eitaa logo
در مسیر اجتهاد
7.2هزار دنبال‌کننده
358 عکس
24 ویدیو
27 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حیازت منشأ تمام مالکیت‌ها 🔹 مرحوم شهید صدر (ره) معتقد است منشأ تمام مالکیت‌ها است. ایشان در بیان صور «حیازت مال الغیر» می‌نویسد در مورد حیازت عقلاً چهار صورت متصور است: 1️⃣ اول: حیازت در هیچکدام از ملکیت و ضمان مؤثر نباشد. این قسم خود به دوگونه قابل تصویر است: 🔹 قسم اول: ید شخص دوم ید مستقلی نباشد و ذو الید دوم به منزله همان ذو الید اول اعتبار شود. مثل ید ودعی یا که ید وکیل نیز نوعی ید ودعی است. 🔸 قسم دوم: ید شخص دوم مستقل باشد. علت عدم ملکیت در این قسم این است که ذو الید اول اذن در تملک نداده است و علت عدم ضمان هم این است که ذو الید اول به عدم ضمان ید ثانیه راضی است، مثل که مستعیر نه مالک می‌شود و نه ضامن. 2️⃣ دوم: حیازت موجب ملکیت نباشد، لکن موجب ضمان شود، مانند . در غصب، ید غاصب به خاطر اینکه مالک اذن در تملک نداده است سبب ملکیت نیست. همچنین با توجه به عدم رضایت مالک به «عدم ضمانت» غاصب، موجب ضمان نیز می‌شود. 3️⃣ سوم: حیازت موجب ملکیت باشد، لکن موجب ضمان نشود (عکس صورت سابق)، مانند که مالک به حیازت متهب راضی است. باید توجه داشت که هبه به معنای تملیک نیست، بلکه به این معناست که مال شخص به اذن او حیازت شود و به همین دلیل در هبه «قبض» معتبر است و تا پیش از آن هبه واقع نمی‌شود. بنابراین ید متهب سبب ملکیت اوست و چون مالک به عدم ضمان متهب راضی است، ید او موجب ضمان نخواهد بود. 4️⃣ چهارم: حیازت موجب ملکیت و ضمان باشد، مانند باب . در باب قرض مقترض به مجرد انشای عقد قرض، مالک یا ضامن نمی‌شود، بلکه پس از حیازت و قبض این قرض سبب ملکیت و ضمان می‌گردد؛ زیرا مالک اول از یک سوی در تملک مقترض اذن داده است و از سوی دیگر به عدم ضمان و مجانی بودن این حیازت راضی نیست. 📚 موسوعة الشهید السید محمد باقر الصدر 21: 194 ــ 195. 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 اشكالى كه حوزه‌ى ما ديروز آن را نداشت و امروز دارد ... 🔹 «اشكالى كه حوزه‌ى ما، ديروز آن را نداشت و امروز دارد، اين است كه حوزه‌ى ديروز از دنياى زمان خود عقب‌تر نبود؛ بلكه جلوتر هم بود. 🔸 شما نگاه كنيد در آن روز علماى ما چقدر محصول علمى و فقهى و كلامى براى مردمِ زمان خودشان دارند. همان عدّه‌ى كمى كه در گذشته بودند، كارهاى بزرگى انجام دادند... 🔹 بنابراين، هركسى كه در زمينه‌هاى فقهى و كلامى - بخصوص - چيزى به شيعه مى‌گفت، شيعه با قدرت و قوت، به زبان علمى به او جواب مى‌داد و سخن تلخِ رقيب و حريف و معاند را به خانه نمى‌برد... يك نفر پيدا مى‌شد حرفى را در يك كتاب خطّى مى‌زد و يك نسخه مى‌نوشت و ديگرى پخش مى‌كرد و ديگرى مى‌خواند و چهار نفر در طول زمان از آن مطّلع مى‌شدند؛ عالم شيعه هم برمى‌داشت همين كار را عيناً جواب مى‌داد و گاهى تندتر و سريع‌تر و بهتر از او اقدام مى‌كرد و عقب نمى‌ماند. اما امروز، اين‌گونه نيست. 🔸 امروز، حوزه‌ى علميه از زمان خودش خيلى عقب است. حساب يك‌ذرّه و دو ذرّه نيست. مثل اين است كه دو نفر سوار بر اسب، در وادى اى همراه يكديگر بروند و يكى اسبش از ديگرى تندروتر باشد و آنكه اسبش كندروتر است، بعداً به اتومبيل دست پيدا كند. طبيعى است آنكه اسبش تندروتر است، به گرد او هم نمى‌رسد. الآن وضعيت اين‌گونه است. 🔹 در حال حاضر، امواج فقه و فلسفه و كلام و حقوق، دنيا را فراگرفته است. ما وقتى به خودمان برگرديم، خيلى فاصله داريم.» 📚 برگرفته از فرمایشات مقام معظم رهبری 1374/9/13 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین
هدایت شده از در مسیر اجتهاد
💠 در کانال «در مسیر اجتهاد» می‌توانید مطالب زیر 👇را دنبال کنید: 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔺 برای مشاهده مطالب در هر یک از موضوعات فوق 👆 کلیدواژه مدنظر را لمس کنید. 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 مناسبات حکم و موضوع سبب انصراف: 🔹گاهی خطاب مطلقی که از جانب شارع می‌رسد نسبت به ارتکاز عرفی مقید می‌شود. به عنوان مثال در"الماء مُطهّر"، مطهریت حکمی است که یک منشأ دارد و آن هم این است که ماء مد نظر نباید نجس باشد و از باب مناسبت حکم و موضوع می‌فهمیم که مقصود از ماء مطهر، ماء طاهر است که تطهیر می‌کند و برای ذهن انصراف حاصل می‌شود که این جا اطلاق ماء منصرف به ماء طاهر است. 🔸 یا وقتی شارع گوید «وامسحوا برؤوسکم» عرف در این جا توسط دست، آن هم با کف آن مسح می‌کند. پس آیه همان مسح عرفی را می‌گوید. 🔹 این که از مناسبات حکم و موضوع است، حجت و هادم مقدمات حکمت است. به این دلیل که جزو مقیدات لبيه متصله است و معیت با دلیل دارد و در ظهور تصدیقی دخیل است. وقتی این ظهور تمام شد اطلاق مقید می‌شود. 📚ر.ک: بحوث في علم الاصول، شهید محمدباقر 7: 529 (تقریرات حسن عبدالساتر) 📌 ارسالی از حجت الإسلام محمودپور (از طلاب محترم پایه هفتم شهیدین) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 آدم احمق 🔹 من مکرّر در صحبت با دوستان اهل علم و به خصوص طلاب جوان این اصل عالی قرآن را یادآوری کرده‌ام که بدبخت آن آدم است که در دستگاه علم و دین و ملّایی قدم بگذارد تا به دنیا برسد! 📚 ر.ک: در مکتب قرآن، ج1، ص 218. 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 انواع مالیت: 1️⃣ مالیت مضاف به عین: مالیت مضاف به عین به مالیتی اطلاق می‌شود که به عین خارجی تعلق گرفته است و ظرف آن نیز عین خارجی است، مانند شراکت زوجه در ارث بنا؛ زیرا در هنگام فوت زوج، همسر یک هشتم از مالیت بنا را ــ نه عین آن را ــ ارث‌ می‌برد. در این صورت اگر زوج دارای ساختمانی باشد که متشکل از هشت آپارتمان است، زوجه نمی‌تواند یکی از واحدها را درخواست کند و از قبول پول آن امتناع کند. بلکه او تنها صاحب مالیت یک هشتم ساختمان است و این مالیت مضاف به عین است، به همین دلیل اگر ارزش ساختمان افزایش یا کاهش پیدا کند، سهم زوجه نیز افزایش یا کاهش پیدا خواهد کرد. 2️⃣ مالیت محضه: مالیت محضه مانند اینکه شخص غاصبی مال کسی را تلف کند. در این جا غاصبِ متلف، ضامن مالیت مال تلف شده است و قیمت لحظه تلف در ذمه او قرار‌ می‌گیرد. 📌 نکته: برای شراکت در مالیت عین و شراکت در خود عین فرق‌هایی ذکر شده است که عمده آن‌ها این است که در شریک در مالیت، حق امتناع از دریافت پول و سهم خواهی از عین را ندارد. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد (فقه بانکداری ـ تابستان 1397) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 به مناسبت سالگرد رحلت علامه یزدی (ره) 🔹 نمازِ دلتنگی! 🔸 نسخه‌ای معنوی از آیت‌الله مصباح (ره) که تاکنون نشنیده‌اید! 📚 برگرفته از فرمایشات استاد سید احمد فقیهی (حفظه الله) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
💠 یا از جمع ما بیرون برو یا از این کارت دست بردار! 🔹 در کتاب «امالی» مرحوم شیخ طوسی با سند بلند و بالایی نقل شده است: 🔸 «عَنْ هِشَامٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ ع قَالَ: لَوْ أَنَّكُمْ إِذَا بَلَغَكُمْ عَنِ الرَّجُلِ شَيْ‏ءٌ مَشَيْتُمْ إِلَيْهِ فَقُلْتُمْ: يَا هَذَا إِمَّا أَنْ تَعْتَزِلَنَا وَتَجْتَنِبَنَا أَوْ تَكُفَّ عَن هذا. فَإِنْ فَعَلَ وَإِلَّا فَاجْتَنِبُوهُ». (أمالی طوسی، ص 661) 🔹 وقتی یک کار بدی از یک مردی به شما می‌رسد، بروید و به او بگویید یا از جمع ما برو بیرون یا از این کارت دست بردار اگر قبول کرد که خیلی خوب، اما اگر قبول نکرد از او اجتناب کنید. 🔸 استاد ما آیت الله (ره) نقل می‌کردند: زمانی که امام خمینی (ره) مرجعیت نداشتند و از رجال علمی حوزه بودند، به اطلاع شان رسیده بود طلبه‌ای درب مدرسه خان کلام ناپسندی ــ که البته حرام نبود ــ را به کسی گفته بود. ایشان هم فرموده بودند چنین فردی باید از قم برود! چون به کیان حوزه ضربه زده است. بسیاری از افراد پیش ایشان شفاعت می‌کنند که او طلبه خوبی است و نادراً خطایی از او سر زده، اما ایشان مصرّ بودند که باید قم از برود. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه (امر به معروف) 1395 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 مسأله اعراض: 🔹 در خصوص مسأله‌ی سه مبنا وجود دارد: 1️⃣ مبنای اول (مشهور): با نفسِ اِعراض، مال از ملک مالک خارج می‌شود و از مباحات محسوب می‌شود. 2️⃣ مبنای دوم: وقتی شخص دیگری مال معرضٌ عنه را حیازت نمود، از ملک مالک سابق خارج خواهد شد. لذا تا قبل از حیازت آن توسط دیگران، آثار ملک بر آن بار می‌شود. مثلا اگر تا زمان فرارسیدن سال خمسیِ مالک، کسی آن را حیازت نکرد، پرداخت خمسِ آن بر مالک واجب است. 3️⃣ مبنای سوم (محقق خویی): صرف اعراض و حتی با حیازت دیگری، مال از ملک مالک اول خارج نمی‌شود و خروج آن مال از ملک متوقف بر تحقق تصرف مغیّر است. لذا مادامی که شخصِ حیازت کننده تصرف مغیّری در مال نکرده باشد، مالک حق دارد که آن را از او باز پس گیرد. (موسوعة الإمام الخوئی 30: 461 ـ 462) 👈 مبنای مختار مبنای دوم است و صرف استیلاء غیر سبب ملکیت اوست، لکن با استیلاء ملکیت جایز برای شخص حاصل می‌شود و مادامی که شخص تصرف مغیّری در مال انجام نداده است، مالک اول حق رجوع دارد. در نتیجه در صورت اعراض، وقتی دیگری مال را حیازت کند «حیازة مال الغیر بإذنه مجانا» صدق می‌کند. در واقع مالک با اعراض از مال خود، اذن عامی برای حیازت و تملک دیگران داده است. نشانه‌ی اینکه اعراض او در حکم اذن عام است، این است که او می‌تواند اعراض حیثی کند و مثلا بگوید: من از این مال اعراض می‌کنم و فقط راضی هستم که طلّاب آن را حیازت کنند. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد (فقه بانکداری ـ تابستان 1397) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
💠 چرا اوضاع مالی اهل علم خوب نیست؟ 🔹 از امام (ع) پرسیدند: چرا از نظر رزق وضعشان ضعیف است؟ فرمود «أليس العقل رزقاً؟» 🔸 شما دلتان می خواهد بساط عالَم بر ظلم باشد؟ کسی زحمت بکشد و درس بخواند هم عالم بشود و هم از آن طرف رایگان مال گیرش بیاید؟ این نیست که کسی که درس خوانده به او چیز دیگری بدهند! شما دادی، یک کالا و برلیانی گرفتی که با تو می آید و تو را هم همه جا حفظ می‌کند. آن بیچاره عمرش را داده گیرش آمده و می‌گذارد و می‌رود. چرا «فلک به مردم نادان دهد زمام مراد!» 🔹مبادا اینها طلبه ای را بلرزاند. فرمود اگر خواستی خودت را بسنجی، با بازاری نسنج. خود را با متکاثر نسنج؛ تو " داری، کوثر را با کوثر می‌سنجند؛ کوثر را که با تکاثر نمی‌سنجند. بله سرمایه‌دارها بر اساس (ألهاکم التكاثر) باید یکدیگر را با خودشان بسنجند؛ اما کوثر را با کوثر می‌سنجند. فرمود: اگر حوزه یا دانشگاه خواستند خودشان را بسنجند، باید با بسنجند همین. با بازاری نسنجند. 🔸 فرمود آنجا که سخن از توزین و توزیع و ارزیابی است، «توزن دماء الشهداء و مداد العلماء»؛ این کوثرها را با هم می سنجند. آن مرکّب عالم با خون شهید؛ خون این شهید با مرکّب عالم؛ اینها هر دو کوثرند، کوثرها را با هم بسنجید. تازه گفتند در آن کوثر، مداد عالم است، یا لااقل معادل است. 📚 خطبه‌های نماز جمعه آیة الله آملی (حفظه الله) ۱۳۸۰/۳/۴ 📌 ارسالی از حجت الإسلام سید عبدالله عمادی (از طلاب محترم پایه دهم شهیدین) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 نکات مستفاد از مقدمه «من لا یحضره الفقیه»: 🔹 مرحوم شیخ (ره) در مقدمه کتاب خود می‌فرماید: (وَجَمِيعُ مَا فِيهِ مُسْتَخْرَجٌ مِنْ كُتُبٍ مَشْهُورَةٍ عَلَيْهَا الْمُعَوَّلُ وَ إِلَيْهَا الْمَرْجِعُ) (من لا یحضره الفقیه 1:3) 🔸 با توجه به این مقدمه، می‌توان ادعا کرد که مهمل و یا مجهول بودن شیخ بلاواسطه ایشان در مشیخه ضرری به اعتبار طریق نمی زند، البته به شرط عدم تضعیف در کتب رجالی؛ زیرا در مورد جمله (مستخرج من کتب مشهوره) سه احتمال وجود دارد: 1️⃣ اینکه مراد کتاب مبدو به السند باشد، که در این صورت همه طرق تشریفاتی است و چون کتاب مشهور بوده نیازی به طریق ندارد. 2️⃣ اینکه مراد، کتاب یکی از وسائط ذکر شده در طریق باشد، که در این صورت یا مراد شیخ بلا واسطه است که می‌شود معوّل علیه و ثقه و یا مراد یکی از مع الواسطه هاست که در این صورت کتاب آن شیخ مع الواسطه مشهور بوده و ذکر شیخ بلاواسطه تشریفاتی است و جهالتش ضرری نمی زند. 3️⃣ اینکه مراد وجود این روایات در کتب مشهور دیگری غیر از کتب افراد واقع در طریق و کتاب مبدو به السند باشد، که در این صورت با توجه به تقدم آن کتب معلوم می‌شودکه این روایات را غیر از شیخ بلاواسطه شیخ صدوق راوی دیگری هم نقل کرده است. بنابراین از جهت شیخ بلاواسطه می‌شود. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
💠 نکته‌ای نو در باب تخصیص و تقیید 🔹 مرحوم شیخ مرتضی (ره) معتقدند اگر به طور مثال پانزده روایت به صورت مطلق بیان کند عالمان را اکرام کنید، سپس یک روایت بفرماید عالمان فاسق را اکرام نکنید، در این صورت آن پانزده روایت مطلق با یک روایت خاص، تقیید نمی‌خورد. 🔸 دلیل این ادعا: از آنجاکه امامان متعدد (ع) بارها بر آن اطلاق کرده‌اند و آن اطلاق مانند گردیده، دیگر قابل تخصیص نمی‌باشد. به ویژه اگر خاص در صدد خروج حصه‌ای باشد که مورد ابتلای مسلمانان بوده است. 📚 ر.ک: شرح العروة الوثقی، شیخ مرتضی حائری، ج1، ص 422. 👈 های علمی بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 مدیریت سطوح عالی مدرسه شهیدین قم