eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. دیشب به یاد بی‌خواب شده بودم و زمزمه می‌کردم: "چون کودکی که با پدرش رفته تا نجف..." این مصرع تبدیل شد به غزل زیر؛ تقدیم به قلب گداخته‌ی شیعیان مولا: ما شیعه‌ایم، چشم به مولا و جان به کف ما شیعه‌ایم، ثبت سجلّی است این شرف ما "آه"، ما گدازه‌ی آتشفشان عشق کز صبح روز حادثه جاری است هر طرف ما، "هیچ"، ما ارادت محضیم، عاشقیم والاترین طریقت دنیاست، این هدف ما ذره‌ای غبار کف پای زائری کز کهنه کوچه‌های زمان رفته تا نجف ما انتظار خفته‌ی تاریخ بوده‌ایم تا روز انتقام شهیدان دشت طف ما نیزه‌های خیبر و شمشیر نهروان ما شیعه‌ایم، عازم قدسیم، صف به صف ✒️ ✍ .
278.7K
🔆 لیلةالمبیت در زبان علمای اهل سنت ✍ حاکم نیشابوری از علمای معروف اهل سنت نقل می‌کند: اولین کسی که جانش را در راه رضای خدا فدا نمود، امیرالمومنین عليه‌السلام بود، آن وقتی که بر بستر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله خوابیده بود و این شعر را زمزمه می‌کرد: با جان خود حفظ كردم بهترين كسى را كه بر زمين قدم نهاد، و بهترين كس را كه دور خانه كعبه و حجر اسماعيل طواف كرد 📚 حاکم نیشابوری، المستدرک، دارالکتب، ج3، ص5. ✍ ابن‌صباغ مالکی از امام غزالی نقل می‌کند: در شبی که على عليه‌السلام در بستر پيامبر اکرم صلی‌الله‌عليه‌وآله خوابید، خداوند به جبرئيل و ميكائيل وحى فرستاد كه من بين شما برادرى ايجاد كردم و عمر يكى از شما را طولانی‌تر قرار دادم، كدام يك از شما حاضر است، ايثار به نفس كند و زندگى ديگرى را بر خود مقدم دارد؛ هيچ‌كدام حاضر نشدند؛ به آن‌ها وحى شد، آیا شما مانند امیرالمومنین علیه‌السلام نیستید که چون میان او و محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله برادری برقرار نمودم، در بسترش خوابید تا جان خود را فدایش کند؟ به زمين برويد و حافظ و نگهبان او باشيد.... 📚 المالکی، الفصول المهمة، دارالحدیث، ج1، ص292 ✍ ابن‌ابی‌الحدید در شرح نهج‌البلاغه بیان کرده است که همه مفسران شأن نزول آیه وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ را ماجرای خوابیدن امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بستر پیامبر اکرم صلی‌الله‌عليه‌وآله می‌دانند. 📚 ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، مرعشی نجفی، ج13، ص262. 📡 .
. 📋 🗓 شب سوم محرم ۱۴۰۳ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بذار روو پاهام سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد نگاه کن دخترتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد خدافظیتو ندیدم؛ بیهوش شدم یا خوابیدم بعد علی‌اصغر تو، بابا! دیگه نگم چی شد منو ببین؛ همین و بس؛ افتادم از نا و نفس با بوسه‌ی آخر تو، بابا! دیگه نگم چی شد بوسه زدی به رووی من؛ سوختم از حرارتت دست و لب و پیکر تو، بابا! دیگه نگم چی شد تو اومدی از علقمه؛ می‌گفت عمّه: دخترم! گره بزن معجرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد غلقله، شهر شام شد؛ یه‌لحظه ازدحام شد دیدم روو خاکا سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد دنیا سرم خراب شد؛ النگوهام طناب شد پشت سر خواهر تو، بابا! دیگه نگم چی شد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 👇
بخش چهارم - زمینه (ملک و ملکوت عشق، ثارالله) - حاج محمود کریمی.mp3
10.47M
📋 🗓 اجرا:شب سوم محرم ۱۴۰۳ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ملک و ملکوت عشق، ثارالله ای ثبت ثبوت عشق، ثارالله نور در بیوت عشق، ثارالله رمز جبروت عشق، ثارالله پاسخ قنوت عشق، ثارالله سرّ لایموت عشق، ثارالله ای صلابت حیدر، ثارالله سرّ هیبت حیدر، ثارالله نور صورت حیدر، ثارالله شمس دولت حیدر، ثارالله تیغ صولت حیدر، ثارالله شیر حضرت حیدر، ثارالله دربار تو از ملائکه، پره والله شأن اسمت، امر إرجعی صَدَقَ الله با یاد تو، گریه می‌کنم؛ آره والله با ذکر تو، سینه می‌زنم؛ بسم الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷
. 📋 🗓 محرم ۱۴۰۳ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ إن حرمتَنی از حرم من کجارو دارم برم من برا رسیدن به تو باید از خودم بگذرم هم مبدا و هم مقصد و هم راهی کوتاه‌ترین سیر الی‌اللهی معشوق نبوده قبل تو شاهی معشوق نبوده بعد تو شاهی من بی‌تو پوچم ای عشق من بی‌تو هیچم ای عشق در زلف چون کمندت آخر می‌پیچم ای عشق هرجا صحبت از ساقیه ماجرای مشتاقیه غیر تو همه فانی و نور تو هو الباقیه با سجده به تربتت سرافرازم بالاتر از اندیشه‌ی پروازم من قبل تولّدم، برات مُردم ای نام تو بهترین سرآغازم بی‌تو یه‌نفس خیلیه عشق بی‌تو، بی‌میلیه اون‌که شده مجنون تو سرسلسله‌ی لیلیه من غیر تو با کسی نمی‌جوشم مشکیمو فقط برا تو می‌پوشم با این‌که نداره اشک من قدری من حتّی یه‌قطرشم نمی‌فروشم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 .👇
بخش ششم - شور (إن حرمتَنی از حرم) - حاج محمود کریمی.mp3
11.71M
شور (إن حرمتَنی از حرم) شب سوم ماه 🗓 دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳ 🎙 مداح:
. 📋 🗓 شب سوم محرم ۱۴۰۳ 🎤 با نوای حاج محمود کریمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پنجه‌ی خصم، پر از موی پریشان من است عمّه، گریان من است سر بابای من امروز به دامان من است عمّه گریان من است عمّه‌جان! کنج خرابه، بیت‌الاحزان من است شاه، گریان من است مادرم زهرای اطهر، موپریشان من است شاه، گریان من است عمّه! بابا آمده؛ برخیز تا کاری کنیم آبروداری کنیم با لباس پاره باید میهمان‌داری کنیم آبروداری کنیم گوشه‌ی ویرانه را کرب‌وبلایت می‌کنم جان فدایت می‌کنم بوسه‌ای می‌گیرم و شکر لقایت می‌کنم جان فدایت می‌کنم کنج این ویران‌سرا، خورشید زهرا آمده عمّه! بابا آمده بی عمو عبّاس و اکبر از چه تنها آمده؟! عمّه! بابا آمده ای سر بی تن که در ویرانه، میهمان منی بهتر از جان منی یوسف زهرایی و میهمان کنعان منی بهتر از جان منی از سفر برگشته و میهمان دامان منی بهتر از جان منی با لبان خیزرانی، مرثیه‌خوان منی بهتر از جان منی گرچه از هجران تو، کوهی پر از دردم پدر کم نیاوردم پدر شام را با گریه‌ام، ویرانه‌ای کردم پدر کم نیاوردم پدر من اگر گریه کنم، عرش خدا می‌لرزد نوه‌ی زهرایم پای این سر، به‌خدا جان بدهم می‌ارزد نوه‌ی زهرایم امشب آغوشم شبیه سینه‌ی خیرالنّساست جای شاه کربلاست دامن خاکی من، هم‌رتبه‌ی عرش خداست جای شاه کربلاست گوشه‌ی ویرانه می‌میرم؛ حرم برپا کنم دختر زهرا منم ذکر یاعبّاس می‌گیرم، علم برپا کنم دختر زهرا منم پیش چشمش، بازکن چشمان بی‌سوی مرا شانه کن موی مرا عمّه! بابا آمده؛ آبی بزن رووی مرا شانه کن، موی مرا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 .👇
. سرِ انکار ، آخر کار ، خواهد رفت بر دارش خدایا جان من را هم اگر راضی است بردارش چرا راضی شوم بر بیعتی که از همان اول به سقط بار آتشبار زهرا بسته شد بارش؟ چرا دنیا نیامد؟ پاسخش در روزگاران است که تا روز قیامت باز خواهد ماند طومارش مگر جبریل هم تاب و توان دارد که بنویسد به صد لوح و قلم ؟ گیرم که اسرافیل هم یارش چرا راهیِ آن راهی شوم که با لگد ، آن را برای پیروان خود حسابی کرد هموارش اگرچه خواست زنده زنده در گورش کند اما ببین در سورۀ تکویر پیچیده است اَخبارش سقیفه خانۀ خود را بنا دارد بنا سازَد اگر حتی بپاشد خون زهرا روی دیوارش خلیفه قاتل زهراست این را فاش می گویم اگر برمی خورَد حتی به میلیون ها طرفدارش خلیفه در اُحُد با اختیارش یک بز کوهی است علی را صبر او بُرده است تا مسجد به اجبارش مهم اثبات کفر غاصب باغ فدک باشد چه فرقی می کند دیگر چه اندازه است هکتارش؟ یقیناً کار این امت به اوباشش نمی افتاد اگر دنبال حیدر بود حمزه یا که طیارش بر سفینه فائق آمد ، غرق شد امت همان کِشتی که در خُم غدیرش ساخت نجارش چنین بوده است برخورد بشر با فتنۀ کوچه مسلمان ها طلبکارش ، یهودی ها بدهکارش ✍ .
. 🔊 مراسم دعای کمیل سحر 📆  جمعه ۱۶ شهریور ماه ماه ۱۴۰۳ 🔷 با نوای : 👈 حاج 👈 کربلایی سید سعید نصر 🔊 بخش اول | مجال نطق ندارد زبان تقدیرم 🔊 بخش دوم | اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ 🔊 بخش سوم l انگار نه انگار دیروز همینجا یکی خورد به دیوار 🔊 بخش چهارم | هَيْهَاتَ أَنْتَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَيِّعَ مَنْ رَبَّيْتَهُ 🔊 بخش پنجم l تو بی قراری و من نیز بی قرارترینم .👇👇👇👇👇
Fadaeian-Komeil-14030616 (1).mp3
24.83M
🔊 بخش اول | مجال نطق ندارد زبان تقدیرم متن 👇 https://eitaa.com/emame3vom/106313 📋 مجال نطق ندارد زبان تقدیرم (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مجال نطق ندارد زبان تقدیرم نیامده‌ست قلم پای کار تحریرم صفر تمام شد و یارم از سفر نرسید چه قدر چشم بدوزم به قاب تأخیرم گرچه ‌پای فراقت جوانی‌ام طی شد برای دیدن تو حسّ نمی‌کنم پیرم همیشه فاصله اشک مرا درآورده همیشه از غم هجر تو تحت تأثیرم طناب نفْس مرا می‌کِشد به هر طرفی به دست بد کسی افتاده‌ست زنجیرم کشیده کارم از معصیت به رسوایی میان مردم این شهر کرده تحقیرم چه غصه‌ها که نخوردی برای سرکشی‌ام چه دردها نکشیدی برای تغییرم اگرچه مایه‌ی ننگم به من مَحَبَّت کن شبیه کودک آزرده سخت دلگیرم هزار مرتبه دیدم مرا بغل کردی خوش است خواب و خیالم، خوش است تعبیرم دلیل زندگیم دوستت دارم وَ اللّٰه مُسَلَّم است که بی‌عشق زود می‌میرم زمان دفن بگو یا علی دَمِ گوشم بلند می‌شود از بین قبر تکبیرم بشور جسم مرا با غبار صحن نجف همیشه خاک علی کرده است تطهیرم خدا کند که من امسال کربلا بروم زیارتی بگذارید بین تقدیرم تو را به روضه‌ی یابن الشبیب زود بیا همان گریز عجیبی که کرده تسخیرم به گریه گفت:« که آن شمر پست، یابن الشبیب به روی سینه‌ی جَدَّم نشست، یابن الشبیب چه ‌بی‌ملاحظه خنجر کشید، یابن الشبیب! سرِ عزیز خدا را بُرید، یابن الشبیب! سنانِ بی همه‌چیزِ پلید، یابن الشبیب به سمت خیمه‌ی زن‌ها دوید، یابن الشبیب شده است قلب من از غم کباب، یابن الشبیب طناب حرمله، دستِ رباب، یابن الشبیب
Fadaeian-Komeil-14030616 (3).mp3
18.56M
🔊 / انگار نه انگار دیروز همینجا یکی خورد به دیوار https://eitaa.com/emame3vom/88638 📋 توو کوچه‌ها زخمم نمک خورده (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ توو کوچه‌ها زخمم نمک خورده انگشتر خلقت ترک خورده درد من و هیچ کس نمی‌فهمه زهرام جلو چشام کتک خورده دستام و از دستت جدا کردند توو شعله دنبال تو می‌گردم جوری زد و جوری زمین خوردی سنگینیه دستاش و حس کردم دار و نداره زندگیم چیزی بگو حرفی بزن خاکی میشه باز چادرت هرشب توو کابوس حسن از تو خجالت می‌کشم زهرا از خاک رو چادر نمازِ تو از پا من و میندازه می‌دونم این چشم‌های نیم بازه تو روت و نگیر از من که می‌میرم دنیا بدون تو برام پوچه اینقدر پر از زخمی که حیرونم از جنگ برگشتی نه از کوچه دار و نداره زندگیم زخمی‌ترین یاسِ علی اشکات و پاک کن فاطمه گریه نکن واسه علی زهرای من، زهرای من ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 دستی از راه رسید و به رُخت جا انداخت (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دستی از راه رسید و به رُخت جا انداخت پایی از راه رسید و جلویت پا انداخت یک‌نفر که دلش از بُغض علی می‌جوشید ضربه‌ای زد به درِ خانه و دَر را انداخت گره انداخت به کار همه دنیا آن‌که، ریسمان گردن مولای دو دنیا انداخت *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Fadaeian-Komeil-14030616 (5).mp3
13.43M
🔊 بخش پنجم l تو بی قراری و من نیز بی قرارترینم متن 👇 https://eitaa.com/emame3vom/77718 📋 تو بی‌قراری و من نیز بی‌قرار ترینم (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو بی‌قراری و من نیز بی‌قرارترینم که من غریب‌ترین مرد در تمام زمینم کشیده است از آن سو مدینه تیغ به رویم نشسته است از این سو فراق تو به کمینم به حال و روز تو گیرم که اشک شَرم نبارم چه سازم این عرقی را که مانده روی جَبینم علی به خاطر بستر نشینی تو بگرید تو هم به خاطر من گریه کن که خانه‌ نشینم به چادرت متوسل شدم که باز بمانی منی که کهف امانم منی که حِصن حَصینم مرا شکستن پهلو مرا شکستن بازو چنان شکست که من بعد با شکست عجینم تو را زدند و خدا خواست من ببینم و دیدم خدا کند که فراق تو را به چشم نبینم *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. دل  زهجر  تو   کباب   است  کجایی آقا؟ حالمان   بی تو خراب  است  کجایی آقا؟ روزگار       همه    منتظرانت       بی  تو محنت و رنج و  عذاب  است  کجایی آقا؟ به    امیدی  سر     راه  تو   نشینم    اما چه  امیدی  که سراب است   کجایی  آقا؟ من   و  پرسیدن   مأوای   تو از  قافله ها و  سکوتی که  جواب  است  کجایی  آقا؟ نه فقط‌من خودِ غربت هم ازاین غربت تو سینه اش در تب‌وتاب  است  کجایی  آقا؟ همه  گویندکه  بخت  است دهد  مژدهٔ یار بختمان هم‌که به‌خواب است کجایی  آقا؟ کن قدم  رنجه  که گهواره  ششماهه هنوز همدم   اشک    رباب  است  کجایی  آقا؟ می کند ناله  هنوزم که هنوز  است  فقط روزیش   روضه ٔ  آب  است  کجایی  آقا؟ گو(منادی)به‌چه‌خوش‌باشدازاین‌فاصله‌ها مگر این   رنج ثواب  است   کجایی  آقا؟ یابکُش‌یا که به‌بر اوجلوه ای ازخویش نما حرف او حرف حساب است  کجایی  آقا؟ (منادی)✍ .
. ای به قربان تو کس و کارم هرچه دارم به تو بدهکارم سرعاشق شدن ببین حالا به کجا ها کشیده شد کارم دل صحرا در این شب تاریک من هوای تو را به سر دارم چاره ای کن برای بیچاره جان آقا عجب گرفتارم از فراق تو من پریشانم نیمه ی شب شده ست و بیدارم من گدایم کمک کنید آقا بینوایم کمک کنید آقا سائل ابن فقیر این کویم دامنت را میاوری سویم از تو حتی اگر بلا برسد خم نمی آورم به ابرویم با فقیری اگر که میسازم از نداری اگر نمیگویم نه بلد بودم و بلد هستم تازه کارم ، گدای کم رویم من گدایم کمک کنید آقا بینوایم کمک کنید آقا باز از این کوچه ها گذر کردی شب تار مرا سحر کردی ای بمیرم بگو در این مدت تک و تنها چگونه سر کردی ای به قربان آن قدم هایت مخفیانه چرا سفر کردی حقمان است اگر نمی آیی کم مگر از بشر ضرر کردی آسمان و زمین گرفتار است عالمی را تو دربدر کردی من گدایم کمک کنید آقا بی نوایم کمک کنید آقا ✍ .
. شهر برکات است ربیع المولود پر از حسنات است ربیع المولود میلاد پیمبر و امام صادق ماه صلوات است ربیع المولود ........................ . آمد ربیع ، فصل شکـُفتن رها شدن با رویش گـــل نبوی هم صدا شدن فصل شکـوفه های امامت شکفتن است از پیله ی تواتر خاکــــی جدا شدن در سایه سارباغ نبوت نشــــستن و با کاروان دلشــــــــدگان آشنا شدن فصل برون نمودن هر کینه ازدل است هنگام آشنایی دل ، با خــــــداشدن آری ربیع موسم باران رحـمت است از ابر رحمتش گل تکبیر وا شدن با بلبلان نغمه سرای بهشت گـــو: وقت سرودن است و به گل مبتلا شدن همراه نور بوی بهشت خـداست با ماه ربیع آمدن و، همــــــــنوا شدن بوی ربیع میشنوم ! خاکیان خموش زین بوی خوش ، ملال دو عالم دوا شدن ماه صفر گذشت و غم و خزن و اشک رفت اینجــا به سینه شادی وغم ، جابجا شدن ✍ .
. حلول ماه ربیع الاول ماه ربیع الاول و عالَم شد غوغا بگو بگو از دل و جان یا علی مولا جانم علی جانم علی یا علی مولا... ماه ربیع الاول و موسم شور است بر لب اهل ولایت تطهیر و نور است جانم علی جانم علی یا علی مولا... باشد بر طبقِ آیاتِ خالقِ داور راه نجات عالَمین ولای حیدر جانم علی جانم علی یا علی مولا... خوش به حال کسی که شد خادمِ مولا دلش به عشق مولا شد اهلِ تولّیٰ جانم علی جانم علی یا علی مولا... آقا دعا کن به وَلات مبتلا باشیم مثل شهیدان زائرِ کربلا باشیم جانم علی جانم علی یا علی مولا... ✍ 👇
45281_1397822192511_818231.aac
818.2K
سرود ماه ربیع الاول
. علیه‌السلام در لَیلَه المَبیت ما را ببر به چشمه‌ی شعر و شراب‌ها ما را ببر به  خاطره‌ای از کتاب‌ها هرشب هزار رکعتِ فیضِ تو شاهد است پهلو تُهی نموده‌ای  از رخت خواب‌ها هرگز ندید دیده‌ی لیل و نهار‌ها چون لَیلَةُ‌المَبیتِ علی در حساب‌ها یک شب فقط نگاه تو مهمانِ خواب بود شامی که بود دور و برت التهاب‌ها در بستر برادر خود تا سحر بخواب ای خوابِ تو عبادتِ اُمُ‌الکتاب‌ها تو گرمِ خواب بودی و گردنکشانِ کفر نیزه به دست  گِردِ تو همچون سراب‌ها مکه شنید ناله‌ی واویلتایشان این حیدر است حضرت عالی جناب‌ها تنها امیر ، نقش تو را تیشه می‌زند وقتی که بُت تراش کند انتخاب‌ها ما را ببر نجف به دَمِ ما دوا بریز امشب بیا به کاسه‌ی ما کربلا بریز (حسن لطفی)✍ .
. رضا رضا گفتم و بی قرارم به یاد تو خون شده قلب زارم مشهد تو بهشت قلب خسته مرقد تو زمزم و چشمه سارم شد دل من ، آهوی صحرای امام هشتم آمده ام ، پابوس تو مثل تموم مردم مرغ دلم ، ز دست تو گرفته آب و دونه طایر جان ، خورده ز دستِ کرم تو گندم رضا رضا ، رضا رضا، رضا رضا یا مولا 00 رضا رضا کوی تواَم وطن شد ضریح تو قبله ی جان من شد ببین دلم توی حرم رسیده با حرمت آینه هم سخن شد گشته رضا ، پنجره فولاد تو قبله گاهم گنبد تو ، آینه دار همه مهر و ماهم رسونده ام ، تا که دلم را به حریم پاکت گشوده شد ، سمت حرم پنجره ی نگاهم رضا رضا ، رضا رضا ، رضا رضا یا مولا 00 ✍ 👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به سامرا جان داد،تشنه لب و محزون مهدی او میزد،ناله به قلب خون خورد به ظرفِ آب،چون لب و دندانش زنده شده داغ،جدّ پریشانش خیزران بر لبِ حسین میزد پیش چشمان خواهرش زینب مجلسِ عِیش و نوش و بزم شراب چشم گریان خواهرش زینب (وایِ من وایِ من حسین جانم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرچه به زهر غم،داده به حُجره جان ولی نشد دیگر،به خون خود غلطان ولی به جدّ او،چه ظلم ها گردید سرش جدا از تن،مِنَ القفا گردید مادری در میان قربانگاه بود و شمرِ لعین ستم ها کرد روی سینه نشست و واویلا خون به قلبِ علی و زهرا کرد (وایِ من وایِ من حسین جانم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/106502 .👇