دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 رهیافتهای کلان اروپامحور در مطالعهی ژئوپلیتیک 💰 تعداد کلمه: 382 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای
|
🔹دانش ژئوپلیتیک بهدلیل تکوین در #اروپا، رویکرد غربمحورانهای داشته است؛ بدینترتیب در این دانش، جهان از منظر غرب دیده میشود. نگاهی به نحوهی قرارگرفتن قطعات زمین در نقشههای جغرافیایی، این واقعیت را تایید میکند. بااینوجود، سه رهیافت عمده در مطالعات #ژئوپلیتیک قابل تمایز از یکدیگرند:
1️⃣ رهیافت نظام جهانی چندقطبیِ چندمرکزی
بنابر رهیافت فوق، جهان غرب حوزههای متنوعی را برای منافع راهبردی خود در سرتاسر کرهی خاکی تعریف کرده است؛ به طرق مختلف نیز میکوشد آنها را تامین و سازماندهی کند.
2️⃣ رهیافت اقتصادی به نظام جهانی
بنابر این رهیافت، #سرمایهداری بر معادلات اقتصادی جهان حاکم است. وقتی از #نظام_جهانی صحبت میکنیم، درواقع از نظام سرمایهداری جهانی حرف میزنیم. قدرت نیز تابع سرمایهداری است. اقتصاد سرمایهداری، حوزههای مختلفی از #قدرت را در مناطق مختلفی از جغرافیای جهان تعریف کرده و سازماندهی نموده است.
مفاهیمی همچون: تقسیم بینالمللی کار و سرمایه و تولید و مصرف و ... بازتابدهندهی اقتضائات و الزامات این رهیافت هستند. هرگاه در #معماری_امنیتی مناطق مختلف جهان تغییراتی رخ میدهد، متاثر از اقتضائات توسعهی نظام سرمایهداری بوده است. یعنی توسعه و بسط نظام سرمایهداری جهانی در برخی مواقع اقتضا میکند که معماری امنیتی برخی مناطق جهان تغییر یابند. این امر خود را در قالب تغییرات ژئوپلیتیکی (مثل تغییر در مرزها و ائتلافهای منطقهای) آشکار میسازد.
3️⃣ رهیافت اجتماعی به نظام جهانی
سومین رهیافت در این حوزهی مطالعاتی را میتوان به قالببندی جغرافیا بر اساس فرآیندهای جامعهمحور نسبت داد. عناصر فرهنگی، اجتماعی و هویتی در رهیافت سوم از اهمیت بیشتری برخوردارند. در این رهیافت، قدرت نهتنها ابعاد و سطوح مختلفی دارد، بلکه میتواند چندمرکزی نیز تعریف شود. این رهیافت اجازه میدهد تا بتوانیم معادلات ژئوپلیتیکی بعد از #جنگ_سرد را بهتر درک کرده و مطالعه کنیم.
بر اساس رهیافت اجتماعی، منطقههای ژئوپلیتیکی در سرتاسر جهان، توازن خودخواستهای را با استفاده از: نیروهای اجتماعی، دولت-ملتها، پیمانهای منطقهای و نهادهای بینالمللی تامین و کسب میکنند. طراحی و پیادهسازی بحرانهای اجتماعی برپایهی هویتخواهی قومی، نژادی و مذهبی در برخی مناطق (ازجمله در #غرب_آسیا) در راستای این ادراک از معماری ژئوپلیتیکی دنبال میشود.
رهیافت سوم حاکی از آن است که #جغرافیا برخلاف ظاهر استاتیک خود، از پویاییهای درونی خاصی برخوردار است؛ ترکیب زمین با انسان و تکنولوژی سه منبعی هستند که این پویایی را تغذیه میکنند و تعریف دینامیکی از #مرز و #سرزمین تحویل میدهند. راهاندازی #القاعده و #داعش یک نمونهی برجسته در این رهیافت است.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔴 تغییر در شیوهی تقسیم زمین
🧩 قسمت اول: گذار به جهان شمال-جنوب
💰 تعداد کلمه: 350 کلمه
⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 3 دقیقه
پیشتر گفتیم که ژئوپلیتیک بهعنوان یک دانش، بهدلیل تکوین و تدوین در اروپا، رویکرد غربمحورانه به خود گرفت؛ این ویژگی نگاههای منتقدان را در برخی کشورها برانگیخت. رهیافتهای انتقادی در تعدیل #اروپامحوری به راه افتاد و به بسط ادبیات خاصی در این حوزه انجامید. این ادبیات انتقادی را در بیانات آیتالله خامنهای نیز میتوان پیجویی کرد.
طبیعتا انتظار میرود که محصول توسعهی این ادبیات، تغییرات محسوس در واقعیت تقسیم قدرت در جهان امروز و زمان اینک ما باشد. بهنظر میرسد که بتوان انعقاد #توافق_راهبردی_ایران_روسیه را از این منظر با دقت عالمانهتری نگریست. این مطلب را در چند قسمت توضیح میدهیم.
1️⃣ قسمت اول: گذار به جهان شمال-جنوب
2️⃣ قسمت دوم: نظریهپردازی برای ترمیم هژمونی
3️⃣ قسمت سوم و پایانی: آغازی بر پایان مرکزیت غرب
...
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🚩 توافق راهبردی ایران-روسیه و گذار به جهان شمال-جنوب
🔹شاید نگاه منتقدانه به ژئوپلیتیک برای ما در نگاه نخست چندان آشنا به نظر نرسد، اما سیاستهای کلان جمهوری اسلامی که بر این بنیان استوار گردیدهاند، برای ما بسیار محسوس و آشنا هستند. ما با آنها محشوریم و زندگی میکنیم، بیآنکه بنیانهای نظری و تئوریهای پشتیبان آنها را بشناسیم. موضعگیری #آیتالله_خامنهای نسبت به دانشواژههای رایج ژئوپلیتیکی، مثل اصطلاح #خاورمیانه نمونهای از این دست سیاستهاست؛ سیاستهای عالمانهای که از یک نگاه ژرف تئوریک بهره میگیرند.
🔸تلاش برای حذف اصطلاح خاورمیانه، از عزم راسخ جمهوری اسلامی و پیشگامی ملت ایران در بازتعریف موقعیت ژئوپلیتیکی #غرب_آسیا خبر میدهد. آنچه در این بازتعریف نشانه گرفته شده است، عبارت است از: بهرهگیری هرچهبیشتر از امکانات و ظرفیتهای خدادادی این منطقه از جهان، که غرب مدرن آن را در 200 سال گذشته به یغما برده و از آنِ خود کرده است.
🔹وقتی از گذار به #نظم_جدید_جهانی شرقمحور و فروپاشی #نظم_نوین_جهانی آمریکامحور صحبت میکنیم، برای پرهیز از #سهلپنداری، طبعا به ادبیات علمی روشنگرانهای در این باب احتیاج خواهیم داشت. بخشی از این ادبیات را از طریق استحالهی ادبیات انتقادی میتوان بهدست آورد و بخش دیگری را نیز باید با خلاقیت و ابداع که از اندیشمندان #جبهه_مقاومت انتظار میرود، کسب نمود.
🔸کاستن از حجم عظیمی از ظلم که در جهان منتشر است، نیازمند بازتعریف شیوهی تقسیم جهان است. در این بازتقسیم باید اروپامحوری مورد تجدیدنظر قرار بگیرد؛ سیاست بازتعریف ژئوپلیتیک جهان و گذار از اروپامحوری به #آسیامحوری بخشی از این اصلاح اساسی و بنیادین است. روز گذشته که شاهد انعقاد قرارداد راهبردی میان ایران و #روسیه بودیم، این سیاست یکی از میوههای خود را بر زمین گذاشت. انتظار آن است که این قرارداد، محققکنندهی نگاه انتقادی در ژئوپلیتیک جهت بازپسگیری ظرفیتهای بهتاراجرفتهی آسیایی باشد. ایران عزیز ما نیز که همیشه در دو قرن اخیر مورد تهاجم و تعدی بوده، یکی از بازیگران مهم این گذار خواهد بود. جغرافیای طبیعی #ایران بهطور خدادادی در لجمن این درگیری و در لبهی این تقسیمبندی قرار دارد. گذار از اروپامحوری به آسیامحوری نیازمند تقویت #راهبرد_شمال_جنوب بهجای #راهبرد_غرب_شرق است که مرزهای شمالی ایران، یکی از مهمترین گذرگاههای آن محسوب میشوند.
🔹از برجستهترین مبدعان ادبیات شمال-جنوب میتوان به #ایمانوئل_والرشتاین اشاره کرد. وی که یکی از سرآمدان رهیافت انتقادی به ماهیت اروپامحورانهی ژئوپلیتیک است، اندیشهی خود را حول مفهومی تحتعنوان #ژئوپلیتیک_منازعه_جهانی صورتبندی کرد. در این صورتبندی جدید، مدل تازهای برای فهم #منازعات_ژئوپلیتیکی و تبیین #مسابقات_جغرافیایی ارائه شده است. دیدگاه #پیتر_تیلور، دیگر اندیشمند ژئوپلیتیک نیز در همین راستا تکوین یافته است.
🔸در آلترناتیوی که #والرشتاین و #تیلور ارائه کردهاند، جهان از صورتبندی غربی-شرقیِ اروپامحورانه خارج شده و در قالب تعاملات شمال-جنوب توضیح داده میشود. این آلترناتیو در مقابل نظریهی #هارتلند هالفورد مکیندر قرار دارد و به بازسازی و ترمیم آن میانجامد.
🔹نظریهی هارتلند #مکیندر، یکی از ستونهای رهیافت اروپامحوری است. این نظریه، تقسیم قدرت در جهان را بهگونهای توضیح میدهد که گویا #دست_پنهان_جغرافیا، سرزمینها و ملتها را به شرقی-غربی تقسیم کرده است. این شیوه از تقسیمبندی، #یکجانبهگرایی را در #روابط_بینالملل تقویت میکند. تقلا برای عبور از جهان تکقطبی و گذار به نظام جهانی چندمرکزی از حیث تئوریک نیازمند نقد و نقض نظریهی هارتلند و تعدیل آن است؛ این مطلوب، همان کاری است که والرشتاین و تیلور دنبال کردهاند.
این یادداشت ادامه دارد....
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔴 تغییر در شیوهی تقسیم زمین
🧩 قسمت دوم: نظریهپردازی برای ترمیم هژمونی
💰 تعداد کلمه: 420 کلمه
⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه
نظریههای برآمده از رهیافت اروپامحور، مثل نظریهی هارتلند هالفورد مکیندر، توجیحگر جهان تکقطبی غربمحور هستند. گذار به #نظم_جدید اقتضا میکند که این نظریهها و بهنحویاولاتر این رهیافت، نقد و نقض شده و زمینه برای طرح نظریههای جدید برای ساخت نظام جدید فراهم گردد. آراء و نظریههای رابرت کاپلان در چنین راستایی قابل تامل است.
بخش دوم این سلسله یادداشت در ادامه تقدیم میشود...
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 تغییر در شیوهی تقسیم زمین 🧩 قسمت دوم: نظریهپردازی برای ترمیم هژمونی 💰 تعداد کلمه: 420 کلمه
|
🚩 نزاع نظریهها
🔸 نظریهها، برسازندهی جهان واقعی هستند؛ به آن مشروعیت میبخشند و ترمیم و دوام آن را ممکن میسازند. رشد نگاه انتقادی که از عدم کفایت و نابسندگی نظریههای پشتیبان نظم نوین جهانی خبر میداد، اندیشیدن به آلترناتیو هژمونی آمریکایی را تقویت کرده است. نظریهی #ژئوپلیتیک_منازعه_جهانی که توسط #والرشتاین و #تیلور ارائه شد، یکی از این آلترناتیوها بود که راهبرد شمال-جنوب را جایگزین راهبرد غرب_شرق کرد.
🔹یکی دیگر از نظریههایی که از #راهبرد_شمال_جنوب پشتیبانی میکند، نظریهی #رابرت_کاپلان است. نظریهی کاپلان عمدتا با نام رهیافت #ژئوپلیتیک_آنارشی شناخته میشود. نظریهی وی نمونهای از تلاشهایی است که میکوشند تصویری از نظام جایگزین #نظام_بینالملل موجود را ترسیم کنند.
🔸کاپلان روی ناآرامیهایی که در نقاط مختلف جهان در حال گسترش بود، تمرکز کرد و اصطلاح جدید ژئوپلیتیکی #شمال_ثروتمند و #جنوب_شورشی را برای توضیح و تبیین وضعیت موجود ابداع نمود. البته قصد کاپلان ترمیم قدرت جهانی آمریکاست و کمتر میتوان از دل آن #نظم_جهانی بدیل را استشمام نمود.
🔹نظریهی #برخورد_تمدنها نیز یک سویهی ژئوپلیتیکی دارد. #هانتینگتون در این نظریه که به رهیافت #ژئوکالچر مربوط میشود، زیرساخت منازعات ژئوپلیتیکی که #کاپلان از آن سخن میگفت را در فرهنگها و تمدنهای منتشر در جغرافیای ملل جستوجو کرده است؛ وی این وضعیت را به اوضاع بعد از #جنگ_سرد پیوند زد و رد پای خطوط گسلخیز این منازعه را در جغرافیای جهان ترسیم نمود. عنوان کتاب وی یعنی «برخورد تمدنها و بازسازی نظام نوین جهانی» به وضوح از جنبهی ژئوپلیتیکی نظریهی ساموئل هانتینگتون پرده برمیدارد. این نظریه، نسخهای کاربردی برای بقای #نظم_نوین_جهانی در مواجهه با شرایط گذار به #نظم_جدید بوده است.
🔸رویآوردن #ایالات_متحده به ایجاد #جبهه_تکفیری برای مقابله با #جبهه_مقاومت، بر اساس این نظریههای ترمیمی پشتیبانی میشود. نظریهی کاپلان در پایان قرن بیستم نگاشته شد؛ نظریهی برخورد تمدنهای هانتیگتون نیز در سال 1993 میلادی مطرح گردید. اقدام امریکا در ایجاد کانونهای تکفیری در #غرب_آسیا نیز از سال 1996 میلادی آغاز شد و در سال 2007 میلادی به بهرهبرداری رسید. #عملیات_سایکلون و تجهیز مسلحین افغان نمونهای بسیار برجسته در این راستاست. کاپلان نیز در این میان روی منازعات #بالکان تمرکز داشت و از نزدیک در این منطقه زندگی میکرد. تضعیف گفتمان #اسلام_سیاسی از درون با تاسیس گروههای سلفی و تکفیری، از بالکان و #آسیای_مرکزی تا #غرب_آسیا نکتهی تمرکز این نظریهها بوده است.
🔹جا دارد ما نیز در ایران عزیزمان از خودمان بپرسیم که نظریهی پشتیبان ما از جبههی مقاومت چیست و چه آرایش تئوریکی در برابر نظریههای رقیب به خود باید بگیریم؟ اساسا آیا توجه به لایهی تئوریک این تقابلها و تغییرات را یک امر جدی و لازم و ضروری میدانیم یا معتقدیم که این وجه بیشتر یک فعل تشریفاتی و نمایشی و تزئینی است؟ #نظریه_مقاومت در برابر #نظام_سلطه را از کجا پی بگیریم؟
این یادداشت ادامه دارد....
1️⃣ قسمت اول: گذار به جهان شمال-جنوب
2️⃣ قسمت دوم: نظریهپردازی برای ترمیم هژمونی
3️⃣ قسمت سوم و پایانی: آغازی بر پایان مرکزیت غرب
...
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔴 تغییر در شیوهی تقسیم زمین
🧩 قسمت سوم: آغازی بر پایان مرکزیت غرب
💰 تعداد کلمه: 520 کلمه
⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5 دقیقه
تقابل نظریههای اولیه ژئوپلیتیک با نظریههای انتقادی موجهای بعدی این دیسیپلین نشان میدهد که جدیترین سطح رقابت قدرت در مقیاس جهانی را باید در دل #رقابتهای_ژئوپلیتیکی و #مسابقات_جغرافیایی جستوجو کرد. تکوین و تکامل نظریهها دریکسو در پی بقای هژمون موجود هستند و تداوم جهان تکقطبی آمریکامحور را دنبال میکنند؛ درسویدیگر شاهد ظهور و شکلگیری جبهههایی هستیم که مستعد ارائهی آلترناتیو و نظم جایگزین بهجای نظم و نظام بینالملل موجود میباشند.
