🔅 گذرگاه سرنوشتساز غدیر
✍️ فاطمه ابنعلی
🔹 دنیا جای ماندن نیست؛ انسان ناگزیر باید از گذرگاه های زندگی عبور کند و چگونه گذشتن موضوع اصلی زندگی است. کیفیت عبور از گذرگاهها، و از آن مهمتر انتخاب راه نکته کلیدی زندگی هر انسانی است. اینکه گذر از راههای سالم و بی خطر را برگزیند یا فریفته ظواهر دنیایی شود و کوره راه های آلوده را در پیش گیرد و گم شود. یا راهی را برود که به ظاهر زیبا و خرم است اما پشت هر بوته آن حیوانی درنده در کمین نشسته تا انسانیتش را برباید و به خاک و خون کشد. گاهی هم پرتگاههایی وجود دارد که جز با کمک یک همراهِ راهبلد نمیتوان از آن عبور کرد.
🔹در نگاه اول برای گذار از این راه سخت و پر فراز و نشیب افق روشنی نمیبینیم اما دقیق که نگاه کنیم رد پای انسانهای بزرگ را خواهیم دید که به ریسمانی چنگ زده، بالا و بالاتر رفته و به سلامت قله انسانیت و زندگی انسانی را فتح کرده اند.
🔹فلسفه چنین گذرگاههای صعب العبوری «رشد» است و رشد از نقطه فطرت شروع میشود. آنگاه که به ندای ألستُ بربکم لبیک گفتیم و بعد از آن نگاهمان را از آسمان برنداشتیم تا بالاخره ریسمان ولایتش را پیدا کردیم، آن را محکم گرفتیم و آماده گذار و رشد شدیم.
آن ریسمان از جنس نور بود و باید با قلبمان میگرفتیمش. شاید روز ازل آن را نشانمان داده بودند و ما عاشق آن نور شده بودیم که در این دنیای وانفسای هزار رنگ و هزار داماد اینقدر زود و بی معطلی قلبمان آن را شناخت و در آن غرق شد و شد قلب مطمئن به «حب علی». همانجا بود که مرز فلسفه و عرفان درآمیخت، عقل مجنون شد، شعله های دوزخ کم آورد و حب علی شد قسیم النار و الجنة.
🔹دقیقا در #غدیر بود که آن نور روی دستان رسول الله(ص) تجلی کرد؛ همان موقعی که دست علی را گرفت و بالا برد؛ نورٌ علی نور شد و علی شد مولا و سرور و آقا و نور چشم و پدر و همراز و همراه و چاره بیچارگیها و مونس تنهایی و درمان درد و گشایش کار و خلاصه همه چیز و همه کسمان.
🔹 و ما غرق در نور علی از «سبل السلام» و «صراط مستقیم» گذر میکنیم و بالا میرویم تا بالاخره یک روز با نوری که در غدیر بر روی دستان پیامبرمان تجلی کرد، در جاودانگی محض به نور آسمانها ملحق شویم.
#عید_غدیر
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
🔹بسان آسانسور!
✍️ محمدجواد محمودی در خبرگزاری حوزه نوشت
پلّهها دیوانه هستند،
میدانی چرا؟!
چون همه برای بالا رفتن،
پا رویشان میگذارند و ترقّی میکنند،
اما آنها همچنان در جای خود ساکن هستند!
همان پایین؛ بیحرکت...
اما در مقابل،
آسانسورها بسیار زیرک و باهوشاند،
چون هم به دیگران برای بالا رفتن کمک میکنند،
و هم خودشان صعود میکنند و متوقف نمیشوند!
✅در همیاری کردن،
آسانسور باشیم؛ نه پلّه...
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔴 پروژه "کشف حجاب اجباری"
✍️ علی صالحی
خوشبختانه امروز گفتمان حجاب به یک مساله مهم و ضروری در جامعه ما تبدیل شده است. حساسیت جبهه انقلابی به مساله حجاب کاملا به جا و منطقی بوده و ای کاش هیچ جریانی به خود اجازه نمی داد از حجاب برای رسیدن به قدرت و سایر اهداف سیاسی استفاده کند. چرا که نتیجه بازی سیاسی با مساله حجاب، شل و سفت گرفتن های مقطعی است. این در حالی است که حجاب یک حکم شرعی الهی و نص صریح قرآن کریم است و قدمتی به تاریخ بشریت دارد و مورد تاکید همه ادیان الهی است. بنابراین حاکمیت دینی نمی تواند نسبت به مساله حجاب بی تفاوت باشد. زیرا وظیفه حاکمیت دینی، اقامه قرآن در جامعه است. بی حجابی یا بد حجابی، محصول فرهنگ غربی است. غرب با نسخه بی حجابی به دنبال تخریب سبک زندگی اسلامی و ترویج انحراف در جامعه است. نتیجه این نسخه غربی چیزی جز فروپاشی نظام خانواده و تضعیف نظام جمهوری اسلامی نیست. حجاب نماد هویت معنوی یک جامعه دینی است. البته برخی تلاش دارند حجاب را یک امر شخصی و نه یک تکلیف اجتماعی معرفی کنند و معتقدند حاکمیت باید به مسائلی مهمی مانند اقتصاد و مبارزه با فساد و... بپردازد. بدون شک، ادعای نقض حقوق زن، تفکیک حجاب و عفاف از یک دیگر و گره زدن مساله حجاب به اختلاس و بیکاری و تخریب گشت ارشاد و.....همه بخشی از صدها مغالطه های آشکار رسانه های ضد انقلاب است. البته بدیهی است نتیجه تبرج گرایی و بی حجابی، آلوده شدن جوانان به گناه بوده و فلسفه گشت ارشاد، دفاع از حق الناس و ایجاد بستر امنیت و معنویت در جامعه است. گشت ارشاد یعنی الزام همگان به داشتن کمربند ایمنی و نه الزاما به معنای خشونت و رفتارهای غلط است. به نظر می رسد غرب در ورای دفاع از بی حجابی، به دنبال ترویج آزادی های نامشروع و ابتذال عمومی در جامعه است. بر اساس مبانی انسان شناختی قرآنی، زن یک شخصیت مستقل، شریف و آزاد است و هیچ مردی اجازه بهره کشی از او را ندارد و کشف حجاب، اهانت به حیثیث و کرامت اوست. اسلام آمده، زن را از مرتبه حیوانیت به مرتبه جمال و کمال الهی ارتقا دهد و به تعبیر امام راحل قدس سره: "مبدا همه سعادتها از زن بلند می شود. زن مبدا همه سعادت ها باید باشد. زن مظهر تحقق آمال بشر است از دامن زن مرد به معراج می رود." و این همان اندیشه ای است که غرب آن را نمی خواهد و به همین دلیل به شیوه ای نرم به دنبال اجرای پروژه کشف حجاب اجباری است.
#حجاب #عفاف
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔸آیت الله حائری(ره): بالاخره صف پاکان و ناپاکان جدا خواهد شد
آیت الله حائری شیرازی فرمود: دیروز گروهی از خبرنگاران اتریشی پیش من آمده بودند و سؤالاتشان را مطرح کردند. اولین سؤالشان این بود: در این 15 سال که از انقلاب گذشته، شاهد برگشتن جوانان از انقلاب هستید؟ در واقع، از من میخواست که این را تأیید کنم!
گفتم من به شما توضیح می دهم؛ انسان دو بخش دارد: بخشی که می خواهد مقتدر باشد و از همه بزند و از همه بِبَرَد و همه را غارت کند؛ و بخشی که میخواهد یک ذره به کسی تعدّی نکند. شما اروپاییها، امریکاییها، این بخشِ بزن-بخور را میبینید و آن بخش نزن-نَبَر را نمیبینید.
شما، به جز هرزهها هیچکس زیر چترتان و پرچمتان نخواهد ماند و ما تمام پاکان جهان را، از چنگ شما بیرون میآوریم.
ما با شما عالَم را قسمت میکنیم. پاکان عالم را از شما خواهیم گرفت و شما هرزههای ما را از ما خواهید گرفت؛ هرزههای ما برای شما و پاکان عالَم برای ما.
اگر در عمق اروپا و آمریکا یا حتی در درون اسرائیل، پاکی هست، بالاخره از صفوف شما خارج خواهد شد و به ما خواهد پیوست؛ و اگر در درون خانههای ما، ناپاکی وجود داشته باشد، بالاخره از بین ما خارج خواهد شد و به شما خواهد پیوست. این قرار ما با شما.
قرآن میفرماید: «لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ». بگذار تا ویدئو، تمام هرزههای ما را ببرد و ببینند که هنر متعهد ما، تمام متعهدهای آنها را به پیش ما خواهد آورد. سینمای متعهد ما، سرود متعهد ما، آهنگ متعهد ما بالاخره پیام انبیاء را به زبان هنر در اقصی نقاط عالم منتشر خواهد کرد. جشن در مقابل جشن؛ فیلم در برابر فیلم؛ سرود در مقابل سرود.
#اخلاق
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
📝انتشار یادداشت اعضای تحریریه مدادالفضلاء در نشریه پرتو سخن
🔅نقدی بر شاعرانگی سروش
✍️ سیدعبدالله هاشمی
🔅وطن اجدادی شهید بهشتی
✍️نیما ارزانی
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
📝انتشار یادداشت اعضای تحریریه کانون مدادالفضلاء در روزنامهی سراسری سراج
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💐 برتری طلبه طنزنویس در جشنواره کشوری طنزپهلو
......................................................................................
😊دوشنبههای برگی (خاطرات یک دختر غارنشین)
✍️علی بهاری
پدر همیشه گیر میداد. اعصابم را خرد کرده بود «این جوری نرو بیرون، اون جوری برو بیرون. این رو نپوش، اون رو بپوش، آهو باش، پلنگ نباش» یک روز دیگر به سیم آخر زدم و تصمیم خودم را گرفتم: راه اندازی یک کمپین علیه باباهای گیر!
بچههای غاپارتمانهای همسایه هم همین مشکل را داشتند. پدران آنها هم دائما گیر میدادند و اعصاب شان را خرد میکردند. قانون گذاشته بودند دخترها باید پوست خرس بپوشند. میگفتند «اصلا چه معنی داره دختر با حیوون پوستنازک بره بیرون.» ما نمیخواستیم. خیلی گرم بود. حتی یک روز یادم هست پدرم میخواست نصیحتم کند. مرا کشاند ت ه غار و یک تخته سنگ بهم داد و گفت: « بشکنش » من هم راحت شکستم. دو تکه سنگ خردشده را دوباره روی هم گذاشت و گفت : « بشکنش » من هم دوباره شکستم. این کار را شش بار ادامه داد و من هم هر بار سنگها را راحت شکستم. آخرش گفتم : « بابا اون چیزی که میخوای بگی مربوط به وحدت پسرهاست نه عفت دخترها! » همان موقع مادرم با یک سیخ گوشت آمد و گفت : « به به پدر و دختر خوب با هم خلوت کردید » که بهش گفتم: « مامان اولا این دیالوگ مال ثریا قاسمیه. چرا ثریاها را میریزی تو غارها؟ ثانیا باید سینی چای دستت باشه نه آهوی کبابی. » این رو که گفتم بابام عصبانی شد و گفت: « دختره چشم سفید! برو کولر رو خاموش کن. » گفتم : « بابا ما غارنشینیم ، هنوز خونه اختراع نشده ، تو دنبال خاموش کردن کولری؟ » که یک سنگ به سمتم پرتاب کرد و گفت : «پس برو در غار رو ببند. سوز میاد»
