eitaa logo
کُنّاش | حمیدرضا میررکنی
111 دنبال‌کننده
70 عکس
8 ویدیو
40 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺نسخه‌ای از کتاب التوحید صدوق با حواشی مرحوم سیدنعمت‌الله جزائری (رحمه‌الله علیهم) لذت‌بخش‌ترین قسمت کار با نسخ خطی، مواجه شدن با خطّ عالمان مشهور و اثربخش در تاریخ اندیشه اسلامی است. مشغول دیدن نسخه‌ای بودم که تازه بدستم رسیده و کثرت حواشی متن نظرم را جلب کرده بود. با رجوع به ابتدا و انتهای نسخه متوجه شدم که این کتاب متعلّق به کتابخانه شخصی مرحوم سیدنعمت‌الله جزائری(ره) بوده است. حواشی حاوی نکات معرفتی، رجالی و نسخه‌شناختی است. معلوم است که سید احتمالا این کتاب را بقصد قرائت و تدریس بر شاگردانش اینگونه حاشیه‌زده است. در صفحه یکی مانده به آخر به‌خط سید چنین می‌خوانیم؛ "لقد بلغ مقابله و مذاکره مع بعض الاخوان و انتهی فی شهر محرم‌الحرام مفتح عام السابع و ثمانین بعد الالف" این نوشته نشان میدهد این متن بر شاگردان ایشان قرائت میشده و احتمالا شاگردان نسخه‌های خود را با نسخه استاد مقابله و تصحیح مینموده‌اند. تاریخ پایان مقابله و مذاکره کتاب بتدای سال ۱۰۸۷ هجری قمری است، ینی دورانی که سید تقریبا ۳۷ سال داشته است. کمی پایین‌تر باز نوشته دیگری می‌بینیم: " لقد قراه جماعه من اصحابنا مره اخری بعد عام مایه و الف" یعنی چیزی حدود سیزده سال بعد باردیگر سیدنعمت الله این کتاب را بر شاگردان خوانده است. اینبار بجای تعبیر اخوان از لفظ اصحابنا استفاده میکند. شاگردان روزی به سن استاد نزدیکتر بودند و هر دو جوان بودند، بنابراین همدیگر را برادر میخواندند. اما در قرائت دوم ، سید دیگر مانند شاگردان جوان نیست و شاگردان در حکم یاران و مریدان اویند، نه برادران. هر دو متن با امضا سیدنعمت‌الله الحسینی پایان می‌یابند. ناگفته نماند که اهمیت سیدنعمت‌الله جزائری در این است که او هم میراث‌دار محدثین است و هم امتداد جریان اخلاقی و حکمی علمای شیعه. او مشی حدیثی دارد اما حدیث را در محضر مجلسی دوم و ملامحسن فیض آموخته است. همچنین جالب توجه است که سیدعلی شوشتری(استاد مرحوم ملاحسینقلی همدانی) ندیده او است، یعنی با چهار واسطه نسباً به سیدنعمت‌الله می‌رسد‌. همچنین نبیره سیدنعمت‌الله یعنی عموی سیدعلی شوشتری قریب به ۱۵ سال محضر اقامحمد بیدآبادی را درک نموده بوده است. بنظر می‌رسد میراث مرحوم سیدنعمت‌الله در فرزندان او ادامه یافته و تربیت و شخصیت خانوادگی‌ای او آغازگرش بوده بعدها در عالمانی چون سیدمحمود جزائری و سیدعلی شوشتری جلوه‌گر شده است. @konashmirrokni
4_5884367188525058930.pdf
9.9M
🔺مراقبه بر روح تشکیلات؛ ✍ حمیدرضا میررکنی‌بنادکی | تشکیلاتی که بجای ایجاد گفت‌وگویی گرم در درون خود ، گفت‌وگوی درون را تعطیل نموده و مدام با بیرون خود در تقابل و تعارض است، روح تشکیلات را از دست خواهد داد... | نشریه دانشجویی اصحاب 🔹 این یادداشت را بیش از یک‌ماه پیش به پیشنهاد سردبیر محترم نشریه هیئت دانشجویی اصحاب عاشورایی(دانشگاه علامه طباطبایی) تحریر کرده‌ام. این روزها در دانشگاه علامه مناقشاتی در درون یکی از تشکل‌ها آغاز شده است. انتشار این متن را در این وقت مغتنم می‌شمرم و اطراف درگیر در آن مناقشات را به این متن دعوت می‌کنم. @atu_ashuraeei @konashmirrokni
🔺 حلقه کتابخوانی "در امتداد قیام حسینی" در این حلقه تلاش‌خواهیم کرد با خوانشی انتقادیِ متن این سه کتاب، خواندن سیره اهل‌بیت (ع) را تمرین کنیم. @konashmirrokni
کُنّاش | حمیدرضا میررکنی
🔺 | حلقه کتابخوانی "در امتداد قیام حسینی" | 🔹 جلسه اول: ملاحظاتی حول مطالعه سیره اهل‌بیت (ع) و واقعه عاشورا [در سه بخش] 👆 تذکر: جلسه در بستر اسکای‌روم برگزار شده است و از همین جهت در بعضی نقاط صدا دچار نقص و نارسایی است. @konashmirrokni
4_5929339730951931632.pdf
2.83M
🔺 | رساله در حکمت شهادت سیدالشهدا | ✍ علامه محمدباقر مجلسی تصحیح و تحقیق: اکبر جدی، رضا مختاری 🔹 علامه این رساله را به زبان فارسی نگاشته است و در آن بطور موجز از حکمت حرکت سیدالشهدا و شهادت ایشان سخن گفته. استشهاد مکرر به روایات و استفادات خاص ایشان از این روایات از نکاتی است که خواننده را با کلیت نحوه پژوهش علمی علامه مجلسی می‌تواند آشنا کند. این رساله برای آشنایی مختصر و مستند با حرکت و مقام سیدالشهدا از بهترین اثاری است که تاکنون نوشته شده. @konashmirrokni
4_5929361278802855639.pdf
164.9K
🔺 | ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق رازی کلینی محدث برجسته امامی | ✍ اتان کولبرگ مقاله مفید و مختصری است در معرفی و توصیف کتاب کافی. قبلا طی یادداشت‌هایی نابسندگی تفاسیر موجود از طرح کلینی را مطرح کرده‌ام و پیشنهاداتی را هم به عنوان جایگزین ، کوشیده‌ام به بیان آورم. اما تاکنون چندان به تفاسیر موجود اشاره‌ای نکرده‌ام. این مقاله دربردارنده یکی از تفاسیر رایج است؛ آن تفسیر فهم سه‌گانه "اصول و فروع و روضه" برحسب موضوعات محتوایی روایات است. در این طرح "روضه" نامعلوم و مبهم باقی می‌ماند. این تفسیر اصول را همان اصول عقاید می‌شمرد، و فروع را همان فقه مصطلح. اما درباره روضه سخن شایانی ارائه نمی‌کند. این مدخل کوچک جدای از طرح آن تفسیر رایج، اطلاعات خوب دیگری هم درباره کلینی و سلسله شاگردان او بدست داده است. @konashmirrokni
🔺 |توجّهی به طرح فقه چونان طریق دسترسی به حقیقت| تعلیقه بر اسناد: [به بهانه نقلی در خصوص شیخ شمس الدین محمد لاهیجی] ✍ حمیدرضا میررکنی‌بنادکی در میان عارفان متاخر شیعه - خصوصا مکتب منسوب به مرحوم ملاحسینقلی همدانی- فقه موقعیتی اساسی ایفا میکند. در افواه رایج است که از وجوه تمایز اصلی مکتب ایشان تقیّد به شرع قلمداد میشود. اما آنچه در اینجا ممکن است پوشیده بماند طرحی است که اهل سلوک از فقه در انداخته اند. این طرح از آنچه در متون پژوهشی جدید به دید آمده است فراتر و اساسی تر است[1]. تصور رایج این است که فقه یکی از مقدمات ورود به مسائل سلوکی است و سالک می باید با تقید به شرع ، راه انحرافات رایج در این زمینه را بر خود ببندد. البته چنین طرحی لزوما طرح غلطی نیست. اما با واقعیت متون به جای مانده از عارفان شیعه سازگاری ندارد. واقعیت این است که سلوک علمای عارف، سلوکی اساسا فقهی است و فقه صرفا یک سنجه بیرونی یا یک مقدمه محسوب نمیشود. تمامی دستورات وارد در آثار و نامه های این بزرگان، مستند است به کتب روایی و با روشی که میتواند به لحاظ اصولی هم قابل دفاع باشند استفاده شده اند. در واقع علمای شیعه بیش از آنکه عرفان را فقهی کرده باشند - چنانکه عمدتا اینگونه تصور میشود - ، جوهره عرفانی فقه را بیرون کشیده اند. آنچه در تمامی ابواب فقهی می باید به دست آید، خوف و خشیت پروردگار است و فقه تنها در این صورت است که میتواند یکی از علوم اسلامی باشد؛ انما یخشی الله من عباده العلماء. فقه چنین چیزی است (چنانکه ملاصدرا در رساله سه اصل بر آن تاکید کرده است). این البته چیز بی سابقه ای بین شیعیان نیست. چنانکه در رسائل شهید اول و وصایای ایشان به شیعیان نیز چنین طرحی از فقه به روشنی وجود دارد. اما سند جالبی که اخیرا به آن برخورده ام و آن را بهانه ای کردم برای طرح این مسئله؛ سندی است درباره مشی تربیتی یکی از شیوخ صوفیه شیعه. صاحب مجالس المومنین در خصوص مشی تربیتی مرحوم شیخ شمس الدین لاهیجی به نکته جالبی اشاره کرده است؛ او گزارش میکند - به نقل از شیخ ابوالقاسم بصیر از فرزندان شیخ شمس الدین - که شیخ چون شاگردی حنفی مذهب را می پذیرفت و از قِبَلِ دستورات و ریاضات فتحی برای او حاصل نمیشد، دستور میداد تا شاگرد مذهب شافعی اختیار کند. و چون دوباره ریاضات و مجاهدات برای او فتحی حاصل نمی کرد، او را از مذهب شافعی به مذهب شیعه انتقال میفرمود و به او میگفت: «جماعتی از درویشان که در سلوک کمال یافته اند از این قبیلند و بنابر مصلحت حال، ما تو را به یک بار از مذهبی که داشتی به این مذهب منتقل نکردیم.»(مجالس المومنین . ج2: 153) باید این نکته را اضافه کرد که مذاهبی نظیر حنفی و شافعی گرچه در مقدمات کلامی و اصولی با هم متفاوت اند، اما جلوه اصلی تفاوتشان در فروع فقهی است. در اینجا پیدا است که مذهب فقهی نه فقط یک سلسله قوانین بیرونی، بلکه طریقی است که سالک طی میکند و بدین طریق با حقیقت مراوده ای برقرار میکند. گویی در نظر لاهیجی فقه و مذهب شیعه بالاترین و اصیل ترین طریق دسترسی حق و حقیقت است و شاگرد بنا به مرتبه اش میباید در این مراتب و طرق نیز سیر کند تا به آن طریق اعلی برسد. در مناقشه میان فقها و صوفیه همواره ما به جریانشناسی ها توجه کرده ایم، اما به طرحی که هر دوی این دو طائفه از فقه و معرفت دارند کمتر توجه شده است. آنچه زمینه ظهور سلسله فقهای عارف را فراهم میکند، طرحی است از فقه که اساسا خود فقه و شریعت را بدل به شارع و طریق سلوک میکند، نه صرفا طرحی که شرع را به رسمیت بشناسد یا مهمش قلمداد کند. .................................... 🔹پی‌نوشت: ۱. مانند پژوهشی که اخیرا از آقای دکتر محمود شیخ منتشر شده است. 🔹تذکر: سنی بودن شیخ شمس الدین محمد لاهیجی قول معقولی نمیتواند باشد، خصوصا که او از سیدمحمد نوربخشی خرقه دریافت نموده و سیدمحمد شاگرد بلافصل عالم عارف شیعه ابن فهد حلّی است. جز این تحلیل منطقی، شاهدی که در متن ذکر شده نیز دلیلی است بر شیعه بودن او. @konashmirrokni
noormags-سخنی_در_باب_اعتبار_سندی_زیارت_عاشورا_(نکته_های_پژوهشی_-_1)-345597_738842.pdf
287K
🔺 |سخنی درباب اعتبار سندی زیارت عاشورا| ✍ ایت‌الله سیدموسی شبیری زنجانی به‌در خواست دوستان پیرو بعضی بحث‌هایی که در فضای مجازی شکل گرفته بود، دو مقاله در بررسی و تایید سند زیارت شریف عاشورا در کانال قرار می‌گیرد. متن اول ، توضیح‌ مختصری از رجالی معاصر ، حضرت ایت‌الله شبیری زنجانی. @konashmirrokni
noormags-وجوه_تضعیف_و_تصحیح_اسناد_زیارت_عاشورا-108885_738842.pdf
616.7K
🔺 |وجوه تضعیف و تصحیح استاد زیارت عاشورا| ✍ محمدحسن محمدی مظفری در این مقاله بطور مبسوط به دو طریق روایت زیارت عاشورا پرداخته شده است و طریق شیخ طوسی در مصباح‌المجتهد به عنوان طریق صحیح معرفی شده. @konashmirrokni
جلسه دوم.mp3
19.29M
🔺 | حلقه کتابخوانی "در امتداد قیام حسینی" | 🔹 جلسه دوم: کتاب قیام‌حسین (اثر مرحوم دکتر شهیدی) ؛ بخش‌های اول تا پنجم @konashmirrokni
جلسه سوم.mp3
16.09M
🔺 | حلقه کتابخوانی "در امتداد قیام حسینی" | 🔹 جلسه سوم: کتاب قیام‌حسین (اثر مرحوم دکتر شهیدی) ؛ بخش‌های ششم تا دوازدهم تذکر: دو نفر از حاضرین در جلسه شش قسمت مورد بحث را ارائه کردند که در صوت موجود نیست و صرفا نکات و توضیحات بنده در صوت حفظ شده است. @konashmirrokni
20180214090914-9796-119.pdf
810.4K
🔺 | کلینی و حوزه حدیثی قم | ✍ عبدالرضا حمادی سیدعلیرضا حسینی بعض از مستشرقین به اشتباه کلینی را متعلق به حوزه حدیثی بغداد دانسته‌اند(نظیر تمیمه بیگم‌دائو). پژوهش فوق با تحقیقی دقیق در اسناد و طریق تحمل روایات کافی نشان داده است که کافی قطعا متعلق به حوزه قم است. البته خوب است توجه کنیم که کافی گویی در نقطه جمع تمامی جریانات مختلف حدیثی قم است، بطوری که نمایندگان جریانات مختلف در آن حضوری پررنگ دارند؛ از احمد بن محمد بن عیسی گرفته تا احمد بن محمد بن خالد برقی و نیز جریانی که سهل‌بن‌زیاد نماینده آن است. این پژوهش نمونه خوبی است از تحقیق غیررجالی در اسناد روایات و نشان می‌دهد که چطور می‌شود صرف‌نظر از افادات رجالی، به لحاظ تاریخی اسناد روایات را مدّنظر قرار داد. @konashmirrokni
جلسه چهارم.m4a
35.04M
🔺 | حلقه کتابخوانی "در امتداد قیام حسینی" | 🔹 جلسه چهارم: جمع‌بندی کتاب قیام‌حسین (اثر مرحوم دکتر شهیدی) @konashmirrokni
4_6010471336755857644.pdf
1.51M
🔺 | مقدمات یادگیری فلسفه ارسطو از دیدگاه آمونیوس و فارابی | ✍ مریم سالم این مقاله با تمرکز بر رساله "فی ما ینبغی ان یقدم قبل تعلم الفلسفه" از فارابی نوشته شده است. چنانکه در پاورقی ترجمه این رساله توضیح داده‌ام، نگارش چنین متن‌هایی گویی رسمی اسکندرانی بوده است که همه فیلسوفان در هنگام ورود به کتاب قاطیغوریاس (مقولات) آن را بجا می‌آورده‌اند. در آن پاورقی رساله ابوالفرج طبیب را به عنوان نمونه معرفی کرده‌ام. اما نویسنده این مقاله بخوبی با مقایسه این رساله با رساله آمونیوس در همین باب، توانسته ریشه‌های قدیم‌تر این رسم را نشان دهد. نکته حائز اهمیت این است که بنده در آن پژوهش با استفاده از شواهدی که در متون اسلامی یافته بودم، تاکید کرده بودم که قاطیغوریاس برای مسلمین آغاز فلسفه است و این متن فارابی قطعا مقدمه او بوده است بر کتاب مقولاتش. این پژوهش نشان می‌دهد که نوشته آمونیوس نیز مقدمه او بوده است بر کتاب مقولاتش(قاطیعوریاس). بنابراین حدسی که انجا اورده بودم، اینجا تقویت می‌شود. @konashmirrokni
جلسه پنجم.mp3
24.07M
🔺 | حلقه کتابخوانی "در امتداد قیام حسینی" | 🔹 جلسه پنجم: کتاب عاشورا (اثر مرحوم صفائی حائری) @konashmirrokni
🔺| مجلسی؛ مقدمه خمینی | تعلیقه بر کتاب «حکمت شهادت سیدالشهداء(ع) » - مجله کتاب فردا 🔹 رساله حکمت شهادت سیدالشهدا (ع) اثری است از مجلسی دوم که در ماه‌های اخیر تصحیح و چاپ شده است. ▪️از متن یادداشت: این درک جامع از اصل «عمل» که هم مقاصد توحیدی را قصد می‌کند و هم جهات سیاسی را دنبال می‌نماید، جوهره فهم فقهای شیعه از کارسیدالشهدا (ع) است. اگر در شخصیت و در کنش امام خمینی -و یا بطور کلی در تحقق انقلاب اسلامی،- جمعی حقیقی میان «سیاست و معنویت» و «ریاضت و مجاهدت» می‌بینیم، همگی مرهون درکی است که کسانی چون مجلسی برای ما حفظ و ذخیره کرده اند. انقلاب خمینی و درک امروزین ما از عاشورای سیاسی ، رها شدن نیرویی است که فقهایی چونان مجلسی آن را ذخیره کرده بودند. تنها با این مقدمه است که ما امروز میتوانیم از حرکت تماما الهی سیدالشهدا (ع) درکی چنین سیاسی داشته باشیم. متن کامل 👇 https://bookroom.ir/mag/content/235/%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85%D9%87-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%A1-%D8%B9 @konashmirrokni
🔺| نشست "نقش و عملکرد تشکل‌های دانشجویی در تقویت بنیه فکری دانشجویان" | هجدهمین نشست گفت‌وگو‌های تشکّلی کانون اندیشه جوان چندی قبل به دعوت کانون اندیشه جوان در گفت‌وگویی خودمانی حاضر شدم. سعی کردم با توضیح مسئله "تربیت عمومی" به عنوان جوهره تشکیلات دانشجویی، درباره انگاره "نقویت بنیه فکری" نکاتی عرض کنم و از قبل آن فرم‌های رایج تشکل‌ها را بررسی کنم. فیلم کامل گفت‌وگو در لینک زیر موجود است👇 http://www.canoon.org/speak/نقش-عملکرد-تشکل-های-دانشجویی-تقویت/ @konashmirrokni
🔺 آزادی و بنیان حق به نزدیک هگل تلخیص فصل آزادی و بنیان حقّ از کتاب فردریک بیزر به پیشنهاد یکی از اساتیدم چند ماه پیش تلخیصی از این بخش ارائه کردم. این خلاصه در مجله دانش‌پژوهان دانشگاه مفید منتشر شدخ است. فکر می‌کنم برای آشنایی اجمالی با مواضع خوانده شده هگل متن مناسبی باشد. فایل پی‌دی‌اف نشریه دانشجویی "دانش‌پژوهان" 👇 @konashmirrokni
دانش-پژوهان.pdf
3.75M
نشریه دانشجویی دانش‌پژوهان : دفتر فلسفی . دانشگاه مفید @konashmirrokni
🔺 | توجهی به راه شریعت در "ترجمه‌الشریعه" فیض | (۲):[ تعلیقه بر جملاتی از ترجمه‌الشریعه اثر ملامحسن فیض کاشانی] ✍حمیدرضا میررکنی‌بنادکی @konashmirrokni
🔺 |توجهی به راه شریعت در ترجمه الشریعه فیض| تعلیقه بر اسناد(2): [تعلیقه بر جملاتی از ترجمه الشریعه اثر ملامحسن فیض کاشانی] ✍ حمیدرضا میررکنی‌بنادکی چندی قبل در خصوص طرح «فقه چونان طریق دسترسی به حقیقت» توضیحاتی داده شد. اینکه این طرح دقیقا به لحاظ تاریخی به کدام نقطه از تاریخ باز میگردد، نه چندان اهمیت دارد و نه چندان قابل پژوهش است. اما تقریبا به طور قطع میتوان گفت در تاریخ علمای شیعه کسی به اندازه ملامحسن فیض در تصریح این طرح تلاش نکرده است. در تعلیقه ای که بر نقلی در باب شمس الدین لاهیجی زدیم، معلوم شد که چنین طرحی در ضمن دستورات سلوکی لاهیجی -که از اقطاب مهم صوفیه زمان خود بوده است -حضور داشته. اما فیض موفق شده است که این طرح را در خود شریعت اظهار کند. نزد ملامحسن فیض شریعت سلسله ای از احکام و قوانین نیست؛ تا این قوانین و احکام منجر به صفای باطن و ثواب اخروی شود؛ بلکه شریعت در یک کلام، راه است. او در کتاب ترجمه الشریعه - که به خواست شاه عباس ثانی نوشته شده است؛ - متکفل بیان شرایع دین است؛ اما به سان استاد خود شیخ بهائی(در کتاب جامع عباسی) به دنبال ترجمه ابواب فقهی به الفاظ فارسی نیست؛ بلکه او در پی توضیح اساس انسانی و الهی شریعت است. از این رو ابتدا در بیانی کلی اساس شریعت را روشن میکند؛ «عبادت خدای عزوجل فی الحقیقه سپردن و پیمودن راه سعادت است، و بندگی او جل شانه سفر کردن است به سوی آزادگی و فرخندگی، و فرمانبری او سبحانه روی آوردن است بجانب پادشاهی و فرمانروایی. از این جهت است که تکالیف شرعیه را شریعت و سنت نام کرده، چه شریعت و سنّت به معنی راه است و سیرکردن راه ناچار راهرو را به مقصد می رساند، اگر بر استقامت رود.»(ترجمه الشریعه.27) به نزد او کار شریعت دیندار کردن و متشرع کردن نیست، بلکه کار او فراخواندن مردمان است به آزادگی و فرخندگی و پادشاهی؛ و این راهی دارد که با استقامت طی شدنی است و آن راه سنّت اولیا و شریعت و راه خدا است. شریعت خود مقدمه راهی نیست که طریقتش میخواندند، بلکه خودِ طریق است اگر به غایات و مقاصدش خوانده و برپا شود. همواره درکار بودن این مقاصد و غایات، همان چیزی است که اهل شریعت را محتاج داشتن چیزی میکند که فیض آن را «بصیرت» مینامد: «در سفر معنوی روحانی نیز کسی که بصیرت در عمل ندارد به مقصد نمی رسد... مَثَلِ کسی که عبادت کند و بینایی نداشته باشد در آنچه میکند مثل کسی است که بر غیر این راه رود، هرچند می رود از مطلوب دور می شود.»(همان.ص28) چشمان باز و بینا شرط اصلی راهی است که فیض همچون شریعت معرفی کرده است. طرح شریعت همچون راه ، ترجمه الشریعه را به کتابی در آداب بدل میکند؛ همنشینی «ریاضت» و «مجاهده» (که یادآور آداب الصوفیه نجم الدین کبری، اسرار التوحید و کشف المحجوب سلمی است)-، درکار آمدن فصلی در «زیارت مومنین»،«دوستی با مومنین»،«شادکردن مومنین» و تذکر قاطع کتاب به مسئولیت عمومی تک تک مسلمین در اهتمام به امور همه مسلمین و ... نقاط دیگری از کتاب فیض است که طرح تازه او را در فقه و اخلاق شیعه نمایان میکند؛ بنظر میرسد به نزد او این راه (شریعت) بطور جمعی سیر میشود و اصلا به جماعت برپا است(فتوای فیض در حرمت ترک جمعه و جماعت را هم باید در این افق خوانده شود.). این ها مطالبی است که لازم با باز و تفسیر شوند. اما آنچه اجمالا میشود به آن توجه کرد همین تصریح فیض به «راه» بودن سنت و شریعت است؛ درکی که بنظر میرسد در مکتب اخلاقیون متاخر نجف (شاگردان ملاحسینقلی همدانی) به اوج خود رسیده است. 🔹 توضیح اضافه: (علت توجه فراوان اهل این مکتب به فیض را هم باید در همین جا جست؛ نقل است که میرزا جواد آقا ملکی تبریزی که در بدایت تاریخ مکتب نجف حضور دارد، درس فقه خود را بر اساس کتاب مفاتیح الشرایع فیض پیش میبرده است، چه بسا ریشه بعضی از فتاوای فقهی شاذ مرحوم تبریزی هم در انس او با فقه فیض باشد. ایت الله علی پهلوانی(سعادت پرور) صاحب کتاب پاسداران حریم عشق هم یکی از مفصل ترین فصول کتاب خود را به ملامحسن فیض کاشانی اختصاص داده است و چیزی در حدود یک سوم رساله زادالسالک فیض را عینا از او نقل نموده است. باپیجویی همین درک از فقه معلوم میشود که چگونه دستورات سلوکی و اخلاقی این طریقه همگی شرعی است؛ به واقع سلوک نزد ایشان سلوک راه شریعت است؛ نه جز آن.) @konashmirrokni