eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
277 عکس
174 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام ایکه صدق و راستی طفل دبستانت بود علم و دانش غنچه ای در باغ و بستانت بود صادق آل ابایی و ابایی نیست هرگز گر که گویم دین حق مدیون ایمانت بود آسمان در سایه سار لطف تو گم میشود ماه عالمتاب چون شمع شبستانت بود تو همان آ ئینه حقی که حقا در خور است قدرت بی حد و حصر حق به دستانت بود تو سخاوت زاده ای جود و عطا در بند توست روح احسان و کرامت ریزه خوارانت بود قبله دل بسته بر آن سجاده نورانیت کعبه مات از جذبه قبر پریشانت بود دانشت الهام از علم نبی و مرتضاست قطره ای از مکتب تو ابن حیانت بود هر دهانی که برای وصف تو لب باز کرد فاش گویم صفحه ای از شرح دیوانت بود پیکر اسلام از شرح علومت جان گرفت شاهد ایثار تو رنج فراوانت بود حجره تدریس تو دانشگه اسلام بود گفته هایت جلوه آیات قرآنت بود مالکی و شافعی و حنبلی و حنفی در مصاف علم با حلم تو حیرانت بود با تمام محنتی که در ره دین داشتی از جفای خصم، بر روی لبت جانت بود بیکسی ارثی است ازحیدرکه شدسهم دلت یاور تنهایی تو چشم گریانت بود زهر،آتش بر تنت افروخت کز بیداد آن شعله ور آه تو از آن جسم سوزانت بود تو غریبی و نشان غربتت پیداست از آن مزار خاکی در خاک پنهانت بود .
. کرم همیشه کنارت کشیده است خجالت غلام حلقه به گوش تواند حق و عدالت تمام رحمت خود را خدا از اول خلقت به سفرهٔ دار ترین مرد خلق داده وکالت همه زمین و زمان و قضا و قسمت و تقدیر مگر که اند به میل حسن کنند دخالت تمام عمر به صلحت اگر که فکر نماییم نرفته ذره ای از عمر ما به سمت بطالت هزار شکر که دارم به سینه دست ارادت به خانواده‌ات آقا، ولیکن آه عیالت... ✍ .
. (( غزل پندی )) مخور غصه که دنیا را بقا نیست نصیبش عاقبت غیر از فنا نیست وفاداران عالم را بگوئيد که این دنیای فانی را وفا نیست مبند زلف دلت بر زلف دنیا که دنیا را ولا غیر از جفا نیست عزیزان قدر یکدیگر بدانید که بی مهری در این عالم روا نیست به زیر خاک تیره تا که خفتی دگر از تو نوائی و صدا نیست ببین بی مهری این چرخ گردون که بر درد طبیبان هم دوا نیست صفا خواهی بیا در بندگی جو که اینجا را نشانی از صفا نیست اساس خلقت خلق دو عالم به جز طاعت به درگاه خدا نیست عیار بندگی و شرط طاعت به جز حب علی مرتضا نیست ✍ .
. مربع ترکیب بند ولادت علیه السلام بسم رب النور ، من هستم مسلمان حسن بوده از روز ازل دستم به دامان حسن آمدم اصلا در این دنیا به فرمان حسن عالمی دارم در اینجا با گدایان حسن شکر حق که مثل اربابم دلم با مجتباست تا قیامت بر لبم ، یا مجتبی یا مجتباست ای خوشا آن دم که ذکر لب حسن جان می شود پیش چشمم جنت الاعلی نمایان می شود در دل ویرانه قلبم گلستان می شود درد های گفته و نا گفته درمان می شود هر که با این اسم زیبا عشق بازی می کند روز محشر پیش مردم ، سرفرازی می کند دل حسن ، دلبر حسن ، عالی حسن ، اعلا حسن قبله عباس و عشق زینب کبری حسن تا ابد بانی کل مهربانی ها حسن 《لافتی الا علی و لا کریم الا حسن》 هیچ هم گیرد ز سائل بی نهایت می دهد مهربانی را ببین ناگفته حاجت می دهد ای تمامی وجود حضرت خیرالنسا زینت دوش نبی و زینت عرش خدا چهره تو مصطفی در مصطفی در مصطفی بند می آیند هنگام عبورت کوچه ها در جمالت جمع گشته ، کل زیبایی حسن یوسفی ، ماهی ، نه بالاتر از اینهایی حسن تو همان هستی که بی منت سخاوت می کنی آسمانی ، آسمانی هم عنایت می کنی دم به دم بر عالم و آدم محبت می کنی فاطمه هو می کشد وقتی کرامت می کنی دم به دم لطف فراوانت به خوب و بد رسید مهربانی تو را خوب و بد عالم چشید ای که آقازاده و آقا و آقا پروری مانده ام که مصطفی یا فاطمه یا حیدری تا قیامت از زمین و از زمان دل می بری با وفایی ، مهربانی ، بی نظیری ، محشری یا معز المومنین دست الهی یار توست نایب حیدر شدن تنها در عالم کار توست ای خدای هیبت و خشم و جلال و اقتدار حاصل عمرِ جنابِ حیدر ِدُلدُل سوار کینه توزان جمل را قدرت تو کرده خار یا علی گفتی و شد لشکر تماما تار و مار شیر حیدر ، ای حماسه آفرین عالمین کیستی تو که علمدار سپاهت شد حسین سیدی کن گوشه چشمی ، من گدای قاسمم هر چه هم بد باشم آقا ، خاک پای قاسمم نوکر حلقه به گوشم ، بی نوای قاسمم من به زیر منت ِ کوه وفای قاسمم آی ابر با کرامت ، رحم کن بر این کویر عشق آقازاده ات را از دلم هرگز نگیر ای که از مظلومیت ماهی دریا گریه کرد بر مزار خاکی تو چشم زهرا گریه کرد پیر شد از بس حسینت بر تو آقا گریه کرد یاد داغ کودکیَت عرش اعلا گریه کرد کوچه تنگ مدینه موسفیدت کرده است آه در خانه زنت ؛ آقا شهیدت کرده است محمد حسین رحیمیان✍ ..
. نیمه شب شد سوی میخانه شتابان آمدم با خجالت مثل یک طفل گریزان آمدم ترس دارم چون به جانم گرگ نفس افتاده است ریختم بر هم که تا اینجا هراسان آمدم آن سر و وضعی بدی که داشتم دارم هنوز بین آغوش تو با حال پریشان آمدم چشم هایم را بگیر و گریه ام را پس بده بعد عمری سرکشی آلوده دامان آمدم باز کار بنده ات به آبروریزی کشید آبرویم را خریدی و پشیمان آمدم جرم بسیارم ز ریگ رحمت تو کمتر است گرچه سنگین است بارم، بهر جبران آمدم مستحق آتشم اما گرفتارم نکن چون به اینجا با دم یا فاطمه جان آمدم آخرش با آن همه ولگردی و بیچارگی در پناه امن سلطان خراسان آمدم آب غسل توبه ام از ناودان حیدر است یاعلی گفتم سحر از زیر باران آمدم روزی من شد بگویم موقع توبه حسین او گره از مشکلم وا کرد و آسان آمدم مادرش لطمه زنان بالاسر او داد زد : از مدینه تا به گودال تو گریان آمدم سنگ خوردی سنگ خوردم! تشنه ماندی تشنه ام! تا ترا در خاک و خون دیدم به میدان آمدم ✍ .
اگر مقصدت تاخدا رفتن است ز میخانه ایوان طلا رفتن است سحر تا ضریح رضا رفتن است نجف رفتن و کربلا رفتن است در خانهء مرتضی را بزن پس از ربنایت بگو یاحسن از این خاکبوسی به بالا برس به سبحان ربی الاعلا برس به قنبر، به سلمان، به مولا برس به افطار شبهای زهرا برس فقط بوسه بر روی مصحف بزن نوه دار شد مصطفی، کف بزن بیا عیدی ات را ز طاها بگیر نخی از عبای حسن را بگیر سرت را در این خانه بالا بگیر از امروز، خرجی فردا بگیر جز اینجا به جایی دگر سر نزن که شد دیگر امشب علی، بوالحسن در این خانه امشب گرفتار باش اگر ناز دارد، خریدار باش گدا باش، اصلاً بدهکار باش بکش دردها را و بیمار باش اگر از جزامی جزامی تری به مولا کنارش گرامی تری علی را ببین، خیبرش را ببین حسن را ببین، محشرش را ببین جمل را ببین، لشکرش را ببین رجزهای یاحیدرش را ببین خدا را ببین در جدال حسن بگو شیر مادر حلال حسن کریمی که بهر خدا کار کرد پس از مرتضی عزم پیکار کرد زن فتنه را صبر او خوار کرد به حلمش معاویه اقرار کرد امامت اگر پُر بها شد از اوست اگر کربلا کربلا شد از اوست بزودی به زخمم دوا می خورد نگاهم به ایوان طلا می خورد ضریحش به دست گدا می خورد بقیعش به کرببلا می خورد اسیری ما را خدا خواسته دلم کربلا رفته ناخواسته منم آنکه از ساغرش غم گرفت از افطار با چای او دم گرفت ز دست حسن، باز پرچم گرفت از او گریه های محرم گرفت اگر خوانده ام با حسن از حسین شنیدم فقط یاحسن از حسین به این فکر کردی که جرمش چه هست حسن که روی خاک کوچه نشست خودش دیده با سیلی مرد پست دو تا گوشواره همانجا شکست حسن سوخت اما نگفت آخرش به دیوار خورده سر مادرش... ✍ .
. مدح‌ومرثیه مجتبی علیه‌السلام گناه‌کارترین بنده‌ی توام یارب به‌جان فاطمه شرمنده‌ی توام یارب ببین به‌پا شده بت‌خانه در دلم، اما هنوز معتقدم بنده‌ی توام یارب تمام عمر مرا سربلند کردی و من تمام عمر سرافکنده‌ی توام یارب گناه، خیمه‌ی غم در دلم زده اما هنوز منتظر خنده‌ی توام یارب به روسیاهی من بیشتر اضافه شده که بین خلق نماینده‌ی توام یارب اگر نظر کنی از لطف، رام خواهم شد منی که عبد گریزنده‌ی توام یارب گناه‌کارترین بنده‌ام، ولی دل‌خوش به‌دست رحمت بخشنده‌ی توام یارب در این سیاهی دنیا امید ما حسن است که دست رحمت بخشنده‌ی خدا حسن است کبوتریم و پی دانه‌ی امام‌حسن رسیده‌ایم درِ خانه‌ی امام‌حسن تمام مردم این شهر، شهرت ما را شناختند به دیوانه‌ی امام‌حسن عجیب نیست اگر می‌شوند دشمن و دوست اسیر لطف کریمانه‌ی امام حسن اگر تمام جهان میهمان او باشند هنوز جا دارد خانه‌ی امام حسن نمی‌رویم سراغ کسی به غیر از او که رزق ماست به پیمانه‌ی امام حسن دل شکسته‌ی ما آن‌قدر طوافش کرد لقب گرفت به پروانه‌ی امام حسن فقیر بوده ولی پادشاه می‌گردد گرفته هرکس عیدانه‌ی امام‌حسن هزارشکر که نام تو بر زبان من است "حسن" قشنگ‌ترین واژه‌ی جهان من است تمام شهر سر سفره‌ی ضیافت اوست که روزی همه‌ی خلق از کرامت اوست اگر چه خم نشده پیش هیچ‌کس، اما همیشه گردن ما زیر بار منّت اوست کریم قابل تعریف نیست، پس چه عجب! اگر که دشمن او شامل شفاعت اوست عجیب نیست که لبخند و مهربانی و عشق جواب آن‌همه بی‌حرمتی به ساحت اوست "سکوت" حکم خدا و رسول بود، ولی جمل نمونه‌ای از قدرت و شجاعت اوست فقط نه این که کرم کرد و رزق ما را داد نفس کشیدن ما نیز با عنایت اوست مرا به حج چه‌نیازی‌ست تا حسن دارم اگر به کعبه بیایم هدف زیارت اوست وجود عالم امکان به خاطر حسن است خوشابه‌حال هر آن‌کس که شاعر حسن است همان که با ادب و با‌وقار می‌بخشد فقط به خاطر پرودگار می‌بخشد به این دلیل غلام حسن خودش آقاست که گل همیشه به خار اعتبار می‌بخشد تمام زندگی من فدای مردی که تمام زندگی‌اش را سه‌بار می‌بخشد چرا که او پسر ارشد همان مردی‌ست که بین معرکه‌ی کارزار می‌بخشد بجز علی که به هنگام جنگ بخشیده‌ست کدام شیر به وقت شکار می‌بخشد؟ همیشه موقع بخشش که می‌شود این مرد به رسم فاطمه اول به "جار" می‌بخشد نمی‌دهم به دوعالم غلامی او را گرفتم اینکه به من اختیار می‌بخشد همیشه گفته‌ام از تو ولی کم است حسن غلام کوی تو آقای عالم است حسن کریم اوست که در اوج بی‌مرامی‌ها نشسته است سر سفره‌ی جزامی‌ها که نیک‌نام‌ترین است و خورده‌اند قسم به نیک‌نامی او کل نیک‌نامی‌ها کج است گردن‌شان پیش او، چرا که شدند به احترام حسن محترم گرامی‌ها غلام آل علی باش چون که می‌ارزد به پادشاهی عالم همین غلامی‌ها در این مقام که شهرت در اوج گمنامی‌ست همیشه در پی گمنامی‌اند نامی‌ها به یک نگاه کریم تو می‌شود شیرین برای دشمن تو اوج تلخ‌کامی‌ها همیشه گرم بماند به حق حضرت عشق به شوق دم زدن از او دم "کلامی" ها " چه مِدحتی بنویسیم در مقام حسن که هم غلام حسینیم و هم غلام حسن" تو را که دیده غم از شوق ریشه‌کن شده است همه اویس شدند و جهان قرن شده است برای هرکه تو را دیده نیست جای گله که هم‌ردیف ترانی همیشه لن شده است زبان شعر کم آورده است هرجایی که از فضائل بسیار تو سخن شده است به رمز و راز مسیحایی تو پی بردم از آن کویر که تا رد شدی چمن شده است حرام باشد اگر دست بی‌وضو بزنم به هر نگین که مزین به یاحسن شده است مگر به خواب ببیند شترسوار جمل کسی حریف تو در جنگ تن‌به‌تن شده است! تمام شهر برای حسین سینه زدند ولی حسین برای تو سینه‌زن شده است‌... امید ما کرم توست یا امام‌حسن زیارت حرم توست یا امام‌حسن .
. 🌺 رسیده از سوی الله پیکِ خوش خبری که هدیه داده خدا بر علی عجب پسری کسی که زندگی اش با کرم شود سپری صدف که فاطمه باشد ، حسن بود گوهری پسر فقط پسری که بود به نام حسن حسن حسن شده امشب نوای نای همه و مَرحَبا بِکُم امشب بود صدای همه رسیده از طرف حق یقین دوای همه کسی که فیض عظیمش بود برای همه بریز باده به شیرینی کلام حسن علی و فاطمه و مصطفی فدایی او نشسته حاتم طایی کند گدایی او دوباره قُمری قلبم شده هوایی او فدای هیبت عظما و کبریایی او فدای رحمت و فیض علی الدوام حسن وزیده از سوی بیت علی نسیم حسن دخیل بسته ملک بر در حریم حسن و جبرئیل بود نوکر قدیم حسن گرفته حاجت خود از یَدِ کریم حسن نشسته مرغ دل من به روی بام حسن وضو گرفته ملک،جن و عالم و آدم اذان به گوش حسن خوانده حضرت خاتم قنوت کرده و گفته فداش کن جانم رکوع کرده به پیش حسن همه عالم به سجده رفته ام امشب به احترام حسن سروده از شاعر و مداح اهلبیت(ع) : (یونس)✍ .......................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af ک گروه آموزش مقتل. https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. دوباره باز شد از آسمان دری به زمین برای رد شدن نور معبری به زمین به لطف خویش ز دریای بی کران کرم عطا نمود خداوند گوهری به زمین رسید مژده ی باران ز برق خنده ی ابر و قطره قطره زد احسان حق سری به زمین زمین به دور خودش مست گشته چرخ زنان شده‌است پیشکش امشب چه ساغری به زمین؟ شکست ظلمت بی انتهای کتم و عدم ز مهر گستری ذره پروری به زمین سرور و سور و سماع است از آنکه آمده است برای سروری عشق سروری به زمین به منکران برسانید: پیش هر باطل به دست حق شده منصوب رهبری به زمین شعاع نور ولایت ز خانه زهرا (س) سلام کرد، سلام منوّری به زمین به روی دست علی(ع) دیده ایم بارش عشق نزول نم نم آیات کوثری به زمین برای امر ولایت پس از ولی الله خوشا که آمده مولای دیگری به زمین قرار شد که از آن سوی عرش حکم کند وصیّ حیدر و سبط پیمبری به زمین شبیه کعبه شده سینه چاک بیت علی دوباره آمده انگار حیدری به زمین نشسته حُسن حَسَن بر أریکه ی رمضان به پا شده ز قیامش چه محشری به زمین حسن ادامه‌ی پیغمبری‌است پس باید فرو روَد ز خجالت هر أبتری به زمین سلاح صلح به دستش گرفته و آورد برای یاری اسلام لشکری به زمین خدا کند که برایش حرم به پا سازیم مگر تمام شود دوره ی غریب زمین .
. هرچند ولادت است ناز قدمش دل رفته بقیع و مرقد محترمش ای کاش چراغان بشود یک روزی در روز ولادتش فضای حرمش ....... . هم سیرت و صورت پیمبر دارد هم جلوه ای از مرام حیدر دارد آقا و کریم اهل بیت است حسن اینها همه را به لطف مادر دارد ✍ .......................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af ک گروه آموزش مقتل. https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.. نیمه ی ماه رمضان آمده شور و نشاط و هیجان آمده زاده ی زهرا حسن مجتبا دیده گشوده به جهان آمده پهن شده سفره نعم الکریم انس و ملک بر سر خوان آمده حیدر کرار پسر دار شد میر جوانان جنان آمده نوگل نورسته ی باغ نبی لاله رخ و غنچه دهان آمده تا که گزندی نرسد بر تنش ام ابیها نگران آمده تا بستانم صله ی درخوری کودک طبعم به زبان آمده عاجزم از مدحت احسان او مادح او همچو حسان آمده آنکه بود شافع روز جزا شیعه از او تحت امان آمده پرده بر افتاد و نمایان شد پرتو حسنش به عیان آمده آنکه مسیح زنده شود از دمش آنکه دمد روح و روان آمده آمدنش دست من و تو نبود آنچه خدا خواست همان آمده ماتم و مبهوت ز توصیف او هرچه بگویم به از آن آمده .
. غریب بودم و سرمستِ یک نسیم شدم به کوی دوست رسیدم در آن مقیم شدم دخیل و معتکف کهف والرقیم شدم بلی طفیل سر سفره ی کریم شدم به هر زمان در این باغ، نهرِ ِجاری هست همیشه  در دل این شهر سفره داری هست اگر نشانه ی ماه است نور تابیدن اگر نشان کریم است فیضْ بخشیدن اگر که معنی ماه خداست باریدن گشوده شد در معنا به نکته فهمیدن میان ماه خدا از بهشت دُرّ بارید رسیده از دل دریای عشق مروارید برای نوش می ناب حق پیاله رسید برای عرضه‌ی حاجات خلق، قبله رسید برای نقطه ی در زیر باء، جمله رسید جبال رحمت ماه خدا به قله رسید برای ماه مبارک مبارک این میلاد حلول ماه شب چارده مبارک باد رسیده یک کلمه از خدا کلامی نغز نیامده است به گیتی مثال او هم ارز و از بهشت رسانده بر او قبایی سبز به مدح او قلم شاعران فتاده به عجز به نعت او همه‌ی عرشیان سخن گفتند شنیده ام که ملائک حسن حسن گفتند بدون لطف شما رزق آب و نان نرسد به جسم خسته‌ی عشاق، روح و جان نرسد دعا کنید  بهار آید و خزان نرسد خدا کند که بلایی به جانتان نرسد اگرچه از کفتان بر زمین کرم ریزد همان قَدَر ز صف دشمنان جفا خیزد به نص آیه‌ ی یاران احمد مختار حسن رئوف و رحیم است با دل ابرار ولی به جنگ جمل مثل حیدر_کرار دلاور است و شدید است بر صف کفار چو شیر شرزه میادین جنگ را طی کرد به ضربه ای جمل اهل فتنه را پِی کرد امان ز چرخ و فلک چون شرر زده ما را سرشته است به رنج و بلیّه دنیا را شنیده ایم حکایات عبد زهرا را خدا کند که غلط گفته این معما را که بین کوچه، پلیدی شکسته هست تو را فقط شنیده که مادر گرفته دست تو را ✍ 1402/01/17 ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af ک گروه آموزش مقتل. https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab