eitaa logo
🌷خانه ی سبزآبی🌷
2.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1 فایل
آیدی فقط جهت سفارش تبلیغات/ تبادل نداریم/ مزاحم مسدود خواهد شد @Raha_1975
مشاهده در ایتا
دانلود
کالباس خونگی لیوانی سالم واسه اونایی که کالباس خونشون پایین اومده ولی به هیچ وجه نمیخوان کالباس بازاری بخرن😉😊 کپی بدون ذکر منبع⛔️ مواد برای 4 نفر سینه مرغ بدون استخوان 1 عدد روغن مایع 1 ق س سیر دو بوته نمک 1 ق م فلفل قرمز 1 ق چ جوز هندی و میخک و برگ بو و زنجبیل و آویشن و رازیانه ساییده همه روی هم نصف ق چ نشاسته ذرت 1ق س تخم مرغ 1 عدد پودر پیاز 1 ق م هویج نگینی پخته 2 ق س قارچ ورقه ای تفت داده شده بدون آب 2 ق س مغز پسته 1 ق س مرغ را با سیرها دو بار چرخ میکنیم.بقیه مواد را اضافه کرده و خوب ورز میدهیم.لیوانها را چرب کرده و از مایه خمیری توی لیوانها ریخته و فشرده میکنیم با فویل یا سلفون پوشانده و با چسب محکم میکنیم.لیوانها را روی بخارپز گذاشته و درب آنرا به کمک یک قابلمه برعکس میبندیم(به دلیل ارتفاع )1/5 ساعت پخت طول میکشه.بعد از خنک شدن داخل یخچال گذاشته تا خوب سرد شود.به راحتی از لیوان دراورده و برش میزنیم. بچه ها خیلی دوست دارند نوش جانشون 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از روزهایی می‌گوید که لکنت‌زبان شدید داشت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
تاتلی _ایرمیک دسر ترکیه ای تخم مرغ 4عدد آرد سمولینا 2 لیوان شکر یک فنجان شیر 1 فنجان بکین پودر 1 ق م وانیل نصف ق چ روغن مایع 1 فنجان شربت دو لیوان شکر و 1/5 لیوان آب و کمی زعفران آبکرده را جوشانده و ۱ ق س گلاب اضافه کنید و کنار بگذارید ابتدا شکر وتخم مرغها رو با همزن می زنیم تا سفید بشه.بعد روغن و شیر را اضافه میکنیم.آرد و بکین پودر و وانیل را مخلوط کرده و الک نموده و به مایه اضافه میکنیم. قالب 30 در 20 را چرب و کف آنرا کمی آرد پاشیده و مایه را میریزیم. داخل فر گرم طبقه وسط دمای 180 گذاشته تا حداقل نیم ساعته بپزد.پس از امتحان با خلال دندان گریل را روشن کرده تا در عرض چند دقیقه روی تاتلی نیز سرخ شود.ظرف را بیرون آورده و با چاقو برش میزنیم وقتی شیره خنک است روی تاتلی داغ بریزید. این شیرینی خوشمزه واقعا ارزش امتحان کردن را دارد.بسیار عالیست😋 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
🔴ما کلفَت داریم!! در صف پمپ‌بنزین ایستاده‌ام و منتظرم تا نوبتم شود. راننده میان‌سالی که موهای جوگندمی دارد و کارش در پمپ‌بنزین تمام شده است به سمت مرد گل‌فروشی که کمی آنطرف‌تر از پمپ‌ها ایستاده می‌رود و پنجاه هزار تومان در دست او می‌گذارد. مرد گل‌ها را به سمت راننده می‌گیرد و درباره قیمت گل‌ها توضیح می‌دهد. راننده اصلاً به توضیح مردِ گل‌فروش توجه نمی‌کند و به سمت ماشینش برمی گردد. مرد گل‌فروش با صدای بلند می‌گوید "آقا گل؟ برنداشتی که". راننده می‌گوید" گل نمی خوام". مرد گل‌فروش با تعجب به اسکناس خیره می‌شود. در چشمان راننده شعفِ ناشی از لطف در حقِ مرد گل‌فروش دیده می‌شود و در چهرۀ مرد گل‌فروش هم شرمِ ناشی از تحقیر شدن توسط دیگران. با مرد گل‌فروش صحبت می‌کنم. به او می‌گویم ای‌کاش پول را نمی‌گرفتی. او هم با تعجب می‌پرسد که چرا دیگران فکر می‌کنند که او گداست؟ می‌گوید که خودش شغل گل‌فروشی را انتخاب کرده و انتظار ندارد که به او پول بدهند ولی گل برندارند. گلایه دارد از اینکه چرا بعضی‌ها با او همچون گدا برخورد می‌کنند. آیا ظاهرش شبیه به گداهاست یا رفتارش این تصور را دامن می زند. این نوع پول دادن‌ها را نه لطف بلکه تحقیر آدمها می‌داند. شاید این تحلیل مرا کمی بی‌رحمانه بدانید ولی فکر می‌کنم که انگیزه افراد برای پول دادن به نیازمندان؛ همیشه هم خیرخواهانه نیست. انگیزه‌های ظالمانه‌ای در پسِ این رفتارِ در ظاهر مثبت می‌تواند نشسته باشد. بعضی‌ها علاقه دارند تا به‌عمد حقارت دیگران را تماشا کنند. اینان درواقع از مشاهده نیاز دیگران به خودشان لذت می‌برند. کمک به دیگری را به معنای نیاز دیگری به کمک تفسیر می‌کنند و این موقعیت را بسیار دل‌چسب می‌دانند. مانند رهگذری که در حاشیه پیاده‌رو غذایی به فقرا می‌دهد ولی نمی‌رود! می‌ایستد و با شَعفی وصف‌ناپذیر به غذا خوردن آن‌ها نگاه می‌کند. او درواقع از تماشای نیاز و وابستگی دیگران به خودش لذت می‌برد. اینان پول می‌دهند تا خودشان را بزرگ، و دیگران را حقیر ببینند. به‌راستی در این‌گونه موقعیت‌ها کدام طرف نیازمندتر است؟ برخی دیگر با کمک به نیازمندان سعی می‌کنند تا طبقه اجتماعیِ خود را در ذهنشان ارتقاء دهند. به بیان بهتر خود را در جایگاه و شأن یک « ارباب سخاوتمند» تصور کنند که کیسۀ زری را به سمت « رعیت» پرتاب می‌کند. من ثروتمند و تو فقیر هستی. دقیقاً مانند برخی از زنان نوکیسه‌ای که به هنگام صحبت با اقوام خود می‌گویند که خانه‌شان را «ُکلفَت»، و نه کارگر خدماتی رُفت و روب می‌کند! ما کلفَت داریم! ما جزو ثروتمندان هستیم! ما دست به سیاه و سفید نمی‌زنیم! ممکن است در این گروه کسانی باشند که از وضع مالی مناسبی هم برخوردار نباشند ولی با کمک به نیازمندان این توهم را در خود ایجاد می‌کنند که وضعشان آن‌قدرها هم بد نیست و (خدا را شکر) می‌توانند به دیگران کمک کنند. درنهایت آنکه کمک به نیازمندان توسط برخی از افراد را مکانیسم روانی «میکروب‌زدایی از وجدان» می‌دانم. این نوع کمک‌ها با هدف کاستن از تلنگرهای گاه و بیگاه وجدان بابت پایمال کردن حق‌وحقوق سایرین در موقعیت‌های مختلف اجتماعی توسط همین افراد می‌دانم. گویی این افراد به خودشان می‌گویند « من در همه‌جا آدم بدی نیستم. من در بعضی جاها بد و در بعضی جاها آدم خوبی هستم». کمک به نیازمندان این توهم یا خودفریبی را در آنان دامن می زند که هنوز انسانیت در وجودشان نمرده است و به این شکل به خودشان امید می‌دهند. 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
خورش مجلسی ارومیه خورشت لوبیا مواد برای چهار نفر گوشت گوسفندی یا گوساله یا مرغ 400گرم.خرد شده پیاز 1 عدد درشت خلالی نازک شود نمک و فلفل و زردچوبه و زعفران به مقدار دلخواه آبلیمو 2 ق س رب 1 ق س روغن 2 ق س لوبیا سفید 1 لیوان سیب زمینی سرخ شده دلخواه برای تزئین گوجه سرخ شده یا خام برای تزیین دلخواه لوبیا را از قبل خیس نموده و بگذارید با نمک بپزد پیاز را با روغن طلایی کنید.گوشت و نمک و زردچوبه و فلفل را افزوده و گوشت را هم سرخ کنید.رب هم بیفزایید و تفت دهید.مقداری آب ریخته و اجازه دهید گوشت بپزد.لوبیا را افزوده و بگذارید خورش جا بیفتد.زعفران و آبلیمو افزوده و 10 دقیقه مهلت دهید تا عطر ومزه بگیرد.حالا نوش جان این غذای مراسمهای شاد و ویژه ماه محرم شهر ارومیه است با پلو نوش جان کنید پ ن:میتوانید سلیقه ای لوبیا و گوشت ها را کنار هم در ظرف سرو کنید و مخلوط نکنید.ولی اگر اینکار را میکنید بهتره توی آب لوبیا دو لیوان آب گوشت بریزید که طعم لوبیا خوب شود.این خورش کلا کم آب است 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
اگر دنبال رویاهاو آرزوهاتون هستید این متن خیلی کوتاه شاید زندگیتونو تغییر بده یکبار از زنی موفق خواستم تا راز خود را با من در میان بگذارد ! لبخندی زد و گفت: موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم . دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را می کردند برداشتم ، دست از جنگیدن با خانواده همسرم کشیدم . دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم، سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم . دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره من اشتباه می کند. آنگاه شروع کردم به جنگیدن برای : اهدافم رویاهایم ایده هایم و سرنوشتم روزی که جنگ های کوچک را متوقف کردم ، روزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد . هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی ما را ندارد . نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم... 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
اﻧﺴﺎن ﮐﻪ ﻏﺮق ﺷﻮد ﻗﻄﻌﺎً می‌میرد؛ ﭼﻪ در درﯾﺎ، ﭼﻪ در رؤﯾﺎ، چه در دروغ، ﭼﻪ در ﮔﻨﺎﻩ، چه در خوشی، چه در قدرت، چه در جهل، چه در انکار، چه در حسد، چه در بخل، چه در کینه، چه در انتقام. مواظب باشیم غرق ﻧﺸﻮﻳﻢ! انسان بودن، خود به تنهایی یک دین خاص است که پیروان چندانی ندارد … 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
کیک اسفنجی کپی بدون ذکر منبع⛔️ مواد لازم برای خامه روی کیک👇👇👇 پودر خامه قنادی 6ق س پودرشکر4ق س شیر یک پیمانه این سه ماده رو 3دقیقه با دورتندهمزن برقی و8دقیقه با دورکندمیزنیم. خامه رو یخچال می‌گذاریم تاخنک بشه مواد کیک👇 (البته دوبار باید با همین مقدار مواد کیک درست کنید.مابه ۲یا ۳ تاکیک احتیاج داریم) تخم مرغ3 عدد شکر4ق غ وانیل نصف ق چ شیر یک چهارم پیمانه روغن مایع یک چهارم پیمانه ارد شیرینی پزی 4 ق غ بکین پودر1ق م اول ارد وبکین پودر را باهم سه بارالک میکنیم.کنار میگذاریم زرده وسفیده را جدامیکنیم سفیده رو به قدری میزنیم که حجمش دوبرابر بشه وازظرف جدانشه. زرده را باشکر انقدر میزنیم تا کرم بشه.وانیل وشیر وروغن را اضافه کرده وبا همزن برقی میزنیم. حالا مخلوط ارد وبکین پودر را اضافه کرده وبا قاشق دورانی میزنیم وسفیده را آرام به مایه اضافه و مخلوط میکنیم.طوری که کفش از بین نرود . قالب با قطر ۲۰ کف قالب هم کاغذ روغنی بیندازید و دیواره ها را چرب کنید فر 200 درجه از قبل گرم شده.طبقه وسط.یک ربع کافیه. وقتی هردو کیک تون خوب خنک شد.حالا خامه وسط کیک را درست میکنیم. خامه وسط کیک👇 یک ق س ارد و 1ق س شکر و یک فنجان شیر را مخلوط کرده و روی حرارت می پزیم تا فرنی سفتی بشه. بین دو کیک ریخته گردو هم میپاشیم. حالا با خامه خنک شده روی کیک را خامه کشی میکنیم. برای مدل بالا اصلا خودتونو اذیت نکنید با پشت قاشق یه حالت بی نظم به خامه بدید.هم شیکه هم راحت. کمی هم نسکافه روش الک میکنیم 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
کرم سوهان (دسر محلی قم) مواد لازم برای ۴ نفر آرد جوانه گندم۳۰ گرم آرد سفید۱۰۰ گرم شکر دانه ریز۱۰۰ گرم زرده تخم‌مرغ۳ عدد کره آب شده۱۰۰ گرم آب۲ لیوان دم کرده زعفران۴ قاشق غذاخوری پودر هل یا وانیل ۱/۲ قاشق چای خوری زرده‌های تخم‌مرغ را با هم‌زن دستی، کمی هم بزنید. سپس شکر را به آن اضافه کرده و مجدداً هم بزنید تا به غلظت برسد. کره آب شده را به مواد قبل افزوده و حدود ۱ دقیقه هم بزنید. در این مرحله مواد باید فرم گرفته و غلیظ شوند. در ظرفی جداگانه، آرد سفید و آرد جوانه گندم را با هم مخلوط کرده و چند بار الک کنید. در یک قابلمه یا تابه ۲ لیوان آب سرد ریخته و آردها را کم‌کم به آن اضافه کنید و به طور مداوم هم بزنید تا گلوله گلوله نشوند. سپس ظرف را روی حرارت قرار دهید و حدود ۴۰ دقیقه همچنان هم بزنید. با استفاده از هم‌زدن دستی یا قاشق چوبی به هم‌زدن مواد ادامه دهید تا مزه خامی آرد کاملاً از بین برود. موادی که شامل کره، تخم‌مرغ و شکر بود را به محتوای درون قابلمه اضافه کنید. مواد را حتماً در جهت عقربه ‌های ساعت هم بزنید. در دقایق پایانی که مواد دسر به غلظت مناسب رسیدند، دم‌کرده زعفران و پودر هل را به آن اضافه کنید و به مدت ۳ دقیقه هم بزنید 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
از این جانونی ها کی یادشه؟😍 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
✍️ گویند "حر بن يزيد رياحي" اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد. "عمر سعد" هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد! کي مي‌داند آخر کارش به کجا مي‌رسد؟ دنيا دار ابتلاست... با هر امتحاني چهره‌اي از ما آشکار مي‌شود، چهره‌اي که گاهي خودمان را شگفت‌زده مي‌کند. چطور مي‌شود در اين دنيا بر کسي خرده گرفت و خود را نديد؟ مي‌گويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا بداني که نمي‌شود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني. خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان که هستي بماني، نداده است. شايد به همين دليل است که سفارش شده وقتي حال خوبي داري و مي‌خواهي دعا کني، يادت نرود "عافيت" و "عاقبت به خيري‌ات" را بطلبي... ‌📚مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
🔴 بخیل نباش 👌 داستانی از زبان حضرت مسیح (ع) نقل می کنند که بسیار شنیدنی است. می گویند او این حکایت را بسیار دوست داشت و در موقعیت های مختلف آن را بیان می کرد. حکایت این است: مردی بود بسیار متمکن و پولدار. روزی به کارگرانی برای کار در باغش نیاز داشت. بدین جهت، پیشکارش را به میدان شهر فرستاد تا کارگرانی را برای کار اجیر کند. پیشکار رفت و همه ی کارگران موجود در میدان شهر را اجیر کرد و آورد. آن ها در باغ مشغول به کار شدند. کارگرانی که آن روز در میدان نبودند، این موضوع را شنیدند و آن ها نیز آمدند. روز بعد و روزهای بعد نیز تعدادی دیگر به جمع کارگران اضافه شدند. گر چه این کارگران تازه، هنگام غروب رسیدند، اما مرد ثروتمند آن ها را نیز به کار گرفت. شبانگاه، هنگامی که خورشید فرو نشسته بود، او همه ی کارگران را گرد آورد و به آنها دستمزدی یکسان داد. بدیهی ست آنانی که از صبح به کار مشغول بودند، آزرده شدند و گفتند: این بی انصافی است. چه می کنید، آقا؟ ما از صبح کار کرده ایم و این ها غروب رسیدند و بیش از دو ساعت نیست که کار کرده اند. بعضی ها هم که چند دقیقه پیش به ما ملحق شدند. آن ها که اصلا کاری نکرده اند! مرد ثروتمند خندید و گفت: به دیگران کاری نداشته باشید. آیا آنچه که به خود شما داده ام کم بوده است؟ کارگران یکصدا گفتند: نه، آنچه که شما به ما پرداخته اید، بیشتر از دستمزد معمولی ما نیز هست. با وجود این، انصاف نیست کسانی که دیر آمده و کاری نکرده اند، همان دستمزدی را بگیرند که ما گرفته ایم. مرد دارا گفت: من به آن ها دستمزد داده ام، زیرا بسیار دارم. من اگر چند برابر این نیز بپردازم، چیزی از دارایی من کم نمی شود. من از دارایی خودم می بخشم. شما نگران این موضوع نباشید. شما بیش از توقع تان مزد گرفته اید پس مقایسه نکنید. من در ازای کارشان نیست که به آن ها دستمزد می دهم، بلکه می دهم چون برای دادن و بخشیدن، بسیار دارم. من از سر بی نیازی ست که می بخشم. مسیح ادامه داد: بعضی ها برای رسیدن به خدا سخت می کوشند. بعضی ها درست دم غروب از راه می رسند. بعضی ها هم وقتی کار تمام شده است، پیدایشان می شود. اما همه یکسان زیر چتر لطف و مرحمت الهی قرار می گیرند. شما نمی دانید که خدا به استحقاق بنده نگاه نمی کند، بلکه دارایی خویش را می نگرد. او به غنای خود نگاه می کند، نه به کار ما. از غنای ذات الهی، جز بهشت نمی شکفد. باید هم این گونه باشد. بهشت ظهور بی نیازی و غنای خداوند است. دوزخ را همین تنگ نظرها برپا داشته اند. زیرا این ها آنقدر بخیل و حسودند که نمی توانند جز خود کسی را مشمول لطف الهی ببینید. بخیل نباشید زندگیتان بهشت میشود 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
پخت کته ویژه کپی بدون ذکر منبع⛔️ این کته واقعا بی نظیره .عین پلوی آبکش دون دون در میاد.تازه خواص برنج هم به علت آبکش نکردن حفظ میشه برنج را شسته و با نمک(کمی بیشتر از همیشه که داخل کته می‌ریزیم) و آن را 1 ساعت خیس کنید آب اضافه برنج را کاملا خالی کنید داخل قابلمه مناسب روغن بریزید(کمی بیشتر از همیشه)تا داغ شود.برنج را روی روغن ریخته و 5 دقیقه برنج را با شعله متوسط تفت دهید. روی برنج آب جوش بریزید.طوریکه یک الی دو بند انگشت روی آن بایستد(بستگی به نوع برنج شما دارد.همانقدر که برای کته معمولی می‌ریزیم.کمی بیشتر) نمک برنج را بچشید وقتی آب برنج کشیده شد دمکنی بگذارید شعله را ملایم کنید تا دم بکشد میتوانید برای ته دیگ نانی یا سیب زمینی قبل از دم گذاشتن برنج را به یک قابلمه دیگر که ته آنرا نان یا سیب زمینی چیده اید منتقل کنید حتما امتحان کنید 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
🌺داستان بسیار زیبا از کرامت حضرت علی علیه السلام🌺 📖آورده اند كه صاحب كتاب الغدير📚 علامه امينى براى نگارش اين كتاب سفرهاى طولانى داشته اند و در حين اين سفرها به بيمارى سخت گرفتار شدند. ايشان در هند بودند و تنگى نفس ايشان را آزرده كرده بود، لذا براى درمان نزد طبيبان هندى رفته و پس از نگرفتن نتيجه به ايشان پيشنهاد كردند براى درمان نزد مرتاض هاى هندى بروند، ايشان رفتند و بازهم نتيجه اى حاصل نشد. به سفارش دوستان به پاكستان رفته و آنجا هم كارى از دست طبيبان برنيامد. ايشان بعد از نااميدى و اتمام تحقيقات در اين دو كشور به نجف بازگشتند. روزى به حرم شريف حضرت على ع وارد شدند و پس از انجام اعمال زيارت، از امام اول شيعيان تقاضاى شِفا كردند. ايشان به مدت شش ماه هر روز به حرم ميرفتن و ميگفتند براى اتمام اين كتاب ( الغدير ) بايد نيروى كافى داشته باشند و اين مريضى امان ايشان را ربوده است. روزى علامه امينى وارد حرم ميشوند و مثل هميشه آداب زيارت را انجام ميدهند و در گوشه اى روبه روى ضريح كه هميشه آنجا مينشستند، نشستند و عباى خود را دور پاها انداخته و باز متوسل به حضرت على ع شده بودند، ناگهان زنى عرب از دهات اطراف با يك زنبيل كه در آن دختر بچه اى فلج بود وارد حرم شد، بدون اينكه اعمال دخول و زيارت را به جا بياورد رفت و به ضريح مطهر چسبيد و گفت: تا من ميرم محصولم را بفروشم بايد اين بچه من را شِفا بدهيد، بعد راهش را كشيد تا برود و محصولش را بفروشد. به دهانه در كه رسيد دختر بچه از جاى خود بلند شد و مادر خود را صدا كرد و به طرف او دويد. علامه امينى بعد از ديدن اين صحنه ناراحت شدند و در دل خود گفتند: من علامه امينى شش ماه است هر روز به زيارت شما مى آيم تمام اعمال دخول و زيارت را كامل انجام ميدهم، در وصف شما دارم چنين كتاب ارزشمندى مينويسم اما درخواست مرا كه شِفاى من است تا بتوانم كتابم را تمام كنم اجابت نميكنيد در حالى كه درخواست اين زن را نيامده اجابت كرديد. علامه امينى بعد از گفتن اين جملات با ناراحتى حرم را ترك كردند و به حجره خود بازگشتند، بعد از مدتى چشمان ايشان سنگين شد و به خواب رفتند، در خواب حضرت على ع تشريف آوردند و به ايشان فرمودند: شش ماه قبل زمانى كه شما در هند و پاكستان به جاى توسل به ما دنبال طبيب بوديد، اين دختر بچه از روى پشت بام خانه به پائين پرتاب شد، تمام اهالى روستا جمع شدند و پول هاى خود را روى هم گذاشتند و به مادر بچه گفتند با اين پول دخترت را پيش فلان طبيب در بغداد ببر كه بسيار طبيب خوبى است. اين زن به آن ها گفت: نه پول شما را ميخواهم نه احتياج به آن طبيب دارم. شش ماه ديگر كه محصولم برسد و براى فروشش به نجف بروم آنجا شفاى كودكم را از مولايم على ع خواهم گرفت. آن زن كه امروز شما ديديد قلبا به ما اعتقاد داشت، و ما درخواستش را اجابت كرديم. در ضمن از بين چهل نفر ما شما را براى نوشتن الغدير انتخاب كرديم، حتى كاغذ و قلمش راهم خود ما به شما ميدهيم، در اين هنگام حضرت دستى بر سينه علامه امينى كشيدند و تشريف بردند. علامه امينى از خواب برخواستند و ديدن مريضى ايشان به طور كامل بر طرف شده، پشيمان شده و گريه كنان تا حرم حضرت سينه خيز رفته و طلب بخشش كردند، و بعد كتاب ارزشمند الغدير را به اتمام رساندند. وقتى ايشان به رحمت خدا رفتند يكى از مريدان و شاگردان ايشان خواب ديدند كه حضرت على ع بالاى سر حوض كوثر ايستاده اند، و به اصطلاح کاسه ای در دست دارند و از آب حوض براى افرادى در ظرف هايشان آب ميريزن تا بنوشند. در همين هنگام خبر مى آورند كه علامه امينى وارد شدند، حضرت على ع ظرف را رها كرده و به سمت علامه امينى ميدوند و ايشان را در آغوش ميگرند و مى فرمايند: همانطور كه على را روسفيد كردى و آبروى على را خريدى از خداوند مى خواهم رو سفيدت كند و آبرويت را بخرد و به بزرگيش قسم ميدهم به اندازه بزرگيش به تو جزا دهد. 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
خورش غوره کدو مسما موار برای 4نفر گوشت چرخی 250 گرم یا گوشت تکه ای اگر دوست دارید آرد نخودچی 1 ق س کدو نیم کیلو قلمی .اگر پوستشون سبز وتازه بود نیازی نیست پوستشونو بکنید.نصف کنید وخوب داخل روغن سرخ وبرشته کنید نمک وفلفل و زرچوبه به میزان لازم غوره ی ریز دان شده تازه یا فریزری یک پیمانه دارچین 1ق چ سر پر سیر 6 حبه پیاز 1 عدد متوسط خلالی ریز 1 عدد رنده شده رب 2 ق غ پر آبغوره یک پیمانه آب 1 لیوان روغن 2 ق غ زعفران ساییده قدری گوشت را با کمی آرد نخودچی و نمک و یک پیاز رنده شده آب گرفته ورز داده و قلقلی کنید با کمی روغن پیازها و سیرهارا تفت دهید.سپس زرچوبه وگوشتهای قلقلی را افزوده تا تفت بخورند رب هم تفت دهید. کدو های سرخ شده و غوره وبقیه ادویه ها وآبغوره را بیفزایید درب قابلمه را گذاشته تا خورش به روغن بیفتد.ومزه ها به خورد هم بروند.این خورش باید کم آب باشد. نوش جان 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
خورش گوجه سبز با مرغ و بادمجان اندازه های این خورش لذیذ سلیقه ایه مرغ رو سرخ کنید و با کمی پیاز تفت داده و نمک و زرچوبه و زعفران ویک لیوان آب بگذارید تا با شعله ملایم مغز پخت بشه.در نهایت هم گوجه سبز بریزید تا یک ربعه نرم بشه و بپزه بادمجان و گوجه هم تو یه تابه دیگه سرخ کنید و کنارش قرار بدید 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
یاد آوری! عروسکی که در پنج سالگی خراب شد و کلی غصه اش را خوردیم، در ده سالگی دیگر اصلا مهم نیست. نمره امتحانی که در دبیرستان کم شدیم و آنقدر به خاطرش اشک ریختیم و روزگارمان را تلخ کرد در دوران دانشگاه هیچ اهمیتی ندارد و کلا فراموش شده است. آدمی که در اولین سال دانشگاه آنقدر به خاطرش غصه خوردیم و اشک ریختیم و بعد فهمیدیم ارزشش را نداشته و دنیایمان ویران شد، در سی سالگی تبدیل به غباری از یک خاطره دور دور دور شده که حتی ناراحتمان هم نمیکند و چکی که برای پاس کردنش در سی سالگی آنقدر استرس و بی خوابی کشیدیم، در چهل سالگی یک کاغذ پاره بی ارزش و فراموش شده است. پس یقین داشته باش که مشکل امروزت، اینقدرها هم که فکر میکنی بزرگ نیست. این یکی هم حل میشود ، میگذرد و تمام میشود. غصه خوردن برای این یکی هم همان قدر احمقانه است که درسی سالگی برای خراب شدن عروسک پنج سالگی ات غصه بخوری! همه مشکلات،همان عروسک پنج سالگی است...شک نکن! 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
کنجد 3 برابر شیر کلسیم دارددشمن پوکی استخــوان ضد ورم مفاصل و رماتیسم ضد سرطان و قارچ است هوش و بینایی را تقویت کرده و کلسترول را کاهش میدهددارای خواص گوشت است اما ضرر آن راندارد 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
🌸 جوانه گندم مصرف کنید! جوانه گندم سرشار است از مواد مغذی از جمله ویتامین E، سلنیوم و منیزیم. این غذا همچنین یکی از منابع گیاهی اصلی زینک به حساب می آید 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
منتظر دستور این خوشمزه جان خنک باشید 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
بستنی سنتی زعفرانی خونگی کپی بدون ذکر منبع ممنوع⛔️ مواد لازم شیر پر چرب 3 لیوان خامه 1 قوطی 200سی سی شکر 1 و1/3لیوان ثعلب 2 ق م زعفران ساییده نصف ق چ گلاب مرغوب نصف استکان هل ساییده نوک ق پودر پسته به مقدار دلخواه دو قاشق از خامه را توی یک مشما فریزر می‌ریزیم صاف و نازک میکنیم و می‌گذاریم فریزر تا منجمد بشه.تقریبا انتهای کار یا برای تزئین خرد شده خامه منجمد را احتیاج داریم زعفران را به گلاب اضافه کرده و دم میکنیم شیر و خامه را در یک قابلمه ریخته و با همزن دستی میزنیم تابجوشه شعله را ملایم کرده در یک ظرف دیگر شکر و ثعلب را خوب مخلوط کرده.کم کم به شیر اضافه نموده و همزمان با همزن دستی میزنیم تا گلوله نشه.3 دقیقه حدودا کافیه حالا زعفران و گلاب و هل را افزوده و خوب مخلوط میکنیم تا خنک بشه. مایه را داخل کاسه استیل ریخته داخل فریزر می‌گذاریم.هر نیم ساعت مخلوط میکنم تا 4 الی 6 ساعت.اینکار باعث میشه فرم بستنی بگیره.پودر پسته هم پس از 4 ساعت اضافه میکنیم.خامه منجمد خرد شده هم اضافه کنید میتوانید بستنی رو داخل ظرف در دار ریخته و توی فریزر نگهداری کنیم تا مصرف کنیم 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
⭕️اخیرا فیلمی در مورد مرغها در فضای مجازی در حال پخش شدن هست که مرغها در حال خوردن گوشت همجنسان خود هستند ! بیماری کانیبالیسم یک بیماری عادی است که در هر مرغداری ای در سرتاسر دنیا می تواند رخ دهد به طور خلاصه هرگونه فشار محیطی و استرس زا اعم از گرما تا کمبود پروتئین می تواند منجر به شیوع این بیماری شود این بیماری نه انگلی است نه ویروسی و نه جهش ژنتیکی. خوردن گوشت مرغ هایی که به این بیماری روانی دچار شده‌اند در صورتی که جسد آنها به باکتری و یا انگلی مبتلا نشده باشد ضرری ندارد. به همین خاطر مرغداران تلاش می کنند تا این بیماری شیوع پیدا نکند زیرا ضررهای اقتصادی زیادی می‌تواند به یک مرغداری از طریق مرگ و میر مرغ ها وارد کند .بنابراین به هیچ وجه نگران نباشید و مطمئن باشید تمامی مرغهایی که وارد بازار می‌شوند معاینه شده ، سالم و بی ضرر هستند 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
🔴 اصالت یا تربیت ؟! روزی شاه عباس در اصفهان به خدمت عالم زمانه شیخ بهائی رسید. پس از سلام و احوالپرسی از شیخ پرسید: در برخورد با افراد اجتماع اصالت ذاتیِ آنها بهتر است یا تربیت شان؟ شیخ گفت: هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است ولی به نظر من "اصالت" ارجح است. و شاه بر خلاف او گفت: شک نکنید که "تربیت" مهمتر است. بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچ یک نتوانستند یکدیگر را قانع کنند. به ناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند. فردای آن روز هنگام غروب شیخ به کاخ رسید، بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید، سفره ای بلند پهن کردند ولی چون چراغ و برقی نبود، مهمانخانه سخت تاریک بود. در این لحظه پادشاه، دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و آنجا را روشن کردند. در هنگام شام، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت دیدی گفتم "تربیت" از "اصالت" مهمتر است ما این گربه های نااهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه اهمیت "تربیت" است. شیخ در عین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را میپذیرم و آن این است که فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند. شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود گفت این چه حرفیست فردا مثل امروز و امروز هم مثل دیروز! کار آنها اکتسابی است که با تربیت و ممارست و تمرین یاد انجام می شود ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند. لذا شیخ فکورانه به خانه رفت. او وقتی از کاخ برگشت بی درنگ دست به کار شد چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد. فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت. تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرفهایش میدید، زیر لب برای شیخ رجز میخواند که در این زمان شیخ موشها را رها کرد. در آن هنگام هنگامه ای به پا شد، یک گربه به شرق، دیگری به غرب، آن یکی شمال و این یکی جنوب. این بار شیخ دستی بر پشت شاه زد و گفت: شهریارا ! یادت باشد اصالت گربه موش گرفتن است، گرچه "تربیت" هم بسیار مهم است ولی"اصالت" مهمتر. یادت باشد با "تربیت" میتوان گربه ی اهلی را رام و آرام كرد ولی هرگاه گربه موش را دید به اصل و "اصالت" خود برمیگردد. اصالت افراد را نادیده نگیرید. 🔹باید آدمارو وقتی پاش میفته ببینید کدوم وَرین!😊😉 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینو خیلی باید به خاطر بسپرین آدمها ......تقریبا همه آدمها.... یادشون میره که براشون چه کارکردی فقط یادشون میمونه که باهاشون چه کار کردی! 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi
ته چین مرغ کپی بدون ذکر منبع ⛔️ البته ته چین به روشهای مختلف پخته میشه .اینم یه نوعشه که جالبه مواد برای 4 نفر ران مرغ 4 عدد کامل نمک و زردچوبه و زعفران دمکرده به مقدار لازم روغن حیوانی و کره به مقدار لازم برنج 4 پیمانه آب پیاز نصف فنجان سبزی پلویی شامل شوید و تره و گشنیز و جعفری و سیر یک فنجان ابتدا نمک و زردچوبه و زعفران دمکرده و آب پیاز را مخلوط کرده ومرغها را داخلش خوابانده تا چند ساعت بماند و مزه دار شود. برنج را آبکش کرده نیم آنرا با زعفران و نیم دیگر را با سبزی مخلوط میکنیم یک تابه دیواره بلند تفلون که قوی و نو باشد را برداشته و روغن را اضافه میکنیم.طرف داخلی رانها را سرخ نموده و طرف بیرونی را سمت کف تابه قرار داده و پلوها را به ترتیب روی رانها ریخته و صاف و مرتب میکنیم. شعله را خیلی ملایم نموده و دم کنی گذاشته تا 1/5 الی دو ساعت دم بکشد و مرغها هم بپزند و هم سرخ شوند. در آخر هم مقداری روغن داغ روی پلو داده و توی دیس مناسب برمیگردانیم 🌷کانال خانه سبزآبی در ایتا🌷 @khaneyesabzabi