دکتر ژنتیک آقای دکتر .... توی میدان ولیعصر تهران بودم. غربالگری مرحله دوم گفتن مشکل داره و باید آمنیوسنتز انجام بشه. روزی که قرار بود آمنیوسنتز بشم با همسرم رفتیم مطب دکتر ژنتیک از اونجا آدرس دادن ما رفتیم یه مطب دیگه. خلاصه رفتیم اون مطب، اول تعهد گرفتن که اگه با این سوزن زدن کیسه آب نشتی کرد و بچه بی آب شد، ما هیچ تعهدی نداریم. یهو دلم لرزید. دلم نمیخواست انجام بدم، ولی آخر سر انجام دادم. توی اون یک هفته ای که من در انتظار جوابش بودم، استراحت مطلق بودم که سوراخ کیسه آبم ترمیم بشه. چه روزای سختی بود. خییییلی سخت گذشت، اگه جوابش بد میشد، بچه مو باید سقط میکردم. خیلی وحشتناک بود. روز پاسخگویی آزمایش رسید و گفتن مشکلی نداره و سالمه. زندگی ما دوباره جون گرفت. گذشت و گذشت تا آخر هشت ماهم که روز جمعه آبان ماه بود و مامانم میخواست، سیسمونی بیاره. همون روز افتادم به خونریزی، همسرم خیلی ترسیده بود، ولی من آروم بودم. بهش میگفتم هیچی نیست. رفتیم دکتر صدای قلب جنینو گرفت، صدای قلبو نشنید. فرستاد یه بیمارستان دیگه. اونجام صدایی شنیده نشد. دیگه شب شده بود، رفتیم بیمارستان دکتر خودم، پرستار گوشیو داد بهم ، دکتر توو گوشم گفت، بچه ت مرده، ختم بارداری. ای خدای من حتی فکر کردن به اون روزا اشکمو در میاره. قلبم درد میگیره. دکتر گفت برو خونه، صبح بیا برای زایمان. اون شب با همسرم توی خیابونای تهران گریه هامونو کردیم ،، زجه هامونو زدیم. تا رسیدیم خونه. من اولین نوه خانواده مادری و پدری بودم. همه منتظر به دنیا اومدن نوزاد ما بودن. ولی افسوس ... این درد برای من عین کسی بود که جوون از دست داده. کل بارداری من اینقدر وابسته این بچه بود، حواسم به تکوناش بود، دائم باهاش حرف میزدم، نمیدونم چطوری رفت، نمیدونم... من زایمان طبیعی کردم. اصلا هم جنینو نگاه نکردم، فقط از پرستار پرسیدم چه شکلیه، گفت شبیه یه بچه ست که تمام پوست بدنش سوخته...😭 یا حسین 😭 بچه م از بی آبی سوخت... بعد از آمنیوسنتز کیسه آبم نشتی میکنه و به مرور خشک میشه. همه اینا یک طرف، درد بعد زایمان که شیر میاد توو وجودت یک طرف.... با اومدن و رفتن این بچه من بزرگ شدم. قوی شدم. یاد گرفتم صبر کنم و امیدوار باشم به وعده های الهی. یک سال صبر کردم، مهر ماه سال بعدش خدا بهمون نعمت فرزند رو داد. بخاطر همه سختی هایی که کشیدم و بی قراری هایی که کردم، اسمشو گذاشتیم ❤️ایمان❤️ مهرماه امسال آقا ایمان ۶ سالش تمام میشه و کنار بچه دوم مون مشغول بازی هستن. دعای همیشه من اینا که خدابه همه فرزندی سالم و صالح عطا کنه. الهی آمین 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️انتهای مسیر کجاست؟ 📌وقت تلنگر بیایید خیال کنیم که سالها گذشت... مرزهای پوشیدگی کم‌کم شکست... 🎞 تیزر فرهنگی ؛ روایتگر داستانی خیالی از آینده‌ی ایرانِ بدون هنجارها 📡این محتوای دقیق و شناختی را لازم است همه ایرانیان ببینند؛ انتشار حداکثری با شما 📎دریافت اثر با کیفیت بالاتر : eitaa.com/gheyre_aaddi/19 🆔 @asanezdevag
واقعا زحمت کشیدی 😉 ┄┄┄❅✾❅┄┄┄ 🆔 @asanezdevag
🌹 زن در اسلام 🌹 👇👇👇 من یک زنم ... خالقم سوره ای به نامم نازل کرد🌹 من یک زنم... خالقم طواف نساء را واجب کرده که بدون آن حتی حج ات قبول نیست🌹 من یک زنم.... خالقم به تو دستور داده که حجراسماعیل را نیز طواف کنی، جایی که یک زن، هاجر در آن دفن است. 🌹 من یک زنم... و خالقم گفته باید هفت بار پا در جای پای یک زن، هاجر بگذاری و آنقدر سعی کنی تا خدایت تو را بپذیرد.🌹 من زنم.... بهشت زیر پای مادر است... روح انسان از درون من به او دمیده میشود...🌹 هر روز پاسداری من از کودکم، ثوابی عظیم دارد.🌹 اگر یک ساعت همسرم، با محبت و انس با من باشد، و به من خدمتی کند برای او برابر با هزار سال عبادت است...🌹 سرشت و صفات انسانها از شیر من است...🌹 عفت من سرمایه ام است🌹 من همان زنم که نجابتم قیمتم را از یک دنیا بالاتر میبرد.🌹 من عاشق سوره کوثرم...سوره اي كه گواهي ميدهد نسل پيامبر نسلي است كه از سلاله يك زن است. 🌹🌹🌹 ===== 🆔 @asanezdevag
👫👫👫 ✔️ راهکار تربیتی صحیح کودکان 💠دردرجه اول بالا بردن آگاهی در زمینه تربیت کودک بسیار راهگشا است اینکه والدین بدانند بسیاری از ویژگی‌های رفتاری در کودک اقتضای سن او و طبیعی است و نیازی به ارائه روش تربیتی خاصی نیست بطور مثال در یک سنی کودک لجبازی می‌کند و یا در سنین دیگری کودک می‌خواهد مستقل شود و دائما نه می‌گوید. بنابراین طبیعی است که رفتارهایی از آن‌ها سر بزند و والدین نباید برخورد خشن کنند. 💠بعد از آگاهی والدین باید شیوه فرزندپروری درستی انتخاب کنند که بر قاطعیت استوار است یعنی والدین نه سخت گیر ونه سهل گیر هستند بلکه قاطع هستند.انتخاب قوانینی که نه سخت باشند و نه آسان، قاطعیت است و اگر کودک از این قوانین سرپیچی کرد تنبیه خاصی که مطمئنا بدنی نیست مشخص می‌شود واز قبل به کودک گفته می‌شود واگر قانون را زیرپا گذاشت باید اجرا شود. 💠از طرفی برای کودک باید آزادی قائل شد و زیاد او را محدود نکرد واین روش تربیتی روشی است مابین سخت گیری وسهل گیری اما به شکل قاطع که باید به اندازه کافی نه زیاد ونه کم اعمال شود.ضمن اینکه در کنار تمام اصول تربیتی که تعیین می‌شوند باید روابط عاطفی بسیاری حاکم باشد و محیط خانه را مانند یک سربازخانه در نیاوریم وحتی بهتر است که در تعیین قوانین با کودک هم فکری کنیم تا حس اعتماد را افزایش دهیم اگرچه این کار آسانی نیست و نیاز به تمرین وآگاهی دارد. 🆔 @asanezdevag
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «اِنَّ مِنْ خَیرِ نِسائِکمْ الْوَلودَ الْوَدودَ السَّتیرَةَ الْعَفیفَةَ، الْعَزیزَةَ فی اَهْلِهَا، الذَّلیلَةَ مَعَ بَعْلِهَا، الْمُتَبَرِّجَةَ مَعَ زَوْجِهَا، الْحَصانَ مَعَ غَیرِهِ الَّتی تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ تُطیعُ اَمْرَهُ وَ اِذا خَلا بِها بَذَلَتْ لَهُ ما اَرادَ مِنْها؛ بهترین زنان شما، زنی است زایا، بسیار مهربان، باحجاب، پاکدامن، در میان خویشاوندان خود عزیز و در برابر شوهرش متواضع باشد». (من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۱، ح ۴۳۷۶) 🆔 @asanezdevag
