eitaa logo
حیات معقول
226 دنبال‌کننده
147 عکس
228 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
7.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 تفکر در تاریخ، درگاه حیات معقول ✍ اصغر آقائی ______________________ 🔻 حافظ شیرین‌سخن می‌گوید: خوشا شیراز و وضعِ بی‌مثالش خداوندا نگه دار از زَوالش 🔻 گویی دعای او مستجاب شده است و همچنان سرِ پا است؛ اما وقتی در این قطعه فیلم تاریخی از شیراز می‌نگری، همه چیز آن دگرگون شده است؛ و اینجاست که خواهی دانست: 💠 أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ 💠 آیا در زمین سیر نکردند تا ببینند که عاقبت کار پیشینیانشان چه شد؟ 🔻 و اینگونه در تاریخ، آغازی برای می‌شود. 🔻 و ثمر و میوه این حرکت است؛ که بدون این ثمر، حرکت در تاریخ نه حیات‌بخش است و نه در راستای حیات معقول؛ بلکه تنها افزودن بر تاریکیِ عقل، یا همان است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
🔻 اگر از معنای می‌پرسی، می‌گویم: ☑️ حیات معقول یعنی نبودن 🔻 این سخنان معلوم الحال، احادیث زیر را تداعی می‌کند: ☑️ لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ: کسی که حیا ندارد، ایمان ندارد. ☑️ لا دینَ لِمَن لا حَیاءَ لَه: کسی که حیا ندارد، دین ندارد. ☑️ الْمُؤْمِنُ حَیِیٌّ: مؤمن با حیا است. ☑️ الحیاء هو الدّین کلّه‏: حیا، تمامِ دین است. ☑️ إنَّ خُلقَ هذا الدينِ الحَيَاءُ: خویِ این دین حیا است. ☑️ لاَ عَقْلَ لِمَنْ لاَ أَدَبَ لَهُ: آنکه ادب ندارد، عقل ندارد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
یعنی درک فرهنگ شهادت 🌹۲شهریور سالروزشهادت چریک۱۰۰۰چهره حجةالاسلام سيدعلی ♦️امام خمینی: ما نیمی از انقلاب را ازین شهید داریم، اگر۱۰تن مثل اوداشتیم، دنیا تحت سلطه اسلام بود 🕊شادی روحش صلوات ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
⸤﷽⸣ 🕊️🕊️ به شمعدانی خالی از شمع که نگریستم؛ قلبم هوای تو را کرد، ای غائب از نظر! تا تو نیایی، پروانه‌های عاشق، حیرت‌زده، به هر سو بال خواهند گشود. عکس‌نوشت🌿 اینجا‌ دل‌نوشته‌ها‌ در قاب‌ تصاویر، قلب‌ و روحت‌ را‌ به‌ جستجو‌ در معنای‌ زندگی‌ دعوت می‌کند. @aksneveshtnoora
🔰 گام به گام با انسان کامل (۱۸) ✍ اصغر آقائی ________________ 🌀 گام دوم: با نوح ع (۱۰): کشتی نجات 🔻در آن همهمه، صدایی لرزان به گوش می‌رسید: پسرم سوار شو و با کافران مباش. «وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ». 🔻، مظهر رحمت حق، پیش از قطعی‌شدنِ امر حق تعالی، آخرین تلاش‌های خویش برای نجات قوم؛ به ویژه فرزند نابخردش، انجام می‌دهد. پدر است دیگر. 🔻 در آن بارش سهمگین که دیگر به راحتی مناظر قابل رویت نبود، من نوح و فرزندش را به سختی زیر نظر داشتم. برایم مهم بود نوح در این فضای پرالتهاب چگونه می‌کند. 🔻البته در طولِ سفر هم خوب آموخته‌ بودم در کلاس پرتلاطم انبیا و ، جسارت و پی‌گیری می‌خواهد، نه خمودگی و کاهلی. 🔻... و فرزند نوح با صدایی پر نخوت و گفت: ضرورتی نمی‌بینم؛ اگر آب زیاد شود، بلندای این کوه، مرا کفایت می‌کند. «قَالَ سَآوِي إِلَی جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ». نمی‌دانستم، صدای پر از غرورش را باور کنم یا چشمانِ ازحدقه‌بیرون‌زده‌اش را. و من در مکتب انسان کامل آموخته بودم، در پسِ هر غروری، ذلّتی درونی نهفته است. 🔻نوح، بار دیگر صدای نحیفش را با تمامِ مهربانیِ معصومانه‌ی خویش همراه کرد و گفت: فرزندم امروز جز حق نیست «قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ» و آن صدای پر نخوت با موجِ آب طغیان‌کرده خاموش شد «وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ». 🔻نوح که از اطاعت فرزندش ناامید شده بود، سراسیمه خداوند را می‌دهد: پروردگارا! فرزندم که از من است را دریاب. «وَنَادَی نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي». 🔻و البته در قاموسِ انسان کامل، حکمِ خداست، نه احساسِ جدا از عقلانیت و حکمِ حق؛ و نوح ادامه می‌دهد: و امر، امر توست، و وعده‌های تو حق است. «وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ». 🔻و خدا گفت: اهلِ انسان کامل، مؤمنان راستین او هستند، نه فرزندان ناخلف "قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ". و خداوند همیشه بندگان مطیعش را رشد می‌دهد؛ و به نوح آموخت: درخواست‌هایش نه بر پایه احساس، که علم باشد "فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ" 🔻 و نوحِ همیشه نیازمند به لطف حق، آموخت که درخواست نابجا نشانه جهل است و جهل، زیان و خسران. نوح باادب سر به زیر افکند و گفت: خدایا اگر مغفرت و رحمت تو نباشد، من از زیانکاران خواهم بود. "وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ" 🔻و فرزند نوح با ظالمان غرق شد «وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ»؛ و من آموختم معیار از اهلان‌بودن است، نه از تبار نااهلان؛ و قومِ غرق‌شده در کورباطنی و تاریکیِ جهل، اینک در تاریکیِ آب‌هایِ انباشته، غرق می‌شود. «وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُواْ قَوْمًا عَمِينَ» 🔻دیگر طوفان به اوج رسیده است و آب طغیان‌کرده، قهاریّت خداوند را با تمام زیبایی و قدرت، به نمایش گذاشته است؛ که همیشه موجود تحتِ فرمانِ حق، قدرتمند و زیبا است. «إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ». موج‌های سهمگین چون کوه بر هم کوفته می‌شدند «وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ». و در آن غوغای آسمان و زمین تنها یک جا ایمن بود: کشتی نجات نوح «فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ» 🔻و همیشه کشتی نجات، نجات‌بخش است. بار دیگر تمام وجودم را حزن نامی از تبار نوح پر کرد. ... و سفر ادامه دارد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
هدایت شده از عکس‌نوشت🌿
⸤﷽⸣ 🕊️🕊️ وقتی چشمان نگرانت نگرانم می‌کند؛ دستان گرم تو، آرامش‌بخش من است عکس‌نوشت🌿 اینجا‌ دل‌نوشته‌ها‌ در قاب‌ تصاویر، قلب‌ و روحت‌ را‌ به‌ جستجو‌ در معنای‌ زندگی‌ دعوت می‌کند. @aksneveshtnoora
🔰 پیامبر ص: حُبّ الوَطَن مِن الاِیمانِ ✍ اصغر آقائی _______________________ 🔻عبارتی است که به پیامبر ص نسبت داده می‌شود. با گذر از اینکه این عبارت در هیچ روایی معتبر نقل نشده است؛ اما از آنجا که مشهور است و بسیاری از بزرگان آن را در نقل کرده‌اند؛ لذا محتوایی آن مفید خواهد بود. 🔻می‌دانیم تحلیل هر روایتی به گزینه‌های مختلف نحوی، ادبی و ... موثر خواهد بود. بنابراین این عبارت فوق را در چند مرتبه تحلیل می‌کنیم: ☑️ ۱. مقصود از «الوطن»، معنای متعارف آن باشد و پیامبر ص تنها ناظر به مخاطبان حاضر خویش آن را فرموده باشند، لذا معنای حدیث می‌شود: حبّ شهر مدینه، نشانه ایمان شما پیروان ساکن این شهر است. ☑️۲. مقصود از «الوطن» همان معنای متعارف باشد، اما پیامبر ص یک جمله حقیقیه بیان کرده است؛ لذا معنای عبارت می‌شود: هر فردی در هر مکان و شهری (هر وطنی) ساکن باشد، اگر وطن خویش را دوست بدارد، مرتبه‌ای از ایمان را دارد. ☑️۳. مقصود از «الوطن» همانگونه که برخی گفته‌اند، آخرت باشد، که معنای روایت می‌شود: دوست‌داشتن آخرت از ایمان است. 🔻دو تحلیل اول و سوم هرچند، می‌توانند صحیح باشند، اما از آنجا که عبارت دارد، به نظر می‌رسد فهم دوم از آن، ارتکازی‌ و واقعی‌ و به‌ذهن نزدیکتر باشد؛ اما یک سؤال مطرح است: چگونه دوست‌داشتنِ هر وطنی از هر فردی (چه مؤمن و چه کافر) از ایمان و نشانه ایمان است؟ 🔻به نظر نگارنده همین یعنی «دوست‌داشتن وطن» از هر فردی – حتی غیر مؤمن – نشانه مرتبه‌ای از ایمان است. 🔹 توضیح: 🔻نگارنده معتقد است اگر فردی که در منطقه‌ای غیر مؤمن زندگی می‌کند، وطن خویش را دوست بدارد، طبیعتاً نسبت به آن غیرت خواهد داشت، از آن دفاع خواهد کرد، و به آن خیانت نخواهد کرد. واضح است که تمام این مسائل از عقلانیت سرچشمه می‌گیرد؛ و از آنجا که میان عقل و ایمان، این‌همانی برقرار است، و نمی‌توان میان آن دو فاصله انداخت؛ لذا چنین حبّی از ایمان است. این یعنی اینکه چنین فردی مرتبه‌ای از عقلانیت را دارد و به همان میزان در ذات خویش، به صورت ناآگاهانه، مؤمن نیز هست. یعنی آن ایمان ذاتی او عامل این شده است که نسبت به وطن خویش تعصّب عاقلانه داشته باشد. 🔹نکته مهم: 🔻اگر کسی بگوید چگونه می‌توان گفت فردی که «وطنِ ظالمِ» خویش را دوست دارد، ذاتاً مرتبه‌ای از ایمان را دارد؟ 🔻در پاسخ باید گفت: اولاً هیچگاه ظلم به «وطن» نسبت داده نمی‌شود؛ بلکه اهل آن ظالم می‌شوند؛ و ثانیاً حبّ وطن غیر از حبّ اهل وطن است. این یعنی اینکه اگر کسی حبّ وطن دارد، تنها و تنها از این جهت مرتبه‌ای از ایمان را دارد، اما اگر این حبّ وی او را به دوست‌داشتن هر رفتاری از ساکنانِ وطنش بکشاند، این تعصب نابجا و غیر عاقلانه می‌شود و هر تعصبّی غیر عاقلانه‌ای از ایمان نیست. 🔻پس هر فردی، چه مسلمان و چه غیر مسلمان به دلیل عرقی که به وطن دارد، مرتبه‌ای از ایمان را در درون خویش دارد؛ و هر میزان فرد نسبت به وطن خویش خالی از محبّت و تعصب عاقلانه شود، به همان میزان از ایمان دور شده است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @hayatemaqul
هدایت شده از عکس‌نوشت🌿
⸤﷽⸣ 🕊️🕊️ در نیزار وقتی آه می‌کشم، از قدِ افراشته نی‌هایِ پر آه، شرم می‌کنم. عکس‌نوشت🌿 اینجا‌ دل‌نوشته‌ها‌ در قاب‌ تصاویر، قلب‌ و روحت‌ را‌ به‌ جستجو‌ در معنای‌ زندگی‌ دعوت می‌کند. @aksneveshtnoora
🔰 ناراست راست‌نما: خداوند در علم ما نمی‌گنجد، پس نمی‌توانیم او را بشناسیم ✍ اصغر آقائی ______________________ 🔻 برخی با عبارت فوق خودشان را از جستجوی حقیقت و نسبت به خداوند محروم می‌کنند؛ اما در این عبارت مختلفی چون مغالطه ، و مغالطه رخ داده است. 🔻 باید توجه داشت: شناخت هر شیئ به دو صورت است: ☑️ ۱. شناخت ماهیت و ذات آن ☑️ ۲. شناخت اینکه او یا ممکن است که باشد، و نیز شناخت صفات آن 🔻 با توجه مورد اول، نه تنها خداوند که شناخت ذات بسیاری از موجودات دیگر به راحتی ممکن نیست؛ 🔻 اما با توجه به روش شناخت دوم: ۱) ما می‌توانیم بدانیم که خداوند وجود دارد، و ۲) صفات او، متناسب با ذات کاملِ او، کاملترین مرتبه ممکن را دارد؛ و همین برای ما کافی است تا خویش را نشان دهیم. 🔻 لذا هنگام اثبات وجود خداوند و شناخت او به‌دنبال احاطه علمی به ذات خداوند نيستيم که "لایحیطون به علما" 🔹 نکته پایانی: از گوینده عبارت فوق می‌پرسیم: آیا به نظر شما این عبارت شما همراه با پارادوکس و نیست؟ چراکه این سؤال که "آیا خداوند را به این شناخته‌اید که ذات او قابل شناخت نیست؟" حاوی یک شناخت از خداوند است؛ یعنی گوینده می‌داند که خداوند قابل شناخت نیست؛ پس خداوند را به این شناخته است.😊 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 علّت نفی تفاوت در خلقت، با وجود آشکاربودن آن ✍ اصغر آقائی ____________________ 💠 خداوند فرمود: "مَا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ: هیچ تفاوتی در خلق رحمان نمی‌بینی" 🔻 یکی از برداشت‌های زیبا توسط عارفان شامخی چون - نوّر الله مرقده - از این آیه آن است که هر موجودی به حکم اینکه خود را دارد "أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ"، و از لحاظ وجودی به "الرحمن" منتسب است، که اسمی است بدونِ متقابل؛ لذا هیچ تفاوتی میان موجودات از باب نسبت رحمانیت خداوند وجود ندارد. 🔻 برای توضیح بیشتر اشاره‌ای به اصل «کلّ اسم فیه کلّ اسم: در هر اسمی، همه اسمای حق وجود دارد» می‌کنم که مبنای آن قاعده عرفانی «کلّ شیء فیه کلّ شیء: در همه چیز همه چیز است». 🔻 طبق این قاعده در باطن هر از خداوند، اسمای دیگر آن نیز وجود دارد؛ چرا که هر اسم ظاهری، اسمی باطنی در خود دارد؛ و هر اسم باطنی، ظاهری در خود "هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ" 🔻و از آنجا که : ۱) اسمِ متقابل ندارد و ۲) تمام اسمایِ متقابل این اسم هستند، مثلا الهادی و المضل، هر دو در عینِ متقابل‌بودن ذیل الرحمن هستند؛ بنابراین تمام اشياء که ظهور خَلقی اسماء الله الحسنی هستند، ذیل رحمانیت معنادار می‌شوند؛ 🔻 پس یکی از معانی آیه شریفه این است که هیچ تفاوتی از باب مظهر رحمانیت حق تعالی، در اشيا نمی‌بینی، و این مظهریت نیز بدون فطور است که در ادامه آیه فرمود "فَٱرۡجِعِ ٱلۡبَصَرَ هَلۡ تَرَىٰ مِن فُطُورٖ " 🔻 و رحمةاللَّه‌علیه سرود: هستی که بود ذات خداوند عزیز اشیا همه‌ در وی‌اند و وی در همه‌چیز این است بیان آنکه عارف گوید باشد همه چیز مندرج در همه چیز ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
7.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یعنی خون به جوش آمده از تنهایی ولیّ خدا؛ و تو اینک شاهد رود خروشانِ مردمانی از قبیله هستی که افتخارشان حضور امام زمان در میان عزاداری تاریخی آنان است. اگر در جستجوی حیات معقولی، خود را به این رود پر خروش بزن؛ که جنون کار عقل به عشق آمده است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @hayatemaqul