eitaa logo
مدرسه راهبری علم و عمل
398 دنبال‌کننده
286 عکس
43 ویدیو
11 فایل
مدرسه راهبری علم و عمل خانه‌ای برای راهبران دینی جوان http://elmvaamal.ir @Leadership_school
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 از (۱) 🔸 حوزه‌های علمیه، یعنی حوزه‌های علمیه پس از ، تحول و ایجاد تناسب از با ویژگی‌های است. 🔸 از این ضرورت سخن زیاد گفته شده و بحمدلله و به برکت داهیانه‌ی رهبرانقلاب، گفتمان ضرورت در حوزه و به‌خصوص میان ، به یک تبدیل شده است، به‌طوری‌که امروز حتی - که امام عزیزمان هشدار آن را در منشور روحانیتش برای تاریخ به جای گذاشت - نیز نمی‌تواند از تحوّل سخن نگوید، بلکه ناگزیر به و «تحریف کلام از موضع» دست برده است. 🔸 امروز، ؛ جا افتادن اصل ضرورت تحول نیست، بلکه اولا، از لازم برای حوزه و ثانیاً آن توسط جریان تحجر از سویی و از سویی دیگر انقلابیان کم تدبیر و انقلابی‌هایی که دچار سوء مفاهمه از تحول شده‌اند، ضرورت کلیدی حرکت به سوی تحول است. 🔸 آیا در حوزه صرفاً تحول در درس‌های حوزه و متون آموزشی است؟ آیا اینکه نهایتاً پیرایه‌های دروس کنونی در محتوا زدوده شود و چند درس دیگر هم اضافه شود ما را به مقصود تحول رهنمون خواهد کرد؟ 🔸 آیا مسأله، فرا محتوای دروس، به روش‌های آموزشی در حوزه است؟ آیا اگر تبلیغ در حوزه‌های عصر حاضر - با توجه به نیاز مبرم نظام - جدی، منضبط، جریان‌ساز و فراگیر شود، به تحول‌یافته، رهنمون شدیم؟ 🔸 آیا جبران ضعف تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی طلاب، خصوصاً طلاب دورافتاده از ، به‌تنهایی نجات‌بخش حوزه از تحجر و افتادگی در دام تجدد خواهد شد؟ 🔸 آیا چندکلاسِ علوم انسانی غربی و ذاتاً مسموم، واقعاً کمک شایانی به تحول حوزه می‌کند؟ 🔸 آیا مشکل اصلی امروز حوزه این است که چرا صرفاً چند درس خارج خوب در حوزه و مسائل حاکمیتی نظام نداریم؟ 🔸 آیا مشکل صرفِ همین است که چرا روی دانش فلسفه و عرفان و حکمت صدرایی، کار دانشی و پژوهشی نشده است؟ 🔸 آیا و حتی روایاتِ خارج از احتیاجاتِ فقه فردی، تنها خلأهای حقیقی، برای رسیدن به حوزه مطلوب‌اند؟ 🔸 و این‌ها همه مثال‌هایی واقعی بود از در حوزه‌ی کنونی، که هرکدام متناسب با فهم خویش از تحول به اقدامی دست بردند و البته متأسفانه بعضاً به نفی یکدیگر نیز اقدام ورزیدند. 🔸 اما حقیقت اینست که همه‌ی این‌ها هست و هیچ‌کدام از این‌ها نیست. 🔸 همه‌ی این‌ها هست و هیچ‌کدام نیست. مشکل در گمشده‌ای هست که تمام مواردِ پیش‌گفته در قالب سؤالات و مشاهَدات واقعی از حوزه‌ی کنونی، شئونی از آن عنوان جامع‌اند. 🔸 حوزه باور نکرده است که چنین است که و مفهوم این سنت منحصره، یعنی اگر از خود که و و این مردم است، فاصله بگیرد، مکثی در زمین نخواهد داشت و از بین خواهد رفت. 🔸 ریشه‌ی مشکل این است که حوزه از تراث سلف خود تنها دروس را نگاه‌داشته - که نهایتاً متحجرین اجازه خواهند داد برخی تغییرات شکلی و محتوایی نیز در دروس رخ دهد - اما غایتی که علم دین و حوزه‌های علمیه‌ی سلف دنبال می‌کردند را فراموش کرده است ... @khanehtollabtehran
🔴 از (۲) 🔸 ... ؛ فرآیند رسیدن به تحول مطلوب، گم شدنِ و فهم صحیح از رسالت اصلی حوزه و حوزویان است. 🔸 چرا حوزه‌ی علمیه که مادر انقلاب و نظام اسلامی است، عملاً فرزند خود را در میان راه رها کرده است؟ 🔸 چرا حوزه به درد مردم مستضعف جهان و ایتام آل‌محمد(ص) عملاً بی‌توجه است و به کنجی خزیده و سر در گریبان فرو برده و مشغول ردّ و اشکال‌های شکلی خویش است؟ 🔸 حوزه‌ی شیخ مفید و شیخ‌طوسی هم چنین بود؟ أصحاب آقا امام‌صادق(ع) هم در کوفه به دنبال فقه برای فقه بودند؟ به دنبال چند إشکال و جواب کلامی بودند؟ چه چیز حوزه ی امروز را خویش و در نتیجه به مرزهای سکولاریسم ویران‌گر نزدیک کرده است؟ 🔸 حقیقت آن است که و گفتمان تحول، فهم صحیح از است. حوزه خود را فراموش کرده است‌ 🔸 ؛ شأن و (ع) است. رسالت اصلی حوزه در جامعه است؛ ما اگر درسی داریم و بحثی داریم اگر احتیاجی به قرآن مهجور شده در حوزه‌ها داریم، اگر حکمت را باید جدی بگیریم، اگر فقه را جدا و عمیقاً دنبال می‌کنیم، اگر تبلیغی باید برویم، اگر تدریس و تدرّسی باید بکنیم، اگر پژوهشی نیاز است و همه‌ی اگرهای گوناگون دیگر؛ برای این بود که باشیم و در عصر غیبت، وارث شأن امامت باشیم، نه اینکه ابزار و اهداف میانی ما را از غایت غافل کند. 🔸 چه کسی به و در کجای حوزه، جمله امام عزیزمان را می گوید که آن کسی است که بتواند حتی یک جامعه غیر دینی را کند؟! کجا چنین تصویری از شأن طلبه برای طلبه ساخته می‌شود؟ کجا مقدمات قریبه و بعیده‌ی و در جامعه‌ای پویا، به طلبه تعلیم می‌شود؟ طلبه کجا بیش از نیازهای علمی ابتدایی، برای و نیازهای اساسی مردم و امّت تربیت می‌شود؟ 🔸 چگونه است که از منظر بزرگان، مقدمات رسیدن به اجتهاد مصطلح در دین‌شناسی نیاز به برنامه‌ای تعلیمی و تفصیلی دارد، اما تربیت شدن برای نقش‌آفرینی‌های أساسی و مفید در پیش‌بری انقلاب در شئون نیاز به یک برنامه تعلیمی-تربیتی مفصل از همان ابتدای طلبگی ندارد؟ بماند که طلبه می‌تواند تا انتهای دوران طلبگی و اجتهاد هم پیش برود و ابداً آمادگی خاصی برای در حل نیازهای حقیقی دستگاه امامت امت بین المللی اسلام را مثقال ذره‌ای کسب نکند. 🔸 فهم عزیزان ما از نهایتاً طلبه‌ای است که به اندازه‌ی دانشجویان، کمی هم تحلیل سیاسی دارد، یک منبر سیاسی هم در انتخابات‌ها بلد است برود و تمام! این کجا و ماهیت حقیقیه‌ی کجا؟! 🔸 اگر می‌خواهیم حوزه متحول شود، این راه، صرفاً از چند تغییر درسی و محتوایی و روشی و ... شروع نمی‌شود، بلکه باید حوزه، مجبور شود که به میدان و و بیاید، آنگاه که پای مسائل حقیقی آمد، درد حقیقی نیز پیدا خواهد کرد و آنگاه که جانش آتش گرفت، برای آن نیاز واقعی درس و روش و محتوا و همه آنچه را که باید نیز به سمت وسوی مطلوب متحول خواهد کرد. 🔸 طلبه‌ای که رسالت اصلی‌اش به عمق جانش بنشیند، درس را هم متفاوت و جدی خواهد خواند و طلبه‌ای که درگیر مسائل اساسی زندگی مردم و انقلاب نشود، درسش هم مانند جسم بی‌روح است که هرچه رشد کند: .. ♦️ همه‌ی آنچه گفته شد به معنای نفی تلاش‌های عزیزان و خصوصاً اساتید و طلاب انقلابی برای اصلاح سیر حوزه نیست، تلاش‌های فراوانی اکنون درحال انجام است که انشاءالله همه مأجور است اما ما برای پیشرفت متناسب با سرعت این قرن، ناگزیریم از و رسیدن به . @khanehtollabtehran
🔴 نسبت با در فرآیند (۲) ♦️ مطروحه‌ای در دیدار با ... و اما ! جایی است که از به عهده‌ی او و اوست: : متخصّصینی که هویت طلبگی یافته‌اند و : طلبه‌هایی که زبان تخصص‌های متصدی رفع نیاز عینی نهضت را به خوبی می‌فهمند. این مأموریت، سازنده‌ی ای برای است. با این علمی می‌تواند در حوزه‌های علمیه باشد. آنچه امروز را رقم می‌زند اولاً تغییر مکرر برنامه‌ها و کتب درسی نیست، از است که آن هم ناشی از برای است. این مدخلی است برای وحدت حوزه و دانشگاه و ذوب این دو نهاد علمی سترگ در یکدیگر. این هویت، روح تحقق است. هویتی که نقطه‌ی پیوند حوزه و دانشگاه را نه حضور پرتعداد و صرفاً آموزشی روحانیون در دانشگاه؛ یا دانشگاهی شدن هویت حوزویان؛ که میان حوزه و دانشگاه می‌داند. بدیهی است این هویت پرثمر به سرعت خواهد توانست به نقش‌ها و اثر‌گذاری‌های تربیتی حوزویان در جامعه‌ی نخبگانی دانشگاهی نیز ارتقاء یابد. ما عمیقاً معتقدیم در میانه‌ی اسلامی رقم می‌خورد و بزرگ شدن بیرون از دایره‌ی را تورم شخصیتی می‌دانیم نه رشد. با این هویت جدید می‌تواند باشد. تقویت حوزه‌ی انقلابی و انقلابی شدن حوزه به است نه با برگزاری همایش‌های کم‌مایه و سخنرانی‌های تکراری و شعاری. حوزه‌ای انقلابی است که همچون پدری دلسوز از انقلاب به مثابه‌ی فرزند خود در عرصه‌های مورد نیازش پشتیبانی کند. پاسخ؛ است؛ حوزه‌ای که در این هویت علمی جدید، مربی نسلی است که نیازهای عینی جامعه را بصورت علمی درک می‌کنند؛ آن‌ها را به مسئله‌هصای علمی حوزوی تبدیل می‌کنند، به اشتراک می‌گذارند، ‌توسعه می‌دهند و به پاسخ‌های اولیه می‌رسانند، و در تعامل سازنده و هم‌دلانه با سایر مراکز حوزوی پاسخ‌های نهایی را تولید می‌کنند. این،‌ در نگاه ما، نقطه‌ی شروع أثرگذار تحول در همه‌ی حوزه‌های علمیه است. @khanehtollabtehran
به‌نام خدا 🔴 از (۱) 🔸 حوزه‌های علمیه، یعنی حوزه‌های علمیه پس از ، تحول و ایجاد تناسب از با ویژگی‌های است. 🔸 از این ضرورت سخن زیاد گفته شده و بحمدلله و به برکت داهیانه‌ی رهبرانقلاب، گفتمان ضرورت در حوزه و به‌خصوص میان ، به یک تبدیل شده است، به‌طوری‌که امروز حتی - که امام عزیزمان هشدار آن را در منشور روحانیتش برای تاریخ به جای گذاشت - نیز نمی‌تواند از تحوّل سخن نگوید، بلکه ناگزیر به و «تحریف کلام از موضع» دست برده است. 🔸 امروز، ؛ جا افتادن اصل ضرورت تحول نیست، بلکه اولا، از لازم برای حوزه و ثانیاً آن توسط جریان تحجر از سویی و از سویی دیگر انقلابیان کم تدبیر و انقلابی‌هایی که دچار سوء مفاهمه از تحول شده‌اند، ضرورت کلیدی حرکت به سوی تحول است. 🔸 آیا در حوزه صرفاً تحول در درس‌های حوزه و متون آموزشی است؟ آیا اینکه نهایتاً پیرایه‌های دروس کنونی در محتوا زدوده شود و چند درس دیگر هم اضافه شود ما را به مقصود تحول رهنمون خواهد کرد؟ 🔸 آیا مسأله، فرا محتوای دروس، به روش‌های آموزشی در حوزه است؟ آیا اگر تبلیغ در حوزه‌های عصر حاضر - با توجه به نیاز مبرم نظام - جدی، منضبط، جریان‌ساز و فراگیر شود، به تحول‌یافته، رهنمون شدیم؟ 🔸 آیا جبران ضعف تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی طلاب، خصوصاً طلاب دورافتاده از ، به‌تنهایی نجات‌بخش حوزه از تحجر و افتادگی در دام تجدد خواهد شد؟ 🔸 آیا چندکلاسِ علوم انسانی غربی و ذاتاً مسموم، واقعاً کمک شایانی به تحول حوزه می‌کند؟ 🔸 آیا مشکل اصلی امروز حوزه این است که چرا صرفاً چند درس خارج خوب در حوزه و مسائل حاکمیتی نظام نداریم؟ 🔸 آیا مشکل صرفِ همین است که چرا روی دانش فلسفه و عرفان و حکمت صدرایی، کار دانشی و پژوهشی نشده است؟ 🔸 آیا و حتی روایاتِ خارج از احتیاجاتِ فقه فردی، تنها خلأهای حقیقی، برای رسیدن به حوزه مطلوب‌اند؟ 🔸 و این‌ها همه مثال‌هایی واقعی بود از در حوزه‌ی کنونی، که هرکدام متناسب با فهم خویش از تحول به اقدامی دست بردند و البته متأسفانه بعضاً به نفی یکدیگر نیز اقدام ورزیدند. 🔸 اما حقیقت اینست که همه‌ی این‌ها هست و هیچ‌کدام از این‌ها نیست. 🔸 همه‌ی این‌ها هست و هیچ‌کدام نیست. مشکل در گمشده‌ای هست که تمام مواردِ پیش‌گفته در قالب سؤالات و مشاهَدات واقعی از حوزه‌ی کنونی، شئونی از آن عنوان جامع‌اند. 🔸 حوزه باور نکرده است که چنین است که و مفهوم این سنت منحصره، یعنی اگر از خود که و و این مردم است، فاصله بگیرد، مکثی در زمین نخواهد داشت و از بین خواهد رفت. 🔸 ریشه‌ی مشکل این است که حوزه از تراث سلف خود تنها دروس را نگاه‌داشته - که نهایتاً متحجرین اجازه خواهند داد برخی تغییرات شکلی و محتوایی نیز در دروس رخ دهد - اما غایتی که علم دین و حوزه‌های علمیه‌ی سلف دنبال می‌کردند را فراموش کرده است ... ✍ مجتبی عرب 👉 https://eitaa.com/elmoaamal98
🔵 از (۲) 🔸 ... ؛ فرآیند رسیدن به تحول مطلوب، گم شدنِ و فهم صحیح از رسالت اصلی حوزه و حوزویان است. 🔸 چرا حوزه‌ی علمیه که مادر انقلاب و نظام اسلامی است، عملاً فرزند خود را در میان راه رها کرده است؟ 🔸 چرا حوزه به درد مردم مستضعف جهان و ایتام آل‌محمد(ص) عملاً بی‌توجه است و به کنجی خزیده و سر در گریبان فرو برده و مشغول ردّ و اشکال‌های شکلی خویش است؟ 🔸 حوزه‌ی شیخ مفید و شیخ‌طوسی هم چنین بود؟ أصحاب آقا امام‌صادق(ع) هم در کوفه به دنبال فقه برای فقه بودند؟ به دنبال چند إشکال و جواب کلامی بودند؟ چه چیز حوزه ی امروز را خویش و در نتیجه به مرزهای سکولاریسم ویران‌گر نزدیک کرده است؟ 🔸 حقیقت آن است که و گفتمان تحول، فهم صحیح از است. حوزه خود را فراموش کرده است‌ 🔸 ؛ شأن و (ع) است. رسالت اصلی حوزه در جامعه است؛ ما اگر درسی داریم و بحثی داریم اگر احتیاجی به قرآن مهجور شده در حوزه‌ها داریم، اگر حکمت را باید جدی بگیریم، اگر فقه را جدا و عمیقاً دنبال می‌کنیم، اگر تبلیغی باید برویم، اگر تدریس و تدرّسی باید بکنیم، اگر پژوهشی نیاز است و همه‌ی اگرهای گوناگون دیگر؛ برای این بود که باشیم و در عصر غیبت، وارث شأن امامت باشیم، نه اینکه ابزار و اهداف میانی ما را از غایت غافل کند. 🔸 چه کسی به و در کجای حوزه، جمله امام عزیزمان را می گوید که آن کسی است که بتواند حتی یک جامعه غیر دینی را کند؟! کجا چنین تصویری از شأن طلبه برای طلبه ساخته می‌شود؟ کجا مقدمات قریبه و بعیده‌ی و در جامعه‌ای پویا، به طلبه تعلیم می‌شود؟ طلبه کجا بیش از نیازهای علمی ابتدایی، برای و نیازهای اساسی مردم و امّت تربیت می‌شود؟ 🔸 چگونه است که از منظر بزرگان، مقدمات رسیدن به اجتهاد مصطلح در دین‌شناسی نیاز به برنامه‌ای تعلیمی و تفصیلی دارد، اما تربیت شدن برای نقش‌آفرینی‌های أساسی و مفید در پیش‌بری انقلاب در شئون نیاز به یک برنامه تعلیمی-تربیتی مفصل از همان ابتدای طلبگی ندارد؟ بماند که طلبه می‌تواند تا انتهای دوران طلبگی و اجتهاد هم پیش برود و ابداً آمادگی خاصی برای در حل نیازهای حقیقی دستگاه امامت امت بین المللی اسلام را مثقال ذره‌ای کسب نکند. 🔸 فهم عزیزان ما از نهایتاً طلبه‌ای است که به اندازه‌ی دانشجویان، کمی هم تحلیل سیاسی دارد، یک منبر سیاسی هم در انتخابات‌ها بلد است برود و تمام! این کجا و ماهیت حقیقیه‌ی کجا؟! 🔸 اگر می‌خواهیم حوزه متحول شود، این راه، صرفاً از چند تغییر درسی و محتوایی و روشی و ... شروع نمی‌شود، بلکه باید حوزه، مجبور شود که به میدان و و بیاید، آنگاه که پای مسائل حقیقی آمد، درد حقیقی نیز پیدا خواهد کرد و آنگاه که جانش آتش گرفت، برای آن نیاز واقعی درس و روش و محتوا و همه آنچه را که باید نیز به سمت وسوی مطلوب متحول خواهد کرد. 🔸 طلبه‌ای که رسالت اصلی‌اش به عمق جانش بنشیند، درس را هم متفاوت و جدی خواهد خواند و طلبه‌ای که درگیر مسائل اساسی زندگی مردم و انقلاب نشود، درسش هم مانند جسم بی‌روح است که هرچه رشد کند: .. ♦️ همه‌ی آنچه گفته شد به معنای نفی تلاش‌های عزیزان و خصوصاً اساتید و طلاب انقلابی برای اصلاح سیر حوزه نیست، تلاش‌های فراوانی اکنون درحال انجام است که انشاءالله همه مأجور است اما ما برای پیشرفت متناسب با سرعت این قرن، ناگزیریم از و رسیدن به . ✍ مجتبی عرب 👉 https://eitaa.com/elmoaamal98
🔸 مطروحه‌ای در دیدار با 🔴 نسبت با در فرآیند (۲) ... و اما ! جایی است که از به عهده‌ی او و اوست: : متخصّصینی که هویت طلبگی یافته‌اند و : طلبه‌هایی که زبان تخصص‌های متصدی رفع نیاز عینی نهضت را به خوبی می‌فهمند. این مأموریت، سازنده‌ی ای برای است. با این علمی می‌تواند در حوزه‌های علمیه باشد. آنچه امروز را رقم می‌زند اولاً تغییر مکرر برنامه‌ها و کتب درسی نیست، از است که آن هم ناشی از برای است. این مدخلی است برای وحدت حوزه و دانشگاه و ذوب این دو نهاد علمی سترگ در یکدیگر. این هویت، روح تحقق است. هویتی که نقطه‌ی پیوند حوزه و دانشگاه را نه حضور پرتعداد و صرفاً آموزشی روحانیون در دانشگاه؛ یا دانشگاهی شدن هویت حوزویان؛ که میان حوزه و دانشگاه می‌داند. بدیهی است این هویت پرثمر به سرعت خواهد توانست به نقش‌ها و اثر‌گذاری‌های تربیتی حوزویان در جامعه‌ی نخبگانی دانشگاهی نیز ارتقاء یابد. ما عمیقاً معتقدیم در میانه‌ی اسلامی رقم می‌خورد و بزرگ شدن بیرون از دایره‌ی را تورم شخصیتی می‌دانیم نه رشد. با این هویت جدید می‌تواند باشد. تقویت حوزه‌ی انقلابی و انقلابی شدن حوزه به است نه با برگزاری همایش‌های کم‌مایه و سخنرانی‌های تکراری و شعاری. حوزه‌ای انقلابی است که همچون پدری دلسوز از انقلاب به مثابه‌ی فرزند خود در عرصه‌های مورد نیازش پشتیبانی کند. پاسخ؛ است؛ حوزه‌ای که در این هویت علمی جدید، مربی نسلی است که نیازهای عینی جامعه را بصورت علمی درک می‌کنند؛ آن‌ها را به مسئله‌هصای علمی حوزوی تبدیل می‌کنند، به اشتراک می‌گذارند، ‌توسعه می‌دهند و به پاسخ‌های اولیه می‌رسانند، و در تعامل سازنده و هم‌دلانه با سایر مراکز حوزوی پاسخ‌های نهایی را تولید می‌کنند. این،‌ در نگاه ما، نقطه‌ی شروع أثرگذار تحول در همه‌ی حوزه‌های علمیه است. ✍ مصطفی جلالی 👉 https://eitaa.com/elmoaamal98