.
#امام_هادی
هم نام علی (ع) است ،پاک و پاکیزه سرشت
از فضل علی(ع) گفت و «غدیریه» نوشت
شد هادی راه و شیعیان را آموخت
در «جامعه ی کبیره» پیداست بهشت
#محمدجواد_منوچهری ✍
.........
یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ
ای وارث نور و نور هـر آبادی
بوده است کرامت شـما اجدادی
این گمشـده در سیـاهی دنیا را
دریاب و ببخش یا امام هادی( ع)
#محمدجواد_منوچهری ✍
.............................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
.
#غدیریه #امیرالمؤمنین
#غدیر
#مدح
#گریز
طبع رمیده شعر را به ناگزیر می کشد
خیال تشنه کام را سوی کویر می کشد
به هم زند سراب را به هر مسیر می کشد
تشنه کند تو را سپس سمت غدیر می کشد
که در غدیر مصطفی ناز امیر می کشد
نقش دو آفتاب را چه بی نظیر می کشد
علی که بام خانه اش عرش به زیر می کشد
شبانه روی دوش خود بار فقیر می کشد
به جود خود نشان دهد صراط مستقیم را
کرم کند فقیر را اسیر را یتیم را
رسیده از سوی خدا امر سروش مصطفی
گشوده پرده ای خدایِ پرده پوش مصطفی
بار رسالت رسل نهد به دوش مصطفی
آب بقاء دین شده چشمه ی نوش مصطفی
ببین به مدح مرتضی جوش و خروش مصطفی
نگاه شوق فاطمه ربوده هوش مصطفی
لنگر آسمان زده تکیه به دوش مصطفی
نغمه یاعلی علی رسد به گوش مصطفی
علی که وصف شأن او خدا به لافتی کند
به بازی یتیم ها قامت خود دوتا کند
علی که در دلش به جز خوف خدا قدم نزد
تیغ به جز رضای حق، به ذات حق قسم نزد
سر از تمام کفر زد، ز قدر خویش دم نزد
چو ضرب دست مرتضی عرب نزد عجم نزد
کسی چنان امینی از غربت او قلم نزد
به بام عدل هیچ کس چنان علی علم نزد
ستم کشید و دست خود به حربه ی ستم نزد
مجمع اهل فتنه را ز مصلحت به هم نزد
قسم به حق نمیشود مدیح او رقم شود
اگر بِحار جوهر و درخت ها قلم شود
علیست جان احمد و دار و ندار فاطمه
مظهر علم ایزد و صبر و قرار فاطمه
علیست صبح روشنی به روزگار فاطمه
چنان ستاره می دمد به شام تار فاطمه
علیست آن گلی که شد باغ و بهار فاطمه
رسد به اوج خویش تا رسد کنار فاطمه
فاطمه یار حیدر و علیست یار فاطمه
هستی خویش را کند علی نثار فاطمه
فاطمه نیز جان خود هدیه به مرتضی کند
اهل مدینه را به یاری از علی صدا کند
علی که هست ماسوا به صبر و حلم سائلش
زمان ندیده لحظه ای ز کردگار غافلش
علم تمام انبیا قطره ای از فضائلش
ملائک اند مُحرم صدق و صفای منزلش
ذکر خداست در سرش نور خداست در دلش
قهر کند به دشمنان مهر کند به قاتلش
اگر چه پیش چشم او شرر گرفت حاصلش
اگر چه خورد بر زمین فرشته ای مقابلش
علی صبور ماند و جمع فتنه را به هم نزد
به حفظ جان مسلمین از انتقام دم نزد
#سید_روح_الله_مؤید
.
#امیرالمؤمنین_مدح
نه مراست قدرت آنکه دم، زنم از جلال تو یا علی
نه مرا زبان که بیان کنم ، صفتِ کمال تو یا علی
شده مات عقل موحدین ، همه در جمالِ تو یا علی
چو نیافت غیر تو آگهی، ز بیانِ حالِ تو یا علی
نبرد به وصف تو ره کسی ، مگر از مقالِ تو یا علی
هله ای مُجلّیِ عارفان ، تو چه مطلعی تو چه منظری
که ندیدهام به دو دیدهام ، چو تو گوهری چو تو جوهری
هله ای مولّه عاشقان، تو چه شاهدی تو چه دل بَری
چه در انبیا چه در اولیا ، نه تو را عدیلی و هم¬سَری
به کدام کس مَثلت زنم که بُوَد مثالِ تو یا علی
توئی آنکه غیر وجود خود ، به شهود وغیب ندیدهای
فَقرات نفس شکستهای ، سُبحاتِ وَهم دریدهای
همه دیدهای نه چنین بود شه من تو دیدهی دیدهای
ز حدودِ فصل گذشتهای ، به صعودِ وصل رسیدهای
ز فنای ذات به ذاتِ حق ، بُوَد اتّصال تو یا علی
چو عقول و افئده را نشد ، ملکوتِ سرّ تو مُنکشف
همه گفتهاند و نگفته شد ، ز کتابِ فضل تو یک الف
ز بیانِ وصف تو هر کسی ، رقم گمان زده مختلف
فصحای دهر به عجز خود ، ز ادایِ وصف تو معترف
بُلغای عصر به نطقِ خود ، شدهاند لالِ تو یا علی
تویی آن که در همه آیتی، نگری به چشم خدای بین
شده از وجودِ مقدّست ، همه سرّ کَنزِ خفا مبین
تویی آن که از کُشِفَ الغطا ، نشود ترا زیاده یقین
ز چه رو دَم از أنا ربکّم نزنی ، بزن بدلیل این
که به نورِ حق شده منتهی ، شرفِ کمال تو یا علی
تو همان درخت حقیقتی ، که در این حدیقهی دنیوی
أنا ربّکم تو زنی و بس ، به لسان تازی و پهلوی
ز بروق نورِ تو مُشتعل ، شده نارِ نخلهی موسوی
ز تو در لسانِ موحّدین ، بُوَد این ترانهی معنوی
که انا الحق است به حقِ حق ، ثمرِ نهالِ تو یا علی
تویی آن تجلّیّ ذوالمنن ، که فروغ عالم و آدمی
هله ای مشیّتِ ذاتِ حق ، که به ذات خویش مُسلّمی
ز بروز جلوه ماخلق ، به مقام و رتبه مقدّمی
به جلالِ خویش مُجلّلی ، ز نوالِ خویش مُنعّمی
همه گنج ذاتِ مقدّست ، شده مُلک و مالِ تو یا علی
تو چه بندهای که خدائیت ، ز خداست منصب و مرتبت
احدی نیافت ز اولیا ، چو تو این شرافت و منزلت
رسدت ز مایهی بندگی ، که رسی به پایهی سلطنت
همه خاندانِ تو در صفت، چو توأند مشرقِ معرفت
شده ختم دورهی عِلم و دین ، به کمالِ آل تو یا علی
تو همان مَلیکِ مُهیمنی ، که بهشت و جنّت و نه فلک
پیِ جستجوی تو سالکان ، به طریقت آمد یک به یک
شده ذکرِ نام مقدّست ، همه وِردِ اَلسنهی مَلَک
به خدا که احمدِ مصطفی ، به فلک قدم نزد از سَمَک
مگر آنکه داشت در این سفر طلبِ وصالِ تو یا علی
تویی آن¬که تکیهیِ سلطنت ، زدهای به تخت مؤبّدی
ز شکوه شأن تو بر مَلا ، جَلَواتِ عِزِّ ممجّدی
به فرازِ فرقِ مبارکت ، شده نصب تاج مُخلّدی
متصرّف آمده در یَدَت ، ملکوتِ دولتِ سرمدی
تو نه آن شهی که ز سلطنت ، بود اعتزالِ تو یا علی
به می خُمِ تو سِرشته شد ، گِل کاس جانِ سبوکشان
به پیالهی دلِ عارفان ، شده ترکِ چشمِ تو میفشان
ز رَحیقِ جام تو سرگران، سِر سرخوشان،دل بیهُشان
نه منم ز بادهی عشق تو ، هله مست و بیدل و بینشان
همه کس چشیده به قدرِ خود ، ز میِ زُلالِ تو یا علی
منم آن مجرد زنده دل که دم از ولای تو می زنم
ره کوه و دشت گرفته ام قدم از برای تو میزنم
به همین نفس که تو دادیم نفس از ثنای تو می زنم
شب و روز حلقه التجا بدر سرای تو میزنم
نروم اگر بکشی مرا ز صف نعال تو یا علی
تویی آن¬که سِدرهی مُنتهی ، بُودَت بلندیِ آشیان
به مکان نیائی و جلوهات ، به مکان ز مشرقِ لامکان
رسد استغاثهی قدسیان ، به درت ز لانهی بینشان
چو به اوج خویش رسیدهای ، ز عِلوّ قدر و سُموشّان
همه هفت کرسی و نُه طبق ، شده پایمال تو یا علی
نه همین بس است که گویمت ، به وجودِ جود مکرّمی
تو مُنزّهی ز ثنای من ، که در اوجِ قُدس قدم نَهی
نه همین بس است که خوانم اَت ، به ظهورِ فیض مقدّمی
به کمال خویش معرّفی ، به جلالِ خویش مُسلّمی
نه مراست قدرت آنکه دم ، زنم از جلال تو یا علی
تویی آن که میم مشیّتت ، زده نقشِ صورتِ کاف و نون
به کتابِ عِلم تو مُندرج ، بُوَد آن چه کان و مایکون
فلک و زمین به ارادهات ، شده بی سکون شده با سکون
تویی آن مُصوّرِ ماخَلَق ، که من الظّواهر و البطون
بُوَد این عوالم کُن فکان، اثرِ فعال تو یا علی
تویی آن که ذات کسی قرین ، نشده است با احدیتّت
نرسیده فردی و جوهری ، به مقام مُنفردیتت
تویی آن که بر احدیّتت ، شده مُستند صمدیّت
نشناخت غیر تو هیچکس ، ازّلیتت ابدّیتت
تو چه مبدأیی که خبر نشد ، کسی از مآلِ تو یا علی
تو که از علایق جان و تن ، به کمالِ قُدس مُجرّدی
تو که فانی از خود و مُتّصف ، به صفاتِ ذاتِ محمّدی
تو که بر سرائرِ معرفت ، به جمالِ اُنس مُخلّدی
به شؤنِ فانیِ این جهان ، نه مُعطّلی نه مقیّدی
بود این ریاست دنیوی ، غم و ابتهالِ تو یا علی
#فواد_کرمانی✍
#مدح_امیرالمؤمنین
.
.
#امیرالمؤمنین
#مدح
مي گذرد روز و شب ، زندگي ام با علي
بنده این در شدم ، بنده مولا علي
عرش خدا كرده است ، شهر نجف را علي
فاضل و افضل علي ، عالي و اعلی علي
جان علي فاطمه ، هستي زهرا علي.
بنده بنده نواز ، خاكي بالا نشين
وصله نعلين او ، نقطه ثقلِ زمين
مالک روز جزا ، حاكم في يوم دين
موقع طوفان كه شد ، گفت خدا اينچنين..
نوح ! پريشان نباش ، زود بگو يا علي
ای دل اگرعاشقی درپی دلدارباش
پشت درخانه حیدرکرار باش
جان بده پای علی میثم تمار باش
خسته نشو در بزن عاشق این کار باش
دل بکن و دل ببر از همه الا علی
دست گدا خالي و ، دست كريمان طلاست
بر سر خوان علي ، روزي مهمان طلاست
در نجف مرتضي ، قطره باران طلاست
شكر خدا بر سرم ، ساية ايوانْ طلاست
عزت امروز علي ، عزت فردا علي
ساقي كوثر علي ، نَفْسِ پيمبر علي
زينت منبر علي ، فاتح خيبر علي
از همه بهتر علي ، ظاهر و مظهر علي
يا علي حيدر علي ، يا علي حيدر علي
شيعة حيدر بگو ، يكصد و ده تا علي
چشم علي روشن است ، تا قمرش فاطمه است
شكر خدا میكند ، دور و برش فاطمه است
پشت نكرده به جنگ ، پشت سرش فاطمه است
كِيْ به زمين مي خورد ، تا سپرش فاطمه است
فاطمه وقتي كه رفت ، شد تك و تنها علي
#مدح_امیرالمؤمنین
#سیدپوریا_هاشمی ✍
.
.
#رباعی و #دوبیتی
#عید_غدیر
#غدیریه #امیرالمؤمنین
☘
عید غدیر و روز تجلی مرتضاست
آری علی ز بعد محمد امیر ماست
خورشید آسمان ولایت علی بود
او نایب رسول خداوند کبریاست
................................................
در عید غدیر شاد و خرم باشیم
همچون گل و بلبل همه با هم باشیم
با شربت و شیرینی و چائی و نبات
در جشن غدیر یار و همدم باشیم
................................................
عید غدیر آمده با شوکت و جلال
دین خدا ز آیه اکملت با کمال
روح الامین ز عرش معلی خبر دهد
تبریک بر علی رسد از حی لا یزال
................................................
علی حقست و پیغمبر حقیقت
محمد رهبر و حیدر شریعت
پیمبر شهر علم است و علی در
بیا از در به شهر ای با فضیلت
................................................
عید غدیر مولا بر شیعیان مبارک
بر عاشقان احمد بر دوستان مبارک
مولا چنین فرمود هرروز روز عیدست
گر معصیت نباشد عصر و زمان مبارک
................................................
سروده های محمود حلوائی نوش آبادی .کاشان
.
.
#امام_هادی
سیاهی زینت شب نیست، شب را زینت از ماه است
اگر هادی او باشی خوشا هرکس که گمراه است
من از آیینهی "بَل هُم أَضَل"ها خوب فهمیدم
از انسان برتر آن حیوان که از شأن تو آگاه است
هزاران ابناَکثَم از حضورت فیض میبردند
که ریگی در میان کوه چیزی کمتر از کاه است
تویی بالاتر از بالا و ما پایینتر از پایین
میان ما و تو بیش از زمین تا آسمان راه است
نخواهد رفت تا معراج درک تو خیال ما
که نخل قدر تو بالا و دست عقل کوتاه است
تمام گوشها را تشنهی جام سخن کردی
که در دنیا هرآنچیزی که شیریناست، دلخواه است
به هر تصویر از آیینههای "جامعه" خواندیم
که هر معصوم یک آیینهی شفافِ الله است
روایات شما آنقدر دلبرده از این شاعر
که تنها از مضامین شما دم میزند تا هست.
#مجتبی_خرسندی✍
#میلاد_امام_هادی علیهالسلام
.
.
🍀 #غزل #امیرالمؤمنین 🍀
💠 #کلید_آسمان_ها_و_زمین 💠
🌸
کلید آسمان ها و زمین در دست های توست
که جبرائیل با آن جایگاهش خاک پای توست
شب معراج پیغمبر همین که گرم صحبت شد
تعجبکرد از این کهصدای حق صدای توست
تو را صفحه به صفحه خط به خط هر روز میخوانند
تمام قصه ی تاریخ شرح ماجرای توست
کسی سر از مقام شامخ تو در نیاورده
که از روز ولادت خانه ی کعبه حرای توست
تمام چشمه ها و سلسبیل و زمزم و تسنیم
فلک لب تشنه ی یک قطره از آب بقای توست
تو اینجا نان جو خوردی و آدم نان گندم را
یقینا گندم ممنوعه ی جنت برای توست
و گویم جنتُ الْاعلی که دارد آن همه زینت
تمامش جلوه ای از تابش ایوانْ طلای توست
خدایی که ز انوارش دو عالم میشود معنا
خودش دلداده و دلبسته ی صحن و سرای توست
نه تنها آسمان ها و زمین بلکه قیامت هم
کلید دوزخ و جنت به دنبال رضای توست
تو خود مشکل گشای عالم و مِفتاح الابوابی
ولی لبخند زهرایت دوای دردهای توست
تویی والا تویی والی تویی اعلا تویی عالی
و این بس در مقامِ تو زهرا مقتدای توست
چه جان میثم و بوذر چه جان قنبر و سلمان
که جان انبیا از اول خلقت فدای توست
تن بیمار ایوب و دو چشم کور یعقوب و
دل مجروح یوسف ها به امید شفای توست
دوعالم ریزه خوارِ سفره احسان تو هستند
چرا چون روزی کل خلایق از عطای توست
شدیم مجنون لیلی و ولی لیلی نمی داند
که دل مجنون ناز یک نگاه با صفای توست
نگاه ما به دستان تو بوده از همان اول
شفای درد بی درمانمان، خاک عبای توست
نفس در سینه خواهد ماند با دیدار ایوانت
و راه دیدن صحنت فقط در یک دعای توست
تصدق کن بر این بیچاره های زار و آواره
دعای ما فقیران مستجاب از ربنای توست
شب عیدی هوای صحن و ایوان نجف داریم
برات ما به دستان شهید کربلای توست
به شوق گوشه ی چشمی نشستیم و غزل گفتیم
جواز_نوکری ما به دست مرتضای توست
همکاری جمعی از شاعرین:جواز_نوکری
.
.
#امام_هادی
امروز مدینه غرق شادی شده است
جبریل در آسمان منادی شده است
روز صلوات است که خورشید دهم
بر شیعه طلوع کرد و هادی شده است
#محمدجواد_منوچهری ✍
.
.
#میلاد_امام_هادی
#امام_هادی
باز وقت عطای زهرا شد
گره هامان یکی یکی وا شد
تو رسیدی و روز میلادت
پیشواز غدیر مولا شد
#محمد_حسین_رحیمیان ✍
.
.
ایام #میلاد_امام_هادی
اَلسَّلامُ عَلَیْکُم یا اَهْلِ بَیْتِ النُّبُوَّةِ
---------
ای تشنه بیا آب بقا را دریاب
در سوره ی عشق اِنَّما را دریاب
از راه غدیر کربلا باید رفت
یعنی که غدیر و کربلا را دریاب
***
نور ازلی ز کهکشان می تابد
الطاف خدایْ ، بیکران می تابد
از پنجره ی عشق نگاهی انداز
خورشیدِ دهم ز آسمان می تابد
.
#حاج_محمود_تاری ✍
.این کانال زیر مجموعه کانال ضامن اشک است مطالب مقتل را در اشعار در کانال مقتل ببینید. دوستان اگر در خصوص اشعار سوال داشتند در خصوصی استاد سوالشان را ارسال کنند.
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
@Yaghoubian1349
آیدی استاد
@m_h_tabemanesh
.
#امام_هادی
به نام خدا
اِمامُ الْهُدا یا عَلیَّ النَّقی
سَمیعُ الدُّعا یا عَلیَّ النَّقی
اَلا نورُ عَیْنی وَ اَنْتَ الْعَزیز
بِخَیْرُالْوَرا یا عَلیَّ النَّقی
به هر کوی و برزن به هر رهگذر
بجویم تو را یا عَلیَّ النَّقی
تو شَمْسِ سپهر و تو خورشید دل
مَهِ سامرا یا عَلیَّ النَّقی
بُوَد ذکرِ نامت شفا بخش جان
وَ اسمت دوا یا عَلیَّ النَّقی
به غیر از شِفا دل ندارد نظر
ز دارُالشِّفا یا عَلیَّ النَّقی
تَرُدُ جَوابیِ به هر خسته دل
عزیز خدا یا عَلیَّ النَّقی
کرامت گدایی به درگاه توست
سپهر سخا یا عَلیَّ النَّقی
گدایی به درگاه تو آمده ست
منم آن گدا یا عَلیَّ النَّقی
تو دریایی از جود و احسان و من
پُرم از خطا یا عَلیَّ النَّقی
تویی ناصِح و عالِم و مُؤتَمَن
تویی مرتضی یا عَلیَّ النَّقی
نجیب و فقیه و امین و امام
وَ گنج عطا یا عَلیَّ النَّقی
شدم در حریم جنان خیز تو
چو مرغی رها یا عَلیَّ النَّقی
نشستیم در قاب صبح و سحر
من و سامرا یا عَلیَّ النَّقی
عزیز جوادی ، مُلَقّب به عشق
به اِبْنُ الرِّضا یا عَلیَّ النَّقی
بلا را خریداری و گفته ای
تو قالُوا بلی یا عَلیَّ النَّقی
چو اجدادِ خود هادی امّتی
سپهر ولا یا عَلیَّ النَّقی
الهی نیفتم همه عمر خود
ز چشم شما یا عَلیَّ النَّقی
شهید ولای تو گردم ، همین
کنم جان فدا یا عَلیَّ النَّقی
زند شعله ها بر وجودت هنوز
غم کربلا یا عَلیَّ النَّفی
رسد سوی تو مُحرم کربلا
ز سعی و صفا یا عَلیَّ النَّقی
شما را ز زهری که داده عدو
جفا شد جفا یا عَلیَّ النَّقی
منم «یاسر» و با همه عاشقات
شدم همنوا یا عَلیَّ النَّقی
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
.
.
#میلاد_امام_هادی
آمده دنیا ،گل «ابن الرضا»
محو جمالش شده ارض و سما
لطف خدا شامل دنیا شده
آینه ای آمده ایزد نما
راه خطا را نرود هیچکس
«هادی» راه است اگر مقتدا
آمده خورشید دهُم در زمین
نور کند قسمت دل مرده ها
«موتَمَن» و «متّقی» است و «نقی»
«راشد» و مانند علی «مرتضی»
«جامعه» اش درس امامت دهد
وصف قشنگی است از آل ولا
او علی و مکتب او حیدری است
غیر علی نیست «غدیریه» را
هرکه به ادراک مقامش رسید
خاک صفت آمد و شد کیمیا
نیمه ی ذیحجه شده کاش که
قسمت ما هم بشود سامرا
#محمدجواد_منوچهری✍
یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ
.