دختر ایشان: تابستان ۵ سال پیش که آن موقع پسر من ۱۲ ساله بود و تا به حال بدون مادرش و پدرش جایی نمانده بود، پدرم به من گفتند که اجازه بده یک ماه پیش من باشد. گفتم اختیار ما دست شما است. ... همان لحظه که من پسرم را پیش آنها گذاشتم، اینها می‌خواستند با ماشین به سمت تهران بروند. پسر من را جلو نشاندند و گفتند که الان آقا صدرا همراه ما هستند، حساب و کتاب این چند وقت ما هم دست آقا صدرا است. آن مبلغ مالی‌ای را هم که داشتند به او داد و گفت این دست تو باشد. ما هر وقت خواستیم خرید کنیم از تو پول می‌گیریم. یعنی از همان اول کار که بچه‌ی ۱۲ ساله را پیش خودشان گرفتند، به او مسئولیت دادند. نوجوان بیشترین چیزی که نیاز دارد احساس بزرگسال شدن است. این حس را کاملاً به او دادند ... بعد صحبت می‌کردند. حالا به نظر شما کجا ضرورت دارد خرج کنیم؟ این را بگیریم یا نگیریم؟ اگر تو صلاح می‌دانی ما می‌گیریم. اگر تو صلاح ندانی نمی‌گیریم. این صحبت‌هایی که بین آنها می‌شد خیلی برای رشد شخصیتی پسر من موثر بود. 🆔 @asanezdevag
خوردن شیر در هنگام بارداری در مشائر کودک تاثیر نیکویی خواهد داشت. 🆔 @asanezdevag
🔥 معیارهای غلط و عجیب ازدواج 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 پیامبر نسبت به کودکان آخرالزمان هشدار دادند و فرمودند نگران کودکان آخرالزمان از دست پدران و مادرانشان هستم! 🆔 @asanezdevag
چگونه بچه را سمت نماز دعوت کنم؟ ☘☘☘☘☘☘☘ آنچه در فرهنگ دینی ماست این است که برای پسر بچه‌ها از ۹ سالگی و دختر بچه‌ها از ۷ سالگی باید زمینه نماز خواندن فراهم شود چون روش تربیت دینی روشی است تدریجی نه دفعی؛ و درست نیست که فرزندان را تا سن تکلیف رها کنیم و روز اولِ تکلیف آنها را اجبار کنیم تکالیف دینی را انجام دهند. این مانند آن است که راننده در پیچ ۸۰-۹۰ درجه ای یک دفعه بچرخد خب ماشین چپ می شود و آسیب می بیند. بهترین سن دعوت کودکان به نماز چه سنی است؟ لذا در احادیثی، ائمه اطهار علیهم السلام به سیر تربیتی تدریجی توصیه میکنند، از جمله حدیثی که می فرمایند: چون کودک سه ساله شود هفت بار به او بگو بخوان «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» بعد، واگذارش تا به سن سه سال و هفت ماه و بیست روز رسید، هفت بار به او بگویند، بگو «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ»، و دیگر تا چهار سالگی او را واگذار، و چون چهار سالش تمام شد هفت بار بگوید: «الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم» و رهایش کنید تا پنج سالگی؛ به او بگویید دست راست و چپ کدام است؟ وقتی فهمید، رو به قبله واداشته شود، و سجده کند، و باز واگذارش کنید تا ۶ سالگی چون شش ساله شد رکوع و سجود آموزد تا هفت ساله شود، در این سن دستور دهند تا دست و صورت را بشوید وضو بگیرد، بعد به نمازش وادارند، و چون نه ساله گردد، وضو یادش دهند و اگر ترک کرد تنبیه (جریمه)گردد و به صلاة فرمانش دهند، و بر ترک آن تنبیه اش (جریمه)کنند. و چون نماز و وضوء فرا گیرد، والدینش آمرزیده شوند ان شاءاللَّه. از چه سنی فرزندمان را تشویق به نماز خواندن کنیم؟ نکته : دقت کنیم تنبیه منحصر در تنبیه بدنی نیست بلکه تنبیه یک محرک آزاردهنده است تا فرزند وادار به ترک اشتباه شود این هدف با برخی محدودیت ها و محرومیت های جزئی حاصل می شود لذا از تنبیه بدنی بشدت پرهیز شود که حضرت علی علیه السلام می فرماید: انسان چون موجودی متفکر و دارای درک و فهم است باید با گفت وگو مسائل اش را حل کرد و کتک زدن برای حیوانات است که درک وفهم ندارند. ☘☘☘☘☘☘ 🆔 @asanezdevag
4_5900188482243922618.mp3
2.35M
✅ فرزند دوم و ایجاد رابطه مسئولانه برای فرزند اول... 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۵۶۶ 📌قربانی غربالگری... #غربالگری #آمنیوسنتز #مافیای_هزارمیلیاردی 🆔 @asanezdevag
۵۶۷ من متولد ۶۳ هستم. سال ۸۱ وارد شریف شدم. سال ۸۵ هم با همسرم که ایشون هم فارغ التحصیل شریف بود عقد کردم. یکی از دوستان ما رو معرفی کردند و ما قبل از خواستگاری، همدیگر رو ندیده بودیم. وقتی همسرم به خواستگاری من اومدن سرباز بودن و ماهی سی هزار تومان حقوق داشتند. فقط یک حلقه خریدیم صد هزار تومان و یک چادر بیست هزار تومان و رفتیم محضر عقد کردیم. البته عقد ما چون همسرم پول و پس انداز نداشتن و بعد از تموم شدن سربازی سر کار رفتن، حدود دو سال طول کشید که اینم اصلا خوب نبود. چیزی که از اون دوران تو ذهنم مونده و واقعا دوست دارم به همه جوان های تازه ازدواج کرده بگم اینه که واقعا شما خودتون مسئول حفظ زندگیتون هستید. خانواده ها گاهی از شدت علاقه به شما یه چیزهایی تو نظرشون بزرگ میاد و غیر قابل تحمل و اصلاح. ولی زوجین واقعا می‌تونن با محبت و زبان خوش رو رفتارهای هم اثر بذارن، به شرطی که از اول عاقلانه رفتار کنند و ذهنیت بد در ذهن همسران شون از خود ایجاد نکنند. من به جرات میتونم بگم که به لطف خدا در سالهای اولیه زندگیم هههییچچ حرفی واقعا هیچ حرفی به همسرم نزدم مگر اینکه قبلش یه کوچولو فکر کردم که تاثیرش چی می‌تونه باشه... وقتی همسرم به خواستگاریم اومدن گفتن که قصد دارن apply کنن و برای مقطع دکتری به کانادا یا آمریکا برن. چون رزومه خیلی خوب داشتند. من البته خیلی جدی نگرفتمشون، فکر میکردم که به خاطر مخارج زندگی میرن سر کار و کم کم فراموش میکنن ولی ایشون فراموش نکردن. اواخر دوران عقدمون از چند دانشگاه آمریکا و کانادا پذیرش گرفتن و ما سه ماه بعد از عروسی رفتیم کانادا. دانشگاهی که در کانادا پذیرش داشتن از بهترین دانشگاههای کانادا بود و البته در یک شهر بسیار خوش آب و هوا و پر از ایرانی. اونجا دوستان مذهبی خوبی پیدا کردیم و زندگی بسیار ساده و ابتدایی ای بر پا کردیم تقریبا همه زندگی ها اونجا بسیار ساده بود. یعنی فکر کنید اولا خیلی از وسایل زندگی رو دست دوم تهیه میکردیم و اصلا وسایل زیادی نداشتیم. ظروف آشپزخانه ما در حد دو قابلمه و یک ماهی تابه و یک دست قاشق و چنگال و چند بشقاب و کاسه و لیوان بود. البته خیلی دورهمی داشتیم و مهمونی می‌گرفتیم که هر کس ظروف خودش رو می‌آورد یا از هم قابلمه قرض می گرفتیم. خلاصه زندگی بسیار ساده و دلچسبی بود. من بعد ها یکی از دلایل آرامش زندگیم تو کانادا رو همین سادگی و کم توقعی از زندگی میدونستم. طبق قاعده هر چی سطح توقع پایین تر باشه رضایتمندی بالاتر میره😊(من بعد از اینکه برگشتیم ایران هم سعی کردم همین روش رو اینجا هم پیاده کنم. زندگی ساده ای تشکیل دادیم و همه چیز رو در حد رفع نیاز تهیه کردیم و بعضی از وسایلمونم دست دوم گرفتیم.) بعد از رفتن به کانادا تصمیم گرفتم درسم رو ادامه بدم. اون زمان تقریبا همه خانم ها همین کار رو میکردن. همسرانشان پذیرش می‌گرفتن و میومدن کانادا، بعد خانم ها همون جا امتحانات زبان و امتحانات دیگری که لازم بود رو در عرض دو سال میدادن و بعد وارد دانشگاه میشدند. منم اولا چون زبانم خوب نبود و هزینه کلاس زبان خیلی زیاد بود و ثانیا نمره خوب گرفتن در تافل در کانادا خیلی سخت‌تر از ایران بود، دو سال طول کشید که بتونم ملزومات ورود به دانشگاه رو به دست بیارم. دو سال، که خیلی سخت و جدی از صبح تا شب تو کتابخونه با یکی دیگه از دوستام که اونم شرایط من رو داشت درس خوندیم. حالا دیگه بیست و شش سالم شده بود. همش به بچه آوردن فکر میکردم و به خودم میگفتم من نباید یه امر مهم در زندگیم رو فدای یه امر دیگه کنم. به دوستام هم میگفتم زندگی ما یه بُعدی شده و فکر کردن به درس و کسب موقعیت اجتماعی ما رو از جنبه های دیگه زندگی باز داشته. بالاخره تصمیم گرفتم بچه دار شم. با یه برنامه ریزی دقیق و اینکه کی باردار بشم، کی بچه دنیا میاد، تا اون موقع واحد های که باید پاس میکردم و ... خدا هم کمک کرد و همون ماهی که تصمیم گرفتیم باردار شدم. ولی فقط حساب ویار رو نکرده بودم. ویار بسیار سخت که تنهایی و سرمای زمستان و خونه کوچیک بیست و هفت هشت متری که مثل دخمه بود هم در شدتش بی تاثیر نبود. زمان امتحانات پایان ترم رسید و حال من خیلی بد بود. تمام تلاش های دو ساله خودم رو بر باد می‌دیدم. روز یکی از امتحانات که خیلی هم براش خونده بودم ولی فقط از روی تخت نمی‌تونستم پایین بیام، همسرم استخاره کرد و من نرفتم امتحان رو بدم. بقیه امتحانات رو هم ندادم و عملا از خیر دانشگاه به این صورت گذشتم. ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «ببینید وقتی یک بی حجاب وارد جامعه میشود چه خطراتی دارد؟!» 🆔 @asanezdevag
✅ اهمیت شناخت خویشتن... 📚 جهت حرکت، ص ۳۷ 🆔 @asanezdevag
💥نمی دانیم چه کرده... حالا شما توی روی مادرت می‌ایستی، [می‌گویی] حرف نزن! نمی‌خواهم! به تو چه! بابا جان، مادر است، می‌دانی چه قدر نخوابیده؟! می‌دانی چه قدر بی‌خوابی کشیده؟! پنج رقم خدمت کرده، در بدنش که بودی، از خون بدنش تغذیه کردی، از بدنش آمدی بیرون، از شیرش تغذیه کردی، وقتی خواسته بمیرد، اموالش را برای ارث برای تو گذاشته، یعنی از خونش، از شیرش، از ثروتش، سه شیفته هم کار کرده، مجانی هم کار کرده، با عشق هم کار کرده، خسته هم نشده، هیچ‌وقت هم منتظر نبوده که کی شود که تمام شود، شما در سربازی، سربازی خدمت می‌کنی، ولی هی منتظری کی شود تمام شود، در اداره خدمت می‌کنی، ولی هی منتظری کی شود بازنشست بشوی. هیچ مادری نمی‌گوید که کی شود که بازنشست بشوم. یعنی بازنشستگی ندارد، یک مادر بیست، سی تا مدیر کل است، مدیر کل تغذیه هست، مدیر کل حفاظت و امنیت هست، مدیر کل بهداشت و درمان هست، مدیر کل آموزش و پرورش هست، یعنی تمام نیازهای این بچه را تأمین می‌کند. ما نمی‌دانیم مادر چه کرده است، نمی‌دانیم پدر چه کرده است. 🌐 درس‌هایی از قرآن - ۲۵- ۶- ۱۴۰۰ 🆔 @asanezdevag
