43.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥
#واحد
🔹من حُرّمو شرمنده هستم..
🔻حاج محمد یزدخواستی
#شب_پنجم
#محرم۱۴۰۳
#سمت_درست_تاریخ
...
#شعر: #مرحوم_استاد_حسن_زاده
#ملودی: #احسان_تبریزیان
غزلی در سوگ این خادم با اخلاص و این شاعر عزیز
در این شعر مانده صدایت هنوز
و در روضه ها گریه هایت هنوز
چنان گرم خدمت به موکب شدی
که گرم است دستت به چایت هنوز
همیشه فراری به سمت حسین!
کجا میرود رد پایت هنوز
خودم دیده ام رفتنت را ولی
نشد باورم ماجرایت هنوز
تو از داغ ارباب دق کردی اما
چه زود است بر ما عزایت هنوز
بگویند تا سالها دوستان
که خالیست ای دوست جایت هنوز
#محمد_خادم
@khadempoet
#زمینه
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#شعر_و_نغمه_احسان_تبریزیان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عمریه چشمام همدم اشکه
مرهم زخمم نم نم اشکه
داره آتیشم میزنه، داغی که مونده به سینه
از خاطر من نمیره، خاطره های مدینه
شمعم و سوختن من چه بی صداست
غروب خورشید من تو کوچه هاست
اغیثینی یا اماه یا فاطمه سلام الله علیها
____
اگرچه ای زهر آتیشی اما
راحتم کردی از همه غم ها
عمریه که منتظرم تا عمر من سر برسه
چشام به حلقه ی دره تا اجل از در برسه
غریب تر از من خدا، کیه، کجاست
غروب خورشید من تو کوچه هاست
اغیثینی یا اماه یا فاطمه سلام الله علیها
____
نمیره یادم، غروب تاریک
نمیره یادم، کوچه ی باریک
یادم نمیره، آتیشُ، ازدحام پشت درو
یادم نمیره صدای، واغربتای مادرو
هر لحظه تو دل من روضه به پاست
غروب خورشید من تو کوچه هاست
اغیثینی یا اماه یا فاطمه سلام الله علیها
اغیثینی یا اماه یا فاطمه
🆔 @ehsantabriziyan
#شور
#امام_حسن_علیه_السلام
#احسان_تبریزیان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تو شهنشاه زمینی آقا - عبد آستانه تو منم
با بهشت چیکار دارم حالا که - میونِ عاشقای حسنم
به وجودم می بالم / حسنی ام
بدونید اهل عالم / حسنی ام
ای جانم حسن - جانانم حسن
ای آیه آیه ی قرآنم حسن
ای جانم ای جانم ای جانم حسن جانم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اگه که شیر خدا علیه - شیر مرتضی علی، حسنه
یکه تازه عرصه ی جمل و - شور ذکر یا علی، حسنه
بگو امشب رو با من / یا حسن جان
بگو کوری دشمن / یا حسن جان
مروارید عشق - دریای سخاست
اولین جلوه ی شاه لافتاست
ای جانم ای جانم ای جانم حسن جانم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اگه که سینه زنم، با حسین - اگه زیر پرچمم، با حسن
امضای کرببلام با حسین - روزی محرمم با حسن
به خدا بی بی زهرا / حسنیه
به خدا ارباب ما / حسنیه
میگیم هر نفس: - مولانا حسن
ارباب ارباب مایی یا حسن
ای جانم ای جانم ای جانم حسن جانم
🆔 @ehsantabriziyan
هدایت شده از نوحه های کارگروه گوشه عشاق
emam hasan.mp3
4.09M
#زمینه
#شهادت_امام_حسن
گرد غم، روی قبرش نشسته
غربتش، قلب سنگ و شکسته
میدونه، که دست آقا بازه
اونی که، در صحنش رو بسته
ای واویلا
بوی غم داره اینجا
ولی از غربت آخر در میاد، با دست مولا
توو رویا، شبا توی ایوونیم
شب تا صبح، توی حرم می مونیم
انشالله با مهر تربت توو صحن، نماز صبح می خونیم
#######
روضه خون جگر پاره پاره
گریه کن چشم ماه و ستاره
سینه زن شده دست سرنوشت
غصه از در و دیوار میباره
ای واویلا
شده رازش هویدا
میگه با گریه حقش این نبود ، مظلومه زهرا
راحت شد، از روضه های دیوار
راحت شد، از فکر زخم مسمار
راحت شد، از خندههای قنفذ، میون کوچه بازار
#####
غصههاش، رسیده دیگه بر لب
بی قرار، شده از غصه زینب
هرچی که، خون دل خورده یک عمر
با جگر، پسشون داده امشب
ای واویلا
خوبه نمونده تنها
نشده جسم بی جونش رها، روو خاک صحرا
باز خوبه، نیفتاده تو گودال
باز خوبه، تنش نمیشه پامال
باز خوبه، نمیبینه که زینب، توو صحرا میره از حال
#داود_رحیمی
#صادق_نجم
🆔 @goosheye_oshagh
#امام_زمان_عج_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#مناجات
#غزل
سلام فلسفۀ چشمهای بارانی!
سلام آبروی سجدههای طولانی!...
چگونه وصف کند غصۀ تو را دعبل؟
چگونه رسم کند چهرۀ تو را مانی؟
تو را هر آینه تصویر کردهام، نظمی
چه نسبتیست میان تو با پریشانی؟
چقدر بر سر بازارها قدم زدهای
که یک معامله سر گیرد از مسلمانی
چقدر موقع قحطی صدا زدیم تو را
و یادی از تو نکردیم در فراوانی
قرار بود بسازیم خانۀ دل را
چقدر ساخته شد خانههای اعیانی!
چه عهدها که پس از هر دعای عهد، شکست
چه ندبهها که نشد موجب پشیمانی
چه گریهها که نکردیم با امین الله
میان صحن تو در یک هوای بارانی
اضافه شد به غم تو چقدر سال به سال
و ما چقدر گرفتیم بیتو مهمانی
چقدر در پی ما گشتهای چراغ به دست
میان همهمۀ کوچۀ چراغانی
خودت بیا بنشین و بخوان و اشک بریز
خودت خطیب، خودت مستمع، خودت بانی
بخوان که روضه از آن حنجره شنیدنی است
به لهجۀ عربی، با زبان قرآنی...
بگو چگونه به هنگام آب نوشیدن
همیشه میرسی از تشنگی به حیرانی
فدای سرخی چشم سیاه تو که هنوز
درون گودی مقتل نماز میخوانی...
#محمد_حسین_ملکیان
#امام_حسن_علیه_السلام
#مدح
#مرثیه
نشستم گوشه ای از سفره ی همواره رنگینت
چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت
به عابر ها تعارف می کنی دار و ندارت را
تو آن باغی که میریزد بهشت از روی پرچینت
کرم یک ذره از سرشار ، سرشارِ صفت هایت
حسن یک دانه از بسیار ، بسیارِ عناوینت
دهان وا می کند عالم به تشویق حسین اما
دهانِ رحمه للعالمین واشد به تحسینت
تو دینِ تازه ای آورده ای از دیدِ این مردم
که با یک گل کنیزی می شود آزاد در دینت
معزالمومنین خواندن مذل المومنین گفتن
اگر کردند تحسینت اگر کردند نفرینت
برای تو چه فرقی دارد ای والتین و الزیتون
که می چینند مضمون آسمان ها از مضامینت
بگو با آن سفیرانی که هرگز بر نمی گشتند
فراخوانده خدا جبراییل هایش را به تمکینت
بگو تاتیغ برداریم اگر جنگ است آهنگت
بگو تا تیغ بگذاریم اگر صلح است آیینت
خدا حیران شمشیر علی در بدر و خندق بود
علی حیران تیغ نهروانت تیغ صفینت
بگو از زیر پایت جانماز این قوم بردارند
محبت کن! قدم بگذار بر چشم محبینت
تورا پایین کشیدند از سر منبر که می گفتند:
چرا پیغمبر از دوشش نمی آورد پایینت
درون خانه هم محرم نمی بینی تحمل کن
که می خواهند، ای تنها ترین تنها تر از اینت
تو غم های بزرگی در میان کوچه ها دیدی
که دیگر این غمِ کوچک نخواهد کرد غمگینت
از آن پایی که بر در کوفت بر دل داشتی داغی
از آن دستان سنگین بیشتر شد داغ سنگینت
سر راهت می آمد آنکه نامش را نخواهم برد
برای آنکه عمری تازه باشد زخم دیرینت
برای جاریِ اشکت سراغ چاره می گردی
که زینب آمده با چادر مادر به تسکینت
به تابوتِ تو حتی زهر خود را کینه خواهد ریخت
چه می شد مثل مادر نیمه ی شب بود تدفینت
صدایت می زند اینک یتیمت از دل خیمه
که او را راهی میدان کنی با دست آمینت
هزاران بار جان دادی ولی در کربلا آخر
در آغوش برادر دست و پا زد جان شیرینت
کدامین دست، دستِ کودکت را بر زمین انداخت؟
نمک نشناس آن دستی که روزی بوده مسکینت
دعا کن زخم غم هایت بسوزاند مرا یک عمر
نصیبم کن نمک از سفره ی همواره رنگینت
#سیدحمیدرضا_برقعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹زمینه: از وقتی وقف غمت هستم...
🎤به نفس: #کربلایی_مهدی_رعنایی
🖌به قلم: #احسان_تبریزیان
التماس دعا
🆔https://eitaa.com/ehsantabriziyan
#شهادت_پیامبر
#صلوات_الله_علیه_و_آله
اي كه جز نامت ندارد حسن مطلع كارها
ختم شد با مُهر مِهر تو همه طومارها
در بيانت بند مي آيد زبان ناطقان
قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها
طفل ابجد خوان تو سلمان سيصد ساله است
استوار مکتب ايثار تو عمارها
پاي بوسي تو عزت داده ما را بي گمان
گل نباشد کس نمي آيد سراغ خارها
کي رود ياد تو از خاطر که در روز ازل
کنده اند اسم تو را بر سنگ دل حجارها
داغ تو در سينه ي ما هست چون خاک توايم
لاله کي روييده در آغوش شوره زارها
خاك كويت توتياي چشم اهل آسمان
عطرنامت كيمياي شيشه عطارها
باز مانده از تماشايت دهان كوه نور
اي حرايت تا قيامت قبله گاه غارها
در شجاعت آنچناني که ميان کارزار
رو به تو آرند وقت خستگي کرارها
اي که با خون دلت پرورده اي اسلام را
اي كه خرما خورده اند از نخل تو"تمار"ها
گرچه با تيشه به جان ريشه ات افتاده اند
مي دهد اين نخل تا روز قيامت بارها
سنگ مي خوردي و مي گفتي که ايمان آوريد
کس نديده از رسولي اينچنين ايثارها
با پر و بال تو اي بال و پرت زخمي عشق
درك كردند آسمان را جعفر طيارها
با عيادت از عجوزي سنگدل اي آينه
روح ايمان را دميدي بر دل بيمارها
لب به نفرين وا نكردي در تمام عمر خويش
بر سرت گرچه بلا باريد چون رگبارها
رفتي و داغ تو پشت دين رحمت را شکست
جان به لب شد از غمت شهرت - مدينه - بارها
تا که چشمت بسته شد اي قافله سالار عشق
بسته شد دست خدا و پاره شد افسارها
آنقدر گويم پس از تو ميخ در هم خون گريست
ناله ها برخواست بي تو از در و ديوارها
#محسن_عرب_خالقی
#امام_حسن_علیه_السلام
خدابه آل علی انحصاربخشیده
هرآنچه داشته براین تباربخشیده
طفیل فاطمهبودست خلقت عالم
خدابه سفره ی خود سفره داربخشیده
اگرچه عادت این خانوادهاست اما
حسن به نام کرم اعتبار بخشیده
گدابه نزد حسن رفته شاه برگشته
کریم ازکرمش بیشمار بخشیده
هنوزحاجت خودبرزبان نیاورده
گدا یکی طلبید او هزاربخشیده
جهانبهچشمندیده کریم مثل حسن
تمام زندگی اش راسه باربخشیده
شکستهباددهانیکهحرفذلت زد
بهشیعهصلححسنافتخاربخشیده
چو ذوالفقاربرندستصلحسبزحسن
بهتیغسرخحسیناقتداربخشیده
به دستخط خودش صبح روزعاشورا
به بیقراری قاسم قراربخشیده
#علیاصغر_شاهسنایی
https://eitaa.com/torabeabootorab
#امام_رضا_علیه_السلام
#مدح_و_مناجات
خدای مهربانیهاست سلطانی که من دارم
فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم
کنارش ذرهی ناچیز، چون خورشید میتابد
ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم
نمک پروردهی دریای جودش بودهام عمری
پُر است از شور احسانش، نمکدانی که من دارم
همیشه رو به گنبد با خدای خود سخن گفتم
همیشه در حرم محکم شد ایمانی که من دارم
نسیم رحمتش، بار گناه از دوش بردارد
به آهی کاه گردد، کوه عصیانی که من دارم
به لطف گندمی که دادهام دست کبوترها
دگر خالی نمانَد سفرهی نانی که من دارم
چه فرقی میکند آهو، کبوتر یا که سگ باشم
که او بی اعتنا باشد به عنوانی که من دارم
به وقت مرگ میآید به بالینم؛ یقین دارم
شروع وعدههای اوست پایانی که من دارم...
✍ #علی_ذوالقدر
#امام_رضا_علیه_السلام
#مدح_و_مناجات
«اُدخُلوها بِسَلامٍ آمِنین»... در باز شد
از میان جمعیت راهی به این سر باز شد
در حرم سهل است، حتی در دل میدان مین
هر زمان که «یا رضا» گفتیم معبر باز شد
اولِ نامش که آمد بر زبانم سوختم
در دلم بال صد و ده تا کبوتر باز شد
از صدای گریۀ زنها یکی واضحتر است
خوش به حالش بعد عمری، بغضِ مادر؛ باز شد
دار قالی... پنجره فولاد... مادر سالها
بس که روی هم گره زد بخت خواهر باز شد
نان حضرت، آب سقاخانه، اشکی پر نمک
سفرۀ یک شعر آیینی دیگر باز شد
::
مادر از باب الرضا رد شد، به من رو کرد و گفت
بچه که بودی زبانت پشت این در باز شد...
✍🏻 #محمدحسین_ملکیان
21.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ غربتِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم
🔸 حجت الاسلام حامد کاشانی
1_1219943004.mp3
9.98M
🔹سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین میرزا محمدی پیرامون شخصیت حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام
📌 سندی تاریخی و کهن از عقیده شیعه به شهادت حضرت زهرا سلامالله علیها و شهادت حضرت محسن علیهالسلام به اعتراف علمای اهل سنت 📌
📎 «ضرار بن عمرو الغطفانی» از متکلمان معتزلی و مشهور اهل سقیفه در قرن دوم هجری و معاصر با امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام بوده است. وی در کتاب «التحریش» و در بیان عقاید شیعیان آن زمان میگوید:
📎 «آنها اعتقاد دارنـد ابوبکر و عمر به فاطمـه سلامالله علیها ظلم کردنـد و طوری به ایشان آسیب رساندند که بر اثر شدت ضربه، فرزندشان سِقط شد»
📎 آنچه که از کلام غطفانی به خوبی استفاده میشود این است که شیعیانی که در قرن دوم هجری و در دوران حیات امـام کاظـم و امـام رضـا علیهماالسلام زندگی میکردند، معتقد به ضرب حضرت زهرا سلامالله علیها و شهادت فرزندشان حضرت محسن علیه السلام بودهاند و این عقیده رایج شیعیان بوده است.
📕 کتاب «التحریش» تألیف «ضرار بن عمرو الغطفانی(قرن دوم هجری)» نسخه نگهداری شده در کتابخانه شهر شهاره ـ یمن کتابت شده در سال ۵۴۰ هـ ق
یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست
سامرائی شده ام، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست
قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست
یازده بار به جای تو به مشهد رفتم
بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست
زخم دندان تو و جام پر از خون آبه
ماجرائی است که در ایل تو چندان کم نیست
بوسه ی جام به لب های تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضه ی دندان کم نیست
از همان دم پسر کوچکتان باران شد
تاهمین لحظه که خون گریه ی باران کم نیست
در بقیع حرمت با دل خون می گفتم
که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست
سید حمیدرضا برقعی
تشنه لب بود ولی تشنه به گودال نرفت
دست و پا زد پسر و مادرش از حال نرفت
تا پدر آب طلب کرد پسر آب آوَرد
آتشی عصرِ عطش جانبِ اطفال نرفت
زهر خون بر جگرش کرد ولی هیچ کسی
به سراغِ حرم و غارت اَموال نرفت
پایِ شعله به حَریم کرمَش باز نشد
از حرم شکر خدا معجر و خلخال نرفت
دست های پسرش بسته نشد بعد از او
دختری پایِ سرَش یکسره از حال نرفت
سامرا گریه کنِ کرب و بلا شد امّا
ندبه خوانِ تو به سردابِ تو امسال نرفت
حسین ایمانی
🩸 #هجوم به خانهٔ #امام_حسن_عسکری علیهالسلام 🩸
🥀 پس از دفن پیکر مطهر #امام_عسکری علیهالسلام، به دستور خلیفه، به خانه آن حضرت هجوم آوردند...
🥀 مرحوم شیخ صدوق در «کمالالدین» میگوید: وقتی که خبر شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام در سامراء پیچید:
🥀 فَصَارَتْ سُرَّ مَنْ رَأَی ضَجَّةً وَاحِدَةً: «مَاتَ ابْنُ الرِّضَا»
🥀 سامراء، یک پارچه عزادار شد؛ ضجه و فریاد، تمام شهر را فرا گرفت و همگی ناله میزدند: «ابن الرضا علیهالسلام از دنیا رفت»
🥀 وَبَعَثَ السُّلْطَانُ إِلَی دَارِهِ مَنْ یُفَتِّشُهَا وَیُفَتِّشُ حُجَرَهَا، وَخَتَمَ عَلَی جَمِیعِ مَا فِیهَا، وَطَلَبُوا أَثَرَ وَلَدِهِ
🥀 سلطان، مأمورانی را فرستاد تا خانه امام علیهالسلام را تفتیش و بازرسی کنند و درب تمام اطاقها را مهر و موم کنند و دستور داد که از فرزندش جستجو نمایند. [ تا او را به #شهادت برسانند، و نسل #امامت را منقطع کنند ]
🥀 وَجَاؤُوا بِنِسَاءٍ یَعْرِفْنَ الْحَبَلَ فَدَخَلْنَ عَلَی جَوَارِیهِ فَنَظَرَ إِلَیْهِنَّ
🥀 پس به خانه حضرت هجوم بردند، و چند مأمور را همراه با زنانی که وارد به حمل و بارداری زنان بودند آوردند و به آنها مأموریت دادند که بازرسی کنند، کدام یک از زنان و کنیزان آن جناب باردار است!
🥀 امّا #کربلا...
🥀 تَسابَقَ الْقَوْمُ عَلى نَهْبِ بُيُوتِ آلِ الرَّسُولِ وَ قُرَّةِ عَيْنِ الْبَتُولِ، حَتى جَعَلُوا يَنْتَزِعُونَ مِلْحَفَةَ الْمَرْاءَةِ عَنْ ظَهْرِها
🥀 لشكر اشقياء، در #هجوم به خیام آلرسول و قرةالعين بتول، بر یکدیگر پیشی میگرفتند و كار #غارت به جايى رسيد كه از سر زنها معجر مىربودند.
🥀 ...ثم أُخْرَجوا النِّساءَ مِنَ الخَيْمَةِ وَاشْعَلُوا فِيهَا النّارَ، فَخَرَجْنَ حَواسِرَ مُسْلَباتٍ حافياتٍ باكياتٍ
🥀 پس از #غارت خيمهها، زنان آلطاها را از خيمهها بيرون نمودند و #آتش ظلم و عدوان بر آن خيمهها بر افروختند و زنان با پاى برهنه و غارت زده و گريه كنان، بيرون آمدند.
#بازنویسی:
📕 کمالالدین، جلد ۱ صفحه ۱۲۰
📕 لهوف، صفحه ۱۶۹
🔻 #اولویت همه #اهلبیت علیهمالسلام، #امام_حسین علیهالسلام است 🔻
🥀 راوی میگوید: به #سامرا رفتم و دیدم که قیامتی بر پا شده...
🥀 پرسیدم چه خبر است؟!
🥀 گفتند #امام_حسن_عسکری صلواتالله علیه از دنیا رفته...
🥀 با خود گفتم: آیا خدا حجتی بعد از او قرار داده است؟!
🥀 ناگهان دیدم کودکی از خانه آمد، که روی نورانی و خیره کنندهای داشت، و محزون بود و گریه میکرد!
🥀 نزد من آمد و پیشانیام را بوسید و فرمود: ای سعید؛ من #محمد_بن_الحسن حجت خدا بر تو هستم!
🥀 عرض کردم: از چه بین این همه جمعیت پیشانی مرا بوسیدی، ای مولای من؟!
🥀 فرمود: به جهت آنکه تو #تعزیه دار جدّم #حسین صلواتالله علیه هستی...
🥀 سپس فرمود: به #شیعیان من سلام برسان و بگو: برپایی ماتم جدّم #حسین صلواتالله علیه را در روزهای #دوشنبه و #جمعه فراموش نکنند.
📕 مقتل بیاض، نسخه خطی، صفحه ۲۲۳
4_5798632756464325284.mp3
8.33M
🎧 #بشنوید
▪️ حضرت #امام_حسن_عسکری صلواتالله علیه
▪️ حجةالاسلام حنیفی
عزایش رستخیز روضۀ ماست
عطش هم اشکریز روضۀ ماست
امام از کودک خود آب میخواست
همین جمله گریز روضۀ ماست
📝 #میثم_مؤمنینژاد
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند
دوتا کریم در عالم برای ما باشند
حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند
کبوتران، همه راهی سامرا باشند
#مهدی_رحیمی
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
لبان تشنه اش وقتی تکان خورد
عطش بر حنجر و بر استخوان خورد
به لبهای تو ظرف آب ميخورد
لبِ ارباب چوب خیزران خورد
#مرضیه_عاطفی
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#مدح
#غزل
سیرتش نه درحقیقت صورت دنیایی اش
ماه را شرمنده ی خود می کند زیبایی اش
می چکد نهج البلاغه ازلب پایینی اش
می چکد آیات قرآن از لب بالایی اش
لحظه لحظه خیر او حتما به مردم می رسد
آن کسی که«جامعه» بوده دم لالایی اش
جامعه،«عجِّل فرج» به به چه تلفیقی شده ست
نسبت فرزندی اش با نسبت بابایی اش
سیزده دیگر برای هیچ کاری نحس نیست
یازده در ذکر بالا می رود کارایی اش
نوکر اربابم و یک بخش از آقایی ام
ریشه دارد بی برو برگرد در آقایی اش
طعم توحید و امامت را به هم آمیخته
نیمه ی مکّی او با نیم سامرّایی اش
هرقَدَر که خسته باشی بعد از آن دیوارها
رو به راهت می کند یک استکان از چایی اش
از حرم برگشته می داند که وقت بازگشت
چایی دوم دو چندان می شود گیرایی اش
چون که تنها می روی هرگز به سامرّا نرو
چون خجالت می کشد تنهایی از تنهایی اش
#مهدی_رحیمی
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
سامرا، از غم تو، جامهدران است هنوز
چشم «نرگس» به جمالت، نگران است هنوز
دل شهزادهی روم، آینهی دلبریت
تاکها مست تو و این لقب عسکریت
پسر حضرت هادی! به فدایت پدرم
پدر حضرت مهدی! به فدایت پسرم
حج نرفتی تو، ولی قبلهی حاجات شدی
تو خودت، عین صفا، مشعر و میقات شدی
کعبه، یک چاردهم، بی تو صفا کم دارد
بی تو، یک چاردهم، عطر خدا کم دارد
ماه زیبا ! حسنِ دوم زهرا ! برخیز
مهدیت دل نگرانت شده، بابا ! برخیز
باز هم جانِ جهان را، تو در آغوش بگیر
صاحب عصر و زمان را، تو در آغوش بگیر
روی زانو بنشان آینهی طاها را
تو ببوس از طرف ما، پسر زهرا را
غم پرپر شدنِ چون تو کریمی، سخت است
به رقیه قسم! آقا ! که یتیمی سخت است
#قاسم_صرافان
روی تو برده رونق ماه تمام را
مجذوب کرده جلوهٔ تو خاص و عام را
حسن تو بینهایت و فضل تو بیشمار
مبهوت ماندهام بنویسم کدام را
تفسیر چشمهای تو برهان عاشقیست
میخوانم از نگاه تو خیرالکلام را
هر راهبی که دید تو را گفت دیده است
با چشم خود مسیح علیهالسلام را
هر جا که تو قدم بزنی «سُرَّ من رَءا»ست
سرشار کردی از نفست هر مشام را
اما قدوم سبز تو ای کعبهٔ بهشت
حسرت به دل گذاشته بیت الحرام را
دیدند دشمنان تو حیران و مضطرب
آرامش نگاه تو و شیر رام را
دست سخاوت تو و چشم عنایتت
پر کرده از نسیم سحر صبح و شام را
از ما مگیر، ای همه باران و روشنی
لطف مدام و مرحمت مستدام را
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
🌷 قرار بود فدایت شوم، قرار نبود
فقط به گوشهای آسوده، شاعرت باشم!...
#مهدی_جهاندار