◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۲۶ ✅ سفر لاکچری اربعین... 😎 ما ۶ ساله که ازدواج کردیم و به لطف خدا یه پسر یک سال و نیم
#تجربه_من ۳۲۷
#سفر_عشق
#قدردان_همسرم_هستم
سلام آخرین باری که تونستم برم حدود ۴ سال پیش بود که بچه ها کوچیک بودن ولی خب هرچی بچه ها بزرگتر میشدن امکان رفتن به این سفر مهم برای من دورتر میشد، مخصوصا بخاطر سقط و حاملگی خيلي سریع بعدش امکان نبود که منم با خانواده برم اربعین و هر سال تنها با بچه ها می موندم.
ولی امسال همسر مهربانم از خودگذشتگی بزرگی کرد و گفتن که این چند روز از دوتا فرزند دیگرم که ۶ ساله و ۵ ساله هستند، نگهداری میکنن تا من و پسر کوچولو مون بیاییم کربلا و من واقعا بخاطر این لطف و محبتشون ازشون ممنون هستم...
مخاطب حرفم پدرها هستن، درسته که تربیت و پرورش فرزندان بیشتر به مادر مربوط میشه ولی پدرها هم میتونن با همراهی کردن همسرشون، شرایط رو برای مادرها بهتر بکنن و هم خودشون در ثوابش شریک باشن.
اینم بگم که بعضی از دوستان همسرم که متوجه شدن ایشون امسال بخاطر من نرفتن کربلا، خیلی تعجب کردن و البته در کنارش مسخره هم کرده بودن که مونده خونه مثل زنها بچه داری بکنه و...
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 چرا حجم پوشش غربالگری در ایران ۹۴ درصد است، در حالی که در کشورهای توسعه یافته، نهایت ۳۰ درصد می باشد؟!!
#غربالگری
🆔 @asanezdevag
4_5794158813586129007.pdf
4.98M
باربارا دی آنجلیس نویسنده این کتاب است و روند کتاب اینگونه است که از قبل از ازدواج شروع کرده و یکی یکی در مراحل ازدواج پیشروی می کند و اشتباهات و مسائل را شرح می دهد...
🆔 @asanezdevag
🦋🦋
🦋
#رازهای_ارتباط_با_جنس_مخالف
💎حجاب و آزادی در اجتماع
🌀دختری در بوتیک :
🔹گاهی بعضی از مغازه دارها می گویند :
🔴 وقتی دختر یا خانم جوانی وارد مغازه می شود،هنوز وارد نشده،شروع به صحبت خودمانی میکند به گونه ای که خواهان توجه و نگاه دیگران است ‼️.
با این تصور که اگر با مغازه دار راحت باشد بهتر می تواند تخفیف بگیرد ،غافل از اینکه فروشنده نیز با شوخی و خنده اگر قصد سواستفاده از او را هم نداشته باشد گاه با حالت خودمانی کلاه بر سر او میگذارد،یا سود حسابی از او می گیرد‼️💰.
🔹گاهی نیز دختر جوان با پدر و مادر و یا خانم جوانی با همسر و یا حتی خانم جوانی تنها به مغازه میاید و در نهایت کمال و وقار بدون کوچکترین لبخندی و بدون اینکه نگاهی به چشمان فروشنده نماید خرید کرده ،بیشترین تخفیف را هم میگیرد
🔹👈🏼در ظاهر دختر جوان اولی تحویل گرفته شده اما معمولا و در واقع نفع و سود مادی و معنوی و عفتی واقعی را دختر یا خانم دوم برده است.
#مهارتهای_زندگی
#دخترانه
#داودی_نژاد_مشاور
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۲۷ #سفر_عشق #قدردان_همسرم_هستم سلام آخرین باری که تونستم برم حدود ۴ سال پیش بود که ب
#تجربه_من ۳۲۸
#پیاده_روی_اربعین
#قسمت_اول
به لطف امام حسین علیه السلام ما هم کربلایی شدیم...
سخت ترین لحظه در این سفر ورود ما به خاک عراق بود، ساعت حدود ۱۱ صبح... نزدیک ظهر بود، از قبل حواسمان بود برای بچه ها آب و غذا برداریم...
نزدیک ۱۵ بچه همراه ما بود... وقتی از گیت رد شدیم باید تا رسیدن به ماشین، مسافتی رو پیاده می آمدیم. بچه ها ۱۸ ساعت در راه بودند و الان همه خسته و حتی یک متر پیاده روی زیر آفتاب براشون بسیار سخت شده بود.
حالا ما بودیم و بیابان و آفتاب و بچه ها... و آبی که در حال تمام شدن بود...
مردها به سرعت برای پیدا کردن ماشین رفتند... اما کو ماشین.... زائر زیاد و ماشین کم...
از زمین و آسمان گرما به تک تک سلول هایمان نفوذ میکرد... نمیشد راحت نفس کشید...
پسر ۳ ساله ام در کالسکه خواب بود. از فرط خستگی نشسته خوابیده بود، چفیه ای روی کالسکه انداختم، هوا خیلی گرمه، برداشتم خیس کردم دوباره روش انداختم خنک بشه... اما طی چند دقیقه دوباره خشک شد...
سراغ یکی دیگه از پسر هام میروم... چفیه رو خیس میکنم میندازم روی سرش، مدام میگه مامان پس کی میریم؟ و چنگی به جگر من میزند... دلداریش میدم، بابا رفته دنبال ماشین، تحمل کن، الان میان...
پسر دیگرم از گرما روی زمین بی حال نشسته، ازش میپرسم خوبی؟ با صورت سرخش و چشم های بی حالش نگاه می کنه و چیزی نمیگه... نمیخواد ناراحت بشم...
بچه سه سالم بیدار شده، میرم پیشش... وای چقدر عرق کرده، بچه داره میپزه!! دنبال آب میگردم... خدا رو شکر هنوز آب داریم... میزنم صورتش و سرش رو خیس میکنم. با صدای نحیفش میگه مامان آب بده... آب رو میگیرم جلو دهانش تا یک دل سیر بخوره...
راستی این بچه الان گشنه س، اها کمی آجیل با خودم آوردم، بذار بریزم براش سرگرم بشه گرمای هوا یادش بره ...
سریع میرم از تو ساکِ خوراکی ها، آجیل رو پیدا میکنم... چقدر بردارم؟ سر میگردونم، بقیه بچه ها هم وضعیتشون مثل بچه های منه، همش رو برمیدارم، یه کم واسه بچه خودم میریزم... بقیه اش رو بین همه بچه ها تقسیم میکنم.
بچه ها بیحال پیش مادر ها نشستند... پدرها باغیرت و مستاصل دائم از این طرف به اون طرف میرن تا ماشین گیر بیارن، ولی کو ماشین...
گه گاه، میان به زن و بچه شون سر میزنن، کمک میکنن، کمی بچه ها رو بغل میکن و راه میبرن، دوباره میرن...
شوهرم نبود، دائم از این بچه پیش اون بچه میرفتم. خدا یا چه کنم؟! حال پسر بزرگم خوب نبود، اها بذار آبلیمو قاطی آب کنم بدم بهشون تا عطششون برطرف بشه... اما نه اول بذار یه سایه بون درست کنم... اما کجا با چی؟ ساعت ۱۲ شده بود، خورشید وسط اسمون... بچه ها رو جلو کالسکه نشوندم، فقط رو سرشون سایه میشد اما خب از هیچی بهتره... چفیه ها رو خیس کردم انداختم رو سرشون، یه چفیه برداشتم و انداختم رو کالسکه.. یه گوشه ش رو گره زدم به دسته کالسکه بغلی، سایه روی بچه ها بیشتر شد...
دوتا بطری آب رو نگاه کردم. دیگه داشت به تهش میرسید.
کمی آب لیمو ریختم تو آبی که فقط ته یک بطری مونده بود، به بچه ها دادم بخورن، نمی تونستن... کمی التماس کردم، تورو خدا بخورین... بچه ها عادت ندارن، ترش بود، حق داشتند. تو رو خدا بخورین، مقاومت کردن، قیافه رو در هم کشیدم، میگم بخورین... میخواید حالتون از این بدتر بشه؟
قربون صدقه شون رفتم، تحمل کن مامان، الان ماشین پیدا میشه...
دیگه آب نداریم... خودم خسته و هلاکم... کی میتونه این همه راه رو برگرده تا برسه به آب!! از گرما دارم میپزم با چادر... حتی یک قدم نمیتونم بردارم، تشنگی و گرما به حدی فشار میاره که حتی گشنگی هم از یادمون رفته... بچه ها جون ندارن، یادم افتاد کمی عسل آوردم...بذار به بچه ها بدم کمی جون بگیرن بعد برم. به بچه ها یک قاشق عسل دادم. گفتم میک بزنید... یهو نخورید، اینجوری کمی بزاق دهانشان بیشتر ترشح میشه، کمتر تشنه میشن...
چند دقیقه یک بار سرم رو بلند میکردم... دور و بر رو نگاه میکردم... پس کو ماشین؟!
صورتم از گرما سرخ شده بود. بچه ها گفتن مامان حالت خوبه؟! اره خوبم... گرمت نیست؟! چرا ولی نه زیاد... باید روحیه ام رو حفظ کنم حتی اگر شده در ظاهر...
🍀ادامه دارد...
🆔 @asanezdevag
✳️ آقا پسر! دختر خانم!
💞💢 در مرحله انتخاب همسر، این ۲ اصل را به کار ببند:
💢 «دقت بکن
ولی
وسواس نداشته باش»
🌀❌ «آسون بگیر
ولی
سهل انگاری نکن»
میثم مطیعی
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آگاهانه
🆔 @asanezdevag
کمال گرا شدیم؛ یکی از مهمترین دلایلش هم رسانهست، تو صدا سیما خونه لوکس و جهاز لوکس میبینیم، تو اینستا شوآف های لاکچری تماشا میکنیم، بعد انتظار داریم جوانی که میخواد ازدواج کنه قناعت پیشه کنه!
♨️ محمد شیروانی| #توئیت
کمالگرایی همه جا خوب نیست بلکه یه جاهایی ضربه میزنه، مثل انتخاب همسر مثل انتخاب شغل مثل انتخاب خیلی چیزا...
🆔 @asanezdevag
💠خصوصیات #همسر_مناسب💠
[ آقا ]
🔅برای آن كه معیارهای مناسبی برای انتخاب همسر در دست باشد ، به پاره ای از ویژگی های یك همسر شایسته اشاره می شود. در این پست ویژگیهای شوهر، و در پستهای آینده خصیصه های خانم ارائه میشود.
🔹 خصوصیات شوهر شایسته🔹
1- دیانت و تقوی:شوهری كه متدین و با تقوی باشد، حقوق همسرش را حفظ می كند و هیچ گاه در پی هوس های نامشروع نیست، به او احترام می گذارد و از هرگونه ستم احتراز ( دوری ) می كند.
امام باقر(ع) می فرمایند: " شایستگی داماد در تقوا و دیانت و امانت او نهفته است؛ هر كس واجد این شرایط باشد درخواست وی را بپذیرید."
2- حسن خلق:یكی از ویژگی های #شوهر_شایسته آن است كه از نظراخلاقی مهربان، خوشرو و نسبت به همسرش دوستی مخلص باشد.
حضرت رسول ( ص ) می فرمایند : هرگاه فردی به #خواستگاری دخترتان آمد كه از نظر دین و اخلاق شما را راضی می كرد دخترتان را به ازدواج او در آورید.
3- فعّال و تلاشگر: شوهر باید برای تأمین نیازمندی های مادی و معنوی #خانواده اش كوشش و فعالیت نماید.
بدترین شوهر كسی است كه در خانه بنشیند و همسرش را برای تهیه مایحتاج خانه به كار وا دارد.
4- عفّت زبان :
بیان ، یكی از عوامل تشكیل دهنده شخصیت است. كسی كه در گفتار با كلمات توهین آمیز و فحش و ناسزا دیگران را بیازارد، عفت زبان ندارد. چنین فردی قبل از هر كس همسرش را مورد حمله قرار می دهد و در برابر هر چیزی كه مطابق میلش نباشد به ناسزاگویی می پردازد. بنابراین ، داشتن عفت زبان یكی از خصوصیات یك شوهر شایسته است.
5- سخاوت :
فردی كه خِسّت و بخل را بر خود و دیگران روا دارد ، شوهر خوبی نخواهد بود. بخشش و فراهم كردن رفاه و توسعه دادن به زندگی خانواده از طریق مال حلال و دست و دل باز بودن، از خصوصیات یك شوهر خوب است. تهیه هدیه و كادو برای #همسر از اعمالی است كه یك شوهر شایسته به مناسبت های مختلف انجام می دهد.
6- مهمان نوازی :
مردی كه نان خانه اش را كسی ندیده و درِ منزلش را به روی دوستان و اقوام ببندد، همسر خوبی نخواهد بود. این مرد باید بداند همسرش كه در خانه پدر و مادر بزرگ شده و با خویشاوندانش معاشرت و رفت و آمد داشته ، نمی تواند با آنان قطع رابطه كند. بنابراین مهمان نوازی و معاشرت با خویشاوندان از صفات یك شوهر خوب است.
7- آراستگی :
همانطور كه شوهر متوقع است همسرش آراسته باشد ، خودش نیز باید به وضع ظاهرش برسد و از نظر لباس و نظافت دقت كافی بنماید. خیلی از مردان به وضع ظاهر خود توجه ندارند و همیشه مورد انتقاد و اعتراض همسر خود قرار می گیرند.
8- امین بودن :
#مرد باید از هرگونه پنهان كاری یا عدم صداقت با همسرش بری باشد؛ زن ، امین او و او ، امین زن باشد. در این صورت است كه زندگی ، سعادت و خوشبختی را به دنبال خواهد داشت.
9- اصالت و نجابت خانوادگی:
از ویژگی هایی كه در شوهر اهمیت خاص دارد ، یكی وراثت و دیگری محیط است كه اصالت خانوادگی هر دو را در بر دارد. بنابراین دختران باید در نظر داشته باشند فردی را به شوهری برگزینند كه از یك خانواده نجیب و خوشنام بوده و در یك محیط خانوادگی سالم بزرگ شده باشد.
10- عاقل و خردمند :
یكی از ویژگی های شوهر شایسته ، داشتن هوش و ذكاوت كافی و تخصص است. چنین شوهری آموزش لازم برای اشتغال به كسب حلال را دیده؛ و هر اندازه علم و كمالش بیشتر، و هوش و درایتش زیادتر باشد ، شایسته تر خواهد بود.خلاصه می توان گفت كه زن باید از #ازدواج با مردی كه دارای ضد ارزش های زیر است، خودداری كند.
1- شرابخوار ؛
2- بد اخلاق ؛
3- بد چشم و بی بند و بار؛
4- بدبین ("سوء ظن" ، نه "غیرت") ؛
5- خسیس ؛
6- بدون احساس مسئولیت ؛
7- تنبل؛
8- سفیه و ناهنجار؛
_____________________
#انتخاب_همسر
💞❣💞❣💞❣💞❣
🆔 @asanezdevag
#استاد_قرائتی
📌 مگر ازدواج بی طلا نمیشود؟ نه نمیشود! چرا نمیشود؟ ما طلا را جزء اصول دین ازدواج گرفتیم. تالار را جزء اصول دین گرفتیم. این مسأله کرونا که خدا انشاءالله حل کند، ولی یک چیزهایی یاد ما داد.
✅ گفت: هزارها… اگر نگویم دهها هزار، چون آمار دقیق ندارم. هزارها عروسی بی تالار انجام شد که اگر کرونا نبود میگفتند: نمیشود. مگر میشود؟ تالار نباشد مگر میشود؟ همه کاری میشود.
🌐 درسهایی از قرآن – ۹۹/۱۰/۲۵
#ازدواج_آسان
#سبک_زندگی_اسلامی
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۲۸ #پیاده_روی_اربعین #قسمت_اول به لطف امام حسین علیه السلام ما هم کربلایی شدیم... س
#تجربه_من ۳۲۸
#پیاده_روی_اربعین
#قسمت_دوم
به هیچکس نمیتونم بگم کمک میخوام، همه حالشون بده... پس این ماشین کو؟!!!
بچه هام آب ندارن... گفتم بشینید اینجا تا من بیام، میخوام برم آب بیارم... آماده شدم برم، یهو یکی صدا زد بیاید ماشین پیدا شد...
بدویید... پاشید...یکی از اقایون ماشین گرفته ... اما!!! من کدوم رو ببرم؟! کالسکه وسایل رو که خیلی سنگین بود... تو اون زمین خاکی راه نمی رفت... کالسکه بچه رو یا بچه هام رو که حال راه رفتن نداشتن!!
اول پسر کوچکم رو بغل کردم و از عرض جاده سریع رد شدم... باید کالسکه رو هم تحویل بدم. پسر بزرگم داره کالسکه وسایل رو میاره... گیر کرده... داره زور میزنه... بچه رو میدم بغل یکی از همراهان... کالسکه رو میدم به راننده بذاره بالا... اون یکی پسرم کو؟؟؟ بدو بدو میرم به سمت جایی که نشسته بودیم.. لب جاده ایستاده... میرم سریع میارم... حال نداره بیاد میکشم و میارم... وسط راه میرم کمک پسرم کالسکه رو هل میدیم...
حالت تهوع دارم... نگران بچه ها هستم... همسرم کجاست؟ چرا نیومده؟ نکنه ما بریم اون بمونه... دست تنهام...
بچه ها رو سوار میکنم... کلی راه تا نجف مونده... باید غذا و آب بردارم، به اندازه تو راه... دوباره یه ساک رو برمیگردونم... ذهنم کار نمیکنه... دیگه چی لازم دارم... یادم نمیاد... آب نداریم... چه کنم؟!
ساعت یک بعد از ظهره... میرم تو ماشین... یا خداااااااا... ماشین مثل کوره آتیش شده... حتی هوا واسه نفس کشیدن نیست، چون ماشین خاموشه کولر کار نمیکنه...
دوست دارم ماشین زودتر حرکت کنه... اما نه، همسرم هنوز نیومده... برم دنبالش؟! کجا رو بگردم؟! بچه ها حالشون بد شده....
همسرم رو از دور می بینم. لبخند میزنم بین اون همه سختی ، پیدا شدن یه محرم یه امید، یک لحظه همه جا رو برات بهشت میکنه... جا تنگه اما مهم نیست، فقط دوست دارم زودتر حرکت کنیم...
خدا رو شکر گذشت، خدا رو شکر کسی به بچه هایم بی احترامی نکرد... کسی بچه ها را نزد. گوشی پاره نشد... بچه ای گم نشد.. کسی سنگ نزد... مسخره نکرد.. خدا را شکر...
در راه آب هم به دستمان رسید... هوا هم خنک شد... بعد از نجف رفتیم کربلا...
الحمد لله در راه دوستان عراقی مثل پادشاهان از ما پذیرایی می کردند الحمد لله امام حسین علیه السلام خوب جبران کرد برامون.. لبخند از روی صورت بچه هام نمی افته.... رسیدیم کربلا... کربلااااااا...
پی نوشت:
"ما فقط سه ساعت تو صحرا، زیر آفتاب، توی گرما، با آب و غذا!! مونده بودیم... فقط سه ساعت!!!!!!"
#لا_یوم_کیومک_یا_اباعبدالله
🆔 @asanezdevag