🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#فصلدوم
#قسمت156
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
تقریبا تا ساعت دو بیدار موندیم و درباره همه چی صحبت کردیم.
زینب خمیازه ای کشید و گفت
- من دیگه خوابم میاد برم بخوابم
نگاهم به چشمهای علی که از بیخوابی قرمز شده بود افتاد
- باشه عزیزم شبت بخیر باشه
بعد از رفتن زینب، ماهم خوابیدیم. صبح با نوازش دستی از خواب بیدار شدم، با تصور اینکه مامانه و بیدار میکنه چشم هام رو باز کردم و دیدم علی با لباس بیرون بالاسرم ایستاده و میخنده. تازه یادم افتاد خونه خودمون نیستم، کش و قوسی به بدنم دادم و نشستم
- یه لحظه فکر کردم خونه خودمونه و مامانه بیدارم میکنه!
کنارم نشست و همونطور که موهام رو پشت گوشم میداد گفت
- دیگه کم کم باید به من عادت کنی خانم، کمتر از یه ماه دیگه میریم خونه ی خودمون
باشنیدن این حرف هم خوشحال شدم، هم دلم گرفت، خوشحال از اینکه بالاخره میریم سرخونه زندگیمون، ناراحت از اینکه باید با خونه ی پدریم که از بچگی اونجا بزرگ شدم خداحافظی کنم. دستم رو گرفت
- چرا ساکتی؟
- چیزی نیست، یه لحظه دلم گرفت که قراره از اون خونه برم
دستش رو دورم حلقه کرد
- نگران نباش، کاری میکنم اینقدر بهت خوش بگذره که زود به خونه خودمون عادت کنی
لبخندی تحویلش دادم و ان شاءاللهی گفتم
- پاشو مامان صبحانه رو اماده کرده منتظره ما بریم
چشمی گفتم و موهام رو سریع بستم و پشت سرِ علی به هال رفتم. صبحانه رو خوردیم و بعد از جمع کردن سفره کنار علی نشستم. پدرو مادرشم کنارمون نشستن و رو به حاج اقا گفتم
- بابا جان میخواستم بگم این خونه ای که دیدین تا کی طرف مهلت پرداخت میده؟
- گفته تا اخر هفته بعد میتونم صبر کنم
- خب حتی اگه وامم بخواین جور کنین تا اون موقع آماده نمیشه که
- خدا کریمه دخترم، اگه روزیمون باشه اون خونه رو قولنامه میکنیم
نگاهی به علی کردم و گفتم
- علی اقا میگه شما به خاطر ما راضی نمیشین ماشین رو بفروشین. به نظرم همین ماشین رو بفروشین و با خیال راحت قولنامه بکنین
حاج خانم گفت
- الان نزدیک عروسیتونه، ماشین نباشه کارتون لنگ میمونه! شما فکرتونو برا این چیزا خراب نکنین توکل برخدا ان شاءالله که باقی پولم جور میشه
علی گفت
- پدر من نهایتش اون یکی دوروز رو از محسن ماشینشو امانت میگیرم، والا ما راضی نیستیم به خاطر ما دوباره مستأجری بکشین. زهرا خودش راضیه! تو این سن و سال خداروخوش نمیاد دوباره مستأجری بکشین، این خونه رو هم خدا رسونده، هم قیمتش خوبه هم نزدیک اینجاست.
حاج اقا سکوت کرد و علی ادامه داد
- اصلا خودم امروز پیگیر کاراتون میشم و به امید خدا همونجا رو قولنامه میکنیم. برا بعدشم خدا کریمه
حاج اقا گفت
- والا چی بگم، من راضی نیستم اون ماشینو بفروشی، من باید برا عروسی کمکت میکردم اما الان برعکس شده
علی با محبت نگاهی به باباش کرد
- شما کمکهاتو کردی، همون پولی که چند هفته پیش دادی، ما خودمون اونو به خیریه دادیم. نگران نباشین
زینب کنارمون نشست، اونم حرفای علی رو تایید کرد و خداروشکر بالاخره تونستیم راضیشون کنیم
چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
🌹☘
🟢 این استغفار امیرالمؤمنین علیه السلام هست که 70 بند میباشد و مولا آن را هر سحر بعد از نماز صبح میخواندند:
✅هر شب یک بند رو در کانال میذارم
💠فراز اول استغفار امیرالمؤمنین 🌸🌿
1- اللَّهُمَّ إِنِّي أُثْنِي عَلَيْكَ بِمَعُونَتِكَ عَلَى مَا نِلْتُ بِهِ الثَّنَاءَ عَلَيْكَ وَ أُقِرُّ لَكَ عَلَى نَفْسِي بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ الْمُسْتَوْجِبُ لَهُ فِي قَدْرِ فَسَادِ نِيَّتِي وَ ضَعْفِ يَقِينِي اللَّهُمَّ نِعْمَ الْإِلَهُ أَنْتَ وَ نِعْمَ الرَّبُّ أَنْتَ وَ بِئْسَ الْمَرْبُوبُ أَنَا وَ نِعْمَ الْمَوْلَى أَنْتَ وَ بِئْسَ الْعَبْدُ أَنَا وَ نِعْمَ الْمَالِكُ أَنْتَ وَ بِئْسَ الْمَمْلُوكُ أَنَا فَكَمْ قَدْ أَذْنَبْتُ فَعَفَوْتَ عَنْ ذَنْبِي وَ كَمْ قَدْ تَعَمَّدْتُ فَتَجَاوَزْتَ وَ كَمْ قَدْ عَثَرْتُ فَأَقَلْتَنِي عَثْرَتِي وَ لَمْ تَأْخُذْنِي عَلَى غِرَّتِي فَأَنَا ظَالِمٌ لِنَفْسِي الْمُقِرُّ لِذَنْبِي الْمُعْتَرِفُ بِخَطِيئَتِي فَيَا غَافِرَ الذُّنُوبِ أَسْتَغْفِرُكَ لِذَنْبِي وَ أَسْتَقِيلُكَ لِعَثْرَتِي فَأَحْسِنْ إِجَابَتِي فَإِنَّكَ أَهْلُ الْإِجَابَةِ وَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ.
بند 1: بار خدایا ! تو را حمد میگویم که به یاری تو موفق به ثناگویت شدم، و به سبب فساد نیت و ضعف یقینم، اقرار میکنم که ناتوانم که تو را آنطور که مستحق و سزاوار هستی مدح کنم،
بارالها، تو خوب معبود و خوب پروردگاری هستی و من بد پرورش یافته ای هستم!
تو خوب مولایی هستی و من بد بنده ای!
تو خوب مالکی هستی و من بد مملوکی!
چه بسیار گناهی که مرتکب شدم و تو عفو نمودی و چه بسیار جرم هایی که از من سر زد و تو از آن گذشتی!
چه بسیار خطاها کردم، ولی مرا مؤاخذه نکردی و چه بسیار بدی ها که عمداً مرتکب شدم و تو از آن درگذشتی!
و چه بسیار لغزش ها که از من سر زد و از آن چشم پوشی نمودی، و مرا بر غفلتم مأخذه نکردی!
اینک این منم که به خود ظلم کرده ام و به گناهم اقرار و به خطاهایم اعتراف دارم. پس ای آمرزنده گناهان! از تو میخواهم که گناهانم را ببخشی و از لغزش هایم درگذری، پس به نیکی اجابت کن که تو سزاوار اجابت و اهل تقوا و آمرزشی!
خدایا مارو بابت تمام گناهانی که امروز مرتکب شدیم ببخش و بیامرز
💎خدایا به حق حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرج مولامون تعجیل بفرما و مارو از خدمتگزاران وفادار مولا قرار بده 🤲
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
🌹🍃اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
#سلامبرشهیدمظلومکربلا
🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.
🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ.
اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایَعتْ و تابَعتْ علی قَتله اللهمَّ العنهم جمیعاً
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
AUD-20220329-WA0025.mp3
4.87M
____________________________
🌼🍃
🍃
#صوتفوقالعادهزیبا
✨دعای زیبای ال یاسین🌼🍃
#حضرتامامزمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف)
در یکی از نامه هایی که به یاران با وفا خود فرستادهاند میفرمایند:
« هر گاه خواستید به وسیله ما، به سوی خداوند توجه کنید، و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است بگویید: سلام علی آل یاسین …»
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
#زیارتحضرتنرجسخاتونسلاماللهعلیها
🌹لطفا به نیابت از امام زمان علیه السلام بخونید🌹
🌼🍃بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ
وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلى مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، الْحُجَجِ الْمَیامینِ، اَلسَّلامُ عَلى والِدَةِ الْأِمامِ، وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِکِ الْعَلاَّمِ، وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ
اَلسَّلامُعَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا شَبیهَةَ اُمِّ مُوسىوَابْنَةَ حَوارِىِّ عیسى، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِى الْأِنْجیلِ، الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمینِ، وَمَنْ رَغِبَ فى وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَیِّدُ الْمُرْسَلینَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمینَ.
اَلسَّلامُعَلَیْکِ وَعَلى آبآئِکِ الْحَوارِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى بَعْلِکِ وَوَلَدِکِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطَّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّکِ اَحْسَنْتِالْکَِفالَةَ، وَاَدَّیْتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فى مَرْضاتِ اللَّهِ، وَصَبَرْتِ فىذاتِ اللَّهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللَّهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللَّهِ، وَبالَغْتِ فى حِفْظِ حُجَّةِ اللَّهِ، وَرَغِبْتِ فى وُصْلَةِ اَبْنآءِ رَسُولِ اللَّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ، مُؤْثِرَةً هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکِ مَضَیْتِ عَلى بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکِ، مُقْتَدِیَةًبِالصَّالِحینَ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً، فَرَضِىَ اللَّهُ عَنْکِوَاَرْضاکِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَاْویکِ، فَلَقَدْ اَوْلاکِ مِنَ الْخَیْراتِ ما اَوْلاکِ، وَاَعْطاکِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناکِ، فَهَنَّاکِ اللَّهُ بِما مَنَحَکِ مِنَ الْکَرامَةِ وَاَمْرَاَکِ.
پس بالا مىکنى سر خود را و مىگوئى
اَللّهُمَّ اِیَّاکَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاکَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِیآئِکَ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى غُفْرانِکَ وَحِلْمِکَ اتَّکَلْتُ، وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَانْفَعْنى بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنى عَلى مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْنى شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْنى مُرافَقَتَها وَاحْشُرْنى مَعَها وَمَعَ وَلَدِها، کَما وَفَّقْتَنى لِزِیارَةِ وَلَدِها وَزِیارَتِها، اَللّهُمَّ اِنّى اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیامینِ مِنْ آلِ طه وَیس، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى مِنَ الْمُطْمَئِنّینَ الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنى مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ، وَیَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَکَشَفْتَ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتى اِیَّاها، وَاْرزُقْنى الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى، وَاِذا تَوَفَّیْتَنى فَاحْشُرْنى فى زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْنى فى شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لى وَلِوالِدَىَ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الْأخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ساداتى وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
zyarat_narjes khaton_dar_samera.mp3
3.33M
________________________________
🌸🍃
🍃
#صوتفوقالعادهزیبا
✨زیارت حضرت نرجس خاتون🌼🍃
اگر حاجتی دارید بـه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(ع) متوسّل شوید. ایشان چون مادر ولیّ وقـت ما هستند، به فـرزندشان مـی فرمایند که: پسرم! این شخص به من متوسّل شده. خواسته اش را بده.
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#فصلدوم
#قسمت157
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
علی با خوشحالی رو به زینب گفت
- زینب پاشو مدارک ماشین رو بیار
زینب باشه ای گفت و رفت اتاق خواب، تو این فاصله علی گفت
- بابا شماره ی اقای مرتضایی رو بده، بهش زنگ بزنم ببینم میتونه با صاحب اون خونه حرف بزنه، شاید بتونه یه تخفیفی هم بگیره
حاج اقا شماره رو گفت و علی داخل گوشیش ذخیره کرد. رو بهم گفت
- زهرا جان الان میری ببرمت؟
نگاهی به ساعت کردم، نزدیک یازده شده! مامان هم دست تنهاست امروز قرار بود فرش آشپزخونه رو بشوره، رو بهش گفتم
- اره میخوام برم. ولی تو برو چند قدم راهه خودم میرم
زینب مدارک ماشین رو اورد و علی با یه خداحافظی کوتاه سریع رفت. زینب گفت
- حالا معلوم نیست چقدر طول بکشه تا این ماشین فروخته بشه
- خدا کریمه، من دلم روشنه! ماشینتون خیلی تمیزه مطمئنم زود فروش میره
- تو دلت پاکه دعا کن
یاد حرف اون دوست عراقی که پارسال کربلا رفتیم افتادم میگفت ما عرب ها توی مشکلاتمون با فاتحه برای حضرت ام البنین گرههامون باز میشه، نذر میکنم ماشین با قیمت مناسب زود فروخته شه، هم چند تا فاتحه برای مادر حضرت عباس، خانم ام البنین علیها سلام نذر میکنم، هم پونصد تا هم صلوات نذر سلامتی امام زمان هدیه به مادرشون نرجس خاتون میفرستم.
کم کم آماده شدم تا برم که حاج خانم گفت
- زهرا نهار میخوام قورمه سبزی بذارم بمون همینجا، برا چی میری؟
- ممنون مامان، اخه امروز قرار بود فرش آشپزخونه رو بشوریم، مامان دست تنهاست برم کمکش
- خدا خیرت بده، باشه دخترم
از همه خداحافظی کردم و به خونه برگشتم. با دیدن مامان که تو حیاط فرش رو می شست، شرمنده جلو رفتم
- سلام، مامان میذاشتی میموند خودم میومدم می شستم
- سلام مادر، یه دونه فرشه دیگه، الان تموم میشه
- خب بذارین لباسامو عوض کنم خودم بیام اب کشی کنم
بلند شد و دستی به کمرش گرفت، از درد صورتش مچاله شد
- دیگه کم مونده، تو برو نهار بذار، تا بابات میاد آماده بشه
چشمی گفتم و وارد خونه شدم. لباسهام رو عوض کردم و از فریزر یه بسته گوشت چرخ کرده بیرون اوردم و گذاشتم یخش اب بشه. چند تا سیب زمینی خرد کردم و شستم تا ابش بره، مامان دست به کمر داخل اومد
- بمیرم برات خسته شدی، دراز بکش یکم کمرت رو ماساژ بدم
مامان خدا نکنه ای گفت و کنار پشتی دراز کشید، کمی از روغن کف دستم ریختم و شروع به ماساژ دادن کمرش کردم. کارم که تموم شد، دوتا چایی ریختم و کنارش نشستم. صورتش رو بوسیدم و به صورت مهربونش نگاه کردم.
- سحر خونه ست؟
- اره صبح یه سری بهش زدم.
نهار رو اماده کردم و نزدیک اذان باباهم اومد و خواستیم نهار بخوریم که زنگ خونه به صدا دراومد.
چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