eitaa logo
حیات معقول
232 دنبال‌کننده
160 عکس
268 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 شرح دعای سحر: عزّت الهی () ✍ اصغر آقائی _____________________ 💠 اللّهم انّي اسئلك من عزّتك باعزّها و كلّ عزّتك عزيزه. اللّهم انّي اسئلك بعزّتك كلّها 🔻 خداوند متعال در خود مؤثر است، بلكه او بصير و سميع است به عين سمع و بصر ما. 🔻 شيخ ما عارف كامل جناب ، كه خداوند سايه‌اش را بر سر مريدان مستدام بدارد، مي‌گويد: سميع و بصير از امهات اسماء نيستند و به علم خدا در مقامات باز مي‌گردند و از او جدا نمي‌شوند مگر زماني كه مخلوقات و مظاهر پديد مي‌آيند. در اين هنگام، تحققِ سمع و بصر در حق خداوند متعال، همان سمع و بصر مظاهر خواهد بود. و او ظاهر و باطن و اول و آخر است. 🔻 محي‌الدين در گفته است: بدان كه علوم الهی ذوقی‌ئی كه براي اهل‌الله حاصل مي‌شود، مناسب با اختلاف قوايي كه علوم ناشي از آنند مختلف مي‌باشند، با اين كه همه از يک‌جا سرچشمه مي‌گيرند؛ چنانچه خداوند متعال مي‌فرمايد: من گوش او هستم كه بدان مي‌شنود و چشم او هستم كه بدان مي‌بيند و دست او هستم كه حمله مي‌كند و پاي او هستم‌ كه بدان راه مي‌رود. 🔻 پس، خداوند متذكر شده كه او اعضا و جوارحي است كه خود عين عبد هستند. لذا هويت واحد است و جوارح مختلف. 🔻 اما خداوند متعال به (یعنی معادل‌نداشتن) نيز هست، زيرا محض نمى‌پذيرد و تكرار نمى‌شود و هر چه را كه دومين او فرض كني، در واقع، خود اوست. 🔻 شايد منظور از در اين بخش از دعا (اللهم اني أسئلك من عزتك باعزها ...) صفاتي باشد كه قوت و غلبه‌اي در آن‌ها وجود دارد؛ مانند قّهار و مالك و واحد و احد و معيد و .... ؛ در این صورت باعزت‌ترين اين صفات صفتي است كه ظهور غلبه و قهر در آن تمام‌تر باشد، مانند واحد در اين فرموده حق: «لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ»؛ يا بنا بر اين فرموده خداوند: «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» 📚 شرح دعای سحر/ امام خمینی ره ص.93-96 پ. ن. ◀️ توضیح چند اصطلاح و بیان چند نکته: 🔸۱. : یعنی مخلوقات الهی که خداوند از طریق آنها خود را نمایان کرده است و هر مظهر به میزان خود مظهر خدا است و امام است. 🔸 ۲. خداوند با سمع و بصر ما: چون تمام هستی، مظهر خداوند است؛ این مظار را اگر جدا از خداوند بدانیم، شرک خواهد بود زیرا در کنار خداوند به موجودی دیگر داده‌ایم؛ لذا باید وابسته به خدا باید بدانیم و این یعنی هر موجودی، همه صفات خدا است؛ و این یعنی خداوند و هستی که در کلام امام بود. 🔸 ۳. و بودن خداوند: همچنانکه در بحث عینیت توضیح دادیم، همه موجودات، چه شر و زشت، و چه خیر و زیبا، مظهر خداوند هستند پس ظاهر و باطن هستی را خداوند و صفات و اسمای الهی پر کرده است و به تعبیر : "بِاسْمائِكَ الَّتى مَلَأَتْ ارْكانَ كُلِّ شَى‏ءٍ" 🔸 ۴. بودن خداوند: یعنی خداوند وجود محض است، محضِ وجود است؛ و صرف یک شیئ دوئيت نمی‌پذیرد؛ مثلا شما اگر از دو شبه‌جمله "آب سرد" و "آب رودخانه زاینده‌رود" بخش دوم را حذف کنید و فقط و فقط آب باقی بماند، دیگر دوئيت از آن که در دو شبه‌جمله پیشین بیان شده بود، از بین می‌رود و فقط و فقط صرف آب باقی می‌ماند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 نکاتی از شرح دعای سحر: مشیّت الهی ✍ اصغر آقائی _____________________ 💠 اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ كُلِّها . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنْ مَشِيئَتِكَ بِأَمْضاها وَكُلُّ مَشِيئَتِكَ ماضِيَةٌ، اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِمَشِيئَتِكَ كُلِّها 🔻 بنا به طريقه عرفای شامخين، رضوان الله عليهم، است و ديگر مراتب وجود توسط آن موجود شده‌اند. 🔻 همان‌طور كه در روايت كافى از ، عليه السلام، نقل شده است: 💠 خَلَقَ اللَّهُ الْمَشِيئَةَ بِنَفْسِهَا ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْمَشِيئَةِ: خداوند مشیت را به‌واسطه خود آن، سپس موجودات دیگر را با آن خلق کرد. 🔻 دقت در مضمون اين روايت و تحقيق مطلب از نظر اصحاب سرّ و حقيقت و بزرگان سلوك و طريقت اين است كه اساساً در ، هيچ موجودي جز الهيه وجود ندارد و اوست كه بالذات موجود و از همه تعيّنات و تعلقات مجرد است، و اوست كه صاحب است كه ظلّ مي‌باشد. 🔻 بنابر آنچه گفتیم ، حتی رايحه وجود را نيز نبوييده‌اند و مانند سرابي هستند كه فرد تشنه آن را آب مي‌پندارد که فرمود: 💠 «كُلُّ شَيْ‌ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ‌: هر چيزى جز وجه الهى هالك و نابود است». 🔻 امام خمینی ره نتیجه بحث گذشته را چنین مثال می‌زند: پس اين كاغذي كه روي آن مي‌نويسم و قلمي كه سطرها را با آن مي‌نگارم و عضله‌اي كه اين دو را تحت كنترل دارد و نيرويي كه در عضله هست و اراده‌اي كه از شوق سرچشمه مي‌گيرد و شوقي كه از علم سرچشمه گرفته (همان علمي كه قائم به نفس انسان است)، همه و همه از شئون مشيّت الهي و از مظاهر آن است. 🔻 بنابراین تعيّن‌ها و موجودات مختلف چون موجودات مادی، اعتبار و خيالي بيش نيستند؛ چنان كه () گفته است: العالم خيال في خيال؛ عالم خيال اندر خيال است. 🔻 از اين رو، جز خداوند، ظهوري و جز شأن او شأني وجود ندارد و معناي شمول مشيّت و سريان وجود و اطلاق هويّت الهي و بسط رحمت و مقام الهيّت نيز همين است. 🔻 نتایج بحث در کلام ره: ✔️ هر كس را به گمان و تقديس پروردگار به خلق نسبت دهد و خداوند را از آن بركنار بداند است و در حق خود و خدا كرده، از حق محجوب و از درگاه پروردگار رانده شده است. ✔️ و او نيز، در حقيقت، تحديد و تقليد و تقصير است، لذا او در «مغضوب عليهم» داخل و در كثرت بدون توحيد ماندگار است. ✔️ اما كسي كه را بدون حفظ به حق نسبت دهد است و از اعتدال خارج گشته و در «الضالين» داخل گرديده است. ✔️ صراط مستقيم و راه روشن خروج از و و حفظ مقام و تكثير و دادن حقِّ حق و حقّ بنده، هر دو، است. در اين مقام براي بنده آشكار مي‌شود كه هر خوبي‌اي كه به او مي‌رسد از خداوند است و هر بدي از خود اوست‌؛ زيرا بدي از بدي استعداد و كاستي وجود است كه هر دو سهم بنده‌اند و خوبي از خيرات و جهات وجودي است كه سهم پروردگار است. 📚 شرح دعای سحر ص.97-106 پ. ن. توضیح چند اصطلاح و بیان چند نکته: 🔹 ۱. : مشیت و اراده خداوند دو مرتبه دارد: ✔️ : لذاست که در روایت پیش‌گفته فرمود: 💠 خَلَقَ اللَّهُ الْمَشِيئَةَ بِنَفْسِهَا: خداوند با مشیت، مشیت را خلق کرد. ✔️ : یعنی آنچه خداوند خلق کرده است و مشیت او به خلقت آن تعلق گرفته است؛ لذاست امام رضا علیه السلام فرمود: 💠 اَلْمَشِيَّةُ وَ اَلْإِرَادَةُ مِنْ صِفَاتِ اَلْأَفْعَالِ 🔹 ۲. ، همان الهی است: چون تمام آنچه از موجودات و از خیر و شر در جریان است؛ همه تحت اراده وجودی خداوند هستند. 🔹 ۳. : این وحدت به تبع وحدت ذات در حق صورت مي‌گيرد که فرمود: "وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ: امر ما جز یکی نیست ..." لذا تمام هستی با تمام کثرتی که دارد، یک وحدت ظلی دارد که به آن می‌گویند. 🔹 ۴. : وحدتی است که بدون واسطه به ذات حق برگشته، و از صرافت آن می‌جوشد. 🔹 ۵. ؛ ؛ : در رابطه با فهم خداوند و مسائل مرتبط سه نظریه وجود دارد: ۱) تعطیل: یعنی ما از هر فهمی خداوند و در هر سطحی عاجز هستیم؛ و ۲) تشبیه: خداوند را انسان‌وار تصور می‌کنند؛ و ۳) تنزیه: به طور کلی خداوند را از انسان‌وار بودن خلع می‌کنند. 🔸 نظر شیعه: نه تعطیل، و نه تشبیه و تنزیه کامل؛ بلکه امری میان آنها: این یعنی وقتی خداوند می‌گوید من عالم هستم، اولاً فهمی از آن داریم ثانیا صددرصد شبیه خود نمی‌کنیم؛ اما وجه اشتراکی میان ما و خداوند سبب فهم عالم‌بودن خداوند می‌شود. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul