⛔️ ناصبی سازی نکنیم!
👈 در عین اینکه #اهل_بیت علیهم السلام به ما توصیه "جروا إلينا کل مودة" را دستور داده اند، برخی تلاش دارند تا بر خلاف این توصیه و بر خلاف رویه های فقهی ما که اصالة در برائت جاری می کنند نه در اتهام و در مساله مهم ناصبی خواندن افراد، شروط عالما عامدا منکرا را لحاظ می کنند، جماعتی از اهل سنت محب اهل بیت علیهم السلام را #ناصبی بخوانند!
😞 نمی دانم گناه سد عن حب اهل بیت علیهم السلام شدن چقدر است ولی می دانم که ادله دوستان بر این مساله واهی است. مثلا ادعا می کنند که اهل سنتی در جهان هستند که #عاشورا را روز فرح و سرور اعلام می کنند که با یک بررسی کوچک معلوم می شود اولا چنین افرادی بسیار اندک اند و ثانيا ادله آنها هیچ ربطی به شهادت #امام_حسین علیه السلام ندارد و به برخی روایات که عاشورا را روز پیروزی موسی بر فرعون بوده و امثالهم ربط می دهند.
⭕️ البته نگارنده هم بر این باور است که اگر اهل سنت هیچ یادی از امام حسین علیه السلام نکنند کمال بی سلیقگی و اجحاف است چنانچه در برخی جریانات می بینیم متاسفانه... ولی خب مساله ما در این مقال، تعریف ناصبی است و نمی شود به کسی که محبت به اهل بیت علیهم السلام دارد را بدون دلیل موجه ناصبی خواند.
💠 البته قاطبه #اهل_سنت در این روزها یادی از سید الشهدا می کنند ولی خب برخی از آنها قائل به #عزاداری یا برگزاری مراسمات نیستند که پر واضح است این نیز دلیل بر نصب نیست.
🔰 نکته دیگر اینکه گفته می شود برخی در این روزها جشن #عروسی می گیرند لذا ناصبی اند! هر چند نگارنده هم معتقد است این اقدام واقعا ناشایست است و حتی اگر از نظر فقهی باور به #حرمت این کار نداشته باشند ولی احترام این روز لازم است ولی باز هم این مساله دلیل بر نصب نیست و نمی شود ملاک را به این راحتی تعمیم داد! همچنین یادمان نرود که خیلی ها در کشورهایی هستند که متاسفانه اصلا نام و یادی از مراسمات محرم در آن نیست و این ایام برای شان مانند روزهای دیگر است.
⚠️ یک کلمه درباره روایت هر که با شیعه دشمنی کند ناصبی است. این روایت ضعیف است و البته فقها کسی که بخاطر محبت اهل بیت علیهم السلام با #شیعه دشمنی کند را نهایتا ناصبی دانسته اند نه اینکه هر کس به ادله دیگر با او مخالفت کند..
📍 @komeilialireza
✔️ نقدی بر مناقشه حضرات آیات اراکی و حیدری!
🔰 تندی در نقد، محتوای نقد را زایل می کند
نگارنده گرچه خود را منتسب به جریان تقریبی می داند ولی از برخی موضع گیری های آیت الله سید #کمال_حیدری گله مند است اما نوع ادبیات نامناسب آیت الله #محسن_اراکی درباره سخنان ایشان چنان تعجب برانگیز بود که تصمیم گرفتم هم زمان به هر دو مساله بپردازم! البته ایشان در مقابل جریان افراطی #شیرازی هم از ادبیات مشابهی استفاده می کردند که باز هم درست نبود.
⛔️ ادبیات تکفیر در محیط علمی بی معناست
یادم هست حدود یک دهه قبل، اطلاعیه ای روی دیوارهای قم خودنمایی کرد که در آن از چهار مرجع درباره حکم حضور در درس #عرفانی یکی از شاگردان آیت الله #حسن_زاده_آملی که به مساله «وحدت وجود» می پرداخت سوال شده بود و همگی آنرا حرام اعلام کرده بودند! البته این نگاه همه مراجع نیست ولی برخی خب نگاه ضد عرفانی و حتی ضد #فلسفی دارند تا جایی که برخی طلاب به ادعای تقلید از ایشان، لزومی به خواندن بدایه و نهایه الحکمه #علامه را نداشتند!
اینکه چنین اتفاقاتی در قم و حوزه ای رخ بدهد که پسوند «علمیه» دارد جای تعجب دارد نه اینکه بخواهیم یکی را ارج نهاده و دیگری را قدح کنیم! تنوع تفکرات، امری بشری است ولی آیا در محیط #علمی هم نمی شود و نباید اجازه طرح مسائل متفاوت از نگاه جمهور علما را داد یا نحوه مواجهه ما با نظریات علمی باید طوری باشد که شخصی در حد #علامه_عسکری هم وقتی از ضعف سند برخی روایات مشهور و رایج میان جامعه سخن بگوید با اهانت ها و تجمع های خیابانی روبرو بشود!؟
😞 متاسفانه با وجود آشفتگی عجیب فضای فکری، ناشی از توسعه شبکه های اجتماعی، هنوز #آزاداندیشی پاشنه آشیل حوزه است. حوزه ای که شاید حواسش نیست که دارد با سرعت از مرجعیت علمی و دینی خود دور می شود و این درحالی است که استعدادهای عجیب و جوانان نخبه زیادی در آن وجود دارند که گاها اجازه طرح دیدگاه نیز ندارند. اگر حوزه به نکاتی که رهبری در سال 81 برای آزاداندیشی و 86 برای #تحول در #حوزه برگردد خیلی اتفاقات خوبی رخ خواهد داد.
🚨 نقدی بر روش علامه حیدری
و اما نقد بنده به برخی سخنان آیت الله سید کمال حیدری این است که گرچه ساحت طرح مسائل در منظر ایشان #علمی است و سعی می کنند وارد حاشیه های دیگر نشوند ولی مساله علمی وقتی در محیط #رسانه_ای مطرح می شود بر اساس همان مناطی که سخنان علمای افراطی شیعه و سنی را اشتباه می دانیم برخی از این سخنان را نیز ناروا می دانیم.
یعنی اگر کسی از جریانات افراطی آمد و در محیط علمی، اثبات کفر خلفا را کرد و فیلم آنرا نشر داد یا کسی آمد و در محیط علمی، اثبات کفر شیعه کرد و فیلم آنرا نشر داد محرک نیست و جایز است؟ نگارنده قائل به انسداد نیست و طرح هر مساله جدید یا نقد اساسی را کاملا منتفی نمی داند ولی وقتی ما مدعی می شویم عمده علمای شیعه قائل به کفر ظاهری یا #باطنی اهل سنت بوده و هستند چه نگاهی در بدنه #اهل_سنت جهان ایجاد می کنیم؟
💎 پیشنهادی برای طرح مباحث خلاف جمهور
طرح چنین مسائلی باید در محیط کاملا علمی و بنظر من حتی الامکان در کتاب ها باشد و حتما هم #ادبیات_تخصصی در ارایه ها پررنگ تر بشود که بخشی از جامعه اساسا حوصله شنیدن یا خواندن آنها را نداشته باشد و تبدیل به یک درگیری غیرعلمی عوامانه در کف جامعه نشود!
حال آنکه ایشان در گفتگو با شبکه #العراقیه که شبکه ای خبری تحلیلی است مباحثی اینچنینی را مطرح نموده اند! نمی توان به اسم اینکه پس چه زمانی باید این نقدها را مطرح کرد رفت و وسط میدان های عمومی این سخنان را زد چرا که عدم تحریک جامعه، ملاک اصلی منعی بوده که برای دیگران متوقع بوده ایم و از ایشان نیز چنین توقع می رود.
⚠️ نقدی بر ادعای منتسب به علمای شیعه
کما اینکه در باب محتوای مطروحه نیز باید گفت: نگرش های گذشتگان چه در شیعه چه در سنی، مربوط به شرایط تاریخی خودشان بوده و گرچه از نظر ما اشتباه است ولی تسری به حال ندارد. حتی #امام وقتی هنوز امام نبود سخنانی را زده اند که با ارتقاء به جایگاه تمدنی، از آنها عدول کرده اند. رهبری معظم انقلاب که تکامل یافته همان اندیشه اند نیز شجاعانه در فقه شان، کفر باطنی را نیز مردود دانسته اند و غیبت انان را نیز جائز نمی دانند.
در باب گذشتگان نیز مساله اصلی نحوه رفتار است. وقتی آنان ذبیحه و نکاح و سوق اهل سنت را حلال بدانند و معامله مسلمان با او بکنند دیگر مهم نیست که برای آخرت او چه تصویری دارند که خداوند بدان عالم تر است. چنانچه در میان علمای اهل سنت نیز چنین بوده و مساله مهم همین اصلاح رفتارهاست و چنانچه می دانیم سیره تقریبی علمای بزرگ شیعه و سنی همگی بر این مبنا سوار شده است.
متاسفانه بنظر می رسد نوع طرح مباحث از سوی ایشان با اشکالات فوق الذکر روبروست و این نوع ورود بعید است با هدف ایشان که #اصلاحگری است قابل تطبیق باشد!
📍 @komeilialireza
🔰 تاثیر تحولات اجتماعی در مناسبات زندگی شیعه و سنی!
❇️ در مناقشات کنونی حول مساله #وحدت اجتماعی مسلمین شاهد آن هستیم که همچنان تلقی های تاریخی و استناد به تجارب گذشته ای چون #صفویه، مورد عنایت برخی عزیزان است حال آنکه شرایط امروز جهان و همچنین مناسبات اجتماعی مسلمین، تحولات مهمی را به خود دیده و همین کافی است که به قول معروف وقتی «موضوع» تغییر کرده، مجتهد آگاه به شرایط زمان و مکان، باید تغییر در «حکم» را نیز قائل بشود و استصحاب جاری نکند!
❇️ در این مجال، به اختصار به این سه #تحول مهم اشاره خواهد شد و طبعا انتظار آن است که با لحاظ این شرایط، مسائل حیطه مناسبات اجتماعی میان شیعه و سنی مورد بازنگری های جدی قرار بگیرند.
1⃣تحول از نزاع مذهبی به تقابل تمدنی
اولین و مهمترین تمایز دوره کنونی با دوره گذشته که شیعیان صاحب حکومت گسترده و قوی شدند یعنی دوره صفوی، این بود که غرب پس از #رنسانس در حال قدرت یابی تدریجی بود و گرچه پدیده شوم #استعمار غربی در حال دست اندازی به کشورهای مختلف جهان بود ولی قدرت او در حدی نرسیده بود که بتواند بخش های مهمی از مناطق مسلمان نشین جهان که تحت حاکمیت سه #امپراطوری اسلامی بزرگ یعنی گورکانیان، صفویه و عثمانی بودند را اشغال کند از همین رو اساسا احساس خطر از ناحیه آنان خصوصا قبل از قرن نوزدهم، احساس نشده بود و شاید همین درک باعث شد که علمایی در حد علامه حلی در دوره سلطان محمد خدابنده و بعدها محقق کرکی در دوره شاه اسماعیل، «تصریح» به لعن را هم جزوی از اصول به حساب بیاورند که البته در همان دوره هم صدمات بسیاری به مسلمانان زد!
🚨 سلطان سليم، حاکم #عثمانی به مقابله با این توهین ها پرداخت و جنگهای خونینی که انرژی مسلمانان را به هدر می داد بین ایران و عثمانی در گرفت و هزاران نفر کشته شدند ولی باز هم این دو قدرت، چون احساس خطری از قدرت رو به رشد اروپاییان نداشتند، نگرانی شدیدی از این نزاع مذهبی نکردند و تنها زمانی از خواب بیدار شدند که انگلیس و فرانسه تا دندان مسلح و پیشرفته به سراغ این قدرتها آمده و #فروپاشی آنان را بطور مستقیم یا غیرمستقیم رقم زدند!
👌 گرچه حتی قبل از فروپاشی این قدرت ها، روشنفکرانی چون سیدجمال و شاگردانش پروژه «اتحاد اسلام» را فریاد می زدند ولی دیر شده بود و کار از کار گذشته بود! فقط بعد از وقوع فروپاشی و حضور مستقیم و غیرمستقیم استعمار و هتک حرمت ناموس مسلمین و غارت اموال آنان بود که احساس خطری مشترک در میان شیعه و سنی به طور جدی شکل گرفت. آنان تازه فهمیده بودند که دست نشانده هایی چون #آتاتورک یا رضاخان از این حیث که هر دو می خواهند چادر از سر زن مسلمان بکشند تفاوتی ندارند و در این عمل، اصلا توجهی به مذهب مردمان نمی کنند!
💎 این درک مشترک بتدریج توسعه یافت تا جایی که منجر به شکل گیری «مجمع تقریب» با سردمداری علمای بزرگ شیعه و سنی شد و رویکرد #وحدت و تقریب، به شعاری ثابت در میان اهل تفکر و تامل بدل گشت. این درک تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پس از آن نیز وجود داشت. البته دشمن تلاش کرد تا روی کار آمدن «شیعیان مذهبی» در ایران پس از انقلاب را دائما به «احیای مجدد صفویه» تعبیر کند و میان اهل سنت نوعی هراس را بازنمایی نماید ولی سیره و مسیر انقلاب به نحوی بود که احساسات مذهبی #اهل_سنت را تحریک نمی کرد و اتفاقا روی مشترکاتی چون لزوم احیای عزت از دست رفته مسلمین و بازپس گیری «فلسطین» اشغال شده، تاکید می کرد که مطلوب همگان بود.
👈 هنوز و با وجود عیان شدن پروژه های استعماری در این سده که به وضوح، جهت گیری «ضد اسلامی» دارند و از پوشاندن آن نیز ابا نمی کنند اما هستند روحانیونی از شیعه و سنی که «دیگری» خود را با حس نوستالژیک صفوی – عثمانی در درون اسلام تعریف می کنند و باصطلاح دو گانه شان دو گانه شیعه - سنی است! چیزی که امام سعی کرد آنرا به دو گانه اسلام ناب – اسلام آمریکایی تبدیل کند و ذیل آن شیعه همسو با استیلای تمدن غرب یعنی شاه را در کنار سنی همسو با آنان یعنی آل سعود و در زمره #اسلام_آمریکایی قرار بدهد! چیزی که هنوز به باور خیلی ها بدل نشده است.
2⃣ توسعه رسانه ها و شبکه های اجتماعی
زمانی کتاب در دسترس همگان نبود و نوشتن ردیه های اعتقادی، هر چقدر هم که تند و پرغلظت بودند، موجب تحریک عوام الناس نمی شد لذا علمای شیعه و سنی در دفاع از عقاید خود، ردیه های متعددی نوشته اند. بعبارتی کتاب در آن دوره، با #محیط_علمی که امروز از آن سخن می گوییم تطابق داشته است.
⚠️ امروزه اما مساله به کلی تفاوت کرده است. کوچکترین خاطره به نقل از کتاب خانم بیل کلینتون مدتها محل بحث و مناقشه رسانه های جمعی می شود. همه ردیه های گذشته و کتاب هایی که در تاریخ نگاشته شده اند، به طور علنی و با زوم دوربین های شبکه های ماهواره ای به معرض دید همگان گذاشته می شوند!
⛔️ جریانی که ملزومات تعامل را نمی بیند!
🕌 دیروز در حرم مطهر رضوی جماعتی از اهل سنت #پاکستان را دیدم. شلوارها اگر چین نداشته باشد نوعا افغانستانی یا پاکستانی است و چین شلوار، تقریبا به بلوچ ها منحصر است. با دست بسته نماز می خواندند. خودم را گذاشتم جای آنها که پای سخنرانی قبل و بعد از نماز نشسته بودند. چه نوع صحبت هایی اگر از سخنران حرم #اهل_بیت علیهم السلام بشنوم مرا آزار نمی دهد و بار دیگر هم با طیب خاطر خواهم آمد؟
❇️ حتما اگر مثل همه مسلمانان باشم نسبت به بیان فضائل یا روایات و سیره اهل بیت علیهم السلام نه تنها ناراحت نمی شوم که خوشحال هم خواهم شد چرا که بسیاری از آنها در میان اوساط سنی هم مطرح اند. حتی اگر مباحث اعتقادی خاص تشیع مثل #اثبات_امامت گفته بشود من آنرا طبیعی می دانم چرا که اکثر مخاطبان حرم از اهل تشیع هستند. چه رسد به مباحث اخلاقی، سبک زندگی، توحید و همه آموزه هایی که روح اصلی دین برای همین ها و اصلاح رفتار مسلمانان آمده است و برای همه ضروری است.
👈 حال فرض کنید سخنران حرم، بدون هیچ فحاشی یا لعنی، مستند به اسناد تاریخی، شروع کند به اثبات بیسوادی جناب عمر، بی مبالاتی جناب ابوبکر و طعنه زدن به اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله که طبعا یک سنی این نوع روایت از #تاریخ را قبول ندارد! آیا من عامی می توانم بنشینم و بشنوم؟! اگر #محیط_علمی بود و عالمی از سوی اهل سنت نیز به این #شبهات و طعنه ها جواب می داد خب مانعی نبود و می گفتیم هر گفته ای را جوابی است ولی در این محیط عمومی و یکطرفه چطور؟! آیا این انصاف است که من بعنوان یک محب اهل بیت علیهم السلام در حرم ایشان یا در صدا و سیما، شاهد چنین سخنانی علیه عقاید خودم باشم؟! آیا خود ایشان این روحیه را داشته اند؟
🔰 در این تمثیل یک نکته اصلی وجود دارد که جریان متحجر شیعی عامدانه یا از سر جهل نمی خواهد آنرا بپذیرد! آن هم پاسخ به این سوال است که آیا ما می خواهیم «ارتباط با اهل سنت جهان» داشته باشیم یا خیر؟ اگر می خواهیم پس باید ملزومات این «تعامل» را رعایت کنیم والا #تعامل و ارتباط مخدوش خواهد شد! این مساله خیلی واضح است و ما اگر امروزه حضور #اهل_سنت در محیط های رسانه ای و حتی شهری را در همه نقاط داخل ایران منکر بشویم مثل انکار آفتاب در روز روشن است!
⚠️ ادله محرک بودن آن سخنان برای اهل سنت چیزی نیست که بشود منکرش شد. جریان متحجر هم آنرا می پذیرد! ولی اشکالاتی را مطرح می کند و نگرانی هایی دارد که باعث می شود رویه خود را ادامه دهد!! آن نگرانی عبارت است از #فراموشی عقاید شیعه و اینکه جنبه های سلبی هم جزئی از عقاید ماست. با این استدلال حتی اگر اهل سنت از سخنان ما زده بشوند ما باید آن حرف ها را بگوییم! بخاطر حفظ چیزی که «هویت شیعی» نامیده می شود.
💎 فارغ از رد عملی این مدعا که در تجربه #شیعیان مقیم در کشورهای با اکثریت اهل سنت رخ داده و منجر به تغییر عقاید و هویت شان نیز نشده است و با توجه به اینکه معمولا این نگرانی یک ابزار برای تحریک عواطف شیعیان بوده و هست باید گفت که در مقابل هم یک نظریه وجود دارد که جریان تقریبی مدافع آن است.
✅ این جریان معتقد است چون نفی عقاید اهل سنت در ملا عام و محیط های عمومی به طور قطع برهم زننده «تعامل و رابطه» است پس باید برای اینها در محیط های خصوصی و کتب خاص خود شیعه تمهیداتی اندیشید. اولا #توهین را در هر محیطی باید حذف کرد. ثانیا محیط نقد سلبی را باید محیط علمی قرار داد و البته در محیط های بسته برای عوام شیعه می توان از عقاید سلبی شیعه هم بدون توهین و #طعنه سخن گفت.
😳 برخی از این جریانات طوری تصویر می کنند که گویی تا ما وارد طرد عقاید اهل سنت در #محیط_عمومی نشویم، امامت را نپذیرفته ایم و امام مفترض الطاعه را اطاعت نکرده ایم و تو گویی تقیه توصیه آنان نبوده و محبت و #مدارا در سیره امامان نیست!! گویی خود اهل بیت مکرم علیهم السلام، صبح تا به شب، کارشان همین طرد و نفی عقاید دیگران بوده است نه محبت و جذب دلها و رسیدگی به آحاد جامعه اسلامی!
😔 متاسفانه این جریانات دائما در حال اتهام زنی به جریان تقریبی اند و همه مصلحان شیعه از آیت الله #بروجردی و امام موسی صدر تا امام #خمینی و رهبری متاسفانه انگ هایی مثل «منیه» «بتریه» «وهابیت» «اهل بدعت» و... را از این جریان دریافت کرده اند!
📺 در مقابل جریانی که به استناد #حقانیت – که طبعا هر جریانی خود را صاحب حق می داند- بیان هر عقیده ای در محیط عمومی حتی #صداوسیما را جایز می دانند، چند نکته را می توان افزود. اولا اینکه حدود آزادی بیان در جامعه اسلامی معلوم است. امیرالمومنین علی علیه السلام حتی اجازه جلوگیری از طرح اشکالات #خوارج به خودشان را ندادند.
🔊 هشدار به اصولگرایان درباره اهل سنت ایران!
نمی دانم در جریان اصولگرا عقلایی که به این مساله فکر کنند هستند یا نه ولی بارها گفته و نوشته ام که جریان فکری و رویکردهای عمده #اهل_سنت ایران زمین، دین مدار و به دور از گرایشات غربگرایی است و از همین رو می توانند با معتدلان اصولگرا نیز پیوندی عمیق بخورند بشرطی که از سر تعصب مذهبی وارد تعامل نشوند.
گرچه معتقدم مساله مهم و مغفول #وحدت باید توسط جوانان انقلابی جلو برود نه سیاسیون ولی چون قدرت دست این جریان است به آنها هشدار می دهم که با رویه کنونی بی اعتمادی در انتصابات از میان شایستگان اهل سنت، حق ندارید فردا از آنان گله کنید که چرا رای چند میلیونی شان را به سبد اصلاح طلبان می ریزند و علت شکست های خود را همین تفاوت رای بدانید!
شما شاید به فکر #سرمایه_اجتماعی انقلاب نباشید ولی اقلا به فکر سبد رای خود باشید و از نگاه های امنیتی غلط یا دوگانه های قومیتی که در برخی مناطق تلفیقی وجود دارد خود را رها سازید و مدیران خود را از تندروهای قومی این مناطق انتخاب نکنید!
از آنجا که سپاه هم در ذهن خیلی ها بعنوان نماینده فکر انقلابی محسوب می شود بتواند رفتار و رویه خود را اصلاح کند تاثیر بسزایی در این رابطه خواهد گذاشت. والأمر الیکم...
📍 @komeilialireza
🦠 با شاخه رسانه ای گروهک جیش الظلم آشنا شوید!
خدا را بر توفیق صیام و قیام شکر ولی کشتارهای غزه برای از بین بردن شادی کافی بود که ترورهای بلوچستان نیز آن غم را مضاعف و دل را پاره پاره کرد.
تحرک گروهک در این دوره زمانی را میتوان به چند مسأله مرتبط دانست:
حتما بروز اخبار ناامنی از ایران دقیقاً زمانی که همه دنیا منتظر پاسخ ایران به رژیم هستند و حمایت ایران از جریان مقاومت علیه رژیم در منطقه کاملا آشکار شده است به نفع آمریکا و اسرائیل است و هویت استخباراتی این تحرکات قابل انکار نیست.
ولی نمی توان زمینه های اجتماعی سیاسی این جنایات را نیز نادیده گرفت والا نمیتوان به خوبی توضیح داد که چرا در سالهای قبل این اقدامات کاهش جدی داشتند و چرا حالا بالا گرفتند؟!
جریانی سیاسی در بلوچ ها که معمولا سهمی را از دولت ها می گرفت از دولت جناب رییسی سرخورده شد چرا که برخلاف رویه عدم حمایت از اصولگرایان، این بار از ایشان علنا حمایت کردند و طبعا انتظار رسیدگی و انتصابات بیشتری داشتند.
بعلاوه ماجرای تعرض چابهار و کشتار هشت مهر که با تاخیر و عدم قاطعیت در رسیدگی به مجرمان و ایجاد ناامیدی در بخشی از بدنه همراه بود، امید گروهک ها برای اقداماتی با شعار انتقام که در بلوچ ها یک سنت قومی نیز هست را توسعه داد!
کسی که مثل ما با هر دو قوم اختلاط داشته می داند که مردم این منطقه بشدت آرام و صلح جو و مخالف ناامنی هستند و همانقدر که اتهام قتل هشتم مهر به کل سیستانی ها ظلم است عکس آن نیز در این اتفاقات خیانت است اما جریان رادیکال اقلیت در هر دو طرف، انگشت اتهام را به سمت قوم مقابل میگیرند!
همان ها که از مطالبه محاکمه مجرمان هشتم مهر ناراحت می شدند چرا که فکر میکردند محاکمه یکی از «خودمشما» هست حالا به قوم مقابل تهمت میزنند و بالعکس عده ای که قاتل گروهکی را از «ماشما» بشمارد از انتقام قومی سخن میگوید!
شما هر کس که به این دوگانه دامن زد را بلاشک شاخه فرهنگی رسانه ای گروهک بدانید! سیستانی هایی که به عیادت مقتولان هشتم مهر رفتند و بلوچی که به کمک نیروهای انتظامی شتافته مهمترین بازوهای شکستن چرخه نفرت و انتقام هستند ... کثرالله امثالهم
+ پ ن:
گرچه تندروها خوش ندارند ولی بخاطر انصاف، جناب عبدالحمید را همواره مخالف عمل مسلحانه شناختم و تهمت حمایت از ترور به ایشان ناروا و بدون دلیل است... خصوصا حالا که به غربگرایان تمایل شدیدی دارند و حتی از صلح میان مظلومان غزه با قاتلان اسراییلی سخن میگویند ... مواضع اخیر پس از کشتار راسک، درباره لزوم گفتگو بجای درگیری هم که نشان داد متاسفانه از شدت صلح طلبی به سمت عدم تعادل غش کرده اند! فقط نمی دانم چرا درباره رسیدگی به پرونده هشتم مهر نمی شد از در صلح طلبی افراطی وارد شد و بیخیال مجازات گردید؟!
#اهل_سنت
📍 @komeilialireza
🤔 ضمیر تندروی مرجع خودش را در کمتر از ده ساعت شناخت!
ده ساعت از نوشتن مطلب قبلم نگذشته بود که حجم حملات سازماندهی شده در گروههای مختلف شروع شد! اینها مطلبی که در آن اکثر سیستانی و بلوچ ها از تندروی مبرا شده و صلح جو و مخالف ناامنی معرفی شده اند، را ضد قومیت خودشان توصیف کردند و عده ای جوان را تحریک به مقابله یا توهین نمودند، لذا مجبورم باز هم حرفهایی را -البته سربسته و بدون ذکر نامها- بگویم!
خلاصه حرف این جریان افراطی کم تعداد که منفعت او در دوگانه سازی قومی است را می توان در چند جمله خلاصه کرد: «ما استان را میشناسیم و هر کس غیر ما حق حرف زدن ندارد!» «نباید به بلوچ رو داد و ما بهتر میدانیم چطور استان را مدیریت کنیم!»
این جریان برخلاف اکثریت شیعه سیستانی و یزدی و بیرجندی استان، که تجربه همزیستی طولانی و موفق با بلوچ ها را دارد، نوعی نگرش «تهدیدمحور» از قوم رقیب ارایه میدهد تو گویی اگر نظام به غیر آنها اعتماد کند استان از دست می رود حال آنکه هم ادعای شناخت بهتر استان و هم مدیریت کاراتر در دوره های متعدد که اکثریت مدیریت ها به دست آنان افتاده واهی است مانند دوره رشد کشتارهای ریگی در دهه هشتاد و پس از آن!
به جرات میتوان گفت میان آنها کسانی که آداب و رسوم و عقاید بلوچ ها را به خوبی بشناسند وجود ندارد و در مدیریت هم منطق حذفی «بهشون رو نده!» را در پیش گرفته اند! اساسا تحلیل علمی منسجمی از ناحیه این اقلیت نخواهید دید جز سلب و طعن و شتم مخالفان و تهمت زدن و دروغ بستن به آنها!
اما اکثریت سیستانی ها که میدانند همزیستی با بدنه هفتاد درصدی بلوچ استان تنها راه زندگی مطلوب و آرام در آنجاست از این عده قلیل خون دل میخورند. تزریق نفاق در برخوردها چیزی نیست که مردم در تعاملات صادقانه با هم داشته باشند.
یادم هست وقتی دو سال قبل داستانی کوتاه «ضیافت» که توسط هنرمندان سیستانی تولید شده بود و به دعوت یک خانواده سیستانی توسط یک بلوچ به افطاری و روابط گرم آنها می پرداخت، پخش شد خیلی از قدیمی ها گفتند واقعا روابط ما همین قدر دوستانه بود.
برای من که همه خانواده ام از سالها قبل انقلاب، تجربه معلمی از سراوان تا زاهدان و زابل را داشته اند درک جریان فرصت طلبی که بخاطر منافع اقتصادی و تصدی پستهای متعدد بنا دارد دوگانه «سیستانی بلوچ» را تقویت کند قابل درک و البته بشدت مردود و مرفوض است! نفاق آفت برادری و وحدت است که در سیره اهل بیت علیهم السلام و رهبران انقلاب نیز نیست.
و اما یک ملاک: اینها اگر صادق هستند نام چند دوست بلوچ که واقعا روابط برادرانه طرفینی دارند را ببرند و صراحتا اعلام کنند وقتی رهبر انقلاب از کشته های جنایت هشتم مهر دلجویی کردند آنها بعنوان مدعیان انقلاب چه اقدامی در این راستا نمودند؟ اینکه آخرین بار چه زمانی در مسجدی از اهل سنت نماز خوانده اند و نمودهای بیشتر برادری پیشکش...
پ ن: ادامه خواهد داشت!
#اهل_سنت
📍 @komeilialireza
🕌 چرا حضور اهل سنت در مسوولیت های مذهبی کشور کمرنگ است؟
وقتی به میان اهل سنت حتی از نوع کاملا همسو با سیاست های کشور که در حال فحش خوردن از برخی مخاطبان خودشان هستند نیز میرویم گاها سوالاتی مطرح میشود که انصافا پاسخی برای آن ندارم و حالا برای بار چندم این سوال را میپرسم و امیدوارم مسوولان کشور بدان پاسخ بدهند:
سوال میکنند که چرا نباید سازمان تبلیغات اسلامی که حوزه تبلیغ دینی را بر عهده دارد یا نمایندگی های امور اهل سنت که حوزه آموزش علمی طلاب را به عهده دارند در شهرهایی که اکثریت آنان اهل سنت هستند، دست اهل سنت باشد؟
هر چند در شهرهایی که اکثریت مطلق آنان اهل سنت هستند مسوولیت های زیادی از امور اجرایی و ادارات دست خود آنان هست ولی انتظار دارند که در امور مذهبی و دینی نیز این مسأله پررنگ تر باشد.
تا جایی که میدانم تعداد کسانی از اهل سنت که در ساختار مدیریت مدارس و مراکز بزرگ اسلامی مسوولیت دارند کم نیست ولی در سازمان تبلیغات با وجود حضور تیم خوش فکر و تقریبی پس از جناب قمی، با وجود اقدامات و رویکردهای مناسب ولی مسأله انتصاب از اهل سنت هنوز کمرنگ است. که من دلیل آن را هنوز به خوبی نمیدانم.
امیدوارم دفتر رهبری و مدیریت امور اهل سنت گام هایی را در این راستا بردارند و به نهادهای زیر مجموعه خودشان برای این امر آزادی عمل بیشتری بدهند چرا که این مطالبه بنظرم حق است و قطعا گامی اعتمادساز و مطابق با سیاستهای کلان نظام به حساب می آید.
#اهل_سنت
📍@komeilialireza
💎 موانع بروز استعداد در سیستان و بلوچستان چیست؟
دوستان مختلفی از پژوهشگران و اساتید دانشگاههای استان سیستان و بلوچستان از رکود فضای علمی و کمبود تیم های دانش بنیان و... سخن میگویند که بنظرم چند عامل در آن موثر است: طبعا وجود توسعه نیافتگی در حوزههای مختلف عامل اصلی است که خودش را در اینجا نیز نشان داده است.
اما یکی از عوامل مستقیم اجرای سیاست بومی گزینی و ضعف پایه علمی دانشجویان استان است که ریشه در ضعف عمومی نهاد آموزش در این استان دارد. چیزی که نیازمند یک جهاد و اقدام فراگیر برای بهبود است چرا که کمبود معلم، اماکن آموزشی و ضعف علمی آنها و ترک تحصیل گسترده باعث شده تا پایه علمی خصوصا در منطقه #بلوچستان بشدت ضعیف باشد. ما نیازمند یک قرارگاه آموزش فعال و موثر دارای حمایت ملی هستیم.
نکته مهم دیگر ضعف انگیزه برای کسب صلاحیت و حرکت جدی برای رشد علمی و اجتماعی در جوانان است که در بلوچ ها بدلیل احساس تبعیض و نیز ناامیدی در رسیدن به موفقیت های بزرگ تر و کسب مسوولیت های استانی و ملی و در سایرین ناشی از احساس عدم رقابت و رسیدن سهل الوصول تر به مسوولیت ها و فرصت هاست.
البته اساسا ساختارهای سنتی در پیکربندی اجتماعی این استان بنحوی است که نهادهای مدنی و تشکلها کمرنگ اند و تشکیل تیم های مختلف با صعوبت روبروست.
ناگفته نماند که اتفاقات دو سال اخیر نیز در تخریب تصویر آینده میان مردم استان و توسعه احساس ناامنی در مردم موثر بوده است. همچنین وضعیت آب در سیستان مظلوم در چنگال مافیاب آب نیز به ناامیدی ها دامن زده است که امیدوارم با برکات فراوانی که این روزها نازل میشود بخشی از مسأله حل بشود و امید هم به مردم بازگردد. باران این چند هفته اگر تجمیع میشد نیاز به هبه میلیاردها دلار به مافیا نبود!
پ ن: یکی از دوستان سیستانی قدیمی زنگ زد که جایی داشتند میگفتند تو ضد سیستانی هستی و من گفتم میدانید که او یک رگش مال همین منطقه است و این حرف را میزنید؟!
گفتمش: کاش می گفتی اینکه بعد از ۱۴۰۰ سال برسیم به اینکه ملاک برتری جغرافیا یا قومیت باشد تأسف بار است! و بدتر از آن دروغ پراکنی...
#اهل_سنت
📍@komeilialireza
📛 نگذاریم ارومیه نقده شود!
نتایج انتخابات اخیر استان آذربایجان غربی و خصوصا شهر ارومیه که نوعا در آن دو ترک و یک کرد رای میآورد ولی حالا دو کرد نماینده این شهر هستند، جریانات مختلف از پان ترک تا ظاهراً انقلابی را نگران کرده و فرصت سر دادن شعارهای قومیتی و ابراز نگرانی از رشد جمعیت را مجددا مهیا کرده است.
این امر تا حدی بغرنج است که وقتی در همین دوره یکی از کاندیداهای ترک ارومیه سخن از این گفته که چرا ترک و کرد میکنید و ارومیه مال هر دو قومیت است، جنجالی بزرگ رخ داده و احساسات تحریک شده و تا مرز درگیری پیش رفته است!
ارومیه اگرچه در افزایش تنش های کلامی و تهدید سازی از قومیت ها حتی در زبان برخی چهرههای مهم اول انقلاب سابقه دارد ولی بر خلاف نقده، تجربه درگیری خونین میان دو قوم را ندارد و این یعنی مردم این شهر دوست ندارند نفرت ها تا جایی بالا بگیرد که مثل دو سال قبل نقده، یک درگیری میان دو نفر به کشته شدن عده ای و چند روز غائله در شهر منجر بشود!
حال سوال این است که راز این بحران های مقطعی که میتواند در شرایطی خاص به یک کشتار بزرگ نیز تبدیل شود در چیست؟!
در این است که برای تبدیل کینه ورزی ها و تهدیدسازی ها به محبت و برادری حقیقی هیچ اقدام موثری از طرف نهادهای مختلف این استان صورت نمیگیرد و در اذهان مردم، ترس و نفرت از دیگری کاشته میشود که خود را در انتخابات بیش از زمان های دیگر بروز میدهد.
تجربه کشته های درگیری های پس از انفجار دهه هشتاد مسجد امام علی ع در شهر زاهدان نشان داد که وقتی برای کاهش نفرت ها و ایجاد برادری حقیقی کار نکنیم و در سطح همزیستی و تحمل هم بمانیم یک حادثه میتواند منجر به شعله ور شدن این بنزین های متراکم بشود و من نمیدانم وقتی نهادها خواب هستند چرا اقلا جوانان انقلابی #ارومیه صریح تر از قبل برای حل این معضل فرهنگی و فکری و در آینده امنیتی کاری نمی کنند؟!
#اهل_سنت
📍 @komeilialireza
🌿 سه پیشنهاد برای فعالان مردمی پیشرفت استان سیستان و بلوچستان
عطف به موانعی که پیش تر درباره رشد استان گفته ام ایده هایی را مطرح می کنم که گرچه با حمایت و همت استاندار یا نماینده محترم ولی فقیه سرعت بیشتری خواهند گرفت ولی کاملا با یک قرارگاه مردمی فعال -و نه اسامی بی اثر موجود- نیز قابل اجراست. گفتمان «پیشرفت» تنها ایده وحدت بخش به استانی است که برخی نان شان در امنیتی سازی، تهدیدنمایی و دوگانه سازی های کاذب در آن است لذا باید برای تحقق این گفتمان تلاش ویژه کرد:
1. فقط درباره پیشرفت استانت حرف بزن!
جمعی نیاز داریم که به هیچ وجه به مسائل منفی استان و تهدیدها و نزاع ها ورود نکنند و فقط از پیشرفت سخن بگویند. این جمع باید خودش بر مسائل پیشرفت مسلط شود و آنرا به نخبگان ملی نیز منتقل نماید تا روایت استان در خارج بتدریج عوض بشود و تهدیدنمایی جای خودش را به فرصت سازی بدهد. این جمع باید جلوی گفتمان های مخرب و منفی سابق بایستند و برای تغییر گفتمان شجاعانه وارد بشوند. اینکه همه سکوت کرده اند و از جریان تندروی طرفین می ترسند یک نوع عافیت طلبی است و تجربه نشان داده جریان انقلابی مسلمان اگر وارد عرصه ای شده آن را به دست گرفته است.
2. پیشرفت رسانه لازم دارد!
پیشرفت در استان نیازمند مجله و سایت و صفحه است. نیازمند گفتگوهای کارشناسی است. نیازمند ضریب دهی به اولویت هاست. شاید اگر خیریه اشتغالزایی جهت که فهم خوبی از مسائل استان دارد در کنار میدان به گفتمان سازی مسائل هم توجه کرده بود امروز کنشگران این عرصه بیشتر بودند. گرچه در سیمای استان برنامه های مطالبه گرانه ای مثل دادخواست وجود دارد ولی در جنبه تبیینی نیز به نهادهای رسانه ای خاص مسأله پیشرفت نیاز داریم.
3. استانهای معین را فعال کن!
بر این باورم که چهار منطقه با محوریت شهرهای زابل، ایرانشهر، سراوان و چابهار باید به چهار شهر مشهد، تهران، اصفهان و شیراز متصل بشوند تا بتوانند خلاهای متعدد نیروی انسانی را از طریق اعزام پیاپی کارشناسان و کارآفرینان و متخصصان مختلف جبران نمایند. استان باید به کلاس درس و کارگاه تجربه و اجرا تبدیل بشود. خصوصا در جنوب استان که طرح فراملی مکران بناست اجرا شود این امر ضروری تر است چرا که با سرمایه اجتماعی موجود عملا خیلی از عناصر بومی از تخصص لازم برای نقش آفرینی در این پروژه ها برخوردار نیستند. بنظرم امثال معین الدین سعیدی که با تنگ نظری از مجلس بازماند را نیز باید در این قرارگاه و فعالسازی نقش #اهل_سنت درگیر کرد.
📍 @komeilialireza
🔻 مطالبه مقام در اهل سنت بنفع چه کسانی شده است؟
چنانچه شاهدیم جریانی در اهل سنت وجود دارد که تنها مطالبه او از مسوولان کشور گرفتن برخی پست ها و مقامات سیاسی است. گرچه من معتقدم بر اساس قانون اساسی هر مسوولیتی به اهل سنت جایز و لازم است و نمی شود برای شهروندان یک کشور صرفا به خاطر مذهب یا قومیت محدودیت ایجاد کرد اما سوالم این است که چرا این جریانات مطالبه اصلی شان همین است و آیا این امر به کاهش مشکلات #اهل_سنت انجامیده است؟!
در طول دو دهه گذشته صدها نفر از اهل سنت کشور به نمایندگی مجلس، معاون وزیر، معاون استاندار، مدیرکل، سفیر، فرماندار و... رسیده اند. حال بر اساس شایستگی و با کارنامه موفق یا با ناکارآمدی و بعضاً فساد بماند، چون این مباحث شیعه سنی ندارد! این عده قلیل به منافع خوبی هم دست پیدا کرده اند و زندگی خود را متحول کردند ولی الزاما اقدامات مناسبی برای مناطق نوعا مرزی و محروم خود نکردند!
👈 با این وجود چرا تنها مطالبه برخی چهره های اهل سنت همین گرفتن پست و مقام است؟
نمیخواهم بگویم صرفا منفعت طلبی است که البته هست چرا که خیلی ها از طریق این پیوند با قدرت و بده بستان به امتیازات مالی جدی برای شخص خودشان دست پیدا کردند ولی عدم درک عمیق از لایه های توسعه منطقه ای نیز عامل موثری در این ماجراست. یعنی اگر از این آقایان بپرسی با کدام پروژه میتوان تحولی در مرزنشینان کولبر غرب یا سوخت کشان شرق ایجاد کرد بعید است طرح خاصی داشته باشند! و قطعا ندارند...
یکبار به یکی از سران این جریان گفتم چرا شما فقط بر سر حاکمان ناله می کنید و به جریان موفق کارآفرینی و استارت آپ ها و... که در مردم هست کاری ندارید؟ مگر در دنیا توسعه اقتصادی فقط با بخش دولتی فشل رخ داده است؟ خودش هم تایید کرد ولی مثل خیلی ها درک و توان ورود به این مسایل را نداشت.
کاش اهل سنت ایران هم تصمیم بگیرند مبتنی بر رفتار واقعی به کاندیدایی که فهم بهتری برای تحول دارند رای بدهند نه آنکه صرفا برخی جریانات سیاسی دیکته میکنند!
📍 @komeilialireza