eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
455 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
دغدغه‌های حوزوی
💠فقه نظام ساز؛ داریم یا نداریم؟ 🖋مهدی نصیری ♦️با اظهارات اخیر یکی از اساتید حوزه در باره فقدان نظ
💠سخنی با مهدی نصیری! 🖋پاسخ حجت الاسلام رضا غلامی به یادداشت «فقه نظام ساز، داریم یا نداریم؟» ♦️چند سالی است جناب آقای مهدی نصیری در قامت یک صاحب نظر دینی ظاهر شده و به خود اجازه می دهند بدون ارائه بحثی روشمند و مستند، درباره همه موضوعات مبنایی دین اظهار نظر کنند؛ از نفی فلسفه اسلامی و ترویج نوعی اخباریگری، تا بازگویی و ترجمه امروزی نظرات فردیدی در باب غلبه مطلق مدرنیته بر عالم، از تحدید و کوچک نمایی مرزها و طاقت فقه شیعی و ناتوانی آن در نظام سازی، تا تردید افکنی و کمرنگ سازی بُروز و ظهور عینی اسلام در قالب تمدن نوین اسلامی در دوران غیبت امام زمان (عج) و غیره. ♦️جالب اینجاست که این همه اظهار نظر در شرایطی صورت می گیرد که دقیقاً معلوم نیست جناب نصیری در چه حوزه و مکتب علمی ای، و در چه سطح و عرصه ای تحصیل و سپس مورد آزمون قرار گرفته اند و اساساً چقدر شایستگی اظهار نظر قطعی در این موضوعات دارند؟ ♦️آیا سکوت فضلای حوزه در قبال این نظرات به مفهوم بی نظر بودن آنها در قبال این اظهار نظرهاست یا به معنای جدی نگرفتن نظرات ایشان است؟ آیا سزاوار نیست این دیدگاهها قبل از درج در رسانه های عمومی در مجامع تخصصی حوزه نقد شود؟ ♦️و نکته دیگر آنکه چقدر سوژه هایی که ایشان برای اظهار نظر انتخاب می کنند مسأله امروز انقلاب است و واقعاً پشت این نظرات که من از آن به " تقلیل گرایی " و " خنثی گری انقلاب اسلامی " تعبیر می کنم چیست؟ ♦️معتقدم گرچه آقای نصیری خود را مخالف فلسفه معرفی میکند اما به شدت از آن تفکر متأثر است. حتی اگر بگوییم که برآیند برخی از مباحث آقای نصیری با مباحث انجمن حجتیه شباهت دارد، سخن غیر دقیقی نگفته ام. ♦️لازم می دانم خیلی مجمل به چند نکته اشاره نموده و مابقی بحث را به فرصت دیگری مؤکول کنم: 🔸اولاً. اگر از موضع کلام سیاسی اسلام به بحث های ایشان بنگریم، گوهر مباحث آقای نصیری به خنثی سازی حکومت اسلامی در دوران غیبت معصوم (ع) منجر میشود. ایشان با زبان پنهان و آشکار این پیام را به مخاطبشان منتقل می کنند که حکومت اسلامی در دوران غیبت با محوریت فقه و فقیه اقامه میشود و در جایی که دستگاه فقه ما قدرت پاسخگویی به انتظارات، من جمله نظام سازی ندارد، حکومت اسلامی در دوران غیبت، یک حکومت حداقلی است و نباید آرزوی احیاء تمدن اسلامی را داشته باشد. 🔸ثانیاً. آقای نصیری در شرایطی وارد فاز زیراب فقه زدن شده اند که قبلاً به زعم خودشان حقانیت میراث فلسفی شیعه به خصوص حکمت صدرایی را نفی کرده اند و از صلاحیت مطلق فقه اخباری نسبت به فلسفه سخن رانده اند و حال که چندی است وارد کوتاه سازی قد و قواره فقه و به تبع آن حوزه های علمیه شده اند، معلوم نیست نهایتاً در منظر او چه چیزی از اندیشه اسلامی باقی مانده است و آیا از نظر ایشان امروز کاری جز به انتظار ظهور نشستن و دعاگویی، باقی مانده است یا خیر؟ 🔸ثالثاً: ما در اتمسفر انقلاب اسلامی تنفس می کنیم و عمل خود را در چارچوب تفکرات امام (ره) و رهبر بزرگوار انقلاب تعریف می کنیم، هر چند این به منزله بحث نکردن نیست لکن روشن است که در یک کار عظیم جمعی نمی توان خود رأی بود و یا بلبشوی فکری را مباح ساخت؛ ♦️در چنین شرایطی، چقدر نظرات آقای نصیری با محکمات دیدگاه های امام درباره فقه، درباره حکومت اسلامی و ولایت فقیه در دوران غیبت و بحث تمدن سازی و غیره انطباق دارد؟ به نظر میرسد یا جناب آقای نصیری سخنان صریح امام درباره رسالت حاکمیت اسلامی را ملاحظه نکرده اند و یا انتظار دارند نیروهای انقلاب به جای اندیشه های امام (ره) از اندیشه های ایشان تبعیت کنند؟! ♦️به هر حال، توصیه بنده به جناب آقای نصیری این است که بیشتر مطالعه کنند و قبل از آنکه جمعبندی های خود را عجولانه منتشر کنند، آن را متواضعانه با علما و فضلای حوزه در میان بگذارند و اصلاح و تکمیل کنند؛ ضمن اینکه دسترسی ایشان به رسانه ها و محافل انقلابی سبب نشود که انتظار داشته باشند این دیدگاهها، جزو تفکر انقلاب محسوب شود. -به نقل از کانال مهدی نصیری http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغه‌های حوزوی
💠سخنی با مهدی نصیری! 🖋پاسخ حجت الاسلام رضا غلامی به یادداشت «فقه نظام ساز، داریم یا نداریم؟» ♦️چند
💠عرصه را بر آزاد اندیشی تنگ نکنید 🖋پاسخ مهدی نصیری به نوشته رضا غلامی ♦با مطلبی نه زیبنده یک روحانی که عنوان عظیم «حجت الاسلام» را بر او می نهند، مواجه شدم پر از طعن و اهانت و از موضع یک عقل کل حرف زدن و نصیحت کردن. سخت متعجب شدم از این که یک روحانی شاغل در نهادی مهم و محترم، چگونه در مواجهه با یک مقاله ناظر به بحث های حوزوی اخیر در باره «فقه نظام ساز» این گونه قلم زده است. ♦️جناب غلامی که از داعیه داران اسلامی سازی علوم انسانی بر اساس فلسفه ملاصدراست و گاه و بیگاه خط و نشان های آبداری برای علوم انسانی موجود در دانشگاهها می کشد و نقدهای بنده بر فلسفه اسلامی را دیده، در نیافته که بنده با واژه فلسفه و مطلق فلسفه مخالفتی نکرده ام تا سخن گفتن و استناد اندک من به مرحوم فردید و یا هایدگر که حامل نوعی اندیشه ورزی فلسفی در باب مدرنیته هستند، در تناقض با موضع من در قبال فلسفه باشد بلکه انتقاد من و دیگر منتقدان به فلسفه اسلامی موجود است که کاملا منبعث و متخذ از مبانی فلسفی ارسطو و افلاطون و فلوطین و ... است و نسبتش با اسلام و معارف قران و اهل بیت(ع) تعارض و تقابل است. ♦️قصدم در مباحث اخیر پیرامون «فقه و تمدن سازی» زدن زیراب فقه (به تعبیر آقای غلامی) نیست بلکه به زعم خودم {چقدر درست باشد والله العالم، و البته آقای غلامی نگوید بیا سراغ من یا فلان عالم جلیل القدر تا مطمئن شوی درست است یا نه، چون این اطمینان فقط با مراجعه به فصل الخطاب معصوم به دست می آید و تا او در پرده غیبت است بنده اگر به نظری متفاوت با بزرگان غیر معصوم برسم، حق ندارم از نظرم دست بردارم مگر آن که به هر دلیل بطلان نظر کنونی ام برایم باورمند شود} نجات دادن فقه عصر غیبت و زمانه سیطره مدرنیته از زیر بار یک توقع و انتظاری است که بر عهده او نیست و گذاشتن چنین تکلیفی بر دوش فقه و به تبع آن بر دوش نظام مبارک جمهوری اسلامی به مصلحت دین و فقه و نظام نیست. قصدم این است که انتظارات واقعی و عملی را از فقه و نظام در تحقق احکام و آرمانهای اسلامی در این روزگار ترسیم کنم و بار فقه و جمهوری اسلامی را برای تداوم حاکمیت ولایت فقیه سبک کنم تا در آینده ای نزدیک پرچم این نهضت و انقلاب شکوهمند را به دست بقیة الله الاعظم بسپاریم. ♦️تفکر در اتمسفر انقلاب اسلامی به معنی نفی مباحثات علمی و لو آن که به نظراتی متفاوت با دیدگاه امام یا مقام معظم رهبری منجر شود، نیست. در شرایطی که مسئولیت اجرایی ندارم و به تحقیق و نوشتن و طلبگی اشتغال دارم، هم بر اساس مبنای امام و هم مبنای رهبری و نیز مبانی مسلّم شیعه، هیچ منعی برای رسیدن به دیدگاه های متفاوت با این دو عزیز عظیم القدر و طرح اصولی آنها در هیچ زمینه ای وجود ندارد. ♦️مگر آقای غلامی دستور العمل رهبری بزرگوار در مورد ضرورت و لزوم برگزاری کرسی های آزاد اندیشی را با آن مضامین بلند ندیده اند که این گونه از طرح نظرات طلبه ای چون بنده با سوابق معلوم الحالم! بر آشفته شده و قلم به توهین و انگ زنی برداشته اند. من مدتها فکر می کردم چرا این سند عالی و مایه مباهات، بر زمین مانده و به آن کما هو حقه (که رهبری باری گفتند من صد بار برای راه اندازی کرسی های آزاد اندیشی تذکر داده ام)، عمل نمی شود، اکنون با این مقاله آقای غلامی که با محافل و نهادهای مسئول برگزاری کرسی های آزاد اندیشی مرتبط است، در می یابم که ظاهرا مدیران مسئول برگزاری کرسی ها کم و بیش چون جناب غلامی فکر می کنند که اساسا طرح دیدگاه های متفاوت با امام یا رهبری غیر مجاز و گناه و جرم است و مقصود رهبری هم از برگزاری این کرسی ها این بوده که همگان بیایند و نظرات امام و رهبری را تکرار کنند و بعد فکر کرده اند خب تکرار این نظرات که نیاز به مناظره ندارد، پس کرسی های آزاد اندیشی تعطیل!! ♦️در دوران مسئولیتم حدودا هفت دیدار با رهبری معظم داشتم و در پنج دیدار آن مواجهه ای انتقادی داشتم به این معنا که یا از نهاد و مسئول و مساله ای در نظام به ایشان صریحا شکوه و شکایت کردم و یا حرف و دیدگاهی متفاوت با دیدگاه ایشان مطرح کردم. از جمله باری در دیداری، دیدگاه تازه ام در باره نسبت اسلام و تجدد را با ایشان در میان گذاشتم که ایشان فرمودند: با نیمی از حرف شما موافق و با نیمی مخالفم. در تمام این دیدارها، چیزی جز سعه صدر و بشاشت و گاه حتی تشویق از ایشان ندیدم و برای من که 20 سال از امروز جوانتر بودم، منبع دلگرمی و اعتماد به نفس و شجاعت بخشی بود. حالا این منش و روحیه را باید با منش جناب غلامی و امثال او که ادعای دفاع از رهبری و نمایندگی رسمی و غیر رسمی از خط و منویات ایشان را مطرح می کنند مقایسه کرد تا معلوم شود که چه جفایی در حق معظم له و شاکله روحی و بینشی و منشی ایشان صورت می گیرد. -متن کامل در کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جمهوری نماز جمعه 🖋یاسر عرب ♦️دیده اید امام جمعه فلان شهر با جوانان والیبال بازی کرده و آبشارهای اسمی زده؟ امام جمعه ی بهمان شهر هم خودش بشقاب نذری داده؟ شنیده اید امام جمعه شهر دیگری میوه خریده و دیده اید عکس آن یکی را در حال گرفتن پنچری ماشین اش؟ ♦️اینها تصاویری است که دوستانِ ارزشی من سعی دارند برای جامعه بازنمایی کنند. آنها تلاش دارند نشان بدهند در قبال سنتِ تجربه شده ی مردم در خصوصِ از ما بهتر بودنِ ائمه ی جمعه، مصادیقی هم از زندگیِ مردمی، ساده زیستی، و دغدغه مندی ایشان وجود دارد. ♦️مسئله ی من اما نه آن ائمه ی جمعه ی عبوسِ سیاست مسلک است و نه آن امام جمعه ی خندانِ اخلاق محور، نه چنان که می بینیم میان سال یا کهن سال بودن اکثر آنهاست و نه چنان که می شنویم میل به آوردن جوان سالان! ♦️رکنی، امام جمعه بندرلنگه: «استدعای ما از مقام معظم رهبری هم همین است که این قانون منع بکارگیری بازنشستگان در مورد ائمه جمعه نیز اجرا شود و بنده حاضرم اولین کسی باشم که از همین تریبون نماز جمعه با مردم خداحافظی کنم.» ♦️امام جمعه دائم از طرف شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه کشور (تحت اشراف رهبر) انتخاب می‌شود. امام جمعه دائم می‌تواند یک یا چند نفر را به عنوان امام جمعه موقت همان شهر انتخاب کند. امام جمعه دائم مراکز استانها از طرف ولی فقیه یا رهبر حکومت اسلامی-شیعی انتخاب و مشروعیت پیدا می‌کند و نماینده ولی فقیه در آن استان نیز می‌باشند. ♦️سوال اساسی اینجاست که امام جمعه واسطه ی ولی فقیه با دستگاه های دولتی است یا پل ارتباطی با مردم؟ اگر امام جمعه واسطه ی ارتباط بین مردم و ولی فقیه است پس چرا نباید با ساز و کاری مشخص توسط خود مردم انتخاب و سالیانه ابقا شود؟ نقش نمازگزاران در تعیین خط و مشی خطبه های نماز جمعه چیست؟ اینکه در برخی شهر ها سالهای سال است که مردم از فلان امام جمعه به تنگ آمده اند اما هیچ قدرتی برای برکناری او ندارند، چه معنی دارد؟ این کجای اش جمهوری است؟ -به نقل از مکتوبات http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در عصر تفرقه، امیرخانی باشیم 🖋سلمان کدیور ♦️دیروز پس از روزها کش و قوس نتایج داوری جایزه جلال اعلام شد تا کتاب «رهش»، آخرین اثر رضا امیرخانی برنده این جشنواره ملی داستان نویسی کشور باشد. اما شاید این خبر به نسبت اتفاقی دیگر، که البته متناسب با شخصیت غافلگیر کننده امیرخانی است کوچکتر باشد. آن اتفاق آن بود که این نویسنده جوان، صد میلیون جایزه این جشنواره را به موسسه «دانایار» اهدا کرد. موسسه ای برای توانمند سازی معلمان پایه ابتدایی اهل تسنن سیستان و بلوچستان. ♦️این کار امیرخانی به دو جهت اهمیت دارد، نخست از این جهت که این مبلغ برای هرکسی، در این شرایط بد اقتصادی، بخصوص اگر آن شخص تنها راه معیشتش نویسندگی باشد، یک ایثار بزرگ است. زمانه ای که با توجه به تیراژ کم کتاب ها، قیمت بالای و دوری مردم از آن، دوران عسر و حرج نویسندگی است. ♦️اما وجه مهمتر این است که این مبلغ را یک نویسنده شیعی به یک موسسه اهل سنت اهدا می کند. در عصری که مسئله تقریب و وحدت مذهب، در بعد نظری چیزی در حد شعار مانده و در بعد عملی به بیش از اینکه به مقدسات یکدیگر توهین نکنیم و در نمازهای هم شرکت کنیم و یکدیگر را نترکانیم متوقف شده است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠صداوسیما و نقش زینبی؟! 🖋مجتبی_نامخواه(جامعه شناس) ♦️سازمان صداوسیما به رسانه‌ای به مراتب محافظه‌کارتر و مهوع‌تر از گذشته تبدیل شده است: صدها تجمع کارگران معترض ایرانی را به حساب نمی‌آورد اما اگر در کوچه پس‌کوچه‌ای در شهری در دیار غرب، چند نفر تجمع کنند، پوشش ویژه می‌دهد؛ با  جنبش جلیقه‌زردها که رسماً مدهوش می‌شود! ♦️آنتن‌فروشی به شبه‌اقتصادی‌ها که مدت‌هاست در آن سازمان رویه شده امروز ارتقا (قهقرا) یافته و بدل به آنتن‌فروشی شبه‌فرهنگی شده است: آنتن شبکه‌های صداوسیما به جولانگاه چندش‌آور سلبریتی‌هایی شده که هر چند بسترساز و مدافع پروپا قرص ابتذال(سطحی‌بودن) سینمایی هستند اما چون با سیاست‌های سیاسی سازمان کاری ندارند، مجری خوب شبکه‌ها هستند. ♦️از یک‌سو در برابر بازنشستگی مدیرانش بیشترین مقاومت‌ها را دارد و از سوی دیگر با پخش مکرر نمایشی به نام مدیریت دهه شصتی‌ها، جوان‌گرایی را از معنا تهی ساخته و آن را از مفهومی ایدئولوژیک، به مفهومی فیزیولوژیک فرو می‌کاهد. ♦️درباره ناکارآمدی این سازمان در ترسیم مختصات جبهه مقاومت که جای آن است که خون موج زند در دل لعل. فتح‌های بزرگ انقلاب اسلامی  از جمله در نابودی یک دولت فراملی به نام داعش، به دلیل فقدان ادبیات اقناعی و ضعف سازوکارهای تبلیغاتی بازتاب‌های کافی را در داخل پیدا نکرده و حتی تبدیل ضد خود و به سوژه شعارهای اعتراضی تجمع‌های گوناگون تبدیل می‌شود؛ در این شرایط حداکثر ابتکار سازمان چیست؟ این که در یک شبکه‌ی انقلابی این سازمان یک برنامه آشپزی پخش کند که در آن خانواده محترم شهدای مدافع حرم غذای مورد علاقه شهید را طبخ می‌کنند! و این بشود برنامه‌ی خوبِ شبکه گفتمان انقلاب اسلامی! ♦️مدیران این سازمان چه تصویر و تصوری از خودشان دارند که این چنین می‌تازند؟ ♦️چندی پیش در راستای فراخوان رهبری مبنی بر حضور مسئولان در میان دانشجویان، به مناسبت روز دانشجو (روز مسئولین و سیاسیون بهتر نیست؟) دانشجویان به حضور مسئول صدا و سیما فراخوانده شدند. از آن جلسه روایتی منتشر شده که کم و بیش آن را در شبکه‌های اجتماعی دیده‌ایم. حالا یک «رسانه» بر علیه آن توئیت، گزارشی مفصل منتشر کرده است. گزارش این روزنامه که اغلب رپورتاژ نهادهای در اختیار نواصولگرایان همچون قوه قضاییه و صداوسیما را پوشش می‌دهد، در آغاز گزارش اعتراض کرده که چرا سازمان و روابط عمومی آن به روایت‌های توئیتری یک دانشجو از آن جلسه، «واکنش» نشان نداده است. باید امیدوار باشیم مطالبه‌ی این روزنامه مبنی بر نشان دادن «واکنش»، محدود به سازمان صداوسیما باشد و به دیگر سازمان‌ها منتهی نشود. باید امیدوار بود برای دانشجوی مذکور مشکلی پیش نیاید. باید گزارش بولتن‌وار این روزنامه را دید و خواند. خواندنی است. ♦️خواندنی‌تر اما جوابی است که این گزارش به پرسش فوق می‌دهد: «مدیران این سازمان چه تصویر و تصوری از خودشان دارند که این چنین می‌تازند؟» دو جمله از ریاست سازمان کافی است تا پاسخ این پرسش دست پیدا کنیم: یکی همان جمله‌ای که متأسفانه صحت روایت توئیتری را تأیید می‌کند «شهیدحججی را اصلاً ما شهید حججی کردیم» و دیگری این که از نظر ایشان وضع موجود رسانه ملی نه فقط دانشگاه عمومی است بلکه، پناه می‌بریم بر خدا،《رسانه ملی نقش زینبی دارد!!!!. ♦️ای‌کاش رسانه‌ ناشناسی‌شان را زیر مفاهیم مقدس مخفی نمی‌کردند. ای‌کاش این قدر واضح تجسم تلفیق ناکارآمدی‌ و هزینه‌کردن از مفاهیم مذهبی نبودند. ای کاش به جای پذیرش و جبران کوتاهی‌ها و نقدها در انتقال حقیقت‌ها و واقعیت‌های جبهه مقاومت و شهدای آن، سعی نمی‌کردند طوری سخن بگویند که گویی شهید حججی یک برساخته‌ی رسانه‌ای، آن هم رسانه‌ای ضعیف در قد و قواره‌ی صداوسیما است. ای کاش متوجه بودند که این حرف، این که «قهرمانانی چون حججی نه واقعی، که محصول عملکرد صداوسیما هستند» تا چه میزان می‌تواند  حرف و خط تبلیغاتی ضدانقلاب باشد و هست. ای کاش می‌پذیرفتند که کنش امنیتی و نظامی، سازمان و اقتضائات و قواعد و سرهنگ‌های خاص خود را دارد و رویکرد امنیتی در رسانه و جامعه نتیجه عکس می‌دهد. این ای کاش‌های بزرگ و دست‌نیافتنی به کنار، ای کاش نواصولگرایان مطالبه‌گری خود در زمینه «واکنش»نشان دادن سازمان‌ها به نوشته‌های دیگران را به سازمان صداوسیما و گزارش‌های مطبوعاتی و علنی‌شان محدود کنند و به حکم صورتی در زیر دارد آن‌چه در بالاستی، پیگیر واکنش دیگر سازمان‌ها نباشند. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پاسبان سنت استقلال ♦️نام آیت‌الله‌العظمی سید محمدرضا گلپایگانی (۱۸ آذر ۱۳۷۲- ۱۲۷۷ش) در آستانه بیست و پنجمین سالگرد وفاتش رسانه‌ای شده و ازدواج نتیجه او با نتیجه امام خمینی، موضوع روابط این دو مرجع تقلید مهم معاصر را جذابیت تازه‌ای بخشیده است. ♦️آذر ماه سال‌های ۷۲ و ۷۳ آیات عظام گلپایگانی و اراکی که آخرین مراجع بزرگ از نسل شاگردان شاخص مؤسس حوزه علمیه قم بودند از دنیا رفتند. آن دو همچنین آخرین مراجع تقلیدی بودند که در وفات آنها دولت در سراسر کشور تعطیل عمومی اعلام کرد. ♦️آیت‌الله گلپایگانی که مورد عنایت استادش آیت‌الله حائری یزدی بود، بنا به گفته فرزندش سید باقر پس از رحلت آیت‌الله بروجردی با اصرار امام خمینی اعلام مرجعیت کرد. از همین رو میان این دو فقیه از همان ابتدا رابطه نزدیک و خاص برقرار بود. ♦️در تبعید و زندانی شدن‌های مکرر امام خمینی، مرحوم گلپایگانی به ابراز همدردی می‌پرداخت و در قم به عنوان مهم‌ترین مرجع حامی امام شناخته می‌شد. در دوره ده ساله رهبری امام نیز آقای گلپایگانی با وجود همه انتقادها و اختلاف نظرهایی که داشت، در حمایت از امام و جمهوری اسلامی بسیار می‌کوشید. امام نیز زعامت آقای گلپایگانی بر حوزه قم را به رسمیت شناخته بود و آن را پاس می‌داشت. نماد آشکار این رابطه حسنه دیرپا اقامه نماز بر پیکر امام از سوی آیت‌الله گلپایگانی در خرداد ۶۸ بود که معنای قابل توجهی در سنت حوزوی دارد. ♦️با این حال میان این دو فقیه فعال در عرصه اجتماع، اختلاف نظرهای فکری و عملی نیز وجود داشت که گاه بروز می‌کرد و چالش‌هایی می‌آفرید. آقای گلپایگانی پس از انقلاب و از موضع «حفظ شریعت و فقه» تذکراتی به مسؤولین می‌داد و نسبت به برخی احکام قضایی، مصوبات مجلس و رویه دولتی گلایه‌هایی داشت. امام خمینی در پاسخ به یکی از این نامه‌های آیت‌الله گلپایگانی، به تغییر شرایط زمانه اشاره کرده بود: «از اوضاع زمانه و از تغییرات عظیمی که در عالم واقع شده است نباید غافل بود. مسائل بسیاری پیش آمده که در صدر اسلام نبوده است». ♦️امام حتی در نامه‌ای دیگر به آقای گلپایگانی گله کرده بود که: «ای کاش کسانی که مطالب سربسته به جنابعالی عرض می‌کردند و فقط طرف منفی آن را گوشزد می‌نمودند و موجب ناراحتی وجود محترم را فراهم می‌نمودند، به طرف دیگر قضایا هم توجه می‌کردند و طرف مثبت امور را به عرض می‌رساندند تا با سنجش فقیهانه آن حضرت بسیاری از مطالب که به نظر آنها خلاف است حل شود» (صحیفه امام، ج ۱۷، ص ۵۰۸). از دیگر گلایه‌های محرمانه آقای گلپایگانی می‌توان به انتقاد از عدم برگزاری مراسم تشییع آیت‌الله شریعتمداری و نیز گلایه محرمانه از استمرار جنگ و افزایش رکود اقتصادی ناشی از آن اشاره کرد. ♦️با این حال امام خمینی حرمت وی را در حد اعلی پاس می‌داشت و حتی در مسائلی چون اعلام عید فطر نظر او را مقدم می‌داشت. ♦️آقای گلپایگانی پس از امام نیز به حمایت‌های گاه انتقادآمیز خود از نظام ادامه داد و دغدغه جدی استقلال حوزه را داشت. گفته می‌شود که او در آخرین روزهای زندگی‌اش در آذر ۱۳۷۲ با چشمانی اشکبار از آیت‌الله مکارم و دیگر اعضای شورای عالی حوزه خواسته بود مراقب استقلال حوزه علمیه باشند. همچنین در اواخر حیات در نامه‌ای به شورای عالی حوزه علمیه قم نوشته بود: «یکی از مفاخر بزرگ روحانیت شیعه استقلال حوزه‌های علمیه است که به هیچ‌کس و هیچ مقامی غیر از ناحیه مقدسه حضرت صاحب‌الامر (عج) وابسته نیست ... برای بقاء حوزه و حفظ موضع معنوی آن در قلوب و نفوذ آن در جامعه مسلمان بر این مسأله تأکید بسیار دارم ... صلاح اسلام و انقلاب و دولت و ملت و همه این است که حوزه در وظایف خود مستقل عمل کند». -به نقل از کانال راوی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در حاشيه پخش ناباورانه برنامه "شوكران" از سيما! 🖋محمدرضا زائری ♦️هر قسمت برنامه "شوكران" كه پخش مي شود با خود فكر مي كنم كه آيا اين برنامه مي تواند ادامه داشته باشد؟ در زمان اقتدار كوتوله ها و در زمان سلطه ناداني بر تصميم گيري ها و سياست گذاري ها آيا مي توان به دوره جديدي از حضور فعال و آگاهانه رسانه ملي دل بست و جرقه هاي كم رمقي چون شوكران را بارقه هايي براي شعله ور شدن آتشي گرمابخش تلقي كرد؟ ♦️در فضايي كه طي سالهاي اخير متاسفانه مديران سطوح مياني كشور نه به اصول و ضوابط عقلي سياستگذاري پاي بند بوده اند و نه به خط مشي ها و نظرات رهبر انقلاب مبني بر گسترش و توسعه كرسي هاي آزادانديشي و صداقت و راستي با مردم وقعي نهاده اند و به مرور همه روزنه هاي اميد را بر مخاطب رسانه و افكار عمومي بسته اند و ناخواسته بيننده محترم را دربست و مفت و مجاني در اختيار شبكه هاي بيگانه قرار داده اند، آيا مي توان از سيماي جمهوري اسلامي برنامه اي تماشا كرد كه پرسش جسارت آميز رفراندوم را مطرح كند؟ ♦️آفرين بر پيام فضلي نژاد، آفرين بر دكتر معيني پور و شبكه چهار سيما و آفرين بر دكتر ميرباقري معاونت سيما كه از فضاي تنگ و تاريك و سياه و نمور تظاهر و تجاهل بيرون آمدند و گرچه دير ولي بالاخره جسارت و جرأت كردند كه شجاعانه و روشنگرانه با حقيقت رو به رو شوند و پرسش كنند و جواب بشنوند و باب گفتگو را باز كنند. ♦️طبيعتا در فضاي غلبه نفاق و تظاهر و دروغ و ريا انتظار معجزه ندارم اما همين اتفاق هاي شگفت_ هر چند كوچك و ساده - مانند پخش برنامه شوكران در چهلمين سال انقلاب شعله اميد به اصلاح و تغيير را در دلهاي نخبگان و جوانان روشن نگه مي دارد. ♦️هر چند ناگفته پيداست كه چه فشارهايي بر دوستان تهيه كننده و مديران سازمان صدا وسيما آمده و خواهد آمد و بين خودمان باشد تقريبا اميدي هم به مقاومت و ايستادگي شان براي ادامه پخش شوكران ندارم! -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نسبتی میان ابتذال و پاسخگویی! 🔸گزارشی از اتفاقی کوچک اما مهم، در پایان جلسه هم اندیشی در باب گفتگوی میان هگل و فیلسوفان مسلمان(برگزار شده در مجمع عالی حکمت اسلامی قم) 🖋محمد مهدی هادی ♦️شاید به ندرت پیش آید که جلسه ای با موضوعی چنین با اهمیت برگزار گردد. چه رسد به آنکه اساتید شهره ای چون دکتر طالب زاده، بهشتی، یزدان پناه، پارسانیا و ... در کنار یکدیگر بنشینند و قصد گفت و گو کنند! پس چنین اتفاقی اهمیتی بسیار دارد و می تواند نشان دهنده نکات و مسائل بسیار مهمی باشد. ♦️یکی از این نکات بسیار مهم که در تمام طول جلسه قابل مشاهده بود، ناتوانی اساتید در گفت و گوی با یکدیگر بود که همین مسئله به چهره موضوع جلسه ای که برای آن جمع شده اند، خدشه ای سخت و غیر قابل چشم پوشی وارد می سازد. ♦️این نشست، نمایش وضعیت کنونی ما بود که هنوز حتی درباره گفت و گو هم نمی توانیم با یکدیگر گفت و گو کنیم. ♦️اما این نکته چندان هم غیرقابل پیش بینی نبود و آنچه من اتفاقی کوچک توصیفش کردم، نمایانگر مسئله ای دیگر است. همانگونه که ناخودآگاه آدمیان بیشتر نشان دهنده عمق شخصیت آنان است، حواشی جلسات نیز عمق و بنیاد بعضی مسائل را آشکارتر نمایان می کنند. ♦️متاسفانه بی ربط ترین و تکراری ترین سخنان در جلسه از زبان دکتر پارسانیا بیرون آمدند و به نظر می رسد تغییرات چهره دکتر محمدرضا بهشتی هنگام سخنان دکتر پارسانیا، موید خوبی برای این امر باشد. پارسانیا نقد های تکراری خود را مطرج کرد و هم بهشتی و هم طالب زاده به این نقد ها پاسخ گفتند. ♦️اصلی ترین ایراد بیان شده توسط پارسانیا ناظر بر ایده آلیست بودن هگل، همانندی شئون آگاهی و وجود و سوبژکتیویته بود. بهشتی و طالب زاده چندین بار توجه به این موضوع خواستار شدند که با مبانی خارج از فلسفه هگل، نمی توان این گونه نقد های جزئی و بیرون از چارچوب و سبستم را طرح کرد. همچنین در پاسخ به ایرادات نکات مهمی را بیان کردند و ایده آلیست بودن هگل را اوج رئالیسم تعبیر کردند. ♦️اما پاسخی که از پارسانیا شاهد بودیم، باز مواجهه ای بیرون از چارچوب بود! این بار نه به فلسفه هگل بلکه نسبت به سخنان اساتید دیگر. اینگونه انسان اسیر زندان خویشتن می گردد و هم فلسفه و هم علوم انسانی را مبتذل می کند. انتظار می رود چنین کسی حتی اگر نتواند از خود در برابر این سخنان دفاع کند، لا اقل طالب این مسئله باشد و به قول خود برای رفع اتهام از خود تلاش کند. در پایان جلسه ایشان حتی یک دقیقه هم حاضر به پاسخ گویی به سوالات دیگران نشدند. ♦️علیرغم اینکه این حقیر به ایشان عرض کردم از مسافت بسیار دوری برای این جلسه آمده ام و دقیقه ای چند را به پاسخ به سوالات اختصاص دهند، ایشان فرمودند که فرصت ندارند و باید به کلاس دیگری برسند و سپس عازم شهر مشهد شوند. ♦️مسئله این است که چرا چنین کسی اینقدر باید از اختصاص وقت به پاسخ گویی صرف نظر کند؟ و جالب ترین مسئله ای که تعجب و حیرت این حقیر را برانگیخت، این بود که جناب حجت الاسلام دکتر پارسانیا علیرغم نداشتن فرصت! منتظر دکتر بهشتی ایستادند تا صرفا به ایشان بگویند ببینید فضای قم چقدر خوب است! ما هر هفته از این جلسات برگزار می کنیم! ♦️اساتید جلسه همگی از اساتید بسیار پرمشغله بودند و اما هیچ کدام اینقدر زود و بی مقدمه به خود اجازه ترک جلسه را ندادند و با احترام، کرامت و صبوری -علیرغم عجله داشتن- به پرسشگران حتی المقدور پاسخ می دادند. امیدوارم اساتید ما آنقدری برنامه خود را فشرده نچینند که به مهمترین بخش از جلسات که همانا پرسش و پاسخ است وقتی اختصاص ندهند. ♦️پ.ن: حجت الاسلام دکتر حمید پارسانیا از تاثیرگذاران در فضای دانشگاهی و آموزش و پرورش هستند و از مولفین کتب جامعه شناسی مقطع دبیرستان می باشند. -به نقل از نقدنامه http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اندر ملاقات کنکورفروشان با مراجع قم! 🖋دکتر محمّد‌علی فیاض‌بخش پنج شنبه ٢٢ آذر ماه ١٣٩٧ ♦️همه‌جور سوژه‌ای را در ملاقات افراد با برخی مراجع عظام تقلید در قم و‌ حومه شنیده بودیم، جز این یک قلم را: ملاقات مدیران انتشارات کنکور و کتب کمک‌درسی. ♦️انصافاً این یکی ناز‌شست دارد. بی‌جهت نیست که تیراژشان در سال تا ۲۵میلیون جلد می‌رسد؛ تیراژی که در میان کتاب‌خوان‌ترین ملل نیز شگفت‌انگیز است. ♦️...و اما این‌بار نیز یکی دو سه مرجع بزرگوار همچون سوژه‌های دیگر کم نگذاشتند و (به قول سعدیِ جانم) به سیاق مألوف و طریق معهود، در موضوع تخصصی و آموزشی-پرورشی تکلیف شب دانش‌آموزان از رهنمود کسر نیاوردند. ♦️ملاقات افراد دست‌اندرکار حکومتی با مراجع برای جاانداختن منویّات مقدسشان چیز تازه‌ای نیست، و از بس درِ گشاده و روی نورانی این بزرگان پذیرای همگان است، همگان نیز این فرصت طلایی را غنیمت می‌شمارند و آنجایی که کارشان تنگنای قانونی می‌یابد، از فراخنای سعه‌ی صدر مراجع بزرگوار حسن استفاده را می‌برند؛ یا به توقیع و توصیه‌ای، یا گرفتن توبیخی بر رقیبی یا تشویقی بر همدم و‌ همراهی یا در مضیقه‌های لاینحل، با فتوایی. ♦️فقه پربار و‌ بدون بن‌بست ما به همت همین بزرگواران و شاگردان خاصشان توانسته در بسیاری از محال‌اندیشی‌ها اندیشه کند و در اغلب تنگناهای آینده نیز حکمی برآورَد؛ فاجعه‌ی نقصان یا حذف تکلیف شب دانش‌آموزان که دیگر عددی نیست. لابد کنکوربازان به خیال خام اندیشیده‌اند که در ضرورت قطعاً فتاوایی بر این امر مستحدثه نیز به داد ایشان و کمک‌درسی‌چیان خواهد آمد و عمل بدان هم حتماً مُجزی خواهد بود. مشکلی که اخیراً حادث شد و لرزه بر بیضه‌ی اسلام افکند، ارتعاشی بود که احتمالاً (آن هم نه قطعی) بر درآمد نجومی کتب کمک‌درسی افتاد که می‌باید این نقیصه و ثُلمه بر دامن اسلام، همچنان از بیوت مراجع حل‌وفصل گردد و چه نیکو «سوراخ‌دعاشناسان کنکورباز» منفذ نافذه را یافتند و بمیرم الهی برای خون دلشان که چقدر نگران بیکار شدن بچه‌های ما از تکلیف و روی‌آوری به فضاهای مجازی هستند! ♦️حضرتی از این کنکور فروشان در محضر مراجع نالیده‌بود که: «آقا! وافنلاندا! وایوگسلاویا! وااسلاما! اگر بچه‌ها مشق شب نکنند، یکسره در فضای مجازی آن‌کار دیگر کنند و ما (یعنی کمک‌درسی‌چیان) مسئول وزر و‌ وبالشان در آخرت خواهیم بود؛ آخر این رسالت زمین‌مانده را به کجا بریم!؟» ♦️برخی از بزرگان بزرگوار نیز، تو‌گویی در کنار فقه و اصول، سال‌ها در مسائل تخصصی آموزش‌و‌پرورش و از جمله فواید رونویسی و تکلیف شب تحقیق و‌ تفحص کرده باشند، فرموده بودند: «آری! بچه‌ها بدون تکلیف شب نُنر بار می‌آیند!» ♦️انصاف می‌دهم، بیوت مراجع از دیرباز، خانه‌ی امن مردم بوده و هست و مرجع تقلید، سکّان مردمان بی‌پناه بوده و‌ خواهد بود؛ سخن در فرصت‌طلبی رندانی موقع‌شناس و وظیفه‌یاب است که با چه هوش و فطانتی از این خانه‌های امن در جهت ناامن‌تر کردن آرامش و سلامت بچه‌های مردم سوء‌استفاده می‌کنند. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نماز جمعه محل پاسخگو کردن حوزه های علمیه است. 🔊استاد رحیم پورازغدی در سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه تهران: 🔸نماز جمعه جای لالایی خواندن و تکرار نیست، بلکه تریبونی برای پاسخگو کردن رؤسای سه قوه و سایر مسؤولان، شفاف سازی بیت المال، شفاف سازی بودجه و خدمات دانشگاه، پاسخگو کردن حوزه علمیه، مرکز مدیریت، مدرسان و حتی مراجع تقلید است. 🔸 نماز جمعه محل پاسخگو کردن حوزه‌هاست، مدیریت‌های حوزه‌های علمیه، مدرسین تا مراجع تقلید. 🔸 همه باید پاسخگوی مسئولیت های معرفتی خودشان باشند دوره کلیات و مکررات گذشت، از این عصر باید عبور کنیم، در متن جامعه باشید، جامعه رفت و شما جا ماندید، دوران استثنایی تشیع است و شما در دنیا و آخرت مسئولید که چرا از دشمنان ملت عقب ماندید. 🔸امام(ره) گفت که مراقب خطر نفوذ در حوزه تا حد مرجع‌سازی باشید، امام راحل فرمودند «مرجعیت پاپ و نمایشی و ارثی نیست»، بر این اساس حوزه علمیه محافظه کار و بدون درد را نمی توان حوزه علوی نامید؛ امروز یک عده معدودی به جای همه روحانیت پاسخگو هستند و از دو طرف هم فحش می خورند، پس قشر روحانیت کجا هستند؟ 🌐رسا-جهان نیوز 📅۲۳ آذر ۱۳۹۷ 🆔 @feghahat http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سخنی با مراجع بزرگوار شیعه 🖋رضا بابایی 🔹اگر کسی از من بپرسد نابودکننده‌ترین خطر برای مراجع گرانقدر شیعه چیست، می‌گویم: قانونی نانوشته که نقد ایشان را منع می‌کند و جرم می‌انگارد. مرجعیت شیعه را نه مخالفان و منتقدان آن، که مداحان و دوستان نادان به خطر انداخته‌اند. اگر گفت‌وگوی انتقادی با بزرگان حوزه، رسمیت نیابد و منتقدان دلسوز ایشان در رسانه‌های عمومی اجازۀ نقد نیابند یا نقد آنان بر جسارت و توهین و دشمنی حمل شود، کار مرجعیت شیعه پیش از قرن بیست‌ویکم به پایان می‌رسد. نقد نیز باید عمومی باشد تا اثر کند؛ وگرنه نصیحت است و به نیروی پند و نصیحت، تا امروز هیچ نهادی اصلاح نشده است. 🔹مراجع گرانقدر تقلید، به‌رغم آگاهی‌های بسیار در فقه و شریعت و به‌رغم سلامت نفس، به‌شدت نیازمند آشنایی با علوم جدید و نیز پیچیدگی‌های سیاست و اقتصاد و بانک و تاریخ اسلام و ایران و قوانین جزایی و روش‌های متنوع و نوبنیاد در تربیت و گفت‌وگو با انسان معاصرند. و اگر دانش‌اندوزی در این زمینه‌ها را در شأن خویش نمی‌بینند یا فرصت آن را ندارند، دست‌کم جانب احتیاط را فرونگذارند. ما از ایشان آموخته‌ایم که گاهی «توقف»، به اندازۀ فتوا اثر دینی و ارزش علمی دارد. آموخته‌ایم که دربارۀ هر مسئله‌ای سه گونه می‌توان واکنش نشان داد: موافقت؛ مخالفت؛ توقف. ارزش علمی و معنوی و خداپسندانۀ توقف، گاهی بیشتر از موافقت یا مخالفت است. 🔹مجتهدان گرانقدر قم همواره از دیگران گلایه می‌کنند که چرا بدون صلاحیت‌های لازم در دین‌شناسی و فقه سخن می‌گویند. به محضر مبارک ایشان عرض می‌کنم که تنها فقه و شریعت نیست که اظهار نظر در آن نیازمند آگاهی‌های تخصصی است. هنر، تاریخ، سیاست، اقتصاد کلان، کشورداری، حقوق بشر، عصر جدید، نظام‌های آموزشی و تربیتی، مشق شب و کنکور، برجام، اسناد بین المللی مانند قانون پولشویی و ده‌ها مقولۀ دیگر نیز به اندازۀ فقه ماهیتی پیچیده دارند، و تخصص کمترین چیزی است که اظهار نظر را دربارۀ آنها موجه می‌سازد. مقام معنوی و جایگاه دینی مراجع بزرگوار تقلید، سرمایۀ دین و کشور است. این مقام و شأن برتر و تأثیرگذار بر سرنوشت کشور، میرات هزار سال زهد و احتیاط و همراهی دانشمندانی همچون شیخ طوسی و مقدس اردبیلی و آیت الله بروجردی با مردم بوده است. پاسداری از این میراث بزرگ و گره‌گشا، بیش از همه بر عهدۀ میراث‌بران است. 🔹طماعان و سودجویان هرگز از این سرمایه صرف نظر نخواهند کرد و این امکان وجود دارد که گاهی با سوءاستفاده از حساسیت‌های شریعت‌مدارنۀ مراجع، سخنی از ایشان را پشتوانۀ فعالیت‌های سیاسی یا اقتصادی خود کنند. عرض این نویسندۀ بی‌مقدار به محضر مبارک مراجع بزرگوار این است که بیت شریفشان را از احسنت‌گویان و دست‌بوسان و مریدان بپیرایند و جای آنان را به منتقدان دلسوز و کارشناسان بدهند؛ چنانکه پیامبران و همۀ پیشوایان دینی، چنان از مدح و مجیز می‌گریختند که گویی از ذبح با چاقوی تیز می‌گریزند: من مدحک فقد ذبحک؛ آن کس که تو را مدح می‌کند، به قربانگاه می‌برد. @saraeer http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💬 اگر من جای رئیس سازمان تبلیغات اسلامی بودم... برای درج ایده‌ها، طرح‌ها و نظرات خود درباره سازمان تبلیغات، لطفا دیدگاه‌های خود را در ذیل خبر مربوط کامنت یا به آیدی زیر ارسال بفرمایید. hawzahnews.com/detail/News/471910 📭 @InfoHawzah :صندوق‌پیام
💠نقش آفرینی حوزه و دانشگاه در گسترش علوم اسلامی؛ فرصت‌ها و آسیب‌ها ✅آیت الله علیرضا اعرافی؛ استاد حوزه و دانشگاه و مدیر حوزه‌های علمیه ✅دکتر علی مطهری؛ استاد دانشگاه و نائب رئیس مجلس شورای اسلامی 🔶دوشنبه 26آذر1397 دانشگاه تهران🔶 http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تولید عِلمِ مُرده 🖋مهراب صادق‌نیا ♦️دیروز به مناسبت هفته‌ی پژوهش، یکی از مراکز مطالعاتی از شماری محقق تقدیر کرد. نام من نیز در لیست تقدیرشدگان بود. از لطف دوستانِ دست‌اندرکار سپاس‌گزارم. ♦️این سال‌ها به دلیل کم شدن بودجه‌های دولتی، شمار زیادی از پژوهش‌گاه‌ها و نیز مؤسسه‌ها و مراکز تحقیقاتی با چالش‌های مالی شدیدی روبرو شده‌اند. پروژه‌های تحقیقاتی زیادی کنسل شده و پژوهش‌گران فراوانی کم‌کار و یا بی‌کار شده‌اند. ♦️وضعیّتِ پیش‌آمده این واقعیّت را آشکار می‌کند که میان فرآورده‌های پژوهشیِ این مؤسسه‌ها و نیاز جامعه‌ی علمی و دانش‌جویان پیوند چندانی نیست. وقتی یک پژوهش‌گاه نتواند از راه فروش فرآورده‌های خود روزگار بگذراند و به کمک‌های دولتی بند باشد، معنایش این است که آن‌چه تولید می‌کند نیازِ جامعه‌ی علمی نیست. وقتی کیفیّت مقاله‌ها و کتاب‌های تولیدی به گونه‌ای است که کسی حاضر نمی‌شود برای مطالعه‌ی آن‌ها پولی بدهد، طبیعی است که چرخ پژوهش‌گاه‌ها با اعانه‌های دولتی خواهد چرخید و نه فروشِ آثارشان. ♦️پژوهش‌گاه‌ها، معاونت‌های پژوهشی دانش‌گاه‌ها، مجله‌های رنگارنگ علمی-پژوهشی، و مراکز تحقیقاتی بهتر است اوضاع ناشاد خود را به تنگاهای بودجه‌های دولتی برنگردانند؛ بخش زیادی از این مشکل به تولید مقاله و کتاب‌های "مُرده" بر می‌گردد. مراد من از کتاب و مقاله‌ی مُرده، آثاری هستند که چنان از نیاز علمی جامعه دوراند که کسی از تولیدشان خبردار نمی‌شود. کتاب و مقاله‌هایی که سال‌ها از تولیدشان می‌گذرد ولی هیچ نویسنده‌ای به آن‌ها ارجاع نمی‌دهد. ۹۷/۹/۲۵ -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠از سرنوشت کلیسا درس بگیریم! 🖋سلمان کدیور ◀️ حذف تکلیف دانش‌آموزان اشتباه است ◀️ نباید بچه ها را نُنُر بار آورد ◀️ با این شیوه بچه‌ها به جایی نمی‌رسند؛ باید تکلیف داشته باشند و مغزشان کار کند ◀️ برداشتن تکالیف مدارس دانش آموزان برخلاف سنت قرآن است ♦️این جملاتی است که حضرت ایت الله سبحانی در جلسه درس خارج پس از دیدار با مدیران موسسات گاج و قلمچی (که از مشق شب و کنکور هزارن میلیارد سالانه عایدی دارند و بزرگترین مافیای این عرصه هستند) بیان کرده اند. ♦️من اما هدفم از نوشتن این مطلب حذف مشق و کنکور نیست بلکه نگرانی ام از راهی است که حوزه می رود. چند مدت پیش آقای مکارم در سخنانی نقل به مضمون گفته بودند که مردم دیگر به فتواهای ما اهمیتی نمی دهند برای همین خیلی پیرامون مسائل فتوا نمی دهیم. ♦️سوال من از ایشان و اقای سبحانی این است که وقتی شما دخالتتان را در امور اجتماعی در سطح دادن یک فتوا تقلیل می دهید دیگر چه توقعی از مردم است؟ ♦️وقتی صاحبان قدرت و صنایع و سرمایه دارها با یک جلسه با شما می توانند در جهت منافعشان فتوا و توصیه بگیرند از مردم چه توقعی دارید؟ ما موضع آقای مکارم را در تایید شخصی چون قاضی زاده هاشمی به عنوان وزیر بهداشت از یاد نبرده ایم. وزیر متبختری و سرمایه داری که همواره با تحقیر ضعفا و مستمندان روی هرچه لیبرال سرمایه دار را سفید کرده است. ♦️وقتی مردمی که صدها سال حوزه علمیه را با حجره های محقر و لباس های مندرس دیده، حالا سر بلند می کند و ساختمان های آنچنانی دینی را در قم یا رونمایی از قرآن مطلا را می بیند شما چه توقعی از آنها دارید؟ می خواهید آنها چگونه پیرامون اسلام قضاوت کنند؟ ♦️وقتی این همه مردم در فشار و عسر و حرج هستند، کارگری برای دریافت حقوق یک ملیون تومانی اش خودسوزی می کند، میان خیابان خود را روبروی باتوم و گارد ویژه و دادگاه سپر می کند، امّا شما را میان خودشان نمی بینند، و بلندگوی درس خارج شما را حنجره خودش نمی یابد دیگر چه توقعی دارید؟ ♦️ما برخورد امام با این کارخانه دارها و مافیا ها را از زبان امام اینگونه شنیده ایم: «من پیشتر به این کارخانه دارها و این متمکنین، که گاهی می‌آمدند اینجا و بعضی‌شان هم می‌خواستند من را اغفال بکنند به آنها گفتم آقا این نمی‌شود که همان مسائل زمان طاغوت حالا هم اجرا بشود. یک دسته آن بالاها بنشینند مُرفَّه و هرچه بخواهند هرزگی بکنند، یک دسته هم این زاغه‌نشینهای تهرانی، که همه‌تان می‌بینید و در شهرهای خودتان هم هست امثالش. این نمی‌شود. این عملی نیست.» 📍 صحیفه امام، ج۱۰،صص ۳۳۴-۳۳۵ ♦️حضرات آیات! ما توقع داریم که شما بزرگواران با این جماعت آنگونه رفتار کنید که امام می کرد. ♦️حقیر معتقدم که حوزه و بزرگانش باید از تجربه کلیسا درس بگیرند. پیوند حوزه های علیمه با نهادهای قدرت، چه این قدرت سیاسی باشد چه اقتصادی، حوزه را به عنوان مهمترین سازمان رسمی تشیع، به سوی کلیسا شدن (و در خدمت حکومت ها قرار گرفتن) و مقام روحانی را به عنوان یک مصلح اجتماعی، به سمت و سوی یک مقام صرفا تشریفاتی چون پاپ و اسقف سوق می دهد. این یک خطر جدی و مهم است که مردم حوزه و بزرگان آن را حافظ منافع شان نیابند. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغه‌های حوزوی
💠نسبتی میان ابتذال و پاسخگویی! 🔸گزارشی از اتفاقی کوچک اما مهم، در پایان جلسه هم اندیشی در باب گفتگو
💠نسبت میان اخلاق مداری و انفتاح باب گفت و گو؛ 🔸پاسخی بر یادداشت "نسبتی میان ابتذال و پاسخگویی؛محمدمهدی هادی 🖋شمس الملوک مصطفوی (دبیر علمی نشست گفت و گو میان هگل و فیلسوفان مسلمان) ♦️نشست روز پنجشنبه ۲۲ آذر ، با عنوان گفت و گو میان هگل و فیلسوفان مسلمان، که از طرف کمیته روش شناسی علوم انسانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و مجمع عالی حکمت اسلامی در قم برگزار شد ،آغاز مبارکی بود برای بسط و نشر و نهادینه کردن فرهنگ گفت و گو. ♦️بی‌شک در آغاز راه پر مخاطره و دشوار این کار نو و بدیع ، کاستی هایی وجود داشت اما امر مهم، آغاز گفت وگو در باب مسائل مهم عالم امروز ما، در قالب گفت و گو و مواجهه میان دو جهان اندیشه بود. در این راستا، وظیفه ای بر دوش همه کسانی قرار دارد که دغدغه مسائلی از قبیل ایجاد همگرایی و ترویج فرهنگ گفت و گو و تعامل سازنده میان اندیشمندان این مرز و بوم را در اندیشه خود دارند و آن عمل به گونه ای است که بر غنای برنامه هایی از این دست، بیفزاید و نیز موجب انسداد باب گفت و گو نشود. بر خود فرض می دانم که در راستای این مهم و جهت رفع بعضی شبهات ناشی از یادداشت یکی از دوستان حاضر در جلسه پنجشنبه، که متاسفانه با ادبیاتی مغایر روح گفت و گو و روا داری، حملاتی را متوجه استاد گرانقدر جناب حجت الاسلام و المسلمین دکتر پارسانیا کرده بودند ، نکاتی را عرض کنم: 🔸1-همان طور که این دوست عزیز خودشان اشاره کرده بودند ، تشکیل این جلسه با حضور اندیشمندان سرشناسی از حوزه و دانشگاه اتفاق نادری است که باید به فال نیک گرفته شود. خصوصا این که حاضران در نشست، با گشودگی به جانب یکدیگر و رعایت ادب و احترام متقابل ، مباحث سنگین مطرح شده را پیش بردند و ضمن غنا بخشیدن به گفت و گو ، تسلط خود را بر مبانی فلسفه اسلامی و غربی، که پیش شرط انجام و ثمر بخشی چنین گفت و گویی بود، نشان دادند. لذا می باید همه کسانی که قائل به فرهنگ سازی در بستر گفت و گو هستند ، برای استمرار این حرکت علمی، همه جوره بکوشند و از هیچ حمایت عملی و نظری، دریغ نورزند. 🔸2-قرار بود این جلسه در تهران برگزار شود ولی به پیشنهاد جناب آقای دکتر پارسانیا، و بنا به جهات علمی و عملی ،در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد و دست اندرکاران مجمع،به نحو تام و تمامی جهت برگزاری هر چه مطلوب تر این هم اندیشی تلاش کردند که حقیقتا در خور تقدیر و تشکر است. 🔸3-همان گونه که دکتر طالب زاده فرمودند، انگیزه نوشتن کتاب ایشان، پیشنهاد دکتر پارسانیا بوده است کما این که برگزاری این نشست نیز مدیون گفت و گوی اینجانب با ایشان- دکتر پارسانیا- بود که فرموده بودند ملاحظاتی در باب موضوعات مطرح شده در کتاب دارند و وقتی خدمت دکتر طالب زاده و دکتر بهشتی عرض کردم و پیشنهاد گفت و گو درباب این ملاحظات را دادم ، محبت کردند و پذیرفتند، با این هدف که از این رهگذر، امر مهم گفت و گو میان سنت اسلامی و غرب مفتوح شود‌. 🔸4-دانش ،سعه صدر و تواضع و فروتنی اساتید شرکت کننده در نشست، که هر یک در جایگاه خود شان علمی کم نظیر و قدر و منزلت والایی دارند، بر هیچکس پوشیده نیست. لذا در نوشتاری که داعیه نقد دارد، استفاده از تعبیر های ناروا و دور از انصاف علمی و اخلاقی، زیبنده نیست و با روح نقد علمی ناسازگار است. 🔸5-بدون تردید این هم اندیشی، فاقد اشکالات صوری و ساختاری نبود ولکن پرواضح است که هر اقدام اساسی و سرنوشت سازی، در گام های نخستین با نواقصی رو به رو خواهد بود که تذکرات بجا، دقیق و مصلحانه،می تواند به اصلاح آنها و ارتقاء سطح علمی و عملی آن یاری رساند. 🔸6-و نکته پایانی این که صبوری، حوصله ، آرامش و اخلاق مداری مخاطبان و رعایت شان اساتید معظم شرکت کننده در این هم اندیشی،که بدون حضور آنها امکان برگزاری این گونه نشست ها، مقدور نمی باشد، شرط ضروری ادامه روند گفت و گوست. ♦️بکوشیم از ایجاد فضای هیجانی رسانه ای، که زمینه ساز انسداد باب گفت و گوی جدی و تاثیر گذار و فرهنگ ساز میان اساتید حوزه و دانشگاه است، پرهیز کنیم و به جای نقد افراد ، اندیشه ها را به نحو عالمانه و اندیش ورزانه مورد توجه و تامل و نقادی قرار دهیم. خداوند ما را در ادامه مسیر پر مخاطره پیش رو از الطاف و یاری بی پایانش بهره مند فرماید. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است! 🔲یادداشت اختصاصی "استاد اکبرنژاد" در رابطه با اظهارات برخی از فضلای حوزه در هفته پژوهش پیرامون پویایی و بالندگی علمی حوزه: ♦️به بهانه هفته پژوهش، دوباره هجمه ای علیه جریان تحول خواه شروع شده است که چرا سیاه نمایی می کنید، حوزه ما بسیار هم بالنده و آزاداندیش است. چرا که هنوز شاگرد از استادش اشکال می گیرد و هر سال کتابهای فراوانی در حوزه منتشر می شود و مجلات زیادی زیر چاپ می رود و طلبه های بی شماری در ایام تبلیغ، به اقصی نقاط کشور سرازیر می شوند و ... ♦️مشکل کجاست؟ تحول خواهان می گویند: حوزه چه کار می کند؟ و طیف متصلّب سنتی ها هم می گویند: حوزه بسیار هم پرکار و پربار است! ♦️به باور نگارنده مشکل در تعریف ما از حوزه و سطح انتظار از آن است. اگر ما قم را واتیکان و حوزه را منفصل از جامعه بدانیم که بزرگترین رسالتش رساله عملیه است و تبلیغ پاره پاره و غیر منضبط در ایام خاص، طبعاً این حوزه وجود دارد و معلوم نیست دعوا سر چیست؟! ♦️در این حوزه کسی از نسلهای متمادی طلاب نمی پرسد که چه بر سرشان آمد؟ آیا در برابر بزرگترین سرمایه زندگیشان که جوانی بود، متاع متناسبی به دست آوردند؟ آیا به خواسته های خود از حوزه رسیدند یا آرزوهایشان را در میان تلّی از ناکامی دفن کردند؟ آیا جامعه (نه آن دور دست ها که همین جامعه پیرامونی خودمان) ما را پرکار و پربار می داند یا قضاوت او پشیزی ارزش ندارد؟ از نظر او، ما به رسالت خود عمل کرده ایم و او حضور ما را در زندگی خود احساس می کند؟ یا ما را رها کرده و دنبال درس خوانده های غربی را می گیرد؟ ♦️بزرگوارانی چون آقایان "بوشهری"، "اراکی"، "فاضل لنکرانی"، "سقای بی ریا" و دیگران باید به این پرسش ها پاسخ دهند و بگویند که با کدام محک می خواهند درباره کارآمدی خود قضاوت کنند؟ آیا ملاک عدد و رقم است که دولت مردان نیز می خواهند هر روز با همین اعداد و ارقام به مردم بقبولاند که خیال می کنید فقیر هستید، بلکه اعداد نشان می دهد که وضعتان بهتر شده است. امروز نیز شما به جای اینکه بگویید چند اثر پژوهشی کدام مشکلات کشور را حل کرده، عدد و رقم گزارش می کنید؟! ♦️در روز روشن چشم بندی کرده، نسل های سوخته ای را که نه صدایی برای فریاد دارند و نه رمقی برای حرکت را نادیده می گیرید و افسردگی خیل عظیم طلاب را منکر می شوید؟! چرا از طلبه ها هراس دارید و سراغ آنها را نمی گیرید و از قضاوت آنها نمی پرسید؟ چرا از مردم اطرافتان واهمه دارید و سراغشان را نمی گیرید تا به شما بگویند که از شما رضایت دارند یا نه؟ چرا از مدیران دلسوز و انقلابی و کارآمد سؤال نمی کنید که آیا حوزه توانسته به پرسش های اساسی شما در حکمرانی پاسخ گو باشد؟ ♦️برادران من؛ اینکه خود ما دور هم بنشینیم و از خودمان تمجید کنیم، هنر نکرده ایم که این کار ضعفاست. هنر این بود که ما سکوت کنیم و دیگران از خدمات ما تعریف کنند و تمجید نمایند. ♦️بله برادران؛ میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است. 🆔 @feghahat http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جای خالی ولتر در ایران 🖋رضا بابایی ♦️ولتر در قرن هیجدهم می‌زیست. مهم‌ترین انقلاب‌های ذهنی و عینی غرب در این قرن رخ داد؛ از پیروزی عصر روشنگری بر فرهنگ قرون وسطایی تا انقلاب کبیر فرانسه. ولتر در اروپای قرن هیجدهم، جایگاهی ویژه دارد. او اندیشه‌ای نیافرید و فلسفه‌ای نساخت و دانشی بر دانش‌های بشری نیفزود؛ اما در صحنۀ فرهنگ غرب، نقشی را بر عهده گرفت که هیچ فیلسوف و دانشمندی از عهدۀ آن برنمی‌آمد. او توانست اندیشه‌های پدران عصر روشنگری، همچون فرانسیس بیکن، اسپینوزا، جان لاک و لایب‌نیتس را در جامعۀ اروپایی نهادینه کند و از برج عاج نخبگانی به میان مردم بیاورد. بریان مگی در «سرگذشت فلسفه» می‌گوید: «ولتر خود هیچ‌گاه چیزی اصیل و در خور اهمیت به این مجموعۀ فکری نیفزود؛ اما با هر وسیله‌ای که در اختیار داشت(نمایشنامه، رمان، زندگی‌نامه‌نویسی، نامۀ سرگشاده، طنز، تاریخ‌نگاری) به تبلیغ این اندیشه‌ها پرداخت.» ♦️ولتر توانست اندیشه‌هایی را که فیلسوفان بزرگ عصر روشنگری روی کاغذ آورده بودند، به درون خانه‌ها ببرد و با جان‌ها بیامیزد. در این راه از همۀ هنرهای پرطرفدار آن روز، مانند نمایش و طنز و داستان و شعر و حتی ژانر نامه استفاده کرد. بدون ولتر، فرهنگ مدارا و ارزش آزادی و دموکراسی و اهمیت پاسخگویی دولت‌مردان به ملت، در کتاب‌ها می‌ماند و شاید نیم‌قرن پس از او اندک‌اندک راهی به سوی جامعه باز می‌کرد. تجربۀ ولتر به ما می‌گوید: تا اندیشه‌ای در قالب‌ها و ژانرهای مختلف بازگو نشود و از آن فیلم و رمان و نمایشنامه و تابلو نقاشی و طنز و کارتون ... نسازند، پا از کتاب‌ها بیرون نمی‌گذارد. ♦️ایران قدیم و معاصر نیز متفکرانی بزرگ داشته است، اما هنوز هنرمندان و طنزنویسان و سینماگران و نگارگران و خطاطان و معماران و گرافیک‌کاران و شاعران به این قافله نپیوسته‌اند. خطاطان بزرگ ما آیه‌ای از قرآن یا بیتی از حافظ را صدها بار نوشته و تابلو کرده‌اند، اما هنوز هیچ‌یک از آنان یک‌بار اعلامیۀ حقوق بشر را خوش‌نویسی نکرده است. به هر روی فرق است میان ملتی که طنزپرداز او کارمند غیر رسمی صداوسیماست با قاره‌ای که مردم آن پنجاه سال طنزهای ولتر را خوانده‌اند و از آن لذت برده‌اند و شب‌نشینی‌هایی دلپذیر برای خود ساخته‌اند. مفاهیمی همچون انسان‌گرایی، آزادی، حقوق بشر، صلح، مدارا، محیط زیست، دولت مسئول و شیوه‌های مدرن هم‌زیستی، همان اندازه که به فیلسوف و نظریه‌پرداز نیاز دارند، هنرمند و نویسندگان حرفه‌ای و اثرآفرینان دردمند هم می‌خواهند تا بخشی از فرهنگ عمومی جامعه شوند و در میان مردم جا خوش کنند. ♦️من از همین منظر به روشنفکری دینی می‌نگرم. روشنفکران دینی می‌کوشند برای مفاهیم عصر جدید که زندگی متمدنانۀ بشر در گرو آن است، پشتوانه‌هایی از دین بیابند و ترویج کنند. دین و هنر و توسعه و سیاست اگر در خدمت انسان و زندگی مادی و معنوی او نباشند، وسیله‌ای برای هدررفت استعدادها و توانایی‌های بشر می‌شوند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠با گردنی برافراشته 🖋علی علیزاده 🔹این فیلم را در چند ساعت گذشته بارها برایم فرستادند. محمد باسط درازهی، نماینده سراوان، یکی از شهرهای سیستان و بلوچستان، از یک کارمند [احتمالا گمرک] توقعی دارد. کارمند به درازهی میگوید ما از شما دستور نمیگیریم و درازهی، نماینده سراوان به این کارمند هتاکی میکند. در این هنگام یکی دیگر از ارباب رجوع‌های بانک وقتی میفهمد فرد هتاک نماینده مجلس است او را بدون حتی لحظه‌ای مکث و تردید به شکلی تحقیرآمیز بیرون میکند. 🔸این فیلم را در این چند ساعت بارها برایم فرستاده‌اند که یعنی تحویل بگیر این انقلابی که از آن دفاع میکنی را. و من میگویم این فیلم دقیقا همان چیزی است که میشود در چهل سالگی انقلاب دست گرفت و به آن افتخار کرد. 🔹من میگویم این صحنه، صحنه عجیب باشکوهی است. صحنه‌ای که یک کارمند عادی مقابل نماینده مجلس می‌ایستد و به او «نه» میگوید و یک شهروند عادی و معمولی یقه نماینده را میگیرد و به خاطر هتاکی با اردنگ بیرونش می‌اندازد. 🔸این صحنه و این جسارت این شهروندان معمولی و عادی محصول مستقیم تبدیل انسان ایرانی از «رعیت قدرت» است به «شهروند صاحب حق» که ظلم و توهین را نمیپذیرد و سر خود را مقابل قدرتمندان کج نمیکنند. 🔹چهل سال پیش چه کسی چنین صحنه‌ای را حتی به خواب میدید؟ چهل سال پیش و در خفت بار ترین دوره چند هزار ساله تاریخ ایران، یعنی دوره پهلوی، چه کسی جرات داشت حتی چنین برخوردی با یک نماینده مجلس فرمایشی «اعلیحضرت محصول کودتا» را تخیل کند؟ 🔸امروز، در حالیکه باید برای اصلاح وضعیت بجنگیم، نباید تصویر کلی تر و چارچوب بزرگتر را فراموش کنیم. این مسیر بلند تاریخی را. وگرنه مشکلات در هر جامعه‌ای فراوان است. قدرت هم همیشه سعی در بازتولید و خود دارد. اما انقلاب اسلامی انسان ایرانی را چنان از بیخ و بن عوض کرد که آزادی و آزادگی و قدرت-ستیزی، بخشی از دی.ان.ای و ژن این انسان شد. 🔹بار دیگر که رسانه استعماری بی‌بی‌سی و یا رسانه منوتو که هنوز عزادار دیکتاتوری پهلوی است و یا رسانه‌های ادمکشان وهابی سعودی مثل ایران اینترنشنال فیلمهای این چنینی، یا اعتصابهای کارگران و تجمعات اعتراضی را خارج از چارچوب نشان میدهند، هم زمان که در کنار معترضان می‌ایستید و از مظلومان دفاع میکنید، این تصویر کلی و بزرگتر را هم به یاد بیاورید: اینکه این توان اعتراض و بلند سخن گفتن و حق خواهی بدون لکنت، خودش محصول مستقیم انقلاب و خمینی و هشت سال دفاع و دویست هزار شهید است. محصول مسیری چهل ساله که باید با گردنی افراشته ایستاد و به آن افتخار کرد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ما و یک خوف تاریخی 🖋سلمان_کدیور ♦️سحرگاه امروز، با آغاز روند آتش بس در الحدیده یمن، روز مهمی در تاریخ روابط منطقه ای جمهوری اسلامی و افزایش مولفه های قدرت سیاسی و نظامی کشور شکل گرفت که از دید غالب رسانه ها مورد غفلت واقع شد. ♦️انصارالله یمن پس از چند سال نبرد و این اواخر پس از ده ماه مقاومت در برابر ارتش دوازده کشور که برای تصرف بندر راهبردی الحدیده خود را به آب و آتش زدند و عاقبت با تحمل چندین هزار کشته و مجروح و اسیر به پای میز مذاکره نشستند، توانست خود را به عنوان یک جریان غیرقابل حذف و موثر در آینده یمن به جامعه جهانی بقبولاند و این یعنی تاسیس یک حزب الله دیگر در یکی از حساسترین نقطه ژئوپولتیک جهان. ♦️جمهوری اسلامی آنچه که از مذاکرات یمن می خواست را در سفر اخیر وزیر خارجه انگلیس طرح کرد تا مذاکرات با حصول نتیجه به پایان برسد تا نشان بدهد هیچ پرونده ای در منطقه، قابل حل نیست مگر آنکه رضایت تهران پیرامون آن جلب شود. ♦️آری این ها یعنی پایان سیصد سال تحقیر ملی و تاریخی ما. یعنی پایان دورانی که هر قدرتی که دلش می خواست می توانست از خاک ایران برای تامین منافعش سود ببرد، پایان عصری که شمال دست روس و جنوب سهم انگلیس باشد و شاه ایران اختیار تهرانش را هم نداشته باشد. ♦️حالا نیروی دریایی ما که پس از ساسانیان عملا فروپاشیده بود، در سودای فتح آبهای آزاد و حضور در اقیانوس اطلس است و سپاه ما حوزه نفوذش را تا شرق مدیترانه گسترش داده است. ♦️اینها مایه مباهات است و هرآنکه به اینها نبالد، وطن دوستی اش محل مناقشه. ♦️اما دوستان من، رفقا، من به همین حد که به این دستاوردهای خارجی مباهات میکنم از آنچه در داخل میگذرد بینماک هستم. ترسی که شیرینی پیروزی ها را نچسب می کند. ♦️من از لحن نماینده مجلسی که خود را آنقدر قدرتمند و مردم را آنقدر حقیر بداند که زبان به فحاشی آنان باز می کند برای آماری که از باز شدن هرچه بیشتر شکاف و تبعیض سالانه اعلام می شود، 🔸برای آماری که می گوید مقدار دارایی های آقازادگان خارج از کشور از حساب ذخیره ارزی این مملکت هشتاد میلیونی بیشتر است، 🔸از چکش قضات، از جوهر امضای وزرا، از دین فروشی علما، 🔸از اینکه شبانه بریزند در خانه چند کارگر گرسنه و به بندشان بکشند که چرا اعتراض کردید، از اینکه ضعیف با لکنت حق خویش را مطالبه کند، ♦️از همه اینها برای آینده این کشور ببیمناکم نه از توطئه های دشمنان خارجی. ♦️بیم دارم مبادا وضعیت ما چون وضعیت حکومت اسلامی در عهد خلیفه دوم و سوم بشود، که عده ای در مرزها مجاهده می کردند و کشته می شدند و عده ای در داخل از حاصل خون آنها انبان های سکه و کاخ های خضرا می ساختند. ♦️بیم ما همان "خوف" مشهور خمینی است که پیوسته می فرمود: ▪️...من خوف این را دارم که شما که یک لشکر اسلامی[و]ملت اسلامیِ فاتح هستید الآن، و فتحی هم کردید که همۀ دنیا را به اعجاب آورد، عواملی حالا پیدا بشود که شکست بخورید؛ و شکست هم از ناحیۀ خودتان باشد؛ نه از ناحیۀ دشمن. در خارج آنهایی که دشمن شماها هستند منعکس می‌کنند که جمهوری اسلامی با رژیم شاهنشاهی هیچ فرقی ندارد. فقط یک اسمی تغییر کرده؛ و الاّ واقع همان واقع است. دلیلش هم این است که این پاسدارها ببینید مثل ساواکیها عمل می‌کنند، این کمیته‌ها ببینید مثلاً چه عمل می‌کنند. این دادگاهها را ببینید مثل همان دادگاههای طاغوتی است. و هکذا و هکذا. آنکه امروز نگرانی دارد، آنکه امروز مصیبت است برای ما .... من خوف این دارم که عاقبت ما عاقبت هیتلر بشود. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠 وحدت حوزه و دانشگاه 🖋مهراب صادق‌نیا ♦️در جلسه‌ی دفاع از رساله‌ی دکتری‌ام، خانم‌ام نیز حضور داشت. یکی از استادهای محترمِ حاضر در جلسه، با لحنی میانه‌ی شوخی و جدی، به ایشان گفت: " همسر شما جمع ضدین کرده است؛ هم آدم خوبی است و هم روحانیِ خوبی." آن روز همه خندیدیم و استرس برگزاری جلسه‌ی دفاع به من اجازه نداد که این حقیقت تلخ را به ایشان بگویم که از قضا من هم پیش از ورود به دانشگاه، فکر می‌کردم "انسان‌ها یا خوب‌اند یا دانش‌گاهی‌." ♦️من هیچ وقت با پروژه‌ی وحدت حوزه و دانش‌گاه موافق نبوده‌ام. من معتقدم این کار نه شدنی است و نه پسندیده. واقعیّت آن است که بعد از چهل سال، این آرمان به مجموعه‌ای از نمایش‌ها، ویترین‌ها، و شیرین‌کاری‌ها تبدیل شده است. اگر در این سال‌ها تمایزهای این دو سازمان به رسمیّت شناخته می‌شد، و هر کدام به کار خود می‌پرداخت، امروز هم حالِ حوزه خوب بود و هم حال دانش‌گاه. ♦️از وحدت حوزه و دانش‌گاه آبی گرم نمی‌شود، بیائید حوزویان و دانش‌گاهیان را به هم خوش‌گمان کنید. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ظرفیت فحش‌خوری! 🖋محمد ترکاشوند ♦️تقریبا پانزده سال پیش که می خواستم لباس آخوندی را بپوشم یکی از اساتید اهل معرفت گفت آیا تحمل و ظرفیت داری فحش بخوری؟ آن روز احساس می کردم ظرفیتش را دارم. جز یک بار در ایام اکران فیلم مارمولک، دیگر برایم پیش نیامده که بفهمم واقعا تحمل فحش خوردن را دارم یا نه. خدا کمک مان کند که چنین ظرفیتی را پیدا کنیم. ♦️یکی از حقوق مسلمان بر مسلمان این است که اگر لغزش و خطایی کرد دیگران از خطای او درگذرند. . لِلْمُسْلِمِ عَلَى أَخِيهِ ثَلاَثُونَ حَقّاً لاَ بَرَاءَةَ لَهُ إِلاَّ اَلْأَدَاءُ أَوِ اَلْعَفْو؛ُ يَغْفِرُ زَلَّته مسلمان بر برادرش سی حق دارد که یا باید این حقوق را ادا کند یا برادرش این حقوق را به او ببخشد. اولین حق، حق گذشت از اشتباهات و لغزش هاست. ♦️ساده تر بگویم؛ طرف نسبت به ما لغزش و خطا داشته طلبکار هم می شود که چرا از اشتباهم نگذشتی. من بر گردنت حق داشتم که مرا ببخشی. اگر ما بتوانیم ببخشیم، خیلی ها آماده معذرت خواهی می شوند. ♦️خیلی ها حاضرند حر شوند اگر امام حسینی پیدا کنند. کاش ما بخشیدن بدیهای دیگران را وظیفه خود بدانیم. ♦️این روزها یک بنده خدایی فحش داده، یکی هم فحش خورده، هر دو هم مدعی اند که طرف مقابل خطا کرده، یکی هم فیلمش را گرفته، یکی هم در جلسه غیر علنی مجلس تصمیم گرفته با کسی که فیلم گرفته و کسی که فحش خورده برخورد کند، در همان جلسه غیر علنی یک فرد دیگری یواشکی از آن تصمیم عجیب فیلم گرفته!!! ♦️ما هم همه را دیدیم و منتظریم ببینیم چه کسی بزرگ تر است. از بچگی شنیده ایم بخشش از بزرگان است. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آقای ازغدی از مسائل حوزه علمیه بی اطلاع است! 🔊سیدمحمد غروی( عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه) ♦️متاسفانه، آقای ازغدی بیش از آنچه به او مربوط است، صحبت می کند. او باید حد و منزلت خود را بداند و متوجه موقعیتی که در آن قرار دارد باشد. این شکل صحبت کردن اثرات مناسبی ندارد. ایشان حوزه را نمی شناسد. اگر می خواهد نظر بدهد بیاید به او توضیحاتی بدهیم و آموزش بدهیم که در حوزه چه تحولاتی شکل گرفته و بعد از آن در خصوص موضوعات حرف بزند. ♦️آقای ازغدی اطلاعاتی ندارد و سالیان سال بیرون از حوزه بوده است. ایشان فقط در زمینه های مختلف ادعا دارد. صحبت های او در حوزه بازخورد خوبی نداشته، مسئولین هم به این مسئله توجه نمی کنند و نمی دانند این شخص موجب نارضایتی بزرگان حوزه شده است. ♦️باید به او تذکر بدهند و تریبون های او را محدود کنند، حداقل او را توقیف کنند یا توسط افراد اثر گذار در او، معنای حرف هایش را به او بفهمانند. ادامه رفتارهای آقای ازغدی اصلا به صلاح نیست، ایشان در قم و مشهد صحبت هایی کرده که موجب بزرگان حوزه شده است. او جایگاهی ندارد که در این موضوعات صحبت کند. این موضوعات به ایشان چه ارتباطی دارد؟ ♦️آقای ازغدی می توانست در حد خودش اثر گذاری هایی در بعضی مجامع داشته باشد اما با این کارها باعث می شود خود را منزوی کند و در انزوا قرار بگیرد. او مثل اینکه نظر کرده در مسائلی که به او ارتباطی ندارد دخالت کند. ظاهرا همه مسائل حل شده همین این مسئله مانده که فقط او باید حل کند. امیدوارم هدف او از حرف هایش خیر باشد. -نامه‌های حوزوی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ازغدی، ادامه ی شریعتی یا مطهری؟! (بخش اول) 🖋محسن قنبریان 🔷حوزه ی بی عیب! شریعتی از اسلامی انقلابی می گفت که در آن نقش جدی ای برای مرجعیت و روحانیت نبود! انتقادهای زیادش از این نهاد او را نماد "اسلام منهای روحانیت" کرد و فتوایی از مراجع آنروز مبنی بر ضاله بودن کتابهایش صادر شد! مطهری اما منتقدی از روحانیت بود که اعتراف به مزایایش داشت. اعتقاد داشت با لزوم حفظ و نگهداری اش باید آنرا اصلاح کرد. اسلام منهای روحانیت را خیانت می دید و فقهاء را تنها سلسله ی معرفتی متصل به معصوم می شمرد. ⬅️آیا حوزه و روحانیت پس از انقلاب و خورده گیری های آندو(با حفظ تفاوت) از آسیبها مبرا شد؟! 🔺مثلا مطهری هم از "لوس و ننر و امتیاز طلب و مسرف" بودن برخی فرزندان علماء گله داشت که "همه حواسشان متوجه پستها و مقامات است که کی برد و کی محروم شد و چگونه خودشان آنها را بربایند یا به دوستان خودشان اختصاص دهند"! مطهری اینان را "تحمیل بزرگی به بودجه روحانیت" می خواند(یادداشتها ج۴ص۵۵۵). اینبار ازغدی پیش از خطبه ها چیزی از این جنس گفت: "امام گفت مرجع پاپ نیست، مرجعیت نمایشی نیست، مرجعیت ارثی نیست"! از قضا برخی آقازادگان زود به خود خریدند و موضع گرفتند و البته واضح است همه امکانات پدر و مرجع عظیم الشأن را هم به ارث برده اند! 🔺مطهری از نظارت برمرجعیت و پاسخگویی آن هم می گفت! صراحتا در ده گفتار آورد: "تقلید ممدوح و مشروع سرسپردن و چشم بستن نیست. چشم باز کردن و مراقب بودن است وگرنه مسئولیت و شرکت در جرم است"!(مجموعه آثار ج۲۰ص۱۷۶). (جملات تیز و تندترش را جرأت نمی کنم نقل کنم به یادداشتها ج۴ص۵۵۶ رجوع کنید). شاید بازخوانی این تفکر مطهری علت گران شدن سخنان ازغدی بر بعض بزرگان شد! آنچه دارد کم کم نمودار میشود مواجهه ای از جنس شریعتی با ازغدی توسط زعمای حوزه است. البته دو نکته را نمی توان لحاظ نکرد: 1⃣ حوزه مطهری را هم روی دست نگرفت بلکه در مواردی بایکوت هم کرد!اگر خون پاکش سند حقانیتش نمی شد معلوم نبود اقلا با بخشی از آرائش مواجهه شریعتی نشود! 2⃣ قیاس ازغدی هم با مطهری از جهاتی، از جمله وزان علمی و اتصال به بزرگان و مفاخر حوزه(مثل مرحوم بروجردی و علامه طباطبایی)مع الفارق است. ❓جان کلام اینکه: آیا آسیبها و عیوب سازمان روحانیت تمام شده یا رو به صفر است؟! و امروز نیازی به فریادهای مطهری وار نیست؟ ❓اصلا شریعتی و مطهری هردو به کنار، امام خمینی تا آخرین سخنان از این آسیبها و هم خطر ارتجاع و تحجر و مارهای خوش خط و خال در حوزه می گفت(آخرین نمونه ها در منشور روحانیت منعکس است). یعنی نه قبل از انقلاب که حتی تا سال ۶۸مرجع و زعیم منحصر بفردی مثل امام از آسیبها و حتی خطرات می گفت! بعد امام چه شد؟! آیا همه آن آسیبها و نگرانی ها یکباره خود به خود مرتفع شد؟! ❓اگر اقلا برخی از آنها باقی است چرا بزرگان حوزه و بخصوص شاگردان امام، آن خط را دنبال نکرده چیزی از جنس آن فریادها و روشنگری ها نشنیده ایم؟!نمونه های کوچکی از تذکر به یک مرجع توسط بزرگی در حوزه را همین ماهها دیدیم چگونه برخورد شد؟! و از سوی زعماء هیچ حمایتی نشد! ❓تازه آیا نگرانی های امام فقط مربوط به متحجرین ضدانقلاب بود؟! نگرانی و گله از زیاد شدن تشریفات و تجملات، ساختمانها و ماشین ها و...کم زبان زدند؟!آیا در جواب هم مباحثه خود(آیت الله حسن فرید گلپایگانی) مرقوم نفرمود: "بهتر است که بنده و جنابعالی در فکر قبه و بارگاه نباشیم..."!(صحیفه امام ج۲۰ص۲۴۵). آیا واقعا شاگردان دیروز امام همه مبرای از این تجملات و نگرانی هایند؟! آیا... پس چرا مطهری ای در حوزه پیدا نمیشود تا مثل ازغدی(طلبه ی کت وشلواری) ساکت بماند؟! ❗️ادامه متن در بخش دوم @m_ghanbarian http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ازغدی، ادامه شریعتی یا مطهری؟! (بخش دوم) 🖋محسن قنبریان 🔷 یک نقص مطهری و نقضی از او! حتی مطهری با وجود تشخیص درست و فریادهای به حقی که داشت "یک نقص" داشت که بالتبع مثل ازغدی هم دارند. امام خمینی آن نقص را در کشف الاسرار برای منتقدین حوزه و روحانیت بیان می کند. و آن نبودن در کسوت زعامت و مرجعیت است. امام نیز عیوب و آسیبهای حوزه را قبول داشت و حتی با زعیم آن روز حوزه(آیت الله بروجردی) سرآنها مباحثه داشت اما تصریح می کند اصلاح این عیوب بدون تکیه زدن زعامت و مرجعیت ممکن نیست. ❓سخن اما این است که زعماء چرا حرکت مصلحانه مطهری بلکه امام خمینی را در زدودن عیوب حوزه یا اقلا روشنگری دراینباره که آن عیوب به حساب اسلام نرود، را دنبال نکرده اند؟ چرا بزرگان امروز آنجور که سالهای انقلاب در کسوت یک مدرس سطح بر مرجع بزرگ شیعیان -آیت الله العظمی خویی- شوریدند و در ماجرای دیدار فرح پهلوی با ایشان، شهریه او را حرام کردند، امروز همان مقدار را برای فضلای دیگر(مثل دیروز خود) برنمی تابند و حمایت نمی کنند؟! آیا مثلا "حکومت گمراه خواندن"، جمهوری اسلامی از وارد شدن فرح پهلوی در روز غدیر برمرجع شیعیان کمتر است؟! بلکه بالاتر چرا خود آن بزرگان در کسوت زعامت و مرجعیت همان خط انقلابی را در طرد و افشاء سطحی بینی، تحجر و هم اشرافیت مذهبی و...تعقیب نمی کنند؟! امروز برخورد برخی فضلای انقلابی با مثل آن نمونه بسیار پخته تر و متین تر از نمونه های گذشته انجام میشود اما دوچندان از آن نمونه ها طرد و رد میشود! ❓مرجعیت آیا مسئولیت ندارد پس از فوت مرجعی، مهر او را -مثل سلف صالح-شکسته و اموالی که مربوط به شخصیت حقوقی آن مرجع بوده را به مرجع بعد -نه الزاما بیت و پسران- بسپارد؟! و آیا بدون انجام این وظایف، خطر موروثی شدن مرجعیت حرف گزافی است؟! 🔷نقض شهید مطهری برآن نقص! مطهری در آسیبهای سازمان روحانیت از این مشکل می گوید که گمان میکردیم برخی مصلحان اگر در حوزه زعیم شوند مشکل حل میشود اما دیدیم زعیم شدند و مشکل باقیست بعد بحث شریف و دقیقی مبتنی بر "تقدم سازمان صالح بر زعیم صالح" پیش می کشد: "نظامات اجتماعی نسبت به افراد اجتماع، مانند خیابانها و کوچه های یک شهر است نسبت به مردم آن. مردم مجبورند از همین خیابانها و کوچه ها حرکت کنند حداکثر آزادی عمل مردم، در انتخاب نزدیکترین راه از بین این راه هاست. حال اگر شهری بدون نقشه و حساب، توسعه یافته باشد، افراد چاره ای ندارند که رفت و آمد خود را با وضع موجود تطبیق دهند مگر آن که تغییراتی در وضع کوچه و خیابانها پدید آورند. همچنین اگر زعمای صالح، در رأس سازمانهایی که نواقصی دارند قرار بگیرند، تفاوت آنها با دیگران به اندازه آن است که کسی از میان خیابانهای پرپیچ و خم و نامنظم یک شهر نزدیک ترین راه را برگزیند. به این بیان اگر بخواهیم توجیهی برای نظر افلاطون و فارابی[که تقدم زعیم صالح بر سازمان صالح را قائلند] بتراشیم باید بگوییم: آنها به آن افراد صالحی اهمیت داده اند که حاکم برسازمانهای اجتماعی باشند نه محکوم آنها"(ده گفتارص۲۷۸با تلخیص) ⬅️یعنی جامعه انقلابی و جوانان و طلاب انقلابی امروز چیزی بیشتر از مراجع و زعمای صالح -که الحمدلله دارند- می خواهند: زعمایی حاکم بر سازمان حوزه نه محکوم آن. به کی بگوییم هنوز طلاب برای گرفتن چند هزارتومن در چند صف شهریه اند؟!پاسخ زعیم صالح نمیتواند این باشد که ما شهریه مان را به کارت می ریزیم! این همان رفتن از راه نزدیکتر جای اصلاح سازمان است! حالا ببینید چند ده مساله مهمتر، فوری تر و کلیدی تر از صف شهریه، معطل مانده است؟! جواب یک زعیم صالح و دلسوز براینکه دهها مسأله مستحدثه را در درس خارج خود بحث کرده مثل همان حذف صف برای پرداخت شهریه خود و رفتن از نزدیکترین راه است نه درست کردن جریان فقاهت معاصر! اگر فحلی از این زعما عروه ای نو پر از مستحدثات می نگاشت و وزنش چنان بود که همه فقهای بعد ناگزیر از تعلیقه برآن بودند آنوقت مرجع و زعیم جریان فقاهت را به مسائل عینی و واقعی نزدیک کرده بود آیا چنین شده است؟! ❗️به کی بگوییم سه تن از بزرگان حوزه، رئیس قوه قضاییه شدند و در بطن نیازهای کشور قرار گرفتند اما وقتی به حوزه برگشتند همان کتابهای سابق و همان فروعات را کاویدند و حداکثر مقالاتی در مسائل جدید چاپ کردند!باوجودی که برخی از آنها علمیت بلکه شائبه اعلمیت داشته و دارند! آیا جا نداشت مثل آنچه شیخ انصاری با متاجر کرد این بزرگواران اقلا با کتاب القضاء، حدود، دیات و...میکردند که دیگر هیچ فقهی مفری از پرداختن به آن فروع و آن تبویب مسائل نداشته باشد؟! آیا چنین شده است؟! @m_ghanbarian http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0