پرسش این است که آیا این جبههها را باید صرفا یک اقدام میدانی شمرد یا با تکیه بر یک نظریهی پشتیبان میتوان به تعمیم این تجربههای عینی در ساحات دیگر عرصهی عمومی نیز اندیشید؟
قسمت سوم و پایانی سلسله یادداشت تقسیم زمین به پرسش فوق اختصاص دارد....
1️⃣ قسمت اول: گذار به جهان شمال-جنوب
2️⃣ قسمت دوم: نظریهپردازی برای ترمیم هژمونی
3️⃣ قسمت سوم و پایانی: آغازی بر پایان مرکزیت غرب
...
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🚩 چگونه جبههی مقاومت از هژمونی غرب مرکززدایی کرده است؟
🔹 دههی پایانی #قرن_بیستم و دههی نخست #قرن_بیستویکم بازهی زمانی تدوین نظریههای ترمیمگر و رخنهپوش ژئوپلیتیک #نظم_نوین_جهانی بود؛ بازهای که در آن #انقلاب_اسلامی به پیروزی رسید و اتحاد جماهیر #شوروی از هم فروپاشید. بار تئوریک این کار بر دوش #هانتینگتون و #کاپلان قرار داشت. نظرورزی آنها کوه یخی را ساخت که نوک آن را میشد در طراحی و اجرای #عملیات_سایکلون در #افغانستان و #جبهه_تکفیری در #عراق و #شام دید. هانتینگتون آشکارا در کتابش اعلام کرد که درصدد بازسازی نظم نوین جهانی از دل درگیری تمدنهاست. کاپلان نیز از کارکرد شورش و آنارشی در تبیین مسابقات جغرافیایی پرده برداشت.
🔸 تمرکز معماری دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی حول پیریزی و پیادهسازی #جبهه_مقاومت نشاندهندهی اعتنای این نظام به اهمیت جغرافیا و قدرت برخاسته از آرایش زمین و سرزمین است. #دولت_عمیق ما به تدریج عقلانیت خود را در برای هضم #نظام_سلطه و ترتیبات امنیتی این نقطهی حادثهخیز جهان رشد داده و همواره در مسیر بلوغ و تکامل حرکت کرده است. با این نشانههاست که میتوان قسم خورد که در پس تصمیمات این نظام با عقل شدیدا عمیقی روبهرو هستیم که به تغییر افقهای برسازندهی مناسبات بینالمللی واقف است و خود را در مقیاس بازیگر میبیند و میدان را برای بازیگری خود تنظیم میکند.
🔹 ترسیمی که #آیتالله_خامنهای با ادبیات خاص خودشان از مواجههی #انقلاب_اسلامی با نظام سلطه ترسیم میکنند، بروز و برونداد همان عقلانیتی است که میخواهد تفوق #نظام_جهانی اروپامحور را بشکند و هژمونی برآمده از آن را از مقام استیلاء به زیر بکشد. طبعا چنین مواجههای بدون پشتیبانی تئوریک نبوده و نمیتواند پیش برود.
🔸 ازاینرو میتوان گمانهزنی کرد که یک #نظام_فکری پشتیبان و مجهز به ادراکات هستیشناختی، معرفتشناختی و روششناختی در پس ارادهی معطوف به گذار از نظام سلطه وجود دارد؛ خواه این تئوری آشکارا عرضه گردیده باشد یا به هر دلیلی صرفا در #تصمیمسازی و #تصمیمگیری دولت عمیق آشکار شود. رد پای این تئوری را میتوان در جاهایی سراغ گرفت که با تولید و بهکارگیری ادبیاتی جدید، عزم خود را مبنیبر مشروعیتزدایی از نظم و #نظام_بینالملل موجود نشان داده است.
🔹مرکززدایی از نظم غربمحور یکی از مهمترین نمودهای نظام فکری پشتیبان جبههی مقاومت است. تلاشهای این جبهه بهنحو واضح و میدانی، مرکزواقعشدن غرب در تعریف زندگی ایدهآل را نشانه گرفته است. این جبهه موفق بوده که لختبودن پادشاه غرب را فریاد بزند و نشان دهد که غرب عملا فاقد صلاحیت لازم برای تعیین هنجارهای اخلاقی، الگوهای سیاسی، شیب مبادلات اقتصادی و روندهای فرهنگی است.
🔸نویسندهی کتاب «هراس بنیادین» در همان سالهای نخست این ظرفیت را در انقلاب اسلامی مشاهده کرده است. #بابی_سعید در این کتاب مینویسد:
رهبران اسلامی در ایران تا حد زیادی در راستای تخریب منطق اروپامداری و غربمداری در جهان تلاش نمودهاند. بنابراین ظهور اسلامگرایی تنها در فضایی قابل فهم است که در آن، غرب و اروپا در وضعیت مرکزیتزدایی قرار گیرد.
🔹در توضیح سخن سعید باید گفت که وجه نامرئی امپراتوری غرب، همان مرکزیتبخشیدن به شیوهی ادارهی عرصهی عمومی و سبک زندگی اروپایی است. مرکزیتبخشی به تجربهزیستهی اروپا، منطق سلطه را تامین میکند. این منطق در تعریف جغرافیا نیز بازتاب داشته است. برای مثال، تعریف #گرینویچ بهعنوان مدار شاخص برای تنظیم ساعت در جهان بازتاب همین منطق است. گذر از #اروپامحوری مستلزم به چالشکشیدن اقتدار آندسته از ابزارهای غرب است که با توسل به آنها وانمود میکند که بر جغرافیای جهان تسلط دارد و گویا عالم در ید کنترل اوست. این گذار در رفتار جبههی مقاومت و به چالشکشیدن اقتدار ژئوپلیتیکی غرب کاملا نمود و بروز دارد.
🔸با نگاهی عمیقتر به این تقابل و با درنظرگرفتن لایههای مختلف درگیری دو #عقلانیت_نظمساز، که در یکسوی آن جبههی مقاومت ایستاده است، از شکست نظریهی #پایان_تاریخ فرانسیس فوکویاما تفسیر بهتری میتوان ارائه کرد؛ ازاینمنظر، اعتراف #فوکویاما را باید اذعان به توانایی و توفیق جبههی مقاومت در مرکزیتزدایی از جهان آمریکایی دانست.
🔹در ادامه و امتداد همین تلاشهای عملی و میدانی جبههی مقاومت، کاملا قابل فرض است که بتوانیم به لایههای دیگری از مبارزه با نظام سلطه از طریق مرکززدایی از جهان غرب در عرصههای مختلف بیاندیشیم تا به #روایت_نارسیسی_غرب از خودش پایان ببخشیم.
📮 پینوشت:
یادداشتهای این عنوان از گفتگوی با دکتر ابراهیم متقی الهام گرفته شد.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
#آیتالله_خامنهای:
ما ملت ايران انقلاب بسيار بزرگی کردیم. عظمت این انقلاب خیلی زیاد است و من قرص و محکم به شما عرض میکنم: اغلب ماها هنوز نمیدانیم چه کار عظیمی انجام گرفته..... این انقلاب با این عظمت و با این ابعاد و با این آثار علمی، از لحاظ ارائه مبانی فکری خودش یکی از ضعیفترین و کم کارترین انقلابها که هیچ [بلکه حتی] تحولات دنیا است... گاهی انسان دلش نمیآید بگوید در حد صفر؛ چون واقعاً کسانی با اخلاص کارهایی کردهاند؛ اما اگر نخواهیم ملاحظهی این جهات عاطفی را بکنیم، باید بگوییم #یک_ذره_بیشتر_از_صفر! خیلی کم، خیلی خیلی کم.
۱۳۶۸/۰۹/۰۷
https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid