eitaa logo
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
726 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
197 ویدیو
47 فایل
🌱 امام خمینی(ره): «.... اگر در طول انقلاب وفاداری و عواطف و حضور زنان در میدان های مختلف، در راه پیمایی‌ها و انتخابات‌ها نمی بود، یقینا این حرکت عظیم مردمی، نمی توانست این گونه شکل پیدا کند.» مدار مادران انقلابی(مادرانه) ارتباط با ما: @M_borzoyi
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
🌾بنام خدای بینای توانا🌾 ۱۴ روز مانده به انتخابات...⏳ خداوندا تو خود شاهدی بیشتر از همیشه محتاج نگاه تو هستیم 🤲✨ و بیشتر از همیشه پر از درد های دنیا... 😔 چند روزی است که توفیق داریم پای درد و دل مردم بنشینیم...👨‍👩‍👧‍👦 چه شیرینی تلخی...💔 گاهی در عمق چشمان شان فریاد تنهایی و دلتنگی رو می شنیدیم یکی از بیکاری همسرش حرف میزد 🙁 و دیگری از بی حجابی دخترش ☹️ یکی از جدایی تلخش 😞 دیگری از سقط های مکرر به خاطر نداری 😭😭😓 اشک حلقه بسته در چشمانشان بدجوری حالمان را میگرفت 😔 بعد میفهمیدیم که چقدر دنیا خار و کوچک است که اشک مظلومی را به خود می بیند و دم بر نمی آورد اف به تو ای دنیا که از آب دهان بزی هم کمتری و امان از حکمرانان و مسئولینی که تا این حد مردم را ناامید کردند و به تنگ آوردند👿 بعد از گوش کردن دردودل های مردم حالا نوبت ما بود که صحبت کنیم باید امیدوارشان میکردیم💪💪😇 وقتی از امام می‌گفتیم چشمانشان برق میزد 😃 از سخنان امام که فرمودند این انقلاب همان نهالی است که اگر مسئولین خوب را سرکار بیاورید ثمر میدهد میوه می دهد دنیا و آخرتتان را آباد می کند 🌱☘🌴 وقتی از سردار دلها می گفتیم بغض می کردند😢 سردار... تو با این دلها چه کردی که همه دل بسته شدند 😍 وقتی برایشان چند آیه قرآن می خواندیم نور کتاب خدا دلها را تسخیر می کرد✨ «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم» ✨ بعد کمی باهشان شوخی میکردیم تا غم درد و دل هایشان را کمی فراموش کنند😇 وقتی می گفتیم خودجوش وجهادی بین مردم می‌رویم برای روشنگری زنان و مادران سرزمین مان بعد از کمی تعجب برایمان دعا می کردند🤲 انگار دلشان کمی خوش می شد که خوبی هنوز زنده است... 🔆🔆🔆🔆 @madaranemeidan
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
#کلیپ #روشنگری #چگونه‌روشنگری‌کنیم؟
ویژه مبلغین و مادرانی که میخواهند بروند و روشنگری چهره به چهره داشته باشن با مردم و دوست و فامیل. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
623124224_-215621.mp3
1.75M
