eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
614 ویدیو
840 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
D1738014T17125181(Web)-mc.mp3
8.57M
🔹دنیا محلی برای خدمت به خلق 🔑در شهر مدینه چهار گروه زندگی می‌کردند؛ شیعه، سنی، یهودی، مسیحی 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄
D1738073T16864380(Web)-mc.mp3
14.7M
🔹مقابله با تکبر و غرور گاهی ما آن چنان غرق حوائج مادی می ‌شویم که از حوائج معنوی غفلت می کنیم. گاهی اوقات انسان بیماری های جسمی دارد و به اهلبیت متوسل می شود و شفا می گیرد، ولی به بیماری‌های روحی که دارد، توجه نمی کند. بیماری های روحی مانند: عجب، غرور، خودپسندی، خودخواهی و منیت هاست که اینها بلاهای سنگین تری هستند. 🎙
D1737390T11619283(Web)-mc.mp3
2.74M
📚حکایت شیخ حسین و تشرف به خدمت امام زمان (عج) محدث نوری در نجم الثاقب می نویسد که فردی به نام شیخ حسین هم فقیر بوده هم مریض و هم عاشق. او شنیده بود که اگر کسی چهل شب جمعه به مسجد سهله برود در نهایت می تواند امام زمان (عج) را ملاقات کند. او این کار را انجام می دهد و در چهلمین مرتبه بر سکویی در کنار مسجد می نشیند... 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄
صوت روز 18 خرداد.mp3
16.33M
🎧صوت کامل برنامه 📺 🎞 📅 📋با موضوع «» موضوع بحث: 📄 اهمیت جنگ صفین در چیست؟ 🎤
01.mp3
37.17M
🎧صوت کامل سلسله جلسات علیه السلام 📍هیئت ، تهرانسر 🎞 📅 📋با موضوع «» موضوع بحث: 📄 سانسور نبی اکرم توسط حلقه اول اصحاب؛ چرا و چگونه؟ 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. تا محرم 🎤 میترسم این چهل روزه دووم نیارم سیصد و شصت و پنج روزه لحظه شمارم خدا نکنه غلام سیات زنده نمونه نتونه امسال برا تو روضه بخونه دیشب خواب سیاهی دیدم، سیاهیِ روی کتیبه یه کمی بو بکِش دقیقاً، این بوی خوب عطر سیبه صدایی که میرسه گوشم، صدا ی ناله ی اَمَن یُّجیبه تو که تا اینجا گذاشتی من، زیر علم روزی بگیرم یکم دیگه مهلتم بده، محرم تورو ببینم کاش بشه که توی اربعین، یه گوشه صحن تو بمیرم بمیرم ، بمیرم ، بمیرم امیرم ، بگو دستتو میگیرم رسمه که از صاحب عزا رخصت بگیرن تا که بیان به مجلس عزاش بشینن یه عده دست به دامن حضرت زهرا یه عده دست به دامن ام البنینن پیراهن سیاهمو بیارید، که از الآن پیشم باشه خدا نیاره روزی گدات، وسط میون دارات نباشه هنوز چهل روز مونده ولی، نوکرت نگران آقاشه بزار فقط برسه محرم، سنگ تموم میزارم آقا صدقه سر بی‌بی رقیه‌ست، همه دار و ندارم آقا به جون پدر مادرم قسم، خیلی دوسِت دارم آقا آقا ، آقا ، آقا امیرم ، بگو دستتو میگیرم حسین ، آی ، هر کس حسینی می شود تاج سر ما میشود امیرم ، بگو دستتو میگیرم چه حالی داره واسه تو چله‌نشینی میدونم که بین گریه‌هام منو میبینی نه که بی‌ بی فاطمه فقط تو مجلساته خودت حتماً یک سری میای روضه میشینی حسین ، حسین ، حسین ..... دست میکشی روی این سرم، ولی نمی ‌بینمت افسوس تو بی‌ کرونی و من فقط، قطره‌ ای‌ ام از اقیانوس چه ارتباط قشنگیه، تو با من و من با تو مأنوس حاجت من از شما اینه، که بمیرم تو راهت آقا جنازه‌ امو دست به دست یه روز، برسونن هیأتت آقا سر و جون و کل پیکرم، فدا سر رقیه ا‌ت آقا آقا ، آقا ، آقا امیرم ، بگو دستتو میگیرم حسین ، حسین ، حسین .... ✍ 👇
_anlyn_mytrsm_yn_chhl_rwzw_dwwm_nyrm_nrymny.mp3
9.08M
🏴 🍃میترسم این چهل روزه دووم نیارم 🍃سیصد و شصت و پنج روزه لحظه شمارم 🎙
‍ . |⇦• یابن شبیب گریه به جز... و توسل ویژه شهادت علیه السلام ●━━━━━━─────── "صَلَّ  اللهُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ، یا أیُّهَا الرَّئُوف" قربونِ حرمت برم، ای آقای مهربون! وقتی میام تو حرمت، مقابلِ ضریحت می ایستم، انگار پدر و مادرم بغلم گرفتن، قربون پلک های زخمی تو برم که برای جد غریبت هی اشک می ریختی، هی روضه میخوندی... مرحوم محدث قمی نقل میکنه: بدن امام رضا رو هم شبونه دفن کردن، عروسای نوقان داشتن میرفتن خونه ی بخت، دیدن یه بدنی رو غریبانه دارن تشییع میکنن، همین که فهمیدن بدنِ جگر گوشه ی زهراست، به شوهراشون گفتن: مهریه های ما حلال و آزاد، هر چی هدیه براشون آوُردن نذر امام رضا کردن، بدن امام رضا رو گُل بارون کردن، رفتن یه عده گُل آوُردن بریزن رویِ تابوتِ آقا، درستش هم همینه، بدنِ بچه ی زهرا احترام داره، کربلا هم زن های بنی اسد اومدن از فرات آب ببرن، دیدن یه عده بدنِ بی سر روی زمین افتاده، اینجا هم زنها واسطه شدن بنی اسد اومدن، میخوان این بدنهارو شناسایی  و دفن کنن... ای بی کفن حسین!...* بنی اسد هی نگاه به این بدن می کردن یه وقت دیدن یه سوار از سمتِ قبله آمد .. بنی اسد کنار برید .. من این بدن ها رو خوب می شناسم .. برید یه قطعه بوریا بیارید .. ای بی کفن .. *به هر سختی بود بدن بابا رو رویِ حصیر جمع کرد، اما دیدن آقا مستاصل شده، هی این پا و اون پا میکنه، سئوال کردن آقا چی شده برا چی مُعطل کردید؟ امام زین العابدین فرمودن: توی دینِ ما رسمِ صورتِ مَیّت رو، رو به قبله میذارن، من چیکار کنم با این بدن که سر نداره؟... چرا؟ آخه خولی سر رو جلو جلو بُرده جایزه اش رو بگیره... دیدن آقا زین العابدین رگهای بریده رو، رو به قبله گذاشت...* *حالا زین العابدین میخواد رویِ بدنها خاک بریزه، اما مگه دلش میاد، میخواد بدنِ بابارو زیر خاک کنه، آروم آروم اشک میریزه، بنی اسد هم کمک میکنن، بدن رو که خاک کرد، دیدن داره رویِ قبر مینویسه با انگشتِ اشاره: "هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشانا" بابام رو تشنه کشتن... بلند بگو:حسین... یابن شبیب گریه به جز داغ او مکن این حرف را به پیش کسی بازگو مکن ناموس جَدِّ ما روی تل با اشاره گفت ای بی حیا! حسینِ مرا زیر و رو مکن یابن شبیب تیغ به حنجر کشید شمر رگها وگوشتهای گلو را برید شمر یابن شبیب ضربه به پهلوی او زدند در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند *ای حسین...* بگو چکار کنم تا تو را تکان ندهند لباس های تنت را به این و آن ندهند ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
. تقسيم بندي جزئي: اقسام روضه مي توانند با توجه به منبع دريافت به انواعي تقسيم گردند که عبارت است از: استنباطي. تحقيقي و تحليلي. کشفي و مکاشفه اي. 2⃣ روضه تحقيقي و تحليلي اگر با تحقيق و تحليل در موضوع روضه، و پردازش آن، به يك نتيجه كلي و تحليل ذهني برسيم، اين نتيجه مي تواند يک روضه تحقيقي و تحليلي باشد. در اين نوع روضه روايات مختلف در يك موضوع مثل اينکه بکائون چه کساني بوده اند؟ بيان ميشود و سپس اصل روضه بيان ميگردد . 1⃣ (ع) نگاه پدر چند گونه است، نگاه ابي عبدالله هم چند جور بوده است. گاهي نگاه، نگاه وجد است، نگاه ديگر نگاه شوق به جدش بود و يك نگاه، ديگر نگاه خوفي بود كه عاقبتش چه ميشود؟ اما اين نگاه وداع هيچ يك از اين نگاهها نبود؛ «فَنَظَرَ اِلَيْهِ نَظَر آئِسٍ مِنْه» مأيوسانه به او نگاه كرد نميدانم غصه پدر زيادتر بود و يا غصه پسر كه حالا رفت و پدر تنهاست. 2⃣ روضه علي اصغر(ع) سيدالشهدا سه مرتبه به اهل كوفه آب داد. يكي در كوفه براي آنها استسقاء كرد. يكي هم در صفين كه معاويه آب را گرفته بود و ديگر وقتي كه در اين صحرا لشگريان حر آمدند و تشنه بودند. او ميبايست اين سه حق آب دادن را بر آنها ثابت كند كه حجت تمام باشد. كسي كه اين قدر خواهش برايش سخت است. ابتدا «برير» براي طلب آب رفت ولي به او آب ندادند. سپس حر رفت ولي باز هم به آنها آب ندادند. سپس حضرت عباس (ع) را فرستادند ولي او هم نتوانست آب بياورد. سپس خودش آمد. اول فرمود: «خواهشي دارم به همه ما آب بدهيد» قبول نكردند. بعد فرمود: «به خودم و اصحابم اگر آب نميدهيد لااقل به زنها آب بدهيد» قبول نكردند. سپس فرمود: «لااقل به اطفال كوچك آب بدهيد» قبول نكردند. سپس رفت و طفل شير خوارهاش را آورد. فرمود: اي جماعت!‌ يعني خودتان آب بياوريد و به اين طفل بدهيد: «اَمَا تَرَوْنَهٌ كَيْفَ يَتَلَظَّي عَطَشاً» آيا نميبينيد كه چگونه از تشنگي به خود ميپيچد؟! دو چيز درباره اين طفل دل را ميسوزاند؛ يكي اينكه فرمود خودتان آبش دهيد. ديگر اينكه او را بلند كرد و فرمود: ببينيد كه چگونه رنگش زرد شده و از تشنگي دست و پا ميزند. 3⃣ تشنگي امام تشنگي امام در چهار عضو تأثير كرده بود؛ اول: لبهاي مبارك كه افسرده شده بود، دوم: جگر پاره پاره چنانچه امام بعد از اينكه اميدي به زنده ماندن نداشت فرمود: «اُسْقُونيِ قَطْرَةً مِنَ الْمَاءِ فَقَدْ تَفِتَتْ كَبِديِ مِنَ الظِّمَاء» قطره آبي به من بدهيد كه جگرم از تشنگي پاره پاره شد. سوم: زبان آن حضرت كه از بس اطراف زبان ساييده شده بود، مجروح گرديده بود. چهارم: چشمان مباركش كه از تشنگي تار گرديده بود، چنانچه در حديث مكالمه جبرائيل با حضرت آدم (ع) منقول است كه گفت: اي آدم ببيني او را در حالتي كه ميگويد «واعطشاه» به حدي كه تشنگي مانند دودي در بين او زمين و آسمان حائل شده باشد. 🎤 .👇