eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
265 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
245 ویدیو
88 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سی و دومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران مراسم رونمایی و بررسی کتاب "دیوان اشعار خائف شیرازی" سخنرانان: دکتر محمدهادی خالق‌زاده دکتر مهرداد خائف 🕓زمان: یکشنبه ۲۷ آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ 🏛مکان: شیراز - مجموعه فرهنگی هنری تالار حافظ - سالن غزل اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس قرارگاه شهید آوینی -کتاب -کل-فرهنگ-و-ارشاد-اسلامی-فارس -خالق-زاده
هدایت شده از غلامرضا کافی
هفتمین رویداد فرهنگی ادبی کوچه باغ جریان شناسی شعر فارس - شهرستان فیروزآباد کارشناس و مجری: دکتر غلامرضا کافی سخنران: اسماعیل رهبری شاعران مدعو: بهرام وکیلی، عباس فیروزآبادی 🕓زمان: دوشنبه 28 آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ 🏛️مکان: شیراز – چهارراه حافظیه – اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس - اتاق گفتگو انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان فارس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس مؤسسه فرهنگی هنری آفتاب مهر صبا‌‌‌ قرارگاه شهید آوینی -باغ -کل-فرهنگ-و-ارشاد-اسلامی-فارس -شناسی-شعر-فارس
گردهمایی نوحه سرایان و مداحان استان فارس با حضور حمید رمی شاعر اهلبیت و مسئول کانون نغمه پردازی خوشدل یکشنبه ۲۷ ابان ساعت ۱۵ حضور برای عموم آزاد است خانم ها و آقایان
سخن استاد سخن سعدی (کتاب و کتابخوانی) علم چندانکه بیشتر دانی چون عمل در تو نیست نادانی نه محقق بود نه دانشمند چارپایی بر او« کتابی »چند ........ چه سود آنکه کتب خانه جهان از توست به علم آنچه عمل می کنی همان از توست !! .......... # خواندن برای همدلی کتاب و کتابخوانی
با عرض سلام و ادب خدمت شما پژوهشگر گرامی دبیرخانه یازدهمین کنگره ملی ادبیات پایداری مفتخر خواهد بود تا مقالات ارزشمند شما را که به محورهای پیشنهادی کنگره نزدیک باشد ، دریافت نماید از شما فرهیخته گرامی خواهشمندیم با ارسال مقالات خود ما را در این مسیر یاری نمایید.
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد گریه‌ها می‌کرد تا اُمّت شود بیدار... حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی‌خواب شد پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود: «ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»... بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد حضرت صدّیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بی‌تاب شد ما نمی‌دانیم، «نَعلُ السیف» می‌داند چرا «مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد...
4_5891080162279168421.mp3
19.14M
‍ یک سخنرانی شنیدنی از صالح نجفی از دستش ندهید: آیا پایان عصر شعر فرارسیده است؟ بهمن ماه ۱۴۰۰ 🍁🍁 C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آینه‌ای روی خاک‌ها... محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن افتاده بود آینه‌ای روی خاک‌ها این بود رسم، آینه را برنداشتن سیلی زدند تا که شود رسم بعد از این اسلامِ اعتقاد به کوثر نداشتن اسلامِ تیغ شعله‌ور طلحه داشتن اما زبان سرخ ابوذر نداشتن... از بس به راه و رسم علی اعتراض شد محکوم شد زمانه به حیدر نداشتن... می‌ترسم این‌که باب شود سال‌های سال رسمِ امام بودن و لشکر نداشتن... ✍🏻 🏷 |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشق ما را پی کاری به جهان آورده است ادب این است که مشغول تماشا نشویم
بیست و هفتم آبانماه سالروز درگذشت « نورالدین عبدالرحمن بن احمد بن محمد » معروف به "جامی" و ملقب به "خاتم الشعرا" شاعر، موسیقیدان، ادیب و صوفی نامدار
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ۲۷ آبان سالروز درگذشت عبدالرحمن جامی (زاده ۲۴ آبان ۷۹۳ خرگرد -- درگذشته ۲۷ آبانگان ۸۷۱ هرات) ادیب، شاعر و موسیقیدان او تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش گذراند و در سیزده سالگی همراه خانواده در هرات اقامت گزید و به درس پرداخت و از آن زمان به جامی شهرت یافت. وی مقدمات ادبیات فارسی و عربی را نزد پدرش آموخت و در مدرسه نظامیه هرات مشغول به تحصیل شد و علوم متداول زمان خود را همچون صرف و نحو، منطق، حکمت‌مشایی، حکمت‌اشراق،   طبیعیات، ریاضیات، فقه، اصول، حدیث و و تفسیر را نزد استادانی چون خواجه علی سمرقندی و محمد جاجرمی آموخت. او پس از چندی به سمرقند رفت و در سایه حمایت پادشاه دانش دوست تیموری، الغ‌بیگ به کانون تجمع دانشمندان و دانشجویان پیوست و استادانش را شیفته دانش خود کرد. وی که سرودن شعر را در جوانی آغاز کرده و در آن شهرتی یافته بود، با تکیه زدن بر مقام ارشاد به محبوبیت زیادی دست یافت. او که به افتادگی و گشاده‌رویی معروف بود، با اینکه زندگی ساده‌ای داشت، هیچ‌گاه مدح زورمندان را نگفت و شاهان و امیران همواره به او ارادت می‌ورزیدند. جانشینان الغ‌بیگ خصوصاً سلطان حسین بایقرا و امیر علیشیرنوایی تا آخر عمر او را محترم می‌داشتند و اوزون حسن آق‌قویونلو، سلطان محمّد فاتح پادشاه عثمانی و ملک‌الاشراف پادشاه مصر از ارادتمندان او بودند. آثار جامی: دیوان‌های سه‌گانه شامل قصاید و غزلیات و مقطعات و رباعیات الف) فاتحة الشباب (دوران جوانی) ب) واسطة العقد (اواسط زندگی) ج) خاتمة الحیاة (اواخر حیات) دیوان قصاید و غزلیات:  این دیوان را جامی در سال ۸۸۴ تدوین و تنظیم کرده‌است. قصاید جامی در باره توحید،  پیامبر، صحابه و اخلاق است. از جامی مقطعات و رباعیاتی نیز باقی‌است که عرفانی‌ و عاشقانه است و دیوانی نیز به‌نام دیوان بی‌نقطه به‌‌جای مانده که در تمامی واژه‌های آن هیچ حرف نقطه‌داری استفاده نشده‌ است. هفت اورنگ که خود مشتمل بر هفت کتاب در قالب مثنوی است. مثنوی اول سلسلة‌الذهب "زنجیره طلا" به سبک حدیقةالحقیقه سنایی و در سال ۸۸۷ سروده شده‌است، در این مثنوی از شریعت، طریقت، عشق و نبوت از دیدگاه عرفانی سخن رفته‌است. مثنوی دوم سلامان و ابسال که به‌نام سلطان یعقوب ترکمان آق‌قویونلو است و در سال ۸۸۵ تألیف شده‌ است. حکایت سلامان و ابسال نخستین بار در شرح اشارات خواجه نصیرالدین توسی و اسرار حکمه ابن‌طفیل آمده بود که جامی آن را به نظم فارسی درآورده است. مثنوی سوم تحفة‌الاحرار "هدیه آزادگان" نخستین مثنوی تعلیمی جامی است که به سبک و سیاق مخزن‌الاسرار نظامی سروده شده‌است و در انتهای این مثنوی جامی به فرزند خود ضیاءالدین یوسف پندنامه‌ای نگاشته‌است که در آن از جوانی خود یاد کرده‌است. مثنوی چهارم سبحةالابرار "نیایش نیکوکاران" و آن نیز مثنوی تعلیمی‌است که در سال ۸۸۷ سروده شده‌است و در آن تعالیم اخلاقی و عرفانی در باب توبه، زهد، فقر، صبر، شکر، خوف، رجا، توکل، رضا و حب آمده‌است. مثنوی پنجم یوسف و زلیخا مثنوی عشقی به سبک خسرو و شیرین نظامی و ویس و رامین فخر گرگانی است که به‌نام و یاد پیامبر و بیان معراج و مدح سلطان حسین بایقرا آغاز می‌شود. در این کتاب جامی از سوره یوسف در قرآن و نیز از روایات تورات در سفر پیدایش بهره برده‌است. تاریخ تألیف این کتاب را سال ۸۸۸ هجری دانسته‌اند. مثنوی ششم لیلی و مجنون مثنوی عشقی‌است که به وزن لیلی و مجنون نظامی و امیرخسرو دهلوی ساخته شده‌ است. این کتاب درباره عشق لیلی و مجنون بوده و شباهتی با لیلی و مجنون نظامی دارد. مثنوی هفتم خردنامه اسکندری که مثنوی تعلیمی در حکمت و اخلاق است و در آن از حکیمان یونان از سقراط،  افلاطون،  ارسطو،  بقراط،  فیثاغورث  و  اسکندر  سخن رفته‌ است. بهارستان از دیگر آثار جامی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
   بیست و هفتم آبانماه    زادروز «طاهره صفار زاده» شاعر، نویسنده،    محقق و مترجم
        آن سبزه‌         كز ضخامت سيمان گذشت‌         و قشر سنگي را         در كوچه‌ي شبانه‌ي بابُل‌         تا منتهاي پرده‌ي بودن‌         شكافت‌         آن سبزه زندگاني بود         آن سبزه زندگاني بود         و پاي باطل تو         آن پاي بويناك‌         با چكمه‌هاي كور         آن سبزه را شكست‌         آن سبزه‌         رويش آزادي‌         آن سبزه‌         آزادي بود                 /
باران لطیف صبحدم یعنی عشق یک روز خوش و بدون غم یعنی عشق با دوست کنار سفره‌ی صبحانه نوشیدن چای تازه دم یعنی عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محتشم | همنشینی جمعی از نوحه‌سرایان و مداحان جوان استان فارس 🌱 با حضور: • حمید رمییکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۰۰ 📍پردیس هنر و اندیشه ره‌آوین 📲 با ما همراه باشید : سایت | اینستاگرام | تلگرام | بله | ایتا | آپارات
🌸ضرب المثل های آب دار😅 ۱- «آب از دستش نمی‌چکه.» 2- «آب از سرچشمه گل‌آلوده.» 3- «آب از آب تکان نمی‌خوره.» 4- «آب از سرش گذشته.» 5- «آب پاکی روی دستش ریخت.» 6- «آب در کوزه و ما تشنه‌لبان می‌گردیم. 7- «آب را گل‌آلود می‌کنه که ماهی بگیره.» 8- «آب را باید از سرچشمه بست.» 9- «آب زیر پوستش افتاده.» 10- «آب که یه جا بمونه، می‌گنده.» 11- «آب که از سر گذشت، چه یک ذرع چه صد ذرع ـ چه یک نی چه صد نی.» 12- «آب که سر بالا می‌ره، قورباغه ابوعطا می‌خونه.» 13- «آب نمی‌بینه و گرنه شناگر قابلیه.» 14- «آبشان از يک جوي نمي رود.» 15- «آبی از او گرم نمی‌شه.» 16- «از آب کره می‌گیره.» 17- «از آب گذشته‌است.» 18- «استخری که آب نداره، این همه قورباغه می‌خواد چه کار؟» 19- «افتادگی آموز اگر طالب فیضی * هرگز نخورد آب زمینی که بلند است» 20- «اگر برای من آب نداره، برای تو که نان داره.» 21- «اگر چاه آب ندارد، برای مقنی نان دارد.» 22- «باید گذاشت در کوزه آبش را خورد.» 23- «بز گر از سر چشمه آب می‌خوره.» 24- «جایی نمی‌خوابه که آب زیرش بره.» 25- «خوشا چاهی که آب از خود بر آرد.» 26- «دسته گل به آب داده.» 27- «دنیا را آب ببره او را خواب میبره.» 28- «ز آب خرد، ماهی خرد خیزد نهنگ آن به که با دریا ستیزد» 29- «سبوی نو آب خنک دارد.» 30- «عاقل به کنار آب تا پل می‌جست دیوانه پا برهنه از آب گذشت.» 31- «کور کور را میجوره آب گودال را.» 32- «کوزه‌گر از کوزه شکسته آب میخوره.» 33- «کوزه نو دو روز آب را سرد نگه میداره.» 34- «ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه‌است.» 35- «نون اینجا آب اینجا؛ کجا بروم به از اینجا؟» 36- «نون بدو، آب بدو، تو به دنبالش بدو.» 37- «نونت را با آب بخور منت آبدوغ نکش.» 38- «هر سرکه‌ای از آب، ترش‌تره.»
عمر شد بازیچه ی این مختصر: شاید و آیا و اما و اگر...!
ای غرق شده به لذت شعر سلام محرم‌شدگان خلوت شعر سلام ای خواب نرفته چشم‌های خسته مجنون‌شدگان حضرت شعر سلام
پرسه زنی شاعرانه در کوچه باغ های فیروز آباد/ هفتمین رویداد فرهنگی «کوچه باغ» میزبان شاعران فیروز آبادی هفتمین رویداد فرهنگی ادبی «کوچه باغ» که در حقیقت جریان شناسی شعر فارس محسوب می گردد، در این نوبت به ادبا و شاعران شهرستان فیروز آباد خواهد پرداخت. 🔻🔻🔻 https://farhangi-fars.com/?p=59879 🔻🔻🔻 https://fars.farhang.gov.ir/fa/news/768740/ 🔸ارتباط با ما: 🔻🔻🔻 Eitaa.com/farhangi_fars