eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی
303 دنبال‌کننده
469 عکس
412 ویدیو
80 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم امام حسن (عليه السلام ) پس از شهادت امام على (عليه السلام ) كم كم بر همه جهان اسلام مسلط شد، روزى با دارو دسته خود به كوفه آمد، طرفدارانش به او گفتند: بن على (عليه السلام ) در نظر مردم كوفه بسيار محترم و محبوب است ، خوب است شما به منبر بروى و در خطبه خود كارى كنى كه آن حضرت از چشم مردم بيفتد. امام (عليه السلام ) از جريان آگاه شد، در مسجد پيش دستى كرد و قبل از سخنرانى معاويه برخاست و خطاب به مردم كرد و فرمود: اى مردم آيا اگر شما همه جهان را بگرديد كسى را غير از من و برادرم (عليه السلام ) مى يابيد كه جدش رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) باشد؟ ما براى حفظ خون هاى مردم دست از جنگ كشيديم (۱) و حكومت در دست اين طاغوت - اشاره به معاويه - قرار گرفت و اين جز اى تا وقتش نمى يابم . معاويه گفت : منظورت چيست ؟ (عليه السلام ) فرمود: منظورم همان است كه خدا خواسته است . معاويه به خشم آمد و بالاى منبر رفت و در خطبه خود از على (عليه السلام ) و آل على (عليه السلام ) بدگويى كرد. امام حسن (عليه السلام ) از پاى منبر برخاست و خطاب به معاويه فرمود: اى فرزند زن جگر خواره آيا اميرمؤ منان (عليه السلام ) را سبّ مى كنى و به او ناسزا مى گويى با اينكه پيامبر (صلى الله عليه وآله ) فرمود: كسى كه به (عليه السلام ) ناسزا بگويد به خدا ناسزا گفته و خداوند چنين فردى را تا ابد وارد مى كند. آنگاه امام از روى بى اعتنايى به معاويه پشت كرد و به طرف منزل آمد و ديگر به آنجا برنگشت (۲) ۱ - بدان كه : امام حسن (عليه السلام ) : به معنى سازش ‍ با معاويه نبود، بلكه يك نوع ترك جنگ موقت مشروط به شرائطى بود، تا به بازسازى و تصفيه ارتش خود بپردازد و ضمنا باطن ناپاك معاويه را به جهان اسلام بشناساند، و در ان شرايط هم راهى جز اين نبود. ۲- بحار ط جديد ج 44 ص 91 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم امام حسن براى جذب مردم به حكومت طاغوتى خود مى گفت : بنى هاشم ، به معروفند وقتى كه دست از سخاوت و بخشش بردارند شباهت خود را به قوم خويش از دست مى دهند ها به شجاعت معروفند، وقتى كه دست از بكشند، شباهت خود به قوم خويش ‍ را از دست مى دهند. مخزومى به معروفند، وقتى كه دست از اين بردارند به قومشان شباهت ندارند. و به و بردبارى معروف است ، اگر از آن بكشند از به قوم خود، دست كشيده است . (عليه السلام ) وقتى اين گفتار را (توسط افرادى ) شنيد فرمود: معاويه چه زيركانه گفته است ؟ (و چه نيرنگى به كار برده ) معاويه خواسته با اين بيان ، همه اموال خود را به ديگران ببشخند و در نتيجه تهيدست شوند و همين باعث فلاكت آنها گردد. و زبيرى ها، دست به شمشير ببرند و همديگر را بكشند و سرگرم آن شوند و مخزومى ها نيز با تكبر خود مردم را از خود برانند، در نتيجه همگى مورد خشم مردم شوند، ولى بنى اميه محبوب مردم گردند. به اين ترتيب امام (عليه السلام ) با افشاگرى نقشه معاويه را نقش بر آب كرد. بحار ج 44 ص 104. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم گرويدن مردم ، معيار ارزش نيست روزى به (عليه السلام ) گفت : ‌‌من از تو بهترم امام فرمود: چرا؟ او گفت : بخاطر اينكه مردم دور من اجتماع كرده اند. امام فرمود: هيهات ، هيهات (چقدر اين تو دور از حقيقت است ) اى فرزند جگر خوار! آنان كه به دور تو جمع شده اند دو دسته اند: 1 - از روى زور و ، در دور تواند 2 - از روى و ، دسته اول بر اساس فرموده خداوند در قرآن معذورند. اما دسته دوم ، گنهكارند و از فرمان خدا نافرمانى كرده اند. حاشا كه من به تو بگويم : من بهتر از تو هستم زيرا در تو خوبى نيست تا من خوب تر از تو باشم ، ولى بدان كه خداوند مرا از صفات پست دور ساخته و تو را از صفات نيك انسانى دور است . بحار ج 44 ص 104 - بدينوسيله امام (عليه السلام ) اعلام كرد كه : معيار ارزش ، انسانيت و فضائل انسانى است ، نه گرويدن مردم به انسان الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم پاسخ به سوال (عليه السلام ) : پارسا و بود بيست بار پياده از مدينه به مكه براى انجام مناسك رفت ، سه بار همه اموال خود را داد، خوشپوش و با وقار و آراسته بود. روزى با خوب و تميز سوار بر قاطر زيبا از منزل بيرون آمد، و با شكوه و نورانيت خاصى در كوچه هاى مدينه مى گذشت و به بيرون شهر مى رفت . يك نفر يهودى نزديك آمد و عرض كرد: سوالى دارم ، امام فرمود: بپرس . او گفت : جدت رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) فرمود: الدنيا سجن المومن و جنه الكافر براى مؤ من ، زندان است و براى كافر . ولى اينك مى بينم تو از مواهب دنيا بهره مندى ولى من در سختى هستم ! امام حسن (عليه السلام ) فرمود: اين تصور تو غلط است كه مؤ من بايد از همه چيز محروم باشد، و اگر تو مقام ارجمند را در بهشت با جايگاه پست براى كافر را مقايسه كنى ، و با دنياى مؤمن و كافر بسنجى بخوبى درميابى كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) صحیح است كه : دنيا براى مؤ من زندان است و براى كافر بهشت مى باشد. فصول المهمة مالكى ص 138 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم امام حسن (عليه السلام ) و (عليه السلام ) چندين بار از مدينه پياده به مكه براى انجام حج رفت در يكى از اين سفرها كه از مدينه به سوى مكه راه افتاد، پاهايش بر اثر پياده روى روى ريگهاى خشك و سوزان ، ورم كرد. شخصى به آن حضرت عرض كرد: آقا اگر كمى سوار مى شديد، پاهايتان بهتر مى شد. امام فرمود: خير وقتى به منزلگاه بعدى رسيديم ،آنجا مرد سياه چهره روغن فروشى است كه فلان روغن را دارد آن را برايم بخر، به پاهايم مى مالم خوب مى شود. عده اى عرض كردند: پدران و مادرانمان بفدايت در پيش منزلى سراغ نداريم كه در آنجا روغن بفروشند. امام به راه خود ادامه داد، چند ساعتى نگذشته بود كه همان مرد روغن فروش پيدا شد، امام فرمود: نزد او برويد و روغن را خريدارى كنيد نزد او رفتند و روغن خواستند، او گفت : براى چه كسى مى خواهيد؟ گفتند : براى امام حسن (عليه السلام ). روغن فروش گفت : مرا نزد آن حضرت ببريد وقتى كه او را به حضور امام حسن (عليه السلام ) بردند به امام عرض كرد: من نمى دانستم روغن را براى شما مى خواهند و من حاجتى به تو دارم و آن اينكه : كن خداوند فرزند نيكوكار و پرهيزكارى به من بدهد، من وقتى از وطن بيرون آمدم همسرم نزديك زايمانش بود. امام حسن (عليه السلام ) فرمود: خداوند پسر سالمى كه پيرو ما است به تو خواهد داد. وقتى روغن فروش به منزلش رفت ، ديد خداوند پسر سالمى به او داده است . (۱) همان پسر وقتى بزرگ شد به معروف گرديده و از شيعيان راستين و آزاده بود كه در هر فرصتى از امامان (عليهم السلام دفاع و حمايت مى نمود، و فضائل (عليه السلام ) را به قصيده در آورده بود و مى خواند و هنگام على (عليه السلام ) ببالينش آمد. نام او بن محمد بود (عليه السلام ) به او فرمود: مادرت تو را ناميد و اين نام زيبنده تو است زيرا تو سيد شاعران هستى . روزى اشعارى درباره مصائب (عليه السلام ) در حضور امام صادق (عليه السلام ) خواند، قطرات اشك از ديدگان امام سرازير شد و صداى گريه از منزل آن حضرت برخاست ، سرانجام امام (عليه السلام ) امر به خوددارى كرد. (۲) ۱ - مناقب ج 4 ص 7. ۲ - سفينه البحار ج 1 ص 336 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم - به به چه نيكو مركب و سوارش ! ابن عباس گويد: ديدم رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) را بر دوش ‍ گرفته است ، مردى رسيد و گفت : اى كودك ! خوب مركبى دارى ! نعم المركب ركبت . پيامبر (صلى الله عليه وآله ) فرمود: و نعم الراكب : و اين كودك خوب سواره اى است . چهارده معصوم عماد زاده ص 529. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) ابونعيم اصفهانى از روايت مى كند كه گفت : (صلى الله عليه وآله ) در بود، وقتى كه به سجده رفت ، (عليه السلام ) كه كودك بود آمد و بر پشت جدش رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) نشست ، رسول خدا آنقدر سجده را طول داد تا امام حسن (عليه السلام ) پائين آمد، بعد از نماز ابوبكر به رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) عرض كرد: اى رسول خدا چطور در نماز اين چنين به اين كودك مدارا مى كنى پيامبر (صلى الله عليه وآله ) فرمود: ان هذا ريحانتى و ان ابنى هذا سيد اين كودك گل من است ، و اين پسرم آقا است . چهارده معصوم عماد زاده ص 529. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم نام : (عليه السلام ) القاب معروف : ، سبط اكبر. پدر : على (عليه السلام ) مادر : فاطمه زهرا (سلام الله عليها) وقت و محل تولد: نيمه رمضان سال سوم هجرت در مدينه . دوران امامت : ده سال (از سال چهل تا 50 هجرى قمرى ). طاغوت زمان امامت : معاويه بن ابى سفيان (لعنه الله عليهما). وقت و محل شهادت : 28 صفر سال 50 هجرى در سن حدود 47 سالگى ، به دستور توسط جعده در مدينه مسموم و به شهادت رسيد. مرقد شريفش : در قبرستان بقيع ، واقع در مدينه است . دوران او را مى توان در سه بخش مشخص كرد: 1 - دوران كودكى و عصر پيامبر (صلى الله عليه وآله ) (حدود هشت سال ). 2 - دوران ملازمت با پدر (حدود 37). 3 - دوران امامت : ده سال . الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم از هنگامى كه (ع ) در ساعات آخر عمر، قرار گرفت گريه مى كرد، يكى از حاضران گفت : (اى پسر رسول خدا! با اينكه در محضر خدا داراى مقام ارجمندى هستى ، و آن حضرت در شاءن و مقام تو، سخن بسيار فرموده ، و بيست بار پياده از مدينه به مكه براى انجام حج رفتى و سه بار همه اموال خود را به فقير دادى ، در عين حال گريه مى كنى ؟) (تو بايد شادان باشى كه با آن همه مقامات ارجمند، از مى روى نه گريان ) امام حسن (ع ) فرمود: انما ابكى لخصلتين : (بدان كه گريه ام براى دو موضوع است ) لهول المطلع و فراق الاحبة ۱ - براى وحشت روز قيام كه هر كس به اطراف مى نگرد، تا از اوضاع اطلاع يابد، ۲ - براى جدايى از دوستان امالى صدوق ، مجلس 39، حديث 9 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم - چهارنفر در كمين عليه السلام يكى از توطئه هاى اين بود كه : تصميم گرفت توسط چهار نفر مخفيانه امام حسن (ع ) را به قتل برساند، اين چهار نفر عبارتند از: 1 - عمروبن 2 - بن قيس 3 - بن حارث 4 - بن ربعى معاويه هر يك از آنها را مخفيانه خواست به او گفت : اگر حسن را بكشى ، در نزد من : 200 هزار درهم و مقام فرماندهى يكى از گردانهاى ارتش شام را دارى به علاوه يكى از دخترانم را همسر تو مى كنم . آنها براى وصول به آن جايزه هاى كلان پيشنهاد معاويه را پذيرفتند، معاويه بر هر يك از آنها جاسوس مخفى گذاشت تا گزارش كار آن ها را بدهند. امام حسن (ع ) از اين توطئه آگاه شد، از آن پس ، كاملا مراقب بود تا از شر تروريستهاى منافق در امن بماند زير لباسهاى خود زره مى پوشيد، و با همان زره مى خواند، سرانجام يكى از تروريستها، آن حضرت را در نماز هدف تير قرار داد ولى همان زره باعث شد كه تير در بدن آن حضرت نفوذ نكرد بحار، 44، ص 33 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم معاويه # امام_على (ع ) به شهادت رسيد، بر نقاط اسلامى مسلط شد، فرماندار مدينه شد، معاويه در نامه اى براى مروان نوشت : دختر (برادرزاده على (ع ) را براى پسرم خواستگارى كن هر قدر پدرش مهريه خواست ، مى پذيرم و هر قدر او قرض داشته باشد مى پردازم ، و اين وصلت موجب صلح بين بنى اميه و بنى هاشم خواهد شد. ، پس از دريافت با عبدالله بن جعفر، ملاقات كرد، و دختر او را براى يزيد، خواستگارى نمود. گفت : اختيار زنان ما با بن على (ع ) است ، دخترم را از او خواستگارى كن . مروان به حضور (ع ) آمد و دختر عبدالله را، خواستگار كرد، امام حسن (ع ) فرمود: (هر كس را كه در نظر دارى دعوت كن ، تا اجتماع كنند و من نظرم را بگويم ) مروان ، بزرگان دو طايفه بنى هاشم و بنى اميه را دعوت كرد و همه آنها به گرد هم آمدند، امام حسن (ع ) نيز حاضر شد. مروان برخاست و پس از حمد وثناى الهى ، گفت : (اميرمؤمنان معاويه ، به من فرمان داده تا زينب دختر عبدالله بن جعفر( ۱ ) را براى بن معاويه ، خواستگارى كنم ، به اين ترتيب كه : 1 - هر قدر پدرش خواست مهريه تعيین كند مى پذيريم . 2 - هرقدر، پدرش مقروض باشد، قرض او را ادا مى كنيم . 3 - و اين وصلت موجب صلح بين دو طايفه بنى اميه و بنى هاشم گردد. 4 - يزيد پسر معاويه همتايى است كه نظيرندارد، به جانم سوگند حسرت و افتخار شما به يزيد، بيشتر از حسرت و افتخار يزيد به شما است . 5 - يزيد كسى است كه به بركت چهره او از ابرها طلب باران مى شود. آنگاه سكوت كرد و كنار نشست . امام حسن (ع ) پس از حمد و ثناى الهى فرمود: 1 - اما در مورد ، ما از سن پيامبر (ص ) در مورد و بستگانش تجاز نمى كنيم (كه 840 درهم است ) 2 - در مورد قرضهاى پدرش ، چه وقتى زنهاى ما، قرض هاى پدرانشان را داده اند؟(تا چنين مطلبى عنوان شود) 3 - و در مورد بين دو طايفه ، فانا عاديناكم لله و فى الله فلا نصالحكم للدنيا : (دشمنى ما با شما، براى خدا و در راه خداست ، بنابراين براى با شما صلح نمى كنيم ). 4 - و در مورد اينكه : افتخار ما به وجود يزيد، بيشتر از يزيد به ما است ، اگر مقام بالاتر از است ، ما بايد بر يزيد افتخار كنيم ، ولى اگر نبوت بالاتر از است ، او بايد به وجود ما افتخار كند. 5 - اما اينكه گفتى : به بركت چهره يزيد، از ابرها طلب باران مى شود چنين چيزى درست نيست ، مگر در مورد و آل محمد (ص ) (كه از بركت چهره نورانى آنها طلب مى شود) نظر ما اين است كه : دختر عبدالله را به پسر عمويش ، ( بن محمد بن جعفر) درآوريم ، و من هم اكنون او را همسر قاسم قرار دادم و مهريه اش را زمين مزروعى كه در مدينه دارم تعيين كردم ... و همين زمين مزروعى ، زندگى آنها را تاءمين مى كند، و ديگر نيازى به ديگران نيست . مروان گفت : اى بنى هاشم !آيا اين گونه با ما ناصاف روبرو مى شويد؟(و به يك يك سخنان ما پاسخ مى دهيد) امام حسن (ع ) فرمود: آرى ، هر يك از اين پاسخها، در برابر هر يك از مواد سخنان شما است ، يك در برابر يك . مروان ازجواب مثبت ماءيوس شد و ماجرا را براى معاويه ، در ضمن نامه اى نوشت . معاويه گفت : (ما از آنها خواستگارى كرديم ، جواب منفى به ما دادند، ولى اگر آنها از ما خواستگارى كنند، جواب مثبت خواهیم داد .( ۲ ) ۱ - طبق بعضى از روايات ، نام اين دختر، ام كلثوم بود، و به جاى امام حسن (ع )، امام حسين (ع ) ذكر شده است (بحار، ج 44، ص 207 - 208) ۲ - بحارالانوار، ج 44، ص 119 - 120 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم : خداوند پسرى به (ع ) داد، گروهى از قريش براى تبريك به حضور آن حضرت آمده ، و چنين تبريك گفتند: (قدم اين نوزاد قهرمان و يكه سوار مبارك باد) امام حسن (ع ) فرمود: اينگونه تبريك گفتن چيست ، بلكه بگوئيد: (بخشنده را شكرگزار باش ، و بخشوده شده بر تو مبارك باد، خداوند او را بزرگ كند و تو از نيكوكاريش بهره مند گردى ) نيز نقل شده : خداوند پسرى به يكنفر داد، شخصى نزد او آمد و گفت : (قدم اين يكه سوار مبارك باد) امام حسن (ع ) به تبريك گوينده گفت : از كجا مى دانى كه اين نوزاد، سواره گردد يا پياده ؟ او عرض كرد : فدايت گردم ، چگونه تبريك بگويم ؟ فرمود بگو : ( بخشنده را سپاسگزار باش ، و بخشوده شده بر تو مبارك باشد، اميدوارم بزرگ شود و از نيكوكاريش بهره گيرى ) . فروع كافى ، ج 6، ص 17 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b