🗳 انتخابات یک امر منتشر در دل جامعه اسلامی است؛ ما لحظه‌به‌لحظه داریم انتخاب می‌کنیم که ❓ همراه باشیم با این جریان یا نباشیم؟ ❓ همراه باشیم با این تئوری اقتصادی و سیاسی آقای روحانی یا نباشیم؟ 👈 این رأی به اصلح را، در همه جا، این ما هستیم که باید گسترش بدهیم ❌ یک‌جاهایی به نادرست ما را ترساندند؛ که اگر به اصلح رأی بدهید، همین صالح مقبول هم رأیش شکسته می‌شود و شخص دیگری رأی می‌آورد. ⚠️ صحنه‌آرایی را اشتباه برای ما روایت کردند. 🔚 چه‌بسا به این رأی دهیم و نهایتاً به دور دوم برود و آن‌جا مردم خودشان تصمیم بگیرند که چطوری رأی دهند. ⁉️ چرا ما امر را بر مدار رقابت گفتمان انقلاب با ضدانقلاب کردیم؟ ✔️ دست بلند ما می‌تواند آن‌جایی باشد که امر بر مدار گفتمان‌های داخل انقلاب باشد. @madaranemeidan
اینم کار امروز من! ۵۰ تا چاپ کردم.۱۲ تا مغازه رفتم .۵ تا شون این رو از من قبول کردن بقیه نه.. خسته شدم از بس دنبال بهانه برای تواصی بودم.😂 به این بهانه امروز صاف می رفتم سر اصل مطلب💪 همینکه شما دوست دارین یه قدمی بردارین کافیه وقتی آقا میگن همه دیگه باید شروع به تواصی کنند لابد یه خیری تو این کار دیدن و شاید یه چراغ سبزی از امام زمان. از ما تواصی از امام زمان تاثیرگذاری. آقا حتی یک کلمه رو هم بدون پشتوانه نمیگویند به نظرم این حرفشون پشتوانه محکمی داره. البته خیرش رو در مناظره اول دیدیم. حق روشن است و باطل پرت و پلا گو 😄 @madaranemeidan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی خون خواه امام حسین هستیم اما کنار قاتل امام حسین (ع )قرار میگیریم! براستی که درس عبرت است!تاریخ را تکرار نکنیم! @madaranemeidan
بغضی که سر باز کرد ...(۱) تهِ یه کوچه‌ی بن‌بستِ پر پیچ و خم، با فاصله و پراکنده نشسته بودن. دو تا خانم هم بالای دیوار و روی پله‌های بالاخونه‌شون نشسته بودن و از همون بالا با همسایه‌ها گرم صحبت بودن.🗣 وارد جمعشون شدیم و صمیمانه بهشون سلام کردیم و ازشون اجازه گرفتیم که کنارشون بشینیم.😊 به خانمهای بالای دیوار گفتم: به‌به! عجب جایی دارین! خوش به حالتون.😁😁 گفتگو درباره انتخابات شکل گرفت. هر کس چیزی می‌گفت و گلایه‌ای می‌کرد. اکثرشون می‌گفتن ما رأی نمیدیم. فایده‌ای نداره و..... مخصوصا خانم جوانی که تازه وارد جمع شده بود، خیییلی داغ و آتیشی از رأی ندادن میگفت. با لبخند بهش نگاه کردم و اسمشو پرسیدم و خوش و بشی باهاش کردم. این خانم تا آخر با صدای بلند حرف می‌زد و جو جلسه رو دست می‌گرفت. شروع کرد به گفتن مشکلات و اوضاع خراب مملکت و اینکه نباید رأی بدیم و فایده نداره و همون شبهات عمومی. وقتی خانمها از درد و‌ مشکلاتشون می‌گفتن، خودمون هم قاطیشون شدیم و از دردها و مشکلات خودمون و جامعه گفتیم و گفتیم که امروز اومدیم ریشه این مشکلات رو پیدا کنیم و با کمک هم قدمی برداریم برای خشک کردنش. وقتی گفتن رأی نمیدیم و این بدبختی هم، نتیجه رأی دادنمون و..... گفتم: وقتی دختر شما یه ازدواج ناموفق داشته باشه، چکار می‌کنین؟ کلا دیگه بهش شوهر نمیدین یا این بار موقع ازدواجش، بیشتر دقت و تحقیقات می‌کنین؟❓ خانمی که بالای دیوار نشسته بود، گفت: من که دیگه شوهرش نمیدم.😳😳😳 خانم جوانی که توی جمع بود دنبال حرفشو گرفت و گفت: بله فایده نداره دیگه. 😳 بقیه هم پشت سرش زبونشون باز شد و بلبشویی شد.😩 🏹تیر اولم به سنگ خورد و اثر نکرد. با کلی زحمت بحث رو دست گرفتم و گفتم خب وقتی یه قسمت از دیوار خونتون خراب شده، کم‌کم تعمیرش میکنین یا میزنین کل خونه رو خراب می‌کنین؟! یا وقتی ظرف شما کثیف میشه اونو می‌شورین یا دور میندازین؟ خانمی گفت: می‌شوریم ولی نه با آب گل‌آلود. می‌خواست نتیجه بگیره که رای دادن، اون آب گل‌آلود هست. گفتم: احسنت، باید با آب روشن و زلال بشوریم. اون آب صاف و زلال، 🌊 نگاه ما به انتخابات و رأی دادن درست و آگاهانه هست. همون خانم گفت: چه معنی داره بعد از این‌همه سال نامزدها بیان و در مورد صف مرغ 🐓و تخم‌مرغ و... حرف بزنن، ما باید اینقدر پیشرفته باشیم که دیگه از این مسائل عبور کرده باشیم. نمی‌گذارن ایران پیشرفت کنه. مردم رو بدبخت نگه داشتن تا ضعیف باشه و مستعمره آمریکا بشه در نهایت. ولی خب الحمدلله امنیت خوبی داره کشور ما. حرفهایی به این ظرافت می‌زد و در نهایت نتیجه می‌گرفت که خب، پس نباید رای بدیم!!!!!🤯🤯 گفتم: احسنت، پس ما نباید بزاریم که ایران ضعیف بمونه، باید قوی💪🏻 بشیم. اگه قوی باشیم دشمن جرات دست‌درازی نداره. اگه رئیس جمهوری بیاد که نگاهش به داخل و نیروهای مردمی و بهره‌برداری از منابع طبیعی و معادن و .... نباشه، به فکر اشتغال نباشه و فقط چشمش به دشمن ‌باشه، ما اونقدر ضعیف میشیم که نه تنها این اوضاع گرانی و بیکاری و... چندبرابر میشه، بلکه دیگه همین امنیتی که داریم رو هم نخواهیم داشت. کاش میگفتم این امنیتی که میگین، نتیجه مدیریت رهبر و سربازهای کف میدونش هست. اونجایی که وظیفه رهبر هست ما در اوج عزت هستیم. ولی مدیریت مسائل معیشتی و اقتصادی، به رئیس جمهور مربوط میشه. در پاسخ به اینکه رهبری هیچ‌کار نمیکنه، گفتم وظایف رهبری توی قانون اساسی هست. وقتی شما به فرزندتون راه و رسم زندگی رو چندین بار و از راههای مختلف میگین، ولی اون دقیقا خلاف راهنمایی‌های شما عمل کنه و به طلاق و بدبختی برسه، میتونه شما رو مقصر بدونه؟!🤔 جواب دادن، نه. گفتم: خب، رهبر هم وظیفش در این موارد نشان دادن مسیر و راه به مسئولین و مردم هست. چقدر به شاخصهای رهبری برای رای دادن توجه کردیم که انتظار داریم اوضاعمون غیر از این باشه؟! امام علی (ع) ۲۵ سال سکوت کرد تا مردم خودشون بفهمن و الا فکر می‌کنین امام علی (ع) نمی‌تونست همون اول، به هر قیمتی شده بر مسند خلافت بشینه؟! خانم جوانی که توی جمع بود کاملا واضح، بنا داشت مانع حرف زدن ما بشه. تا با خانم‌ها حرف‌می‌زدیم و کمی آروم میشدن، گردوخاک🌪 می‌کرد و همممممه چیزو بهم ربط می‌داد و نمی‌گذاشت بقیه به حرفهای ما گوش کنن. تعمدا با صدای بلند 🗣 جوری که دیگه صدای ما درنیاد، با افتخار می‌گفت: من هییییچ‌ وقت رای ندادم و در عین حال به وضع موجود معترض هم بود.🙁 می‌خواستم با مثال و‌ نمونه براش بگم کسی که رأی نده، حق اعتراض هم نداره، ولی فقط سروصدا می‌کرد و اجازه نمی‌داد حرف بزنیم ⛔️ تا جایی که چندبار صدای خانمهای دیگه دراومد که خب بزار این خانمها هم حرف بزنن.
بغضی که سر باز کرد .... (۲) ادامه:👇 حتی یه جا به ما گفت شما اومدین برای فلانی تبلیغ کنین. گفتم ما که حرفی از کسی نزدیم. گفت ولی تابلوه.😔 از احمدی‌نژاد دفاع می‌کرد و معترض بود به اینکه یه آدم خوب هم بود که تاییدش نکردن. همه‌ی خانمها باهاش همراه شدن. و جالب بود در ادامه میگفتن چرا حسن روحانی رو تایید کردن که ما بهش رای بدیم و بدبخت بشیم؟!!! گفتم تایید میکنن، میگین چرا تایید کردن. رد میکنن، میگین چرا رد کردن. از تایید کف صلاحیتها توسط شورای نگهبان گفتم. خانمی که کنارم بود استدلالم رو ‌پذیرفت. کاش میگفتم‌ همین احمدی نژاد اگه تایید میشد و چهار سال بعد ما رو بدبخت‌تر میکرد، میگفتین چرا اگه بد بود تاییدش کردن؟!😬😬 از این خانوم جوان بگم که تا جمع کمی با ما همراهی می‌کرد، ایشون با مغلطه و پیش کشیدن و غاطی کردن درست و غلط، فضا رو عوض می‌کرد.💨 وقتی به یکی دو تا از سؤالاتش جواب منطقی ‌دادیم، دیگه نمیزاشت به بقیه شبهاتی که رگباری پخش می‌کرد جواب بدیم و مدام ناامیدی پمپاژ میکرد به جمع. نه تنها خودش بنای جواب گرفتن نداشت، بلکه تعمدا اجازه نمی‌داد گفتگوها درست و آروم پیش بره و جواب حرفهاش رو بدیم. هر چقدر هم از در شوخی و خنده و خوش و بش باهاش وارد شدیم، فایده نداشت. حتی به چند نفری که می‌گفتن ما رای میدیم چون وظیفه‌مونه هم سروصدا میکرد و به یکیشون گفت تو چون بسیجی هستی میخوای رای بدی و.... دیدم چاره‌ای نیست. چند دقیقه سکوت کردم تا این خانم خوووب گرد و خاک کنه. فضای سنگینی بود.😰 خانمی اومد روبروم نشست و از بیماری و نداشتن پول دوا و دکترش گفت. دستهای چروکیده‌اش رو گرفتم و می‌خواستم باهاش حرف بزنم. ولی گوشی برای شنیدن نبود. خانم جوان بدجوری سم‌پاشی می‌کرد. از دیدن این جو سنگین و لمس کردن و شنیدن دردها و رنج‌ها و محرومیت‌هاشون دلگیر شدم و اونجایی اندوهم بیشتر شد که بعضا همراهی میکردن با نسخه‌ای که خانم جوان براشون تجویز میکرد که نه تنها دوای دردشون نبود، بلکه سم مهلکی بود که دردشون رو‌ چند برابر میکرد. مثل کسی که نسخه طبیب دلسوزی رو دور بندازه و به سمت دارویی که دشمن بهش داده دست دراز کنه. دیدن این جو سنگین و این فضای دردناک اینقدرررررر بهم فشار آورد که ناخواسته اشکهام سرازیر شد.😭😭😭 پیرزن مهربونی که مادر همون دختر جوان بود با دیدن اشکهای من گریه‌اش گرفت و گفت دخترم! شما تا اومدین اینجا من فهمیدم حرفتون با بقیه فرق داره. سناختمتون. دوستم از همون اول با مادرِ این خانم جوان گفتگوی دونفره راه انداخته بود و با این که اول میگفت رای نمیدم، حالا خیییلی باهامون همراه بود و بهمون لطف داشت و هی تعارف میکرد بریم خونش. خانم دیگه‌ای از اون طرف اومد کنار ما نشست تا به گفتگوی ما گوش کنه، چون گوشِ بقیه‌ی جمع به حرفهای خانم جوان بود. توی چشمها 👀 و نگاه بعضی‌هاشون می‌دیدم که دوست دارن گفتگو کنن و بشنون ولی این خانم اجازه نمی‌داد.😥 صدای اذان بلند شد و دیگه جای موندن نبود. بلند شدیم و از همه عذرخواهی کردیم و با اون خانم جوان هم خوش و بشی کردیم و ازشون خواستیم برامون دعا کنن. با ما همراهی کردن و گفتن خدا خیرتون بده.
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
این روزها دغدغه انتخابات و فقط مشارکت بیشتر خیلی اذیتم میکنه.... امروز صبح یه اسنپ گرفتم بیام خونه مامانم دیدم راننده اسنپ زن هست... خلاصه اسنپ رسید و منم با یه عالمه وسیله و دو تا بچه و.... سوار شدم... اصلا قصد حرف زدن نداشتم.... یهو یکی بهم گفت... چرا از انتخابات چیزی نمیگی... راننده هم که خانم بود و شرایط مهیا برای صحبت کردن... تقریبا به نیمه راه رسیده بودیم ... اول از آب و هوا گفتم و چقدر گرمه و ساعات کاری رو کم کردن و آب و برق هم که داره قطع میشه و یهو برای انتخابات میخوان چیکار کنین😅😅😅😅 خداروشکر خانم بسیار پایه بود و میگفت میخوام رای بدم باید رای بدیم البته نباید توقع داشته باشیم که اگه فلانی بیاد یه شبه وضع خوب بشه...اگه گرگا بزارن خانم جان... هااا گرگا؟؟؟؟ منظورم آمریکا نیست، دشمنای داخلی هستن که نمیزارن یکی کار کنه 👏👏❤️❤️❤️❤️ من داشتم از ذوق میمردم😂😂😂 که رسیدیم در خونه مامانم.... آخرم گفتم خانم شما که با مردم بیشتر هستین بگین که مردم تو انتخابات شرکت کنن... حالا یه زمان فکر میکردن که آقای روحانی اصلح هست... حالا که نشده نباید قهر کنن و ناامید بشن و رای ندن... خلاصه اصل حرفم این هست که قربووووون خدا برم که وقتی دغدغه‌ی یه کاری رو داری یه جوری در و تخته رو برات جور میکنه که باورت نمیشه... اولا راننده اسنپ یه خانم بود... دوما مخاطبم همراه بود و کارم خیلی آسون بود که تجربه اول خوبی داشته باشم...
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
چند سالی هست میشناسمش یه زمانی تو یکی از موسسات تربیتی مربی شون بودم.اون موقع 10 سالش بود...الان ماشالله 18 سالش شده و یه خانومی شده برای خودش.🦋 امسال رای اولیه.دختر فوق العاده توجیهی هست،مدام دنبال کلاس های اخلاقی و حلقه های بحث و گفت و گوست و مثل خودم سرش درد میکنه برا این حرفا😌 پدر خانواده شخص محترمی هست که یکم عجیب و غریب فکر میکنن.🙄 یادمه اون سال ها وقتی میومد کلاس من، میگفت: بابا بهم گفته تو باید مثل چمران بشی!🤔 اما از اون طرف ایشون تک فرزند بود و میگفت بابام معتقده حیفه آدم تو ایران بچه بیاره بچه ش حیف میشه و میسوزه😐😑😕 هیچ رقمه نمیتونستم اینا رو کنار هم بزارم.😣🙁☹️ امسالم که رای اولی هست نمیخاد رای بده.😠 ازش پرسیدم چرا عزیزم؟ گفت:چون مشکل کشور ما الان اقتصاده.منم که علم اقتصاد ندارم و نمیدونم برنامه اقتصادی کدوم کاندید از همه بهتره.پس چرا کاری کنم که علم شو ندارم!!!😶 ای بابا!من هم سن این بودم نایلون فریزر تو پام میکردم رو فرش سر میخوردم.🤕🙈😂😅 والا بوخودا😉 گفتم پس خدا مشورت واسه چی گذاشته؟🤔 کللی با هم حرف زدیم. خیلی شیک و مجلسی گفت بله خانم...رای میدم.😇 گفتم دفعه آخرت باشه الکی وقت یه استاد روشنگر رو میگیری😠😁 بعدم برو نمازشکر بخون که خدا هم چین استادی جلو راهت گذاشته ،حاذق و،ناطق و خلاص...ا ...ببخشید خالص🤣😅😁 گفت چشم فقط بفرمایید قبله کدوم وره😆 @madaranemeidan
‌ 🗳 رهبر انقلاب اسلامی: ‌ "همه مردم علاوه بر رای دادن، خانواده، دوستان و آشنایان خود را هم به شرکت در انتخابات تشویق کنند." ‌➡️ ۱۴۰۰/۰۳/۱۴ @madaranemeidan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️چرا بحث و دعوا!! 💟بادوستان و عزیزانی که مثل همه ما از وضعیت معیشت عصبانی هستند و به حق به این دولت بی کفایت اعتراض دارند ولی فکر میکنند راهش اینه که رای ندهند، اصلاً بحث و جدل نکنید😐 فقط این کلیپ را براشون بفرستید. 🤐یه جو منطق و نیم مثقال غیرت در وجود هر کسی باشه، صحبت های صریح و آشکار این کفتارها براش کافیه 👹 مجری داعشی شبکه 24 عربستان سعودی از عضو ارشد سازمان منافقین میپرسه، چه طور میشه یک کاری کرد که جمهوری اسلامی به دست خود ایرانی ها نابود بشه؟!! 😈 عضو سازمان منافقین میگه: همونطور که ما و مریم رجوی(رئیس گروه تروریستی منافقین که یارو بهش میگه رئیس جمهور منتخب) شرکت در انتخابات توی ایران را تحریم کردیم شما هم هر کاری میتونید بکنید تا مردم ایران توی انتخابات شرکت نکنند و رای ندند؛ اگر انتخابات با مشارکت پائین باشه زمینه آشوب فراهم میشود و ما(سازمان منافقین) برنامه ریزی کردیم ایران را شعله ور کنیم و در همه شهر ها آشوب درست کنیم!! 😡به کوری چشم منافقین و وهابی های داعشی، رای میدیدم @madaranemeidan
🌱 سه سوته با همان صدای رسا و محکم و با گره به ابروها گفتم: آقای عزیز، ببین چه می گویم. آن هایی که مثل من به انقلاب آخوندها انتقاد دارند، خیلی سریع از جایشان بلند شوند! بچّه ها که انتظار شنیدن چنین حرفی را از من نداشتند، گوششان را تیز کردند. گفتم: آقا، مگر نشنیدی؟ عرض کردم آن هایی که مثل من، مانند من و شبیه من، منتقد انقلاب آخوندا هستن..... بخش هایی از کتاب دکل🌱 و حالا یه خبر خوب😃😃😃😃 ما کتاب ۳۰۰صفحه ای😱 دکل رو براتون تبدیل به یه خلاصه ی جمع و جور و خوشمزه کردیم😋😋😋😋😃😃 حالا چه جوری میشه بهش دسترسی یافت🧐🧐🧐 1) بصورت پی دی اف با مراجعه به آیدی: @maryam_barzoyi 2) به صورت جزوه، از لوازم تحریر صابر با پرداخت یه هزینه ی کوچولو😜 چهارراه بیهق روبروی مهمانپذیر پارس،لوازم تحریر صابر آقای بهرامی فر 09117018712 @madaranemeidan
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 تویه گروه گفتن مناظره ها اصلا جالب نیس خیلی بزرگش کردن ..مردم به هر کی بخوان رأی میدن مناظره تاثیری در انتخاب نداره... من چند دلیل رو گفتم مثلا رفتار و نزاکت کلام اگه هماهنگی نداشته باشه خب تو مناظره ها مشخص میشه. اگه ادعای انقلابی بودن و ادعای مدافع نظام بودن داشته باشن با مناظره ها کاملا مشخص میشه چند چندن با مردم... و ازین قبیل حرفا... یا اینکه یه گروهی مدیرش گفت مطلب سیاسی نفرستید... من تا اون لحظه که گفته بودن هیچ مطلبی ارسال نکرده بودم اما تا اینو گفتن حساس شدم😉. گفتم میدونید که اغفال انتخاباتی چه بلایی سر کشور و ملت میاره؟ سانتریفیوژها که نمی تونن از خودشون دفاع کنن باید ملت دفاع کنه، اونم فقط با یه رییس جمهور جهادی و انقلابی ممکنه... ما درقبال این نظام مسئولیم... اگر در حد یه پیام روشنگری و یه رنگ و یه انگشت کاری نکنیم چطور اون دنیا جواب خون شهدا رو بدیم؟ کی میتونه ادعا کنه راحت بخوابه و راحت بشینه اکا جواب شهدا رو هم داره؟؟؟ خلاصه مطالبم که تموم شد... مدیر تو گروه پیام گذاشت که پیام سیاسی جهت روشنگری مشکلی نداره... و من قبلش کلی تصویر جهت روشنگری ارسال کرده بودم.. گفتم این تصاویر چقدر کمک میکنه به انتخاب درست؟؟؟ مدیر خودش تایید زد ... من داشتم ذووووق میکردم... که مدیر یه گروه روقانع کرده بودم برای ارسال پیام سیاسی... و دفاع از شخص خاصی نه...نه😬 @madaranemeidan
بعضی اوقات هم حرفهایی از بعضی صادر میشود که نشان‌دهنده‌ی این است که اساس قانون اساسی را کأنّه قبول ندارند. خب کسی که میخواهد وارد میدان ریاست جمهوری بشود و داوطلب نشستن بر مسند ریاست جمهوری کشور است، بایستی به اسلام معتقد باشد، به رأی مردم معتقد باشد، به قانون اساسی معتقد باشد؛ اینها را بایستی اعتقاد داشته باشد وَالّا [اگر] نداشته باشد که خب شایسته‌ی این معنا نیست. حرفهایی گاهی شنیده میشود که متناسب با این وظیفه‌ی مهم نیست؛ این را ما درخواست داریم و جدّاً مطالبه میکنیم که رعایت کنند. مقام معظم رهبری @madaranemeidan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفته بودیم مسافرت و دیدار اقوام 👥 مهمان جاری عزیز بودیم 🧕 در حال آماده کردن غذا... 🍜 یدفعه سر حرف را باز کردم 😌 (جاریم پرستار یکی از بیمارستان های شهرشونه) گفتم: خب... طرف شما از انتخابات چه خبر؟ همکاران چیا میگن؟👀 گفت: همشون میگن فلان کاندیدا... ولی من خودم رای نمیدن چون مملکت درست بشو نیست 😨 همه جای کشور پارتی بازیه و همه دنبال منفعت و جیب خودشونن _خب راه حل چیه؟ 🤔 _از امیرکبیر پرسیدن چطور این همه خدمات داشتی و تونستی مملکت رو آباد کنید! امیرکبیر جواب داد چون خودم دزد نبودم😏 زیر دستام دزد نبودند، زیردست زیر دستامم دزد نبودن الی آخر... پس معلوم میشه کار مسئولین ما از ریشه خرابه که مملکت ما همه دزد شدن _خدا خیرت بده خودت یه پا فیلسوفی..👩‍🏫 خب ما هم می‌خواهیم رای بدیم که ریشه درست بشه... ما زورمون به مدیران و مسئولین کوچیک و دم دستمون نمیرسه ولی میتونیم اون بالایی و اون ریشه اصلی رو درست انتخاب کنیم _فایده ای نداره...😟 همشون مثل همند هرکی بیاد فرقی نمیکنه مثلاً توی همین بیمارستان ما همه دنبال دلالی پول هستند... ده برابر بودجه می گیره که میخواد یه تغییر کوچیکی توی اتاق انتظار بده😕 _یعنی توی همون بیمارستان شما، آدم خوب، دکتر و پرستار دلسوز پیدا نمیشه؟! _ چرا هست بالاخره... _خوب فکرکنین مثلاً از بین همون همکارای خوبتون، یکی رئیس بیمارستان می‌شد... به نظرتون فرق نمیکرد؟ 🤨 _چرا.. درسته... فرق میکرد😏 _پس الان هم اگه آدم خوب سرکار بیاریم مشکلات حل میشه انشاالله😊 _خب من که هیچ کسی رو نمیشناسم چطوری بفهمم کی خوبه کی بد _خب وقت بزاریم.... چطور برای خرید یه لباس یه هفته بازار رو پایین و بالا می کنیم...🤨 یه هفته وقت بزاریم برای شناخت کاندیدای اصلح. باز هم اگه نشد از ۴ تا آدم منصف و کارشناس بپرسیم. ما دست روی دست میزاریم یا رای نمیدیم یا الکی رای میدیم بعد انتظار داریم رئیس جمهور خوب و کاردان سرکار بیاد😬 به فکر فرو رفت و گفت دوست داره بیشتر در مورد انتخابات صحبت کنیم😇 @madaranemeidan
این گزارشی ست که گزارش نیست!!! همین اول بگم که قرار نیست من گزارشی به کسی بدم خصوصا بالادستی چون اصولاً من حامی شما هستم ، همین شما اعضا معمولی گروه مادرانه جنوب شرق...(، )!😁 می‌خوام از روز دوشنبه بگم براتون که تو پارک سهند چه اتفاق هایی افتاد ولی نمی‌دونم از کجا شروع کنم و کجاهاش رو بگم چون من گزارش نویسی بلد نیستم، خصوصا وقتی بالادستی امر بده و بگه بنویس مغزم کلا خشک میشه!😯😬 نمی‌دونم از کجا شروع کنم و از کجاش بگم؟ از نیمچه استرس اولیه ای که داشتم از نابلدیم برای شروع صحبت با مردم و بعدش دست گرفتن بحث و ول نکردنم(مثل اینا که میشینن سر سفره و میگن میل نداریم و گشنمون نیست ولی از بقیه بیشتر غذا میخورن)!😉 از کجاش بگم؟ از نگرانی که در پس ذهنم از دختر چهارسالم داشتم و از رشدی که تو دل گروه بچه های همسالانش داشت براش رقم میخورد و من کنار دغدغه ی انتخاباتی این همراهی با بقیه ی بچه هارو می‌دیدم و تو این کرونا و خونه موندگی و بی دوستی ،از داشتن این فرصت داشتم ذوق مرگ میشدم؟😍 از کجاش بگم؟ از جایی که شروع کردیم پای صحبت دوتا خانم نشستیم و اونها درد و دل کردن و همدلی کردیم و گاهی با نقدهاشون همراه شدیم و دوتا نقد هم خودمون گذاشتیم روش و بحث رو به این مسیر پیش بردیم که تا حالا ما مردم پای این کشور وایستادیم بدون کمک خارجی ها و از این به بعد هم خودمون باید بسازیمش..💪 از کجاش بگم؟ از حرفهایی که نتیجه ش این شد که ما ظرفیت داریم ولی مدیر اجرایی نداریم و مدیر رو ما باید انتخاب کنیم..😌 از کجاش بگم؟ از اونجا که طرف سردار سلیمانی رو قبول نداشت و ما فقط با دوتا سوال و با جواب خودشون به این نتیجه رسیدیم که جنگ با دشمن خارجی توی یه کشور دیگه بهتر از جنگ با دشمن تو کشور خودمونه... 😇 نمی‌دونم از کجاش بگم؟ از اونجایی که انقدر برای اومدن هول شدم که هیچی با خودم نیاوردم ولی مامان زکیه جبران همه ی کم کاری هام رو کرد و برای گرسنگی و تشنگی بچه هامون هم دغدغه بخرج داد و براشون غذا و آب خرید...🙃 واقعا نمی‌دونم از کجاش بگم چون من اصولاً گزارش نویسی بلد نیستم فقط خواستم باهاتون یکم حرف بزنم... میدونین بچه ها الان تو موقعیت خوبی نیستیم ، یعنی کشور تو موقعیت خوبی نیست، الان نشستن و با دونفر همدلی کردن و ترغیبشون به رای دادن و مشارکت شون تو امر انتخابات خیلی اهمیت داره،،، هوا گرمه بچه داریم شام چی درست کنیم بیام بیرون با بچه داغون میشم از خستگی کرونا رو چیکار کنم از من ساقطه تکلیف آره منم همه ی این فکرها رو با خودم کردم ولی بعضی چیزها ضابطه و رابطه و قانون و این چیزا سرش نمیشه باید خط بزنی رو همه ی تفکراتت و فقط با خودت بگی وقتی نمونده و نباید همین چند روز باقی مونده رو از دست داد با خودت بگو امروز تکلیفم چیه؟ بیا و کمک کن تو این دعوت به مشارکت تنها نباشیم. تو هرکسی با هر قدر معلومات و اطلاعات بشدت به کمکت نیاز داریم.... چی شد این گزارشی که گزارش نبود تهش تبدیل شد به دلنوشته... معلوم نبود از کجاش میخواستم بگم ولی تقریبا همش رو گفتم... فردا بوستان منتظرتیم.... منتظر تک تک شما که این پیام رو میبینید و می‌خونید...