eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی۱
265 دنبال‌کننده
583 عکس
681 ویدیو
238 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan سلام علیکم خدمت آیت الله العظمی نامه فرستاده و در آن نامه نوشته بود که می‌خواهم بشوم! ایشان در جواب نوشته بودند: از و اسلام چه فهمیده‌ای؟ آیا قرآن و را شناخته‌ای که می‌خواهی مسیحی شوی؟ آیا را شناخته‌ای؟ آیا بزرگان مسیحیت را درباره‌ قرآن می‌دانی؟‌ … اگر اینها را کرده‌ای و به رسیده‌ای می‌توانی مسیحی شوی! این در جواب نامه نوشته بود: جواب شما مرا کرد وبعد از فهمیدم ، همان اسلام است. . شفقنا، استاد حسن صافی گلپایگانی، ۱۴۰۲/۷/۱۲ آیت الله الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
هرچه به نزدیک‌تر می‌شوی، هم سنگین‌تر می‌شود ✍️ در بود که : هرکس او را کوچک‌ترین آزاری می‌داد، به بلایی می‌شد. پس شهر همه از او می‌ترسیدند. روزی او را دید و گفت: خوشا به حالت، من هم داشتم مانند تو شوم تا دیگران از من بترسند و در پی من نباشند. عارف تبسمی کرد و گفت: عارف، مانند کسی است که شیری شده است . درست است همه از او می‌ترسند ولی خود او از همه می‌ترسد. چون کوچک‌ترین خطای او باعث دریده شدنش به شیری خواهد بود که بر پشتش نشسته است. هر چقدر به خدا می‌شوی، مردم از تو می‌ترسند و تو از خودت! چون کوچک‌ترین و خطای تو خدا را بسیار سنگین می‌آید و سخت مجازاتت می‌کند. الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b طلاب_شاهد_و_ایثارگر https://eitaa.com/joinchat/3675849495C3905e4b076
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ، بر من و جوانی من گریه می‌کند به خسته جانی من می‌کند از بس که هست غم به دلم، جای آه نیست به میزبانی من گریه می‌کند از پا فتاده و ز کار اوفتاده به ناتوانی من گریه می‌کند گل‌های من هنوز شکوفا نگشته‌اند شبنم به باغبانی من گریه می‌کند در هر نشینم و خیزم میان پیری، بر این من گریه می‌کند گردون، که خود کمان شده، با ابرها بر قامت کمانی من گریه می‌کند این آبشار نیست که ریزد، که چشم کوه بر چهره‌ی خزانی من گریه می‌کند فردا نشنود آوای گریه‌ام بر ناگهانی من گریه می‌کند علی الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 گذشت چو دوران عمر از چهل در گذشت مزن و پا آبت از سر گذشت تفرح كنان بر هوى و هوس گذشتيم بر بسيار كس كسانى كه از ما بغيب اندرند بيايند و بر خاك ما بگذرند دريغا كه فصل برفت به و لعب برفت دريغا كه مشغول شديم ز دور مانديم و شديم كه بگذشت عمر عزيز بخواهد گذشت اين دمى چند نيز جوانا ره امروز گير كه فردا نيايد جوانى ز من آنروز را قدر نشناختم بدانستم امروز كه باخستم به بدادم زدست پاك چه چاره كنون جز به خاك دريغا كه بى ما بسى روزگار برويد و بشكفد نو بسى تير و ديماه و ارديبهشت بيايد كه ما خاك باشيم و خشت پس از ما دهد گل بسى نشينند بر گرد هم بسى دوستان بر پا نهند كه بى باك پا بر سر ما نهند كسانى كه ما را به غيب اندرند بيايند و بر خاك ما بگذرند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 نتوان خورد از اين خار كه كشتيم ديبا نتوان بافت از این كه رشتيم بر معاصى عذرى نكشيديم پهلوى كبائر حسناتى ننوشتيم ما كشته نفسيم و بسى آه كه آيد از ما به كه چرا نكشتيم افسوس بر اين گرانمايه كه بگذشت ما از سر و خطا در نگذشتيم كه در او مرد خدا نسرشتست نامرد كه ماييم چرا بسرشتيم ايشان چو در پس زانوى ما ميان بسته دوان بر در و دشتيم و پى هم چو شب و روزند ما شد و آمد و بيدار نگشتيم واماندگى اندر پس ديوار حيف است و دريغا كه در نهشتيم چون در اين كنگره تا كى نتوان خواند يك روز نگه كن كه در اين كنگره خشتيم ما را از پشت و پناهت بود آن روز كه امروز كسى را نه پناهيم و نه پشتيم گر خواجه نكند روز شايد كه ر مشاطه نرنجيم كه زشتيم باشد كه برسد ورنه مپندار با اين دوزخيان بهشتيم مگر از خرمن اقبال بزرگان يك خوشه ببخشند كه ما نكشتيم الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 در من ناله و فرياد كنيد هم روح مرا به ياد كنيد افسوس كه رخان پوش شدند رفتند و به زير خاموش شدند يكا يك از اينم مى برد وين گله رانگر چه خوش آسوده مى چرخد بگذشت به بيهودگى و بوالهوسى اى پسر كفن كن كه به پيرى برسى از مملكت مى بايد رفت آمديم و مى بايد رفت زين هر آنكه سر برون زد چو تا ز هم گشود مى بايد رفت رفت و شد نصيبم فرازى و اكنون در نشيبم طلب كردم درد پيرى گفتا كه من طبيبم چه خوش باغى است زندگانى گر ايمن بودى از باد خزانى الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 طی شد این تو دانی به چه سان؟ و بس تند چنان دمان همه تقصیر من است این و خودم می دانم که نکردم که تأمّل ننمودم ساعتی یا آنی که چه سان می گذرد عمر گران؟ کودکی رفت به بازی به فراغت به نشاط فارغ از نیک و بد و و حیات همه گفتند:کنون تا است بگذارید بخندد شادان که پس از این دگرش نیست بایدش نالیدن من نپرسیدم هیچ که پس از این ز چه رو نتوان خندیدن؟ نتوان فارغ و وارسته ز همه شادی دیدن؟ همچو مرغی هر زمان بال گشادن؟ سر هر بام که شد خوابیدن؟ من نپرسیدم هیچ که پس از این ز چه رو بایدم نالیدن؟ هیچ کس نیز نگفت: چیست چرا می آییم………؟ بعد از چند به چه سان باید رفت؟ به کجا باید رفت؟ با کدامین به باید رفت؟ من نپرسیدم هیچ هیچکس نیز به من هیچ نگفت. نوجوانی سپری گشت به بازی به فراغت به نشاط. فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات بعد از آن باز نفهمیدم من که چه سان عمر گذشت؟ لیک گفتند همه که است هنوز بگذارید جوانی بکند بهره از عمر بَرَد کامروایی بکند. بگذارید که خوش باشد و بعد از این باز ورا عمری هست یک نفر بانگ بر آورد که او از هم اکنون بباید آینده کند. دیگری آوا داد: که چو بشود فکر فردا بکند. سومی گفت: همانگونه که دیروزش رفت بگذرد امروزش همچنین فردایش با همه این احوال من نپرسیدم هیچ که چه سان دی بگذشت؟ آن همه و نیروی عظیم به چه ره مصرف گشت؟ نه نه تعمّق و نه اندیشه دمی عمر بگذشت به بی حاصلی و . چه توانی که زکف دادم من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت. قدرت می توانست مرا تا به پیش بَرَد لیک بیهوده گشت آن کسانی که نمی دانستند یعنی چه رهنمایم بودند عمرشان طی می گشت بیخود و بیهوده ومرا می گفتند که چو آن ها باشم که چو آنها دایم فکر باشم گشتن باشم فکر تأمین فکر باشم فکر یک زندگی بی جنجال فکر باشم. کس مرا هیچ نگفت زندگی نیست زندگی داشتن همسر نیست زندگانی کردن فکر خود بودن و ز بودن نیست من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت. ای صد افسوس که چون عمر گذشت معنیش می فهمم. حال می پندارم از زیستن این است : من شدم که با عزمی جزم پای از بند هواها گُسَلَم گام در حقایق بنهم با دلی آسوده فارغ از و آز و و کینه و مملو از و جوانمردی و در ره کشف حقایق کوشم جرأت و و شهامت نوشم زره برای بد و نا پوشم ره حق پویم و جویم و پس حق گویم آنچه آموخته ام بر دگران نیز نکو آموزم راه دگران گردم و با شعله ی خویش نمایم به همه گر چه سرا پا سوزم. من شدم خلق که مثمر باشم نه چنین زائد و بی و خروش عمر بر باد و به حسرت خاموش ای صد افسوس که چون عمر گذشت معنیش می فهمم کاین سه روز از عمرم به چه ترتیب گذشت: کودکی بی نوجوانی وقت پیری به زبانی دیگر : کودکی در نوجوانی در کهولت الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 طی شد این تو دانی به چه سان؟ و بس تند چنان دمان همه تقصیر من است این و خودم می دانم که نکردم که تأمّل ننمودم ساعتی یا آنی که چه سان می گذرد عمر گران؟ کودکی رفت به بازی به فراغت به نشاط فارغ از نیک و بد و و حیات همه گفتند:کنون تا است بگذارید بخندد شادان که پس از این دگرش نیست بایدش نالیدن من نپرسیدم هیچ که پس از این ز چه رو نتوان خندیدن؟ نتوان فارغ و وارسته ز همه شادی دیدن؟ همچو مرغی هر زمان بال گشادن؟ سر هر بام که شد خوابیدن؟ من نپرسیدم هیچ که پس از این ز چه رو بایدم نالیدن؟ هیچ کس نیز نگفت: چیست چرا می آییم………؟ بعد از چند به چه سان باید رفت؟ به کجا باید رفت؟ با کدامین به باید رفت؟ من نپرسیدم هیچ هیچکس نیز به من هیچ نگفت. نوجوانی سپری گشت به بازی به فراغت به نشاط. فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات بعد از آن باز نفهمیدم من که چه سان عمر گذشت؟ لیک گفتند همه که است هنوز بگذارید جوانی بکند بهره از عمر بَرَد کامروایی بکند. بگذارید که خوش باشد و بعد از این باز ورا عمری هست یک نفر بانگ بر آورد که او از هم اکنون بباید آینده کند. دیگری آوا داد: که چو بشود فکر فردا بکند. سومی گفت: همانگونه که دیروزش رفت بگذرد امروزش همچنین فردایش با همه این احوال من نپرسیدم هیچ که چه سان دی بگذشت؟ آن همه و نیروی عظیم به چه ره مصرف گشت؟ نه نه تعمّق و نه اندیشه دمی عمر بگذشت به بی حاصلی و . چه توانی که زکف دادم من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت. قدرت می توانست مرا تا به پیش بَرَد لیک بیهوده گشت آن کسانی که نمی دانستند یعنی چه رهنمایم بودند عمرشان طی می گشت بیخود و بیهوده ومرا می گفتند که چو آن ها باشم که چو آنها دایم فکر باشم گشتن باشم فکر تأمین فکر باشم فکر یک زندگی بی جنجال فکر باشم. کس مرا هیچ نگفت زندگی نیست زندگی داشتن همسر نیست زندگانی کردن فکر خود بودن و ز بودن نیست من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت. ای صد افسوس که چون عمر گذشت معنیش می فهمم. حال می پندارم از زیستن این است : من شدم که با عزمی جزم پای از بند هواها گُسَلَم گام در حقایق بنهم با دلی آسوده فارغ از و آز و و کینه و مملو از و جوانمردی و در ره کشف حقایق کوشم جرأت و و شهامت نوشم زره برای بد و نا پوشم ره حق پویم و جویم و پس حق گویم آنچه آموخته ام بر دگران نیز نکو آموزم راه دگران گردم و با شعله ی خویش نمایم به همه گر چه سرا پا سوزم. من شدم خلق که مثمر باشم نه چنین زائد و بی و خروش عمر بر باد و به حسرت خاموش ای صد افسوس که چون عمر گذشت معنیش می فهمم کاین سه روز از عمرم به چه ترتیب گذشت: کودکی بی نوجوانی وقت پیری به زبانی دیگر : کودکی در نوجوانی در کهولت الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b