eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.3هزار دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
19.5هزار ویدیو
764 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @Hamidershad_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 شهید مطهری بود. "««وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثيراً»». حکمت را به چه کسی می‌دهند؟ «مَا أَخْلَصَ‏ عَبْدٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ‏ صَبَاحاً إِلَّا جَرَتْ‏ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ». اول حکيم می‌شود و در قلبش می‌جوشد؛ بعد بر جاری می‌شود. انسان تا خودش حکيم نشود، معلم حکمت نمی‌شود. حکيم شدن به اين است که انسان برای خدا کار کند و خالص بشود. تلقی‌ام این است که اولين خصوصیت مرحوم شهيد مطهری همین بود و همين اندازه هم آثار ايشان جاودانه و اثربخش و نافذ شده است، آدم وقتی می‌خواند، می‌فهمد يک نوری و حکمتی در اين کلام هست. آهنگ ادبيات ايشان را ديده‌ايد؛ يک مطلبی را که ايشان گفته‌اند و همان را ديگران هم گفته‌اند، انسان در آهنگ ايشان و در ادبيات ايشان، نور و حکمت می‌بيند." 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🔻 تفقّه جامع، «حکمت» و «عرفان» را نیز تحت پوشش قرار می‌دهد. 🔰 آیت‌الله میرباقری: ⚡️ تفقّه در احکام، به‌تنهایی کافی نیست. مگر دین فقط در احکام خلاصه می‌شود؟ آن هم احکام عمدتاً فردی که واحد مطالعه‌ و موضوع آن تنها فرد است و جامعه را در برنمی‌گیرد. ⚡️ ما نیاز به تفقّهِ در دین داریم، نه صرفاً تفقّه در احکام. اگر تفقّه فقیه فراتر رود و وارد فضای تفقّه در حوزۀ ارزش‌ها و بینش‌ها نیز بشود، تفقّه او تبدیل به خواهد شد. ⚡️ تفقّه باید از یک جهت، وارد عرصۀ و شود و از جهت دیگر وارد عرصۀ جامعه بشود و واحد مطالعۀ آن از فرد به جامعه ارتقا پیدا کند. این سطح از تفقّه است که می‌تواند مبنای اداره جامعه باشد و محور گسترش عقلانیت گردد و رهبری را نیز بر عهده بگیرد. (۱۳‌۸۹) 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ﴿۳۹ ﴾ خدا آنچه را بخواهد محو يا اثبات مى ‏كند و اصل كتاب نزد اوست بحثى پیرامون مقدّرات الهى‏ مطابق آنچه از آیات و روایات به دست مى‏ آید الهى بر دو نوع است: 🌼۱- امورى كه مصلحت دائمى دارد و لذا قانونش هم دائمى است. مثل آیاتِ؛«ما یبدّل القول لدىّ»(۲۹ ق) در كلام ما تبدّل راه ندارد.یا «كلّ شى‏ءٍ عنده بمقدار»(۱۶۲ بقره) هر چیزى در نزد پروردگار داراى حساب و كتاب دقیقى است. اینگونه مقدرات در محفوظ ثبت است «فى لوح محفوظ»(۱۶۲ بقره) و فقط مقربان الهى با اذن خداوند مى‏ توانند بر آن آگاه شوند. «كتاب مرقوم یشهده المقرّبون»(۲۰و۲۱مطففین) 🌼۲- امورى كه غیرحتمى و مصالح آنها تابع اعمال و رفتار مردم است، مثل كردن مردم از گناه كه مصلحت را درپى دارد، و یا دادن صدقه كه مصلحت دفع بلا را به همراه مى‏ آورد و یا ظلم و ستم كه به خاطر مفسده ‏اش قهر الهى را به دنبال دارد، یعنى خداوند متعال در اداره ‏ى نظام آفرینش دست بسته نیست و با و علم بى‏ نهایتى كه دارد، مى‏ تواند با تغییر شرایط، تغییراتى در آفرینش و قوانین آن بدهد. بدیهى است كه این تغییرات، نشانه ‏ى جهل خداوند متعال و یا تجدید نظر و پشیمانى او نیست، بلكه این تغییرات بر اساس حكمت و تغییر شرایط و یا پایان دوره ‏ى آن امر است. 🔆قرآن مجید در این زمینه نمونه‏ هاى زیادى دارد كه به چند نمونه اشاره مى‏ كنیم: ⚡️الف: «اُدعونى 👈🏻استجب لكم»(۶۰غافر) دعا كنید تا من براى شما مستجاب كنم. انسان با تضرع ودعا مى‏ تواند مصالح خود را بدست آورد و سرنوشت خود را تغییر دهد. ⚡️ب: «لعلّ اللَّه یحدث بعد ذلك 👈🏻امرا»(۱ طلاق) قانون الهى در همه جا ثابت نیست ، شاید خداوند با پدید آمدن شرایط لازم، برنامه جدیدى را بوجود آورد. ⚡️ج: «كلّ یوم 👈🏻هو فى شأن»(۲۹ الرحمن) خداوند، هر روز در شأن مخصوص همان روز است. ⚡️د: «فلّما زاغوا👈🏻ازاغ اللَّه»(۵ صف) چون راه‏انحرافى را انتخاب كردند، خدا هم منحرفشان ساخت. ⚡️ه: «و لو انّ اهل القرى‏ آمنوا واتقوا 👈🏻لفتحنا علیهم بركات»(۶۹ اعراف) با ایمان و تقوا، مسیر قهر الهى به لطف و بركت تغییر مى‏ یابد. ⚡️و: «ان اللَّه لایغیّر مابقوم 👈🏻حتّى یغیّروا ما بانفسهم»(۱۱ رعد) خداوند سرنوشت هیچ قومى را تغییر نمى‏ دهد، مگر آنكه آنها خودشان را تغییر دهند. ⚡️ز: «الاّ مَن تاب و آمن و عمل عملا صالحاً فاولئك 👈🏻یبدّل اللَّه سیئاتهم حسنات»(۷۰ فرقان) كسانى‏كه توبه كنند، ایمان آورند و عمل نیكو انجام دهند، خداوند بدى‏ هاى آنان را به خوبى و حسنه تبدیل مى‏ كند. ⚡️ح: «ان عُدتم 👈🏻عُدنا»(۸ اسراء ) اگر شما برگردید، ما هم برمى‏گردیم. 🔆سؤال: اگر خدا عین ذات اوست و قابل تغییر نیست، پس هر چه در علم او گذشته باید به مرحله عمل برسد وگرنه جهل خواهد بود. 🔅پاسخ: علم خدا بر اساس نظام علل و اسباب است، بدین صورت كه او علم دارد كه اگر از این وسیله استفاده شود، این نتیجه و اگر از وسیله ‏اى دیگر بهره‏ بردارى شود، سرانجام دیگرى را درپى خواهد داشت و علم او جداى از علم بر و علل نیست. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ﴿۳۹ ﴾ خدا آنچه را بخواهد محو يا اثبات مى ‏كند و اصل كتاب نزد اوست بحثى پیرامون مقدّرات الهى‏ مطابق آنچه از آیات و روایات به دست مى‏ آید الهى بر دو نوع است: 🌼۱- امورى كه مصلحت دائمى دارد و لذا قانونش هم دائمى است. مثل آیاتِ؛«ما یبدّل القول لدىّ»(۲۹ ق) در كلام ما تبدّل راه ندارد.یا «كلّ شى‏ءٍ عنده بمقدار»(۱۶۲ بقره) هر چیزى در نزد پروردگار داراى حساب و كتاب دقیقى است. اینگونه مقدرات در محفوظ ثبت است «فى لوح محفوظ»(۱۶۲ بقره) و فقط مقربان الهى با اذن خداوند مى‏ توانند بر آن آگاه شوند. «كتاب مرقوم یشهده المقرّبون»(۲۰و۲۱ ) 🌼۲- امورى كه غیرحتمى و مصالح آنها تابع اعمال و رفتار مردم است، مثل كردن مردم از گناه كه مصلحت را درپى دارد، و یا دادن صدقه كه مصلحت دفع بلا را به همراه مى‏ آورد و یا ظلم و ستم كه به خاطر مفسده ‏اش قهر الهى را به دنبال دارد، یعنى خداوند متعال در اداره ‏ى نظام آفرینش دست بسته نیست و با و علم بى‏ نهایتى كه دارد، مى‏ تواند با تغییر شرایط، تغییراتى در آفرینش و قوانین آن بدهد. بدیهى است كه این تغییرات، نشانه ‏ى جهل خداوند متعال و یا تجدید نظر و پشیمانى او نیست، بلكه این تغییرات بر اساس حكمت و تغییر شرایط و یا پایان دوره ‏ى آن امر است. 🔆قرآن مجید در این زمینه نمونه‏ هاى زیادى دارد كه به چند نمونه اشاره مى‏ كنیم: ⚡️الف: «اُدعونى 👈🏻استجب لكم»(۶۰ ) دعا كنید تا من براى شما مستجاب كنم. انسان با تضرع ودعا مى‏ تواند مصالح خود را بدست آورد و سرنوشت خود را تغییر دهد. ⚡️ب: «لعلّ اللَّه یحدث بعد ذلك 👈🏻امرا»(۱ طلاق) قانون الهى در همه جا ثابت نیست ، شاید خداوند با پدید آمدن شرایط لازم، برنامه جدیدى را بوجود آورد. ⚡️ج: «كلّ یوم 👈🏻هو فى شأن»(۲۹ الرحمن) خداوند، هر روز در شأن مخصوص همان روز است. ⚡️د: «فلّما زاغوا👈🏻ازاغ اللَّه»(۵ ) چون راه‏انحرافى را انتخاب كردند، خدا هم منحرفشان ساخت. ⚡️ه: «و لو انّ اهل القرى‏ آمنوا واتقوا 👈🏻لفتحنا علیهم بركات»(۶۹ ) با ایمان و تقوا، مسیر قهر الهى به لطف و بركت تغییر مى‏ یابد. ⚡️و: «ان اللَّه لایغیّر مابقوم 👈🏻حتّى یغیّروا ما بانفسهم»(۱۱ رعد) خداوند سرنوشت هیچ قومى را تغییر نمى‏ دهد، مگر آنكه آنها خودشان را تغییر دهند. ⚡️ز: «الاّ مَن تاب و آمن و عمل عملا صالحاً فاولئك 👈🏻یبدّل اللَّه سیئاتهم حسنات»(۷۰ ) كسانى‏كه توبه كنند، ایمان آورند و عمل نیكو انجام دهند، خداوند بدى‏ هاى آنان را به خوبى و حسنه تبدیل مى‏ كند. ⚡️ح: «ان عُدتم 👈🏻عُدنا»(۸ ) اگر شما برگردید، ما هم برمى‏گردیم. 🔆سؤال: اگر خدا عین ذات اوست و قابل تغییر نیست، پس هر چه در علم او گذشته باید به مرحله عمل برسد وگرنه جهل خواهد بود. 🔅پاسخ: علم خدا بر اساس نظام علل و اسباب است، بدین صورت كه او علم دارد كه اگر از این وسیله استفاده شود، این نتیجه و اگر از وسیله ‏اى دیگر بهره‏ بردارى شود، سرانجام دیگرى را درپى خواهد داشت و علم او جداى از علم بر و علل نیست. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۱۲۵ سوره النحل ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوه‏ اى] كه نيكوتر است مجادله نماى در حقيقت پروردگار تو به [حال] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راه‏يافتگان [نيز] داناتر است 🔶در اين آيه سه روش براى دعوت به حق ذكر شده كه پيامبر خدا بايد در دعوت خود آنها را به كار مى گرفت تا به نتيجه مطلوب مى رسيد. 👈🏻اين سه روش عبارتند از: حكمت، موعظه نيكو و مجادله احسن كه هر كدام از آنها كاربرد و جايگاه خاصى دارد. 🔸منظور از حكمت، بيان مطلب همراه با استدلال هاى محكم و برهانى كردن آن است به طورى كه شنونده را قانع كند. 🔸 منظور از موعظه نيكو ، بيان مطلب به صورت پند و اندرز است به گونه اى كه عواطف و احساسات شنونده در جهت پذيرش مطلب تحريك شود. 🔸و منظور از مجادله احسن، مباحثه و مناظره و استدلال با مطالب مورد قبول طرف مقابل براى اثبات مطلب است. 🔶انسان ها در پذيرش حق با يكديگر متفاوتند و بايد هر كسى را با شيوه اى كه مطابق با استعداد و ظرفيت اوست، هدايت كرد. كسانى را كه اهل منطق و استدلال هستند بايد با شيوه عقلى كه همان شيوه است تبليغ كرد. و كسانى كه عواطف در آنها غلبه دارد و زود تحت تأثير احساسات خود قرار مى گيرند، بايد با و پند و اندرز و برانگيختن احساسات و ذكر مثل ها و داستان ها در آنها نفوذ كرد، و گروهى كه اهل هستند و اصرار دارند كه به هر طريقى كه باشد حرف خود را به كرسى بنشانند و اهل تعصّب و لجاجت هستند، بايد با آنها با روش و مناظره برخورد كرد و با استفاده از مطالبى كه نزد آنها از مسلّمات است اگر چه در واقع سخن درستى نيست، آنها را وادار به سكوت و تسليم نمود. البته طبق راهنمايى قرآن كريم، مجادله بايد با نيكوترين صورت انجام گيرد، به طورى كه احساسات طرف مقابل جريحه دار نشود و او در برابر سخن حق جبهه گيرى نكند. 🔸مقيد ساختن (موعظه ) به (حسنه ) شايد اشاره به آن است كه اندرز در صورتى موثر مى افتد كه خالى از هر گونه خشونت ، برترى جوئى ، تحقير طرف مقابل ، تحريك حس لجاجت او و مانند آن بوده باشد، 🔸مجادله و مناظره نيز هنگامى مؤ ثر ميافتد كه (بالتى هى احسن ) باشد، حق و عدالت و درستى و امانت و صدق و راستى بر آن حكومت كند و از هر گونه توهين و تحقير و خلافگوئى و استكبار خالى باشد 🧡و جمله آخر آیه (ان ربک هو اعلم ....)، اشاره به اینستکه وظیفه شما دعوت به راه حق است، از طرق سه گانه حساب شده فوق، اما چه کسانى سر انجام هدایت مى‏شوند، و چه کسانى در طریق ضلالت پافشارى خواهند کرد ، آن را تنها خدا مى‏داند و بس.🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه۵۸ سوره (ص۳۰۰) وَرَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ يُؤَاخِذُهُمْ بِمَا كَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذَابَ بَلْ لَهُمْ مَوْعِدٌ لَنْ يَجِدُوا مِنْ دُونِهِ مَوْئِلًا و پروردگارت بسیار آمرزنده [و] صاحب رحمت است. اگر می خواست آنان را به کیفر گناهانی که مرتکب شده اند، مؤاخذه کند، قطعاً در عذابشان شتاب می نمود [اما چنین نمی کند]، بلکه آنان را وعده گاهی است که هرگز در برابر آن کمترین پناهگاهی نخواهند یافت. 🟡كلمه صيغه مبالغه است كه بر كثرت مغفرت دلالت مى كند و الف و لام در (الرحمة ) الف و لام جنس است ، يعنى همه قسم رحمت را دارد، و (غفور ذو الرحمة ) معنايش اين است كه رحمت خدا شامل هر چيز هست . بنابراين ، كلمه (ذو الرحمة ) عموميتش از دو كلمه (رحمان ) و (رحيم ) بيشتر است با اينكه اين دو نيز دلالت بر كثرت و يا ثبوت و استمرار دارد. 🟨 در اين آيه نخست از دو صفت «غفور» يعنى آمرزنده و «ذوالرحمة» يعنى صاحب رحمت ياد مى كند كه هر دو از اوصاف و الهى هستند. صفت اول براى زدودن زنگارهاى گناه و صفت دوم براى شمول رحمت است، 👈🏻يعنى خداوند اوّل محل را پاكسازى مى كند و سپس انوار هدايت و رحمت خود را در آن جاى مى دهد 🟡پس از بيان اين حقيقت مهم، از آن نتيجه مى گيرد كه اگر خداوند مى خواست مردم را در برابر كارهايى كه مى كنند مؤاخذه كند، در عذاب كردن آنان شتاب و عجله به خرج مى داد، ولى خداوند به خاطر داشتن آن دو صفت چنين نمى كند و به مردم مهلت مى دهد و عذاب آنها را تا زمان معينى به تأخير مى اندازد و اين فرصتى است كه آنان براى اصلاح خود پيدا مى كنند، اما هنگامى كه آن زمان معين فرا رسيد و آنان خود را اصلاح نكردند، ديگر وقوع عذاب حتمى مى شود و آنان هيچ گريزگاه و پناهگاهى نمى يابند. 🟨 پس 👈🏻 او ايجاب مى كند كه توبه كاران را بيامرزد و 👈🏻 او اقتضاء مى كند كه در عذاب غـيـر آنـهـا نـيـز تـعـجيل نكند شايد به صفوف توبه كاران بپيوندند ولى 👈🏻 او هم اقـتـضـا مـى كـنـد وقـتى طغيان و سركشى به آخرين درجه رسيد، حسابشان را صاف كند و اصـولا بـقاء چنين افراد فاسد و مفسد كه اميدى به اصلاحشان نيست از نظر 👈🏻 آفرينش معنى ندارد، بايد نابود شوند و زمين از لوث وجودشان پاك گردد..🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🌟می‌فرماید: «لِكُلِّ شَيْءٍ دَلِيلٌ»، برای هر چیزی یک دلیل و راهنمایی است «وَ دَلِيلُ اَلْعَاقِلِ اَلتَّفَكُّرُ». اگر می‌خواهید به برسید، باید اهل تفکر باشید. «و دَليلُ التَّفَكُّرِ الصَّمتُ»، و دلیل و راهنمای تفکر، صمت است. و بعد می‌فرمایند: «انَّ الصَّمْتَ بابٌ مِنْ ابْوابِ الْحِكْمَةِ» -صمت یعنی سکوت- سکوت دری از درهای است. حکمت را به روی قلب انسان باز می‌کند. پس ببینید همین‌طور سلسله‌وار از اینجا کلاس اول شروع می‌شود. می‌گویند اگر شما می‌خواهی بر ایمانت افزوده شود و به مقام متوکلین برسی، باید خودت را به حدی برسانی که این تلاوت آیات، این ذکر خدا، بر ایمانت بیفزاید، جلایی در قلبت ایجاد کند. خب قبل‌از آن باید در تو عقل به کار افتاده باشد. عقل، تو را راهنمایی می‌کند که چه‌چیزی خیر و صلاحت است. خب چطور عقل در من به کار بیفتد❓ عاقل شوم❓ می‌گویند: «در آیات خدا، در عظمت پروردگاری که این جهان را خلق کرده است، فکر کن. اهل باش.» 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
⚡️حکمت را باید کاربردی کنيم و به حوزۀ دانش تسرّی بدهيم. «کاری که تمدّن غرب انجام داده، اين است که فلسفه‌های سکولار را به فلسفۀ زندگی تبديل کرده و از دل آن، دانش تولید کرده است. درواقع، نظام دانشی غرب مبتنی بر فلسفۀ غرب است. ما هم باید بتوانيم را کاربردی کنيم و به حوزۀ تسرّی بدهيم. حکمت بايد معطوف به نيازمندی‌های اجتماعی باشد.» ✍استاد میرباقری 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
در زمانهای گذشته درب قصر یکی از پادشاهان لکه سیاهی افتاده بود خادمین دربار هر کاری کردند، نتوانستد لکه را از بین ببرند یک روز مرد فقیری از این موضوع مطلع شد و گفت من می دانم چرا درب قصر پادشاه سیاه شده است مرد فقیر را پیش پادشاه بردند و ایشان به پادشاه گفت داخل درب گرانبهای قصر شما کِرمی هست که مشغول خوردن درب است! پادشاه به او خندید وگفت ای مردک مگر می شود در داخل درب کرم زندگی کند؟ مرد فقیر گفت ای پادشاه من یقین دارم کرمی در آن وجود دارد پادشاه گفت بسیار خوب! دستور می دهم درب را بشکنند اگر کرمی نبود گردنت را می زنم مرد هم پذیرفت وقتی درب را شکافتند دیدند کِرمی زیر قسمت سیاهی لکه رنگ وجود دارد. پادشاه از پاسخ او خوشش آمد و دستور داد مرد فقیر را به گوشه ای از آشپزخانه برده و مقداری از پس مانده غذاها را به او بدهند! روز بعد پادشاه که سوار بر مرکب یکی از اسبانش شد بود رو به مرد فقیر کرد و گفت این بهترین اسب من است نظر تو چیست؟ مرد فقیر گفت شاید این اسب در تند دویدن بهترین باشد که هست ولی یک ایرادی نیز دارد پادشاه سوال کرد ای مرد بگو ببینم چه ایرادی دارد؟ مرد فقیر گفت: این اسب در اوج دویدن هم که باشد وقتی رودخانه ای ببیند به درون آب می پرد پادشاه باورش نشد! برای اثبات ادعای مرد فقیر ، سوار بر اسب از کنار رودخانه ای گذشت ناگهان اسب با دیدن رودخانه سریع خودش را درون آب انداخت پادشاه از دانایی مرد فقیر متعجب شد و دستور داد که مرد فقیر را مجددا به محل قبلی برده و پس مانده غذاها را به بدهند. روز بعد خواست تا او را بیاورند وقتی فقیر را نزد پادشاه آوردند ؛پادشاه از او سوال کرد: مردک بگو دیگر چه می دانی؟ مرد که به شدت ترسیده بود گفت: می دانم که تو شاهزاده نیستی!! پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افکند ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود در پی کشف واقعیت نزد مادرش رفت و گفت ای مادر راستش را بگو من کیستم این درست است که شاهزاده نیستم؟! مادرش بعد کمی طفره رفتن گفت:حقیقت دارد پسرم! من و شاه از داشتن بچه بی بهره بودیم و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه هراس داشتیم؛ وقتی یکی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شدیم بدین صورت پادشاه از راز شاهزاده نبودن خود باخبر شد !! پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست و از سِرّ دانایی او پرسید..... مرد فقیر گفت: علت سیاهی در را از آنجایی فهمیدم که هر چیزی تا از درون خودش خراب نشود از بین نمی رود! علاقه اسب به آب را چون پاهایش پشمی بود و کُلک داشتند فهمیدم که در زمان کُره بودن در زمان چریدن در چراگاه حتما روزی از شیر گاومیشی تغذیه کرده و حتما به آب تنی علاقه مند است. پادشاه پرسید : """اصالت""" مرا چگونه فهمیدی؟! فقیر گفت: من پاسخ دو سئوال مهم زندگیتان را دادم ولی تو به جای پاداش مناسب، دو شب مرا به گوشه ای از آشپزخانه فرستادی و‌ غذای پسمانده دربار دادی چون این کار تو را دور از کرامت یک شاهزاده دیدم """"فهمیدم تو نیستی"""" یادمان باشد بنیادی ترین ""خصایص ما انسان ها ذاتی"" است هیچگاه آدم کوچک بزرگ نمی شود و هیچوقت بزرگ و بزرگ زاده کوچک نمی شود. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
💥 بر خدا، منشأ نزول امداد الهی و منشأ ظهور است و در موازنۀ قدرت نقش دارد. با توکّل، اتفاقی در جهان می‌افتد. این‌گونه نیست که ما توکّل می‌کنیم و هیچ اتفاقی نمی‌افتد؛ این‌گونه نیست که قدرتی ایجاد نکند و ما متوهّم به قدرت باشیم! اما از طرف دیگر، کسانی که به خدا توکّل می‌کنند، نباید فکر کنند که نصرت‌های الهی، بی‌قاعده و هروقت که ما بخواهیم نازل می‌شود! نزول الهی بر مدار الهی است. 🔰 آیت‌الله میرباقری: ◀️ اقتضاء دستگاه محاسباتی منافقین این است که دربارۀ مؤمنین می‌گویند: «غَرَّ هؤُلاءِ دينُهُمْ» (آنها را دینشان مغرورشان کرده و خیال می‌کنند که چون ما مؤمن هستیم، پیروز می‌شویم!). در حالی که [در منطق محاسباتی مؤمنین:] «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ». اگر شما توانستید به خدای نفوذناپذیر و شکست‌ناپذیر توکل کنید و راه خدا را بروید و در نقطه‌های سخت، در جایی که کار به بن‌بست می‌رسد، به خدا تکیه کنید، قدرتی برای شما ایجاد می‌شود. یعنی این توکل، منشأ ظهور یک قدرت برای شماست. ◀️ توکل بر خدا واقعاً در موازنۀ قدرت نقش دارد. با توکل، اتفاقی در جهان می‌افتد. این‌گونه نیست که ما توکل می‌کنیم و هیچ اتفاقی نمی‌افتد؛ این‌گونه نیست که قدرتی دست ما نباشد و متوهم به قدرت باشیم! شما (قدرت‌های مادی) که به فقط توپ و تانک و امکانات مادی و فناوری خودتان تکیه می‌کنید، متوهم نیستید و ما متوهم هستیم؟! وقتی حضرت ابراهیم خلیل بتکده را ویران کرد، گفتند تو از این خدایان نمی‌ترسی که با آنها می‌جنگی؟ گفت شما از خدای من نمی‌ترسید، من از بت‌های شما بترسم؟! شما که به این اسباب‌بازی‌ها تکیه می‌کنید، متوهم و غَرّه نیستید و ما مغرور هستیم؟! ◀️ البته کسانی که به خدا توکل می‌کنند، نباید فکر کنند که نصرت‌های خدای متعال بی‌قاعده نازل می‌شود! نمی‌توانیم بگوییم ما توکل کرده‌ایم، پس تو هم کار را تمام کن و هم‌اکنون ظهور را بر پا کن! خیر، الآن وقت ظهور نیست! باید مسیری طی بشود که فراز و فرود دارد. به تعبیر دیگر، نزول نصرت خدا و امداد الهی، براساس حکمت است. «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ». ما به قدرت خدا متصل می‌شویم، اما قدرتی که براساس حکمت و به‌نفع شما، در عالَم جاری می‌شود. باید صبر کنید تا فتوحات بر مدار حکمت الهی، برای شما حاصل شود. ◀️ حضرت موسی به خدا عرض کرد، اینها تمام امکاناتی را که به ایشان داده‌ای، خرج فساد در عالم می‌کنند؛ «رَبَّنَا اطْمِسْ عَلى أَمْوالِهِمْ»، این اموال را از بین ببر. خدا فرمود دعای شما مستجاب شد، صبر و استقامت کنید. «قَدْ أُجيبَتْ دَعْوَتُكُما فَاسْتَقيما». [در روایت] آمده که چهل سال طول کشید تا این اجابت، محقق شود. [پس] این‌گونه نیست که ما بگوییم خدایا امداد کن! و امداد بی‌حساب و کتاب جاری شود و خدا بساط دشمنان را ناگهان جمع کند! اگر بنا بود بساط آنها را زود جمع کند، روز اول به آنها امکانات نمی‌داد. خدا به آنها امکانات می‌دهد و آنها را امداد می‌کند و نعمتی به آنها می‌دهد؛ این نعمت با یک سری قواعد، قبض و بسط پیدا می‌کند و از دست آنها می‌رود. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir