eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.9هزار دنبال‌کننده
271 عکس
172 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیک یا فاطمة الزهرا از ابر صبر و از دلِ دریا قرار رفت از دست عقل و از کف دل اختیار رفت تابید سبز عشق به دنیای تیره فام سرما از آسمان شبِ بی بهار رفت بیداد جهل جای خودش را به عدل داد تنهایی ولایت از این روزگار رفت سیبی که چید حضرت پیغمبر از بهشت امروز در جهنم دنیا به کار رفت زهرا که نور روز ازل شد خدای او دستش به کار خلقت این روزگار رفت روز ازل که اوج هنرمندی خدا در آفرینش گل خلقت (خاتم) به کار رفت از شاعران فاطمه پیش پیامبر ابیات شاعرانه تری انتظار رفت کوثر برای شرح "اَلَم نَشرَح " آمد و از بین اَبتران حجاز اعتبار رفت کم کم برای چیدن تسبیح فاطمه مولا پی تدارک چندی انار رفت آن دختری که داشتنش را پیامبر ص تا انتهای سدره‌ی پروردگار رفت آن همسری که با نفس اِن‌یکادی‌اش حیدر به سوی هیمنه ی کارزار رفت مستوره ای که با ادب و عفت و حجاب آوازه اش فراتر از این روزگار رفت همسایه ای که از کرم و مهربانی‌اش "اَلجار" او مقدّمِ بر "ثم دار" رفت ریحانه ای که ذکر ولایت مداری اش همواره با بُرندگی ذوالفقار رفت هر سر که خاک شد به کف پای فاطمه فرشی شد و به عشقِ علی روی دار رفت ✍ .
أسعد الله أيامكم و أنور الله لیالیکم بنور ولادة مولاتنا السیدة فاطمة الزهراء سلام الله علیها و علَی أبیها و بَعْلها و بَنیها و السِّر المستودَع فیها مولانا المهدی ارواحنا لتراب مقدمه الفداء مدیریت کانال ضامن اشک @zameneashk1
. تقدیم به مادران شهید دو چشمش اشک بود و داد عالی امتحانش را بغل وا کرد و هی بوسید و راهی کرد، جانش را دلش آشوب بود و تا خم کوچه تماشا کرد قدم ها و قد و بالای رعنای جوانش را بهار باغ را می دید و می دانست روزی هم تب تند رسیدن می دهد حکم خزانش را نمی دانست اما تا کجای قصه خواهد داشت برای هضم دلتنگی بعد از او توانش را کنار حوض خالی کرد بغض در گلو را ،آه مگر می شد بگیرد راه اشک بی امانش را گذشت از ماه و چشمانش به در خشکید اما باز نیامد ماه تا روشن نماید آسمانش را هوای شهر ابری شد تمام کوچه مشکی پوش خبر آمد مسافر کرده پیدا کاروانش را و مادر با دلی آکنده از غم چادرش را بست بگیرد سخت در آغوش جسم قهرمانش را دو شب ده شب هزار و بی نهایت شب پر از حسرت گذشت اما نیاوردند حتی استخوانش را به سربندی ، پلاکی قانع است اما نمی گیرد چرا پایان خوبی فصل تلخ داستانش را شهید بی نشان آورده اند و بازهم رفته است مگر پیدا کند در بین این گلها جوانش را .
هدایت شده از نوای مقتل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانالهای فعال زیر نظر استاد تابع منش در تلگرام و ایتا👇👇 نوای مقتل تلگرام(مداحی) https://t.me/navayemaqtal نوای مقتل ایتا(مداحی) https://eitaa.com/Navaymagtal اشعار حسینی در ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af اشعار حسینی در واتساپ https://chat.whatsapp.com/KkY7pOAqUVF8uwagfA4HNj اشعار حسینی در تلگرام https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کتابخانه ضامن اشک تلگرام https://t.me/zameneashkbook کتابخانه ضامن اشک ایتا http://eitaa.com/joinchat/988479509Cc6a2515d23 الدولة الزهرائیة (عج) تلگرام(مهدویت) https://telegram.me/Aldolatahalzahraeyah الدولة الزهرائیة (عج) ایتا(مهدویت) http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84 قرآن و امام حسین(ع) تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein قرآن و امام حسین(ع) ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin ادعیه و زیارات تلگرام https://t.me/ZiarateAminAllah1 ادعیه و زیارات ایتا https://eitaa.com/joinchat/2395013167Cdd29461dd7 کلیپ و تصاویر کربلا تلگرام https://t.me/Ziaratalhosein کلیپ و تصاویر کربلا ايتا https://eitaa.com/joinchat/1482752010C901aaa4c91 باب الحسین(ع) https://t.me/Babolhusein ضامن اشک تلگرام https://telegram.me/zameneashk ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1 متضمن البکاء تلگرام https://t.me/joinchat/FRbuyTy-YrDO5c-2tlaFAA متضمن البکاء ایتا http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2 ضامن اشک واتساپ https://chat.whatsapp.com/KzAL9rEs5uu0kiDdyQFgRp
. صلی الله علیکِ یا فاطمةَ الزهراء بهشت خدا زیر پاهای توست همه لحظه هایم به رؤیای توست به یاد تو هر دم تپش می کند به سینه دل من فقط جای توست همه آرزوهای من بودی و همه سرّ هستی ز سودای توست من از واژه های تو آیم پدید وجودم پر از شعر زیبای توست به باران چشمم قسم مادرا همیشه دلم مست و شیدای توست به قلبم قیامت کند مهر تو عجب محشری در تولای توست هر آن که محب تو شد با خداست که قرب خدا در تمنای توست هزاران مسیح آمده محضرت که محتاج روح مسیحای توست شکوه همه آفرینش تویی خدا هم ببین در تماشای توست تویی نور هفت آسمان و زمین علی مات این نور والای توست کسی که تو را دوست دارد به جان به جنّت به همراه بابای توست حسین تو صورت به پایت گذاشت بهشت خدا زیر پاهای توست ✍ .
. السلام علیک یا مولانا ابوتراب ـــــــــــــــــــــــــ بی مهر او جهان که به دردی نمی‌خورد بی مدح او زبان که به دردی نمی‌خورد وقتی ردیف و قافیه وقف علی نبود دیوان شاعران که به دردی نمی‌خورد وقتی که صحبت از علی و دلبری اوست تصویر دلبران که به دردی نمی‌خورد وقتی که حرف گنبد و ایوان مرتضی‌ست این سقف آسمان که به دردی نمی‌خورد در پیشگاه جلوه‌ی ایوان طلای او زیبائی جهــان که به دردی نمی‌خورد ما ریزه‌خوار سفره‌ی احسان حیدریم نان‌های این و آن که به دردی نمی‌خورد هر جا نبود نام علی بعد مصطفی آن مسجد و اذان که به دردی نمی‌خورد "خیرالعمل" محبت زهرا و حیدر است دین بی ولایشان که به دردی نمی‌خورد تا سائلان در به در جود حیدریم الطاف دیگران که به دردی نمی‌خورد ما را خریده فاطمه تا حیدری شویم جز این در این زمان که به دردی نمی‌خورد عمرم گذشت با علی و فکر می‌کنم بی مرتضی جنان که به دردی نمی‌خورد ــــــــــــــــــــــــ ✍ .
✅کانال مرثیه، روضه و مداحی زیر مجموعه کانال ضامن اشک 👇👇👇 @Navaymagtal اشعار حسینی http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af ضامن اشک https://eitaa.com/zameneashk1 گروه متضمن البکاء http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2 آی دی تبادل @m_h_tabemanesh
. سلام اللّه علیها‌‌‌‌ شما جایِ خودت بانو پرِ چادر قداست داشت خدا می‌داند این نخ‌ها چه اندازه سخاوت داشت حرم جایِ خودش سجّاده‌ات از نور مَملو بود وَ تسبیحت هوایِ مرتضی را بی‌نهایت داشت تنورِ خانه‌ات شد باعثِ دلگرمیِ خورشید وَ حتی خردهِ نانِ مانده بر سفره کرامت داشت کلامت یکسره نور و مَرامت مهر و رحمت بود امامت آرزویِ دیدنت مثلِ عبادت داشت اَلا اِی سوره‌یِ کوثر بهارِ عمرِ پیغمبر صدوُده یاعلی هدیه برایِ روزت اِی مادر منی که مادری‌هایِ شما را خوب حس کردم به لطفِ ذکرِ یازهرا دوا شد هر کجا دردم تمامِ افتخارم اعتبارم منصبم این است که دورِ هر کسی کرده غلامیِ تو می‌گردم در این دنیایِ واٰنفسا که نفسم شد نفس‌گیرم جرس فریاد می‌دارد بگویم فاطمه هر دم شما عشقِ دل‌افروزی که پشتِ ما به تو گرم است خدا می‌داند از هر کس به غیر از یار دلسردم شبیهِ کودکِ دردانه‌یِ مفقود در صحرا شبِ تارِ مرا کرده سحر نجوایِ یازهرا سلام اِی روحِ اَعطیناٰ سلام اِی جلوه‌یِ کوثر سلام اِی مادرِ بابا اَسد در خانه‌یِ حیدر سلام اِی بانویِ باران سلام اِی باور و ایمان سلام اِی ذکرِ زیبایِ قنوتِ شخصِ پیغمبر سلام اِی بنده‌یِ رب شأنِ مذهب مادرِ زینب سلام آموزگارِ صبر و ایثارِ دو تا دلبر سلام اِی دین و آئینم‌‌ سلام اِی شورِ شیرینم سلام اِی آنکه می‌بینم که هستی فکرِ این نوکر نگاهم کن وَگرنه از نفس در راه می‌افتم در این دنیایِ غرقِ فتنه‌ها در چاه می‌افتم بیا مادر نگاهم کن بیا وُ روبه‌راهم کن اگر سر‌به‌هوا بودم بیا وُ سربه‌راهم کن مرا نذرِ حسینت کن مرا قربانیِ زینب منم حرِّ پشیمان پس عزیزِ خیمه‌گاهم‌ کن صدایِ ناله از غزّه یمن لبنان و سوریه به گوشم می‌رسد مادر بیا وُ غرقِ آهم کن بده رخصت که سربازِ سپاهِ منتقم باشم نگاهم کن نگاهم کن نگاهم کن نگاهم کن بخوان ندبه که می‌خواند عزیزت را فرات و نیل دعا کن تا بسوزد ریشه‌یِ مَنحوسِ اسرائیل‌‍‌‌ 📃۱۴۰۳/۹/۲۷ حرم سیدالکریم علیه السلام .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بهانه است ولی خب برای من کافی است همین که شعر مرا می بری به کنگره ها همین که در دکور خانه ام دو تا تندیس اضافه می شود  و می روی به خاطره ها یکی دو تا غزل خوب ،، می شوی گاهی فقط بمان و نیا تا تو را اضافه کنم به انتظار مدرنی که شعر خواهد شد مهم ، حضور تو در روزنامه ی شهر است چقدر سوژه برایم می آوری با خود حوادث یمن و جنگ شام هم بد نیست... فقط اجازه بده وضعمان همین باشد زمین خسته سر از آسمان درآورده است چه عیب دارد اگر این رعیت خوشبخت کنار نام تو از جنگ ، نان درآورده است چه ساده در عوض آب ، نفت نوشیدیم فقط بمان و نیا ، قول می دهم این شهر برای نیمه ی شعبان شلوغ تر بشود ظهور را به علائم چه احتیاجی بود نیا که شادی ما پر فروغ تر بشود چقدر روی بَنرها شکیل و خوش اسمی!!! خودت بگو ؛ تو اگر آمدی به خانه ی ما چگونه حوصله ی شهر ، با تو سر نرود ؟!! دلت چگونه می آید بیایی و مِن بعد به جمکران تو این قوم رهگذر نرود نیا ، سه شنبه برایت نماز خواهم خواند چه فکر می کنی ای انتظار ناپایان جدایی من و تو ماجرای یک شبه نیست هزار سال پیاپی گذشت و دلخونی هنوز کوچه ی ما آنچنان محجّبه نیست گناه روسری ما به گردن باد است... برای آنکه بیایی نیاز مبرم بود که مرد و زن همه با هم کنار هم باشیم همین که نام خیابانمان ولیعصر است اجازه داد که در اختیار هم باشیم اذان رسید و به دجّال اقتدا کردیم نوشته اند که هر چیز جای خود خوب است مهم نبود که حتی به قهقرا بروم نوشته اند که از جمعه استفاده کنم کنار مهدیه گاهی به سینما بروم جهان به خنده ی (بَت مَن) علاقمندم کرد اراده کن که بیایی ولی تامل کن! که رودها همه پابست ماهیان تواند به غیر سیصدو چندین نفر که برگشتند تمام مردم دنیا سپاهیان تواند نیا که عطسه ی دنیا به صبر فرمان داد .
سخت بر ثانیه ها می گذرد دیر شدن پای این قحطی  ظلمت کده  زنجیر  شدن سفره ای باز نمودی و نگفتی سخت است نانتان خوردن و یک عمر نمک گیر شدن چه کند دست خودش نیست گدای در تو از همین نان و نمک خوردن خود سیر شدن سیرگردیده ولی این دل آلوده غم از شما گفتن و یک عالمه تحقیر شدن قصد تعجیل نداری  برسی  مقصد خویش وای از این فرصت کوتاه من و پیر شدن پیرمان کرد شب جمعه و  یک حس سرور جمعه بی تو و هر ثانیه دلگیر شدن شنبه هم گر برسی چشم به راهت دارم عادتم چون شده تسلیم به تقدیر شدن من واین ثانیه های گذران دم عمر تو و آن ثانیه ی دست به شمشیر شدن .
🌷🕊🌷در کانال اشعار حسینی واتساپ با ما همراه باشید 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/KkY7pOAqUVF8uwagfA4HNj
. مدح و مرثیه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها ندارد عشق در مدح کسی جز یار مفهومی فدایت ای‌که بر هفت آسمان عشق منظومی تویی کوه کرم چون حضرت شیر خدا آری، چرا که با شما دیگر، نماند عبد محرومی.. اگر زهراست خورشید جهان، تو ماه او هستی که اینگونه میان ظلمت شب‌ها تو معلومی تویی معصومه پرورده، تویی معصومه از این رو.. که هم دختر وَ هم خواهر وَ هم عمه به معصومی نباشد مدح تو کار کسی غیر از خدای تو که مداح تو اللّه و.. تو مدح حیّ قیومی تو اسرار خدایی چون اَب و اُم و اَخی‌هایت که در دنیای فانی فاش گویم، سرّ مکتومی فدای نام زیبایت، به قربان صفاتِ تو... تویی ام الحیا، ام الوقار و ام کلثومی به طفلی در میان کوچه ها غم‌ دیده چشمانت که از طفلی به رنج و غصه‌ی سیلی تو محکومی پس از روز دوشنبه، روز عاشورا میان آمد سری بر نیزه ها بود و.. تویی کز ناله مغمومی بمیرد «ملتمس» وقتی، نوشته مقتل این غم را که بی عباس در کوفه، تو مظلومی تو مظلومی .
. بسم رب الشهداء و الصدیقین در ليلة الاسرا الی بیت المقدس سیر پیمبر تا خدا بیت المقدس تا قُبّة الصخره ز کعبه سیر احمد معراج گاه مصطفی بیت المقدس از وادی بطحی قدم تا مأمن قدس الكعبةُ مِنّا ، لَنا بیت المقدس در عمق جان عرفان هر دم ندایی گوید و ما اَدراکَ ما بیت المقدس دشمن به فکر نیل تا نهر فرات است یا انهدام کعبه تا بیت المقدس ؟ باید قدم در امتداد نور برداشت پا در مسیر قدس یا بیت المقدس مهران شلمچه ضاحیه جولان و غزه  کوفه نجف کرببلا بیت المقدس بر خاک جبهه در قدمگاه شهیدان از فکه و کرخه الی بیت المقدس جولانی و سفیانی و شیطان و صهیون هان وعده ی ما و شما بیت المقدس از فتح خیبر خاطره بسیار دارید این گونه می گردد رها بیت المقدس در بین چنگالش تو را برده اسارت آن غاصب انسان نما بیت المقدس از جنگ احزاب و جمل ما را چه باک است تا هست حب مرتضی بیت المقدس از جنگ ترکیبی دشمن بر حذر باش هرگز نمانَد ناروا ، بیت المقدس     لبیک یا مهدی و لبیک حسین است ذکر لبان اولیا بیت المقدس یادی کن از ضرب علی فی یوم خندق ای جایگاه انبیا بیت المقدس سوی تو آید لشکری از نسل سلمان مردانه می خواند تو را بیت المقدس با خنجر اهل یمن ضرب یمانی سوی تو می آید الا بیت المقدس با فاطمیون حیدریون زینبیون با حشدُ شعبی نینوا بیت المقدس آید سپاه قدس و بدر و لشکر نصر دارد سلیمانی ندا : بیت المقدس با نعره ی یا حیدر یاران سلمان منزل کجا مقصد کجا ؟ بیت المقدس با جمع یاران خراسانی بگویید میعادگاه جمع ما ✍ .
. زیباترین عطاست، فرزند آوری یاریِ دینِ ماست، فرزند آوری امّ الائمه است، الگوی مادران که سنّت خداست، فرزند آوری بر قلب خالق و قرآن و اهل بیت این موجب رضاست، فرزند آوری هر طفل یاوری ست، هنگامه ی ظهور فَرضی به شیعه هاست، فرزند آوری باید دعا کنیم، بر نعمتِ خدا محصول این دعاست، فرزند آوری خوب است پیروِ، راهِ وَلي شویم دستور مقتداست، فرزند آوری گر هر وظیفه ای، آهن وَ یا مِس است در رتبه چون طلاست، فرزند آوری بَهرِ طراوتِ، اوضاع زندگی مانند کیمیاست، فرزند آوری بر دردِ رِخوَت و، سُستیِ جامعه مُحکم ترین دواست، فرزند آوری باعث به برکت و، توفیق و رحمت است سرمایه ی بَقاست، فرزند آوری اسلام زنده زین، امرِ مقدّس است آیینِ کبریاست، فرزند آوری خود میشود دلیل، بر خشم صَهیونیست کابوسِ رَذل هاست، فرزند آوری گر تربیت بُوَد، در مکتبِ حسین تکثیر کربلاست، فرزند آوری ✍️ آذر ماه ۱۴۰۳ .
🌺🌼🥀 ذاکر بصیر / ایتا https://eitaa.com/joinchat/2563638059C6d9452935e واستاپ https://chat.whatsapp.com/CgS1jwIQEdWDuhpC3q1eVJ
. هر زمان فتنه ای بپا گردد تازه آغازِ کارِ ما گردد حق ز باطل چنین جدا گردد با ولایت مسیر، وا گردد راه ما جز رهِ ولایت نیست چارۀ کار جز بصیرت نیست نُه دی نصرت ولی فقیه صحنه قدرت ولی فقیه نَمی از هیبت ولی فقیه امت و بیعت ولی فقیه کشور آل عصمت است اینجا مهد صبر و بصیرت است اینجا نُه دی عزت ولائی ها نه دی روز با وفائی ها نه دی جلوۀ خدائی ها نه دی مزد کربلائی ها نه دی شعبه ای ز عاشوراست پاسخی بر سقیفه و شوراست هر کجا صحنه شد بنام حسین دم به دم میرسد پیام حسین کربلا میکند، قیام حسین بر همه مؤمنین سلام حسین که گرفتند سنگرِ وحدت آفریدند صحنۀ عزت تا که یک گوشه ای خیانت شد بر حسینِ زمان اهانت شد از خداوند استعانت شد رأی مردم ولی صیانت شد پرچم و خیمه ای در آتش سوخت فتنه گر، ریشۀ حیاتش سوخت گرچه آتش به خیمه ها زده شد گرچه دامن به غصه ها زده شد نَه سری روی نیزه ها زده شد نَه سنانی به بچه‌ها زده شد وای از غصه های کرب و بلا وای از هجمه های کرب و بلا کربلا اهلبیت، مظلوم است زیر پاها امامِ معصوم است صوتِ قرآن ز نیزه معلوم است و امامی به خیمه مهموم است بر عزیز خدا جسارت شد بعد از آن نوبت اسارت شد زینب و بی وفائیِ ایام زینب و زخمِ کینه و دشنام زینب و ازدحام کوفه و شام زینب و سنگ های روی بام چه بگویم زپاره معجرها چه بگویم زاشک دخترها روضه خوانم، چه چاره ای دارم من فقط یک اشاره ای دارم روضۀ استعاره ای دارم سخن از قلب پاره ای دارم دختران را هجومِ هیزی چیست؟ ماه را تهمت کنیزی چیست .
. فهمید جهانِ فتنه ،کُت بر تن کیست هربار وطن درس بصیرت شد بیست روز نُه دی ، تمـام عالـم فهمید سید علی خامنـه ای تنهــا نیست .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. (روضه خوانی وگریز به روضه ی حضرت رقیه علیهماالسلام) باز هم بر پا شده بزم عزا در میان خانه ی امّ البنین در حیاط خانه زیر آفتاب سفره ای شد پهن بر روی زمین در کنار سفره بین ازدحام هر دلی از ناله ی زینب شکست در میان روضه ی گودال باز زینب ِ قامت کمان از پا نشست تا که زینب خسته شد،شد نوبت ِ روضه های امّ کلثوم ِ حزین گفت: دیدم کربلا تا شام، من داغ روی داغ ای امّ البنین نیم روزی باغ گلهای علی روبه روی چشم من رفته خزان روی نیزه رأسشان را دیده ام کربلا تا شام بودم نیمه جان بس دویدم روی سنگ وخارها بر کف پایم نشسته آبله شد جواب ناله هایم روز وشب خنده های تلخ زجر و حرمله وای از بازار شام و بزم می ما کجا و مجلس نامحرمان روبه روی دختران بی گناه خون دندان حسینم شد روان خارجی خواندند ما را شامیان شد خرابه،خانه ی ما روز و شب دم به دم آزارها دیدیم ما از نگهبانان بی شرم و ادب در میان قحطی آب و غذا کودکان بودند تشنه،نیمه جان وای من از لحظه و از ساعتی که رقیه خواست از من آب و نان گفتم ای شیرین زبان ِ کاروان کام عطشانت مرا داده عذاب من فدای لعل خشکیده ی تو نیست آب و نان دگر اینجا بخواب او بهشتی بود روی دامنم خلق و خویش بود مثل مادرم هر زمان دلتنگ مادر می شدم می شد او آرامش چشم ترم هر زمانی که سخن می گفت او بوی جنت از دهانش می وزید هر زمان که دست من را می گرفت تازه می شد در دل ِخونم امید او شبیه مادر من فاطمه قدکمان چون‌لاله ای پژمرده بود مثل او از کینه های مرتضی از عدوی پست،سیلی خورده بود بس که او طعنه شنید از شامیان شد میان کوچه ها مویش سپید شد شکسته از مصیبتها ولی قامتش از هجر بابایش خمید آن زمان که در خرابه ناگهان نیمه شب بی تاب شد از هجر او از جفای شامیان در بین اشک با سر بابای خود شد روبه رو گفت بابایی فدای حنجرت دشمن از چه رأس پاکت را برید با چه جرمی ای امام مهربان پیکرت در بین خاک و خون تپید لعل تو زخمی،لب من سالم است دیدمش که خورد چوب خیزران می زنم لطمه به لب تا که شود مثل تو خون از لب خشکم روان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. در فصل بهار خود خزان را دیدی آن غصه که می‌بُرد امان را دیدی از کرببلا و از مصیبت‌هایش ما هرچه نوشتیم تو آن را دیدی ✍ .
الگوی فرشتگان معصوم است او بر واژه‌ی صبر و عشق مفهوم است او از خطبه‌ی آتشین او پیدا شد بانوی قیام، ام کلثوم است او ✍
باید که تو را به برج دین کوکب گفت باید که تو را حافظ این مکتب گفت در قدر و جلال و عزت و فضل و شرف باید که تو را شریکة الزینب گفت ✍
غم بر دل هر پیر و جوان است امشب ماتم زده بغض آسمان است امشب در سوگ غریبانه‌ی «امّ‌کلثوم» محزون، دل صاحب الزّمان است امشب تا آخر خط به خاطر مکتب رفت جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت در مهر و وفا بر «امّ‌کلثوم» نگر دنبال حسین، همره زینب رفت در راه شما هر که قدم بگذارد پا در حرم جود و کرم بگذارد فردا نکند شفاعت از او زهرا در حقّ شما کسی که کم بگذارد آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود تو جان پدر بودی و او جان تو بود آن کس که تمام خلق مهمان وی‌اند آن شب به سر سفره‌ی احسان تو بود
یکی این سان، یکی این گونه باید که شام و کوفه را رسوا نماید ببین پیشانی زینب شکسته بگو اخت المصائب لب گشاید به حق بر فاطمه بوده است، نائب که یک لحظه نشد در صحنه، غائب در این عالم به غیر از «امّ‌کلثوم» برادر را که شد اخت المصائب؟ کسی نشناختت، ‌ای دخت مظلوم! نباشد قدر تو بر خلق، معلوم اگر زینب بُوَد امّ المصائب تویی اخت المصائب، «امّ‌کلثوم»!
💠 بخشی از خطبۀ (علیهاالسلام) در کوفه «یا اَهلَ الکوفَةِ! سوئَةً لَکُم مالَکُم خَذَلتُم حُسَیناً وَ قَتَلتُموهُ وَ انتَهَبتُم اَموالَهُ وَ وَرِثتُموهُ وَ سَبَبتُم نِسائَهُ وَ بَکَیتُموهُ فُتُّباً لَکُم وَ سُحقاً...» تمام همهمه‌ها غرق در سکوت شدند صدای گریۀ او شهر را تکان می‌داد میان قوم عرب یک نسب‌شناس نبود؟ شکوهِ خطبه، علی را فقط نشان می‌داد نگاه کرد به تسبیح خواهرش زینب که این حماسه به او قدرت بیان می‌داد کلام دختر نهج‌البلاغه نافذ بود و درس مردی و غیرت به کوفیان می‌داد خطاب کرد: «شما تا ابد دو رو بودید، اگر خدا به شما عمر جاودان می‌داد به پاس این همه مدّت که دم تکان دادید خلیفه کاش همان‌قدر استخوان می‌داد در این معامله، کوفی سفیه بود، سفیه! که دین خویش نفهمیده رایگان می‌داد نشسته‌اید سر سفرۀ حرام آن‌قدر که نامه‌های شما نیز بوی نان می‌داد و رودهای روان را بر آن کسی بستید که اذن بارش باران به آسمان می‌داد شما به نام محمّد چقدر می‌کشتید خدا اگر به علی همچنان جوان می‌داد» و کاش خطبۀ او تا همیشه جاری بود و کاش گریه کمی بیشتر امان می‌داد 📝 .
هدایت شده از ذاکر بصیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام جمعه کربلا غوغا کرد ، غوغا... تو زندگی با فقیر فقرا هم رفاقت کن آخه وقتی بمیری همینا جنازه تو حمل می کنن ! وگرنه پولدارا با کت و شلوار یه گوشه وایسادن که یه وقت خاکی نشن 🌺🌼🥀 ذاکر بصیر / ایتا https://eitaa.com/joinchat/2563638059C6d9452935e واستاپ https://chat.whatsapp.com/CgS1jwIQEdWDuhpC3q1eVJ
. مدح حضرت امام محمد باقر (ع) آیات محکمات خدا باقرالعلوم نور زمین و نورسما باقرالعلوم استاد درس علم وسخا باقرالعلوم ای یادگار کرببلا باقرالعلوم ای سایه ات به روی سرشیعه مستدام ازانبیاء و خالق وخلقت تورا سلام ای مفتخرزمقدمتان اول رجب شیرین تراست بردن نام تو ازرطب داری زمجتبی و زخون خدا نسب هم نام مصطفایی وباقر تورا لقب مرآت حسن وجه خداوند سرمدی تو پنجمین امامی و دوم محمدی ((ای مدحتان بر اهل سخن خوشترین کلام))* علمت برای دشمن حق تیغ درنیام هرعالمی به پیش قدومت کند قیام داده تورا زسوی نبی جابرت سلام انوارحق به صورت ماه تو منجلی است خلق و خصال و هیبت تو همچنان علی است ماییم خاک پای تو آقای مهربان قربان قبر خاکی ات ای پادشاه جان شمع و چراغ قبرغریبت ستارگان روزی زند برای مزار تو سایبان مهدی فاطمه که همه افتخارماست روز ظهور منجی عالم (بهار) ماست (بهار)✍ *مصرع داخل پرانتز از استاد عزیزم حاج غلامرضا سازگار(میثم) می باشد .
. چه شد با من،دلی آشفته و سوز جگر دارم ز بعد کربلا بر چهره ام اشک بصر دارم چه شد با من،که از بیداد صیاد جفاپیشه درون آشیانه پیکری بی بال و پر دارم الهی هیچ کس داغی که من ندیدم نبیند او که ازهرم جگرسوزش،دوچشمی شعله وردارم زیک سو از غم گلها و سویی هم زظلم دهر زنخل عمرخود اندوه و افغان برگ و بر دارم خدا را شکر دیگر جان رسیده بر لبان من که ازمرگ خودم از بعد عاشورا خبر دارم چه روزی شد برای کاروان،کز غصه آنروز هماره آه جانکاهی ز شب تا به سحر دارم به یاد کام خشک کشته افتاده در گودال ز آب و لذت نوشیدنش بر خود حذر دارم ببار ای آسمان باران خون از دیدگان خویش که من دردل غم خورشید و اندوه قمر دارم ز پا افتاده ام از گریه های گاه و بیگاهم که هر دم در نظر یاد تن ببریده سر دارم زچوب خیزران وخنده خصم وغم زینب دلی خونین و آشفته چوقلب تشت زر دارم ✍ .