(قسمت اول ) 💠دوسال اول بعد از تولد 🌺استاد شجاعی 🌺 ✳️خصوصیات کودک در هفت سال اول زندگی از احادیث و روایات مختلف بر می‌آید که هفت سال اول زندگی کودک، سالهای آزادی و سلطنت او در خانواده است؛ لذا در این سالها باید از محدود کردن او در هر زمینه‌ای بپرهیزید. اما این جمله به معنی عدم آموزش کودک در خانواده نیست. بلکه شما باید سعی کنید با انجام رفتارهای صحیح و عادت دادن کودک به رعایت آنها این رفتارها را به عادات اخلاقی او تبدیل کنید. از قبیل رعایت کامل بهداشت کودک، منظم کردن وسایل شخصی او و... در ارتباط با‌تربیت کودک در هفت سال اول مفصلاً توضیح خواهیم داد. 💟خصوصیات 2 سال اول بعد از تولد 🔶2 سال اول زندگی کودک شما، دوران پایه‌ریزی تفکر، عواطف، احساسات، تعقلات و... است. لوح سفید ذهن کودک شما آرام آرام از نقش‌های متفاوت پر شده و شروع به انجام بسیاری از فعالیت‌ها از قبیل نشستن، راه رفتن، پریدن، پرت کردن، بیان کلمات و اصوات مختلف، تشخیص بعضی از رنگ‌ها، تمیز دادن خشم از مهربانی، درک حالتهای عاطفی و... خواهد نمود. 🔷کودک در اوج وابستگی و نیاز به پدر و مادر خلق شده است و درست در همین زمان است که شما میتوانید دو نوع تفکر را در ذهن او ایجاد کنید: 1⃣ پاسخ صحیح و به موقع به تمام نیازهای کودک توسط پدر و مادر، حس آرامش، امنیت، اعتماد به نفس و خوش‌بینی به انسانها و جهان هستی را در او به وجود می‌آورد. 2⃣عدم پاسخ مناسب و فوری به نیازهایش، او را فردی مضطرب، با احساس عدم امنیت و آرامش و بدبینی به تمام انسانها و جهان هستی بار خواهد آورد. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۵۶۷ #ازدواج_آسان #فرزندآوری #ساده_زیستی #قسمت_اول من متولد ۶۳ هستم. سال ۸۱ وارد شریف
۵۶۷ از خیر دانشگاه گذشتن خیلی برام سخت بود. تمام بچگی و نوجوانی و جوانی من به این گذشته بود که خوب درس بخونم و موقعیت خوب اجتماعی به دست بیارم. اصلا هیچ ارزشی جز این مسأله برام تعریف نشده بود و درس خواندن جزئی از وجودم بود. این هایی که میگم فقط برای من نبود ها. برای همه‌ی دختران و پسران نسل ما و حتی همین الان بوده و هست. حالا یکی بر حسب استعداد یا موقعیت یا تلاشش به دست میاره و هم خودش هم خانواده اش باهاش حال میکنن، یا به دست نمیاره و و حسرت میخوره یا سرخورده میشه یا... برای منم خیلی سخت بود مخصوصا وقتی دوستان دیگه ام رو می‌دیدم که علی رغم رزومه ضعیفتر از من دارن درس میخونن و دانشگاه میرن ولی من فقط بچه داری میکردم. البته در این برهه دچار یه دو گانه ای شده بودم. هم از دانشگاه نرفتن حسرت می‌خوردم، هم از اینکه کار مهمی کرده بودم و در شرایطی که هیچ کس اونجا بچه نمی آورد، بچه آورده بودم، خوشحال بودم. وقتی پسرم شش ماهه شد دوباره تصمیم گرفتم برای یه دانشگاه دیگه که تو اون شهر بود اقدام کنم. ولی اولا پسرم فقط شیر میخورد و غذا خور نبود و من نمی‌تونستم حتی برای ساعاتی ولش کنم و دوماً دچار یه تغییرات فکری عمیق و خوب شده بودم که فقط از الطاف خدا بود. گاهی بعضی تصمیمات، مسیر زندگی آدم رو کاملا عوض می‌کنه و البته لطف خدا را به زندگی سرشار می‌کنه. نمی‌خواستم دوران طلایی بچه آوردن رو صرف درس خواندن بکنم و از این امر مهم زندگیم غافل بشم، بچه آوردم. بعد خدا لطف کرد و دریچه های تازه فکری و معرفتی به روم باز شد. یه استادی میگفتن آدم ها سه جور زندگی میکنن. برخی در زندگی همون کارهایی رو انجام میدن که همه انجام میدن، همه مثل هم در یه نقشهِ شکل گرفته، حرکت میکنند. زندگی اکثر ما اینجوریه... بعضی آدم ها بر اساس علایقشون زندگی میکنن. این شیوه زندگی بهتره، چون حداقل انسان بی فکر و اندیشه زندگیش رو به خاطر یه الگوی اجتماعی از پیش تعیین شده که هیچ تناسبی هم با توانایی ها و شرایط و علایق فرد نداره، تباه نمیکنه... ولی بعضی آدم ها بر اساس وظایفشون زندگی میکنن. یعنی نگاه میکنن که توی این دنیا باید چیکار کنن بعد حساب شده زندگی میکنن. حضرت زهرا سلام الله علیها یه دعایی دارن که میگن خدایا کمک کن که بر اساس وظایفمون زندگی کنیم و وظایفمون رو خوب انجام بدیم. این چیزهایی که بالا گفتم رو بعدا خوندم و شنیدم ولی واقعیتش اینه که بعد از تولد پسرم خیلی از مادر بودن لذت می‌بردم و همش هم خدا رو شکر میکردم که بدون دغدغه کار و درس به بچه داری میرسم. کم کم به این نتیجه رسیدم که اصلا از ابتدا زندگی ما اشتباه بوده. این اشتباه بود که اینهمه بُعد درس و فعالیت های اجتماعی رو در نظر ما با ارزش کردن و هیچ وقت به ارزش واقعی زن بودن و مادر بودن و حفظ حریم خانواده برامون صحبت نشد. خیلی از دوستان و فامیل ازم سوال میکردن که چرا درسم رو تموم نکردم؟! منم میگفتم چون میخواستم به کار مهمتر از درس بپردازم. همین مسأله خیلی روی زنان فامیلمون تاثیر داشت. خوب کسانیکه ما رو به درس خون بودن و باهوش بودن می‌شناختند وقتی می‌دیدند که من با قاطعیت و از روی فکر بچه آوردم و خیلی هم راضی ام براشون جالب بود. من بعد ها به دوستام میگفتم که ما به یک قیام و جهاد زنان تحصیلکرده در امر فرزندآوری نیاز داریم. چون از حدود مثلاً صد سال پیش که تحت تاثیر فرهنگ غربی بحث تحصیل و کار زن در جامعه ارزش شد، همزمان خانه داری و فرزند آوری بی کلاسی و بی سوادی و ضد ارزش شد. در اینچنین فضایی اگر یه خانم دیپلمه بچه زیاد بیاره و خانه دار باشه، اگرچه که در نزد خدا کارش بسیار ارزشمنده ولی جامعه فکر می‌کنه از سر ناچاری و بی کلاسی بچه آورده، ولی اگه یک زن در موقعیت خوب تحصیلی و اجتماعی برگرده به اصل نیاز خانواده و با اقتدار بچه زیاد بیاره، این فرهنگ و باور غلط فرهنگی در جامعه کم کم از بین میره انشاالله پسرم که دو ساله شد، پسر دومم رو باردار شدم و بعد هم به ایران برگشتیم. اختلاف سنی شون دو سال و هشت ماه شد. البته با اینکه این بار ایران بودیم ولی مامانم مریض بودن و سر این یکی هم خیلی نتونستن کمکی کنن. همسرم هم هیات علمی یکی از دانشگاه های تهران شدند و خیلی سرشون شلوغ بود. وقتی اومدیم ایران با همه پس انداز مون یه آپارتمان کوچیک خریدیم که چون قرض مون زیاد بود نتونستیم توش بشینیم. از وسایل هم فقط یه گاز و یه یخچال و یک ماشین لباسشویی همه ایرانی خریدیم. فرش هم از یکی از اقوام گرفتیم و با ظرف و ظروفی که از جهازم باقی مانده بود زندگی رو در ایران شروع کردیم. ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای امام زمانم چه کنم؟؟؟؟😢❤️ 🌱اللهم عجل لولیک الفرج🌱 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥🔥 میراث شوم 🔥🔥 ☑️استادمحمدمسلم وافی ❌حتما ببینید ❌ 🆔 @asanezdevag
♦️«سزارین» درد بیشتری دارد رئیس اداره جوانی جمعیت وزارت بهداشت: 🔹بیش از نیمی از زایمان‌ها در ایران به روش سزارین است در حالی‌که استاندارد جهانی ۱۵درصد است. 🔹به مادر گفته نمی‌شود «سزارین درد بیشتری دارد» و تا زمان کشیدن بخیه‌ها حدود ۱۴ روز مادر درگیر است. 🔹اینکه گفته می‌شود بارداری زیر ۱۸ و بالای ۳۵ سال پرخطر است، نادرست است 🆔 @asanezdevag