.
#نوحه #شام #اسارت
#اول_صفر
#ورود_به_شام
🖊 #به_قلم_امیر_قربانی_فر
◾️◾️◾️
امان ازین شام بلا واویلا
سر حسین به نیزه ها واویلا
بشکسته ، بر سر نیزه سر او
گریانی ، شده چشم خواهر او
"واویلا ، یاحسین غریب مادر"
◾️◾️◾️◾️
ز دیده ها خون جگر غلتیده
پای همه پر آبله گردیده
بازارِ شام و گریه های خواهر
جان بر لب شده از داغ برادر
"واویلا ، یاحسین غریب مادر"
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
کنار نیزه ی سرش می خندند
به گریه های خواهرش می خندند
می بیند با دلی شکسته خواهر
که مجروح شده ابروی برادر
"واویلا ، یاحسین غریب مادر"
👇.
.
#اول_صفر
#ورود_به_شام
#دروازه_ساعات
بر زینب مظلومه شب تار رسیده
ناموس خدا بر سر بازار رسیده
دروازه ی ساعات پراز مردم شامی است
برگوش همه خنده ی انظار رسیده
از کرب وبلا وسفر کوفه سوی شام
یک قافله با چشم گهربار رسیده
برسوختگان در عوض تسلیت وگل
هم آتش وخاکستر وهم خار رسیده
برعترت پیغمبر اسلام دراین شام
از قوم یهودی غم وآزار رسیده
ای وای زحال دل زینب که دگربار
برنیزه سر سید ابرار رسیده
ترسم فکند از سرنیزه به زمینش
سنگی که به پیشانی سردار رسیده
دیدند که چون حجله ی خون کرده رخش را
تیری که به چشمان علمدار رسیده
با خواندن قرآن تو ای ناطق قرآن
مرهم به دل خسته وبیمار رسیده
بنویس «وفایی» که پی محو ستمگر
زینب نه ، بگو حیدر کرار رسیده
#سید_هاشم_وفایی
.
.
#اسارت
#پنجم_صفر
شِکوه ها دارم از ایمانی که نیست
کُشت من را چشمِ گریانی که نیست
آی مردم! یار را گم کرده ام
خیمه دارم در بیابانی که نیست
از عذاب بچهء نااهل خود
نوح شد سرگرم طوفانی که نیست
ای بزرگ خاندان! ما بی کسیم
خانه ها ویران شده خانی که نیست
جای من را بر کس دیگر مده
چون که می ترسم از الآنی که نیست
معنی ناز و ادای نوکرت
هرچه باشد جز پشیمانی که نیست
مورم و جاروکش این روضه ام
کار دارم با سلیمانی که نیست
چون که مجنون حسینم شیعه ام!
بی خیال هر مسلمانی که نیست
در میان سفرهء ارباب مان
بی رقیه خیر و احسانی که نیست
ناخنش افتاد و با زحمت کشید...
شانه بر موی پریشانی که نیست
گفت بابا؛ اینهمه تیزی سنگ
ردّ مُهرت روی پیشانی که نیست؟
آخرش با آن دهان خونی اش
بوسه زد بر جای دندانی که نیست
#امام_زمان_عج
#حضرت_رقیه_س
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#حضرت_رقیه سلام_الله_علیها
خیلی جگر سوز است احوال رقیه
از کربلا بدتر شده حال رقیه
حوریه ای که از نفس افتاده دیگر
جای لگد مانده ست بر بال رقیه
فریاد میزد اهل خیمه عمه زینب
زجر و سنان افتاده دنبال رقیه
کوثر شدن زخمی شدن بر آب رفتن
از دار دنیا بوده اموال رقیه
از لحظه پرواز بابا روی نیزه
چشم تر و حسرت شده مال رقیه
از پهلوی زخمی او فهمیده زینب
مانند زهرا بوده اقبال رقیه
مقتل نوشته با سر باباش جان داد
کنج خرابه بوده گودال رقیه
داغ رقیه پشت زینب را کمان کرد
روی مزارش گریه های بیکران کرد...
✍محمد حبیب زاده ۴۰۱/۶/۶
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
.
.
#پنجم_صفر
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
خیلی مصیبت دیدم و خیلی شکستم
در شام هم با هر بلایی صبر کردم
در وقت تدفین رقیه در خرابه
من با رقیه جان خود در قبر کردم...
✍محمد حبیب زاده
.
.
#دم_پاره
#پنجم_صفر
#پاره_دم
#حضرت_رقیه
عمر رقیه سر رسید عمه
مسافر از سفر رسید عمه
____
ویرانه ام زیبا شده است امشب
شهادتم امضا شده است امشب
____
بابا به روی نیلی دخترت
ببین کبودی رخ مادرت
_
روی کبود و قامتی خمیده
ارث فدک به دخترت رسیده
چشمم به بابا روشن است عمه
امشب شب قدر من است عمه
____
سوره یاسین شده مهمان من
فدای قرآن بشود جان من
_
تا که پدر آمد مرا در آغوش
این پای پر آبله شد فراموش
_
مهمان رسید پیش من عمه جان
موی مرا شانه بزن عمه جان
ای کاش وقتی پیش من نشیند
موی سپیدم را پدر نبیند
از این سر بریده نور آید
آخر چرا بوی تنور آید
_
#سید_روح_الله_مؤید ✍
#شب_سوم_محرم
.
.
🏴سبک #زمینه یا #زمزمه یا #شور روضه ای شهادت #حضرت_رقیه سلام الله علیها زبانحال
#بابانوای_قرآنه_تو
🏴بند اول
بابا
نوای قرآنه تو به،دلم چه میشینه
بابا
کجای این ویرونه ای،چِشَم نمیبینه
بابا
شبیه تو دخترتم،غریب و مظلومه
بابا
سرت روی دامنمه،دلم چه آرومه
خیلی از این زمونه دلگیرم
توی سه سالگی زمینگیرم
منم شبیه مادرت پیرم
بسکه لگد زدن به من اینا
جونی ندارم افتادم از پا
تیر میکِشه پهلوی من بابا
بابا حسین بابا حسین بابا
مَن الذی ایتمنی بابا
🏴بند دوم
بابا
هر جا تورو صدا زدم،فقط کتک خوردم
بابا
منو ببر پیش خودت،دیگه کم آوردم
بابا
نبودی اون شبی که از،رو ناقه افتادم
بابا
نبودی زیر دست و پا،رفتم و جون دادم
دیدی چقدر بد دهنن بابا
دیدی سرم داد میزنن بابا
حرمتمونو میشکنن بابا
بی حرمتی کارشونه بابا
هر جا گرفتم بهونه بابا
زدن به من تازیونه بابا
بابا حسین بابا حسین بابا
مَن الذی ایتمنی بابا
🏴بند سوم
بابا
توام ترک خورده لبات،مثه لبای من
بابا
لخته شده خون تو چشات،مثه چشای من
بابا
سوخته توام موی سرت،مثه موهای من
بابا
کی پا گذاشته رو سرت،بگو برای من
کجا بودی بابا سرت سوخته
گونه و چشمای ترت سوخته
رگهای زیر حنجرت سوخته
ببین بابا که معجرم سوخته
ببین بابا چشم ترم سوخته
ببین تمومه پیکرم سوخته
بابا حسین بابا حسین بابا
مَن الذی ایتمنی بابا
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
۱۴۰۱/۰۶/۰۶
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