☑️پنهان ز ديده ها و همه ديده ها از اوست
▪️از امير المؤ منين علي عليه السلام در چند موضع روايت شده است :
فتجلي سبحانه لهم في كتابه من غير اءن يكونوا راءوه بما اءريهم من قدرته ؛
پس خدای سبحان با ارائه قدرت خود در كتابش برای مردم تجلی كرده بدون آن كه او را ببينند .
#علامه_حسن_زاده
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️انسان كامل كسى است كه داراى نفس مكتفى و مقام عصمت مى باشد. نفس مكتفى و عصمت را كسى بجز حق متعال و يا كسانى كه از طرف او مأموريت براى ابلاغ خلافت دارند نمى توانند تشخيص بدهند. آن كس كه "إنّى جاعلٌ فى الارض خليفة" جاعل خليفه است مى داند كه چه كسى صاحب نفس مكتفى و عصمت است. بر اين اساس در امامت, احكام و اصول شرعيه انتخابات معنايى ندارد.
◾️بحثى پيرامون حديث غدير برگرفته از بيانات استاد صمدى آملى|ص٣٩◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
#نکته_ناب
☑️اسم عزیز حق متعال اسم سنگینی است. مربوط به مرتبه واحدیت است.
چو سلطــان عزت علم در کشد
جهان سر به جیب عدم درکشد
▪️در تعریف اسم عزیز گفته اند که عزیز یعنی لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ (شوری/۱۱). این آیه تفصیل اسم شریف العزیز است. لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ در مقام تنزیه است. هر مخلوقی هر کمالی دارد آن کمال را از خدا دارد و بلکه خدا فوق آن کمال است. اینکه حق متعال را از نقائص تنزیه کنی کار متوسطان است بلکه هر کمالی دیدی باید بگویی سبحان الله! یعنی حق تعالی بالاتر از این کمال است. در عین حالی که لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ است، وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ نیز است. او السَّمیع است یعنی مطلق سمیع است و هرکس سمعی دارد، در حقیقت شنونده خود خداست و هر بصری نیز بنابر اسم البصیر در حقیقت خداست.
▪️حضرت بقیة الله الاعظم، عزیز است. يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ... به معنای عزیز که دقت کنی، او تلبُّس اتمّ به توحید دارد. خود امام زمان نیز چنین است؛ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ. مثل او داریم؟! واحِدٌ دَهرِه. تکِ روزگارش است. وحید و فرید است. در عین حالی که "لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْء"ٌ، او "وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ." با همه است. آیا با این معنا میتوان قائل شد که امام زمان ارواحنا فداه غایب است؟! مَتَى غِبْتَ حَتَّى تَحْتَاجَ إِلَى دَلِیلٍ یَدُلُّ عَلَیْکَ؟! بِنَفْسي اَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنّا. بِنَفْسي اَنْتَ مِنْ نازِحٍ ما نَزَحَ عَنّا. جانم به قربان آن آقایی که هرگز از ما خالی نبوده و جانم بفدای آن آقایی که هرگز از ما جدا نبوده.
▪️يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ (یوسف/۸۸). وقتی عزیز را اینگونه معنا کردیم همه ما در مقابل او ذلیل و فقیریم. او باید به ما صدقه بدهد و میدهد! اصلاً کار امام در نظام هستی صدقه دادن به فقراست. همین وجود تو صدقه سری امام زمان علیهالسلام است. همینطور مرتب دارد در کَیل [پیاله] وجودی تو صدقه میریزد. و العِلم المصبُوب، ریزش او مدام است. در داستان جناب یوسف پیامبر فرمود: جام و پیاله پادشاه در رحل هر کسی باشد، او را مجازات خواهیم کرد. جَزَاؤُهُ مَن وُجِدَ فِي رَحْلِهِ فَهُوَ جَزَاؤُهُ (یوسف/۷۵). مجازات آن شخص که کَیل عزیز مصر نزد اوست چیست؟! گفتند که او را پیش خود نگه میداریم... حالا خوب رحلِ وجودِ خود را بگرد و ببین که این کَیل و پیالهی یوسفِ مصرِ وجودِ تو کجاست؟! یوسفِ مصرِ وجود، امام زمان علیهالسلام است... جام و پیاله اش را در رحل و بار و بُنه ما گذاشته است. بار تو همین وجود تو است. اگر تو همراهی کنی و این کَیل را آشکار کنی، مجازات تو این است که تو را نزد خودش نگه میدارد... در وجود همه ما این کَیل هست. مگر نگفت که وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي (حجر/۲۹). اجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوسِ؛ همه در وجودشان این کَیل را دارند. حقیقت تو مال شماست یا مال امام زمان است؟! متعلق به اوست لذا باید به صاحبش برگردانی. امام زمان علیه السلام این حقیقت را عمداً در درون تو قرار داده، دنیا تو را به خودش مشغول کرده و تو فکر میکنی که این کَیل مال خودت است! إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا (نساء/۵۸). باید این امانت را به اهلش برگردانی. میتوانی هر کاری دلت خواست با خودت انجام بدهی؟! نه، شرع اجازه نداده است. چرا اجازه نمیدهد؟! چون تو مال خودت نیستی. اگر مال خودت بودی اجازه میداد خودت را بکشی یا هر گناهی بکنی. نفس تو پیاله و جام انسان کامل است. اجازه نداری هر جور که دلت خواست خرجش کنی.
▪️يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ! مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ... این دنیا و گناه ما را مَس کرده است. این پیاله که شما در رحل ما گذاشتی کج و معوج شده است... آقا جان عنایتی به این پیاله کن...
فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا...
#ح_م
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِیطالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ»
@mohamad_hosein_tabatabaei
گَبر و تَرسا و مسلمان هر كسى در دينِ خويش
قبله اى دارند و ما زيبا نگارِ خويش را
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️علامه حسن زاده آملی
▪️بزرگان ما فرموده اند شب و روزى يك بار محاسبه داشته باش ، در يك وقت معين به محاسبه بنشين و نفس را به حساب بكش كه روزت را به چه نحو گذرانده اى!؟ ببين كه خرج و دخل روزانه ات چيست؟
▪️ببين كه اقبال و اِدبارت و صواب و ناصوابت تا چه اندازه بود !؟ بر محاسن شاكر باش و از مقابح تائب . مرد حساب باش كه دار ، دار حساب است ، در نظام احسن عالم يك ذره بى حسابى نيست...
#نامحرم_کیست‼️
▪️عده ای جوانان از علامه حسن زاده آملی درخواست نصیحت کردند، ایشان فرمودند: سعی کنید با نامحرم رابطه نداشته باشید، چه زن باشد چه مرد!! گفتند: آقا مگر مرد هم نامحرم می شود؟ علامه فرمودند:هرکس با خدا رابطه ندارد نامحرم است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تأمّلاتی درکشته شدن خلیفه دوم و سال روز آن‼️
▪️طبق بسیاری از منابع موثّق تاریخی شیعه و تواریخ اهل سنّت، خلیفه دوم، صبح روز بیست و ششم ماه ذی الحجه، به دست پیروز نهاوندی که غلامی ایرانی ملقّب به #ابولؤلؤ بود، در مسجد النّبی مورد ضربات خنجر قرار گرفت و همان روز یا چند روز بعد درگذشت.
▪️اغلب علمای متقدّم شیعه مثل شیخ مفید(ره)، بر اینکه تاریخ مرگ #عمر در، ماه ذی الحجه است نه ربیع الاول، تأکید دارند. ابن ادریس حلّی(صاحب سرائر) درباره ی تاریخ نهم ربیع می گوید: هر کس بپندارد #عمر در تاریخ نهم ربیع کشته شده، به اجماع صاحبان کتب تاریخ، در اشتباه است و...."
◾️تاريخ :١٩ آذر ٨٨
استاد مهدی طیب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️بسم الله الرحمن الرحیم
مرحوم #علامه_طباطبایی◾️
▪️مسأله رزق یعنی اموال و اولاد، و کمی و زیادی آن، به دست خدا است، که هر کسی را به مقتضای حکمت و مصلحت از آن روزی میکند و اسباب بدست آوردنش را هم فراهم میکند، و خواست انسان و کرامت و حرمتی که نزد خدا دارد، هیچ اثری در کمی و زیادی رزقش ندارد.
برای اینکه چه بسا رزق یک مؤمن، و یک کافر، و یک عقل دوراندیش، زیاد میشود، همچنانکه رزق یک احمق و بیعقل زیاد میشود، و چه بسا همین نامبردگان رزقشان کم میشود، و یا در اول زیاد، و در آخر کم میشود، پس زیادی مال هیچ دلالتی بر سعادت و کرامت نزد خدا ندارد.
☑️حکمت زلال ۲۹۷
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️رهبر جهانی
▪️وصف و خُلق و خوی #پیامبر (صلی الله علیه وآله) این بود، وقتی با کسی مواجه می شد و حرف می زد، #تمام_رخ او را نگاه می کرد و به او احترام می گذاشت، چه #کافر ، چه غیر کافر! الآن شما می بینید کسی که با دیگری حرف می زند، یک گوشه چشمش مواظب دوربین است، مخاطبی که با آدم حرف می زند باید تمام چهره به او نگاه کند، اگر یک گوشه چشمش جای دیگر را نگاه کند، #حرمت او محفوظ نیست.
(اذا التفت التفت جمیعاً)؛* این خُلق و خوی کسی است که #جهانی فکر می کند، جهانی می اندیشد، جهانی #رهبری دارد و جهانی برنامه دارد.
◾️* عیون اخبار الرضا (ع) | جلد ۱ | صفحه ۳۱۷
درس اخلاق _ قم ؛ ۱۳۹۸/۰۸/۲۳◾️
☑️از شتر بانی تا شمس بانی
▪️یک بیان نورانی مرحوم #شیخ_مفید در کتاب شریف #امالی نقل می کند که وجود مبارک #پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در یک مسافرتی سر به آسمان کردند که آفتاب به زوال رسید، الآن ما نماز ظهر را اوّل وقت بخوانیم.
بعد فرمود: می دانید #اسلام برای شما چه آورد؟! (کنّا رُعاه الابل فصرنا الیوم رعاه الشمس).* فرمود: شما می دانید کار ما قبلاً بررسی اوضاع شتر بود. الآن بررسی #شمس است! قبلاً به فکر شتر بودیم، الآن به فکر شمس هستیم! قبلاً به این فکر بودیم شتر از کجا می آید، کجا می رود، چه می خورد؛ الآن به این فکر هستیم که چه زمانی شمس از دائره نصف النهار حرکت می کند که ما با معبودمان تماس بگیریم؛ این #دین ما را از #شتر به #شمس برد.
#آیت_الله_جوادی_آملی
* الامالی للمفید | صفحه ۱۳۶
برنامه تلویزیونی (قرآن و زمان) _ قم ؛ ۱۳۷۸
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️عظمت حافظ گیج کننده است
▪️عظمت گوته را در این میدانم که ذوقش حافظ را میفهمیده است. جلوی خیال را نمیتوان گرفت. کارهایی که خیال میتواند بکند، غیرمتناهی است. حافظ میفرماید: گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم / گفتا که شب رو است این از راه دیگر آید
▪️خیال، برزخ بین عالم عقل و عالم حس است. خیال هم تنزل عقل است و هم ارتفاع حس است. وقتی راه نظر عقلانی بسته شد، خیال ظلمانی و تاریک میشود. در مورد همین بیت میشود کتابی نوشت (و این عظمت حافظ را میرساند)
#دکتر_دینانی
@mohamad_hosein_tabatabaei
بسم الله الرحمن الرحیم
◾️برشی از المیزان«۱»
لطفا آیه ۶۹ سوره مبارکه نساء رو مطالعه کنید◾️
متن آیه:
وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا
ترجمه:
▪️و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند همنشین کسانی خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛از پیامبران و صدیقین و شهدا و صالحین؛و آنها رفیقهای خوبی هستند.
#المیزان:
در روایتی از امام علی (علیه السلام) در شان نزول این آیه آمده است که مردی از انصار به حضور پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) شرفیاب شد وگفت: ای پیامبر خدا، من توانایی جدایی از شما را ندارم. هنگامیکه به خانه ام میروم، همین که به یاد شما می افتم، دیگر دستم به کار نمیرود،کارم را هرچه باشد رها میکنم و به زیارت شما می آیم تا شما را ببینم و آرام بگیرم و این به دلیل عشق و علاقه ی من به شماست. اکنون در این اندیشه ام که در روز قیامت که شما داخل بهشت میشوید و به بالاترین درجه میروید، چه کنم؟! آنروز چگونه بر جدایی شما صبر کنم؟! پس این آیه نازل شد. آنگاه پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن مرد را فرا خواند و این آیه را برایش تلاوت کرد و به او بشارت و مژده داد.
☑️المیزان ج۴ ص ۴۲۵
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️آداب لعن کردن و تأملی بر روز نهم ربیع الاوّل◾️
▪️دو کار هست که خدا فرموده من انجام میدهم، شما هم انجام دهید: صلوات و لعن کردن.
▪️به توصیۀ علمای اخلاق بهتر است لعن کردن اشخاصی که خدا و اهل بیت علیهم السّلام آنها را به اسم لعن نکردهاند، به اسم نباشد و دارندۀ آن صفاتی که شخص را شایسته لعن میکند، لعن شود.
▪️راه خالص شدن و جدا کردن طینت سجّینی از طینت علّیینی، لعن کردن است.
▪️لعن یک نوع دعاست. یعنی خدایا او را از رحمت خود محروم کن. لعن، فحش و سبّ و هتاکی نیست.
▪️ادب هر ذکری را باید ادا کرد. ادب لعن کردن، در خلوت و با صدای آهسته گفتن است. هر چه آهستهتر گفته شود، درونیتر می شود. هر چه آهستهتر و درونیتر، مؤثرتر و سازندهتر.
▪️زیبندۀ مؤمن، فحاشی و بدگويی و بد دهنی کردن نیست.
◾️استاد مهدی طیّب ۹۰/۱۱/۰۶◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
بسم الله الرحمن الرحیم
◾️برشی از المیزان«۲»
لطفا آیه ۸۳ سوره مبارکه بقره را مطالعه بفرمایید◾️
متن آیه: قُولُوا لِلنّاس حُسنًا
▪️ترجمه: با مردم، نیكو سخن بگویید.
تفسیر: از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرممود:" با مردم سخن بگویید و جز خیر و خوبی نگویید و تا ندانسته اید که چه سخنی خوب است، آن را به زبان نیاورید." در روایتی از امام باقر(علیه السلام) می خوانیم:" بهتر آز آنچه دوست دارید با شما سخن بگویند، با مردم سخن بگویید."
☑️المیزان،ج۱،ص۲۱۸
@mohamad_hosein_tabatabaei
بسم الله الرحمن الرحیم
نظر مرحوم علامه در مورد سجده بر غیر خدا
َ
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ
ترجمه:
و به فرشتگان گفتيم : آدم را سجده کنيد.
«سوره مبارکه بقره آیه ۳۴»
▪️از این جمله به طور سربسته و اجمال استفاده می شود که سجده برای غیر خدا جایز است...در صورتی که منظور از آن احترام و تکریم ودر عین حال خضوع و اطاعت امر خدا نیز بوده باشد.نظیر این استفاده در آیه ۱۰۰ سوره مبارکه یوسف.
▪️بعبارت دیگر سجده عبادت ذاتی نیست.آنچه در شرع و یا عقل ممنوع است این است که انسان با سجده خود برای غیر خدا بخواهد برای آن غیر،اثبات ربوبیت کند و اما اگر منظورش از سجده فقط تحیت و یا احترام او باشد در ،اینصورت نه دلیل شرعی بر حرمت این سجده هست و نه عقلی.
☑️برگزیده تفسیر المیزان ج۱ ص۲۹
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️بعثتی نجات بخش
▪️در اولین خطبه نورانی #نهج_البلاغه #حضرت_امیر (سلام الله علیه) آمده است که ذات اقدس اله #رسول_گرامی را #مبعوث کرد، (فهداهم به من الجهاله و انقذهم بمکانه من الضلاله).* این مضمون در خطبه اول نهج البلاغه است؛ یعنی ذات اقدس اله #پیامبر را مبعوث کرد تا ایشان جامعه #جاهلیت فرورفته در #شرک و #الحاد را از آن حالت سوختگی و #غرق انقاذ کند؛ این در اولین خطبه نهج البلاغه است، (فهداهم به من الجهاله و انقذهم بمکانه من الضلاله).
#ایت_الله_جوادی_آملی
◾️* نهج البلاغه / خطبه ۱ _ (مبعث النبی)
درس اخلاق _ قم ؛ ۱۳۸۷/۱۱/۲۴◾️
☑️راه سعادتمندی در دنیا
▪️یک بیان نورانی از #امام_حسن_مجتبی (سلام الله علیه) است، فرمود: می خواهید در دنیا #سعادتمند باشید، این دو کار را بکنید؛ در #مسائل_مادی پایین تر از خودتان را ببینید، خیلی ها هستند که وضع #زندگی شان از ما ساده تر است، بنابراین آنها را ببینیم راحت هستیم. و در #مسائل_معنوی خیلی ها هستند که از ما بالاترند، #عالم و #آگاه ترند، آنها را ببینیم. این دستور #امام_مجتبی (علیه السلام) است، فرمود: در امور #معنوی حتماً بالاتر از خود را ببینید، در امور #دنیوی و مادی همیشه ساده تر از خود را ببینید.
◾️درس اخلاق _ قم ؛ ۱۳۹۸/۰۹/۲۱◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️مراقبۀ روز دوازدهم ربیع الاوّل◾️
▪️این روز مطابق نظر مرحوم شیخ کلینی و مسعودی و همچنین نقل مشهور میان اهل سنّت، روز ولادت نبّی مکرّم اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم است.
▪️مستحبّ است در این روز دو ركعت نماز خوانده شود بدین کیفیت:
#ركعت_اوّل:
▪️سوره «حمد» ۱ مرتبه
▪️سوره «کافرون» ۳ مرتبه
#رکعت_دوّم:
▪️سوره «حمد» ۱ مرتبه
▪️سوره «توحيد» ۳ مرتبه
#مراقبات_ماه_ربیع_الاول
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ #دوازدهم_ماه_ربیع_الاول: روز میلاد خجستهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم (بنا به نقلی)◾️
▪️بنا به نقل متّفقٌ علیه همهی علمای اهل سنّت و مورّخین و سیرهنویسانشان و نقل برخی از بزرگان شیعه مثل ثقة الاسلام کلینی رضواناللهتعالیعلیه و مسعودی صاحب «مُرَوِّجُ یا مُروجُ الذَّهَب» و «تاریخ مسعودی»، روز دوازدهم ماه ربیع الاوّل روز میلاد خجستهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، در پنجاه و سه سال قبل از هجرت آن بزرگوار، در عام الفیل بوده است.
▪️پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در همان سال که ابرهه با فیلها برای انهدام کعبه حمله کرد، متولّد شدند.
▪️میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مبدأ یک تحوّل عظیم در تاریخ آفرینش است و مبدأ گشوده شدن ابوابی از حقایق عالم غیب به روی بشر است که تا قبل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم این در بلا استثناء به روی همه بسته بود؛ حتّی به روی انبیاء و اولیاء. برکات این میلاد، غیرقابل احصاء است.
▪️ماجرای تولّد آن بزرگوار و حوادثی که مقارن تولّد آن بزرگوار در سراسر عالم رخ داد و هر یک از یک حادثهی بزرگ خبر میداد؛ را هم مورد گفتگو قرار دادهایم.
▪️دوازدهم ربیع الاوّل در بین اهل سنّت مورد اتّفاق است و هفدهم ربیع الاوّل در بین اغلب علمای شیعه. البتّه ما احتمال بسیار قویتر را هفدهم ربیع الاوّل میدانیم؛ گرچه منکر این نیستیم که بعضی از بزرگان شیعه هم دوازدهم ربیع الاوّل نقل کردهاند.
▪️و لذا جا دارد فاصلهی دوازدهم تا هفدهم ربیع الاوّل را به مناسبت میلاد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم جشن بگیریم و در مسیر شناخت بهتر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تلاشی داشته باشیم.
◾️استاد مهدی طیب_جلسه ۲۸دی ۹۱
#ماه_ربیع_الاول، #میلاد_پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️لعن دشمنان اهلبيت در قرآن - بخش سوّم◾️ ▪️۳ـ اِنَّ الَّذينَ يَكتُمونَ ما أنزَلنا مِنَ البَيِّنتِ
◾️لعن و تبرّى در سلوک طريق عرفان◾️
▪️لعن و تبرّى آثار عميق و عجيبى در پاک كردن وجود فرد از پليدیها و آلودگیها دارد. به تعبير يكى از بزرگان اهل كمال، لعن؛ استغفار خصّيصين است.
▪️وقتى كه انسان به لعن و تبرّى موجوداتى كه جرثومۀ خباثت و تبلور شقاوتند میپردازد و صف خود را از آنها جدا میكند و به آنها دورباش میگويد، از خباثت و شقاوت پاک و منزّه میشود.
▪️اساساً راه كمال انسان از طريق نفى و اثبات طىّ میشود. نفى آنچه بايد ترک گفت و پسنديده نيست و اثبات آنچه بايد به آن رسيد و شايسته است. اين نفى و اثبات در سطوح مختلف كمال، مظاهرى دارد.
▪️در جملۀ لا اِلهَ اِلاَّ الله، ابتدا همۀ معبودهاى دروغين بيرونى و درونى نفى شده و سپس بر معبود حقيقى تأكيد میشود.
▪️به هنگام تلاوت قرآن كريم به دستور خود قرآن، ابتدا با گفتن اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَيطانِ الرَّجيمِ، انسان از شيطان به سوى خدا میگريزد و سپس با گفتن بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ، به آغوش خدا وارد میشود.
▪️به هنگام خواندن زيارتها، همچون زيارت عاشورا، ابتدا بر دشمنان اهلبيت علیهم السّلام لعن میكند و از آنها تبرّى میجويد، سپس به خود اهلبيت علیهم السّلام صلوات میفرستد و سلام میكند.
▪️سالک تا به مقصد نرسيده و به طىّ طريق مشغول است، يک پا به پشت سر و عقب دارد (پاى نفى و خروج و لعن و تبرّى) و يك پا به پيش رو دارد و به جلو میگذارد (پاى اثبات و ورود و صلوات و سلام) اين جريان همچنان ادامه میيابد تا اينكه سرانجام به مقام توحيد و فناى تامّ میرسد و غير و غيريّت از ميان بر میخيزد و جز حضرت حقّ هيچ بر جا نمیماند، نه سالكى، نه سلوكى و نه مسلكى، نه راه روندهاى، نه راه رفتنى و نه راهى.
▪️آنجا سلام و صلواتى است كه لعن و تبرّى در مقابلش نيست، بسم اللّهى است كه اعوذ باللّهى در برابرش نيست. حبّى است كه بغض و دشمنیيى در مقابلش نيست.
▪️لذا از ابتداى سلوک تا رسيدن به شهر توحيد، دين چيزى جز حبّ و بغض نيست و ديندار جز آن كس نيست كه در راه خدا دوست میدارد و در راه خدا دشمنى میورزد و داراى حبّ فى الله و بغض فى الله است.
▪️امّا در اين مرحله به جايى میرسد كه منزل هَلِ الدّينُ اِلاَّ الحُبِّ... اَلدّينُ هُوَ الحُبُّ وَ الحُبُّ هُوَ الدّينُ است. لكن بايد توجّه داشت كه اين منزل هم منزل نهايى نيست.
▪️سالک اگر مراحل چهارگانه سفر «از خلق به سوى حقِّ مقيّد»، «از حقّ به سوى حقّ مطلق»، «از حقّ(احديّت جمع) به سوى خلقِ حقّى (اعيان ثابته) به حقّ» و «از خلقى كه حقّ است (اعيان ثابته) به سوى خلق (اعيان خارجيّه) به حقّ» را به طوركامل طىّ نمايد و به مقام جمعالجمعى برسد، مقتضيات وحدت و كثرت، توأمان در وى ظهور میيابد.
▪️يعنى از يک سو با ديدۀ وحدت بين خود میبيند كه در همۀ عالَمِ وجود، احدى جز خدا نيست، و از سوى ديگر با چشم كثرت نگرِ خود، ما سِوَى الله را با تعيّنات و تنوّعاتشان مشاهده میكند و نيک و بد و زشت و زيبا و صلاح و فسادشان را متوجّه میشود و با هر يک از مخلوقات، رفتارى كه مناسب آن است را در پيش میگيرد.
▪️اين مقام شايد يكى از مصاديق سخن پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است كه: برادرم موسى علیه السّلام با يك چشم و برادرم عيسى علیه السّلام با چشمى ديگر به عالَم مینگريست و من با هر دو چشم به هستى مینگرم.
▪️و نيز يكى از مصاديق طَريقُ الوسطى هِىَ الجادَّةِ: راه ميانه جادّه صحيح است. در كلام اميرالمؤمنين علیه السّلام، و اُمَّةً وَسَطاً در بيان قرآن كريم نيز شايد همين مقام جمعالجمعى باشد.
▪️چنين سالک واصل و كاملى، در برخى از حالات خود مستغرق تامّ در بحر توحيد است و غيرى نمیبيند و در برخى ديگر از حالات خود متوجّه كثرات است و نیک و بدشان را میبيند و با هر یک به اقتضاء چگونگى آن رفتار میكند.
▪️به وجود اين حالات گوناگون نيز در اين كلام معصوم علیه السّلام اشاره شده است: لَنا مَعَ اللهِ حالاتٌ: براى ما با خدا حالتهاى گوناگونى وجود دارد.
▪️با توجّه به آنچه گفته شد، براى اولياء كمّل نيز به هنگام توجّه به كثرات، حبّ اولياء الله و بغض اعداء الله، مجدّداً مطرح میشود و در چنان حالاتى لعن و تبرّى نيز مجدّداً از آنان صادر میگردد.
▪️لعن و تبرّى پيامبر اكرم و اهلبيت گراميش علیهم السّلام نسبت به دشمنان معاند خدا و دين، بر همين مبنا قابل توضيح است.
◾️کتاب ره توشۀ دیدار
تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#لعن_و_تبری - ۷
#ره_توشه_دیدار
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره ☑️قسمت ۱۲ ▪️این آتش اعنی دنیا، اگر به دریا که همان آخرت است، برنگردد همچن
#شرح_مراتب_نفس_اماره
☑️قسمت ۱۳
▪️خداوند به آنها دستور داد تا آن بقره را ذبح کنند. این ذبح کردن به چه معناست؟ ذبح یعنی از بین بردن حدود. «وَ فَدَیناهُ بِذِبحِِ عَظِیمِِ». امام حسین علیهالسلام نیز با ارباََ ارباََ شدن در کربلا میخواست به ما این ذبح شدن را بیاموزد. به ما آموختند که اگر میخواهید گناهانتان پاک شود و حتی حجب نورانی و اسماء و صفات را کنار بزنید باید این گونه عمل کنید که البته اینها برای امام نیست. امام پا از دایرهی وجود هم فراتر مینهد؛ «الخارجِ عَن مُحِیطِ الاَینِ وَ الوُجودِ». او مبدأ وجود است و آن را زیر پا میگذارد. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مظهر لطافت است. وقتی لطافت زیر دست و پا میماند یعنی به لطافت توجهی ندارد. وقتی دست امیرالمؤمنین علیه السلام را که قدرت الله است میبندند یعنی ایشان به قدرت توجهی ندارد. امام حسین نیز خود را ذبح کرد و مراتب ذبح را هم به ما یاد داد. ما هم باید به راه بیفتیم تا ببینیم مراتب ذبح شدن چگونه است.
▪️شمشیر برّان الهی، گریه بر اباعبدالله الحسین علیه السلام است که به تعبیر جناب سهروردی تیر بِلارَک است. با این اشک و گریه میتوان تمام حدود را قطع کرد. یکی از معجزات الهی گریه است. «كُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُكَاءِ مَكْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعِ وَ الْبُكَاءِ عَلَى الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلام»؛ اصلا خدا این چشم را خلق کرده تا بر حسین گریه کند. کما این که از آدم تا خاتم، همه بر این مصیبت اشک ریختهاند. امام حسین علیه السلام هم وقتی وارد کربلا شدند همه را جمع کردند و هیچ نفرمودند، با اصحاب فقط به هم نگاه کردند و گریستند.
▪️اگر نفس انسانی در عالم جسم و جسمانیات وقوف پیدا کند، به سمت حیوانیت صیرورت پیدا میکند و از حد اعتدال انسانی خودش خارج میشود. نفس انسانی میتواند به مرتبهی حیوانیت و حتی مرتبهی نبات و جماد و بلکه پایینتر از آن نزول پیدا کند و پست شود و این خیلی خطرناکتر است؛ «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» (بقره/۷۴) برخی از قلوب از سنگها هم سختتر هستند. چرا که خاصیت برخی از سنگها آن است که اگر مدتی در مسیر آب قرار بگیرد بالاخره قلب آن شکافته میشود و از آن نهرها جاری میشود. اما قلب برخی از انسانها از سنگ هم سختتر و پستتر است. حال اگر نفس انسان به سمت حیوانیت برود، چاره چیست؟ اینجا باید او را ذبح کنی وگرنه در همین مرتبهی حیوانیت باقی خواهی ماند.
▪️«وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تَذْبَحُوا بَقَرَةً». در داستان گوسالهی سامری، بعد از آن که سامری گوسالهای ساخت و با استفاده از آن علوم غریبه یا امثالهم توانست کاری کند که مردم بعد از آن همه معجزات حضرت موسی و شکافته شدن دریا و آوردن غدا از آسمان از یکتاپرستی به گوساله پرستی گراییدند، نشان میدهد که آنها در باطن و سرّ سویدای خودشان هنوز موحد نشده بودند.
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین ☑️قسمت ۴۲ ▪️اینکه در روایت داریم مثلا حضرت آدم ۲۰ حرف از اسم اعظم را در
#حسین_منی_و_انا_من_حسین
☑️قسمت ۴۳
▪️رشحهای از رشحات نور اهل بیت علیهم السلام در عالم ظهور کرده است. لذا در روایت دارد که تا آخرالزمان کل عالم عبارت است از ظهور تنها دو حرف از اسم اعظم. تنها هیکل انسان این قابلیت را دارد که حقیقت اشباح اهل بیت علیهم السلام را در ظَهر خودش تجلی دهد. چرا خدا به ملائکه دستور داد که به آدم سجده کنند؟ چون آدم کسی است که میتواند نور واحد را در خودش تجلی دهد. امیرالمؤمنین علیه السلام هم میفرماید که جبرئیل و میکائیل خادم ما هستند. از سوی حق متعال به آنها امر شده است تا ما را اطاعت کنند. «اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ».
▪️سجده به حق متعال به واسطهی سجده به این نور است و مستقیم و بلا واسطه ممکن نیست لذا ساحران آل فرعون میگویند: «آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَىٰ» (طه/۷۰) ربّ هارون و موسی و نه ربّ خالی... جناب بلقیس هم میگوید: «رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» (نمل/۴۴) من "با" سلیمان تسلیم حق متعال شدم. لذا معصوم میفرماید: «سبحنا فسبحت الملائكة و قدسنا فقدست الملائكة لولانا ما سبحت الملائكة». ملائکه با وجود این که ذاتشان تسبیح و تقدیس است، به واسطهی اهلبیت علیهم السلام حق متعال را تسبیح میکنند. بدون ولایت اهلبیت علیهم السلام تقدیس و تسبیحی در عالم وجود ندارد. نه آن که باشد و باطل باشد، نه! اصلا نیست! «ايْنَ التُّراب وَ رَبُّ الارْباب». چون اشباح این نور در ظهر آدم تجلی کرد، لذا خدا از این آدم راضی است. «رَضِيَ اللَّهُ عَنهُم وَرَضوا عَنهُ» (مائده/۱۱۹) عدد آدم و هُم در ابجد ۴۵ است. یعنی خدا از هر کسی که آدم حقیقی باشد، راضی است و هر کسی که حقیقت اهلبیت را در خودش تجلی داده است. اینان هم از او راضی هستند. رضایت من در رضایت فاطمه زهرا سلام الله علیها است و سخط من در سخط فاطمه زهراست چرا که من از مجرای ایشان خودم را نشان میدهم. رضایت و سخط خدا از مجرای انسان کامل نمود دارد.
▪️معنای شامخ دیگر آن است که انسان این قابلیت را دارد که این نور واحد مجرد تام اتم را در خودش نمایش دهد و این نور را ببیند. دربارهی حضرت مریم در قرآن میفرماید: «فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا» (مریم/۱۷) حضرت مریم صاحب مقام همت بود. بتول بود و از دنیا منقطع. « يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ» (آل عمران/۴۳) او کسی است که رکوع و قنوتش برای حق متعال بود. چون انسان حقیقی است، «فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا» (مریم/۱۷) این بشر کیست؟ در اذهان عموم این است که یک ملکی از آسمان و بیرون از جان حضرت مریم بر او وارد شد. اما لام در «لَهَا» لام مالکیت حقیقی است و «ها» به حضرت مریم برمیگردد که برای خودش تمثل کرد. همان طوری که جد اعلایش، حضرت آدم، آن حقیقت را در ظهر خودش تمثل کرد و اشباح خمسهی طیّبه را دید: «یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ یا قَدیم الإحسان بِحَقِّ الْحُسَیْنِ». همان گونه که جناب آدم اشباح طیبهی این نور واحد الهی را در خودش تمثل داد، حضرت مریم هم از آنجا که آدم حقیقی است برای خودش بشری را تمثل کرد. این بشر کیست؟ خداند در قرآن به پیامبر میفرماید: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَر». لذا در روایت داریم که زنان بهشتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت آسیه همسر فرعون و حضرت مریم هستند. این دو خانم بزرگوار، زنان بهشتی پیامبر هستند...
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش دوم ● معناى ((عزت )) و ((ذلت )) و بيان اينكه عزت فقط از آن خدا ا
آیات27-26 آل عمران، قسمت دوم
بخش سوم
● معناى ((خير)) و بيان اينكه اين كلمه افعل تفضيل نيست
بِيَدِك الْخَيرُ إِنَّك عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ(26)
اصل در معناى كلمه ((خير)) همانا انتخاب است ، و اگر ما چيزى
را خير مى ناميم ، بدان جهت است كه آن را با غير آن مقايسه مى كنيم ، و يكى از آن دو را انتخاب نموده و مى گوئيم اين خير است ، و معلوم است از بين چند چيز ما آن را انتخاب مى كنيم كه هدف و مقصد ما را تامين كند.
پس در حقيقت آنچه خود ما مى خواهيم خير است ، هر چند كه ما آن را براى چيز ديگرى مى خواهيم ، ولى خير حقيقى همان مقصد ما است ، و آن ديگرى به خاطر مقصد ما خير شده است ، پس خير حقيقى آن چيزى است كه به خاطر خودش مطلوب ما است ، و اگر خيرش مى ناميم چون در مقايسه با چيزهاى ديگر آن را انتخاب كرديم .
پس هر چيزى تنها وقتى خير ناميده می شود كه با چيز ديگرى مقايسه شود، و نسبت به آن چيز مؤثر باشد، (و گرنه هر چيزى تنها خودش است ، نه خير است و نه شر).
پس در معناى كلمه ((خير)) معناى نسبت به غير هم خوابيده ، و به همين جهت است كه بعضى گفته اند اصل كلمه خير ((اخير)) بوده ، و ليكن اين حرف صحيح نيست ، و اين كلمه افعل التفضيل نمى باشد،
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 208
اما معنايش با معناى تفضيل انطباق دارد، و چون افعل تفضيل همواره متعلق به غير است ، مثلا گفته مى شود زيد افضل از عمرو است ، يعنى در بين زيد و عمرو زيد بهترين آن دو است ، و نيز گفته مى شود ((زيد خير من عمرو)) زيد بهتر از عمرو است ، و بين زيد و عمرو، زيد خير آن دو است ، يعنى بهترين آن دو است .
و اگر كلمه ((خير)) مخفف ((اخير)) بود بايد همه قواعد جارى در افعل تفضيل در آن نيز جريان مى يافت ، يعنى مشتقاتى چون افاضل و فضلى و فضليات از آن نيز اشتقاق مى يافت ، و حال آنكه مشتقات كلمه خير كلمات زير است ، 1 - خيره ، 2 - اخيار، 3 - خيرات .
همچنان كه مشتقات كلمه (شيخ ) كه بطور مسلم افعل تفضيل نيست ، بر وزن مشتقات كلمه (خير) مى آيد، و گفته مى شود 1 - شيخه 2 - اشياخ 3 - شيخات ، پس مى توان گفت كه كلمه خير ((صفت مشبه )) است ، نه ((افعل تفضيل )).
