eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.3هزار دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
19.5هزار ویدیو
764 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @Hamidershad_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️بني‌اميه جلوی معرفی را گرفتند تا بتوانند شرک را به اسم به مردم تحمیل کنند. ⚡️ اگر انسان، دستگاه را نشناسد، نمی‌تواند را به پا کند؛ چون ممکن است جور را با عدل اشتباه بگیرد. ⚡️ و _ اگر در ذیل اندیشه اسلامی انجام شود، نه ذیل ادبیات مارکسیستی و غربی _ به تحقق عدالت کمک می‌کند. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «ما که مي‌خواهيم عدالت به پا کنيم، بايد بفهميم جور و ظلم چيست؟ اگر ظلم و جور را نشناسيم، نمي‌توانيم دنبال عدالت باشيم. امام صادق(ع) در روایتی فرمودند بني‌اميه مانع معرفي توحيد نشدند، بلکه جلوی معرفي شرک را گرفتند تا مردم شرک را نشاسند. نظامي که بنی‌امیه به پا مي‌کند، مشرکانه است و خودش محور شرک است؛ این نظام را به اسم توحيد، به مردم قالب می‌کنند. اگر انسان، جور را نشناسد، نمی‌تواند عدل را به پا کند. اگر کسي خيال کرد عدالت سوسياليستي، عدالت است، ديگر چه ظلمي بدتر از اين مي‌تواند انجام بدهد؟ یا اگر کسي خيال کند می‌تواند ذيل نظريۀ اجتماعي غرب و ذیل نظریۀ بازار، عدالت ایجاد کند و بعد بخواهد با ایجاد شفافيت ذیل این نظریات، عدالت درست کند، مبتلا به ظلم می‌شود. مقصود این نیست که شفافيت را دنبال نکنيم؛ شفافيت به عدالت کمک مي‌کند؛ اما شفافيتی که در دستگاه نبي‌اکرم (ص) واقع می‌شود، اقتضائات و مناسک و شريعت خودش را دارد. برخی خيال مي‌کنند صرف نقد به عدالت منتهی می‌شود؛ البته در ادبيات مارکسيستي این‌گونه است، کسی که نقد می‌کند، آنتي‌تزي است که جبراً به يک سنتز مي‌رسد، یعنی نقد، به تحقق سنتز کمک مي‌کند. ولي در دستگاه نبي‌اکرم (ص) که این‌چنین نیست؛ اگر جهت‌گيري انسان در نقد، جهت‌گيري حقی نباشد، يعني اگر انسان در جهت پرستش خدای متعال نقد نکند، خودش به عامل ضد عدالت تبدیل می‌شود. الگوهاي توسعۀ مدرن، محور جور در عالم هستند و عالم را از جور پر کرده‌اند ـ «كَمَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْراً» ـ به‌خصوص که این الگوها در شکل اخير، توسعۀ پايدار را در مقياس جهاني دنبال می‌کنند و باز به‌خصوص که نظام سلطه در حال تبدیل توسعه به حکمراني مجازي است. لذا اين توسعه، ضد عدالت است. ساختارهايي که ذيل این توسعه برای تحقق عدالت شکل گرفته‌اند، اصل در جور هستند و جور را محقق می‌‌کنند، چون ساختارهای تکامل نفسانيت هستند؛ يعني ترازوها، جائرانه هستند. در این نظام، آن نفس‌هايي که غليظ‌ترند، بقيه را تحت سلطۀ خودشان درمي‌آورند؛ کمااينکه این اتفاق افتاده است و مردم را این‌گونه فریب داده‌اند که نظام سلطه، نظام طولي بود، اما نظام بازار، نظام عرضي است؛ در حالی که در نظام بازار، تسلط نفوس خبيثه از نظام سلطۀ قديم بیشتر است؛ يعني برده‌داري مدرن پيچيده‌تر از برده‌داري قديم است. امروزه تسلط نظام سلطه و نفوس خبیثه ـ از ثروتمندان و قدرتمندان بزرگ روي صحنه تا ثروتمندان و امپراطوري‌هاي بزرگ پشت صحنه ـ سلطه‌شان بر جهان بيشتر از برده‌دارهاي قديم است و بيش از گذشته مردم را مي‌دوشند! اينها دارايي‌هاي انسان را به فعلیت رسانده و آن را تبدیل به ثروت کرده و مصادره مي‌کنند؛ حتی عواطف انسان یا جاذبه‌هاي وجودی بانوان را به فعليت رسانده، و به اسم کرامت، عدالت و آزادي، مصادره می‌کنند. بنابراین ما برای برپایی عدالت، بايد جور را بشناسيم، به‌خصوص جورِ تاريخي و اجتماعي. جور، يک نظام تاريخي دارد که بر محور اولياء طاغوت و مستکبرين است. اين فراعنه، يک نظام تاريخيِ استکبار برپا کرده‌اند. ما باید این نظام جائرانۀ تاريخي را بشناسيم. همچنین باید نظام اجتماعي جور و اضلاع مختلفش را در مقياس جهاني بشناسيم. اين نظام جائرانۀ جهانی، هم بُعد فرهنگي دارد، هم بُعد اقتصادي و هم بُعد سياسي. همۀ این ابعاد، جائرانه است. محور این ظلم، استکبار بر خداي متعال است؛ هروقت استکبار بر خداي متعال شکل گرفت، ظلم به مخلوقات هم شکل مي‌گيرد. نمی‌توان بر خدا استکبار کرد و در عین حال به مخلوق او، محبت کرد؛ کسي که زير بار خدا نمي‌رود، زير بار مخلوقات هم نمي‌رود؛ کسي که حاضر نيست ذيل خدای متعال که واجد همۀ اسماء حسناست، قرار بگيرد، ذيل مخلوق هم قرار نمی‌گیرد؛ این یک توهم است که گمان کنیم انسانی که بر خدا استکبار می‌کند، به دیگران فکر می‌کند. ما باید اين جورِ گسترده را که يک دستگاه جهانی است و شکل جديد آن، شامل کل تمدن جديد غرب می‌شود، بشناسیم. جور يعني عدل و ظلمِ به هم آميخته؛ و همين آمیختگی، کار را سخت مي‌کند؛ «فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ‏ الْحَقِ‏ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ‏»؛ اگر باطل از آميختگي با حق جدا شود و شفاف عرضه شود، کساني که دنبال حق هستند ترديد نمي‌کنند. وقتي حق و باطل آمیخته مي‌شود، کار، دشوار مي‌شود. اين نظام جائرانۀ جهانی، اصلي‌ترين حجاب عدالت است؛ بنابراین بايد آن را کنار بزنيم.» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3239 ☑️ @mirbaqeri_ir
آیه ۱۹ سوره یونس (صفحه۲۱۰) وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۱۹ ﴾ و مردم جز يك امت نبودند پس اختلاف پيدا كردند و اگر وعده‏ اى از جانب پروردگارت مقرر نگشته بود قطعا در آنچه بر سر آن با هم اختلاف مى كنند ميانشان داورى مى ‏شد 🔶اين آيه اشاره به توحيدى همه انسانها مى كند و مى گويد: در آغاز همه افراد بشر امت واحدى بودند و جز توحيد در ميان آنها آئين ديگرى نبود. 🔸اين فطرت توحيدى كه در ابتدا دست نخورده بود با گذشت زمان بر اثر افكار كوتاه و گرايشهاى شيطانى ، دستخوش دگرگونى شد، گروهى از جاده توحيد منحرف شدند و به شرك روى آوردند و طبعا جامعه انسانى به دو گروه مختلف تقسيم شد گروهى موحد و گروهى مشرك . 🔸بنابراين در واقع يكنوع بدعت و انحراف از فطرت است ، انحرافى كه از مشتى اوهام و پندارهاى بى اساس سرچشمه گرفته است . 🔸در ادامه آيه مورد بحث مى فرمايد: اگر سخنى از خداوند پيشى نگرفته بود، ميان آنها در آنچه كه اختلاف مى كردند، داورى مى شد. يعنى اگر خدا مى خواست از روى جبر، همه مردم را به راه راست هدايت مى كرد و اختلافى در ميان آنها نبود ولى خداوند، جهان خلقت را بر اين اساس آفريده كه انسانها داراى باشند و با آزادى و اراده، راه خود را انتخاب كنند، در غير اين صورت برترى پاكان و مؤمنان بر ديگران مشخص نمى شد. بنابراين منظور از آن سخن خدا كه پيشى گرفته همين مطلب است كه بنابر نيست بلكه بنابر هدايت و فراهم كردن ابزار آن و امتحان بندگان است حال هر كس ايمان مى آورد يا كافر مى شود بسته به انتخاب خويش است.چنانکه در آیه۴۸ سوره مائده نیز می فرماید : ولوشاء الله لجعلكم امة واحدة ولكن ليبلوكم فى ما اتيكم و اگر خدا مى خواست شما را امت يگانه اى قرار مى داد ولى خواست شما را در آنچه به شما داده آزمايش كند. 🔶منظور از «كلمه » در آيه فوق اشاره به سنت و فرمان آفرينش دائر به آزادى انسانها است كه از آغاز چنين بوده است ، چه اينكه اگر منحرفان و مشركان بلافاصله مجازات شوند، ايمان موحدان تقريبا جنبه اضطرارى و اجبارى پيدا مى كند و حتما از روى ترس و وحشت خواهد بود، و چنين ايمانى نه مايه افتخار است ، و نه دليل بر تكامل ، خداوند اين داورى و كيفر را بيشتر براى سراى ديگر گذاشته است تا نيكوكاران و پاكان آزادانه راه خود را انتخاب كنند. 🔸خداوند به هنگام هبوط آدم و حوا به زمین، در آیه ۳۶ بقره فرموده: «و لكم فى الارض مستقرّ و متاع الى حین» زمین براى شما و نسل شما تا مدّتى جایگاه است. بنابراین از روز اوّل، تقدیر این بوده كه انسان تا مدّتى در زمین مهلت داشته باشد شاید هم ، مراد از «كلمة سبقت» در این آیه، همان تقدیر و برنامه‏ ى زندگى انسان باشد. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۵۷إسراء( صفحه ۲۸۷) أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا آنها كساني هستند كه خودشان وسيله‏ اي (براي تقرب) به پروردگارشان مي‏طلبند، وسيله‏ اي هر چه نزديكتر، و به رحمت او اميدوارند و از عذاب او مي‏ترسند چرا كه همه از عذاب پروردگارت پرهيز و وحشت دارند. 🟩 ادعاى اصلی مشرکین اين بود كه ما به وسيله بعضى از مخلوقات خدا، به درگاه او تقرب مى جوئيم ولى در مقام عمل ، آن وسيله را بطور پرستش نموده ، از خود آنها بيمناك و به خود آنها اميدوار بودند، بدون اينكه خدا را در آن منافعِ مورد اميد، و آن ضررهاى مورد بيم ، موثر بدانند! پس در نتيجه، آنها 👈🏻بتها و يا خدايان را شريك خدای یکتا در ربوبيت و پرستش مى دانستند. 🟢 وسيله چيست ؟ ♻️اين كلمه در دو مورد در قرآن مجيد به كار رفته يكى در اينجا و ديگرى در آيه۳۵ سوره مائده و به معنى (تقرب جستن ) و يـا چـيـزى اسـت كـه بـاعـث تـقـرب مـى شـود (و يـا نـتـيـجـه اى كـه از تـقـرب حاصل مى گردد). و بـه ايـن تـرتـيـب مفهوم بسيار وسيعى دارد كه هر كار نيك و شايسته اى را شـامـل مـى شـود و هـر صـفـت بـرجـسـته در مفهوم آن درج است ، چرا كه همه اينها موجب قرب پروردگار است . ♻️ در جـمـله هـاى بـسـيـار پـر مـغـزى كه از على (عليه السلام ) در خطبه۱۱۰ نهج البلاغه نقل شده مى خوانيم: «بهترين وسيله اى كه بندگان با آن به درگاه خدا تقرب مى جويند ايـمـان بـه خـدا، برپا داشتن نماز، اداء زكات ، روزه ماه رمضان ، حج و عمره ، صله رحم ، انـفـاق و بـخـشـش در راه خـدا در نـهـان و آشـكـار، و تـمـام اعمال نيكى است كه انسان را از سقوط و پستى نجات مى دهد.» 🟢 البته وسيله قرار دادن اولياى خدا مانند پيامبران و ائمّه اطهار براى به خدا، با اين باور كه اينان فقط 👈🏻 اند و خودشان 👈🏻 نمى توانند كارى بكنند از مقوله جداست، زيرا اولياى خدا پرستش نمى شوند و فقط به خاطر اين كه منزلت و مقامى نزد خدا دارند به درگاه خدا شفيع و وسيله قرار داده مى شوند، با يقين به اين كه 👈🏻 اينان خود محتاج فيض الهى و بندگان خدا هستند. اين كار با كار مشركان تفاوت اساسى و ذاتى دارد. آنان اگر چه اينها را به عنوان واسطه براى نزديك شدن به خدا قلمداد مى كردند ولى آنها را مى پرستيدند و به قدرت استقلالى آنها معتقد بودند! ♻️ هـمـچـنـيـن شـفـاعت پيامبران و بندگان صالح خدا و مقربان درگاه او كه طبق صريح آيات قـرآن در پـيـشـگـاه او پـذيـرفـتـه مـى شـود، نـيـز يـكـى از وسائل تقرب به او است . 🟩 پس اشتباه نشود منظور از توسل به مقربان درگاه پروردگار اين نيست كه انسان چيزى را از پـيـامـبـر يا امام ، 👈🏻مستقلا تقاضا كند و يا حل مشكلى را از او بخواهد، بلكه هدف آن است كه خـود را در 👈🏻خـط آنـان قـرار دهـد و هـمـاهـنـگ بـا بـرنامه هاى آنها شود و خدا را به مقام آنان بـخـوانـد تـا خـدا اجـازه در مورد آنان بدهد (براى توضيح بيشتر به جلد چهارم تفسير نمونه صفحه 363 به بعد مراجعه شود).🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۱۱۰ سوره (ص۳۰۴) قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا بگو من بشرى همانند شما هستم، با اين تفاوت كه به من وحى مى‏شود كه خداى شما خداى يگانه است، حال هر آن كس كه اميد در لقاى پروردگارش بسته است، كار نيكو پيشه كند و در پرستش پروردگارش كسى را شريك نياورد 🔵 با اين آيه، سوره مباركه كهف پايان مى يابد. اين آيه بر اصول اساسى اسلام، توحيد و نبوت و معاد و نيز محتواى دعوت پيامبر اسلام كه همان عبادت خالصانه براى خدا و انجام كارهاى شايسته است، مشتمل است و در عين حال مردم را از غلوّ كردن در حق پيامبر باز مى دارد و بر جنبه بشرى او تأكيد مى كند. 🔷منظور از پروردگار، رسيدن به رحمت پروردگار در روز قيامت است و اين چيزى است كه نبايد انسان آن را از براى خود حتمى بداند. بلكه بايد فقط اميدوار باشد، اگر چه عبادت انس و جن را هم داشته باشد. 🔹بـگـو مـن فـقـط بـشـرى هـمچون شما هستم ، يگانه امتيازم اين است كه بر من وحى مى شود و بـا ايـن تـعـبـير بر تمام امتيازات پندارى آلودى كه پيامبران را از مرحله به مرحله بالا مى برد قلم سرخ مى كشد. 🔷لقـاى پـروردگـار كـه هـمـان مـشـاهـده بـاطـنـى ذات پـاك او بـا چـشـم دل و بـصـيـرت درون است گر چه در اين دنيا هم براى مؤ منان راستين امكانپذير است اما از آنـجـا كـه ايـن مـسـاله در قـيـامـت بـه خـاطر مشاهده آثار بيشتر و روشنتر و صريحتر جنبه هـمگانى و عمومى پيدا مى كند، اين تعبير در لسان قرآن معمولا در مورد روز قيامت به كار رفته از سوى ديگر طبيعى است اگر انسان انتظار و اميد چيزى را دارد بايد خود را براى استقبال از آن آماده كند. 🔹آن كـس كـه ادعـا مـى كـنـد مـن انـتـظـار چـيـزى دارم و اثـرى در عمل او نمايان نيست ، در واقع مدعى دروغينى بيش نخواهد بود. به همين دليل در آيه فوق ، فليعمل عملا صالحا به صورت صيغه امر بيان شده ، امرى كه لازمه رجاء و اميد و انتظار لقاى پروردگار است . 🟦در آخرين جمله حقيقت عمل صالح را در يك بيان كوتاه چنين بازگو مـى كـنـد: و نـبـايـد كـسى را در عبادت پروردگارش شريك سازد (و لا يشرك بعبادة ربه احدا). 🔹بـه تـعـبـيـر روشـنـتـر تـا 👈🏻حـقـيـقـت خـلوص و در عمل نيايد، رنگ عمل صالح به خود نخواهد گرفت .# 🔹انـگـيـزه الهـى و خـدائى اسـت كـه به عمل انسان عمق مى دهد، نورانيت ميبخشد، و جهت صحيح مـيـدهـد پایان سوره مبارکه کهف 💙پروردگارا! نيت ما را در همه اعمالمان آنچنان خالص فرما كه به احدى جز تو نينديشيم ، و بـراى غـيـر تو گام برنداريم ، بلكه هر چه غير از تو و هر كس جز تو را مى خواهيم به خاطر رضايت تو و پيوند و ارتباطش با تو باشد آمين يا رب العالمين . 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🍃🌸 خداوندا سامریها در میان جوامع انسانی زیاد بوده اند .. آنهایی که هوای نفسشان آموزگارشان بوده ! آنهایی که از بی بصیرتی مردم استفاده کرده با هنرمندی ، انواع را درجامعه گستراندند ، و بدینوسیله مردم را از تو دور و دورتر کردند ... عده ای «علم» را دربرابر تو عَلَم کردند و عده ای دیگر « خودشان » را به جای تو و دین تو نشاندند.. و اینک با ورود یک نامرئی همه به درد **گرفتار آمده ایم ! حتی آنانکه همیشه لاف ابر قدرتی میزدند، اینک به زانو درآمده وسرشان به سنگ خورده ! کاش بشر ضعیف،حقیر مسکین، دریابد که باید تنها تو را بپرستد و تنها از تو کمک بخواهد و اینکه فقط تو قادر مطلقی و فقط تو عالِم مطلقی و علم عالمان نیز تا تو نخواهی کارگر نیست! و تو رحیمی وقدیری که هیچکس مهربانتر و تواناتر از تو نیست! یا ارحم الراحمین عاجزانه از تو طلب بخشش میکنیم، و در برابر یگانه قدرت تو سر تسلیم فرود می آوریم! و با عبرت گرفتن از قصه سامری، امیدواریم که نماد شرک و ریا و عوامل تفرقه و انحطاط را بیابیم و جوامع خود را احیا کنیم .. پروردگارا ما را از این درد لامساس سامریگونه** نجات بده و بدعتها و دروغهای سامری های زمانه را در دریای حقیقت بر ملا کن... و اینک : ییایید آیه ۹۸ سوره طه را خالصانه و از سویدای دل بخوانید : إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا و براستی در قلبتان باور و ایمان بیاوردید که : معبود شما تنها آن خدايى است كه جز او معبودى نيست و دانش او همه چيز را در بر گرفته است .🌸🍃 **در قاموس گويد: معنى «لا مساس» در قرآن آنست كه: كسى را دست نمى‏ زنم و كسى به من دست نزند. (زيرا ‌اگر‌ مس‌ّ ميكرد تب‌ شدید عارض‌ ميشد و ‌از‌ ‌اين‌ جهت‌ ترك‌ مجالست‌ و معاشرت‌ و تماس نزدیک ‌با‌ ‌او‌ شد) علامه طباطبایی می فرماید: «جمله "قال فاذهب" حکم به طرد او از میان اجتماع است، او را از اینکه با کسی تماس بگیرد و یا کسی با او تماس بگیرد ممنوع کرد و به طور کلی آنچه از مظاهر اجتماع انسانی است از وی قدغن نمود، و این خود یکی از سخت ترین انواع شکنجه ها است. و در جمله" فإن لک فی الحیاة أن تقول لا مساس" حاصل کلام این است که موسی چنین مقرر کرد که سامری تا زنده است تنها و تک زندگی کند و این تعبیر کنایه است از حسرت دائمی و تنهایی و وحشت بی سر انجام. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۳۱و۳۲ سوره ( صفحه ۴۰۷) وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۳۱﴾ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ(۳۲) واز مشركان مباشيد، از كسانى كه دين خود را قطعه قطعه كردند و فرقه فرقه شدند هر حزبى بدانچه پيش آنهاست دلخوش شدند 🟡 يـكـى از نـشـانه هاى ، پراكندگى و تفرقه است ، چرا كه معبودهاى مختلف منشاء روشهاى متفاوت ، و سرچشمه جدائيها و پراكندگيها است. پس👈🏻هـر جا اختلاف و پراكندگى ديديم بايد بدانيم نوعى شرك حاكم است ! و علت آن همان است كه در آیه ۲۹ همین سوره فرمود: «بل اتبع الذين ظلموا اهواءهم فمن يهدى من اضل الله ، و ما لهم من ناصرين » و بيان داشت كه👈🏻 «مشركين اساس دين خود را بر 👈🏻هوى و هوس نهاده اند، و خدا ايشان را هدايت نمى كند، و هادى ديگرى هم جز او نيست .» 🟡 ايـنـكـه هر گروهى از منحرفان و مشركان از راهى كه انتخاب كرده اند خوشحالند و آنرا حق مى پندارند، دليلش روشن است ! چرا كه هوا و هوس كارش زينت كردن خواسته هاى دل در نـظـر انـسـان اسـت ، و ايـن تـزيـيـن نتيجه اش دلبستگى هر چه بيشتر و خوشحالى بخاطر راهى است كه برگزيده اند ، هر چند بيراهه و گمراهى باشد. 💛 پس مواظب باشیم که گروه‌گرایى، ما را از حقّ‌گرایى دور نکند، که:👈🏻 «كلّ حزب بمالدیهم فرحون» 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
❌نداشتنِ شرک است (۱) 🚨مشرک‌ها هستند ✍️...‌ طبق قرآن، برای شدن و یاورِ مهدی (عج) بار آمدن، زمینه‌ی وجودِ مؤمن باید شود، ابعاد وجودی انسانِ مهدوی باید پاک و تطهیر باشد؛ هم برزخ او و هم روحِ او باید از آلودگی‌ها و از نجاسات پاک شود. شاید بگویید: مگر هم داریم؟! مگر می‌شود کسی مؤمن باشد و باز نیاز به تطهیر داشته باشد؟! جوابِ این سؤال را از بپرسیم! ⁉️قرآن! نظر تو در این‌باره چیست؟! آیا نجاساتِ روحی برای مؤمنین وجود دارد؟ بله، یک نوع اعتقاد است؛ کسی که اعتقاداتش قرآنی نباشد؛ آن مقداری را که از دیگران گرفته؛ شرک است؛ و کسی که شرک بورزد طبق آیه ۲۸ توبه: «إنَّمَا المُشرِکونَ نَجَسٌ»؛ مشرکین هستند! مگر شرک یک‌جور اعتقاد نیست؟ بله هست! خیلی وقت‌ها حتی در رفتار فرد هم هیچ بُروزی ندارد؛ اما به صرف اینکه فردِ مؤمن، به چیزهایی از نظامِ إلهی اعتقاد صحیح نداشته باشد؛ است و مشرک، است؛ چرا؟ اینکه یک اعتقاد قلبی است؟ پس نجاستِ در قلب است و قلبِ این فرد نجس و آلوده به اعتقاداتِ مشرکانه است؛ لذا این فرد دیگر نیست؛ کسی که اعتقاد به شرک دارد؛ نیست و اگر می‌خواهد یاورِ مهدی (عج) شود؛ باید از طریقِ قلبش، سپس روح‌اش، سپس برزخ‌اش، سپس افکارش و در نهایت اعمالش را منطبق با خدا قرار دهد. 📌خداوند در این‌باره، در سوره یوسف، آیات ۱۰۵ تا ۱۰۸ یک بحث عجیبی را با عنوانِ یا همان مطرح می‌فرماید. دقت کنید؛ در آیه ۱۰۵ آماده: «وَ كَأَيِّن مِنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الأَرضِ يَمُرُّونَ عَلَيهَا وَ هُم عَنهَا مُعرِضُون» و در آسمان‌ها و زمين چه بسيار و صحنه‌ها قرار داده شده؛ اما آن‌ها [با غفلت و بى‌اعتنایی] از کنارِ آیات مى‌گذرند درحالى‌كه ! اگر کسی این‌طور رفتار کند چه مشکلی دارد؟! طبقِ آیه ۱۰۶ «وَ مَا يُؤمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُم مُشرِكُونَ» و بيشترِ این‌ها به خدا [و آیاتِ خدایی] نمى‌آورند مگر اینكه [ایمان‌شان، قاطی دارد و] است! یعنی این‌ها مؤمن هستند؛ و اما ! همان‌طور که خدا در آیه ۲۸ توبه فرمود؛ شرک، است؛ و اگر کسی حتی مؤمنِ به خدا باشد اما به و صحنه‌های خدایی اعتنا نکند و بخواهد خودش یا دیگران را داشته باشد؛ مؤمنِ مشرک است، ایمانش مشرکانه است؛ لذا در آیه ۱۰۷ می‌فرماید: «أَ فَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِيَهُم غَاشِيَةٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَو تَأتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغتَةً وَ هُم لَا يَشعُرُونَ» آيا این‌ها [که ایمانشان مشرکانه است] از عذابِ غاشیه و همه‌گیری [که طبقِ آیاتِ ۱۰ و ۱۱ دخان، همان عذاب‌های دخانی و جنّی در آخرالزمان است] در هستند؟! يا اینکه بغتتاً و ناگاه السّاعه بیاید درحالى‌كه این‌ها بی‌شعورند!! 🔹ببینید خدا حتی را از این افراد برمی‌دارد؛ این‌ها حتماً در عذابِ دخان و آخرالزمان گیر می‌کنند؛ چرا؟! چون خدا در آیه ۸۲ انعام می‌فرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَم يَلبِسُوا إيمَانَهُم بِظُلمٍ أُولٰئِكَ لَهُمُ الأَمنُ وَ هُم مُهتَدُون» كسانى كه ايمان دارند و ايمان‌شان را به ظلمی [چون شرک] آلوده نکرده‌اند، و ايمنى [از عذاب] براى آنان قرار داده شده است و آنان هدایت شدگانند. چقدر جالب، کسی که طبق این آیه، ایمانش آغشته به نباشد؛ از عقوبت‌ها و فتنه‌ها در است! خب این چه ربطی به در آیاتِ ۱۰۶ و ۱۰۷ یوسف دارد؟! ربطش این است که لقمان حکیم در آیه ۱۳ سوره لقمان به فرزندش فرمود: «يَا بُنَيَّ لَا تُشرِك بِاللَّه إنَّ الشِّركَ لَظُلمٌ عَظِيمٌ» پسرم! هرگز به خدا شرک نورز که شرک، بزرگی است. ▪️درنتیجه: کسی که به آیات، نشانه‌ها و صحنه‌های خدایی در دنیا نکند؛ ولو مؤمن باشد؛ ایمانش مشرکانه است؛ و ، ظلم است؛ و نجاست است؛ و کسی که نجاستِ قلبی و نجاستِ عملی داشته باشد؛ حتی اگر در مقولاتی به خدا داشته باشد؛ باز هم از فتنه‌ها و عذاب‌ها در امان نخواهد بود! مثلاً در همین آیه ۱۰۷ یوسف فرمود: وقتی عذاب بیاید؛ این بظاهر مؤمنانِ مشرک، بخاطر از غاشیه در امان نیستند! غاشیه چیست؟! جواب در آیاتِ ۹ تا ۱۶ سوره دخان است و خدا در آیه ۱۰ و ۱۱ می‌فرماید: «فَارتَقِب يَومَ تَأتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِين • يَغشَى النَّاسَ هذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ» مراقب باشید که روزی از آسمان می‌آید و «يَغشَى» یعنی به گونه‌ی ، همه انسان‌ها را در برمی‌گیرد! «رَبَّنَا إكشِفْ عَنَّا العَذَابَ إِنَّا مُؤمِنُون» مؤمنین می‌گویند: خدایا! ما که مؤمن هستیم؛ خواهشاً عذاب را از ما بردار! چرا این‌ها در امان نیستند؟ چون مؤمنانِ مشرک‌اند و قبل از عذاب‌ها باید از نجاسات می‌شدند. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۹] ✍️... با توجه به سه مطلب قبل که درباره‌ی حضورِ فاعلی ضمیرِ «نا» در
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۱۰] ✍️... طبق آیه ۷۵ انعام، ضمیر «نا» می‌فرماید: «كَذَٰلِكَ نُرِي إبرَاهِيمَ مَلَكُوت» ما ملکوتِ آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم (ع) نشان دادیم؛ و ایشان در ملکوت با خدا مواجه شد؛ إسمی که از جنسِ نور است؛ منتشر است؛ نوری کبیر است که طبقِ آیه ۷۹، «الَّذي فَطَرَ السَّماواتِ و الأَرضَ» است؛ یعنی دارد بر تمام ملکوتِ آسمان‌ها و زمین فاطریت و پادشاهی می‌کند! لذا ابراهیم (ع) می‌فرماید: من در قبالِ این نور دوتا رفتار انجام می‌دهم: ۱_«إِنّی وَجَّهتُ وَجهیَ لِـ» اینکه تمام توجه‌ام را معطوف کنم برای... ۲_«حَنِیفاً» یعنی رفتارِ حنیفیت 🟡این نور کبیر ملکوتی که ضمیرِ «نا» به ابراهیم نشان داد؛ حرکت دارد؛ رفتارهایی دارد؛ ایشان هم تمام را معطوف کرده و حالا خودش را دارد با رفتارهای نور همسو و هماهنگ می‌کند؛ درحالی‌که می‌داند این إسم، ذاتِ خدا نیست؛ بلکه واسطه‌ی خداست؛ مجموع این اعتقاد به واسطه‌ی إلهی بودن نورِ ملکوتی و هماهنگی شدید با آن، می‏شود حنیفیت. 🔻پس ایشان در ملکوت با که نمودِ ملکوتی یکی از ضمیرِ «نا» است؛ مواجه شد؛ و ضمیرِ «نا» درخلالِ عوالم پایین آمده و مدام از جنس‏های مختلف شده؛ یعنی ضمن اینکه جنسیت‏های بالاتر را دارند؛ جنسیت پایین‏تر را هم به خودشان می‏گیرند؛ و زمانی که به ملکوت می‏رسند؛ از طریق اسم الفاطر با رفتارِ «فَطَرَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ» بروز می‏کنند؛ و این مسیر تا زمین ادامه یافت و در زمان موسی (ع) ضمیرِ «نا» به ایشان فرمود: «لِنُرِيَكَ مِن آيَاتِنَا الكُبرَى» ما در دنیا، آیاتِ بزرگمان را به تو نشان می‌دهیم. 🔹ابراهیم (ع) یک رسول است؛ عقل و شعور زیادی دارد؛ اما وقتی در پیشگاه نورِ ملکوتی قرار داده می‌شود، می‌داند که این نور، ساخته خداست؛ بسیار با شعورتر و عاقل‏تر از ابراهیم است و با اینکه نوری بسیار باشعور و عاقل است؛ باز «وَ ما تَشاءُونَ إلّا أَن یَشاءَ اللهُ» رفتار می‌کند؛ یعنی چیزی جز خواست خدا را از خودش بروز نمی‌دهد! لذا ابراهیم از طریقِ این نور می‏فهمد خدا چه می‏خواهد؟ یا چه برنامه‏ای دارد؟ و در قبالِ آن رفتار می‌کند و می‌گوید: اگر من با این نور هماهنگ شوم؛ صددرصد با خدا هماهنگ شده‌ام! پس ابراهیم مشرک شد؛ درست است؟ خیر! «حَنیفًا وَ ما أنَا مِنَ المُشرِکینَ» من مشرک نیستم؛ بلکه حنیفم. 📌ما هم اگر بخواهیم حنیف باشیم، خیلی‌ها می‏گویند شما مشرکید؛ این نوع از آیاتِ قرآن را برنمی‏تابند و می‏گویند «فقط خدا» را عبادت کنید؛ همان توحید ابلیسی؛ لکن اگر ما عبادت را به معنای هماهنگی بگیریم؛ دیگر شرک پیش نمی‌آید! خودِ عبودیت درجات دارد؛ نوعی از عبادت مخصوصِ است؛ و نوعی از عبادت هست که ما در قبالِ اهل‏بیت (ع) و در قبالِ رسولان می‏توانیم انجام دهیم؛ این نوع عبودیت می‏شود هماهنگی؛ و کسانی که مورد تأییدِ خدا باشند؛ می‌شود با آن‌ها هماهنگ شد و عبد ایشان قرار گرفت؛ مثل اینکه مولا امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «أَنَا عَبْدٌ من عَبِیْدِ مُحَمّد» من عبدی از عبادِ محمد هستم؛ نه اینکه ایشان را می‌پرستم؛ بلکه صددرصد با ایشان رفتار می‌کنم و از طریقِ ایشان با ذاتِ خدا هماهنگ می‌شوم؛ این می‌شود ؛ یعنی عبودیتِ خدا از طریقِ واسطه‌ها، هماهنگی صددرصد با ذاتِ خدا از طریقِ ضمیرِ «نا»؛ بقدری این نوع عبودیتِ ابراهیمی برای خدا مهم است که در آیه ۹۵ آل‌عمران می‌فرماید: «فَاتَّبِعوا مِلَّةَ إبراهیمَ حَنیفًا» همه شما مسلمانان هم باید مانند ابراهیم (ع)، حنیف شوید. ‼️حتی در احادیث ذیل آیه ۵ بیّنه داریم که در دین، حنیفانه است؛ یعنی همه مؤمنین چشم به امام (ع) دارند! اینکه امام چکار می‏کنند؟ چه حس‌وحالی دارند؟ با چه لحنی به نماز می‏ایستند؛ چه چیزی برای‏شان جلب توجه می‏کند؟ چجور می‏پردازند؟ دین یعنی این؛ در زمان ظهور، دین، هماهنگی با ذاتِ خدا از طریقِ (عج) است؛ بلکه «أینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ الله» یعنی هر لحظه، هر طرف را نگاه کنی؛ پیش روی شماست؛ امام را می‏توانی پیشِ روی خودت ببینی؛ این هماهنگی با «الله» بواسطه «وجهُ الله» در سرزمین ظهور، می‌شود یا دین‌داری حنیفانه و این شرک نیست. 🧩در زمانه‌ی ما هم اهمّ دین‌داریِ حنیفانه، است؛ در مسیر به‌سوی ظهور، توحیدِ آیاتی خیلی پررنگ است و اگر کسی از طریق آیاتِ إلهی به‌سوی مهدویت نرود؛ طبق آیات ۱۰۵ تا ۱۰۸ یوسف، است؛ لذا رسول‌الله (ص) در آیه ۱۰۸ می‌فرمایند: من از طریقِ آیات، به‌سوی خدا دعوت می‌کنم «و ما أَنَا مِنَ المُشرِكِين» و بدانید که من مشرک نیستم؛ پس اینکه ابراهیم (ع) از طریق نورِ کبیر ملکوتی، موسی (ع) از طریق برخی آیات کبرایِ ضمیرِ «نا» و رسول‌الله (ص) از طریق آیاتِ الله با ذاتِ الله هماهنگ شدند؛ نیست؛ است. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir