eitaa logo
امام حسین ع
27.5هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 📝 🖊 | 🖊 ۱۳۹۸ 🖊 "ع" | "ره" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اشکی بُود مرا که به دنیا نمی دهم این است گوهری که به دریا نمی دهم عمری بود که گوشه نشین محبتم این گوشه را به وسعت دنیا نمی دهم گر لحظه ای وصال حببم شود نصیب آن لحظه را به عمر گوارا نمی دهم در سینه ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینه ی سَینا نمی دهم تا زنده ام ز درگه او پا نمی کشم دامان او ز دست تمنّا نمی دهم سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم شاعر: مدینه جایی بین ابراست که هر ابری دورش گریونه یه اقیانوسه خاکی اونجاست که خورشید تو عُمقِش پنهونه ملائکه توی ملکوت، سمت مدینه پر میزنن تو عالمِ معنا تو بقیع، دارن حرم درست می کنن فرشته ها از روز ازل، خادم حرم امام حسنن یه روضه خون دائم بالا سرِ قبرش میخونه از داغش، میخونه از صبرش: مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر مگه یادم میره زخمِ رویِ صورت مادر مگه یادم میره خونابه ی بالِ کبوتر مدینه شهری توی دل هاست که اسمش دل رو می لرزونه دل و می لر زونه قبرایی که زیرِ آفتاب و بارونه دلی که شد امام حسنی، دیگه زمین براش قفسه آزاده و رهایِ رهاست، با آسمونا هم نفسه یه روزی زائرش میشه و به همه ی آرزو هاش میرسه یه روضه خون بینِ مقام بالا سر میخونه از کوچه میخونه از مادر: مگه یادم میره من بودم و کوچه ی غم ها مگه یادم میره دستی سیاه که میره بالا مگه یادم میره روی زمین ناله ی زهرا مدینه تو با شعری که خوند دم آخر آقات، میسوزی به آیینش روی آخر گفت مثه روز تونیست هیچ روزی امام حسن خودش دلا رو، برده به کربلای حسین بخشیده روضه ی خودش و، به اشک روضه های حسین کریم عالم بود و گذاشت، دار و ندارش و برای حسین با جیگر پاره، با اون تن بی حال میخونه از مقتل، میخونه از گودال ای کشته ی دور از وطن وای... ای کشته ی صد پاره تن ای بی کفن وای، ای بی کفن وای 📝 حاج‌محمودکریمی امام علیه السلام .
. هر هفته دوشنبه ها حسن را عشق است اصلا نه، تمام هفته او را عشق است انقدر شدم مست ز صهبای هر روز و هر ثانیه او را است . @emame3vom
. دوباره در به درم ، بگید کجا بپرم ، نداره حرم ان شاءالله یک سفرم ، براش ضریح ببرم ، حسن نداره حرم غروبا غوغا میشه ، درِ بقیع وا میشه قد یه دنیا حاتم پشت درشَن شبای خیلی تیره ، که دلمم میگیره ستاره ها فانوس بالا سرشن ، دور و بَرشن جونم رو میدم اون و کرمش ان شاءالله بشه خرج حرمش ... ای جانم حسن ، ای جانم حسن ، ای جانم حسن ... بیا یه گوشه بشین ، کبوترا رو ببین ، تو آسمون بقیع میخوام هوایی بشم ، یه گنبدی بکشم ، رو آسمون بقیع آخه دلم میسوزه ، نَه فقط این چند روزه حرف یه عمر آه و یک عمر خون دله اینجا آقام گنبد داشت ، یه حرم و مرقد داشت ولی حالا چی میبینی خاک و گِلِه ، داغش تو دله یک سنگ مزار رؤیای منه روش حک بشه این قبر حسنه ... ای جانم حسن ، ای جانم حسن ، ای جانم حسن ... حسن امام حسین ، طلوع نام حسین ، حسین اسیر حسن میریزه هیبت باد ، اگر یه موقع بخواد ، علم بگیره حسن به خدا محشر یعنی ، جنم حیدر یعنی بزنی تو قلب لشکر یک نفره قبرشو معجور کردن ، از شیعه ها دور کردن شیر جمل قبرش هم کوه خطره ، مرد قَدَره یک عمره حسین آقای منه آقای منم آقاش حسنه ... ای جانم حسن ، ای جانم حسن ... .
💠آیت الله خامنه‌ای حفظه الله: ☘ (صلی الله علیه و آله و سلم) با همه‌ی رنج‌ها و 🍃امیر مومنان(علیه السلام) با همه‌ی غم‌ها و ائمه دیگر با همه‌ی ستمدیدگی‌ها هیچ کدام در وضعیت امام (علیه السلام) قرار نگرفتند و این عظمت ایشان را نشان می‌دهد. ✋زیرا آن دیگران ائمه هداه معصومین اگر از سوی دشمن رنج می‌دیدند، از سوی دوستان، آن زخم را التیام می‌یافتند. (علیه السلام) اینجور نبود؛ نزدیک‌ترین یارانش به او می‌گفتند یا مذل المومنین....💔💔 •🏴| @emame3vom
ماجرای دفن حضرت علیه السلام به نقل از کتاب شریف کافی @emame3vom محمد بن مسلم از حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که ‏فرمود: هنگامى كه حسن بن على علیه السلام به حالت احتضار درآمد، به برادرش حسین علیه السلام فرمود: «برادرم! به تو وصیتى مى‌كنم، آن را حفظ كن، زمانى كه من از دنیا رفتم، جنازه‏ام را آماده دفن كن، سپس مرا به سوى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله ببر تا با او تجدید عهدى كنم، آنگاه مرا به جانب مادرم فاطمه علیها السلام برگردان، سپس مرا ببر و در بقیع دفن كن و بدان كه از طرف حمیرا- كه مردم از زشتكارى و دشمنى او با خدا و پیغمبر و ما خاندان آگاهند- مصیبتى به من مى ‌رسد». وقتى حسن بن علی علیه السلام وفات كرد و روى تابوتش گذاردند، او را به جایى كه پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله بر جنازه‏ها نماز مى‌ خواند بردند، و حسین بن علی بر جنازه نماز گذارد. زمانى كه نمازش تمام شد داخل مسجد بردند. هنگامى كه آن حضرت را بر سر قبر رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نگاه داشتند، به عایشه خبر دادند که: بنى هاشم جنازه بن على علیهما السلام را آورده‏اند تا در كنار رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله دفن كنند. پس عایشه بر استرى زین كرده نشست و سریع خود را به آن جا رساند. او نخستین زنى بود كه بعد از اسلام بر زین نشست و ایستاد و گفت: فرزند خود را از خانه من بیرون برید كه نباید در اینجا چیزى دفن شود و حجاب پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله دریده شود. حسین بن على علیه السلام فرمود: تو و پدرت از پیش حجاب پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله را دریدید و تو در خانه پیغمبر كسى را در آوردى كه دوست نداشت نزدیك او باشد و خدا از این كار، از تو باز خواست مى‌كند. همانا برادرم به من امر كرد كه جنازه‏اش را نزدیك پدرش خدا صلّى اللَّه علیه و آله ببرم تا با او تجدید عهد كند، و بدان كه برادر من از همه مردم به خدا و رسولش و معنى قرآن داناتر بود و نیز او داناتر از این بود كه پرده رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله را پاره كند، زیرا خداى تبارك و تعالى می فرماید: «اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، تا به شما اجازه نداده‏اند به خانه پیغمبر وارد نشوید.» و تو بدون اجازه پیغمبر، مردانى را به خانه او راه دادى. خداى عزّوجلّ می فرماید: «اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! صداى خود را فراتر از صداى پیامبر نكنید» در صورتى كه به جان خودم سوگند كه تو به خاطر پدرت و فاروقش بغل گوش پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله كلنگ ‏ها زدى؛ با آن كه خداى عز و جل فرموده: «آنها كه صداى خود را نزد رسول خدا كوتاه مى‏كنند همان كسانى هستند كه خداوند دل هایشان را براى تقوا خالص نموده است». به جان خودم كه پدرت و فاروقش به سبب نزدیك كردن خودشان به پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله او را آزار دادند و آن حقى را كه خدا با زبان پیغمبرش به آنها امر كرده بود، رعایت نكردند؛ زیرا خدا مقرر فرموده كه آنچه نسبت به مؤمنین در حال زنده بودنشان حرام است در حال مرده بودن آنها هم حرامست. به خدا اى عایشه! اگر چه تو نمی خواهی حسن نزد پدرش رسول خدا صلّی الله علیه و آله دفن شود- در حالی که از نظر ما خدا آن را جایز كرده است- (ای کاش) مى‌فهمیدى كه او بزودی به رغم انف تو در آنجا دفن می شود. سپس محمد بن حنفیه رشته سخن را به دست گرفت و فرمود: اى عایشه! یك روز بر استر مى‌نشینى و یك روز (در جنگ جمل) بر شتر مى ‌نشینى؟! تو به علت دشمنى و عداوتى كه با بنى هاشم دارى، نه مالك نفس خودت هستى و نه در زمین قرار مى ‌گیرى. عایشه رو به او كرد و گفت: پسر حنفیه! اینها فرزندان فاطمه ‏اند كه سخن مى ‌گویند، تو چه می گویى؟! حسین بن علی علیه السلام پاسخ فرمود: محمد را از بنى فاطمه به كجا دور می كنى؟ به خدا كه او زاده سه فاطمه است: 1. فاطمه دختر عمران (مادر ابو طالب)؛ 2. فاطمه بنت اسد (مادر امیر المؤمنین علیه السلام)؛ 3. فاطمه دختر زائدة (مادر عبد المطلب). پس عایشه به حسین بن علی علیه السلام گفت: پسر خود را دور كنید و ببریدش كه شما مردمى هستید كه همواره به دنبال دشمنى كردن هستید. پس حسین بن علی علیه السلام به جانب قبر مادرش رفت و جنازه حسن بن علی را بیرون آورد و در بقیع دفن كرد. (الکافی، ج1، ص 302-303) ✅« »
. دوشنبه‌های امام حسنی همیشه داغ دلم قبر خلوت است به سرهـوای و زیارت حسن است تمام هفتــه برای می سوزم ولی دوشنبه ی من وقف غربت حسن است ‌
دوستان عزیز امشب نماز "شب اول قبر" را فراموش نکنیم 🖤 شهید قاسم سلیمانی فرزند حسن 🖤شهید ابو مهدی(جمال) المهندس فرزند جعفر 🖤شهید حسین پورجعفری فرزند محمد 🖤شهید هادی طارمی فرزند محمدرضا 🖤شهید شهروز مظفریان فرزند حسین 🖤شهید وحید زمانیان فرزند فریدون 🔴 حاج قاسم 🙏امشب (سه‌شنبه شب) نماز ليلة الدفن (نماز شب اول قبر) را بخوانیم: ▪️برای شهید ابن 👇👇👇 🔸 : « در رکعت اول یک مرتبه سوره حمد و #۲_مرتبه سوره توحید (قل هو اللَّه) و در رکعت دوم یک مرتبه سوره حمد و #۱۰_مرتبه سوره تکاثر را بخوانند.» و بعد از سلام نماز بگوید: « اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ قاسم ابن حسن » 🔸 🔸 : «بعد از حمد آیت الکرسی، و رکعت دوم بعد حمد #۱۰_مرتبه سوره قدر»، بعد نماز : «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ قاسم ابن حسن» 🏴 🙏حاج قاسم، ای نفس زکیه مقاومت، ای سید شهیدان مقاومت، ای مقتدر مظلوم، ما در انتظار انتقام خون تو و همه شهیدان راه حق هستیم، برای و این امت به یافتن توفیق ظهور، نزد خدای رحمان دعا و شفاعت کن 🏴
امام حسین ع
💠💫💠💫💠 #شرح_مناجات_شعبانیه فراز (۲۴) #نجوای_عارفانه 🔰🔰🔰 ⬅️ تمنای اجابت ندای خداوند 📍بقره ۱۸۶: 🔰🔰🔰
. 💫💫💫💫 ( فراز ۲۵) ⬅️ حسن ظن 💫محورهای سه گانه این فراز عبارتند؛ از: 👈حسن ظن 👈 امید 👈توکل 💫 ظن در فرازهای قبل مطرح شده ولی چون دامنه ی گسترده ای دارد باز هم برای خود سخن ومطلب باقی گذاشته چرا که مستمسکی قوی و مطمئن می باشد که اهل بیت بارها و بارها به آن تمسک جسته اند. 📍امام علی (علیه السّلام) 💫هر که برد به بهشت دست یافت و هر که به نیک برد به رنج و محنت گرفتار آمد. 📍امام سجاد علیه السلام در دعای ابو حمزه ثمالی: 💫آیا چنین پنداریم که تو بر خلاف گمانی که ما به حضرتت داریم با ما رفتار می کنی یا ما را از امید و آرزوهایی که به تو داریم محروم می سازی. 💫هرگز به تو ای خدای کریم چنین گمانی نمی برم ....و من بر و پناه آورده و از به تو می گریزم که عفو و بخشش تو نسبت به کسیکه به تو ظن دارد وعده ای قطعی است. ⬅️ امید به کرم خداوند 💫آنکه خداوند را به کرم و لطف و مهر بیکران شناخته است و می داند که خود او در کتابش بندگانش را گرچه در انجام معاصی زیاده روی کرده باشند از نا امیدی بر حذر داشته است، 💫هرگز از رحمت او مایوس نخواهد شد و همواره در گوش جانش این نغمه طنین انداز است. 📍سوره زمر۵۳: 💫بگو ای کسانی که بر خود اسراف و ستم نموده اید از رحمت خدا مأیوس نباشید که خداوند تمامی گناهان را . 📍سوره یوسف آیه۸۷: 👈 👌از رحمت بی منتهای خداوند مایوس مباشید زیرا که تنها کافران از رحمت او مأیوس و نا امیدند. 🔰 "توکل" 💫توکل: کار با کسی افکندن، به دیگری اعتماد کردن، کار خود به خدا حواله کردن، به امید خدا بودن و دلبستگی و اعتماد کامل به پروردگار می باشد. 💫توکل اعتماد قلب است بر حق و عدم اضطراب در هنگام فقدان اسباب و با توکل است که تمام حالات و مقامات بر او وارد می شود. 📍مولانا: 🔻🔻🔻 🌹نیست کسبی از توکل خوب تر چیست از تسلیم خود محبوب تر 🌹آنکه او از آسمان باران دهد هم تواند کاو ز رحمت نان دهد 🌹گر توکل می کنی در کار کن کشت کن، پس تکیه بر جبار کن .
. 🥀 بعدِ فقط ڪارِ این پسر زاریسٺ هنوز نالہ بہ گوشِ او جاریسٺ علیسٺ ڪشتہ و ولے پسرش قتیل ڪبودے ضربہ ڪاریسٺ 💔 .
. خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن همیشه می‌زنم صدا ز سوز دل تو را حسن عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن مرا مخواه بیش از‌این به غصّه مبتلا حسن خدا اجازه می‌دهد چنین دعا کنم حسن که یا مَن اِسمُهُ دَوا و ذِکرُهُ شَفا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» ز دست می‌روم اگر ز سر مرا تو واکنی ز جمع عاشقان باصفای خود جدا کنی خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی مرا برای نوکری خانه‌ات صدا کنی به پای سفرۀ کریم لطف خویش جا کنی به دست خویش لقمه‌ای دهی به‌این گدا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه، نوا دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی دوباره یاد فاطمه، دوباره داغ کوچه‌ها خدا کند که جان دهم به پای روضۀ شما بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» تو آخر عنایتی، من اول گدایی‌ام تو عشق بی نهایتی و دلبر خدایی‌ام اسیر دار هیچ کس نشد سر هوایی‌ام اگرچه دل شکستۀ حسین و کربلایی‌ام نوشته روی قلب من که ملک مجتبایی‌ام تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» و فهم بی‌کسی تو ز فهم من فراتر است کمی ز غصّه‌های تو به عالمی برابر است به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» صفا، وفا، عطا، سخا، ولیّ هر کرم حسن دعای من، دوای من، نوا و شور و دم حسن چه می‌شود که در بقیع تو زنم قدم حسن؟ مدد نما به لطف حق، امیر بی حرم حسن! کنیم پرچم تو را به عالمی علم حسن بنا شود به مرقد تو گنبد طلا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» تو حافظ شریعت و تو ناجی امامتی اگرچه خسته‌ای ولی امیر استقامتی وجود جود از تو و تو جوهر کرامتی چه رفعتی، چه رأفتی، چه هیبتی، چه قامتی امید بی کسی من به عرصۀ قیامتی ببین صدات می‌زنم چقدر بی ریا حسن « کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» مگر تو قدرت و توان حیدری نداشتی؟ چرا به کوچه فرصت دلاوری نداشتی؟ ز کودکی به غیر دیدۀ تری نداشتی شنیده‌ام به معرکه که یاوری نداشتی بمیرم ‌ای امیر خسته، لشگری نداشتی شکسته شد دلت ز سنگ دست آشنا حسن « کریم آل فاطمه، امام مجتبی، » «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
. هر گروه هر جور خوشش اومد زد سنگ می باره روی تنت بی حد نیزه ها هی به سمت تو اومد چند باری پیکرت تو خون غلتید دستاشو توو موی سرت پیچید جلو چشام تنت ز هم پاشید چشات ز تشنگی نمی دیدند شمشیرا رو تن تو چرخیدند اونقد زدن که خسته گردیدند نامحرما طناب می آوردن جلو سکینه ات شراب خوردن چه وضعی ما رو اسیری بردن رحمی ندارن آتیش اندازا چه کار کنم با گوشواره بازا خون جگرم از ساز و آوازا بی تو برای من سفر سخته با شمر بد دهن سفر سخته با کوفتگی تن سفر سخته کردی✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود ‌.👇
. 🩸صبح بعد از و جریان سیلی خوردن مقداد🩸 🥀 بعد از دفن شبانه هنگامی‌که صبح شد، مردم به سمت منزل سلام‌الله علیها روی آوردند تا بر او نماز بخوانند. مقداد، ابابکر را دید و به او گفت: ما او را دیشب به خاک سپردیم عمر به ابوبکر گفت: آیا به تو نگفتم آن‌ها مخفیانه او را دفن می‌کنند تا ما حاضر نباشیم. 🥀 مقداد گفت: این وصیت سلام‌الله‌ علیها بوده است که شما بر او نماز نگذارید. 🥀 عمر دست خویش را بالا برد و به شدت بر سر و صورت مقداد زد که از شدت ضربه، مقداد درمانده شده بود. حاضرین مقداد را از دست او رها کردند. 🥀 مقداد گفت: دختر رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم از دنیا رفت در حالی که خون از پهلوی او به سبب ضربه‌ شمشیر و تازیانه‌ای که تو به او زده بودی، جاری بود. و من در نزد شما بسیار حقیرتر از علیه‌السلام و سلام‌الله علیها هستم. 🥀 هنگامی‌که این کلام را شنیدند، گفتند: به خدا سوگند آن کسی را که باید بزنیم، علی بن ابی طالب علیه‌السلام است. 🥀 به سوی علیه‌السلام روی آوردند و او در مقابل درب خانه نشسته بود. عمر به او گفت: ای پسر ابی‌طالب علیه‌السلام آیا حسادت قدیمی‌ات را رها نکردی. 🥀 رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را غسل دادی و بر نماز سلام‌الله‌ علیها بدون حضور ما نماز خواندی و به علیه‌السلام یاد دادی که به ابوبکر بگوید از منبر پدرم پایین بیا. 🥀 علیه‌السلام سکوت نموده بود و چیزی نمی‌فرمود. عقیل پاسخ داد: به خدا سوگند شما حسودترین مردم هستید و کسانی هستید که به دشمنی پیامبر و اهل بیتش پیشی گرفتید. سلام‌الله‌ علیها را دیروز آنچنان زدید و او از دنیا رفت در حالی که پشت پهلوی او غرق خون بود و او از شما دو نفر ناراضی بود..! 📕 مأثور، حجت‌الاسلام حنیفی، صفحه ۲۱۲ 🏷 .