و از مويدات اين معنا يكى اين است كه كلمه خير در مواردى استعمال مى شود كه معناى افعل تفضيل (بهترى ) را نمى دهد، مانند آيه شريفه : ((قل ما عند اللّه خير من اللّهو)) كه نمى شود گفت معنايش اين است كه آنچه نزد خداست ، از لهو بهتر است ، براى اينكه در لهو خوبى نيست تا آنچه نزد خداست بهتر باشد، البته بعضى از مفسرين در خصوص اينگونه موارد گفته اند كه معناى تفضيل از كلمه جدا شده ، ولى اين حرف صحيح نيست ، و حق مطلب همان است كه گفتيم كلمه ((خير)) معناى انتخاب را مى دهد، و اگر مى بينيم كه مقيس عليه آن نيز مشتمل بر مقدارى خوبى هست ، از خصوصيات غالب موارد است ، نه اينكه در همه موارد بايد چنين باشد، به شهادت اينكه ديديم در آيه سوره جمعه چنين نبود.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#صلوات بهترین نقطه تعالی نفس انسانی است
▪️یعنی اگر کسی می خواهد به آخرین نقطه تعالی نفس انسانی برسد باید به حقیقت #صلوات برسد
▪️که حضرت استاد علامه حسن زاده در الهی نامه می فرمایند :
الهی حق محمد و آل محمد بر ما عظیم است اللهم صل علی محمد و ال محمد
یعنی از خدا تقاضا می کنیم خدایا ما از عهده بر نمی آییم تو به او درود فرست
ما از عهده تکریم و عظمت او بر نمی آییم و از تو می خواهیم تو درود بفرستی و از برکت این درود گناهان ما را هم ببخشی
☑️استاد صمدی املی
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استادصمدی_آملی
#چرا_حال_را_از_دست_میدهیم؟
▪️ذغال را که دیگه روشنه، ذغال سیاهه، کدره، تاریکه، صَخِنِه (سرد). حرارت به ظاهر نداره، دست بزنی ذغال را نمی سوزی، اما ذغال را بذار مجاور آتش، کم کم آتش در او رسوُخ کنه، می بینید کم کم این ذغال تبدیل به انگِشت می شه.
حالا می شه مبداء برای اضائه. می تونی با ذغال یک کمی روشنایی پیدا کنی دور و اطراف را ببینی، هم خودش رو نور بده هم دیگران را روشن کنه. هم می تونه حرارت بده. با او آنچه را که مقصود در طبخ داری را مطبوخ بسازی، هم دیگر امور. اما تا قبل از این که مجاور آتش قرار بگیره، و قبل از این که فانی در آتش بشود، که اصلا تمام وجود او را آتش بگیره، می بینید که کدره، سیاهه، نور نداره، گرما نداره، نمی تونه کباب شما رو بپزه، نمی شه. تا انگِشت نشه، نمی شه. باید فانیه در آتش بشه، آتش در تار وپود او رسوخ کنه. چرا الان می بینید که، الان امشب شب یازدهمه دیگه. نه؟ تقریبا تعطیل شد دیگه. تعطیل شد. خب مگه این همه راجع به امام حسین ( علیه السلام ) می گیم نه اثر نداره؟
▪️چرا اثر داره، اما ننشستیم در محضر مثلا غم حسینی (علیه السلام)، اشک حسینی، حب حسینی، حب الله، حب ولایت. ننشستیم اونقدر بر ما بتابه، بتابه، بتابه تا ذغال ما انگِشت بشه.
ما همیشه این ذغال رو نزدیک آتش کردیم بعد همین که یه مقطعی، یه کمی گرم می شیم، شور می گیریم، حال می گیریم، بعد دوباره این ذغال را این هیزم را از آتش می کشیم می بریم کنار.
کوره جانمون را که الان آتش گرفته، ان شاءالله خدا کنه که خاموش نشه.
▪️بعد اگر هیزم هایی هم باشه که این هیزم ها خیس باشند ( بارها دیدید وقتی می خواید یه هیزمی را آتش کنید، برای کباب، برای غذا پختن، می بینید هیزم تا آتش بگیره آدم رو زحمت میندازهها. هی یه کمی نفت می ریزید، یه شعله می زنه باز خاموش شد. می گی آقا نفت بریز. یه کم نفت می ریزید باز یک به تعبیر محلی میگیم بَلْ (یعنی شعله). یه شعله می ده بعد تموم میشه. بعد باز هی هر چی اینجور هی نفت بریزی اینجور تیکه تیکه این آقا نمیشه. ولذا کربلا می ریم، اربعین می آیم باز یه بَل گرفت و رفت.
مکه می ریم و می آیم، اِی یه بَلْ گرفت و رفت. امام رضا ( علیه السلام ) می ریم و می آیم یه بَلْ می گیره می ره. بعد می گی آقا آخرش نشد، راست می گی نشد، چون همه جا یک کمی نفت ریختی، یک آتشکی گرفتی، به تعبیری می گی آقا حال کردیم ها. رفتیم کربلا حال کردیم.
▪️بعد دو روز بعد میاد اون حال می ره. می شه چی آقا؟ می شه همون بی حال قبل از کربلا. همون بی حال. فرمودند تا این آتش در درون رسوخ نکنه، انگِشت نمی شید. این ذغال انگشت نمی شه جان برادر. حالا هر سال برو مکه و بیا، هر سال برو امام رضا و بیا، هر سال برو کربلا و بیا. اما به وقتش رسیده باز غیبت خودش رو می کنه، دروغ خودش و می زنه، اگر یه اوقات تلخی براش پیش بیاد به بدترین وجه فحشش هم می گه، اگر یه اختلاف کوچیک پیش بیاد یکی رو اونقدر کتک می زنه تا دم کشتن هم می بره. همینی بود که ده بار حاجی شده. ده بار کربلایی شده. صد بار مشهدی شده، همین یه بل گرفت و بل گرفت. آخرش هیزم انگِشت نشد!
▪️جنبه حقانیت پیدا نشده برادر!
اون وقت بل می گیره، شعله می گیره، نتیجه نمی گیره، خسته میشه، داغون می شه، اگر هم طالب هم باشه ها داغون می شه دیگه، چون نمی شه اون جور.
@mohamad_hosein_tabatabaei