🌿🍀🌺🍀🌿
غزلی در مورد امام زمان (عج) از حافظ:
دیگر ز شاخِ سروِ سَهی بلبلِ صبور
گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور
ای گل به شُکر آن که تویی پادشاه حُسن
با بلبلانِ بیدلِ شیدا مکن غرور
از دستِ غیبتِ تو شکایت نمیکنم
تا نیست غیبتی نَبُوَد لذّتِ حضور
گر دیگران به عیش و طَرَب خُرَّمَند و شاد
ما را غمِ نگار بُوَد مایهی سُرور
زاهد اگر به حور و قُصور است امّیدوار
ما را شرابخانه قصور است و یار حور
مِی خور به بانگِ چنگ و مخور غصه ور کسی
گوید تو را که باده مخور گو هُوَالْغَفُور
حافظ شکایت از غم هِجران چه میکنی؟
در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور
🔻 غزل ۲۵۴ از دیوان حافظ شیرازی
#حافظ
#امام_زمان
✨@avayeqoqnus✨
دیوان صوتی حافظ 254 با صدای خانم مدرس زاده.mp3
2.29M
🍀🌺🍀
⚜ دیوان حافظ را درست بخوانیم
🖇 خوانش غزل ۲۵۴ دیوان حافظ
🎙 با صدای خانم فریبا مدرس زاده
#حافظ
#خوانش_غزل
✨ @avayeqoqnus ✨
🌼 باید عشق ورزید، زیاد...
که در جهان، هیچ چیز به قدر عشق ورزیدن و مهربانیِ بیچشمداشت،
حال انسان را خوب نمیکند
🍀 و آدمی را از ورطهی تاریکی و
اندوه، بیرون نمیکشد.
🌼 باید مهربان بود و آدمها را دوست داشت و مهر ورزید و عبور کرد...
🍀 باران میبارد و ابر نمیایستد
تا نتیجه را ببیند...
🌼 سبکتر میشود و با قلبی آرامتر،
به مسیر بخشندگیاش ادامه میدهد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#دلنوشته
✨@avayeqoqnus✨
بعضی روزها
خودت را به گلها بسپار
و ببین که گل ها
چه معجزه ای می کنند در لحظه ها...
صبح تون به زیبایی گلها رفقا 🌸💜
✨@avayeqoqnus✨
خــــــــــدایا
تو می دانی ما را چه می شود
و ما خود نمی دانیم !
نجاتمان بده . . .
ای آن که بیآن که بگوییم شنیده ای...
آمین 🙏🌸
#مناجات
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
📌 حیفه این متن کوتاه رو نخونید
ﻣﺮﺩﻱ ﻋﻘﺐ ﺗﺎﻛﺴﻲ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮﻱ ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﭼﻴﺰﻱ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻣﻲﻛﺮﺩ.
ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : « ﻫﺮﭼﻲ ﻣﻲﺩﻭﻭﻳﻴﻢ، ﺑﺎﺯﻡ ﻋﻘﺒﻴﻢ.»
ﻛﺴﻲ ﺟﻮﺍﺑﻲ ﻧﺪﺍﺩ.
ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ: « ﻫﻤﺶ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻣﻲﺩﻭﻭﻳﻴﻢ، ﺑﺎﺯﻡ ﻫﻴﭽﻲ.»
ﺯﻧﻲ ﻛﻪ ﺟﻠﻮﻱ ﺗﺎﻛﺴﻲ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: «ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺘﻮﻥ.»
ﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: « ﭼﺮﺍ؟»
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: « ﭘﺴﺮ ﻣﻦ همش ﺷﺶ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻭلی نمیتونه ﺑﺪﻭﻭئه ...
ﻫﺮ ﻛﺎﺭی ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ ﻧﻤﻲﺗﻮﻧﻪ.» 😔 🥀
ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻ ﻛﺪﺍﻡ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻳﻢ.
ﺑﻪ ﺯﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺮﺩﻡ، ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩ.
👤 سروش صحت
#تلنگر
✨@avayeqoqnus✨
گفتی چه خبر؟
از تو چه پنهان خبری نیست!
در زندگیم،
غیر زمستان خبری نیست!
در زندگیم،
بعد تو و خاطرههایت
غیر از غم و اندوه فراوان
خبری نیست
انگار نه انگار
دل شهر گرفتهست!
از بارش بی وقفهی باران
خبری نیست
ای کاش کسی بود
که میگفت به یوسف
در مصر به جز حسرت کنعان
خبری نیست
گفتی چه خبر؟
گفتم و هرگز نشنیدی
جز دوریات ای عشق،
به قرآن خبری نیست ... 💔🍃
#امید_صباغنو
✨@avayeqoqnus✨
این همه رنج کشیدیم و
نمیدانستیم
که بلاهای وصال تو
کم از هجران نیست 🍂
#هوشنگ_ابتهاج
✨@avayeqoqnus✨
هدایت شده از آوای ققنوس
📚 وحید سلام نمیکرد!
وحید سه سالش بود. وحید پسر عموی من بود. وحید سلام نمی کرد.
صبح ها که از خواب بیدار می شد، زل می زد به چشم های یک عالم عمو و عمه و مادربزرگ و پدربزرگ و سلام نمی کرد.
همه می گفتند: وحید سلام کن! وحید سلام کن! ولی وحید می رفت زیر چادر مادرش قایم می شد یا پشت درِ اتاقشان سنگر می گرفت و سلام نمی کرد.
من یک سال و نیم از وحید بزرگتر بودم و سلام نکردنِ وحید بزرگترین مشکلم بود.
برای همین از این اتاق به آن اتاق می رفتم و می گفتم: سلام!
از آشپزخانه می آمدم به هال و می گفتم: سلام!
می رفتم به ایوان و رو به باغ می گفتم: سلام!
به صندلی ها سلام می کردم. به دمپایی ها سلام می کردم. به کاسه و بشقاب و پیش دستی ها سلام می کردم!
همه کلافه می گفتند: عرفان چرا اینقدر سلام می کنی! عرفان بسه! عرفان سلام نکن!
می گفتم: آخه وحید سلام نمی کنه!
یعنی در آن دنیای چهار سال و اندیِ خودم دنبال یک راه چاره می گشتم، می خواستم چیزی را جبران کنم، می خواستم از خجالت بزرگترها در بیایم. از دار دنیا فقط یک سلام داشتم و با دست و دلبازی تمام ولخرجی می کردم!
حالا هم مشکلم همین است، حالا هم که جامعه پر است از خشم و خشونت و بی رحمی و بی سلامی، هنوز هم من جز سلام چیزی ندارم.
هنوز هم از این اتاق به آن اتاق می روم و سلام می کنم. به خیابان سلام می کنم، به اتوبوس سلام می کنم، به آجرهای دیوار و به سنگفرش پیاده رو سلام می کنم.
به آدم و درخت و پرنده، به دوست و دشمن و غریبه و آشنا و مردگان و زندگان سلام می کنم.
هنوز هم بعد از این همه سال چاره ای جز سلام پیدا نکرده ام.
راستی دوزخ مگر چیست جز جغرافیایِ بی سلامی و بهشت مگر کجاست جز اقلیمِ سلام!
#داستان
#عرفان_نظرآهاری
✨ @avayeqoqnus ✨
بعضی ترانه ها را میتوان
بارها و بارها گوش داد 🎼
بعضی انسانها را میتوان
بارها و بارها دوست داشت 💞
#ایلهان_برک
✨@avayeqoqnus✨
ویلیام فاکنر "تنهایی" رو اینطور
توصیف میکنه:
کسی را ندارد...
نه این که بی کس و کار باشد،
کسی را ندارد … 🥀
#ویلیام_فاکنر
✨@avayeqoqnus✨
هیچ چیز سفید سفید یا سیاه سیاه
نیست و گاهی سفید همان سیاهیست
که خودش را جور دیگری نشان میدهد
و سیاه هم گاهی سفیدی است که
سرش کلاه رفته.
🔻 از کتاب "زندگی در پیش رو"
✍ رومن گاری
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
روی ویترین یک کتابفروشی
در شهر رم نوشته شده:
"همیشه دلخوری ها را
نگرانی ها را
به موقع بگویید؛
حرفهای خود را به یکدیگر
با "کلام" مطرح کنید؛
نه با " رفتار"...
که از کلام همان برداشت میشود
که شما میگویید؛
ولی از رفتارتان هزاران برداشت میشود.
#تلنگر
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت دلت گرفت و حس کردی تنهایی
هر وقت همه درها به روت بسته شد
ناامید نشو
این یه پیام از طرف خداست...
#خدا💚
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام، ای صبح برفیام
سلام، من از صدای سکوت تو
بیدار شدهام
چه آرام بر پلکهای زمین
نشستهای،
سنگین، اما متین.
سلام رفقا، صبح زیبای برفیتون
بخیر و شادی ❄️🌺☃️
✨@avayeqoqnus✨
🦋 شُکرِ درگاهت خدایا زان که جانم دادهای
🌸 نعمتِ افزون که بی حد است آنَم دادهای
🦋 بـهـره مــنــدم کردی یارب از تمام نعمتت
🌸 بـاز بـنـمــودی بــرایـــم درب های رحمتت
✨ پروردگارا هزاران بار شکر بابت
نعمتهای بیشمارت که حتی توان
شمردن آنها را هم نداریم 🙏 🌸
#شکرگزاری
✨@avayeqoqnus✨
هدایت شده از آوای ققنوس
📚 حکایت بهلول و سوداگر بغدادی
روزی سوداگری بغدادی از بهلول سوال نمود من چه بخرم تا منفعت زیادی ببرم؟ بهلول جواب داد آهن و پنبه.
آن مرد رفت و مقداری آهن و پنبه خرید و انبار نمود اتفاقا" پس از چند ماهی فروخت و سود فراوان برد.
باز روزی به بهلول بر خورد. این دفعه گفت بهلول دیوانه من چه بخرم تا منافع ببرم؟
بهلول این دفعه گفت پیاز بخر و هندوانه.
سوداگر این دفعه رفت و تمام سرمایه خود را پیاز و هندوانه خرید و انبار نمود. پس از مدت کمی تمام پیاز و هندوانه های او پوسید و از بین رفت و ضرر فراوان نمود.
مرد فوری به سراغ بهلول رفت و به او گفت بار اول که با تو مشورت نمودم گفتی آهن بخر و پنبه، خریدم و نفعی بردم.
ولی دفعه دوم این چه پیشنهادی بود کردی؟ تمام سرمایه من از بین رفت!!
بهلول در جواب آن مرد گفت روز اول که مرا صدا زدی گفتی آقای شیخ بهلول و چون مرا شخص عاقلی خطاب نمودی من هم از روی عقل به تو دستور دادم .
ولی دفعه دوم مرا بهلول دیوانه صدا زدی، من هم از روی دیوانگی به تو دستور دادم.
مرد از گفته خود خجل شد و مطلب را درک نمود.
#حکایت
#بهلول
✨@avayeqoqnus✨
جاده بهانه است
مقصود چشم توست
من راهیِ توام
ای مقصد درست ❤️
#علیرضا_آذر
✨@avayeqoqnus✨
حرف نزدن دلهرهای بود
و حرف زدن
و درست فهمیده نشدن
دلهرهای دیگر ...
🔻 از رمان "ژانکریستوف"
✍ رومن رولان
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
.
🌸 همنشین گل اگر باشی معطر میشوی
🍀 سر تر از صدها گلاب نابِ قَمصر میشوی
🌸 همنشین با بیخِرد بیاعتبارت میکند
🍀 پیش استاد سخن بیشک سخنور میشوی
🌸 از زمین بگذر! مسافرخانهای متروکه است
🍀 آسمان باشی گذرگاهِ کبوتر میشوی
🌸 همصدای بلبلِ خوشخوان نباشد جغدِ شوم
🍀 پیش لامذهب بِدان کمکم تو کافر میشوی
🌸 عشق را دستِ هَوس قربانی و زندان مکن
🍀 چون هوس آید به عشق یکباره پرپر
میشوی
🌸 عشق را معنی به بَدمَستی مَکن،
سنگِ صبور!
🍀 پیش لیلایِ زمان، مجنون دیگر میشوی
#جواد_الماسی
✨@avayeqoqnus✨
دل بریدم تا نبینم دوست با من دشمن است
دل بریدن گاه تنها راه عاشق ماندن است
#فاضل_نظری 🥀
✨@avayeqoqnus✨
برای مردم زندگی نکن!
تباه میشوی.
غمگینترین آدمها کسانی هستند
که برداشتِ دیگران برایشان
زیادی مهم است.
🔻 از رمان "ساعت شوم"
✍ گابریل گارسیا مارکز
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