هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش۰۱۴):
اصلیترین دلایل حضور روحانیت در حکومت
#پایایی و #پویایی نهضت+نظام جمهوری اسلامی ایران، رهین حضور و زعامت میدانی فقهای جامع شرایط (دانایی، دلسوزی و دلیری دیندارانه)، در معارک ارکان و اجزاء #نظام_انقلابی است که بالطبع حضوری خونین و جانبازی است.
عدم ورود و حضور میدانی روحانیت در نهضت+نظام، چیزی بجز تباهسازی پویایی و پایایی نهضت و نظام و روحانیت نیست.
طی بخشهای قبلی مبحث «چالشهای امام در تشکیل نظام»، به مسئله تبدیل #حکومت به #جمهوری در عنوان #نظام_اسلامی مد نظر #امام_خمینی پرداختیم و اینکه؛ در دیدگاه ۳۵ ساله حضرت امام، آیا عدولی صورت گرفت؟ (با عنایت به اینکه ایشان، اهل عدول هم بودند و بعنوان نمونه به مقوله ورود #روحانیت به #مناصب_حکومتی، اشاره شد) یـا اینکه معظمله در #اجتهاد خود، به تعبیر و تعریف جدیدی از «جمهوری» نائل گشتند که متمایز بر جمهوری معروفی است که در دنیا مطرح شده و امام قبلاً آنرا در ردیف حکومتهای جائر میشمردند؟ در نتیجه بمنظور تفکیک آن از سایر جمهوریها سزامند است که آنرا #جمهوری_خمینی بنامیم!
بله اگر بپذیریم که تمایزی در مفهوم جمهوری در نزد ایشان، حاصل نشده و چیزی بنام «جمهوری خمینی»، عاری از حقیقت است، ناچاریم نظریه #عدول را بپذیریم ولو اینکه گفته شود امام حداقل ۳۵ سال از مفهوم جمهوری، برداشت اشتباهی داشتهاند (همچون برداشتی که از ضرورت عدم #حضور_اجرائی #روحانیون در #امور_کشوری داشتند و بعد از عدول فرمودند که اشتباه میکردیم!) ولیکن چنانچه بپذیریم که جمهوری خمینی، مفهوم نوینی است که قاعدتاً باید به تعریف و تبیین تمایزات آن بر جمهوری مرسوم دنیا بپردازیم.
بنده معتقدم که امام راحلمان؛ اولاً بخاطر #غنی_سازی نهضت+نظام، جمهوری را جایگزین حکومت نمودند و ثانیاً «جمهوری تقویتکننده نهضت+نظام» متمایز از سایر جماهیری است که مألوف مردمان است.
با این نظریه، قاعدتاً کار خود را سخت میکنم! زیرا باید به تعریف و تبیین آن بپردازم وگرنه قابل اثبات نخواهد بود!
تعریف و تبیینی که شاید تاکنون، کسی بدان، مبادرت نورزیده و بالتبع مبحث نوآورانهای در قرائت از #جمهوری است و چنانچه در بیان مکنون قلبی خویش، موفق بشوم، بنظرم پارادوکس مطروحه در بیانات اشخاصی از قبیل؛ آیةالله شهیدسیدمحمدحسینی بهشتی و آیةالله مرحوم محمدتقی مصباحزاده یزدی، نیز مرتفع خواهد شد!
یعنی اگر عدولی بودن حکومت به جمهوری را بپذیریم، بالطبع مخالفت آقای مصباح با جمهوریت را، ناچاریم در مغایرت مواضع سیاسی ایشان با نظرات امام و سایر یاران آنحضرت مثل شهید بهشتی، ارزیابی کنیم که کار چندان آسانی نیست.
و اگر به نظریه «قرائت جدیدی از جمهوری» در نظرات امام، قائل شویم، آنگاه در مییابیم که صفآرائی آقای مصباح در برابر جماهیری بوده است که امام هم از اول با آنها مشکل داشت و آنرا در ردیف #سلطنت_منحوس، قلمداد میکرد. ولیکن در اینصورت، این اشکال بر جناب مصباح، قابل ایراد است که چرا جمهوری نامطلوب در نزد امام را پیوسته کوبیدید و یکبار در صدد تبیین جمهوری مطلوب امام برنیامدید؟!
شهیدبهشتی، سعی نمودند که از جمهوری خمینی، تعریفی ارائه بدهند ولیکن آنرا از سایر جماهیر، تفکیک نکردند!
فلذا بنظر میرسد که اختلاف هر دو بزرگوار، بعلت استفاده از #لفظ_مشترک بدون اشارهای به مرزبندی دقیق جمهوری مد نظرشان با سایر جماهیر بوده است!
شاید بشود #شاخصه_اصلی جمهوری خمینی را در دو نکته مهم، مورد توجه قرار داد که؛
۱) در سایر جماهیر، اسم و ادعایی از مبدأ و معادی بنام خدا و آخرت و دینی که دنیای جامعه را با آخرت آن، تنظیم نماید، نیست ولیکن جمهوری خمینی (که خودشان آنرا #جمهوری_اسلامی بدون کلمهای کم یا بیش نامیدند) آکنده از خدا و پیغمبر و قیامت و سعادت ابدی انسانهاست.
۲) حکومت در سایر جمهوریها همانند #سلطنت_موروثی، حکومت افراد بر جامعه است ولیکن در جمهوری اسلامی (مد نظر حضرت امام) حاکمیت بر مردم، واقعاً مردمی است و بلحاظ #آتش_باختیار بودن آحاد مردم در «فریضتین امربمعروف و نهی از منکر» (حتی نسبت به حاکمان و مدیران) آنان قادر به إعمال حاکمیت هستند.
بنابراین، این #اسلامیت است که تعیینکننده مفهوم جمهوریتی میباشد که حضرت امام در طی دهها سال در صدد ظهور و بروز آن بودند و البته در بیستم مهر ۱۳۵۷ آنرا جمهوری اسلامی نامیدند. در واقع این عبارت را از شیاطین سابق و اسبق، پس گرفتند!
بنابراین نباید اجازه بدهیم، کسانی دانسته یا نادانسته قلب حقیقت کرده و #قلب_حقیقت را نشانه بروند!
قلب حقیقت اینست که؛ مردمان مسلمان (و همسو با مسلمانان) صاحب اختیار در امر و نهی مشروع جامعه و حکومت، مجاز به إعمال حاکمیت بوده و «کلهم راع و کلهم مسئول عن رعیته» هستند و #انتخابات..
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۴بهمن۱۴۰۲
💠
🆔@chelcheraaqHM
🎲
چلچراغ معارف
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۲۴):
‼️«جمهوری اسلامی ایران»؛
منشوری از تزاحمات بیپایان!
سخن از تضاد و پارادوکس بین مفاهیم #نهضت و #نظام در بیان و تحلیل جامعهشناسانه غربی دکتر شریعتی بود که دامنه آن به تناقض و پارادوکس بین مفاهیم #جمهوری و #اسلامی در بیان و تحلیل فلسفی غربی دکتر حائری کشید.
این دو #روشنفکر_دانشگاهی فارغالتحصیل #غرب، اگر زنده میماندند در جمهوری اسلامی ایران، بنظرم شدیداً در مقابل یکدیگر، جبههگیری و حتی لشگرکشی آشتیناپذیری برپا میکردند!
پارادوکس مذکور سایهافکن بخش قابل توجهی از سران نهضت+نظام و #جمهوری_اسلامی ایران گردید که بزرگترین خسارات معنوی را بر #جمهوری_خمینی وارد ساخت و متاسفانه کمتر کسی به آسیبشناسی این مسئله پرداخته است!
از آنجا که معضل مذکور یکی از «چالشهای امام در تشکیل نظام» بود و در آستانه انتخابات مجالس ۱۴۰۲ هستیم، این مطلب را بنده در اولویت بررسیهای موشکافانه خود قرار دادم. زیرا این مبحث، خودبخود پای #انتخابات و نیز #روحانیت را هم به میان میکشد و اگر چنین پارادوکسی، حلوفصل نشود، به همه این مفاهیم ارزشمند و حیاتی، لطمه و ضربه مهلکی وارد میسازد.
چنانکه دامنه این مسئله و مباحث ذیربط آن، سایر ارکان و امور ملی و فراملی #ملت_ایران را فرا گرفت. تا آنجا که اگر شیخ اکبر رفسنجانی، با تمسک به گفتمان #دنیای_آینده، #نظام_موشکی نظام را تخطئه میکند یا شیخ حسن سمنانی، با گفتمان #اعتدال به جنگ انقلابیگری برخاسته و چرخش #سانتریفیوژ را (در تقابل با چرخ زندگی ملت!) تخطئه میکند و یا هواداران #میرنورد شعار احمقانه «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»! سر میدهند و #حمایت_ایران از #جبهه_مقاومت را تخطئه میکند و بالاخره امروز دکتر #ظریف_آمریکایی، پرچمدار چنین انحرافات خطرناک فکری/سیاسی میگردد و دم از عدم حمایت ملت از #مقاومت_ضد_صهیونیستی و ترجیح #سفره بر #موشک میزند تماماً ریشه در همین قضایای حل ناشده و ظاهراً پارادوکسیکالی دارد که در صدد ترسیم ابعاد و اعماق مسئله هستیم تا برسیم به ترسیم راههای برونرفت واقعی قصه.
اگر دعوایی بین آیةالله بهشتی و آیةالله مصباح در موضوع #جمهوریت و #مشروعیت و جایگاه #مقبولیت مطرح بود و اگر آیةالله خامنهای، تئوری #مردم_سالاری_دینی را مطرح و در بیانیه #گام_دوم #انقلاب_اسلامی، مفهوم #نظام_انقلابی را برجسته میکنند، تماماً به همین ریشه برمیگردد.
اگر شاهد صفآرائی #دیپلماسی امثال ظریف در تقابل #میدان #مردان_میدان امثال #حاج_قاسم و #سپاه_قدس هستیم، به همین ریشه برمیگردد.
بنابراین با #ام_المسائل فراگیری مواجه هستیم که بصورت همهجانبه همه امور ملت و حکومت را در بر گرفته است و خواهد گرفت.
بنده در سرآغاز این مبحث، #اسلامیت را قدر مشترک #انقلاب و نظام مطرح کردم و اینکه #اسلام میتواند حلاّل همه این مشکلات فکری و گرایشی باشد ولیکن متعاقباً بررسی خواهیم کرد که جا افکندن این ایده هم چندان سهل و آسان نیست!
دکتر شریعتی در تحلیل جامعهشناسانه خود از دو اسلام نام میبرد؛ #اسلام_حرکت و #اسلام_نظام! یعنی ما با دو تا اسلام مواجهیم!
از طرفی میبینیم؛ #امام_خمینی هم از دو اسلام نام میبرند؛ #اسلام_آمریکایی و #اسلام_ناب محمدی(ص)
بنده هم وجه دیگری از دو اسلام را در مقالهای به تصویر کشیدم!
بنابراین ارجاع حل همه پارادوکسهای مانحنفیه به اسلامیت، گام پایانی نیست. زیرا که در آنجا هم با این سؤال بنیادی مواجه هستیم که؛ کدام اسلام؟! تا برسیم به مقام «لکم دینکم و لی دین»!
برگردیم سراغ اصل مطلب!
گفتیم که امام در مقطع مهر۱۳۵۷ (که نشانههای پیروزی انقلاب آشکار شد) عنوان «جمهوری اسلامی» را بر «حکومت اسلامی»، ترجیح دادند. اگر ادعا کنیم که امام از نظریه دهها ساله خود #عدول کردند، باید جوابگوی مسائلی باشیم و اگر بگوییم که عدولی در کار نبوده و بلکه #شفاف_سازی فرمودند، باز هم باید مطالبی را به اثبات برسانیم.
اجازه بدهید این مسئله را در جواب این سؤال دنبال کنیم که؛ اگر امام خمینی از همان زمانی که نظریه ناب و نسبتاً بدیع «حکومت اسلامی تحت امر ولایت فقیه» را مطرح میفرمودند، جوهره و خلاصه آن همین «جمهوری اسلامی» بود که در جایگاه خودش از آن رونمایی کردند، چرا بدان تصریح نکردند و به تعویق افکندند؟!
چرا قبلاً آنرا در کتمان داشتند و حتی بعضاً آنرا در ردیف حکومتهای سلطنتی و فاشیستی و غربی قرار میدادند و تخطئه میکردند؟!
بنظرم این مسئله، یک نکته ظریف و عجیب #روانشناسی_اجتماعی تاریخی دارد که نباید نادیده گرفت!
این قضیه برمیگردد به ماجرای #جمهوری_رضاخانی که ابتدائاً در صدد تبدیل رژیم سلطنتی قاجار به نظام #جمهوری_ایرانی برآمد ولیکن با مخالفت شدید روحانیون و حتی مراجع مواجه شد!
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۳۰بهمن۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۲۵):
«جمهوری رضاخانی»؛ شعبهای از
اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی!
از زمانی که #فرهنگ و #تمدن در #اروپا پدیدار گشت، دولتهای اروپایی صرفنظر از جنگهای داخلی، پایایی خود را در معرض تهدیدات فراقارهای میدیدند و برای دفع آنها به اموری پرداختند که #حیلت و نیرنگ، عنصر تفکیکناپذیر آنها بود. بویژه بعد از دو شکستی که از مسلمانان خوردند.
الف) نخستین تهدید از طرف مسلمانان بود:
اولین حمله از جانب اعراب غرب آسیا و جنوبشرق اروپا به رهبری فرزندان ابوسفیان در زمان ابوبکر و عمر صورت گرفت که به فتح انطاکیه تا قسطنطنیه (اسلامبول/استانبول) انجامید.
(پیامبر اکرم(ص) قصد رهاسازی بیتالمقدس را داشتند ولیکن خلفای آنحضرت، بعد از فتح شامات تا قسطنطنیه پیش رفتند!)
دومین حمله؛ توسط اعراب و بربرهای آفریقا در سال ۹۲هـ.ق. به رهبری طارقبنزیاد از ناحیه جنوبغربی اروپا بود. ولیکن اروپاییها بعد از ششصد سال توانستند با حیلت #شبیخون_فرهنگی، #مسلمانان را در اسپانیا قتلعام کنند.
همچنانکه طی جنگهای صلیبی، مسلمانان زیادی را در جنوبشرقی اروپا قتلعام کردند. در ادامه این نبردهای حدود ۲۰۰ ساله توانستند با بهرهگیری از ایرانیان، امپراتوری عثمانی را درهم بکوبند.
ب) دومین تهدید جدی اروپا توسط مغول انجام گرفت ولیکن از این لحاظ خوششانس بودند که مغولها فقط با اسب، جابجا میشدند و به دریاها که میرسیدند، قادر به پیشروی نبودند وگرنه آنها آفریقا و اروپا را هم در مینوردیدند.
ج) سومین تهدید عمیق از طرف شرق اروپا صورت گرفت که توسط روسها هدایت میشد و عمدتاً جنبه نرمافزاری داشت و آن اشاعه گرایشات کمونیستی بود. روسها ابتدا گرایشات کمونیستی خود را در سرزمینهای پیرامونی و حتی دور از خود، اشاعه میدادند و حکومت آنها را به #جمهوری سوق میدادند و سپس آنها را در قالب #اتحاد_جماهیر در میآوردند.
(تهدیدات فراقارهای سهجانبه اروپا کماکان به قوت خود باقیست!)
در ایران هم روسها از طریق #حزب_توده در صدد بودند که #گرایشات_کمونیستی را در #توده_مردم اشاعه و توسعه داده و آنگاه #حکومت_ایران را تبدیل به جمهوری نموده و به اتحاد جماهیر شوروی، ملحق سازند!
چنین تصوری، موجب وحشت مذهبیون ایران بویژه روحانیت و مرجعیت گشته بود! خصوصاً که نظام میلیتاریستی شوروی، با چنگاندازیهای نظامی، مناطقی از ایران را مورد جداسازی و اشغال خود قرار داده بود.
از طرفی اروپا به رهبری بریتانیا برای مهار پیشرویهای شوروی، روی ایران، حساب خاصی باز کرده و بر آن بود که مثل قضیه شکست عثمانی، مجدداً از ایران، بهرهبرداری نماید و رضاپالانی را بدینمنظور برانگیخت.
البته مغز متفکر اصلی «سید ضیاءالدین طباطبایی» بود! وی #آقازاده آقاسیدعلی یزدی، معجون شگفتانگیزی بود و بسیار ملونالمزاج! پدرش یزدی، مادرش شیرازی و خودش بزرگشده تبریز و روزنامهنگاری مسلط به زبانهای ایرانی، عربی، روسی، فرانسوی و انگلیسی.
آقاسیدعلی از طرف #میرزای_شیرازی بزرگ (صاحب فتوای تنباکو) از نجف به ایران اعزام شد جهت تبلیغ دین اسلام به دعوت ولیعهد قاجاری.
این آقازاده که بمنظور انتشار نشریاتی از قبیل شرق، برق، ندای اسلام و... از همه پول میگرفت، عملاً نوکر پول شده بود! ارمنیها به او پول میدادند تا وی اسلام را تبلیغ کند!!
تا اینکه انگلیس در خریدن او، گوی سبقت را ربود و او که مدتی به نوکری روسها در آمده بود، مطلقاً طوق #نوکری_انگلیس را تا آخر عمرش بر گردن افکند و جادهصافکن گماشتن رضاخان بر ایران گردید. خانه وی بعد از مرگش تبدیل به #زندان_اوین شد!
پدرش مورد اعتماد میرزای شیرازی بود ولیکن وی چنین پسر ناخلفی از آب در آمد!
کمیته مشترک «ضیآء-رضا» تحت نقشههای انگلستان، در صدد تغییر سلطنت قاجار به #جمهوری_ایرانی برآمدند و برای مشروعیت بخشیدن به این اقدام خود متوسل به آیات عظام قم شدند!
شیخ عبدالکریم حائری یزدی (مؤسس حوزه علمیه قم) و سایر مراجع عظام وقت، مطلقاً طرح تبدیل سلطنت به جمهوری را نپذیرفتند ولیکن برای سپردن سلطنت به خود رضاخان، چراغ سبزی نشان دادند البته بشرطها و شروطها! اما او بعد از تسخیر تاج و تخت پادشاهی، همه شروط را معکوس عمل کرد!
سیدضیاء بگونهای پیشتاز تعویض لباسش شد که گویا قلع و قمع کسوت روحانیت و حجاب زنان، زیر سر خود او بوده تا انگلیس همیشه خبیث و مکار!
غرض از ذکر این مقدمات، این بود که در فضای #وحشت_روحانیت و مرجعیت از ایجاد #رژیم_جمهوری، (طرح مشترک حزب توده و ضیاء+رضا!) و افکندن ایران به حلقوم لامذهبهای شوروی، قاعدتاً هیچگونه زمینهای مهیا نبود که امام خمینی نیز از جمهوری دم بزنند!
چنانچه چنین جو سیاهی در معرکه نبود، ایبسا حضرت امام از همان اول میفرمود جمهوری اسلامی!
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۳۰بهمن۱۴۰۲
💠
🆔@chelcheraaqHM
🎲
چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۲۷):
تقیه مداراتی خوفیه امام
😳 در اعلام عنوان نظام!
بنابراین با توجه به نکات تاریخی که در پیامهای اخیر، مورد اشاره قرار گرفت، میشود به این نتیجه رسید که؛
#امام_خمینی از همان ابتدای ایده تشکیل «حکومت اسلامی تحت امر ولایت فقیه»، در اندیشه #جمهوری_اسلامی بودند ولیکن نیمقرن در #تقیه هوشمندانهای به سر بردند و آنگاه که نشانههای پیروزی #انقلاب_اسلامی (در مهر ۱۳۵۷)، رخ عیان نمودند، از عنوان اصلی الگوی خود، رونمایی کردند. (عبارت «نشانههای پیروزی»، مفهوم عمیقی دارد که در ادامه، لازمست مورد تبیین قرار بگیرد)
بنابراین نه عدول جدیدی در کار بوده و نه سردرگمی قدیمی و امثال آن.
سه طیف از ۴ طیفی که در مقاله قبلی مورد اشاره قرار گرفتند، فضای سیاسی کشور را چنان گِلآلود کرده بودند که اگر امام از همان اول، اسمی از «جمهوری اسلامی» خودشان میبردند، آنچنان مورد هجمه و تخریب قرار میگرفت که دیگر هیچگاه کمر مطلب، راست نمیشد!
قسمت بدتر ماجرا آنجا بود که نه فقط مفهوم #جمهوری (معادل سپردن دین و ملت به جماهیر شوروی و کمونیستها!)، منفور محافل ملی و مذهبی بود بلکه اصل #سیاست و دخالت در حکومت، هم در بین مذهبیها، فاقد اعتبار و بلکه ضد دیانت بود! دیانت از سیاست جداست و اگر قرار باشد که جدا نباشد، صرفاً باید حامی و دعاگوی تنها #شاه_شیعه در جهان باشد! چنین دیدگاهی بعداً در بازوی میدانی انگلیس (انجمن حجتیه) تبلور یافت.
مضافاً که ملیگراهایی از قبیل؛ دکتر #مصدق_السلطنه (آخرین بازمانده قاجار در حکومت و مورد حمایت پنهانی انگلیس) و دکتر #مهدی_حائری (#آقازاده مؤسس #حوزه_علمیه قم) و بسیاری از مراجع علمی/فقهی متنفذ، طالب #رژیم_سلطنتی بودند ولیکن نهایتاً با این شرط که #شاه فقط باید سلطنت کند نه حکومت!
فلذا هرگونه اقدامی برای تغییر سلطنت بویژه جمهوری و در موارد غلیظتر هرگونه مداخله در امور سیاست و حکومت، #میوه_ممنوعه بود!
عمده مراجع تقلید قم و نجف، حامی #سلطنت بودند و #جمهوری مشکوک را هرگز برنمیتافتند! و بلکه هرگونه دخالت در سیاست و نقادی آن، ممنوع بود. به همین علت، آیات عظام حائری و بروجردی، صرفاً در حوزه «مذهب حداقلی اسلام» (عاری از #فقه_اکبر و سیاسات حکمرانی) با #رژیم_شاهنشاهی، تعامل داشتند و به مسائل دیگر، التفات چندانی نداشتند و در نتیجه از اشخاصی مثل #سیدحسن_مدرس و #سیدابوالقاسم_کاشانی گرفته تا #سیدنواب_صفوی و... مطرود چنین جریانی بودند و علت اصلی جدایی امام خمینی از بیوت عظامی مثل آیةالله بروجردی، همین #رفتار_مماشاتی آنان با رژیم منحوس شاهنشاهی بود.
#رژیم_شاه هم حواسش جمع بود که بعد از رحلت آیتالله بروجردی، با پیام تسلیت خود به آیةالله حکیم، پایگاه مرجعیت شیعه را از قم به نجف ارجاع داد و بعد از رحلت ایشان، با همان #سیاست_تلگرافی خود، مراجع مشهور قم از قبیل؛ سیدمحمدکاظم شریعتمداری را برجستهسازی نمود به استثناء امام خمینی! تا معظمله را تحقیر کرده باشد! زیرا از جانب او احساس خطر و تهدید داشت و درست هم تشخیص داده بود!
در هر حال، هرگونه توجهی به «سیاست و سلطنت» و نقادی آن، در حوزه علمیه قم، منفور بود!
و شاید #فلسفه (بویژه فلسفه سیاسی) هم که منفور برخی اشخاص حوزوی بود، علتش در بسترساز بودن فلسفه برای سیاست بود!
ولیکن امام هم متقابلاً هوشمندتر از آن بودند که به تعلیم و تعلم #فلسفه_محض بپردازند و بلکه آنرا با #عرفان در آمیختند که مشرب #ملا_صدرا هم بود. ولو اینکه بعضاً متهم به صوفیمسلکی هم شدند! چنانکه ملای رومی هم مورد تکفیر بود!
تلازم فلسفه و عرفان را امام در #اخلاق هم تجلی دادند و لذا جلسات اخلاقی ایشان بسیار تأثیرگذار میشد.
برای احاطه بیشتر به این مطلب، شاید ملاحظه مقاله «برهان و عرفان در پرتو قرآن»، خالی از لطف نباشد که در ادامه تحریر و تقدیم خواهم کرد. با ملاحظه مفاد و مقاله آتی، میتوان نتیجه گرفت که؛
روشنفکرنماهای کوتهنگری از قبیل؛ دکتر مهدی حائری یزدی که فلسفه محض را ارزشمندتر از فلسفه+عرفان، تلقی و مشرب امثال ملاصدرا و امام خمینی را تحقیر میکنند، و #فلسفه_غرب را متمایز از #اسفار_اربعه ملاصدرا و اخلاق عرفانی امام، جلوه میدهند، اندرخم یک کوچه هستند و باید گفت؛
برو این دام بر مرغی دگر نِه
که عنقاء را بلنداست آشیانه
جمهوریهای سهگانه اجانب و اجنبیپرستها (جمهوریخواهان - حزب توده - طرفدار شوروی، جمهوریخواهان طرفدار انگلیس و جمهوریخواهان فرصتطلب دنبال تاج و تخت)، فریب و نیرنگ و شیطنت و شرارت بود. همچون جماهیر سایر بلاد زمین؛ از جمهوری آبراهام که آمریکا را تبدیل کرد به #شیطان_بزرگ گرفته تا الباقی جماهیر ولیکن بنیادهای #جمهوری_خمینی تابلوی تابانی از #مربع_مقدس و #قاموس_آفرینش الهی بود.
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲اسفند۱۴۰۲
💠
🆔@chelcheraaqHM
🎲
گروه چلچراغ
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۳۲):
✅ اصلاح و تکمیل (۳)؛
مفاد پیام شماره ۰۲۵ این سلسله، نیازمند دو توضیح کلی است:
... جزیره #انگلستان؛ پناهگاهی بود برای فرار یا تبعید وحشیهای اروپای متمدن. فراریها و تبعیدیهای #اروپا در جزیره وحشیها تدریجاً تبدیل شدند به #دزدان_دریایی.
مقصد اولیه دزدان دریایی (انگلیسیها) اروپای شمالی و بقیه بنادر اروپای غربی و جنوبی بود ولیکن متناسب با پیشرفتی که در توسعه شناورهای خود پیدا کردند، سایر قارههای جهان را هم مورد هجوم و غارت و اشغال خود قرار دادند. تا آنجا که #هند ۹۰۰ میلیون نفری و #چین یک میلیارد نفری را هم اشغال کردند و برای حکومت بر آنها یک #فرماندار_انگلیسی گماشتند و آنها هم قرنها تمکین کردند!
البته پرتغالیها، اولین مهاجمان اروپایی بودند که در سال ۱۵۱۰ میلادی بر «جاوه» دست یافتند و در گوا مستقر شدند.
انگلستان بعداً وارد منطقه شد. دورهٔ استعمار انگلستان در هند حدود یک قرن و نیم از ۱۸۰۰ تا ۱۹۴۷ میلادی طول کشید. نفوذ و تسلط انگلستان در دو مرحله جلوهگر شد؛ نخست از طریق تلاش #کمپانی_هند_شرقی (قاره آمریکا را هند غربی مینامیدند!) در به دست آوردن اجازهٔ فعالیتهای بازرگانی و اخذ امتیازات از حکمرانان محلی یا مرکزی که به تصرف سرزمین هند بجز پنجاب، سند و کشمیر و سقوط گورکانیان انجامید و سپس جایگزین شدن دولت انگلستان و اعلام انضمام رسمی هندوستان به مستعمرات و متصرفات بریتانیا.
غارت و اشغال انواع بلاد غربی و شرقی توسط انگلستان به جایی رسید که ضربالمثل شد که غارت در #مستعمرات_بریتانیا غروب نمیکند!
صهیونیستهای قدرتجو که #روسیه_تزاری را پایگاه اصلی خود قرار داده بودند تدریجاً به انگلستان کوچ کردند. نزدیک به چهل پروتکل صهیونیستها (سیاستهای اصلی و سری و جهانی) در #روسیه تدوین شده بود که ۳۷ مورد آن، لو رفت و در دنیا منتشر شد.
(ایکاش مجال و حوصله داشتم، رفتارهای #مشانژاد را بر مفاد این پروتکلها تطبیق بدهم! فقط یک مورد را تطبیق دادم که مقاله آنرا سالها پیش منتشر کردم و اگر آنرا مجدداً در بساطم یافتم به اشتراک خواهم گذاشت)
سلطهجویی بریتانیای کبیر در سرزمینهای #اسلامی بویژه #شیعه_نشین با موانع غیرمنتظرهای انجام گرفت که برای سران انگلستان، تبدیل به معمای عجیبی شده بود!
سلطهجویی انگلیس در #ایران، گازانبری بود و
همزمان با فعالیتهای سیاسی/نظامی مشترک «ضیا-رضا»، محور مذهبی/فرهنگی #بهائیت را هم مدیریت میکرد.
ضیا-رضا در سال ۱۲۹۹ با #کودتای_نظامی، تاج و تخت را در اختیار گرفتند که از حمایت #مراجع_عظام قم نیز برخوردار بودند! (علمای قم از ترس عقرب جرّاره #جمهوری کمونیستی #جماهیر_شوروی به مار غاشیه #سلطنت گماشتگان انگلیس مکار، پناه بردند!)
ظرف ۵ سال بعد از تاجگذاری #رضا_پالانی، بهائیت نیز #حظیرة_القدس خود را بنا کرد ولیکن بعد از ارتکاب جنایات و هجمههای علنی علیه اسلام و مقدسات، با مخالفت مراجع و علمای شیعه بویژه زعیم #حوزه_علمیه قم؛ آیةالله بروجردی مواجه شد تا آنجا که آیةالله فتوای #قتل_بهائیان را صادر فرمود.
(در نیمه اول دهه ۱۳۷۰ بنده، فیلمنامهای در موضوع «نماز باران مؤمنین قم به امامت آیةالله خوانساری» نوشتم که در #وزارت_ارشاد اسلامی، تحت عنوان «باران عشق» به تصویب رسید که در طی آن به نقش بهائیها و شیطنتی که در #نماز_باران قم، انجام دادند، اشاره کرده بودم ولیکن وقتی که آنرا جهت تولید، تحویل #بنیاد_فارابی دادم، مفقود شد! سناریوی مفقوده، گلچینی از فیلمنامه سریال ۲۶ قسمتی تلویزیونی بود که آن هم در #رسانه_ملی، گم و گور شد!!
متاسفانه بهائیت در مراکز رسانهای و مجموعههای هنری و فرهنگی نفوذ و سلطه پنهانی و بعضاً آشکاری داشتند و هنوز هم دارند!)
... بریتانیایی که آفتاب در مستعمرات آن، غروب نمیکرد، در ایران ۸ میلیون نفری، موفق به سلطه یافتن با فرمانداری انگلیسی نشد و ناگزیر شد که فردی بومی را بر آنها بگمارد و در این الگو موفق شد!
ایرانیها زیر بار حکومت مستقیم #اجنبی نرفتند اما نوکر آنها را بعنوان #شاه خود پذیرفتند! حتی #روحانیت همین #شیعیان که حاکم خارجی را برنمیتابیدند!
این معما سبب شد که انگلیس در باره #مکتب_شیعه، حساس شده و به تحقیقات ژرفی بپردازد تا آنجا که میشود با جرأت گفت، #شیعه_شناسی و #اسلام_شناسی محققین انگلیسی (از زمره #مستشرقین) بعضاً از اسلامشناسی و تشیعشناسی بسیاری از روحانیون #قم و #نجف دقیقتر و کاملتر و جامعتر بود! چنانکه گفته شده؛ بهترین دورههای آموزشی #نهج_البلاغه_شناسی آکادمیک در #لندن است نه در قم و نجف!
به همین علت هم در تقسیم مستعمرات اسلامی، مناطق شیعهنشین به انگلستان و مابقی به آمریکا واگذار گردیده است. فلذا ..
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۶ اسفند۱۴۰۲
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۳۵):
✅ اصلاح و تکمیل (۶)؛
... #عالمان_مسلمان در #مباحث_فقهی به این حدیث، استناد کردهاند و محتوای این حدیث با آیه #نفی_سبیل که هرگونه تسلط کافران بر مسلمان را رد کرده، همخوانی دارد. این آیه و حدیث، متفقاً مانع از این است که اجنبی بر مسلمانان، حکمرانی بورزد.
(حتی اخیراً که آمریکا بعد از ساقط کردن صدام، عراق را به اشغال خود در آورد، بلافاصله یک فرماندار آمریکایی - پل برمر؟ - را بر آن گماشت که دوامی نیاورد و مجبور شد امور را به بومیهای وابسته به خود محول نماید.)
در ایران هم انگلیس سعی کرد تا از طریق نفوذ در دربار قاجار، حکمرانی خود بر ایران را تثبیت نماید ولیکن با وقوع #نهضت_مشروطه، سرمایهگذاری خود را در تعلیق دید. ابتدا در صدد مصادره نهضت برآمد که تجلی آن را در «دیگهای پلوی سفارت انگلیس» میشد دید! متقابلاً #انقلابیون عنوان #مشروعه را بر نهضت خویش افزودند ولیکن «نهضت مشروطه مشروعه» برای انگلیس، قابل تحمل نبود. زیرا مفهوم «مشروعه» دست فقهای شیعه را در امور مملکتی و حوزه اختیارات سلطنت، باز میگذاشت. و از آنجا که #سلطنت_قاجار در مقابل #نهضت_اکمل_شیعیان، تابآوری نداشت، لاجرم در صدد حذف سلطنت برآمد و به همین علت، ضیا+رضا دم از #جمهوری_ایرانی زدند که #علمای_شیعه هم متوجه #شیطنت_عمیق آنها شده و در مقابل تغییر «سلطنت منفعل در برابر شریعت» به «جمهوریت ضد مشروطه مشروعه»، مخالفت و مقاومت بخرج دادند.
بنابراین #جمهوری به دو علت، منفور علمای شیعه و امت اسلام بود: یکی بعلت احتمال الحاق آن به اتحاد #جماهیر_شوروی کمونیزم لامذهب و شاید مهمتر از آن، بعلت پیشگیری از اضمحلال سلطنتی که همانند معاویه، سعی میکرد متشرع باشد و حداقل، ظواهر را حفظ کند، حال آنکه جمهوری رضاخانی هم چیزی نبود بجز یکهتازیهای یزیدانه بهائیهای وابسته به اجانبی که با اساس اسلامیت، ضدیت و تنافر داشت.
در چنین معرکهای چه وجاهتی داشت که #امام_خمینی دم از جمهوری حتی اسلامی بزند؟! قطعاً نه تنها مورد استقبال قرار نمیگرفت بلکه در همان قدم اول، قلع و قمع میشد. فلذا ۳۵ سال صبوری پیشه کرد تا زمینه لازمه آن فراهم گردد که در مهرماه ۱۳۵۷ طلیعه آن آشکار شد و حضرت امام برای نخستینبار، عبارت #جمهوری_اسلامی را به کار بردند.
در خصوص عملکرد انگلیس در ایران در جهت استیلای مطلق، ناگفته نماند که با پیچیدگیهای عدیدهای مواجه بود که بسی متفاوت از سادگیهای ملل چین و هند و سایر بلاد بود. فلذا هیچگاه از یک سوراخ وارد نشد و همزمان از انواع روزنهها رخنه میورزید. همزمان که با محور ضیا-رضا در صدد برچیدن بساط «سلطنت قاجاری بظاهر مذهبی» و تبدیل آن به «جمهوری منهای شریعت و روحانیت» بود، با اعطای مدرک دکترای حقوق، یک دولتمرد قجری را برانگیخت تا از طریق راهکارهای دموکراسی، رژیمی را بر سر کار آورد که به هیچ عنوان تحت تأثیر «نهضت مشروطه مشروعه» نباشد. از آنجا که دکتر مصدق صاحب تجربه مستوفیگری بود و از طرفی انگلیس اصلاً مایل نبود اقتصاد ایران از #نفت تغذیه کند و در منافع نفت شراکت بورزد، امیدوار بود که حکومت ایران کماکان از #مالیات ارتزاق نماید! که در این عرصه، مصدق، بهترین مهره بود.
ولیکن «غلبه نفت بر مالیات» در #اقتصاد_حکومتی روزافزون بود و نهایتاً مصدق پیر مالیاتچی مصمم شد نفت را از دست رقیب خود یعنی شاه جوان، بیرون بکشد و اسمش را گذاشت ملی کردن صنعت نفت. اگرچه «ملی کردن نفت»؛ نهضتی بود که علمای شیعه، آنرا تأسیس کردند ولیکن مصدقی که «زبان دنیا را بلد بود» توانست، موجسواری کرده و آنرا بنفع خود مصادره نماید و حتی تبدیل به #قهرمان_ملی بشود! ملاحظه این پیام هم خالی از لطف نیست:
https://eitaa.com/SMHM212/304
خط سومی که انگلیس در ایران، دنبال کرد (و هنوز هم قویاً دنبال میکند)، دستکاری در «باورهای مردم» ولو در حد تعصبزدایی از آنها بود که امروزه در قالب پروژه منحوس ۲۰۳۰ تعقیب میکند. انگلیس از شکست ضیا-رضا و مصدق و امثال اینها دست بکشد از #بهائیت دست نخواهد کشید و کوتاه نخواهد آمد و نفوذ مرکب آنها را همچون #یهودیان_مخفی در #مناصب_نظام دنبال کرده و خواهد کرد.
و اما یک نکته خیلی مهم!
گفته میشود که؛ بریتانیا در هندوستان #فرقه_قادیانیه و در عربستان #فرقه_وهابیت را تأسیس کرد و در ایران نیز #فرقه_بابیت را که بعداً تبدیل شد به #فرقه_بهائیت!
نکته مهمی که در اینجا قابل ملاحظه است؛ فرقه بابیت را اول روسیه تأسیس کرد که بعداً افتاد بدست انگلیس! همچنانکه سیدضیاءالدین اول نوچه روسها شد و بعداً طوق نوکری انگلیس را بر گردن افکند! حتی کودتای ۲۸ مرداد هم اول توسط روسیه طراحی شد ولیکن توسط انگلیس و آمریکا به اجراء در آمد!
چه رازی در اینها نهفته است؟!
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۷ اسفند۱۴۰۲
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
چلچراغ معارف و احکام
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۳۵):
✅ اصلاح و تکمیل (۶)؛
... #عالمان_مسلمان در #مباحث_فقهی به این حدیث، استناد کردهاند و محتوای این حدیث با آیه #نفی_سبیل که هرگونه تسلط کافران بر مسلمان را رد کرده، همخوانی دارد. این آیه و حدیث، متفقاً مانع از این است که اجنبی بر مسلمانان، حکمرانی بورزد.
(حتی اخیراً که آمریکا بعد از ساقط کردن صدام، عراق را به اشغال خود در آورد، بلافاصله یک فرماندار آمریکایی - پل برمر - را بر آن گماشت که دوامی نیاورد و مجبور شد امور را به بومیهای وابسته به خود محول نماید.
در ایران هم انگلیس سعی کرد تا از طریق نفوذ در دربار قاجار، حکمرانی خود بر ایران را تثبیت نماید ولیکن با وقوع #نهضت_مشروطه، سرمایهگذاری خود را در تعلیق دید. ابتدا در صدد مصادره نهضت برآمد که تجلی آن را در «دیگهای پلوی سفارت انگلیس» میشد دید! متقابلاً #انقلابیون عنوان #مشروعه را بر نهضت خویش افزودند ولیکن «نهضت مشروطه مشروعه» برای انگلیس، قابل تحمل نبود. زیرا مفهوم «مشروعه» دست فقهای شیعه را در امور مملکتی و حوزه اختیارات سلطنت، باز میگذاشت. و از آنجا که #سلطنت_قاجار در مقابل #نهضت_اکمل_شیعیان، تابآوری نداشت، لاجرم در صدد حذف سلطنت برآمد و به همین علت، ضیا+رضا دم از #جمهوری_ایرانی زدند که #علمای_شیعه هم متوجه #شیطنت_عمیق آنها شده و در مقابل تغییر «سلطنت منفعل در برابر شریعت» به «جمهوریت ضد مشروطه مشروعه»، مخالفت و مقاومت بخرج دادند.
بنابراین #جمهوری به دو علت، منفور علمای شیعه و امت اسلام بود: یکی بعلت احتمال الحاق آن به اتحاد #جماهیر_شوروی کمونیزم لامذهب و شاید مهمتر از آن، بعلت پیشگیری از اضمحلال سلطنتی که همانند معاویه، سعی میکرد متشرع باشد و حداقل، ظواهر را حفظ کند، حال آنکه جمهوری رضاخانی هم چیزی نبود بجز یکهتازیهای یزیدانه بهائیهای وابسته به اجانبی که با اساس اسلامیت، ضدیت و تنافر داشت.
در چنین معرکهای چه وجاهتی داشت که #امام_خمینی دم از جمهوری حتی اسلامی بزند؟! قطعاً نه تنها مورد استقبال قرار نمیگرفت بلکه در همان قدم اول، قلع و قمع میشد. فلذا ۳۵ سال صبوری پیشه کرد تا زمینه لازمه آن فراهم گردد که در مهرماه ۱۳۵۷ طلیعه آن آشکار شد و حضرت امام برای نخستینبار، عبارت #جمهوری_اسلامی را به کار بردند.
در خصوص عملکرد انگلیس در ایران در جهت استیلای مطلق، ناگفته نماند که با پیچیدگیهای عدیدهای مواجه بود که بسی متفاوت از سادگیهای ملل چین و هند و سایر بلاد بود. فلذا هیچگاه از یک سوراخ وارد نشد و همزمان از انواع روزنهها رخنه میورزید. همزمان که با محور ضیا-رضا در صدد برچیدن بساط «سلطنت قاجاری بظاهر مذهبی» و تبدیل آن به «جمهوری منهای شریعت و روحانیت» بود، با اعطای مدرک دکترای حقوق، یک دولتمرد قجری را برانگیخت تا از طریق راهکارهای دموکراسی، رژیمی را بر سر کار آورد که به هیچ عنوان تحت تأثیر «نهضت مشروطه مشروعه» نباشد. از آنجا که دکتر مصدق صاحب تجربه مستوفیگری بود و از طرفی انگلیس اصلاً مایل نبود اقتصاد ایران از #نفت تغذیه کند و در منافع نفت شراکت بورزد، امیدوار بود که حکومت ایران کماکان از #مالیات ارتزاق نماید! که در این عرصه، مصدق، بهترین مهره بود.
ولیکن «غلبه نفت بر مالیات» در #اقتصاد_حکومتی روزافزون بود و نهایتاً مصدق پیر مالیاتچی مصمم شد نفت را از دست رقیب خود یعنی شاه جوان، بیرون بکشد و اسمش را گذاشت ملی کردن صنعت نفت. اگرچه «ملی کردن نفت»؛ نهضتی بود که علمای شیعه، آنرا تأسیس کردند ولیکن مصدقی که «زبان دنیا را بلد بود» توانست، موجسواری کرده و آنرا بنفع خود مصادره نماید و حتی تبدیل به #قهرمان_ملی بشود! ملاحظه این پیام هم خالی از لطف نیست:
@SMHM212/304
خط سومی که انگلیس در ایران، دنبال کرد (و هنوز هم قویاً دنبال میکند)، دستکاری در «باورهای مردم» ولو در حد تعصبزدایی از آنها بود که امروزه در قالب پروژه منحوس ۲۰۳۰ تعقیب میکند. انگلیس از شکست ضیا-رضا و مصدق و امثال اینها دست بکشد از #بهائیت دست نخواهد کشید و کوتاه نخواهد آمد و نفوذ مرکب آنها را همچون #یهودیان_مخفی در #مناصب_نظام دنبال کرده و خواهد کرد.
و اما یک نکته خیلی مهم!
گفته میشود که؛ بریتانیا در هندوستان #فرقه_قادیانیه و در عربستان #فرقه_وهابیت را تأسیس کرد و در ایران نیز #فرقه_بابیت را که بعداً تبدیل شد به #فرقه_بهائیت!
نکته مهمی که در اینجا قابل ملاحظه است؛ فرقه بابیت را اول روسیه تأسیس کرد که بعداً افتاد بدست انگلیس! همچنانکه سیدضیاءالدین اول نوچه روسها شد و بعداً طوق نوکری انگلیس را بر گردن افکند! حتی کودتای ۲۸ مرداد هم اول توسط روسیه طراحی شد ولیکن توسط انگلیس و آمریکا به اجراء در آمد!
چه رازی در اینها نهفته است؟!
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۷ اسفند۱۴۰۲
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
چلچراغ معارف و احکام
🙏
1.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_خامنهای (مد ظله): «[امام خمینیره] حراست و صیانت از #جمهوری_اسلامی را، #أوجب_واجبات میدانست.
«أوجب واجبات» نه «از أوجب واجبات»!
واجبترین واجبها، #صیانت از جمهوری اسلامی است»
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش۰۴۶):
👈بخش قبلی👉
👌شورای صیانتی نظام انقلابی(۲)
#امام_خمینیره بنا بر این باور که «ید الله مع الجماعة»، تنها شخص حائز صلاحیت و قدرت برای صیانت از نظام انقلابی، جمهور ملت هستند، #نظام_اسلامی مطلوب خود را #جمهوری نامیدند و حاضر نشدند کلمهای از آن کم یا زیاد شود.
امام راحل، در طی ۳۵ سال مبارزه خود برای جایگزینی #حکومت_اسلامی (بجای #سلطنت_شاهنشاهی)، در سخنان شفاهی و کتبی خود، لفظ #حکومت را به کار میبردند و حتی جمهوری را در ردیف #سلطنت، بدنام میدانستند. ولیکن با طلیعه پیروزی #انقلاب_اسلامی ۱۳۵۷، برای نخستینبار کلمه #جمهوری را قرین #اسلامی نمودند. راز این عدول به همین مسئله صیانت از حکومت و نظام اسلامی و انقلابی برمیگردد که بجز جمهور هیچ شخصی (حقیقی یا حقوقی) قادر به حفظ و حراست از آن نیست.
امام خامنهای هم که تابع رهبری طابق النعل بالنعل امام بودند و هستند بر همان مدار رفتند.
ولیکن ضرورت دارد که امر خطیر صیانت از #نظام_انقلابی در ساختار آن هم دارای جایگاه قانونی (درج در #قانون_اساسی بازنگری شده)، گردد.
صد البته اعضای این #شورای_مقتدر (که نماد کامل و بلکه أکمل دانایی، دلسوزی و دلیری دیندارانه باشند)، باید فراتر از اشخاص حاضر در نهادهای حاکمیتی موجود باشند. وگرنه آب در هاون خواهند کوفت!
✍️حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۳/۲۸
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
دروغهای شاخدار!
(بخش دوم):
عطف به بسته صوتی (شبهسخنرانی توسط ظاهراً یک شیخ ناشناس)، 👈مندرج در پیام قبلی👉، آمیخته به چندین دروغ بزرگ، قابل بررسی و نقادی در ابعاد ظاهری، محتوایی و آثار مترتبه بر آن است.
این بسته صوتی، سوار بر عکسهایی از مرحوم آیةالله مهدویکنی و شیخی دیگر (برای باورپذیری صحت پیام اما) در برداشتی بدبینانه، بمنظور انهدام باور و اعتقاد به فریادرسی #امام_زمان(عج) را میتوان نمونهای از بستههای مجازی فریبنده اسراعیلی-انگلیسی برشمرد که راست+دروغ را درهم آمیخته است!
گوینده ادعا میکند که از آیةالله مهدویکنی، نقل قول میکند و از شخص مرتبط دیگری هم اسم برده میشود که برای بنده، چندان مفهوم نبود. اما عکسی از حجةالاسلام رستگار (مسئول نمایندگی ولیفقیه در سپاه خوزستان؟)، هم در این پیام دیده میشود که ایضاً متوجه نشدم چه ربطی به این روایت دارد؟!
و اما بعد؛
اولاً) #شهید_عراقی (عضو جمعیت #فدائیان_اسلام به رهبری شهید #نواب_صفوی)، با رحلت آیةالله #بروجردی (۱۳۴۰)، به دلیل انقلابیگری، به محضر #امام_خمینی، شرفیاب شد و در فضایی که همگان بدنبال انتخاب #مرجع_تقلید خود (از بین لیستی که مورد تأیید دربار شاه بود و اسمی از حاج #سید_روح_الله #موسوی_خمینی در آن نبود!) بودند، خود را #مقلد #آیة_الله_خمینی نامید و تمامقد، خود را در #خدمت_امام قرار داد. زیرا #حمایت_امام از نهضت #فدائیان_اسلام، برای #عراقی، جذابیت و اهمیت فوقالعادهای داشت.
فلذا در #نهضت ۱۳۴۲ در #معیت_امام بودند و برای ایجاد و توسعه «نهضت» امام، شب و روز نمیشناختند.
⁉️حال چه معنی دارد که یکی دو سال بعد از مقلد و #معین_نهضتی امام بودن، (۱۳۴۳) بلند بشوند و بروند نجف تا جویای #هدف/#مأموریت امام بشوند؟! آنهم با استفاده از کلمه «انقلاب»؟!
در حالی که؛ عبارت متداول قبل از #انقلاب_اسلامی ۱۳۵۷، همان #نهضت (#نهضت_امام_خمینی) بود و ۱۳۴۳ کلمه #انقلاب، اصلاً متداول نبود که او (بجای سؤال از #هدف_نهضت)، بپرسد هدف شما از انقلاب، چیست؟! پس استفاده از کلمه انقلاب، با ادبیات زمانه، هارمونی ندارد.
...تا #انقلاب_مهدی از #نهضت_خمینی...
ثانیاً) امام در آبان۱۳۴۳ به ترکیه تبعید شدند و ۱۳۴۴ به #نجف، لذا در ۱۳۴۳ اساساً در #عراق نبودند که کسی، بتواند معظمله را در عراق ملاقات نماید.
لازم به توضیح است که؛ با #ترور نخستوزیر شاه؛ حسنعلی منصور؛ عامل تصویب قانون ننگین #کاپیتولاسیون، که تروری در انتقام از #تبعید_امام بود (بهمن۱۳۴۳)، مجاهد بزرگ؛ #مهدی_عراقی هم بازداشت و محکوم به #اعدام شد ولیکن در دادرسی مجدد به #حبس_ابد، تنزل یافت و لغایت ۱۳۵۵ (به مدت ۱۳ سال)، در حبس بود. لذا عراقی، آزاد نبود که بتواند به نزد امام (که تبعیدی در بورسای #ترکیه بود) برود. بنابراین چنین سفری در ۵۶-۱۳۴۳ به عراق و ملاقات با امام، اصلاً انجام شدنی نبود.
امام خمینی بعد از بازداشت در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به ترکیه #تبعید شدند و عراقی همراه با یاران حزبی خود، طی اولتیماتومی، مهلتی ۱۵ روزه به #رژیم_شاه جهت بازگرداندن امام دادند و با اقدامات مختلفی از قبیل تحصن در محوطه زندان و... در تکاپوی آزادی و رجعت امام بودند. که ترتیباثری داده نشد و لذا اقدام به ترور منصور کردند. اما همگی بازداشت و تعدادی محکوم به اعدام شدند که عراقی هم تا ۱۳۵۵ که مشمول عفو شد، گرفتار بود و لذا مجالی برای خروج از ایران و بلکه زندان نداشت. البته در سال ۱۳۵۷ عازم #نوفل_لوشاتو شد و مدیریت برنامههای امام خمینی را بر عهده گرفت و در #معیت_امام هم به ایران برگشت. او در سال ۱۳۵۸ ترور و به شهادت رسید و...
ثالثاً) امام خمینی در طی ۳۵ سال مبارزه خود، عبارت #جمهوری را در کنار عبارت #سلطنت، منحوس مینامید (که احتمالاً ناشی از تنفر او از #بازی_انگلیسی در قالب جمهوریخواهی و سپس سلطنتگزینی رضاخان پالانی بود) و این کلمه از ۲۰ مهر ۱۳۵۷ در نزد امام، موضوعیت مطلوب یافت که قبلاً در سلسله «چالشهای امام در تشکیل نظام»، مورد اشاره قرار دادهایم.
لطفاً 👈اینجا👉 و 👈اینجا👉 را ملاحظه فرمایید.
بنابراین کلمه جمهوری در سال ۱۳۴۳ مذکور، اساساً در لسان امام، محلی از إعراب نداشت که بخواهند استقرار آنرا دومین مأموریت خود بنامند. بلکه ایشان همیشه از عبارت #حکومت_اسلامی، استفاده میکردند.
مضافاً که #حضرت_امام، در نهضت نیمه خرداد ۱۳۴۳، صرفاً در صدد مبارزهای در حد #نصیحت_شاه و لغو کاپیتولاسیون بودند نه سرنگونی شاه و تشکیل حکومتی جدید. و بلکه بعد از تبعید از ایران به این فکر افتادند و در سال ۱۳۴۸ نظریه #ولایت_فقیه خود را مورد تحقیق و تدریس و پردازش قرار دادند آنهم با پرهیز از آراستن آن به عباراتی از قبیل؛ سلطنت و مشروطه و جمهوری.
رابعاً) این ادعا با حدیث #کذب_الوقاتون، تعارض دارد که...
...ادامه دارد.
✍حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۴/۱۷
هدایت شده از پژوهشگاه حم
حجةالاسلام #مهدوی:
«... رفتیم خدمت امام، #شهید_عراقی با همان خلوصی که داشت گفت حاج آقا واقعاً خیلی خوب میشد اگر این چیزی که شما میگویید اتفاق بیافتد. وضع #مردم_ایران خیلی خوب میشود.
امام فرمود: بله وضع مردم هم خوب میشود، ولی ما مأمور به انجام چنین کاری نیستیم.
آقای عراقی سمج هم گفت: آقا چی گفتید؟
امام فرمود: ما برای #مأموریت دیگری آمدیم، وضع مردم هم در حاشیه خوب میشود.
آقای عراقی گفت: برای چه مأموریتی آمدهاید؟
امام فرمود: برای سه مأموریت:
اول، سرنگون کردن حکومت پهلوی
دوم، استقرار نظام #جمهوری اسلامی
سوم، دادن پرچم #حکومت اسلامی به دست صاحب اصلیش»
➕
«...یک وقتی در جمع بعضی از مسئولین نظام...، گفتم شهید عراقی و بنده شاهد چنین حرفی از امام بودیم. حالا دو مورد آن اتفاق افتاده، سومین آن یعنی چی؟
یکی گفت من از امام میپرسم. بعد رفت و اینقدر از امام اصرار کرد که آقای عراقی همچنین چیزی از شما شنیده، آیا درست است؟
امام فرمودند: بله درست است.
گفته بود: دو تا از آنها محقق شده سومی چی؟
امام فرمودند: سومی هم خدا إنشاءالله میخواهد و میشود. (خیلی امام پرهیز داشت)
او اصرار کرده و گفته بود: شما هستید که این #پرچم را به دست صاحبش میدهید؟ یا شخص دیگر؟
بعد از اصرار او، امام فرمودند: بعد از من کسی خواهد آمد که پرچم را به دست صاحب اصلیاش خواهد داد.»
۱۳۹۲/۱۱/۱۶
👈متن کامل👉
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
این روایت☝️
نسبت به 👈روایت قبلی👉 منطقیتر و قابل قبولتر است اما
⁉️آیا #امام از همان اول، عبارت #جمهوری را بر زبان آورد؟!
..ادامه دارد.
✍️حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۴/۱۸
هدایت شده از پژوهشگاه حم
CSIW_Volume 6_Issue 1_Pages 9-32.pdf
حجم:
1.94M
بررسی نظریه ولایت فقیه در دیدگاه آیةالله مصباح یزدی و سایر صاحبنظران ذیربط.
☝️از پیامهای منتخب☝️
نقدونظر #حم
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش۰۴۹):
👈بخش قبلی👉
⁉️ولایت فقیه نخبگان
یا ولایت فقیه پخمگان؟!
👌صرفنظر از این که ممکنست بهترین و جامعترین و حتی عالیترین تعاریف و دفاع از نظریه «ضرورت حاکمیت #ولایت_فقیه»، متعلق به #مصباح_یزدی باشد، بنظرم عمیقترین اختلاف او با #امامین_انقلاب در مسئله #جمهوریت است که مسئله بسیار خطیری است:
✅#امام: «جمهوری اسلامی» بدون کلمهای کم یا زیاد
📛#مصباح: «حکومت اسلامی» بدون حقی برای #جمهور در آن
👌#جمهور مردم را میتوان در طیفی از #نخبگان تا #پخمگان، طبقهبندی کرد تا نوبت به این سؤال برسد که؛
⁉️#کشف_مصداق #ولی_فقیه بر عهده کدامیک از آنهاست؟!
⁉️توسط #فقهای_سرشناس و #نخبه یا ⁉️توسط مردمانی از همه اقشار ولو اینکه قریب باتفاقشان در امر تشخیص ولیفقیه، کاملاً #پخمه باشند؟
❌مصباح: کشف #نخبگان_فقاهت، کفایت میکند و پخمگان (مردمی که اکثراً در امور فقه و ولایت، پخمه هستند)، هیچ حق و سهم و نقشی ندارند بجز طرح مطالبات منطقی خود.
💠امام: علاوه بر کشف توسط #خبرگان_فقاهت (#منتخبین_اکثریت مردم ولو اینکه پخمه باشند)
➕#بیعت_پخمگان هم شرط #مشروعیت_حاکمیت ولیفقیه و حتی #ولایت_معصوم(ع) است.
#جمهوری؛ در نزد #امام_خمینیره هم به مدت ۳۵ سال در ردیف #سلطنت، مطرود بود 👈ولیکن از ۱۳۵۷/۷/۲۰ نظریه امام متحول شد👉 اما مصباح نپذیرفت! فلذا بین او و #یاران_امام (از جمله #شهید_بهشتی و #حضرت_آقا)، اختلاف شد!
✍️حسینی(منتظر)
🌐
گلچین یک از هزاران
💠
محل ثبت نظرات
۱۴۰۴/۵/۱۸