eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
25.4هزار ویدیو
126 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ آيا در زمان حکومت امام مردم حق و دارند يا كسى حق سخن گفتن نخواهد داشت و بايد سكوت كامل باشد و تعبد صرف؟! 🔹اظهار نظر و انتقاد در صورتى پيش مى آيد كه در جامعه نيازها و گرفتارى ها، به خصوص نيازهاى مادّى گوناگون حكمفرما شود. 🔹وقتى كه انسان از هر جهت تأمين و گرفتارى هايش برطرف شد، وقتى كه فرهنگ مردم به معرفت واقعى و امام خود استقرار يافت و... ديگر انتقاد كردن معنایى نخواهد داشت و وقتى كه برنامه هاى امام از آسمان تعيين مى شود، جائى براى اظهار نظر نمى ماند؛ 🔹در دولت كريمه ی امام زمان بیكارى وجود ندارد،براى همه كار هست. تنبلی و باطل زيستن بى معنا خواهد بود و اين خصلت‌ها مورد نكوهش قرار خواهد گرفت. 🔹كارها با برنامه ی صحيح و منظم و عاقلانه و خردمندانه و در ساعت معين و وقت كافى، (اما نه خسته كننده و تلاش طاقت فرسا) انجام گرفته و زندگى به صورت ايده آل ادامه خواهد يافت. 📚پرسش و پاسخ درباره ی امام زمان ╔═.🍃.═════╗ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d_______________╚════ ╚═════.🍃.═╝ ‌‌‌‌
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
پیوند جالب دریا، کویر و جنگل !🏝 ▪️تل ماسه‌ای پیلا در فرانسه، مرتفع ترین تل ماسه‌ای تو اروپاست. سالانه بیش از 1میلیون بازدیدکننده داره ▪️جالب بدونید این تل ماسه ای حرکت میکنه و به سمت جنگل و خونه‌ها میره. میزان حرکتش گاهی بسیار تند «10 متر در سال» و گاهی بسیار آرام «کمتر از 1 متر در سال» در طول 57 سال گذشته 280 متر جابجا شده و خیلی از خونه‌ها رو به‌طور کامل پوشونده https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d_______________╚════
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
جاده ای به سوی بهشت😊🥰 چابهار.جاده ساحلی رمین به بریس 🌏بهترین جاذبه‌های جهانگردی😍😍 ⁦👇🏻⁩⁦👇🏻⁩⁦👇🏻⁩⁦👇🏻⁩⁦👇🏻⁩ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d_______________╚════
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
‍ ‍ تحلیل فیلم X-Men: Apocalypse کلاس امام شناسی هالیوود! https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd1
‍ ‍ تحلیل فیلم X-Men: Apocalypse کلاس امام شناسی هالیوود! 🎥 قسمت چهارم 🎥 فراگیری علم اول و آخر 🎞⬅️در بخشی از فیلم، اِن صباح النور، پس از خروج از دخمه ای که در آن مدفون شده بود (یا شاید بتوان آن را به نوعی سرداب نامید)، به سراغ تلویزیون (نماینده علم در عصر حاضر) رفته و از طریق آن تمامی علوم مربوط به دنیای مدرن، گذشته و آینده را فرا می گیرد. نظیر چنین موضوعی را می توان در مورد حضرت ولی عصر (عج) هم مشاهده کرد. طبق روایات، وی صاحب علم اول و آخر است و از همه چیز آگاهی دارد. ✅در قرآن کریم، واژة "لدن" به تنهایی 2 بار، به شکل "لَدنّا" 6 بار "لَدُنک" 2 بار و به شکل "لَدنِی" 1 بار به کار رفته است. (عبدالباقی، محمدفواد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل واژة «لدن)  ✅از جمله در آیة 65 سورة کهف آمده: فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً (در آن جا) بنده‏ای از بندگان ما را یافتند که رحمت (و موهبت عظیمی) از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم. ✅علامه طباطبایی در المیزان، ذیل آیه 65 سورة کهف، آن علم را در حیطه و انحصار الهی می‌داند که حس و فکر در آن دخالت ندارد و از راه اکتساب بدست نمی‌آید و دلیل بر آن را جمله "من لدنا" از نزد خدا، دانسته که به عنوان خاستگاه آن محسوب می‌شود و از آخر آیات استفاده کرده که مقصود از آن "علم به تأویل حوادث" است. (طباطبایی، المیزان، ترجمة موسوی همدانی، ج 13، ص 474) ✅شیخ محمدحسین مظفر ضمن بحث از علم امام (ع) از علم پیامبر اسلام (ص) به عنوان منبع علم ائمة اطهار (ع) یاد کرده و به خاطر شمول دایرة نبوت آن حضرت بر جمیع مخلوقات عالم، علم پیامبر به حوادث عالم را لازمة نبوت عام آن حضرت دانسته است. (مظفر، علم الامام (ع)، ص 13) تا با دانشی که از موهبت‌های خاص الهی است به اراده و اصلاح جامعه اقدام نماید. ارتقاء علم افراد گرد امام و رفاه یاران 🎞⬅️در ادامه داستان فیلم، اِن صباح النور به سراغ جهش یافته های عصر حاضر می رود و آن ها را در بدترین حالت ممکن می یابد. آن ها توسط انسان های عادی (موجوداتی پست از نظر جهش یافته ها) مورد سوء استفاده و ظلم قرار گرفته و خوار شده اند. وی تصمیم می گیرد تا به این روند پایان داده و عزت را یکبار دیگر به جهش یافته ها بازگرداند. او شروع به جمع آوری نیرو کرده و جالب اینکه تمام قدرت های آن ها را ارتقاء می دهد و از رنج و ناراحتی می رهاند و دنیای سیاه آن ها را به صبحی روشن تبدیل می کند. جهش یافته هایی که تا چندی پیش مورد استعمار و ابزار سرگرمی و سوء استفاده انسان ها بودند و دوران سختی را سپری می کردند، به یکباره با آمدن صباح النور به موجوداتی غرق در قدرت و شوکت تبدیل می شوند. ✅نظیر این اتفاق را می توان در روایات مربوط به دوران ظهور هم مشاهده کرد: قال علی (ع): اذا قام القائم... واخرجت الارض بركاتها ولا یجد الرجل منكم یومئذ موضعاً لصدقته ولا بره..؛ بحارالانوار، ج، ۵۲ ص۳۳۸. ✅"و طبق وعده الهی، تقوای مردمان باعث می شود كه بركات و گنج های-معادن-زمین در اختیار انسان ها قرار بگیرد و هیچ خرابه ای نماند مگر اینكه آباد شود و بدین ترتیب عنصر سوم جامعه ایده آل فراهم خواهد گردید." قال الصادق (ع): القائم منصور بالرَعب مؤید بالنصر.... فلا یبقی فی الارض خراب الا عمر بحارالانوار، ۵ ص۱۹۱. ... ╔═.🍃.════╗ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ╚════.🍃.═╝
‍ ‍ تحلیل فیلم X-Men: Apocalypse کلاس امام شناسی هالیوود! 🎥 قسمت پنجم 🎥 🔴ستاندن حکومت از نالایقان و بازگرداندن آن به اهلش 🎞⬅️در بخشی از داستان فیلم، اِن صباح النور، پس از دریافت اطلاعات از تلویزیون در مورد ابرقدرت ها، چنین اظهار نظر می کند که: اِن صباح النور: "ابرقدرت‌ها... ضعيفان، دنيا رو تصاحب کردند. به اين خاطر، به من خيانت شد. خدايان دروغين، بت‌ها... ديگر نه. من بازگشتم. فرداي جديد از امروز شروع مي شود. اين دنيا بايد پاک شود." استورم: "چي؟ نجات داده شود! نميتوني همينطور راه بيفتي و آدم بکشي و دنيا رو نجات بدي... قوانيني وجود دارن. نظام و جايي براي اين چيزا هست." اِن صباح النور: "فرزندم، چرا خودت رو برده کردي؟" استورم: "چيکار مي کني؟" اِن صباح النور: "تو را قوي‌تر مي کنم. ديگر جايي براي خدايان نيست..." 🎞⬅️صباح النور به جهش یافته ها که در اصل از نسل وی به شمار می روند و در نظر او مالکان اصلی زمین هستند، وعده می دهد که به زودی حکومت بر زمین به آن ها باز خواهد گشت و آن ها وارثان زمین خواهند بود. ✅ این موضوع نیز اشاره ای صریح به رویدادهای پس از ظهور و به ارث رسیدن زمین به صالحان دارد. وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ اْلأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ كلمه "ارض" در این آيه، سراسر كره زمين را شامل مي‌شود و اين فقط در زمان ظهور امام زمان (علیه السلام) تحقّق خواهد يافت. "ارث بردن"، يعني اينكه وارث در نحوه استفاده از مال و همه منافع آن، اختيار كامل داشته باشد و چنين استفاده اي از منافع زمين، تنها در زمان ظهور براي "بندگان صالح" فراهم است. ✅البته، عده اي ديگر اين برداشت را نمي پذيرند، بلكه معتقدند: آيه عام است و در هر زمان امكان دارد عده اي از "بندگان صالح" زمين را به "ارث" ببرند. هر چند محدوده اي معين و كوچك از زمين را در اختيار داشته باشند و با برقراري حكومت ديني، بتوانند از منافع شان بهره ببرند. با اين همه، حكومت امام زمان (علیه السلام) مصداق كامل و تمام اين آيه شريفه است. امام باقر (علیه السلام) مي‌فرمايد: «و قوله (وَلَقَدْ كَتَبنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعدِ الذِّكر)قال: اَلكُتُبُ كُلُّها ذِكر، (وَاَنَّ الاَرضَ يَرِثُها عِبادِي الصالِحُونَ) قالَ: اَلْقائِمُ(علیه السلام) وَاَصحابُه»؛ (مجمع البيان، ج 4) ✅مراد از كلمه «ذكر» در «وَلَقَد كَتَبنا...» همه كتاب هاي پيامبران است. و مراد از «اَنّ الاَرضَ...» قائم (علیه السلام) و ياران اوست. 🔴از کار افتادن سلاح ها، خصوصاً سلاح اتمی و خلع سلاح اسرائیل 🎞⬅️قدم بعدی صباح النور، خلع سلاح جهانی و از کار انداختن سلاح های اتمی است! او در یک اقدام غافلگیر کننده، سوئیچ شلیک همه سلاح های اتمی در سراسر جهان را فعال کرده و آن ها را به تهدیدی علیه دارندگانشان (ابرقدرت ها) تبدیل می کند. نکته جالب اینکه در این بین، اسرائیل جزو شاخص ترین کشورهایی است که توسط اِن صباح النورخلع سلاح می شود! * تهمت استفاده امام زمان (عج) از سلاح اتمی در رسانه های غربی چیز جدیدی نیست و سال ها پیش اولسون ولز در فیلم "مردی که آینده را دید" هم به این موضوع اشاره کرده بود. ✅نظیر چنین موردی را می توان در برخی از روایات مشاهده کرد: "یکی از علامت‌های عظمت الهی نیز، از کار افتادن سلاح‌های روز و بدون استفاده شدن آن‌ها در مقابل اراده آن حضرت است. آن حضرت، بدون آنکه به سلاح‌های کشتار جمعی امروز احتیاجی داشته باشد، با سلاح‌های مرسوم پیشینیان به مبارزه با معاندان می‌پردازد و بدیهی است که آنان نیز قدرت به کارگیری سلاح‌های خود را نخواهند داشت." 📙 (درس مهدویت آیت‌الله محمدعلی ناصری استاد اخلاق و مدیر حوزه علمیه حضرت ولی عصر(عج)) ╔═.🍃.══════╗ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ╚══════.🍃.═╝
‍ ‍ تحلیل فیلم X-Men: Apocalypse کلاس امام شناسی هالیوود! 🎥 قسمت ششم 🎥 🔴صحبت با همه مردم دنیا به زبان خودشان 🎞⬅️در یکی از سکانس ها، اِن صباح النور با کمک قدرت پروفسور ایکس (ژاویر) پیام خود را به همه دنیا منتقل می کند. جالب اینکه همه افراد این پیام را به طور واضح و به زبان خود می شوند! ✅نظیر چنین اتفاقی را در روایات مربوط به امام عصر (ع) نیز می توان مشاهده کرد: "میان علامت‌های قیام مهدی (عج) ندای آسمانی جایگاه ویژه‌ای دارد. مطرح شدن این مطلب در روایات فراوان، تطبیق آیاتی از قرآن توسط اهل ‌بیت (ع) بر آن، مطرح شدن آن در آخرین توقیع، حتمی بودن و آغاز ظهور حضرت به وسیله ندا، نشان از اهمیت آن دارد. ✅ مهم‌ترین هدف از ندای آسمانی، شناساندن حضرت به جهانیان و اعلان آمدن او است. پیروان حق، با شنیدن ندای آسمانی، نشاط و شادابی خاصی می‌یابند و آگاه می‌شوند که مولایشان بعد از قرن‌ها انتظار می‌آید و در پرتو آن، حق و عدالت همه جا را نورانی خواهد کرد. گویی با شنیدن ندا، روحی تازه در وجودشان دمیده می‌شود. از سوی دیگر، دشمنان حضرت با شنیدن آن ندا، می‌فهمند برابر قدرت آسمانی او توانی ندارند و نمی‌توانند مقاومت کنند." ✅از امام رضا (ع) نقل شده است: "هنگام فقدان آب گوارا، بسیاری از مردان و زنان مؤمن، دلسوخته و متأسف و اندوهناکند. گویی آنان را در ناامید‌ترین حالاتشان می‌بینم که ندا را می‌شنوند؛ ندایی که از دور، مانند شنیده شدن از نزدیک، شنیده می‌شود. آن، رحمتی برای مؤمنان و عذابی بر کافران است" (شیخ صدوق، 1380: ج2، ص59) ✅ندای آسمانی، همگانی است و هر کس با زبان خود این ندا را می‌شنود 📙(نعمانی، همان: ص262).  ✅دیگر جایی برای عذر و بهانه باقی نمی‌ماند که اگر واقعاً می‌دانستیم او حجت خداوند است، از او پیروی می‌کردیم. در روایتی از امام جعفر صادق علیه السلام چنین نقل شده است: «به اسم و کنیه و نسب حضرت، ندا داده می‌شود. این مطلب، دهان به دهان بین اهل حق و باطل و موافقان و مخالفان می‌چرخد، تا حجت را بر آنان در شناختن او تمام کند» 📘 (مجلسی، 1404: ج53، ص3). ╔═.🍃.══════╗ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ╚══════.🍃.═╝
‍ ‍ تحلیل فیلم X-Men: Apocalypse کلاس امام شناسی هالیوود! 🎥 قسمت آخــر 🎥 🔴تبدیل زمین به زمینی دیگر 🎞⬅️در نهایت، در این فیلم سکانسی وجود دارد که اِن صباح النور با کمک قدرت خود، زمین را دگرگون ساخته و دست به خلق ساختاری جدید از آن می زند. به عبارتی، دنیا وجه دیگری از خود را به واسطه حضور اِن صباح النور نمایان می سازد. ✅وجود چنین رویدادی در زمان ظهور هم در قرآن و احادیث پیش بینی شده است: ✨يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ "در آن روز كه اين زمين به زمين ديگر و آسمان ها (به آسمان هاى ديگرى) مبدل مى‏شود و آنان در پيشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مى‏گردند. ✅عبد اللَّه بن ضمرة از كعب الأحبار نقل كرده كه او گفت: "چون روز قيامت فرا رسد، بندگان به صورت چهار دسته محشور مى ‏شوند: دسته‏اى سواره، دسته‏اى بر گام هاى خويش قدم برمى‏دارند، دسته‏اى به زمين خورده و به زانو درآمده، و دسته‏اى به روى در افتاده و كر و لال و كورند، آنان چيزى نمى ‏فهمند و سخن نمى ‏گويند و به آنان‏ اجازه داده نمى‏ شود كه پوزش بخواهند. آنان كسانى باشند كه آتش صورت هاشان را بريان مى‏ كند و در اين حال كه لب هايشان سوخته، كريه المنظر مى ‏شوند. به كعب گفته شد: اى كعب، اينان كه به روى در افتاده مشحور مى‏ شوند و حالشان چنين است چه كسانى‏اند؟ كعب گفت: آنان بر گمراهى و ارتداد و پيمان‏شكنى بوده‏اند، پس بد چيزى است آنچه براى خويشتن از پيش فرستاده‏اند. روز ديدار خدا كه با خليفه و وصى پيامبرشان و عالم و سرور و فاضل خود و پرچمدار و صاحب حوض و مورد اميد و اميدوارى در غير اين عالم (يعنى در دنيا) به جنگ پرداخته ‏اند، او همان علمى است كه ناشناخته نمى ‏ماند و شاهراهى است كه هر كه از آن بركنار رود هلاك مى ‏شود و در آتش واژگون مى ‏گردد. قسم به خداى كعب آن على (ع) است كه دانشمندترين آنان از حيث علم و پيشقدم‏ترين ايشان در اسلام و سرشارترينشان از نظر بردبارى است. كعب در شگفت است از كسى كه ديگرى را بر على (ع) مقدم مى‏ دارد. و آن مهدى قائم علیه السلام از تبار علىّ علیه السلام است كه زمين را به زمين ديگرى دگرگون مى‏ سازد، و با وجود اوست كه عيسى بن مريم بر نصاراى روم و چين احتجاج مى‏ كند. همانا مهدى قائم (ع) خود از نسل على (ع) است كه از حيث آفرينش و خوى و آراستگى قيافه و ظاهر و شكوه شبيه‏ترين مردم به عيسى بن مريم (ع) است. خداى عزّ و جلّ آنچه به همه‏ پيامبران بخشيده به او عطا مى‏ فرمايد، بلكه بيشتر و برتر از آن بدو ارزانى خواهد داشت. همانا قائم (ع) از فرزندان على (ع) داراى غيبتى است همچون غيبت يوسف و بازگشتى همانند بازگشت عيسى بن مريم. پس از غيبتش با طلوع ستاره سرخ آشكار خواهد شد هم زمان با ويرانى زوراء كه شهر رى است و فرو رفتن مزوره كه همان بغداد باشد و خروج سفيانى و جنگ فرزندان عباس با جوانان ارمنستان و آذربايجان چنان جنگى كه هزاران و هزاران نفر در آن كشته مى ‏شوند. هر جنگجو شمشيرى زيور يافته به دست مى ‏گيرد، پرچم هاى سياه بر آن به اهتزاز درمى ‏آيند. آن جنگى است كه به مرگ سرخ و طاعون بسيار خطرناك آميخته است‏." 📗الغيبة للنعماني ص 145( ترجمه غفارىص205)-بحار ج‏52 ص 226 🎞⬅️اما اوج کینه و عداوت کارگردان این اثر در نقطه پایانی فیلم خودنمایی می کند. جایی که همه انسان ها از رویارویی با اِن صباح النور ناامید شده اند و پیروزی وی تقریباً بر همگان مسجل شده است. در این زمان است که جهش یافته ها به نیت شوم اِن صباح النور پی برده و با کمک قدرت های فرابشری خود علیه وی قیام می کنند و او را از بین می برند. ⭕️نسخه ای جسورانه که غرب آرزوی تحقق آن را در دنیای واقعی هم برای پیروان مهدویت و ظهور در سر می پروراند و تلاش می کند تا در نهایت به مقصود شوم خود به هر طریق ممکن برسد. ╔═.🍃.════╗ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ╚════.🍃.═╝
✅آیت الله شوشتری میفرمودند: 🔹روزی شخصی[۱] خدمت حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) می رسد و می گوید: 🔻آقا من بعضی شبها برای خواب می مانم چه کار کنم؟ دعائی بفرمائید! 🔹آقا هم می فرمایند: چه ساعتی دوست داری بیدار شوی؟ 🔹می گوید: ساعت سه نصف شب. 🔹ایشان می فرمایند: 🔻برو إن شاء الله بیدار می شوید. 🔻الان چندین سال است که از این جریان می گذرد این شخص به من گفته بود که از آن تاریخ به بعد هر شب سر همان ساعت بیدار می شوم و لو اینکه ساعتی قبل خوابیده باشم و نماز شبم ترک نشده است. _____ [۱] نوۀ دختری مرحوم آیت الله حاج سیّدمحمدتقی موسوی اصفهانی (ره) صاحب کتاب شریف مکیال المکارم، آیت الله سیّدمحمدباقر ابطحی اصفهانی، که خود هم یکی از علمای حوزۀ علمیه قم می باشد. ------------------------- -https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✍️ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 💠 به محض فرود هلی‌کوپترها، عباس از پله‌های ایوان پایین رفت و تمام طول حیاط را دوید تا زودتر را به یوسف برساند. به چند دقیقه نرسید که عباس و عمو درحالی‌که تنها یک بطری آب و بسته‌ای آذوقه سهم‌شان شده بود، برگشتند و همین چند دقیقه برای ما یک عمر گذشت. 💠 هنوز عباس پای ایوان نرسیده، زن‌عمو بطری را از دستش قاپید و با حلیه به داخل اتاق دویدند. من و دخترعموها مات این سهم اندک مانده بودیم و زینب ناباورانه پرسید :«همین؟» عمو بسته را لب ایوان گذاشت و با جانی که به حنجره‌اش برگشته بود، جواب داد :«باید به همه برسه!» 💠 انگار هول حال یوسف جان عباس را گرفته بود که پیکرش را روی پله ایوان رها کرد و زهرا با ناامیدی دنبال حرف زینب را گرفت :«خب اینکه به اندازه امشب هم نمیشه!» عمو لبخندی زد و با صبوری پاسخ داد :«ان‌شاءالله بازم میان.» و عباس یال و کوپال لشگر را به چشم دیده بود که جواب خوش‌بینی عمو را با نگرانی داد :«این حرومزاده‌ها انقدر تجهیزات از پادگان‌های و جمع کردن که امروزم خدا رحم کرد هلی‌کوپترها سالم نشستن!» 💠 عمو کنار عباس روی پله نشست و با تعجب پرسید :«با این وضع، چطور جرأت کردن با هلی‌کوپتر بیان اینجا؟» و عباس هنوز باورش نمی‌شد که با هیجان جواب داد :«اونی که بهش می‌گفتن و همه دورش بودن، یکی از فرمانده‌های ایرانه. من که نمی‌شناختمش ولی بچه‌ها می‌گفتن !» لبخند معناداری صورت عمو را پُر کرد و رو به ما دخترها مژده داد :« ایران فرمانده‌هاشو برای کمک به ما فرستاده !» تا آن لحظه نام را نشنیده بودم و باورم نمی‌شد ایرانی‌ها به خاطر ما خطر کرده و با پرواز بر فراز جهنم داعش خود را به ما رسانده‌اند که از عباس پرسیدم :«برامون اسلحه اوردن؟» 💠 حال عباس هنوز از که دیشب ممکن بود جان ما را بگیرد، خراب بود که با نگاه نگرانش به محل اصابت خمپاره در حیاط خیره شد و پاسخ داد :«نمی‌دونم چی اوردن، ولی وقتی با پای خودشون میان تو داعش حتماً یه نقشه‌ای دارن!» حیدر هم امروز وعده آغاز را داده بود، شاید فرماندهان ایرانی برای همین راهی آمرلی شده بودند و خواستم از عباس بپرسم که خبر آوردند حاج قاسم می‌خواهد با آمرلی صحبت کند. 💠 عباس با تمام خستگی رفت و ما نمی‌دانستیم کلام این فرمانده ایرانی می‌کند که ساعتی بعد با دو نفر از رزمندگان و چند لوله و یک جعبه ابزار برگشت، اجازه تویوتای عمو را گرفت و روی بار تویوتا لوله‌ها را سر هم کردند. غریبه‌ها که رفتند، بیرون آمدم، عباس در برابر نگاه پرسشگرم دستی به لوله‌ها زد و با لحنی که حالا قدرت گرفته بود، رجز خواند :«این خمپاره اندازه! داعشی‌ها از هرجا خواستن شهر رو بزنن، ماشین رو می‌بریم همون سمت و با می‌کوبیم‌شون!» 💠 سپس از بار تویوتا پایین پرید، چند قدمی به سمتم آمد و مقابل ایوان که رسید با عجیب وعده داد :«از هیچی نترس خواهرجون! مرگ داعش نزدیک شده، فقط کن!» احساس کردم حاج قاسم در همین یک ساعت در سینه برادرم قلبی پولادین کاشته که دیگر از ساز و برگ داعش نمی‌ترسید و برایشان خط و نشان هم می‌کشید، ولی دل من هنوز از داعش و کابوس عدنان می‌لرزید و می‌ترسیدم از روزی که سر عباسم را بریده ببینم. 💠 بیش از یک ماه از محاصره گذشت، هر شب با ده‌ها خمپاره و راکتی که روی سر شهر خراب می‌شد از خواب می‌پریدیم و هر روز غرّش گلوله‌های تانک را می‌شنیدیم که به قصد حمله به شهر، خاکریز را می‌کوبید، اما دل‌مان به حضور حاج قاسم گرم بود که به نشانه بر بام همه خانه‌ها پرچم‌های سبز و سرخ نصب کرده بودیم. حتی بر فراز گنبد سفید مقام (علیه‌السلام) پرچم سرخ افراشته شده بود و من دوباره به نیت حیدر به زیارت مقام آمده بودم. 💠 حاج قاسم به مدافعان رمز مقاومت را گفته بود اما من هنوز راز تحمل حیدر را نمی‌دانستم که دلم از دوری‌اش زیر و رو شده بود. تنها پناهم کنج همین مقام بود، جایی که عصر روز عقدمان برای اولین بار دستم را گرفت و من از حرارت لمس گرما گرفتم و حالا از داغ دوری‌اش هر لحظه می‌سوختم. 💠 چشمان و خنده‌های خجالتی‌اش خوب به یادم مانده و چشمم به هوای حضورش بی‌صدا می‌بارید که نیت کردم اگر حیدر سالم برگردد و خدا فرزندی به ما ببخشد، نامش را بگذاریم. ساعتی به مانده، از دامن امن امام دل کَندم و بیرون آمدم که حس کردم قدرتی مرا بر زمین کوبید... ✍️نویسنده: -------------------------- https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✍️ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 💠 به محض فرود هلی‌کوپترها، عباس از پله‌های ایوان پایین رفت و تمام طول حیاط را دوید تا زودتر را به یوسف برساند. به چند دقیقه نرسید که عباس و عمو درحالی‌که تنها یک بطری آب و بسته‌ای آذوقه سهم‌شان شده بود، برگشتند و همین چند دقیقه برای ما یک عمر گذشت. 💠 هنوز عباس پای ایوان نرسیده، زن‌عمو بطری را از دستش قاپید و با حلیه به داخل اتاق دویدند. من و دخترعموها مات این سهم اندک مانده بودیم و زینب ناباورانه پرسید :«همین؟» عمو بسته را لب ایوان گذاشت و با جانی که به حنجره‌اش برگشته بود، جواب داد :«باید به همه برسه!» 💠 انگار هول حال یوسف جان عباس را گرفته بود که پیکرش را روی پله ایوان رها کرد و زهرا با ناامیدی دنبال حرف زینب را گرفت :«خب اینکه به اندازه امشب هم نمیشه!» عمو لبخندی زد و با صبوری پاسخ داد :«ان‌شاءالله بازم میان.» و عباس یال و کوپال لشگر را به چشم دیده بود که جواب خوش‌بینی عمو را با نگرانی داد :«این حرومزاده‌ها انقدر تجهیزات از پادگان‌های و جمع کردن که امروزم خدا رحم کرد هلی‌کوپترها سالم نشستن!» 💠 عمو کنار عباس روی پله نشست و با تعجب پرسید :«با این وضع، چطور جرأت کردن با هلی‌کوپتر بیان اینجا؟» و عباس هنوز باورش نمی‌شد که با هیجان جواب داد :«اونی که بهش می‌گفتن و همه دورش بودن، یکی از فرمانده‌های ایرانه. من که نمی‌شناختمش ولی بچه‌ها می‌گفتن !» لبخند معناداری صورت عمو را پُر کرد و رو به ما دخترها مژده داد :« ایران فرمانده‌هاشو برای کمک به ما فرستاده !» تا آن لحظه نام را نشنیده بودم و باورم نمی‌شد ایرانی‌ها به خاطر ما خطر کرده و با پرواز بر فراز جهنم داعش خود را به ما رسانده‌اند که از عباس پرسیدم :«برامون اسلحه اوردن؟» 💠 حال عباس هنوز از که دیشب ممکن بود جان ما را بگیرد، خراب بود که با نگاه نگرانش به محل اصابت خمپاره در حیاط خیره شد و پاسخ داد :«نمی‌دونم چی اوردن، ولی وقتی با پای خودشون میان تو داعش حتماً یه نقشه‌ای دارن!» حیدر هم امروز وعده آغاز را داده بود، شاید فرماندهان ایرانی برای همین راهی آمرلی شده بودند و خواستم از عباس بپرسم که خبر آوردند حاج قاسم می‌خواهد با آمرلی صحبت کند. 💠 عباس با تمام خستگی رفت و ما نمی‌دانستیم کلام این فرمانده ایرانی می‌کند که ساعتی بعد با دو نفر از رزمندگان و چند لوله و یک جعبه ابزار برگشت، اجازه تویوتای عمو را گرفت و روی بار تویوتا لوله‌ها را سر هم کردند. غریبه‌ها که رفتند، بیرون آمدم، عباس در برابر نگاه پرسشگرم دستی به لوله‌ها زد و با لحنی که حالا قدرت گرفته بود، رجز خواند :«این خمپاره اندازه! داعشی‌ها از هرجا خواستن شهر رو بزنن، ماشین رو می‌بریم همون سمت و با می‌کوبیم‌شون!» 💠 سپس از بار تویوتا پایین پرید، چند قدمی به سمتم آمد و مقابل ایوان که رسید با عجیب وعده داد :«از هیچی نترس خواهرجون! مرگ داعش نزدیک شده، فقط کن!» احساس کردم حاج قاسم در همین یک ساعت در سینه برادرم قلبی پولادین کاشته که دیگر از ساز و برگ داعش نمی‌ترسید و برایشان خط و نشان هم می‌کشید، ولی دل من هنوز از داعش و کابوس عدنان می‌لرزید و می‌ترسیدم از روزی که سر عباسم را بریده ببینم. 💠 بیش از یک ماه از محاصره گذشت، هر شب با ده‌ها خمپاره و راکتی که روی سر شهر خراب می‌شد از خواب می‌پریدیم و هر روز غرّش گلوله‌های تانک را می‌شنیدیم که به قصد حمله به شهر، خاکریز را می‌کوبید، اما دل‌مان به حضور حاج قاسم گرم بود که به نشانه بر بام همه خانه‌ها پرچم‌های سبز و سرخ نصب کرده بودیم. حتی بر فراز گنبد سفید مقام (علیه‌السلام) پرچم سرخ افراشته شده بود و من دوباره به نیت حیدر به زیارت مقام آمده بودم. 💠 حاج قاسم به مدافعان رمز مقاومت را گفته بود اما من هنوز راز تحمل حیدر را نمی‌دانستم که دلم از دوری‌اش زیر و رو شده بود. تنها پناهم کنج همین مقام بود، جایی که عصر روز عقدمان برای اولین بار دستم را گرفت و من از حرارت لمس گرما گرفتم و حالا از داغ دوری‌اش هر لحظه می‌سوختم. 💠 چشمان و خنده‌های خجالتی‌اش خوب به یادم مانده و چشمم به هوای حضورش بی‌صدا می‌بارید که نیت کردم اگر حیدر سالم برگردد و خدا فرزندی به ما ببخشد، نامش را بگذاریم. ساعتی به مانده، از دامن امن امام دل کَندم و بیرون آمدم که حس کردم قدرتی مرا بر زمین کوبید... ✍️نویسنده: -------------------------- https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✍️ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 💠 از موقعیت اطرافم تنها هیاهوی مردم را می‌شنیدم و تلاش می‌کردم از زمین بلند شوم که صدای بعدی در سرم کوبیده شد و تمام تنم از ترس به زمین چسبید. یکی از مقام به سمت زائران دوید و فریاد کشید :«نمی‌بینید دارن با تانک اینجا رو می‌زنن؟ پخش شید!» 💠 بدن لمسم را به‌سختی از زمین کَندم و پیش از آنکه به کنار حیاط برسم، گلوله بعدی جای پایم را زد. او همچنان فریاد می‌زد تا از مقام فاصله بگیریم و ما می‌دویدیم که دیدم تویوتای عمو از انتهای کوچه به سمت مقام می‌آید. 💠 عباس پشت فرمان بود و مرا ندید، در شلوغی جمعیت به‌سرعت از کنارم رد شد و در محوطه مقابل مقام ترمز کشید. برادرم درست در آتش رفته بود که سراسیمه به سمت مقام برگشتم. رزمنده‌ای کنار در ایستاده و اجازه ورود به حیاط را نمی‌داد و من می‌ترسیدم عباس در برابر گلوله تانک شود که با نگاه نگرانم التماسش می‌کردم برگردد و او در یک چشم به هم زدن، گلوله‌های خمپاره را جا زد و با فریاد شلیک کرد. 💠 در سه گلوله تانک که به محوطه مقام زدند، با چند خمپاره داعشی‌ها را در هم کوبید، دوباره پشت فرمان پرید و به‌سرعت برگشت. چشمش که به من افتاد با دستپاچگی ماشین را متوقف کرد و همزمان که پیاده می‌شد، اعتراض کرد :«تو اینجا چیکار می‌کنی؟» 💠 تکیه‌ام را به دیوار داده بودم تا بتوانم سر پا بایستم و از نگاه خیره عباس تازه فهمیدم پیشانی‌ام شکسته است. با انگشتش خط را از کنار پیشانی تا زیر گونه‌ام پاک کرد و قلب نگاهش طوری برایم تپید که سدّ شکست و اشک از چشمانم جاری شد. 💠 فهمید چقدر ترسیده‌ام، به رزمنده‌ای که پشت بار تویوتا بود اشاره کرد ماشین را به خط مقدم ببرد و خودش مرا به خانه رساند. نمی‌خواستم بقیه با دیدن صورت خونی‌ام وحشت کنند که همانجا کنار حیاط صورتم را شستم و شنیدم عمو به عباس می‌گوید :«داعشی‌ها پیغام دادن اگه اسلحه‌ها رو تحویل بدیم، کاری بهمون ندارن.» 💠 خون در صورت عباس پاشید و با عصبانیت صدا بلند کرد :«واسه همین امروز مقام رو به توپ بستن؟» عمو صدای انفجارها را شنیده بود ولی نمی‌دانست مقام حضرت مورد حمله قرار گرفته و عباس بی‌توجه به نگرانی عمو، با صدایی که از غیرت و غضب می‌لرزید، ادامه داد :«خبر دارین با روستای بشیر چیکار کردن؟ داعش به اونا هم داده بود، اما وقتی تسلیم شدن ۷۰۰ نفر رو قتل عام کرد!» 💠 روستای بشیر فاصله زیادی با آمرلی نداشت و از بلایی که سرشان آمده بود، نفسم بند آمد و عباس حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد :«می‌دونین با دخترای بشیر چیکار کردن؟ تو بازار حراج‌شون کردن!» دیگر رمقی به قدم‌هایم نمانده بود که همانجا پای دیوار زانو زدم، کابوس آن شب دوباره بر سرم خراب شد و همه تنم را تکان داد. 💠 اگر دست داعش به می‌رسید، با عدنان یا بی عدنان، سرنوشت ما هم همین بود، فروش در بازار موصل! صورت عباس از عصبانیت سرخ شده بود و پاسخ داعش را با داد و بیداد می‌داد :«این بی‌شرف‌ها فقط می‌خوان ما رو بشکنن! پاشون به شهر برسه به صغیر و کبیرمون رحم نمی‌کنن!» 💠 شاید می‌ترسید عمو خیال شدن داشته باشد که مردانه اعتراض کرد :«ما داریم با دست خالی باهاشون می‌جنگیم، اما نذاشتیم یه قدم جلو بیان! اومده اینجا تا ما تسلیم نشیم، اونوقت ما به امان داعش دل خوش کنیم؟» اصلاً فرصت نمی‌داد عمو از خودش دفاع کند و دوباره خروشید :«همین غذا و دارویی که برامون میارن، بخاطر حاج قاسمِ که دولت رو راضی می‌کنه تو این جهنم هلی‌کوپتر بفرسته!» 💠 و دیگر نفس کم آورد که روبروی عمو نشست و برای مقاومت التماس کرد :«ما فقط باید چند روز دیگه کنیم! ارتش و نیروهای مردمی عملیات‌شون رو شروع کردن، میگن خیلی زود به آمرلی می‌رسن!» عمو تکیه‌اش را از پشتی برداشت، کمی جلو آمد و با غیرتی که گلویش را پُر کرده بود، سوال کرد :«فکر کردی من تسلیم میشم؟» و در برابر نگاه خیره عباس با قاطعیت داد :«اگه هیچکس برام نمونده باشه، با همین چوب دستی با داعش می‌جنگم!» 💠 ولی حتی شنیدن نام امان‌نامه حالش را به هم ریخته بود که بدون هیچ کلامی از مقابل عمو بلند شد و از روی ایوان پایین آمد. چند قدمی از ایوان فاصله گرفت و دلش نیامد حرفی نزند که به سمت عمو برگشت و با صدایی گرفته را گواه گرفت :«والله تا وقتی زنده باشم نمیذارم داعش از خاکریزها رد بشه.» و دیگر منتظر جواب عمو نشد که به سرعت طول حیاط را طی کرد و از در بیرون رفت... ✍️نویسنده: -------------------------- https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
آقای رئیس جمهور سه سال قبل در جمع هيات دانماركی گفت: سياست خارجی ما، بر مبنای برد برد است ما تازه فهميديم که ایشان ، راست گفته اند و چی گفته اند ... 😊 👈 هرکس، بیت المال را برد ، برد ... 👈 هرکس پول را، به کانادا برد ، برد ... 👈 هرکس خانواده اش را، به اروپا و آمریکا برد ، برد ... 👈 هرکس پول نفت را ، برد ، برد ... 👈 هركس شرافت ما رو برد ، برد ... 👈 هرکس آبروی ملت را برد ، برد ... 👈 هرکس با کامیون ، شمش طلا را ، برد ، برد‌‌ ... 👈 هركس ، عزت ایران رو ، برد ، برد ... 👈 هركس ، دكل نفت را ، برد ، برد ... كلا هركسی ، هرچى برد ، برد
خسته ایم از رمضان هایی که به وصال شما ختم نمی‌شوند. خسته ایم از این فراق طولانی. خسته ایم، اما ناامید هرگز ... ما عهد بسته ایم که تا آخرین لحظه، دست از دعای آمدنتان برنداریم ... 🕊꧁ ꧂🕊 😔 در سراشیبی ماه رمضانیم؛دعایی دارم!"در سراشیبی قَبرم،تو برس بر دادم.... ❤️ 🍃 🕊꧁ ꧂🕊 سلام ✋صبح همگی بخیر و شادی 🌺ان شاءالله https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🏅 🌹✨«اللّهمَّ اجْعَلْنی فیهِ مُحِبَّاً لاِوْلِیاَّئِکَ»✨🌹 ▫️«بار خدایا در این روز مرا دوست دار دوستانت قرار ده». ❣️هنگامی که محبت به نهایت کمال رسد، عاشق در معشوق فانی می شود. در کتاب علل المقامات نیز آمده است: «محبت بنده، درخشش وی در برابر عزت پروردگار است و این در مذهب عوام عمده ایمان و در مکتب خواص علت «فنا» است.» «اول دوستی داغ است و آخر آن چراغ. اول دوستی اضطرار است و میانه آن انتظار و آخر آن دیدار!» «همه دوستی میان دو تن باشد. سه دیگر در نگنجد. در این دوستی همه تویی، من در نگنجم» ❣️و به راستی در وادی دوستی جای اغیار نیست، عاشق جز به معشوق نیندیشد و جز وصل و دیدار او نخواهد و در این راه دیگر خود را نمی بیند. «الهی! ار زبان محبت خاموش است، حالش همه زبان است! و رجان بر سر دوستی کرد. چون دوست به جای جان است! غرق شده، آب نبیند، که گرفتار آن است! به روز چراغ نیفروزند، که روز چراغ جهان است!» #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
 بچه که بودیم، وقتی مریض می شدیم وقتی آقا دکتره، می پرسید: بگو کجات درد داری؟ چته؟ زل می زدیم به مامانمون!! یادتونه ...؟ منتظر می شدیم تا اون بگه مریضی مون چیه؟؟ ... و جواب دادن رو به اون می سپردیم؟ ... چون که می دونستیم مادرمون، همون احساسی رو داره که ما داریم ... حتی از خودمون بیشتر، دردمون رو احساس میکنه ... حالا می خوام بگم اون روزها رو یادت میاد؟ خب ، تو جوون شدی ، اون پیر شده !!! حواست باشه بهش... حالا وقتشه ، توام مثل بچگی هات اگه اون مريض شد ... حسش کنی!!! | حالا اون به تو نیاز داره ، حتی اگه حرفی نزنه ... مثل همیشه !!! حواست بهش باشه ❤️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🔴
🌷🌷🌷 هنگامی كه شیطان به خداوند گفت: من از چهار طرف (جلو، پشت، راست و چپ) انسان را گرفتار و گمراه می‏كنم . فرشتگان پرسیدند: شیطان از چهار سمت بر انسان مسلّط است ، پس چگونه انسان نجات می‏یابد؟ خداوند فرمود : راه بالا و پایین باز است راه بالا: نیایش و راه پایین: سجده بنابراین ، كسی كه دستی به سوی خدا بلند كند یا سری بر آستان او بساید می‏تواند شیطان را طرد كند . 🔹بنده ی من! سوگند به حق خودم دوستدار تو هستم،پس سوگند به حق من برتو، مرا دوست بدار. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🌷🌷🌷
📚راهبی که با تفسیر صدای ناقوس کلیسا مسلمان شد به سند معتبر از حارث اعور نقل شده است که روزی با حضرت امیرالمومنین علی (ع) به شهر حیره می رفتم که ناگاه به دیری رسیدیم که ترسایی در آنجا ناقوس می نواخت، پس حضرت فرمود: ای حارث؛ آیا می دانی این ناقوس چه می گوید؟! عرض کردم: خدا و رسول خدا و پسر عمّ رسول خدا بهتر می دانند. سپس حضرت علی بیان داشتند: مَثَل می زند برای دنیا و خرابی و بی وفایی آن و می گوید: لا اله الا الله حَقاً حَقاً صِدقاً صِدقاً اِنَّ الدُّنیا قَد غَرَّتنا وَ شَغَلَتنا وَ استَهوَتنا، یَابن الدُّنیا مَهلاً مَهلاً یَابن الدُّنیا دَقّاً دَقّاً یَابن الدُّنیا جَمعاً جَمعاً تُفَنی الدُّنیا قَرناً قَرناً، ما مِن یَومٍ یَمضی عَنا اِلا اَوهی مِنا رُکناً، قَد ضَیّعنا داراً تَبقی وَ اَستَوطَنا داراً تَفنی لَسنا نَدری ما قَرَّطنا فِیها اِلا لَو قَدمتنا؛ شهادت می دهم به یگانگی خداوند و حال آن که حق است، راست است راست است، بدرستی که دنیا ما را فریب داد و مشغول کرد و در رابطه با آخرت عقل ما را ضایع و نابود نمود و ما را گمراه ساخت. ای فرزند دنیا؛ پس انداز و به تأخیر انداز کارهای دنیوی را، ای فرزند دنیا؛ هر روز کوبیده می شوید و در فشارید از مصیبت ها و تا چند یکدیگر را در فشار می گذارید برای بدست آوردن دنیا؟ و به زودی در هم شکسته خواهید شد. ای فرزند دنیا؛ تا کی جمع می کنی اسباب و مال دنیا را؟ پس بدان دنیا از بین می برد مردم قرن را از پس قرنی دیگر، هیچ روز نمی گذرد از عمر ما مگر آن که یک رکن از ارکان بدن ما ضعیف تر گردد، به راستی که نابود کردیم خانه ی باقی را و وطن خود گردانیدیم خانه ی فانی را، نمی دانیم که برای آن دنیا کوتاهی کردیم، مگر پس از اینکه می میریم. پس حارث عرض کرد: یا امیرالمومنین؛ آیا نصاری می دانند که صدا و نوای ناقوس این معنی را بیان می دارد؟ حضرت فرمودند: اگر می دانستند، مطمئن باش مسیح را شریک خداوند نمی گردانیدند. حارث می گوید: من روزی دیگر به نزد آن نصاری که در آن دیر بود رفتم و گفتم: تو را به حق مسیح این ناقوس را مجدد بنواز به آن ترتیبی که پیشتر می نواختی؛ پس چون شروع کرد به زدن هر مرتبه من یک فقره از آنچه حضرت علی فرموده بود می خواندم و بر نوای آن منطبق می گردید تا به پایان رسید، پس آن راهب گفت: به حق پیغمبر شما سوگندت می دهم تو را که بگویی چه کسی این را به تو آموزش داده و بیان نموده است؟ حارث عرض کرد: آن شخصی که دیروز با من همراه بود، او این را به من تعلیم داد. راهب پرسید: آیا میان آن بزرگوار و پیغمبر شما خویشاوندی وجود دارد؟ حارث پاسخ داد: پسر عمّ اوست. راهب پرسید: آیا این را از پیغمبر شنیده است؟ گفت: بلی. پس آن دیرنشین مسلمان گردید و گفت: والله که من در تورات خوانده ام در آخر پیغمبران پیغمبری خواهد آمد که صدای ناقوس را تفسیر خواهد کرد و پیغمبر شما خاتم الانبیا می باشد و دینتان بر حق. 📚خبرگزاری دانشگاه ازاد اسلامی https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🖤 🖤 ▪️مردی نزد امیرالمومنین علی (ع) آمده و گفت: از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سوال از شما بپرسم: ۱.چه چیز «از آسمان عظیم تر» است؟ ۲.چه چیز «از زمین پهناورتر» است؟ ۳.چه چیز «از کودک یتیم ناتوان تر» است؟ ۴.چه چیز «از آتش داغ تر» است؟ ۵. چه چیز «از زمهریر سردتر» است؟ ۶. چه چیز «از دریا بی نیازتر» است؟ ۷. چه چیز «از سنگ سخت تر» است؟ ▫️امام علی (ع) در پاسخ به این هفت سوال فرمودند : ۱. «تهمت به ناحق» از آسمان عظیم ترست. ۲. «حق» از زمین وسیع تر است. ۳. فرد«سخن چین» ، ازکودکی یتیم ضعیف تر است. ۴. «آز و طمع» از آتش داغ تر است. ۵.«حاجت بردن به نزد بخیل» از زمهریر سردتر است. ۶. بدن شخص با «قناعت» از دریا بی نیازتر است. ۷. «قلب کافر» از سنگ سخت تر است. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌷🌷🌷 ❌اسپند زیاد در خانه دود کنید‼️ 🔴پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: یك فرشته موکل شده برای کاشت اسپند. حتما اسپند بکارید. اسپند داروی شفا دهنده ۷۲ بیماری یا گرفتاری است. 🔴امام صادق علیه السلام: اسفند؛ شیطان را نَه از ۷۰ اتاق، بلکه از ۷۰ خانه فراری می دهد. 👌 فایده های اسپند: ❤️برای رفع بی حوصلگی و بی قراری و کلافگی! ❤️برای شفای 72 بیماری یا گرفتاری! ❤️شیطان را دور و فرشتگان را نزدیک میکند! ❤️برکت و رزق را زیاد میکند! ❤️به اذن خدا سحر و جادو و چشم و حسد و هم و غم را از خانه دور میسازد! ❤️برای نوزادی که بی دلیل گریه میکند و برای بچه ها و بزرگان ارامش و همبستگی می آورد ! ❤️انرژی منفی محیط را خنثی یا دفع میکند. 🔴بهترین ساعت برای دود کردن اسپند👈 اول صبح و نیم ساعت قبل از غروبه. به اين صورت كه یك مشت اسپند و کمی نمک در دست راست بگیرید و سوره حمد و سوره توحید ۷ مرتبه بخونید و بعد اسفند را روی آتش بریزید و آیةالکرسی و چهار قل بخونید و صلوات بفرستید و دود کنید. 🙏چشم بد و بیماری و گرفتاری ازتون دور https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🌷🌷🌷
‍ 🌸‍↶ دعــای روز بـیسـت‌وشـشــم↷🌸‍ 🍃🍁مـ🌙ـاه مـبــارڪ رمضــان🍁🍃 〖اَلّلهُمَّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْكوراً وَ ذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وَ عَمَلی فیهِ مَقْبولاً وَ عَیْبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین〗 【خدایا كوشش مرا در این ماه قدردانـى شده و گناهم را آمرزیده قرار بده و كردارم را مورد قبول و عیب مرا در آن پوشیده قرار بده، اى شنواترین شنوایان】 💠💠🌸🕋🌸💠💠 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💠🔹شرح دعای روز ✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ⬅️ «اَلّلهُمَّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْڪوراً» خدایا سعی و ڪوشش و تلاش ما در ماہ رمضان را بپذیر! ↫◄واژہ «مشڪوراً» بہ معنای «تشڪرن ڪن» است و مقصود آن در این دعا «بپذیر» و «قبول ڪن» است. ↫◄آدم زحمت می‌ڪشد و روزہ می‌گیرد، گرسنہ و تشنہ می‌شود، اما غذا و آب نمی‌خورد و ڪم خوابی ماہ رمضان را تحمل می‌ڪند و اگر خدا تلاش‌های ما را قبول نڪند، ڪاری از ما ساختہ نیست. اگر زحمتی و رنجی ڪشیدہ شود و حاصلی در پی نداشتہ باشد، اتفاق ناگواری افتادہ است. ↫◄ما باید غصہ بخوریم ڪہ نڪند اعمال ما را آفت بزند، مثلاً یڪ غیبت می‌تواند تمام زحمات ما را هدر دهد. اگر غیبت ڪنید ۴۰ روز اعمال خوب شما در نامہ اعمال شخص غیبت شوندہ نوشتہ می‌شود و اگر عمل خوبی نداشتہ باشید، گناهان آن شخص در نامہ اعمال شما نوشتہ می‌شود. ◽️این روایت از معصوم علیه‌السلام در ڪتاب «غیبت» از آیت اللہ مجتهدی نوشتہ شدہ است. ↩️ باید بہ خودمان بپردازیم و ببینیم ڪہ خودمان چہ ڪار ڪرده‌ایم آیا ما هیچ عیبی نداریم؟ گل بی‌عیب خداست و ممڪن نیست ڪہ ما عیب نداشتہ باشیم. در روایت آمدہ ڪہ «چہ می‌شود انسان را، یڪ خار ڪوچڪ را در چشم رفیقش می‌بیند اما شاخہ ای ڪہ در چشم خودش رفتہ را نمی‌بیند! این روایت ڪنایہ از این است ڪہ انسان عیب‌های بزرگ خود را نمی‌بیند، اما عیب ڪوچڪ مردم را می‌بیند. ◽️این حدیث از معصوم علیه‌السلام است ڪہ خوش بہ حال ڪسی ڪہ عیب خودش را می‌بیند و بہ عیب ڪس دیگری ڪاری ندارد. ⬅️ «و ذَنْبی فیهِ مَغْفوراً و عَملی فیهِ مَقْبولاً» گناهان ما را بیامرز و اعمالمان را قبول ڪن! ◽️از خدا می‌خواهیم تا گناهانی ڪہ پیش از ماہ رمضان انجام داده‌ایم را ببخشد، چون ماہ رمضان، فصل درآمد معنوی و ڪسب ثواب است، حتی خوابیدن و نفس ڪشیدن در این ماہ عبادت محسوب می‌شود. ◽️در ماہ رمضان این همہ درآمد وجود دارد و آیا امڪان ندارد با این همہ درآمد ڪسب شدہ، انسان جان خودش را از گرو در بیاورد؟ 💠🔹پیامبر اسلام در خطبہ شعبانیہ می‌فرماید: «پشتتان از گناہ سنگین شدہ و بہ گرو رفتہ است و در ماہ رمضان بدنتان را از گرو در بیاورید» برخی هنگام نماز صبح نمی‌توانند بہ خاطر سنگینی بلند شوند ڪہ از آثار گناہ است. شخصی بہ امام حسن عسکری علیه‌السلام گفت ڪہ هر شب قصد می‌ڪنم تا نماز شب بخوانم اما نمی‌شود. امام فرمود: «گناہ تو را زنجیر ڪردہ است» ↫◄دلیل اینڪہ ڪسی دلش می‌خواهد نماز شب بخواند اما نمی‌تواند، انجام گناہ است و با می‌تواند آن را رفع ڪند. ⤵️ شعری هست ڪہ می‌گوید: «هر ڪہ سحر ندارد از خود خبر ندارد» هر ڪسی ڪہ هنگام سحر خواب است، نمی‌داند ڪہ ڪیست و باید خود را پیدا ڪند. 💠🔹حدیث از معصوم علیه السلام است ڪہ می‌فرماید، عجب است ڪہ مردم بہ دنبال گمشدہ خود هستند اما بہ دنبال خود نمی‌گردند. ◽️وضو بگیرید و شب در تاریڪی صد بار از خودتان بپرسید ڪہ من ڪہ هستم؟ شاید خودتان را پیدا ڪنید. اگر خودت را پیدا ڪردی هوس نماز شب پیدا می‌ڪنی. ⬅️ «وَ عَیبی فیهِ مَسْتوراً» خدایا ڪاری ڪن تا عیب من مستور باشد و ڪسی از عیبم مطلع نباشد! ◽️خدا «ستارالعیوب» است و نگذاشتہ تا ڪسی از گناهان ما اطلاع پیدا ڪند. حدیث است اگر گناہ بو داشت دو نفر ڪنار هم نمی‌نشستند. اگر عیب آدم عیان می‌شد ڪسی جنازہ ڪسی را دفن نمی‌ڪرد. ⬅️ «یا أسْمَعِ السّامعین» ای خدایی ڪہ از همهٔ شنونده‌ها تو شنواتری! خدا همہ چیز را می‌شنود، اگر یواش هم حرف بزنیم خدا باز هم می‌شنود. 💠🔹حضرت موسی علیه‌السلام بہ خدا گفت ڪہ خدایا، اگر نزدیڪی من یواش صحبت ڪنم و اگر دوری بلند صحبت ڪنم خدا فرمود: «من همنشین ڪسی هستم ڪہ یاد من باشد» خدا شنواترین است پس می‌گوئیم، ای خدایی ڪہ از همهٔ شنوایان شنواتری، این دعاها را دربارہ ما مستجاب ڪن! °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
دو دختری که به جرم گذاشتن این عکس به مدت 120 سال در خانه زندانی شدند این دو دختر با گذاشتن این عکس از نژادپرستی حمایت کرده بودند که مجرم شناخته شدند و حکم انها 120 سال زندانی بودن در خانه شد https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
کاناپه های موتورى که ميتوان با آنها در شهر حرکت کرد. این کاناپه ها مجهز به سیستم صوتی و خنک کننده نوشیدنی هستند و موتورآنها قابلیت حرکت باسرعت 65 کیلومتر بر ساعت را دارد. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
: مشترک گرامی ... مهلت استفاده از یک ماه سرویس هدیه رحمت خاص مهمانی درون شبکه خداوندی؛ یکشنبه ۴ خرداد به پایان می‌رسد. و از آن پس عبادات با نرخ عادی محاسبه خواهد شد؛ ثواب خواندن یک آیه برابر همان آیه، نه یک ختم قرآن است، خواب یعنی خواب، نه عبادت، و نفس کشیدن یعنی نفس، و نه تسبیح. یک رکعت نماز همان یک رکعت است نه معادل ۷۰۰هزار رکعت. به‌علاوه پس از این تاریخ شیطان از غل و زنجیر آزاد می‌شود. مشترک محترم فقط چند روز دیگر فرصت دارید!!!. ‌این فرصت کم راازدست ندهید.❤️ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d