خلاصه، صحبت من و بابا به نتیجه نرسید و ما هم با بچههای مجتمع غاپارتمانیمان کمپین را شروع کردیم. قرار شد یک روز در هفته به جای پوست خرس، برگ درخت انگور بپوشیم. اسم کمپین را هم گذاشتیم: «دوشنبههای برگی» خیلی شروع خوبی داشتیم. در جنگل هواخوری میکردیم. گاهی با بچههای غارهای محل میرفتیم تفریح و خلاصه خیلی حال میداد. پسر غار بغلی میگفت : «بیا بریم تو غار ما. من یه کلاغ دارم پشتک میزنه. ولی من باور نکردم و نرفتم» با بچهها صمیمی بودیم و پسرها ر ا داداشی صدا میکردیم. دو تا از بچههای گروه با هم ازدواج قهوهای کردند. ازدواج قهوهای یعنی در یک چادر زندگی میکردند ولی دستشوییها جدا بود. هر کدام یک چاله داشتند مال خودشان. اختصاصی، ویوی جنگل. ماجرای آشناییشان هم این بود که پسر به دختر گفته بود : «بیا بریم آواز آهو رو وسط جنگل تماشا کنیم» دختر هم قبول کرد و رفت و خلاصه به هم علاقهمند شدند و الان با هم خوشبختند. پدرها همچنان پیگیر بودند ما دست برداریم و ما هم کماکان فراری از نصیحتهای تکراری.
پدر میگفت: «دخترم! من خیر و صلاحت رو میخوام. بیرون پر از گرگه، برگ بپوشی گرگها میخورنت» ولی گوش من بدهکار حرفهایش نبود. تازه دوستم که ازدواج قهوه ای کرده بود خیلی هم راضی بود. یکی از پسرها به من هم پیشنهاد کرد. اما من گفتم فعلا میخواهم شکارم را ادامه دهم.
وقتی با پدرها به زبان خوش به توافق نرسیدیم، تصمیم گرفتند از زور استفاده کنند. یکی از پدرها، درختهای انگور را آتش زد تا ما دیگر برگ نداشته باشیم. ما هم بیانیه صادر کردیم و گفتیم دوران یکجانبه گرایی تمام شده و بلافاصله "اقدامات متقابل" را شروع کردیم. برگ انجیر را جایگزین انگور کردیم. یک کم میسوزاند ولی خوب بود. پدرها کوتاه نیامدند. درختهای انجیر را آتش زدند و ما هم شروع کردیم به کشتار خرسها. تا میتوانستیم خرس کشتیم. ما خرس میکشتیم و آن ها انجیر آتش میزدند. کمکم آتشسوزی شد. کل جنگل آتش گرفت. مادرم نصف بدنش را در آتشسوزی از دست داد. پدرم هم از غار انداختش بیرون و به جایش یک پلنگ آورد. اما مساله به همین جا ختم نشد. به خاطر شکار بیرویه خرسها، زیستبوم به هم خورد. حیوانات به جان یکدیگر افتاده بودند. حیوانات اهلی رو به انقراض رفتند. دیگر غذایی برای خوردن نداشتیم. با دست خودمان جنگل را تبدیل به جهنم کرده بودیم. مجبور شدیم آن جا را رها کنیم و به جنگلی دیگر برویم.
راستی آن دوستم که ازدواج قهوهای کرده بود جدا شد. یک روز شوهرش بدون اجازه از چاله او استفاده کرد و همین زندگیشان را به هم ریخت. خدا را شکر که نرفتم آن کلاغ آوازخوان را ببینم.
خلاصه هیچ وقت کمپین راه نیندازید! نه هیچ جنگلی غار خود آدم میشود و نه هیچ آهویی شبها آواز میخواند!
پینوشت: این نثر طنز، اخیرا رتبه سوم جشنواره کشوری طنزپهلو را به دست آورد.
#حجاب
#چهارشنبه_های_سفیدی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌حجاب؛ از کنش انسانی تا پدیده اجتماعی
✍️ سیدمهدی موسوی، استاد حوزه و دانشگاه
🔹 براساس حکمت اسلامی، هر کنش و پدیدهی اجتماعی محصول یک نظام معنایی مستقر در فرهنگ عمومی است. چرا که همهی کنشها و پدیدهها علاوه بر صورت رویین و نظم ساختاری، دارای یک روح و معنای ویژه است و محصول یک نظام معنایی متناسب است.
🔸با تغییر نظام معنایی، کنشها و پدیدههایی که برآمده از آن است نیز تغییر میپذیرند و حتی متبدل میشوند، به این معنا که معروف و امر ارزشی به امری خنثی و یا غیر ارزشی تبدیل شود و بالعکس منکر و امر ضد ارزشی، به معروف و ارزش مبدل شود.
🔹 حجاب یک تکلیف دینی و کنش انسانی است و اهتمام به رعایت آن نیز یک پدیدهی اجتماعی است که محصول یک نظام معنائی و شبکه ارزشی مبتنی بر اعتقاد عمیق به سلوک دینی و تقرب به حضرت حق(جل جلاله) و باور به معاد و خوف از غضب و عقاب الهی است.
🔸هرگاه نظام معنایی توحیدی و ارزشی در جامعه گسترش یافته و در سطوح زیرین فرهنگ مستقر شده یابد طبیعتا رعایت حجاب و بسیاری از مناسک و شعائر دینی هم به صورت جمعی و شبکهای (نه جزیرهای) گسترش یافته است، در مقابل هرگاه بنیانهای فکری و اعتقادی جامعه تضعیف و نظام معنایی آخرتباور در فرهنگ عمومی کم رنگ شد و یاد الهی و بخصوص یاد معاد فراموش شد طبیعتا رعایت مناسک و شعائر دینی و ارزشی هم به صورت شبکهای و جمعی کم رنگ خواهد شد و نهایتا به یک عادت و رویه معمولی تبدیل می شوند، به نحوی که رعایت حجاب نه از سر دینداری و تقرب الهی و یا خوف از عذاب الهی بلکه یک عادت اجتماعی و رسم فرهنگی بدون پشتوانه عقلي و ایمانی است که براساس تحمیل جامعه و خانواده رعایت میشود. در صورت عادتوارگی یک کنش اجتماعی مانند حجاب و پوشش مشخص است که با تغییر زمانه و تنوع طلبی انسان آن عادت و رسم اجتماعی هم به سرعت تغییر میکند و الگوهای دیگری جایگزین آن خواهد شد. زیرا انسان بر حسب فطرت، موجود تنوعخواه، راحت طلب، تحولطلب و ماجراجو است و بر اساس طبیعت از تکلیف و مسئولیت فاصله میگیرد.
🔹 بنابراین مراقبت ازفرهنگ و باغبانی ارزشها و سنتها وهمچنین احیای هرساله درختان و بوتههای گلستان جامعه، یک ضرورت و رسالت مداوم و مستمر است که همواره میبایست درکانون توجه متولیان فرهنگی جامعه قرار گیرد تا به طور مدام بر تقویت نشاط، روح بخشی و معنادهی کنشها و پدیدههای بیافزایند و ازکهنگی، عادتوارگی، بیمعنایی آن جلوگیری کنند.
🔸راز این باغبانی و مراقبت نیز درثبات واستمرار برنامهی صحیح درجهت تعمیق باورهای دینی وتبیین ارزشها و گفتمانسازی آن باورها و ارزشها درسطوح زیرین فرهنگ از طریق تربیت و تبلیغ و رسانه مبتنی بردستگاه عقلانیت حکمی و اجتهادی است تا به یک نظام معنایی مستقر، معنادهنده ونظم بخش به گفتارها وکردار مبدّل شود.
🔹باغبانی فرهنگ و مراقبت از نظام معنایی، از یک سو در گرو ثبات و اتقان و پویایی نظام تربیتی متناسب با نظام معنایی است که به تعمیق باورها و ارزشهای اخلاقی و مسئولیت پذیری اجتماعی بپردازد و از سویی در اقتدار رسانهای در مدیریت و هدایت تغییرات اجتماعی در جهت گسترش و تعمیق هنرمندانه، هوشمندانه و زیرکانه (عقلانیت) است به نحوی که ذهنیتها، گرایشات و ذائقه عمومی را جهت ببخشد. بدون تربیت متناسب و رسانه هنرمندانه، باغبانی فرهنگ ممکن نیست.
🔸 قطعا حرکتهای مقطعی راه به جایی نبرده ونخواهدبرد؛ چون این برنامهها بدون برنامهاند وبرخاسته ازسر احساسات است به نحوی که ازاستمرار و ثبات لازم برخوردار نیست به نحوی که با تغییر دولتها و جورسانهای تغییر میکند و با "شل کن، سفت کن" های پیدرپی همراه است وهمچنین این برنامهها باتشتت وچندپارگی فرهنگی وقبیله گراییهای سياسي وجناحی در نهادها ومتولیان فرهنگی وسیاسی همراه است که موجب بی اعتمادی مردم وجسارت مخالفان و مغرضان میشود.
🔹 خلاصه مشکله حجاب در یک دهه اخیر نتیجه طبیعی تغییرات معنایی جامعه است که معلول چند عامل است که در چند دهه گذشته ما دارد: ۱. نبود نظام تربیتی متناسب با حکمت و عقلانیت انقلاب اسلامی، ۲. نبود رسانهی قدرتمند برآمده از عقلانیت انقلاب اسلامی برای اقناع جامعه و مدیریت تغییرات اجتماعی، ۳. حرکتهای مقطعی بدون برنامه از سر احساسات، ۴. چندپارگی سیاسی و غلبه سیاست و منافع حزبی و جناحی بر فرهنگ و اخلاق.
🔸 اگربخشی ازجامعه در طول ۳۰ سال گذشته به تدریج ازفرهنگ حجاب دورشده است وسبک زندگی دیگری راپذیرفته است تنها راهحل آن این است که باید حداقل ۱۰ سال بهکار جدی تربیتی و رسانهای قدرتمند، حکیمانه، هوشمندانه، هنرمندانه و همافزا با بسیج همه امکانات و سرمایه های فرهنگی پرداخت تا ثمرات آن در جامعه مشخص شود. ۱۰ سال در برابر ۳۰ سال به جهت قدرت فطری میل به حجاب است.
#حجاب
#رسانه
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#توئیت_خوانی
📌 پارک را سگی نکنید
عاطفه مهرجو هم نوشت: سگ به محض ورود به پارک، روی چمن، اولین کارش ادرار یا مدفوع هست؛ حالا فکرشو کنید فرداش یه خانواده برای تفریح میان همون پارک و روی همون چمنها میشینن و شروع بیماریهای ناشناخته استارت میخوره!
📌 هر گاه ایران بیدار میشود...
سیده آزاده حکیم در توئیتی به اشاره به تهدید مکرون که گفته بود«من ایران را از خواب بیدار و به خودش خواهم آورد!» نوشت: اولا که غلط میکنی؛ دوما اینکه توصیه میکنیم هرگز اینکار را نکن، زیرا تجربه ثابت کرده، هرگاه ایران از خواب بیدار میشود، دشمنانش در آرزوی خوابیدن او، هلاک میشوند!
📌 به جز آن چند صد سکه ظریف و یارانش، کدام ایرانی سود برده است؟!
عبدالرحیم انصاری در توئیتی نوشت: دولت روحانی ۸ سال وقت داشت برجام را به سرانجام برساند؛ یکی از این بزرگواران، خصوصا آقای ظریف بپرسد بجز آن چندصد سکه ای که به شما رسید، کدام ایرانی دیگری از برجام سود برده است؟ اساسا برجام چرا علیرغم توافق و تصویب حتی یک ریال برای ایران منفعت نداشت؟!
📌بیخ گوش آمریکا
کاربر دیگری نوشت: ایران و چین و روسیه به میزبانی ونزوئلا میخوان دو قدمی آمریکا رزمایش برگذار کنن،
فکر کنم حسینیه کاخ سفید برای دهه اول محرم آماده بشه.
📌چرم درخت موز!
امیر سهیلی هم در صفحه شخصی اش نوشت: دیدید سلبریتیها می گن ما مدافع حقوق حیواناتیم، حیوانات رو در عید قربان نباید سر برید گناه دارن. اون کیف و کفشی که تو پیجشون تبلیغش رو میکنن از چرم درخته موز، میفهمی ؟ چرم درخت موز!
📌وقت صادرات فرهنگ
یک کابر فعال فضای مجازی نوشت: درآمد هالیوود در سال2019 بیش از 42.5 میلیارد دلار بود یعنی چند برابر درآمد فروش نفت ایران.
اخیرا یک انیمیشن ایران بنام پسر دلفینی در روسیه به نمایش درآمده و در چند روز به درآمد بیش از 1.7 میلیون دلاری رسیده.
وقتش نشده نفت رو کنار بزاریم هم درآمد کسب کنیم هم فرهنگمونو رواج بدیم؟!
📌دوره پهلوی خوب بوده؟!
علیرضا گرائی هم در صفحه اختصاصی اش نوشت:
مهم نیست زمان پهلوی مردم فقیر و بدبخت بودن؛
مهم نیست آمریکاییها برای حضور تو ایران حق توحش میگرفتن؛
مهم نیست به خاطر کمترین اعتراض ملت رو به گلوله میبستن؛
و...
مهم اینه زنها تو خیابون میتونستن لخت باشن!
برای یک بیمار جنسی همین دلیل کافیه تا بگه دوره پهلوی خوب بوده.
🔗 برگزیدههای کانال توییتا
#کوتاه_نویسی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
💠 كلمهها بر احساسها و انديشهها تأثير ميگذارند
احساسها بر افكار و كلمه ها مؤثرند
انديشهها بر كلمهها و احساسها تأثير ميگذارند
بگوييم : از اينكه وقت خود را در اختيار من گذاشتيد متشكرم
نگوييم: ببخشيد كه مزاحمتان شدم
بگوييم: در فرصت مناسب كنار شما خواهم بود
نگوييم: گرفتارم
بگوييم : راست مي گي؟ راستي؟
نگوييم : دروغ نگو
بگوييم: خدا سلامتي بده
نگوييم: خدا بد نده
بگوييم : هديه براي شما
نگوييم : قابل ندارد
بگوييم: با تجربه شده
نگوييم: شكست خورده
بگوييم: قشنگ نيست
نگوييم : زشت است
بگوييم: خوب هستم
نگوييم: بد نيست
بگوييم: مناسب من نيست
نگوييم: به درد من نمي خورد
بگوييم : با اين كار چه لذتي مي بري؟
نگوييم: چرا اذيت مي كني؟
بگوييم: شاد و پر انرژي باشيد
نگوييم: خسته نباشيد
بگوييم: من
نگوييم: اينجانب
بگوييم: دوست ندارم
نگوييم: متنفرم
بگوييم: آسان نيست
نگوييم: دشوار است
بگوييم: بفرماييد
نگوييم: در خدمت هستم
بگوييم : خيلي راحت نبود
نگوييم : جانم به لبم رسيد
بگوييم: مسئله را خودم حل مي كنم
نگوييم: مسئله ربطي به تو ندارد
#اخلاق_اجتماعی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔸دست رسول
✍️ علی کردانی
از قلب کعبه به جهان آمدی و در قلب محراب از جهان پَر گشودی؛ تو آن بودی که زادگاهت برای خدا بود.
پس قلب عالَمیان و آدمیان به تو مایل است؛ قلبی که حب و بغض با او تنظیم میشود و مصاف حق و باطل، به نسبت او روشن میشود.
اما زادگاهت همچنان میجوشد؛ در بستر خاتم مرسلین ماندی تا رهسپار شود، زمانی سکوت کردی که زمانت بود و شمشیرت در ترازوی عمل از همه چیز سنگینتر بود.
خاتم تو را زینت بود؛ زین رو خاتمت را به مسکین بخشیدی؛ تو طلوع شبهای مظلومان و اشک بیدار یتیمان بودی؛ اسراری داشتی که ناگفته ماند؛ چون کسی نبود تا تو را دریابد.
دروازه شهرِ علم بودی، پس اجازه ورود با تو بود؛ در یاری آخرین پیامبر اولین بودی.
کعبه تو را در آغوش گرفت، محراب تو را خواند و آسمان تو را فریاد زد؛ از ولادت تا شهادت شوق رهایی داشتی و در محراب ذوق رستگاری.
اخلاص را جان بخشیدی و محراب را برکت؛ طلوع تو غروب نفاق است؛ آنجا که تو باشی نفاق از دست تو حیران و گریزان و نقشهها بر آب است.
تمامت امامت بود؛ اگر تو نبودی اخلاص و تقوا ترجمه نداشتند و اگر جهاد نمیکردی اسلام پینه بسته میماند.
ماندی تا آیین نبی بماند؛ عروج کردی تا اسلام بدرخشد؛ نبی رحمت(ص) دستت را بالا گرفت، یعنی که دستی بالای دستت نیست؛ ای دست خدا.
#عید_غدیر
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔅 شیعه از غدیر آموخت...
✍️ حامد تقدیری
کمی که دقت کنیم می فهمیم اندازه ما چقدر است. اگر خانه ای را به ما دادند و خوشحال شدیم، اگر شغل و ماشینی را دادند و خوشحال شدیم، اگر کنکور و دانشگاهی را قبول شدیم و خوشحال شدیم، اندازه ما به همان مقدار است. اندازه ما به مقدار خانه و شغل و ماشین و کنکور و دانشگاه است. بعد می فهمیم ما ته صفیم. مایی که قرار بود نور چشم آقا رسول الله بشویم و وجود ولی خدا به خاطر ما سرشار از شادی شود و افتخار ایشان بشویم آنقدر خودمان را کوچک گرفته ایم که در ماشینمان سوراخ میشود می خواهیم خودمان را بکشیم.
مگر میشود خودمان را شیعه بدانیم و نخواهیم دلی را زنده کنیم و بنده ای را عاشق. شیعه از غدیر آموخته که وظیفه او انسان سازی است و نه ساختمان سازی. وظیفه او بارور کردن و رشد دادن خود و دیگران است و نه توقف و در جا ماندن. شیعه از غدیر ولایت پذیری و سربازی را آموخته است.
غدیر فقط یک عید در میان اعیاد است. غدیر مبدأ تاریخ است. ولایت آنقدر مهم بود که خداوند ولی اش را در خانه خود از آسمان آورد و در خانه خود او را آسمانی کرد. ولایت را که فهمیدیم، می فهمیم همه وجودمان سربازی است و ما هیچیم. هیچ محض.
ما اگر غدیر و ولایت و سربازی را فهمیدیم، می فهمیم که هنر نمی کنیم با احساساتی شدن کاری میکنیم ، که آن فرد بی دین هم احساساتی میشود و حرکتی می کند. می فهمیم وقتی وظیفه مان را شناختیم و برای وظیفه مان شب و روز نداشتیم آن وقت سرباز مسیریم.
همه عمر بنشینیم و برای نعمت غدیر، خدا را شکر کنیم، نمی توانیم ذره ای از شکر آن را به جا آوریم. حواس تان به این نعمت بزرگ هستی باشد. نعمتی که اگر به عشق آن به در و دیوار بزنیم و از جان مایه بگذاریم و فریاد بر آوریم باز کم است.
#عید_غدیر
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN