eitaa logo
حیفه نبینی/یک از هزاران
148 دنبال‌کننده
9هزار عکس
8.9هزار ویدیو
25 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۲): ... غرض از ذکر تموجات شخصی مذکور، اشاره به اینست که اشغال که در همان مقطع انجام گرفت، برای بنده، نگاه مطلوبی را رقم زد و تا حدودی در ابعاد نظری مرا از آن (پارادوکسیکال بودن نهضت و نظام) رهائی بخشید. بدین‌صورت که؛ وقتی که در (بویژه در حوالی بازار تهران و نیز) بصورت شهادت‌طلبانه، در بودم، دائماً این دغدغه را داشتم که آیا ما هم مثل همه انقلاب‌ها (طبق تحلیل جامعه‌شناسانه دکتر شریعتی) روزی تبدیل به خود خواهد شد؟! آیا انقلاب ما هم روزی فرزندان خود را خواهد خورد؟! زیرا گویا که از است که هر انقلابی بعد از روی کار آمدن انقلابیون و ، تدریجاً و بلکه تسریعاً تبدیل به می‌گردد!!! این تشویش بعد از ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که ایران به نظام جمهوری اسلامی ایران، رأی مثبت دادند، جدی‌ترین بنده بود که وقتی امام خمینی‌ره فتح را «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» تعبیر کردند، فروکش کرد. آری! می‌شود که ضمن (بعنوان شرعی)، ماند و آنرا قربانی نکرد و چنین اعتدالی، نیست ولو اینکه قضیه؛ بسیار پیچیده و ظریف است و هر کسی هم بسادگی قادر به تشخیص ظرافت آن نیست. کجا باید گاز داد و کجا باید ترمز کشید؟! مهارتی حیاتی است. گاز بی‌جا همان‌قدر خطرناک است که ترمز بی‌جا! چنین دعوائی در سال‌های اخیر تبدیل گردید به تقابل ظاهری و ! در بخش ۰۱ ( https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 ) به بودن ابوی اشاره کردم ولیکن آن‌مرحوم به علت آنکه قبل از ، مدتی طلبه او بودند، دارای گشته و لذا در اجتماعات، معمولا علیه موضع‌گیری علنی هم داشت و به همین علت هم مورد یکی از بود که به خدمت (ساواک) در آمده بود. ولیکن ابوی و اخوی در بودن، قدری متفاوت بودند. ابوی به ، نه تنها خوش‌بین نبودند بلکه او را از مصادیق ضد دین و حداقل تلقی می‌کردند! فلذا شبانه آن‌دو معمولا به کشیده می‌شد! البته بنده در «مشاجرات مذهبی-سیاسی اخوی و ابوی»، عمدتاً بودم. مضافاً که در آن مقطع، چیزی در چنته نداشتم! استنادات ابوی، آیات و روایاتی بودند که بر آن‌ها تسلط داشت و استنادات اخوی هم مقالات و مطالبی بود که از جزوه‌ها و نوارهای شریعتی به سلطه خود در آورده بود. آن‌ها از سال ۱۳۵۵ تقریبا هر روز (از ساعت ۸ شب که از کار به منزل برمی‌گشتند لغایت ۱۲ نیمه‌شب که خاموشی مادرانه بود!) مباحثات متنوع و فراوانی عمدتاً در مسائل تاریخی، دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حکومتی داشتند و متأسفانه هیچکدام هم از گفته‌های متعصبانه خود کوتاه نمی‌آمدند! تعصبات شدید آنها مرا بلاتکلیف ساخته بود! روایت متفاوت آنها از مطالب شریعتی بنظر می‌رسیدند و رفع تنش و تناقض مذکور تدریجا مرا واداشت که رأساً مکتوبات دکتر را مستقیما مطالعه و ارزیابی نمایم! آنهم در سن نوجوانی و جالب‌تر آنکه شروع به نقادی آثار دکتر نمودم (که شاید روزی تحت عنوان منتشر سازم)! ناگفته نماند که یکی از مهمترین شعارهای اولیه ما «استقلال، آزادی، اسلامی» بود که بعدا با تأکید و تصریح بر «جمهوری» تبدیل به مطالبه «استقلال، آزادی، اسلامی» گردید. تغییر عنوان حکومت به جمهوری برای بنده به مفهوم آن بود که؛ در حکومتی که در قفای خمینی بدنبال آنست، ، نقش بازری خواهد داشت و همین حکومت می‌تواند مایه امیدواری باشد که ما قربانی ما نخواهد گشت. (علت حساسیت بنده به کلمات و بار معنائی و حقوقی آنها به مقطع پنج سالگی‌م بر می‌گشت که وقتی ابوی، روخوانی و روان‌خوانی قرآن را کلمه به کلمه به بنده می‌آموخت، عمیقا متوجه شدم که باید بصورت دقیق، مراقب چینش حروف و صداهای آنها در کلمه باشم که با کمترین تغییری، غلط می‌شوند یا معنای آنها تغییر می‌کنند! فلذا طبیعی بود که در مقطع ۱۵ سالگی خود عمیقا به این مطلب بیاندیشم که بین حکومت و جمهوریت چه تفاوتی برقرار است؟!) ولیکن تحول ادبیاتی و شعاری حکومت به جمهوری، برای پیشگیری از تبدیل نهضت به نظام، بنظرم کافی نبود و لذا دغدغه مذکور کماکان به قوت خود باقی بود. ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫ شاکله شخصیتی انسان‌ها (بخش ۰۲): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2512 بخش قبلی☝️ کلمه «أهدی» در آیه مذکور، بمعنای «هدایت‌یافته‌تر» گویای آنست که یک مطلب نسبی است و مطلق‌بردار نیست. فلذا با درجات متعددی از هدایت قابل درصدبندی مواجهیم. یعنی کسانی هدایت‌یافته هستند و کسانی هم هدایت‌یافته‌تر! ولیکن تک‌احتمالی‌ها قادر به درک این نیستند و طبق عادت مألوف و معمول خود، همه‌چیز را سیاه یا سفید می‌بینند و هیچ اعتقادی به هیچ رنگ دیگری ندارند! انسان‌ها را یا هدایت‌یافته می‌پندارند یا گمراه و ضلیل! حد وسطی برای کسی قائل نیستند فلذا با دیگران یا می‌ورزند یا که قاعدتاً هر دو بیراهه است. این‌گونه انسان‌ها معمولاً مستبدینی هستند که «تنها برداشت» خود را مطلقا «درست‌ترین برداشت» تلقی می‌کنند و نسبت به دیگران به می‌پردازند و اگر در صحنه‌های وارد شوند تبدیل می‌شوند به کرگدن‌های ویرانگر یا کوروکودیل‌های غارتگر! «تک‌احتمالی‌های بدبین» بعنوان خطرناک‌ترین انسان‌های جامعه، معمولا به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شوند و نصیحت‌ناپذیرند و با مفهومی بنام کاملاً بیگانه هستند و لذا بحث و مذاکره با آن‌ها معمولاً بی‌ثمر و بلکه بدنتیجه است! این مریض‌القلب‌ها معمولاً زمانی متوجه خبط و خطای خود شده و نادم می‌شوند که مرتکب جنایت یا خیانت شده و دیگر کار از کار گذشته است. اکثر فریب‌خورده‌ها که براحتی اسیر نیرنگ شیادها می‌شوند، از همین «انسان‌های تک‌احتمالی» هستند ولیکن از نوع آن‌ها. البته خوشبینی و بدبینی، فرع بر تک‌احتمالی آنهاست. یعنی نوع تک‌احتمالی می‌تواند تعیین‌کننده باشد و کسی را بسمت بدبینی یا خوش‌بینی سوق دهد. به همین علت، انسان‌های تک‌احتمالی گاهی هستند و گاهی خوشبین و لذا چندان ثباتی در خود ندارند. این‌ها را بعلت (dogmatism) می‌توان و هم نامید. و از آنجا که «تنهااحتمال» متبادر به ذهن‌شان معمولاً می‌باشد، آن‌ها را هم می‌توان نامید. بر اساس توهم و آمادگی برای ، بدترین مصیبت دامن‌گیر اینهاست. قرآن کریم، آن‌ها را «فی قلوبهم مرض» معرفی می‌کند. یعنی یا که از مصادیق ملعونین هستند. (که فقط در سوره احزاب بدانها اشاره شده است) شامل سه قسم از انسان‌هاست (، و ) که لیاقت و قابلیت در را ندارند و بر فرض است که آن‌ها را شناسایی، بازداشت و محاکمه نماید و محکومیت آنها یا و یا است. خطرناک بودن اینها بعلت اقدام عاجل آنهاست که البته کاملاً قابل انتظار است زیرا هیچ مجالی به خود نمی‌دهند که قبل از و خود به احتمالات دیگر حتی لحظه‌ای فکر بکنند و بعضاً اینها را هم می‌نامند!! این‌ها همان‌هایی هستند که تنها به قاضی رفته و راضی برمی‌گردند! و برای این‌ها کاملاً بی‌معنی‌ست. وجود چنین انسان‌هایی در (حکومتی و قدرتی)، برای جامعه بسی مضرّ و وحشتناک است. آیا هسته‌های گزینش ادارات، فرمول و فرمت‌هایی برای شناسایی چنین افرادی دارند تا از ورود یا ارتقاء آن‌ها در مراتب اداری و تشکیلاتی، پیشگیری کنند؟ در پیش است و ، چگونه باید تشخیص بدهند که به «کاندیدهای تک‌احتمالی» رأی ندهند؟ البته بعید نیست که تک‌احتمال اینها گاهی قرین واقعیت باشد که در اینصورت آن‌ها باصطلاح به خال زده و برنده میدان و معرکه می‌شوند. ولیکن این ، به ریسک و خطر نهفته در روش و منش رفتاری مرسوم و معمول اینها نمی‌ارزد. در مقابل «افراد تک‌احتمالی»، افرادی هستند که آن‌ها را باید «چند احتمالی» (از دو احتمال لغایت احتمالات حتی نیم‌درصدی متعدد!) نامید. تعداد این عده از انسان‌ها در علت‌یابی گفتارها و رفتارهای دیگران و پدیده‌های پیرامونی، معمولاً تابع میزان بدبینی و خوش‌بینی آنهاست. هرچه خوشبین‌تر باشند تعداد احتمالات ذهنی‌شان، کمتر می‌شود و هرچه بدبین‌تر باشند بر تعداد احتمالات آن‌ها افزوده می‌گردد. بر خلاف گروه تک‌احتمالی که اهل اقدام عاجل هستند، اینها معمولاً گرفتار ، ، نامعقول، ایستائی بی‌وجه و می‌شوند و فرصت‌های لازمه را بر باد می‌دهند و بسیاری از ، معطل می‌ماند. اینها آنچنان اسیر احتمالات مختلف و گمانه‌زنی‌های گوناگون و بلکه می‌شوند که تحقیق و توزین آنها جهت رسیدن به ، مجال هر اقدام فوری و لازم را از آن‌ها سلب می‌کند. ... ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2517سیدمحمدحسینی(منتظر) شهریور ۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏
☫﷽☫ شاکله شخصیتی انسان‌ها (بخش ۰۳): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2514 بخش قبلی☝️ در و ؛ تک‌احتمالی‌ها گرایش به مروق داشته و را تشکیل می‌دهند و چنداحتمالی‌ها گرایش به زهوق داشته و را تشکیل می‌دهند. این گرایشات در بین بدبین‌های هر دو طیف مذکور، شدیدتر است و با فاصله بیشتری دارند. در هر دو طیف تک‌احتمالی و چنداحتمالی (بویژه مستعدین بدبینی) و اوهام گناه‌آلود موج می‌زند. فلذا (که مفهوم را می‌نامد)، تذکر و هشدار می‌دهد که: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجتَنِبوا كَثيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعضَ الظَّنِّ إِثمٌ ۖ وَ لا تَجَسَّسوا وَ ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوّابٌ رَحيمٌ» (سوره الحجرات/آیه ۱۲) ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و... و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است! قاعدتاً این هشدار شامل احتمالات هر دو طیف یک‌احتمالی و چنداحتمالی می‌باشد. یکی از عرصه‌های ظریف و خطیر و ، علاج همین سوءظن آثمین هر دو طیف و و و ضد گوئی ماجراست. (آثمین یعنی گنهکارانی که مرتکب می‌شوند که قرآن بعضی _ در مفهوم بسیاری _ از «احتمالات جدی گرفته شده» را بدان توصیف می‌کند) طرداً للباب، اشاره کنم که «امربمعروف و نهی از منکر» فریضتینی متعلق به و لاحقین است نه (زاهقین) و (مارقین) که هیچکدام لیاقت آنرا ندارند. یعنی مارقین و تک‌احتمالی‌ها بر عهده زاهقین و چنداحتمالی‌های راکد نیست همچنانکه خیرخواهی برای زاهقین و راکدین، خارج از عهده مارقین و منحطین است. زیرا امر و نهی این دو طیف بجای افزودن و ارتقاء صرفاً بر (رکود و انحطاط) آن‌ها می‌افزاید و تشدید می‌کند. فلذا فریضه امرونهی از جانب چنداحتمالی‌های واقع‌بین که راشدین و لاحقین هستند، معتبر، موجه و صحیح است وگرنه دخالت تک‌احتمالی‌ها و چنداحتمالی‌های بدبین، خرابکاری‌های بیشتری به بار می‌آورد. جهت استکمال مطلب، استماع این سخنرانی (حجة‌الاسلام؛ دکتر ناصررفیعی در بیان فرازی از زیارت و )، خالی از لطف نیست👇 http://player.iranseda.ir/islam-player/?g=262028&w=45&VALID=TRUE تک‌احتمالی‌های و نیز چنداحتمالی‌های ، از مصادیق بارز مریض‌القلوب هستند. (نهاد باطنی و شخصیت) این‌ها چنان بیمار و خطرناک است که قرآن، آن‌ها را هم‌ردیف و در ، تعریف می‌کند و اینکه باید از و با دیگران، بگیرند. این در سطح ، و ، قابل اقدام است! در مفهوم : ❓ در حوزه دینی از چه عنوان و جایگاهی برخوردار است؟ نویسنده‌ای در مقاله‌ای به نشانی؛ https://www.google.com/amp/s/article.tebyan.net/Article/AmpShow/257519 چنین آورده است: «بررسی واژه قلب نشان می‌دهد که این کلمه در معنا و مفهوم، نزدیک‌ترین واژه در به اصطلاح شخصیت در است. واژه «قلب» و جمع آن «قلوب» بیش از ۱۲۰ بار در به‌کار رفته است.» در اینجا عجالتاً پرداختن به قلب در مفهوم شخصیت، مطمح نظر نگارنده نیست و این مطلب را از آن جهت پیش کشیدم که بودن شاکله شخصیتی را مورد اشاره قرار بدهم (و حال آنکه یک مطلوب ارزشمند الهی است). یعنی شاکله شخصیتی انسان‌ها معمولاً حالت ثابت و یکنواختی ندارد و بلکه همچون قلب مستمراً در انقلاب و دگرگونی است. زیرا شاکله شخصیتی هر انسانی تحت‌الشعاع عواملی است که ارکان آن‌ها عبارتند از؛ ۱) عوامل وراثتی ۲) عوامل محیطی ۳) عوامل تقویمی ۴) عوامل ارادی این عوامل، نفوذ یکسانی ندارند و در کمّ و کیف و نیز فرد به فرد، متغیر هستند و هر کدام درصدهای متغیری دارند. می‌توانیم فرض کنیم که ابتداءبساکن، سهم هر کدام از عوامل؛ «وراثتی، محیطی و تقویمی» حدود ۳۰٪ و بلکه بیشتر است و سهم عامل؛ «اراده»، حدود ۱۰٪ و بلکه کمتر! ولیکن بمرور زمان این درصدها تغییر می‌کنند تا آنجا که ای‌بسا سهم اراده و قوه اختیاریه در تشکیل شاکله شخصیتی انسان به بالای ۷۰٪ نائل می‌گردد و سهم هر کدام از عوامل سه‌گانه وراثت، محیط و تقویم به زیر ۱۰٪ اما هرگز نباید تصور کرد که سهم سه‌گانه جبری «وراثت، تقویم و محیط» کاملاً مضمحل می‌گردند که بسیار بعید و بلکه محال است. ...ادامه دارد👇 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) شهریور۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏
☫﷽☫ رابطه کلاغ با بنی‌اسرائیل! عطف به پیام👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/3168 (حاوی تصویری از رفتار عجیب یک کلاغ) ✅ مأموریت‌های الهی به جهت انسان‌ها؛ 👈 بار اول برای جهت نحوه جنازه هابیل (مذکور در قرآن) 👈 بار دوم برای همه جهت نحوه از (قابل برداشت برای هر کسی) لطفاً به این سوره مائده در مجید، عنایت بفرمائید: «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» (۲۷) و بخوان بر آنها به حقیقت حکایت دو پسر آدم (قابیل و هابیل) را، که چون تقرب به قربانی جستند از یکی پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد. (قابیل به برادرش هابیل) گفت: البته تو را خواهم کشت. (هابیل) گفت: بی‌تردید خدا (قربانی را) از متقیان خواهد پذیرفت. «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ» (۲۸) سوگند که اگر تو به کشتن من دست برآوری من هرگز به کشتن تو دست دراز نخواهم کرد، که من از خدای جهانیان می‌ترسم. «إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمِينَ» (۲۹) من خواهم که گناه (کشتن) من و گناه (مخالفت) تو هر دو به تو باز گردد تا تو اهل آتش جهنم شوی، که آن آتش جزای ستمکاران است. «فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ» (۳۰) آن‌گاه (پس از این گفتگو) هوای نفس او را بر برادرش ترغیب نمود تا او را به رساند و بدین سبب از گردید. «فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ ۚ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَٰذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي ۖ فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ» (۳۱) آن‌گاه خدا کلاغی را برانگیخت که زمین را به چنگال حفر نماید تا به او بنماید چگونه بدن مرده برادر را زیر خاک پنهان کند. (قابیل) گفت: وای (بر من) آیا من از آن عاجزترم که مانند این کلاغ باشم تا جسد برادر را زیر خاک پنهان کنم؟ پس (برادر را به خاک سپرد و) از این کار سخت پشیمان گردید. «مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَ لَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ» (۳۲) بدین سبب بر حکم نمودیم که هر کس نفسی را بدون و یا بی‌آنکه و فتنه‌ای در زمین کرده، بکشد مثل آن باشد که را کشته، و هر کس نفسی را حیات بخشد (از نجات دهد) مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده. و هر آینه رسولان ما به سوی آنان با معجزات روشن آمدند سپس بسیاری از بعد از آمدن رسولان باز روی زمین بنای فساد و را گذاشتند. «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ» (۳۳) همانا کیفر آنان که با و به برخیزند و در به فساد کوشند جز این نباشد که آن‌ها را به رسانده، یا به دار کشند و یا دست و پایشان به خلاف یکدیگر بِبُرند و یا به نفی (و و و ) از (صالحان) دور کنند. این و خواری آنهاست و اما در به عذابی بزرگ معذّب خواهند بود. ⁉️ پروردگار متعال، چرا در این آیات هفتگانه خود (از آیه ۲۷ لغایت آیه ۳۳ سوره مائده) ماجرای عجیب (زاغ یا کلاغ) در قضیه اولین در را در کنار ماجرای و ، قرار داده است؟! آیا این دو مسئله، ارتباط معنی‌داری به همدیگر ندارند؟ دانند! ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۰ مهر ۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی 🎲 چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe 💠
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
: «ما را می‌خواهیم چه بکنیم؟ روابط با آمریکا روابط یک با است. روابط یک با است.» (/ج ۷/ص۲۵۳ تا ۲۵۸) ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 با ! قابل توجه نفوذی‌های ۱۵ میلیون دلاری که اراجیفی از قبیل با (پایگاه مرکزی و محور قریب باتفاق شرارت‌های گسترده و جنایت‌های دنباله‌دار در سطح جهان و رژیمی در حال ) به گوش می‌سرایند! این (دشمنی نداشتن با به سرکردگی آمریکای وحشی)، لکه ننگی است که هرگز قابل اغماض نیست. آمریکای جنایت‌پیشه، حامی اصلی ( ) است و با خوی وحشی‌گری ذاتی خود هرگز از و ، دست نخواهد کشید. نفس تصور رابطه عادی و معمولی (تا چه رسد به برادری!) با آمریکا ناشی از بودن متصور است تا چه رسد به گوینده ننگ‌آور آن! یک کلمه (در سوره احزاب) بمعنای سست کردن باورهای و گناهی نابخشودنی و قابل از قبیل؛ ، و است. لذا یکی از اضلاع (در کنار و بیماردل‌ها) هستند. «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم» ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۳۰ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
در باره انجمن حجتیه (بخش ۰۵): 👈بخش قبلی👉 البته تماس مستقیم میسر نبود. لیکن بـرای تحقیـق از مجـاری ممکنه و شخصیت‌های محترمه موثقه و بنا به قراین کافیه محرز شد کـه «معظم‌له» این می‌باشد؛ لذا موضوع توسط به عـرض و حضرت حجت‌السلام والمسلمین آقای (دامت برکاته) رسید و فرمودند: «در چنین حالتی وظیفه شـرعی در ادامـه فعالیـت نیـست. کلیـه جلـسه‌هـا و برنامه‌ها باید شود.» علیهذا همانگونه که بارها کتباً و شـفاهاً تـصریح کـرده بودیم بر اساس و خـود، تبعیـت از و ، حفظ یکپارچگی و رعایت و انجمن تعطیل می‌باشد و هیچ‌یک مجاز نیست تحـت عنـوان ایـن انجمـن، کوچـکتـرین فعالیت بکنند.» ۶۷ طوفانی؛ امام بر علیه انجمن آغاز و پایان سال ۶۷ با دو موضع علیه همراه بوده است. این در حالی است که آنها ۵ سال قبل گفته بودند که فعالیت را تعطیل کرده‌اند. در اولین مورد، ۱۴ فروردین این سال در سخنرانی خود در جمع کارکنان و مسئولان وزارت پست، می‌گوید: «اینهایی که می‌گویند که هر عَلَمی بلند بشود و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد این برخلاف است. اینها نمی‌فهمند چی دارند می‌گویند. اینها تزریق کرده‌اند بهشان که این حرف‌ها را بزنند. نمی‌دانند دارند چی چی می‌گویند. نبودن، یعنی اینکه همه به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف رفتار بکنند.» پس از آن، تندترین و اصلی‌ترین موضعی که با نام بردن از انجمن حجتیه توسط امام خمینی همراه بود، در اسفندماه ۶۷ صورت می‌گیرد. ایشان نامه‌ای را خطاب به در باره تعیین استراتژی می‌نویسد و در بخشی از آن می‌آورد: «دسته‌ای دیگر از روحانی‌نماهایی که قبل از ، را از جدا می‌دانستند و سر به می‌ساییدند، یک‌مرتبه شده و به روحانیون عزیز و شریفی که برای آن همه زجر و آوارگی و و کشیدند تهمت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز مقدس‌نماهای می‌گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با است، امروز می‌گویند شده‌اند! تا دیروز و و و و حکومت برای ظهور - ارواحنا فداه - را مفید و راهگشا می‌دانستند، امروز از اینکه در گوشه‌ای خلاف شرعی که هرگز خواست نیست رخ می‌دهد، فریاد «وااسلاما» سر می‌دهند! دیروز «حجتیه‌ای»‌ها را حرام کرده بودند و در بحبوحه تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب نیمه‌شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از شده‌اند!» دهه هشتاد و دو شایعه پس از درگذشت امام خمینی، انجمن در سال ۱۳۷۶ شیخ را از دست می‌دهد و با درگذشت او، به «سیدحسن افتخارزاده‌ سبزواری» می‌رسد. در این عصر هر چند خبری از بازگشت رسمی به عرصه نیست و این انجمن نشانه رسمی از فعالیت خود را به نمایش نمی‌گذارد اما در دو مقطع مباحثی پیرامون آن به میان می‌آید. اولین مقطع در اوایل دهه ۸۰ بوده که گفته می‌شد تلاش‌هایی را برای ایجاد بین و انجام داده است. در همین راستا، رسول منتجب‌نیا طی یادداشتی که مرداد ۹۳ در روزنامه به چاپ رسید، گفته است: «زمانی که حجت‌الاسلام ، بود در یک جلسه چندنفره به ما گفت که انجمن حجتیه تمام هم و غمش را روی ایجاد اختلاف و بین شیعه و سنی بنا کرده است و گفت که ما اخیراً مقادیر زیادی کتاب و جزوه از انجمن حجتیه کشف و ضبط کردیم که در مورد توهین به علمای بوده و قرار بوده که این نوشته‌ها را در میان اهل سنت پخش کنند تا آن‌ها را کنند و به دامن بزنند. این پایه‌های فکری آن‌هاست.» ...ادامه دارد. ☝️از پیام‌های وارده☝️ صفحات مجازی 👇👇👇 ✅ مقالات حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